خوانندگان محترم! در صفحه حقوقی روزنامه خراسان، پاسخگوی پرسش های حقوقی شما هستیم. شما می توانید پرسش های خود را در تمام زمینه های حقوقی، از طریق پیامک به شماره 2000999 ارسال کنید. لطفاً در ابتدای متن پیامک حتما کلمه «حقوقی» را قید فرمایید.
پرسش: بابت تصادف و وارد آمدن صدمه به فردی ،به پرداخت 30 میلیون تومان دیه محکوم شده ام. آیا میتوان از دادگاه تقاضای قسطی کردن مبلغ دیه را کرد؟
پاسخ: بله، در صورت اثبات ناتوانی خود از پرداخت یک جای دیه، دادگاه با صدور حکم «اعسار»، شما را به پرداخت دیه به صورت اقساط محکوم خواهد کرد. دیه از جمله محکومیت های مالی مشمول قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است. (ماده 22 همان قانون) کسی را که به دلیل نداشتن مالی به جز مستثنیات دین، قادر به پرداخت بدهی خود نباشد، به اصطلاح «مُعسِر» (بر وزن مخلص) می گویند. طرح دعوای اعسار تابع مقررات و تشریفات خاصی است که در قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مطرح شده است. رعایت دقیق این تشریفات ضروری است. ماده 8 قانون مذکور بیان می کند:«مدعی اعسار باید صورت کلیه اموال خود شامل تعداد یا مقدار و قیمت کلیه اموال منقول و غیرمنقول، بهطور مشروح، مشتمل بر میزان وجوه نقدی که وی به هر عنوان نزد بانکها و یا موسسات مالی و اعتباری ایرانی و خارجی دارد، به همراه مشخصات دقیق حسابهای مذکور و نیز کلیه اموالی که او به هر نحو نزد اشخاص ثالث دارد و کلیه مطالبات او از اشخاص ثالث و نیز فهرست نقل و انتقالات و هر نوع تغییر دیگر در اموال مذکور از زمان یک سال قبل از طرح دعوای اعسار به بعد را ضمیمه دادخواست اعسار خود کند. در مواردی که بار اثبات اعسار بر عهده مدیون است و نیز در مواردی که سابقه ملائت[توانایی مالی] او اثبات شده باشد هرگاه مدیون بخواهد ادعای خود را با شهادت شهود ثابت کند، باید شهادتنامه کتبی حداقل دو شاهد را به مدتی که بتوانند نسبت به وضعیت معیشت فرد اطلاع کافی داشته باشند به دادخواست اعسار خود ضمیمه نماید.» شرایط شهادت قابل قبول برای اثبات اعسار در ماده 9 بیان شده است و باید دقیقاً رعایت شود. در غیر این صورت، دادگاه می تواند دعوای اعسار را رد کند: «شاهد باید علاوه بر هویت، شغل، میزان درآمد و نحوه قانونی امرار معاش مدعی اعسار، به این امر تصریح کند که با مدیون به مدتی که بتواند نسبت به وضعیت معیشت وی اطلاع کافی داشته باشد، معاشرت داشته و او افزون بر مستثنیات دین هیچ مال قابل دسترسی ندارد که بتواند بهوسیله آن دین خود را بپردازد.» همچنین، «در صورت ثبوت اعسار، چنانچه مدیون متمکن[توانمند] از پرداخت به نحو اقساط شناخته شود، دادگاه ضمن صدور حکم اعسار با ملاحظه وضعیت او مهلت مناسبی برای پرداخت میدهد یا حکم تقسیط بدهی را صادر میکند. در تعیین اقساط باید میزان درآمد مدیون و معیشت ضروری او لحاظ شده و به نحوی باشد که او توانایی پرداخت آن را داشته باشد.» (ماده 11 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی)
پرسش:یک سال است که به دلیل اختلاف، همسرم خانه را ترک کرده است. زمانی که با هم زندگی مشترک داشتیم، خودرویی را به نام او خریداری کردم و سه دانگ از منزلم را به او بخشیدم. حال که قصد جدایی دارد، مدعی است باید مهریه را تمام و کمال بدهم و سه دانگ خانه و خودرو هم، از آن خود اوست. آیا می تواند چنین ادعایی داشته باشد؟
پاسخ:هر گونه توافق بین شما و همسرتان درباره مهریه تا جایی که مخالف قانون نباشد برای طرفین معتبر و لازم الاجرا است. توافق بر بخشیدن خودرو و خانه در مقابل مهریه نیز با قانون مخالفتی ندارد و معتبر است. لیکن اثبات چنین توافقی با مدعی آن است. به عبارت دیگر، اگر همسر شما ادعا کند که هبه (یعنی بخشش) خودرو و خانه در مقابل مهریه نبوده است (یا به اصطلاح هبه بلاعوض بوده) این شما هستید که باید با استناد به دلایل محکمه پسند (اسناد مکتوب، شهادت، اقرار، سوگند و ...) توافق مورد ادعای خود را اثبات کنید. به طور معمول، دادگاه های خانواده چنین دعاوی را به آسانی نمی پذیرند.اگر همسرتان منکر توافق با شماست و شما برای اثبات توافق خود با همسرتان دلایل کافی در اختیار ندارید، می توانید (در صورت وجود تمام شرایط زیر) از هبه خود اعلام انصراف کنید و اموالی را که به همسرتان بخشیده اید، از ایشان باز پس گیرید.
در صورتی که خودرو یا خانه را به همسر خود بخشیده و در مقابل این بخشش هیچ گونه مالی هر چند اندک دریافت نکرده باشید و همسرتان در قید حیات و خودرو یا خانه نیز هنوز در ملکیت ایشان باشد، میتوانید از بخشش خود صرف نظر کنید و خودرو یا خانه را بازپس گیرید. بخشش را به اصطلاح هبه میگویند. ماده795 قانون مدنی در تعریف هبه بیان میکند:«هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک [واگذار] می کند. تملیک کننده را واهِب، طرف دیگر را مُتَّهِب [بر وزن مطّلع]، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه می گویند.» به انصراف از هبه نیز به اصطلاح «رجوع از هبه» گفته می شود.هبه اصولاً قابل رجوع است.
یعنی کسی که مالی را به دیگری بخشیده است اصولاً میتواند از بخشش خود صرف نظر کند و مال مورد هبه را بازپس گیرد، مگر در موارد خاصی که قانونگذار هبه را غیر قابل رجوع دانسته است. در این موارد نمیتوان از هبه رجوع کرد: 1- مال بخشیده شده از بین رفته باشد. 2- مال مورد هبه دیگر در ملکیت دریافتکننده نباشد و به دیگری واگذار شده باشد.3- واهب یا متهب فوت کرده باشد. 3-پدر و مادر به فرزندان یا فرزندان به پدر و مادر مالی را بخشیده باشند.ماده 803 قانون مدنی این موارد را چنین ذکر می کند: «بعد از قبض نیز واهب می تواند به ابقای عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد ذیل: 1- در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد. 2- در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد. 3- در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود».
ماده 805 هم اضافه می کند :«بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست.» در صورتی که شرایط لازم برای امکان رجوع از هبه موجود است، با ارسال اظهارنامه ای خطاب به همسرتان، به ایشان رسماً اعلام کنید که از هبه خود منصرف شده و رجوع کرده اید.