سی و یکمین سالروز شهادت «محمود کاوه» فرمانده لشکر ویژه شهدا
تعداد بازدید : 108
فرزند خراسان ، دلاور کردستان
بسیار گفته اند از نبوغ و استعدادش، دلاورمردی هایش و پای بندی اش به ولایت. از بزرگمردی سخن می گوییم که نامش «محمود بود»، سردار «محمود کاوه»، فرمانده رشیدی که کوه های کردستان با همه اقتدار خود، در برابر او و همرزمان رشیدش زانو زد و عظمت آن ها را به تماشا نشست. صحبت از شهید محمود کاوه است، فرمانده دلاور لشکر ویژه شهدا، سردار رشید خراسانی ... .
شهید کاوه در کلام رهبر انقلاب
من در خود سپاه عناصر بسیار خوبی را سراغ دارم که اینها آمادگی خودسازی و دیگرسازی داشتند و دارند، خوب است من از برادر شهید عزیزمان محمود کاوه یاد کنم؛ که من او را از بچگیاش میشناختم. پدر این شهید جزو اصحاب و ملازمین همیشگی مسجد امام حسن بود - که بنده آنجا نماز میخواندم و سخنرانی میکردم - دست این بچه را هم میگرفت با خودش میآورد، و من میدانستم همین یک پسر را دارد، پدرش هم میشناسید شما دیگر - قاعدتاً برادرهای مشهدی میشناسند - از همان وقتها همین جور بود. پرشور و بیمحابا در برخورد، گاهی حرف های تندی هم میزد که در دوران اختناق آن جور حرفی کسی نمیزد. این بچه آن جور توی این محیط خانوادگی پرشور و پرهیجان تربیت شد و خوراک فکری او از دوران نوجوانی اش - که شاید آن سال هایی که من دیدم ایشان مثلاً دوازده - سیزده سال چهارده سال بیشتر نداشت - حالا دقیقاً البته درست یادم نیست - عبارت بود از مطالب مسجد امام حسن. که اگر از شماها برادرهایی آن وقت بودند، میدانند چه صنف مطالبی بود؟ و میشود فهمید دیگر. از نوارها و آثار آن مسجد [میشد فهمید] که چه نوع مطالبی بود. در یک چنین محیط فکری این جوان تربیت شد، و جزو عناصر کمنظیری بود که من او را در صدد خودسازی یافتم؛ حقیقتاً اهل خودسازی بود - هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی، هم خودسازی رزمی - در یکی از عملیات های اخیر دستش مجروح شده بود - که آمد مشهد و مدتی هم اینجا بیمارستان بود، مدت کوتاهی ظاهراً، بعد برگشت دوباره جبهه - تهران آمد سراغ من؛ من دیدم دستش متورّم است. بنده درباره این کسانی که دستهایشان آسیب دیده یک حساسیتی دارم، فوری میپرسم دستت درد میکند. پرسیدم دستت درد میکند گفت که نه. بعد من اطلاع پیدا کردم، برادرهایی که آنجا بودند، برادرهای مشهدی که آنجا هستند، گفتند دستش شدید درد میکند، این همه درد را کتمان میکرد و نمیگفت - که این مستحب است، که انسان حتیالمقدور درد را کتمان کند و به دیگران نگوید - یک چنین حالت خودسازی ایشان داشت. یک فرمانده بسیار خوب بود، از لحاظ اداره واحد خودش که تیپ ویژه شهدا - تیپ ویژه آن روز شهدا فکر میکنم حالا لشکر شده، آن وقت تیپ بود - یک واحد خوب بود جزو واحدهای کارآمد ما محسوب میشد و به این عنوان از آن نام برده میشد، خود او هم در عملیات گوناگونی شرکت داشت و کارآزموده میدان جنگ شده بود؛ از لحاظ نظم اداره واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشکر و از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت توجه و ذکر یک انسان جوان اما برجسته بود. این هم یکی از خصوصیات دوران ماست، که برجستگان همیشه از پیرها نیستند، آدم جوانها و بچهها را میبیند که جزو چهرههای برجسته میشوند. رهبان اللیل و اسد النهار غالباً توی همین بچههایند، توی همین جوان هایند. ما نشستیم از دور داریم نگاه میکنیم حسرت میخوریم و آرزو میکنیم کاش برویم توی محیط آنها. کمتر وقتی است که بنده همین حالاها دلم پرواز نکند به سمت محفل سنگرنشینان؛ آنجا انسان ساخته میشود و خوب هم ساخته میشود، و این جوانها خوب ساخته شدند و شهید کاوه حقیقتاً خوب ساخته شد.
(منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای/ بیانات در جمع پرسنل سپاه پاسداران خراسان 1366.5.27)
مشروح این مطلب را می توانید در روزنامه خراسان رضوی یا در سایت khorasannews.com مطالعه نمایید.