تحلیلی بر انتخاب ضعیف بازیگران زن نقش اصلی برای ۲ سریال امسال شبکه دو
تعداد بازدید : 238
نارگل یا ترنج، کدام یک بدترند؟
مصطفی قاسمیان - «گمشدگان» و «شکوه یک زندگی» دو سریال جدید شبکه دو هستند که اولی از نیمه تابستان و دومی از ابتدای هفته دفاع مقدس روی آنتن رفته اند اما هر دو با وجود ظرفیت هایی که قصه شان داشته، تنها به مخاطبی حداقلی بسنده کرده اند و در حالی که می توانستند خیلی بهتر باشند، به مجموعه هایی کاملاً معمولی تبدیل شده اند. در این میان آن چه که بیش از هرچیز در این دو مجموعه به چشم می آید، بازی ضعیف بازیگران نقش اصلی ا ست که مزید بر علت شده و هر دو مجموعه را هرچه بیشتر، از چشم انداخته است.
روشنک گرامی
گمشدگان
سابقه: روشنک گرامی سابقه زیادی در سینما و تلویزیون ندارد. سال ها پیش نقشی کاملاً فرعی و کم دیالوگ در مجموعه تلویزیونی «فاصله ها» داشت؛ اما با وجود پرمخاطب بودن سریال، نقش او دیده نشد. او در سال های اخیر، در فیلم سینمایی «قاعده تصادف» بازی نسبتاً خوبی ارائه داد و سه سال بعد هم در فیلم «هلن»، تصورات خوب را از خودش، از بین برد! اگرچه ضعف فیلم نامه و کارگردانی «هلن» را هم نباید فراموش کرد، اما به هر حال نقش اصلی فیلم، آن هم با دغدغه ها و مشکلات زیادش، ظرفیت خوبی برای درخشش داشت که روشنک گرامی، نتوانست از آن استفاده کند.
جایگاه نقش: شخصیت «ترنج» در سریال «گمشدگان» کاملاً محوری بود و در دو سوم زمان سریال، چهره اش در قاب تصویر دیده می شد.
وضعیت: روشنک گرامی با همه این توجهات، نتوانست رضایت مخاطبان را به دست آورد و دلیل اصلی آن هم، ضعف او در نمایش احساسات شخصیت «ترنج» بود. او با وجود کلوزآپ های متعددی که از چهره اش روی آنتن می رفت، در بروز احساس درونی کاملاً ناتوان بود و این موضوع، مخاطبان را سردرگم و دلزده می کرد، نکته ای که به زعم مخاطبان، از نقاط ضعف اصلی سریال به شمار می رفت و عملاً مخاطبان نمی توانستند شادی یا غم «ترنج» را از چهره اش متوجه شوند و باید برای فهمیدن احساس او، حدس می زدند! بازی او از ابتدا تا انتهای سریال، با یک ریتم جلو رفت و با وجود این که می توانست کم کم خودش را با دغدغه ها و احساسات شخصیت ترنج وفق دهد، اما این کار را انجام نداد.
گزینه های بهتر: لیلا زارع (بهتر) و مینا ساداتی (ایده آل)
بیتا سـحرخیز
شکوه یک زند گی
سابقه: بیتا سحرخیز بازیگری را یک دهه پیش با فیلم توقیف شده «فقط چشم هایت را ببند» شروع کرد و تا 3-2 سال بعد، در فیلم هایی چون «نسکافه داغ داغ»، «همخانه» و «نیش زنبور» بازی کرد که جز این آخری که یک کمدی پر فروش بود، هیچ کدام دیده نشدند اما در این سال ها، مهم ترین نقش آفرینی های او، به سریال های تلویزیونی برمی گردد که شاخص ترین آن ها «راه بی پایان» و «ترانه مادری» بودند. سحرخیز اما در هیچ کدام، نقش اصلی را نداشت. او در سال های اخیر، در فیلم کمدی تجاری «خبر خاصی نیست» و سریال «ماه و پلنگ» حضور داشته و مهم ترین نقش او در پنج سال اخیر در تلویزیون، در همین سریال «ماه و پلنگ» بود.
جایگاه نقش: زن جوان رنج کشیده و روستایی که با وجود بزرگ شدن در خانه یک خان، مدتی بعد از ازدواج، همسر خود را در جنگ تحمیلی از دست می دهد و همیشه منتظر اوست؛ برای یک بازیگر، شخصیت جذابی ا ست و در سریال هم، به او توجه کافی شده است.
وضعیت: بزرگ ترین مشکل سریال «شکوه یک زندگی» نه شعاری بودن آن، بلکه ادای ضعیف لهجه مازندرانی توسط بازیگران است؛ نکته ای که اگرچه تنها به بیتا سحرخیز برنمی گردد، ولی به هر حال از نقش اصلی سریال، انتظار می رود با تحقیق و تمرین زیاد، لهجه را به خوبی ادا کند. با این حال سحرخیز از انجام این کار ناتوان است. او با همه ظرفیت هایی که شخصیت «نارگل» دارد، تصویری کاملاً کلیشه ای از همسر رزمنده ای مفقودالاثر ارائه کرده و با اکت های آهسته، بیشترین تلاش را برای تیپ سازی از این شخصیت، به کار گرفته است.
گزینه های بهتر: ماه چهره خلیلی (بهتر) و نگار جواهریان (ایده آل)