ناصر رعیت نواز - جلال بی شک از بزرگ ترین نویسندگان معاصر ماست که طی عمر پر برکت اما کوتاهش گام های بزرگی در راه ادبیات این مرز و بوم برداشته است. او به عنوان یک نویسنده صاحب سبک در ادبیات معاصر شناخته می شود. نثر آل احمد صریح ، طنز گونه ، کوتاه و نزدیک به زبان گفتاری است. سعی کرده ایم در روز تولدش چند برش کوتاه از دوره های حساس زندگی اش را به تصویر بکشیم که در ادامه خواهید خواند.
تولد/ 11 آذر 1302، پاچنار تهران
جلال در خانواده ای روحانی و بعد از هفت دختر به دنیا آمد. تولد او مقارن بود با دوره انقراض سلسله قاجار که یکی از دوره های بسیار تاریک تاریخ ایران محسوب می شود. جلال زیر سایه پدر و در این عصر پربیداد دوران کودکی را سپری کرد.
سفر به نجف اشرف/ 1322، سفر سه ماهه
جلال پس از پایان دوره دبیرستان برای تکمیل تحصیلات علوم اسلامی رهسپار نجف اشرف شد. اما تاثیر مطالعه آثار چند تن از سران حزب توده و کم تجربگی دوره جوانی باعث شد که او نجف را بعد از سه ماه ترک کند. در همین دوره به همراه دوستانش به عضویت حزب توده درآمد.
قدم به دنیای نویسندگی/ 1324، زیارت
آل احمد در سال ١٣٢٤ با چاپ داستان «زیارت» در مجله سخن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت و در همان سال ، این داستان در کنار چند داستان کوتاه دیگر در مجموعۀ «دید و بازدید » به چاپ رسید.
رویکرد دوباره به دین/ 1326، استعفا از حزب توده
جلال در سال ١٣٢٦ به استخدام آموزش و پرورش در آمد. در همان سال، به همراه 10 تن دیگر از حزب توده جدا شد. در سال ١٣٢٦ کتاب «از رنجی که می بریم» چاپ شد که مجموعه ١٠ قصه کوتاه بود و در سال بعد «سه تار» به چاپ رسید.
شروع زندگی مشترک/ 1329، آشنایی با سیمین
جلال در این سال ها به ترجمه و چاپ آثار «ژید»، «کامو»، «سارتر» و «داستایوفسکی » روی آورد تا این که با سیمین دانشور آشنا شد و این آشنایی به ازدواج آن ها انجامید ولی هیچ گاه صاحب فرزندی نشد.
جلال بعد از کودتا/ 1332، دستگیری توسط ساواک
جلال بعد از کودتای 28 مرداد افسردگی شدیدی گرفت و قدم در راهی گذاشت که از نگاه نظام حاکم آن دوره خطرناک ترین راه بود. جلال بعد از کودتا به ساواک فرا خوانده و مجبور شد تعهد بدهد که با سیاست کاری نداشته باشد. پس از آن تاریخ کار تشکیلاتی و حزبی را کنار گذاشت، اما سیاست به معنی واقعی را نه تنها کنار نگذاشت، بلکه با اعتقادی به مراتب بیشتر دنبال کرد.
خسی در میقات/ 1343، سفر به مکه
جلال در سال های پایانی زندگی ، با روحی خسته و دل زده از تفکرات مادی به تعمق در خویشتن خویش پرداخت. او در کتاب «خسی در میقات» که سفر نامه حج اوست، به این تحول روحی اشاره می کند و می گوید : «دیدم کسی نیستم که به میعاد آمده باشد که خسی به میقات آمده است.» این نویسنده پر توان در اواخر عمر پر بارش ، به کلبه ای در میان جنگل های اسالم گیلان کوچ کرد.
غروب یک نویسنده/ 1346، مرگ مشکوک
جلال آل احمد نویسنده توانا به ناگاه در غروب روز هفدهم شهریور سال ١٣٤٨ در چهل و شش سالگی به مرگی مشکوک از دنیا رفت. پیکر آل احمد را در میان تدابیر شدید امنیتی ساواک به تهران منتقل کردند و در مسجد فیروز آباد شهر ری به خاک سپردند.
* جلال در زمان حیاتش 29 اثر را به چاپ رساندو 9 کتاب نیز پس از فوتش چاپ و وارد کتاب فروشی ها شد. اما در این بین پنج اثر از جلال هست که هیچ وقت به مرحله چاپ نرسید به نام های سفر فرنگ، سفر آمریکا، مقالات سیاسی، مکاتباتش با پدر ، همسر ، برادر و...، یادداشت های روزانه.