گفت و گوی متفاوت نایب رئیس مجلس درباره برخی زوایای شخصی و خانوادگی
تعداد بازدید : 116
علی مطهری:حوصله ندارم مثل روحانی محاسنم را منظم رنگ کنم
مادرم دامادش علی لاریجانی را دوست دارد
علی مطهری نایب رئیس دوم مجلس در برنامه تلویزیونی «دست خط» به سوالاتی راجع به زندگی شخصی اش، رابطه اش با علی لاریجانی که داماد خانواده آن هاست و دیدگاه مادرش درباره دامادهای شان و نیز فعالیت یکی از برادرانش در موسسه آیت ا... مصباح یزدی پاسخ داد. بخش هایی از این گفت و گو که تسنیم مشروح آن را منتشر کرده است، به صورت خلاصه می خوانید.
* اخوی بزرگ من آقامجتبی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی هستند. اخوی کوچک ما محمدآقا قم هستند که هشت سال از من کوچک تر و روحانی هم هستند. البته ایشان ابتدا در دانشگاه صنعتی شریف رشته برق لیسانس گرفتند و بعداً از دانشگاه تهران فوقلیسانس فلسفه گرفتند و کانادا رفتند و دکترای فلسفه دین گرفتند. در موسسه آقای مصباح یزدی در قم عضو هیئت علمی هستند. ( در پاسخ به این که تفکرات سیاسی ایشان به آقای مصباح نزدیک است؟)نخیر. یک مقدار متفاوت است. از نظر علمی در سطح خوبی هستند ولی بروز و ظهوری ندارند.
* (درپاسخ به سوالی درباره دیدگاه مادر علی مطهری راجع به اظهارنظرهایش) نه این که اعتراض کنند ولی میگویند از صراحت کم کنید. مخصوصاً در دو سه سال پیش که فضا تندتر بود. امروز خیلی مسئلهای نداریم. خیلی جاها دفاع هم کردند.
* (در پاسخ به این سوال که آیا مادرتان علی لاریجانی را دوست دارد؟) بله. ایشان را دوست دارند. این که ایشان را بیشتر از همه دوست دارند یا نه، نمیدانم و در قلب شان نیستم، ایشان مشهورتر هستند. مادرم همه دامادها را دوست دارند.
* رنگ کردن محاسنم توصیه مادرم بوده و هست. ایشان اصرار دارند که محاسن سفید نباشد. دوست ندارند و میگویند رنگ کنید. چون پدر ما هم خضاب میکردند. مرحوم پدر ما از آقای منتظری چهار سال بزرگتر بودند، از آقای بهشتی هشت سال بزرگتر بودند ولی چون خضاب میکردند شاید سن ایشان کمتر نشان میداد. مادر اصرار دارند که رنگ کنیم و از این سفیدی چهره خوش شان نمیآید. من هم قدری تنبل هستم و اگر یک بار رنگ کنم دوباره فراموش میکنم و باز سفید میشود و سفید و سیاه خوب نیست. مثل آقای روحانی هم نیستیم که دقیق و منظم رنگ کنیم؛ وقت و حوصله این کار را ندارم. هر وقت پیش مادر میرویم اعتراض میکنند که چرا این طوری هستید.
* با علی لاریجانی رابطه خیلی خوبی داریم. هیچ مشکلی وجود ندارد. روابط دوستانه است. از جوانی هر دو دانشجو بودیم. زمانی که نهضت آغاز شد در سال 56 من دانشگاه تبریز بودم و گاهی ترم منحل میشد و ما هم در تهران بودیم. از همان زمان با هم بودیم. دوستی ما ریشهدار است. اختلاف نظر در جاهایی ممکن هست و حتی در هیئت رئیسه هم گاهی بحث میکنیم. ممکن است موضع من با موضع ایشان متفاوت باشد.
* علی لاریجانی لابی قوی دارد. کسی که 10 بار به عنوان رئیس مجلس انتخاب شود، تابه حال نداشته ایم. طبیعی است که لابی قوی دارد که چنین کاری میکند. شخصیت ایشان هم طوری است که نمایندگان علاقهمند هستند.
* (در پاسخ به این سوال که ممکن است ایشان در 1400 برای ریاست جمهوری اقدام کنند و شما هم اقدام کنید و با هم رقابت شود؟) چیزهایی میپرسید که فتنه انگیز است. این حرفها را برای بعد بگذارید. صحبت درباره این مسائل زود است.
* رابطه ام با آقا صادق لاریجانی خوب است. دو بار (از طرف قوه قضاییه علیه من) اعلام جرم شد. در عین حال رابطه ما با ایشان بسیار خوب است. همین چند ساعت پیش با چند تن از نمایندگان خدمت ایشان بودیم. مسائل مختلف مطرح شد و شوخی و مسائل دیگر هم بود.
* (در پاسخ به این که آیا شهید مطهری نگرانی که درباره آقای لاهوتی داشتند درباره آقای هاشمی هم چنین نگرانی داشتند که به مجاهدین خلق نزدیک شده باشند؟) نه این که نگرانی به آن شکل باشد. آن زمان افراد زیادی بودند که تحت تاثیر مجاهدین خلق واقع شده بودند و میگفتند باید با این ها همکاری کنیم. شاید مقداری احساس کرده بودند، چنین گرایشی برای آقای هاشمی ایجاد شده است چون آقای هاشمی پول برای این ها جمع میکرد، احساس میکردند که نکند آقای هاشمی هم چنین فکری داشته باشد، در حالی که آقای هاشمی هنوز در زندان بود.بعد خبری شنیده بودند که در داخل زندان درباره این که با این ها همکاری کنیم یا نه، آقای هاشمی جمله خوبی گفته بودند که ما عدالت را هم به خاطر خدا میخواهیم؛ یعنی همکاری با کمونیستها را رد کرده بود. در آن جا خیال شهید مطهری راحت شده بود. این مطلب را آقای هاشمی هم در یکی از سخنرانیها بیان کرده بودند.
* (درپاسخ به سوالی راجع به فرزندانش) دو پسر و دو دختر دارم. پسر اولم کارشناس ارشد شهرسازی است و در معاونت عمرانی شهرداری منطقه 17 تهران است، البته پست اش را دو سال پیش گرفته است و به تازگی نیست. (میخندد) پسر دومم رضا مهندسی مکانیکی را از دانشگاه شریف گرفت و رشته MBA در دانشگاه تهران میخواند. کارشناسی ارشد را ادامه میدهد. سومین فرزندم هم دخترم لیلا هست که 20 سال دارد و در دانشگاه رشته علوم تربیتی میخواند. چهارمین فرزندم زهرا 9 ساله است و کلاس چهارم دبستان و بسیار با هوش است.
* مهریه همسر من پنج سکه بود که امام (ره) هم ما را عقد کردند. امام به همه میگفتند با هم بسازید.فکر میکنم 61 یا 62 بود. 58 پدر ما شهید شدند فکر میکنم 61 عقد شدیم که 62 عروسی داشتیم.
* (درباره حادثه تروریستی تهران) چیز عجیبی بود. اگر راه را درست آمده بودند به سرعت وارد صحن میشدند و حداقل 40-50 نماینده از بین میرفتند. سریع به ما اطلاع دادند و آقای پزشکیان مسئول اداره جلسه بود و سریع به ایشان گفتم و ایشان هم گفتند، سریع به حراست بروید و تماس گرفتیم و گفتند داعشی هستند و مشغول هستیم و نگرانی نیست.
* (درباره این که اگر عمق استراتژیک خود را در جایی همانند سوریه و عراق نمیبردیم خیلی از این اتفاقات بیشتر میدیدیم) بله. این یک سیاست درستی بود. نه این که چون ایران دست بالا را دارد این را بگوییم. من همان زمان هم میگفتم این کار درستی است. یعنی وقتی بخشی از سرزمین اسلامی مورد هجوم واقع شود همه مسلمانان وظیفه دارند کمک کنند. حتی جایی که حرم هم نباشد وظیفه داریم. درست است که از این شهدا به عنوان شهدای مدافع حرم نام میبریم ولی این طور نیست اگر در جایی حرم نباشد دفاع نمیکنیم.
* دل کندن از زندگی مادی هم بسیار مهم است. همین شهید حججی نمونه بارز است و بچه دو ساله داشت و دل کندن از این فرزند سخت است. چطور میتوان از خانواده و همسر و فرزند دل کند؟ این ها آدمهای استثنایی هستند.