مروری بر اندیشه سیاسی شهید نواب صفوی
تعداد بازدید : 89
از «راهنمای حقایق» تا حکومت اسلامی
جمعیت فداییان اسلام پس از اعدام انقلابی احمد کسروی، روشنفکر سکولار، با انتشار اعلامیه ای با عنوان «دین و انتقام»، در سال 1324، موجودیت خود را اعلام کرد. این جمعیت که تا سال 1334 به فعالیتهای علنی خود ادامه داد، همانطور که ریچارد کاتم میگوید «از نظر بینش مذهبی و سیاسی، خواهان بازگشت جامعه اسلامی به سنتهای صدر اسلام بود، زمانی که دین از سیاست جدا نبود». راهنمای حقایق یا برنامه حکومت اسلامی، با عنوان فرعی «نماینده کوچک حقایق نورانی جهان بزرگ»، به مثابه مانیفست فداییان اسلام بود که در سال 1329 منتشر شد.به گزارش پایگاه موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،شهید نواب صفوی، بنیان گذار فداییان اسلام، در این کتاب کوشیده است برنامه حکومت اسلامی مد نظر خود را تشریح کند. این کتاب از سه بخش تشکیل شده است. بخش اول، به ریشههای مفاسد و مشکلات در جامعه ایران میپردازد. در ادامه و در بخش بعدی، وی میکوشد برنامه اصلاحی خود را برای شئون مختلف جامعه، روحانیون و وزارتخانههای دولتی، ارائه دهد. اساسا دغدغه شهید نواب صفوی، پیاده کردن شریعت در جامعه است. از جمله پیشنهادهایی که وی ارائه میکند، میتوان به تعطیلی قمارخانهها، مشروبفروشیها و در نهایت، پاک سازی همه ظواهر مادی و فرهنگی تمدن غرب از جامعه ایران اشاره کرد. او شاه وقت، درباریان و وزیران حکومتی را به دلیل اجرا نشدن احکام اسلامی در جامعه، غاصب و حکومت آنان را غیر شرعی و غیر قانونی میدانست. شهید نواب صفوی در ادامه کتاب راهنمای حقایق، به بحث درباره مشروطه پرداخته و معتقد است یکی از بزرگ ترین انحرافات و مفاسد مشروطه که آن را از مشروعیت ساقط کرد، به شهادت رساندن شیخ فضلا... نوری بود. وی اعتقاد داشت مشروطیت، در مسیر این انحراف، بهتدریج از پیادهسازی احکام و شعائر اسلامی روی گردانده و به ورطه غرب گرایی و وام گرفتن از دستاوردهای سیاسی مدرن غرب، افتاده است. او معتقد بود «اجرای دستورات اسلامی، منوط و مشروط به تشکیل حکومت اسلامی است و حکومت اسلامی باید ضامن اجرای آن باشد.» اگر مدرنیسم در ایران را بتوان با شاخههای گوناگونش، مانند ناسیونالیسم و سکولاریسم شناخت، نواب با این شئون مدرن سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مخالف بود. غرب ستیزی که در اندیشه و عمل فداییان اسلام متجلی شد، بعدها در اندیشه روشنفکرانی همچون جلال آل احمد انسجام بیشتری یافت. نواب بر این عقیده بود که تمدن غرب، «تمام فضایل انسانی را هضم در شهوات حیوانی و رنگهای فریبنده کرده است.» در نظر وی، بسط و گسترش مدرنیته و مدرنیسم در ایران، به مثابه نوعی«هجوم» و نوعی حربه استعماری از جانب بیگانگان است و از این رو، حق «دفاع در مقابل هجوم» را برای خود و دیگر مسلمانان قائل بود. روی هم رفته میتوان گفت شهید نواب صفوی و فداییان اسلام، نقش پررنگی در توجه بیشتر به اسلام سیاسی و تبدیل آن به سلاحی برای مبارزه با طاغوت داشتند.