دکترعلیرضارضاخواه-این روزها علاوه بر نبود امنیت، موج اعتراضات و نارضایتی های عمومی در اروپا در حال افزایش است. این تحولات به ویژه در فرانسه قابل مشاهده است. از کارگران عضو اتحادیه های کارگری گرفته تا کارمندان دولت و دانشجویان، همه و همه به اوضاع نابهسامان مدیریت کشور معترض اند. سوال این جاست که آیا این موج اعتراضات میتواند برنامه و دستور کار سیاسی ماکرون را برای اولین بار به شکلی واقعی به چالش بکشد؟ در این صورت آیا می توان انتظار داشت امواج اعتراضات به فراسوی مرزهای فرانسه برود و بهاری اروپایی را به وجود آورد؟
اعتراض کارگران با پرچم «کنفدراسیون عمومی کار»
نشریه ژاکوبن در گزارشی در این باره می نویسد: مسئله تنها راهآهن و کارگران آن نیست. از حیاط دانشگاهها گرفته تا سوپرمارکتها و پایانه های فرودگاه، موج ناآرامی سرتاسر فرانسه را به جوش و خروش آورده است. همزمان با اعتصاب کارگران راهآهن دولتی فرانسه که مبارزهشان ارزش و اهمیت نمادین بسیار زیادی برای فرانسویها دارد و به نظر این بار ادامهدار و شدید خواهد بود، دانشجویان و کارگران در دیگر بخشها نیز دست به اعتراض زدهاند. این نخستین ناآرامی بزرگ در دوران ریاست جمهوری امانوئل ماکرون نیست. سال گذشته، اصلاحات قانون کار نیز مجموعهای از اعتصابات و فعالیتهای اعتراضی را برانگیخت، با این حال، دامنه موج جدید اعتراضات گستردهتر است. این بار جنبش دانشجویی نیز در حمایت از این اعتراضات به صحنه آمده است.
کارگران راه آهن
پس از آن که در ۲۲ مارس کارمندان دولت به اعتراضات پیوستند، ۳ آوریل کارگران راهآهن در سرتاسر فرانسه دست به اعتصاب زدند. درخواست اتحادیهها از حکومت پس گرفتن اصلاحات پیشنهادی است که به موجب آن مزایای کارگران راهآهن قطع خواهد شد. این اصلاحات به زعم کارگران، نخستین مرحله خصوصیسازی همه جانبه «شرکت ملی راهآهن فرانسه» (SNCF) است. طرح مبارزاتی کارگران تا ۲۸ ژوئن، سه روز کار و دو روز فعالیت سیاسی و اعتصاب است. همزمان با اعتصاب کارگران راهآهن، اعتصابها و اعتراضات دیگری نیز در سرتاسر کشور آغاز شده است.
بخش خصوصی
آخر هفته گذشته، بزرگ ترین کارفرمای بخش خصوصی فرانسه، سوپرمارکت کرفور، شاهد اعتصاب سراسری کارمندانش بود. این اعتصاب در واکنش به اعلام تعدیل دو هزار و 400 نفر و بسته شدن حدود 300 مغازه در سال اخیر سازمان دهی شده بود. کارگران مأمور جمعآوری زباله نیز زیر پرچم کنفدراسیون عمومی کار (CGT) به شکل نامحدود دست به اعتصاب زدند. برخی از این کارگران که در بخش خصوصی مشغول به کارند، خواستار آن هستند که به عنوان کارگر بخش دولتی بازشناسی شوند. موج ناآرامی به ایرفرانس نیز کشیده شده که یکی دیگر از پایگاههای اصلی فعالیت صنفی در فرانسه است. خلبانان، مهمانداران، خدمه و کارمندان این شرکت برای چهارمین بار از اواخر ماه فوریه، با مطالبه افزایش ۶ درصدی حقوق، دست به اعتصاب زدند. همزمان، کنفدراسیون عمومی کار (CGT) در اقدامی برای تحت فشار گذاشتن دولت و پس گرفتن اصلاحات مربوط به راهآهن، اخطار رسمی داده که یک دوره سه ماهه از اعتصابات را در بخش انرژی سامان خواهد داد.
کارمندان دولت و دانشجویان
اعتراض کارمندان دولتی در روز ۲۲ مارس بیشتر نوعی همراهی با کارگران راهآهن، برای نشان دادن انسجام طبقاتی بود. در آن روز، کارمندان دولت علیه توقف پرداختها و زمزمههای کاهش مشاغل دست به اعتصاب زدند. در پاریس، دهها هزار معلم، پرستار و کارگر راهآهن در میدان باستیل گرد هم آمدند. طرح اتحادیه این بود که با جمع شدن در این مکان برنامه اعتصابهای آینده را اعلام کنند و یک جنبش سراسری را بنیان بگذارند.
اعتراضات می ۱۹۶۸ در فرانسه
در نهایت، فرانسه این روزها شاهد ناآرامی فزاینده دانشگاههاست. از ماه می گذشته که ماکرون وارد الیزه شد تا همین اواخر، خبر چندانی از دانشجویان نبود و جنبش دانشجویی ضعیف و کمرمق شده بود، با این حال در چند هفته گذشته این جنبش دوباره نیرومند شده و به صحنه بازگشته است. اوایل امسال، دولت ماکرون طرحی را برای اصلاح فرایند پذیرش دانشجو تصویب کرد که به دانشگاههای دولتی اجازه میداد در برخی رشتهها تقاضای پذیرش دانشجویان را رد کنند. این اقدام دولت برای فعالان دانشجویی دست چپی، عبور از خط قرمز است، آن ها این اصلاحات را خلاف سرشت و گوهر نظام تحصیلات عالی فرانسه میدانند که بر دسترسی ارزان و همگانی به آموزش عالی تأکید دارد. جرقه ناآرامیهای دانشگاهها در شهر جنوبی مونپُلیه زده شد. روز ۲۲ مارس-همزمان با اعتراض کارگران راهآهن و کارمندان دولت- دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه مونپلیه در یکی از سالن های سخنرانی اشغال شده دانشگاه، نشستی عمومی برگزار کردند که در جریان آن، گروهی از مردان نقابدار به زور وارد دانشگاه شدند، دانشجویان را با باتوم و تختههای چوب کتک زدند و از سالن بیرون انداختند. متعاقب آن در چرخشی عجیب، پلیس یکی از مسئولان دانشکده حقوق را بازداشت و مجبور به استعفا کرد، اقدامی که به این گمان دامن زد که او در جریان طرح حمله به دانشجویان بوده است. یکی دیگر از استادان دانشگاه نیز مورد بازجویی پلیس قرار گرفته است. از آن زمان، دانشجویان مونپلیه دانشگاه را اشغال کردهاند و در همبستگی با دانشجویان دیگر دانشگاههای فرانسه در بوردو، نانسی، نانت و... دست به اعتراض زدهاند. با این اعتراض و اشغال، دانشجویان دانشگاه تولوز نیز در چند ماه گذشته علیه اصلاحات ملی و محلی فعال بودهاند؛ همزمان محوطه یکی از بزرگ ترین دانشگاههای دولتی فرانسه- دانشگاه پاریس یک، پانتئون-سوربن- به دست دانشجویان اشغال و به اصطلاح سنگربندی شده است. آتش اعتراضات هنوز در خود سوربن شعلهور نشده، اما نیم قرن پس از می ۱۹۶۸، اعتراضات این روزهای دانشگاههای فرانسه به اعتراضات دانشجویی آن روزها شباهت دارد. در آن دوران، سرکوب پلیسی جنبش دانشجویی به بشکه باروتی برای خیزش گسترده و بیسابقه کارگران بدل شد. درحالی که امروز نیروی کار و سازمانهای چپ ضعیفتر از آن دوراناند، فعالان و معترضان جوان به این جزئیات توجه چندانی ندارند. آن ها امیدوارند که می ۲۰۱۸ چیزی بیشتر از موعد یادبود وقایع می ۱۹۶۸ باشد.