گرچه خاکی است ولی مرقد او کعبه ماست
نام آن گرچه بقیع است، ولی عرش خداست
حرم کرب و بلا، جلوه بیت الحسن است
حسنیه است به هرجا که حسینیه به پاست
طالع هر که حسینی است یقینا حسنی است
که حسین بن علی هم، حسن دوم ماست
حسنی هستم و از حشر چه باکی دارم؟
که سر و کار غلامان حسن، با زهراست
علی اکبر لطیفیان
***
ذکر ورود به حرم یار ، مجتباست
سبط عزیز احمد مختار ، مجتباست
بعد از علی امام وفادار ، مجتبی است
تنها وصی حیدر کرار ، مجتباست
عباس هم به دست حسن مرد رزم شد
استاد فن رزم علمدار ، مجتباست
جنگ جمل به دست حسن ختم گشته است
از قاتلان لشکر کفار ، مجتباست
برتن زره نکرده به مانند مرتضی
وقت نبرد مرد جگر دار ، مجتباست
از لطف اوست اشک دو چشم حسینیان
در مجلس حسین ، میاندار ، مجتباست
بازار عشق گرم و تو سردی ، عجیب نیست ؟
بفروش جان خود که خریدار ، مجتباست
جعفرابوالفتحی
***
علت عاشقی ام دست کریمانه توست
چشم امید من آقا به در خانه توست
روی خاک قدمت صورت خود می کشم و
به اشاره همه گویند که دیوانه توست
من که آواره شهرم تو چنین خواسته ای
دل آشفته من از می و پیمانه توست
پرچم یا حسنم روز قیامت بالاست
نوکرت تا به ابد بر در کاشانه توست
با حسن گفتنمان عرش خدا ریخت به هم
علتش غربت و آن نام غریبانه توست
هر کجا پر بکشم باز بقیع جای من است
چون کبوتر که فقط جلد به میخانه توست
بر سرم می زنم و اشک امانم ندهد
غصه چشم من از گنبد ویرانه توست
جوادقدوسی
***
اى صبر! امام دوّم ما بودى
سردار غریب و مرد تنها بودى
سوگند به پارهْ پارههاى جگرت
مظلومتر از حسینِ زهرا بودى
هاشم کرونى