در جلسه چهارم دادگاه متهمان بانک سرمایه مطرح شد:
تعداد بازدید : 189
تعقیب برخی کارکنان بانک مرکزی در پرونده بانک سرمایه
در چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات سه عضو سابق هیئت مدیره بانک سرمایه که دیروز برگزار شد، اتهاماتی هم از سوی یکی از موکلان متهمان به بانک مرکزی وارد شد که قاضی در این باره گفت: بسیاری از کارکنان بانک مرکزی در این زمینه تحت تعقیب قرار گرفتهاند.به گزارش ایسنا، در این جلسه توسلی، یکی از متهمان در دفاع از خود گفت: من اردیبهشت ۹۱ به بانک سرمایه آمدم و اصلاً پولی و بانکی نیستم.قاضی مسعودی مقام خطاب به توسلی گفت: همه این صحبتهای شما نشان میدهد شما آدم بانکی نبودهاید. شما که خود را آدم انقلابی میدانید، نمیدانید در اموری که تخصص ندارید نباید فعالیت کنید؟ نماینده دادستان خطاب به توسلی گفت: شما میگویید گزارش ها میآمد و چیزی درباره کمبود و معوقات بانکی نبود. آقای توسلی نفرمایید. گزارش ها صوری بوده است. در ادامه وکیل مدافع متهم با بیان این که دلم برای دستگاه قضایی سوخت که با بی تدبیری و ناتوانی و رسیدگی نکردن به هنگام بانک مرکزی این جلسات عایدش شده است، افزود: من به بانکداری انتقاد دارم. قاضی در واکنش به این اظهارات گفت: دفاع در دادگاه حقوقی است و دفاع احساسی قابل استماع نیست. قاضی تاکید کرد: بسیاری از کارکنان بانک مرکزی در این زمینه تحت تعقیب قرار گرفتهاند و پس از آن از پرویز کاظمی (متهم ردیف دوم) خواست تا در جایگاه حاضر شود و آخرین دفاعیات خود را بیان کند.پرویز کاظمی گفت: درباره آقای هدایتی اگر موردی هست مربوط به خرید شرکت بوده و از طریق شرکتها وارد سیستم بانکی شده و این خرید شرکت از طریق دریافت وام نبوده است. وی افزود: ما مسئول اجرا نیستیم. سیستم داخلی بانک باید بررسی میکرد و به ما گزارش میداد. نماینده دادستان در ادامه اظهارات کاظمی، گفت: جاهایی بوده که مخالفت شده و شما امضا کردید.
کاظمی خطاب به قاضی گفت: همه از من میپرسند ماجرای ۳۰ میلیون یورو چیست؟ و خواست در خصوص سه میلیارد واریزی به حساب همسر خود توضیحاتی دهد که قاضی گفت: آن پرونده مجزا و در مراحل تحقیقات است.
کاظمی گفت: یک شرکت کرهای مطالباتی از دولت داشت که من مشاوره پروژهای به آن ها دادم و وقتی مشخص شد میتوانند مطالبات شان را وصول کنند بعد در حسابهای بانکی دیگر رفت و من گفتم این ها را در بانک سرمایه بگذارید. قاضی پرسید: پس این مبلغ در حساب همسر شما چه میکرد؟ کاظمی پاسخ داد: آن مبلغ حق مشاوره من بود!