سربازان ایرانی، به اعتراف دشمنان این سرزمین، همواره در زمره شجاعترین و سلحشورترین سربازان جهان قرار داشته و دارند؛ دلاورانی که برای حفظ این مرز و بوم، سر از پا نمیشناسند و همیشه در طول تاریخ، در گمنامی و مظلومیت، جان خود را در راه پاسداری از کشورشان نثار کرده و میکنند. رزمآوری سربازان ایران، اوراق زرینی را در تاریخ ایران رقم زده است؛ شجاعتها و فداکاریهایی که گاه، با وجود جُبن و خیانت فرماندهان و فرار بالادستیها، سببساز خلق حماسههای ماندگار شده است.وقتی در نخستین ساعات روز سوم شهریور سال 1320، متفقین تمامیت ارضی ایران را زیرپا گذاشتند، همه چیز تمام شده به نظر میرسید. ارتش رضاشاه خیلی زود ضعف خود را آشکار کرد و عقب نشست اما این اقدام، یک تراژدی مطلق نبود؛ با وجود فرار فرماندهان ارشد، تعدادی از سربازان، جانانه مقاومت کردند و در راه وطن به شهادت رسیدند. یکی از مهمترین مقاومتها در شهر جلفا رخ داد. هنگامی که نظامیان شوروی قصد عبور از پل فلزی روی رودخانه اَرَس را داشتند، سه ژاندارم شجاع و از جان گذشته، حاضر به عقبنشینی نشدند و مردانه در برابر متجاوزان ایستادند. «مصیب محمدی»، «سید محمد راثی هاشمی» و «عبدا... شهریاری» با استفاده از موقعیت جغرافیایی برتر نسبت به متجاوزان، به دفاع از میهن پرداختند. ارتش تا بُن دندان مسلح شوروی که انتظار چنین مقاومتی را نداشت، برای عبور از تنها معبر مطمئن آن منطقه، ناچار شد 48 ساعت با سه سرباز دلیر ایرانی درگیر شود. این سه، در نهایت در نبردی نابرابر، به شهادت رسیدند. سلحشوری و مقاومت آن ها چنان دشمن را تحت تأثیر قرار داد که پس از یافتن پیکرهای غرق در خونشان، آن ها را با احترام دفن کردند. مزار آن ها در کنار پل فلزی جلفا، یادمان و یادآور سلحشوری و وطن دوستی سربازان ایرانی است. گزارشهای تاریخی نشان میدهد که در شهریور 1320، در برخی نقاط، به ویژه مناطق شمالی کشور، سربازان با اسلحههای بدون مهمات، در گوشهای نشسته بودند و از اینکه باید به دستور رضاشاه و بدون مقاومت، سلاحهای خالی خود را تحویل دشمن میدادند، اشک میریختند.