جوادی - آقامحمدخان، نخستین شاه دودمان قاجار، شخصیتی عجیب و پیچیده داشت. او در جوانی به دست یکی از قبایل رقیب ایل قاجار، مقطوعالنسل شده بود و این ایراد جسمی، تأثیر فراوانی بر رفتارها و منش وی گذاشت. نخستین موضوعی که طبق روایت مورخان در شخصیت آقامحمدخان قابل اشاره است، زیرکی و تیزبینی اوست. وی انسانی اهل مطالعه بود و بسیار فراتر از رئیس یک ایل میاندیشید. آقامحمدخان که مرگ پدر و برادرش را به دست نادرشاه و کریمخان زند مشاهده کرده و روزگاری را در دربار زندیه به اسارت گذرانده بود، صبوری را در حد اعلای آن آموخت، اما به همان نسبت، کینه را هم چاشنی طرح و نقشههای خود کرد. او شخصیتی بیرحم و سفاک داشت. در جریان محاصره کرمان، دستور داد تا هزاران جفت چشم مردم کرمان را، از حدقه درآورند؛ چرا که به دشمن او، یعنی لطفعلیخان زند، پناه داده بودند. وی از آدمکشیهای هولناک برای زهرچشم گرفتن از دشمنانش استفاده میکرد و گاه حتی، تجاوز به نوامیس مردم و قتل و غارت آن ها را مجاز میدانست. این اقدام او در تفلیس، پایتخت گرجستان، باعث شد که این منطقه برای همیشه از ایران منتزع شود و به روسیه بپیوندد. با این حال، آقامحمدخان را باید در ردیف سرداران کاردان ایران بدانیم. اروپاییها، از اقتدار وی به شدت بیمناک بودند. ارتش او بر اساس نظام قبایلی سازمان دهی شده بود و آقامحمدخان، به خوبی با کارایی آن آشنایی داشت و با استفاده از ظرفیت همین سپاه، هر رقیبی را از میدان به در میکرد. گزارشهایی از احساس خطر اروپاییها از وی وجود دارد؛ برخی از شاهان اروپایی نگران بودند که آقامحمدخان در کسوت یک چنگیز یا تیمور دیگر ظاهر شود و این، نشان میدهد که او، به خوبی توانسته بود دشمنانش را مقهور شدت عمل نظامی خود کند. آقامحمدخان، از پادشاهان افشاریه و زندیه، کینه فراوانی داشت. او در مشهد دستور داد بر سر شاهرخمیرزا، نوه نابینای نادرشاه که کریمخان محض رعایت احترام جدش، حکومت او را بر مشهد تأیید کرده بود، سُرب گداخته بریزند تا محل بقایای جواهرات نادر را فاش کند. با این حال، آقا محمدخان ویژگیهای رفتاری دیگری هم داشت؛ او ساده زندگی میکرد و ترجیح میداد به جای سکونت در کاخ، در یک چادر ایلیاتی روزگار بگذراند. خوراک آقامحمدخان نیز، بسیار ساده و بیشتر نان خشک به همراه ماست یا کشک بود و این را لازمه زندگی نظامی میدانست. اما این رویکرد سخت و خشن که میتوانست قوام حکومت قاجارها را تضمین کند، بلافاصله پس از قتل آقامحمدخان، در 27 اردیبهشت 1176، به فراموشی سپرده شد و برادرزادهاش، فتحعلیشاه، ترجیح میداد زیاد خود را درگیر مسائل نظامی نکند و در حرمسرا روزگار بگذراند!