ناصری- شاید این جمله را بارها شنیده باشید که معمولا هیچ چیز یا خدماتی را رایگان در اختیار شخص یا گروهی قرار نمی دهند و اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم جمله درستی است چون زیاد با عقل و منطق هم جور در نمی آید چیزی را که برای آن هزینه، زمان و ... صرف شده است، رایگان در اختیار شخص یا گروهی قرار داد مگر این که در ازای آن، چه در حال و چه در آینده، هزینه ای پرداخت شود که این هزینه شکل های مختلفی دارد. این موضوع درباره شبکه های اجتماعی هم صادق است. شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، واتس اپ، توئیتر ، اینستاگرام، لینکدین، تیک تاک و ... که این روزها بسیاری از مردم از آن ها استفاده می کنند، هم از این قاعده مستثنا نیستند. برخی فکر می کنند این پیام رسان ها تاریکخانه ای هستند که از اطلاعات آن ها مراقبت می کنند اما با نگاهی به خبرهای همین چند روز اخیر که در فضای مجازی بازتاب داشته اند، می توانیم به این مسئله پی ببریم که مدیران شبکه های اجتماعی اطلاعات کاربران شان را در اختیار پلیس و مقامات امنیتی کشورها قرار می دهند و حتی در بسیاری از موارد به فروش اطلاعات کاربران شان به شرکت ها و گروه های تبلیغاتی رو می آورند. برای این که بیشتر در این باره اطلاعات کسب کنید با ما همراه شوید.
اعتراف پیام رسان ها به همکاری با پلیس
همین چند روز پیش یعنی 17 تیرماه بی بی سی در گزارشی نوشت: «در پی اجرایی شدن قانون امنیتی جدید جمهوری خلق چین در هنگ کنگ، شرکت های فیسبوک، گوگل، توئیتر، واتساپ و تلگرام گفته اند از ادامه همکاری در زمینه ارائه اطلاعات مربوط به کاربران به پلیس هنگ کنگ خودداری می کنند.» همچنین در این گزارش آمده است: «تا پیش از این، این شرکت ها به درخواست پلیس این سرزمین برای ارائه اطلاعات در پیگیری جرایم پاسخ مثبت می دادند اما با اجرایی شدن این قانون، نگرانی از گسترش محدودیت های سیاسی سرزمین اصلی در هنگ کنگ و سوء استفاده دولت چین از این اطلاعات علیه منتقدان و مخالفان سیاسی، باعث اتخاذ این تصمیم شده است.» این گزارش نشان می دهد پیام رسان ها در صورتی اجازه فعالیت دارند که اطلاعات مورد نیاز کاربران شان را به مسئولان امنیت آن کشورها ارائه دهند و نمونه های بسیار دیگری وجود دارد که پلیس با کمک اطلاعاتی که از پیام رسان ها گرفته توانسته مجرمانی را دستگیر کند. در این میان می توان به کشف هولناک چند روز قبل پلیس هلند از اتاقهای شکنجه با عایق صوتی که دویچه وله از آن پرده برداری کرد، اشاره کرد. رمزگشایی اطلاعات رد و بدل شده این باند در یک پیام رسان، باعث لو رفتن و انهدام این باند شد.
افشای اطلاعات بر اساس قانون
جالب است بدانید بنا بر اظهارات مدیر فیس بوک، واتس اپ و اینستاگرام در گفت و گو با بی بی سی، پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی مطابق قانون و در صورت بازخواست قانونی ممکن است مجبور به فاش کردن دادهها شوند. البته مدیر واتس اپ می گوید: «درخواستها برای در اختیار گرفتن اطلاعات کاربران باید مطابق استانداردهای شناخته شده بینالمللی از جمله حقوق بشر ومقررات قانونی باشد و اطلاعات اضافی درباره کاربران نیاز به حکم دادگاه دارد و برای بررسی محتویات حساب کاربران باید حکم تحقیق محتویات ارائه شود.»بر اساس گزارش شبکه خبری سیبیاس در انگلیس بزرگترین مرکز کنترل اینترنت و شبکههای اجتماعی در اروپا به نام «جیسیاچکیو» در شهر لستر این کشور قرار دارد. این مقر مرکز رصد و نظارت دولت انگلیس و تبادل اطلاعات با دیگر کشورهاست. «جیسیاچکیو» به انگلیسیها امکان میدهد دسترسی افراد و آیپیها به اینترنت را به صورت هوشمند کنترل کنند، در عین حال چندین بنیاد نظارت بر شبکههای اجتماعی از جمله «ای دبلیو اف» نیز در این کشور به ویژه در مورد پورنوگرافی کودکان، نژادپرستی و مسائل تروریستی فعالاند. در اتحادیه اروپا فرانسه یکی از شدیدترین نظارت های حکومتی بر فضای سایبری را دارد . طبق قانون های «هادویی» و «لوپسی» مصوب سال 2009 ، کاربران ناقض قوانین شبکه از دسترسی به آن محروم می شوند.
فروش اطلاعات کاربران
جدای از درست یا غلط بودن این اقدام شبکه های اجتماعی در همکاری با پلیس در کشف جرایم که به نظر می رسد منطقی باشد، این افشای اطلاعات به همین جا ختم نمی شود و در کنار ارائه اطلاعات کاربران به پلیس، پیام رسان ها با فروش اطلاعات کاربران به درآمد زایی رو آورده اند. داده هایی مانند اطلاعات شخصی کاربران، روابط میان دوستان، موضوعات مورد علاقه، تعداد و محتوای نوشته ها، زمان حضور افراد در شبکه اجتماعی و غیره که با کاوش آن ها میتوان دانش سطح بالایی از کاربران شبکه های اجتماعی کسب و الگوهای رفتاری کاربران را استخراج کرد. این دانش دقیقا همان چیزی است که مبنای قراردادهای کسب وکار به کسب وکار (B2B) شبکههای اجتماعی مشهور قرار میگیرد. بیشتر این قراردادها با محوریت بازاریابی و تبلیغات است. رویکرد کلی در این حالات یافتن فرد یا افرادی است که دارای قابلیت خاصی هستند، رفتار خاصی دارند، علایق خاصی دارند و ... .
نمونه های زیادی از فروش اطلاعات کاربران شبکه های اجتماعی را با یک جست و جوی ساده در اینترنت می توان پیدا کرد اما شاید یکی از بزرگ ترین رسوایی هایی که در زمینه فروش اطلاعات کاربران تا کنون مشخص شده، فروش اطلاعات شخصی بیش از ۸۷ میلیون کاربر فیس بوک باشد که در اختیار شرکت مشاورۀ کمبریج آنالیتیکا قرار گرفت که برای ستاد انتخاباتی ترامپ کار می کرد و از این داده ها برای دخالت در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا استفاده کرد. این اتفاق به حضور مارک زاکربرگ در مجلس سنا و پاسخ گویی به سوالات سناتورها انجامید. البته فروش اطلاعات و علاقه مندی کاربران به شرکت های تبلیغی و ... هم از راه های درآمدزایی شبکه های اجتماعی برشمرده می شود.
نقض حریم خصوصی
درباره اخلاقی بودن اینگونه استفادهها از داده های کاربران، بحث های فراوانی است. در واقع در بسیاری موارد ممکن است حریم خصوصی کاربران نقض شود یا مشکلات و خطرات اساسی برای کاربران یا جامعه به وجود آید. هر چند استفاده از اطلاعات کاربر برای ارائه تبلیغات متناسب با نیازهای کاربر، موضوعی طبیعی و مرسوم است اما فروش اطلاعات کاربر به شرکت های تبلیغاتی بدون رضایت یا اطلاع آن ها، اشتباه و خطرناک است. شرکت های تبلیغاتی با خرید اطلاعات خصوصی کاربران از شبکه های اجتماعی، تبلیغات متناسب با علایق کاربر را برای او ارسال میکنند که در صورت نارضایتی آنها ممکن است احساس امنیت را از بین ببرد حتی زمانی که رضایت و آگاهی کاربران کسب شده باشد، نباید این دادهها به صورت خام برای تحلیل استفاده شود.
چه باید کرد
تمامی این موارد به این معنا نیست که در فضای مجازی فعالیت نکنیم اما با دانستن ارزش دادههای ما برای شبکه های اجتماعی و مخاطرات حاصل از این امر، میتوانیم با احتیاط و آگاهی بیشتری در این فضا حضور و فعالیت داشته باشیم. هدف از بیان موارد فوق، یاد آوری ارزش اطلاعات است و این که بدانیم در دنیای حاضر، اطلاعات چقدر ارزشمند است که سازمان ها و شرکت ها با روش های مختلف از جمله قرار دادن رایگان خدمات و سرویس ها سعی در جمع آوری اطلاعات و ساختن بانک های اطلاعاتی و نهایتا کسب درآمد از آن ها را دارند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این روزها اگرچه بحث اساسنامه فدراسیون فوتبال مثل روزهای اول که نقایص آن مطرح شد و ایراداتی که فیفا گرفت و منجر به تهدید تعلیق فوتبال ایران شد، داغ نیست اما تلاش برای اصلاح آن بر اساس معیارهای فدراسیون جهانی فوتبال ادامه دارد. یکی از موارد که در اصلاح اولیه اساسنامه لحاظ شد امکان حضور بازیکنان با بیش از 100 بازی ملی در انتخابات مجمع فدراسیون فوتبال و احراز پست ریاست بود که تا پیش از این محلی از اعراب نداشت. این بدان معنا بود که نفراتی چون علی دایی، علی کریمی، جواد نکونام، سیدجلال حسینی و مهدی مهدویکیا در صورت تمایل میتوانند در انتخابات فدراسیون فوتبال شرکت کنند و شاید روزی روزگاری یک فوتبالی ریاست مهمترین فدراسیون ورزشی ایران را عهدهدار شود. این در شرایطی بود که در سالهای اخیر بسیاری از اهالی فوتبال نبود یک فرد ورزشی و فوتبالی در راس تشکیلات فوتبال را عامل ناکامی و پسرفت این ورزش عنوان کردهاند و خواهان حضور چهرههای فوتبالی در ساختمان مهم خیابان سئول شدهاند. بدون شک یکی از چهرههای خوشنام و بینالمللی فوتبال ایران علی دایی است که خیلیها جای او را نه تنها در تشکیلات فوتبال ایران که در کنفدراسیون فوتبال آسیا خالی میدانند. برخی هم به آقای گل جهان به خاطر حضور در عرصه مربیگری و عدم استفاده از تواناییهای مدیریتیاش در فوتبال خرده و ایراد گرفتهاند. اما آیا عدم حضور دایی در تشکیلات اصلی فوتبال ایران قصور اوست؟ البته شاید تا پیش از اصلاح اولیه اساسنامه این قصور متوجه نقص قوانین و اساسنامه بود اما حالا که فیفا مجوز حضور چهرههای فوتبالی با شرایط خاص را در انتخابات فدراسیون فوتبال داده، هم دایی و هم فوتبال ایران باید از این پتانسیل بزرگ استفاده کنند. اما علی دایی مدتهاست بنا به دلایل نامشخصی از نیمکت مربیگری هم دور شده یا دور نگه داشته شده است. دایی بعد از جدایی کارلوس کیروش تا یکقدمی نیمکت تیم ملی هم پیش رفت اما به دلایلی عجیب نامش از گزینههای سرمربیگری ایران کنار رفت. او تا هدایت چند تیم باشگاهی هم پیش رفت که آنها هم به نتیجه نرسید. پس از طولانی شدن دوری دایی از فوتبال شایعاتی در این باره مطرح شد از جمله آنکه دستهای پشت پرده مانع بازگشت سرمربی سابق تیم ملی و پرسپولیس به فوتبال است و وقتی برای حضورش روی نیمکت مانعتراشی میکنند قطعا نمیتوان برای حضور او در انتخابات فدراسیون فوتبال امیدوار بود. این شایعات با واکنش علی دایی همراه شد و او با تاکید بر اینکه «امیدوارم از اینی هم که هست از فوتبال ایران دورتر شوم. باید خیلی وقت پیش از فوتبال دور میشدم. آرامشی که الان دارم را دوست دارم و با چیزی عوض نمیکنم.» در مصاحبه اخیرش با یک نشریه ورزشی گفت: «تا وقتی آقازادهها تصمیمگیرنده هستند بازگشت من به فوتبال ممکن نیست!» این اولین بار نیست که اسم آقازادههای حاضر در ورزش و دخالتها و تصمیماتشان مطرح میشود و از قضا هیچ وقت هم مشخص نمیشود این افراد چه کسانی هستند اما هرچه هست فرد مستقلی چون علی دایی هم پشت تصمیم و مخالفت آنها مانده؛ چهرهای که قرار بود سخنگوی فوتبال و ورزش ایران در جهان باشد!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسعود حمیدی- برخی فعالان اقتصادی و صادرکنندگان استان از سازوکار بازگرداندن ارز گلایه دارند و آن را به سود کسی که ارز را برنمیگرداند، میدانند؛ طوری که رئیس کمیسیون اتاق میگوید از بازگرداندن ارز پشیمانیم.به گزارش خراسان رضوی، فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای گسترده آمریکا علیه ملت ایران آنهم در شرایط بحران کرونا، کشور را با مشکل جدی تأمین ارز مواجه کرده است و بهگفته رئیسجمهور یکی از دلایل عمده افزایش قیمت ارز در کشور عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات است. رئیسجمهور این رقم را معادل 20 میلیارد یورو اعلام کرد و به صادرکنندگان اولتیماتوم داد که آنها را به قوهقضاییه معرفی خواهد کرد و رئیس قوهقضاییه نیز هشداری جدی در اینباره داده است. اما سؤال اینجاست چرا در شرایطی که کشور بهشدت نیازمند بازگشت ارز به داخل کشور است، برخی صادرکنندگان هنوز برای بازگرداندن ارز اقدام نکردهاند؟
استان خراسان رضوی دروازه تجاری کشور به حوزه اوراسیاست و در سال 98 بیش از یک میلیارد و 651 میلیون دلار کالا از گمرکهای استان به کشورهای دور و نزدیک صادرشده است. این عدد در سال 97 بیش از 2 میلیارد و 254 میلیون دلار بوده است؛ اما چه میزان از این ارز صادراتی استان به کشور بازگشته و چه میزان هنوز آن سوی مرزهای کشور است؟ رئیس کمیسیون تجارت اتاق بازرگانی مشهد، سهم استان را درخصوص ارزهای بازگرداندهنشده، بسیار ناچیز میداند.
80 درصد ارز بازگرداندهنشده دست دولتیها و خصولتی هاست
«محمدحسین روشنک» در گفتوگو با خراسان میگوید: حدود 18 میلیارد دلار ارزی است که هنوز به کشور بازنگشته است و 80 درصد این ارز در اختیار شرکتهای صادرکننده «دولتی» و «خصولتی» است. درواقع تنها 20 درصد این ارز مربوط به صادرکننده خصوصی است. اما آنهایی که 80 درصد از ارز را بازنگرداندهاند، ساکت شدهاند و پشت 20 درصد بخش خصوصی پنهانشدهاند.وی تصریح میکند: مگر میشود در این مملکت کالایی صادر شود و متولی نداند؟ هم گمرک میداند کالا متعلق به کیست، هم راهآهن و هم ترخیصکننده، حتماً دولت میداند ارزهایی که بازنگشته، متعلق به چه کسانی است اما چرا برخورد نمیکند؟ مطرح کردن موضوعاتی مانند کارتهای یکبارمصرف و اجارهای فرع ماجراست اصل موضوع این است که 80 درصد ارز توسط شرکتهای دولتی و خصولتی بازگردانده نشده است.
پشیمانیم که ارز برگرداندیم
رئیس اتحادیه صادرکنندگان استان ادامه میدهد: اصلاً چرا باید صادرکننده ارز خود را بازگرداند؟ مگر کسی که بهموقع ارز را بازگردانده و تسویه کامل کرده،منتفع شده است که الآن هم این کار را انجام دهد؟ مگر کسی که ارز خود را از پارسال تا الآن بازنگردانده، متضرر شده است؟ مگر برخوردی با او شده است؟ وقتی صادرکننده متعهد و خوشحساب میبیند ارز را بازگردانده و حتی 100 درصد هم ضرر کرده است چرا باید ارز را بازگرداند؟ ما پشیمان هستیم که چرا ارز خود را بازگرداندیم و ضرر کردیم.روشنک میگوید: صادرکنندگان استان خراسان رضوی همه خرد هستند و سهم آنها از ارزهای بازگرداندهنشده، بسیار ناچیز است؛ زیرا در این استان ما صادرکننده خصولتی و دولتی قوی نداریم علاوه بر این بخش اصلی صادرات خصولتیها و دولتیها از مرزهای دیگر استانها انجام میشود.
بازنگرداندن ارز تعمدی است
رئیس کمیسیون تجارت اتاق مشهد درباره دلیل عدم بازگشت ارز به کشور میگوید: 85 درصد ارز بازگرداندهنشده به دلیل«تعمد» است و تنها 15 درصد به دلیل مشکلات ناشی از تحریم و امثال آن است. درواقع امروز حتی بخش عمده نوسانات ارزی و بازار طلا و املاک هم ناشی از همین موضوع است. درواقع صادرکنندهای که ارز را به دولت بازنمیگرداند، آن را «تبدیل» میکند به طلا و ملک و امثال آن که حتی اگر مجبور شود بهزور ارز را بازگرداند، سود خود را کرده باشد. اما تاجر خوشحساب ارز را برگردانده و متضرر شده است.روشنک تصریح میکند: اگر سال 97 ما از تصمیم دولت در خصوص بازگشت ارز گلایه داشتیم به این دلیل بود که ما مدتزمان کافی در اختیار نداشتیم که ارز را بازگردانیم اما اکنونکه دو سال از این موضوع میگذرد دلیلی برای گلایه نداریم، این ارز حق دولت و مردم کشور است و باید آن را بازگردانیم.
بازنگرداندن ارز خیانت است
«محمودیخراسانی» ، نایبرئیس اتاق بازرگانی مشهد نیز در گفتوگو با خراسان رضوی تصریح میکند: صادرکننده موظف است ارز حاصل از صادرات خود را به کشور بازگرداند و کسی که این کار را نکند،«خیانت» کرده و آب در آسیاب دشمن ریخته است.این تولیدکننده استان میافزاید: آنچه بنده تولیدکننده از دولت انتظار دارم، این است که دولت اجازه دهد تولیدکننده معادل کالایی که صادر کرده است، مواد اولیه موردنیاز خود را وارد کند تا برای تأمین ارز واردات مواد اولیه موردنیاز با مشکل مواجه نشود. هماکنون دولت مقرر کرده که صادرکننده موظف است 50 درصد ارز حاصل از صادرات خود را در سامانه نیما عرضه کند و 50 درصد دیگر را معادل آن واردات داشته باشد.محمودی سهم استان خراسان رضوی از عدم بازگشت ارز را ناچیز میداند و میگوید: تولیدکنندگان بخش اصلی ارز حاصل از صادرات را بازگرداندهاند و بهنظر میرسد اگر عدم بازگشت ارزی باشد، مربوط به بازرگانان باشد اما بهطورقطع نمیتوان دلیل آن را تعمد دانست.
چگونه ارز برگردانده شود؟
اما رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت استان موضوع دیگری را مطرح میکند. سید حسین حسینی در گفتوگو با خراسان رضوی میگوید: ارز هست اما به چه سازوکاری بازگردانده شود؟در شرایطی که سیاستهای ارزی دولت بهگونهای است که صادرکننده موظف است ارز خود را به شبکه بانکی کشور عرضه کند، آیا این زیرساخت و سازوکار وجود دارد که صادرکننده بتواند از کشور مبدأ صادرات ارز را به شبکه بانکی کشور منتقل کند؟ قطعاً این سازوکار فراهم نیست. لذا سؤال اینجاست که این ارز چگونه بازگردد؟
وی میافزاید: بنده تولیدکننده انتظار دارم دولت این اجازه را بدهد که در قبال ارز صادراتی کالا و مواد اولیه موردنیازم را وارد کنم. شرایط تحریمها روزبهروز سختتر و بازگشت ارز بسیار دشوار شده است. از سویی قوانین در کشور بهگونهای است که اگر فعال و صادرکننده ارز خود را بازگرداند، متضرر میشود ولی کسی که این کار را نکند، سود میبرد.رئیس خانه صمت استان درباره امکان تخلف و تعمدی بودن بازنگرداندن ارز به کشور میگوید: بههرحال یک فعال اقتصادی بازار را نگاه و برنامهریزی میکند؛ وقتی از زمستان سال گذشته افزایش قیمت ارز قابل پیشبینی بود به دلیل اینکه دولت درآمد ارزیاش کم شده بود، صادرکننده ترجیح میدهد ارز خود را دیرتر به کشور بازگرداند تا سود بیشتری ببرد.وی میگوید: قطعاً کسی که در راستای منافع ملی کشور حرکت نکند، خائن به کشور است و این خیانت میتواند در قالب بازنگرداندن ارز حاصل از صادرات باشد. زیرا بههرحال کالایی که صادر میشود از یارانههای تولیدی بهرهمند میشود که این یارانهها متعلق به همه ملت است و باید ارز به کشور بازگردانده شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری – پیروزی قاطع کورش هخامنشی بر لیدیه و فتح «سارد» در سال 546 قبل از میلاد، تسلط قطعی ایران بر آناتولی را در پی داشت. پیش از آن، سپاه مقتدر هخامنشیان توانسته بود میانرودان را مطیع و فینیقیه و فلسطین را در کرانههای دریای مدیترانه، خراجگزار خود کند. در دوره کمبوجیه، پسر کورش، سپاه ایران وارد آفریقا شد و مصر به عنوان نخستین سرزمین بزرگ آفریقا، در برابر ایرانیان کمر خم کرد. اما اغتشاشاتِ پس از مرگ کمبوجیه و تلاشهای سهساله داریوشیکم برای خاتمه دادن به آنها، آتش طغیان و شورش را در میان مللتابعه روشن کرد. بهویژه در مغرب آناتولی، بسیاری از شهرها که مردمانشان تباری یونانی داشتند، علیه هخامنشیان دست به طغیان زدند. داریوش توانست همه شورشها را بهسختی سرکوب کند و آرامش را به مرزهای ایران بازگرداند. اقتدار ارتش ایران باعث شد که کشور – شهرهای یونان، یکی بعد از دیگری زعامت هخامنشیان را بپذیرند و تحتحمایت ایران قرار گیرند. در این بین، آنچه برای اتباع ایران در غرب آناتولی و سواحل یونان غیرقابل تحمل بهنظر میرسید، حملات غارتگرانه سکاهای وحشی شرق اروپا و اقوام بدوی شمال بالکان بود که در حاشیه رود دانوب مأوا داشتند و زندگی را برای ساکنان شهرهای حاشیه دریای سیاه و جنوب بالکان به جهنم تبدیل کردهبودند. سرکوب و تنبیه این مهاجمان و دور کردن سایه سیاه آنها از سر شهروندان ایران، بیشک از وظایف فرمانروای هخامنشی بود و داریوش پس از حملات پیاپی آنها، در سال 513 قبل از میلاد تصمیم نهایی خود را برای سرکوب مهاجمان اروپایی گرفت.
مقدمات حمله بزرگ
هرودوت در تاریخ خود آوردهاست که داریوش، پس از فرونشاندن شورش در بابل، شخصاً فرماندهی قشون ایران را برای حمله به سکاهای اروپایی برعهده گرفت. طبق پژوهش «پیر بریان» در کتاب «تاریخ امپراتوری هخامنشیان»، این لشکرکشی درست هنگامی انجام شد که یک لشکر دیگر از ایران، در مرزهای غربی مصر و در سرزمین لیبی، مشغول جنگ با اقوام مهاجم بود. داریوش فرمان تهیه تدارکات فراوان را صادر کرد. هرودوت مینویسد: «قاصدان به هر سو اعزام داشته بود تا در جایی فرمان به تهیه سپاه زمینی داده شود و در جایی دیگر، کشتیها بسازند و دیگران بر روی رودخانههای آن سوی [تنگه] بُسفُر، به ساخت پل بپردازند.» داریوش، یونانیان ایونی(ساکن غرب آناتولی) را واداشته بود تا ناوگانشان را به خدمت ارتش ایران درآورند. 30 کشتی ایونی، قرار بود خود را به مصبرود «ایستروس»(دانوب) برسانند و در انتظار سپاه ایران و دستورهای فرمانروای هخامنشی بمانند. داریوش پس از عبور سپاهیانش از تنگه بسفر، وارد تراکیه(جایی در شرق یونان امروزی) شد و اهالی یونانیتبار آن را که از هجوم سکاها به جان آمدهبودند، برای همراهی با سپاه ایران برانگیخت. طبق روایت هرودوت، سکاها کوشیدند تا با تحت فشار قرار دادن مسیر بازرگانی تراکیهایها، آنها را به خروج از ارتش ایران وادارند؛ اما از نظر تراکیهایها، مرگ یکبار و شیون هم یکبار بود!
پیشقراولان وارد میشوند
پیش از ورود داریوش و سپاه اصلیاش به اروپا، «آریارمنه» والی ساتراپ «کاپادوکیه»(جایی در حاشیه جنوبی دریای سیاه) را برای واردکردن ضربه به سکاها و انجام حملات ایذایی علیه آنها، اعزام کردهبود. او با 30 کشتی از دریای سیاه گذشت و در نبردی خونین، سکاهای مهاجم را از دم تیغ گذراند و حتی «مَرَس گِتِس»، برادر فرمانروای سکاها را به قتل رساند. «سیتاربِس» شاه سکایی که از حمله برقآسای «آریارمنه» به خشم آمده بود، نامهای سراسر ناسزا و توهین برای داریوش فرستاد و تهدید کرد که ولایات پارسی را در اطراف دریای سیاه، با خاک یکسان خواهد کرد. این لاف آشکار، نظر داریوش را جلب نکرد؛ پیروزی آریارمنه به شاه هخامنشی نشان داد که سکاها آسیبپذیرتر از آن هستند که به نظر میرسد.
ارتش ایران در کرانههای دانوب
سپاه ایران، اوایل ماه ژوئیه سال 513 قبل از میلاد، به دانوب رسید. در مسیر حرکت، برخی قبایل و شهرها، از در سازش درآمدند و اطاعت از ایران را گردن نهادند و برخی مانند «گِتها»، مقاومت سختی از خود نشان دادند. «مگابیز» سردار داریوش توانست تمام مقاومتها را در هم بکوبد. طبق محاسبه مورخان اروپایی، روز 12 ژوئیه سال 513 قبل از میلاد (22 تیر 2533 سال قبل)، ارتش ایران در حاشیه دانوب با سکاها و اقوام متحد آنها درگیر شد. ایرانیان 80 هزار نیروی منظم و سازمانیافته داشتند و پادگانی که در حاشیه دانوب بنا کردهبودند، با مساعدت کشتیهای یونانی، کاملاً از این سپاه بزرگ پشتیبانی میکرد. نیروهای مهاجم به شکلی نامنظم حمله را آغاز کردند. سرداران ایرانی با نقشه داریوش، مسیر را برای پیشروی آنها به سمت جنوب باز گذاشتند. فرمانروای هخامنشی به طمع و وحشیگری مهاجمان امید بسته بود؛ طولی نکشید که نقشه کارگر افتاد. در جایی نزدیک رودخانه و در پهنه دشتی سرسبز، سپاه به همریخته سکاها و اقوام متحدشان، با ارتش سرسخت ایران روبهرو شد. نبرد سختی درگرفت و ایرانیان توانستند مهاجمان بسیاری را از دم تیغ بگذرانند. شاید بتوان این شکست را پایانی بر هجوم سکاها به جنوب بالکان در دوره هخامنشی دانست. ضرب شست سرداران ایرانی در این منطقه، اروپاییهای وحشی را عقب راند. با این حال، جنوب بالکان همچنان آرام باقی نماند. چندی بعد، ایالتهای یونانینشین سر به شورش برداشتند و برای دولت هخامنشی دردسرهای زیادی به وجود آوردند؛ اما غلبه ایرانیان تا هجوم اسکندر مقدونی باقی بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غفوریان- ویروس کرونا هر روز شکل جدیدی در تاخت و تازش رو می کند. اکنون نگرانی جدید از خطرات کرونا متوجه کودکان و نوجوانان شده است و این در حالی است که درهفته ها و ماه های نخست شیوع این ویروس گفته می شد که کرونا با کودکان مهربان است. برخی آمارهای میزان ابتلای کودکان در هفته های اول شیوع از رقم 2 درصد حکایت می کرد. روز گذشته برای بررسی تحولات جدید درباره کرونا و کودکان به سراغ دو عضو کارشناسی کمیته کشوری پیشگیری از کرونا رفتیم. وقتی موضوع پرسشم را با دکتر مسعود مردانی و دکتر محمدرضا محبوب فر در میان می گذارم هر دو بدون هیچ تردید و تعللی تصریح و تاکید می کنند که ویروس کرونا در فرم جدیدش به سمت کودکان و کم سن و سال ها خیز برداشته است. از آقای محبوب فر می خواهم که در صورت امکان برای شرایط جدید میزان مبتلایان کودک و نوجوان رقم یا درصدی را بیان کند که او در پاسخ چنین می گوید: اگر بخواهیم برای این بخش عدد و رقمی اعلام کنیم من به جرئت می توانم بگویم که 15 درصد موارد مبتلایان و 3 درصد فوتی های این ویروس اکنون مربوط به کودکان 3 تا 9 سال و 9 تا 16 سال است و یک درصد فوتی ها نیز نوزادان تا کودکان ۳ ساله هستند .دکتر محبوب فر در این زمینه ادامه می دهد: بر اساس آخرین بررسی ها و اخبار، متاسفانه باید بیان کنیم که این ویروس کودکان را هم درگیر خود کرده است. اگر قبلا گفته می شد ابتلای کرونا در افراد بالای 60 سال و افراد با بیماری زمینه ای شیوع بیشتری دارد اما اکنون می بینیم که کرونا در دوره جهش خود کودکان و افراد کم سن و سال را درگیر کرده است. دلیل آن هم حضور کودکان به همراه والدین در مراکز سرپوشیده با تجمع انسانی بالاست.
کرونای کودکان؛ کاوازاکی
این عضو کمیته کشوری پیشگیری از کرونا، درباره علایم ابتلا در کودکان و نوجوانان این طور اظهارنظر می کند: کرونا در این گروه سنی بیشتر همان کاوازاکی است که علایمی شبه آنفلوآنزا دارد. ما هم اکنون در بیمارستان های لقمان تهران و امام حسین(ع) اصفهان تعداد قابل توجهی از مبتلایان کم سن و سال را داریم که علایمی شبه آنفلوآنزا وکاوازاکی در آن ها بروز یافته است.
کودکان و جوانان و علایم گوارشی
همین موضوع را که کودکان و جوانان در آغاز ابتلا بیشتر چه علایمی دارند، با دکتر مسعود مردانی دیگر عضو کارشناسی کمیته کشوری پیشگیری از کرونا در میان می گذارم. دکتر مردانی هم می گوید: فرم های جدید ابتلا اکنون بیشتر با آسیب های گوارشی همچون بی اشتهایی، دل درد و اسهال بروز می یابد که متاسفانه مبتلایان بااین علایم بیشتر کودکان، نوجوانان و جوانان هستند. دلیل آن هم کم توجهی خانواده ها در همراهی آن ها در محیط های سربسته و تجمع است.
پیشنهاد چیست؟
درباره این که حالا باید چه کرد تا کودکان این پاره های تن ما در معرض آسیب این ویروس خشن قرار نگیرند، پیشنهاد دکتر محبوب فر کارشناس کمیته کشوری پیشگیری از کرونا و عضو انجمن آموزش بهداشت و ارتقای سلامت ایران این است: پیشنهاد ما در این کمیته، وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا این است که کودکان تا حد امکان از خانه خارج نشوند و اگر برای بیرون آمدن از منزل ضرورتی وجود داشت، برای آن ها هم ضوابط بهداشتی مثل استفاده از ماسک رعایت شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دادگاه رسیدگی به اتهامات برخی مدیران سابق بانک مرکزی در شرایطی آغاز شد که این پرونده با پرونده موسوم به مدیران هفت تپه ارتباط دارد و متهمان اصلی آن پرونده از جمله امید اسدبیگی در این پرونده نیز نقش دارند.
پرونده ای که دیروز با رونمایی از کیف اعجاب انگیز سکه های رشوه داده شده به برخی مدیران سابق بانک مرکزی گشوده شد.
فهرست متهمان این پرونده امید اسدبیگی، مهرداد رستمی چگنی، مجتبی کحالزاده، جواد بصیرانی، اکبر لارجانی، فرشاد طالبی، مهدی توسلی، سید رسول سجاد، محسن صالحی، سید محمدرضا حسینی، فرزاد محمدی، اسدا... سیفی، شهریار دربانی، سید محمدرضا آل علی، موسی حسینزاده، محمدرضا قاعدی، میثم فرجام، محمد نوری، محمد بیرانوند، سید وحید حسینی، حمیدرضا مخبر و رضا انصاری هستند.در این جلسه که به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد، شاه محمدی نماینده دادستان گفت: متهم امید اسدبیگی ارتباط بسیار نزدیکی با دو نفر از مدیران سابق اداره اموال بینالملل بانک مرکزی به اسامی محسن صالحی و سید رسول سجاد داشته است؛ گزارش سازمان اطلاعات سپاه استان تهران نشان دهنده ارتباطات غیرمتعارف متهم امید اسدبیگی با سید رسول سجاد است، به نحوی که در زمان تعطیلی بانک مرکزی امید اسدبیگی یکی از افرادی بوده است که به دفتر متهم سید رسول سجاد رفت و آمد میکرد.
پرداخت 450 سکه و یک دستگاه خودرو به ارزش 1.6 میلیارد یورو به متهم محسن صالحی و 800 سکه به سید رسول سجاد و تعیین نرخ تبدیل ارز برای صرافی مرتبط با اسدبیگی توسط محسن صالحی که منجر به سود حدود ۲۰ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومانی به متهمان شده است، از مهمترین محورهای اتهامات بود. همچنین پرداخت رشوههای متعدد به مدیران بانک مرکزی، بانک کشاورزی و وزارت صمت نیز در این پرونده به چشم می خورد.سپس متهم اسد بیگی ضمن رد اتهامات وارد شده گفت: بنده ارتباط خاصی با صالحی و سجاد نداشتم و میزان کار کارگزاری بنده 0.3و حتی 0.2درصد زیر قیمت کارگزاری دیگران بود.در ادامه نماینده دادستان کیفی پر از سکه را در دادگاه نشان داد و گفت: کتمان کافی است اینها حدود 400 سکه است که بسته بندی سکهها مربوط به صرافی پسرعموی شماست؛ این سکهها از منزل سجاد و صالحی کشف شده است.در ادامه متهم اسدبیگی درباره سکهها افزود: این صرافی متعلق به عمو و پسرعموی من است. نمیتوان گفت به صرف این که برچسب صرافی پسرعموی من بر این سکهها خورده من با این صرافی ارتباط دارم.نماینده دادستان خطاب به متهم گفت: بسیاری از پول شوییهای شما به واسطه همین صرافی صورت گرفته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بازیگران جدید ،برگهای برنده «گشت 3»
حضور امیر جعفری و بهنام بانی چه تاثیری در فیلم سعید سهیلی خواهد داشت و آیا میتوانند جای خالی حمید فرخنژاد را پر کنند؟
مائده کاشیان - یکی از فیلمهایی که به پشتوانه استقبال مخاطب و فروش خوب در گیشه، در قسمتهای دوم و سوم ادامه پیدا کرده، فیلم «گشت ارشاد» به کارگردانی سعید سهیلی است که این روزها قسمت سوم آن در حال فیلم برداری است. این فیلم اولینبار سال 90، روی پرده سینماها اکران شد و با فروش حدود یک و نیم میلیاردی، به فروش بسیار بالایی در گیشه دست یافت. پنج سال بعد، قسمت دوم فیلم با نام «گشت 2» ساخته شد و باز هم موفقیت تجاری کسب کرد. اکنون قسمت سوم فیلم، پس از چهار سال، با غیبت بازیگر اصلی، یعنی حمید فرخنژاد و با حضور بازیگران جدید در حال تولید است. کدام چهرهها به «گشت 3» پیوستهاند و اضافه شدن آنها چه تاثیری در کیفیت و فروش فیلم خواهد داشت؟
امیر جعفری
امیر جعفری در سینما و تلویزیون، آثار کمدی مختلفی بازی کرده و با ستارههایی مانند رضا عطاران و جواد عزتی زوج کمدی موفقی را تشکیل داده است؛ بنابراین با توجه به سابقهای که این بازیگر دارد، حتماً به سهم خودش، تأثیر مثبتی روی بار کمدی فیلم خواهد داشت؛ اما بعید است که بتواند جای حمید فرخنژاد را پر کند. البته قرار نیست جعفری به جای کاراکتر «عباس» به ایفای نقش بپردازد؛ او نقش مستقلی دارد، اما به هرحال حمید فرخنژاد به عنوان بازیگر اصلی فیلم، در این قسمت حضور ندارد و بعید است که این خلاء بتواند با حضور امیر جعفری پر شود. زوج کمدی «حسن» با بازی ساعد سهیلی و «عطا» با بازی پولاد کیمیایی در این فیلم، در کنار شخصیت «عباس»، لحظات کمیک زیادی ایجاد میکردند و اکنون در غیبت او، بار کمدی فیلم بیشتر روی دوش «حسن» و «عطا» افتاده است.
بهنام بانی
بهنام بانی خواننده موسیقی پاپ، یکی دیگر از بازیگران جدید فیلم است که در قسمت سوم ایفای نقش میکند. این اولین حضور بهنام بانی در عرصه بازیگری است و پیش از «گشت 3»، سابقهای در بازیگری از او سراغ نداریم. نقشآفرینی بهنام بانی در این فیلم، اتفاق تازهای است که خود او و «گشت 3» را بیشتر زیر ذرهبین خواهد برد. قطعاً حضور بانی در فیلم، علاوه بر علاقهمندان سینما، برای طرفداران این خواننده نیز، ایجاد کنجکاوی خواهد کرد و برای هواداران او هم، انگیزه خوبی برای تماشای فیلم است. هرچند که حمید فرخ نژاد غایب اصلی فیلم محسوب میشود، اما حضور بهنام بانی میتواند برگ برنده مهمی برای «گشت 3» باشد. طبق اخباری که از فیلم منتشر شده است، داستان فیلم بیارتباط به موسیقی نیست و «حسن» و «عطا» در این قسمت، قصد دارند آلبوم موسیقی خود را منتشر کنند. آنها اتفاقی با یک زمیندار بزرگ که نقش او را بهنام بانی ایفا میکند، آشنا میشوند و این آشنایی، سرآغاز ماجراهایی برای آنها میشود. ارتباط قصه فیلم با سابقهای که در واقعیت از بهنام بانی در ذهن داریم، میتواند حضور او را در فیلم جذاب کند. هرچند که این موضوع کاملاً به کیفیت بازی این خواننده در فیلم بستگی دارد و اگر حضور راضیکنندهای در فیلم نداشته باشد، ضربه سنگینی به «گشت 3» خواهد زد.
ریحانه پارسا
ریحانه پارسا سومین بازیگر جدیدی است که به جمع بازیگران «گشت 3» اضافه شده و در این فیلم بازی کرده است. او با فیلم کمدی «خوب بد جلف: ارتش سری» به کارگردانی پیمان قاسمخانی، وارد سینما شد و پس از این فیلم، همه انتخابهایی که داشته، مانند «رقصنده» اثر بهمن گودرزی، «کوسه» ساخته علی عطشانی و «گشت 3»، کمدی بودهاست. از میان این چهار فیلم، تنها «خوب بد جلف: ارتش سری» اکران شده و سه فیلم دیگر در مرحله فیلم برداری هستند. ریحانه پارسا در فیلم «ارتش سری» نتوانست به عنوان یک بازیگر کمدی توانایی خود را نشان دهد و در آن فیلم بازیگر بامزهای نبود، به همین دلیل، چندان نمیتوان به تاثیر مثبت حضور او در فیلم «گشت 3» امید داشت.
گفت و گو با «علی سلیمانی» به بهانه حضورش در مشهد و برگزاری کارگاه های بازیگری
بازیگری که «دان 5» کاراته دارد
مطهره فاروقی – حضورش در مشهد سابقه ای طولانی دارد و کارگاه های متعدد بازیگری را برگزار کرده است، بازیگری که شاید جزو شاخص های سینما و تئاتر شناخته نشود اما مرور کارنامه هنری اش نشان می دهد که علاوه بر داشتن محبوبیت در نگاه مخاطب، تجربه همکاری با بسیاری از کارگردان های شاخص سینمای ایران را داشته است. از علی حاتمی، بهمن فرمان آرا، بهرام بیضایی گرفته تا اصغر فرهادی، رسول ملاقلی پور، حمید نعمت ا... و بهرام توکلی و فیلم هایی از جمله : سفر به چزابه، جهان پهلوان تختی، سگکشی، قارچ سمی، بیپولی و تنگه ابوقریب. جالب است بدانید «علی سلیمانی» علاوه بر سینما در حوزه ورزش نیز به صورت حرفه ای فعالیت دارد. به بهانه حضور این هنرمند در مشهد و برگزاری کارگاه های بازیگری، با او گفت وگویی داشتیم که مهم ترین بخش های آن را در ادامه می خوانید :
* فارغ از کلاس های آموزش بازیگری که در تهران و مشهد دارم، مشغول ساخت یک مجموعه با موضوع کتاب و تبلیغ آن هستم، همچنین در حال ساخت یک مستند درباره انسان هایی هستیم که ادیان و تفکرات متفاوتی دارند و برای اولین بار با حقیقت قرآن مواجه می شوند.
بازیگری که مربی کاراته است
* سلیمانی فارغ از فعالیت های سینمایی اش ورزش را به صورت حرفه ای پیگیری می کند او دارای «دان 5» کاراته است و در این رشته مربی گری هم می کند. او می گوید: همیشه ورزش می کنم و ورزش بخش جدایی ناپذیر زندگی من است، من برای گرفتن دان 5 خیلی تلاش کردم و این نتیجه حدود 28 سال ورزش کردن است.
* خدا به من کمک کرده که معمولا با هنرمندان خوب، اخلاق مدار و باحال مشهدی مواجه شدم. حدود چهار ، پنج سالی است که چندین بار در سال، برای زیارت و کار به مشهد می آیم. این موضوع با فیلم سینمایی «اشنوگل» شروع شد و تا امروز ادامه دارد، فکر میکنم حالا حالاها نیز ادامه خواهد داشت، اگر امام رضا(ع) از دست من خسته نشوند.
امیدوار به فرصتی برای بیان هنری ناگفته های دفاع مقدس
* من فضای کارهای دفاع مقدسی را خیلی دوست دارم و فکر می کنم وجهه هنری ام در سینمای دفاع مقدس بیشتر نمود پیدا می کند. یعنی اگر بخواهم کار جدی بسازم یا بازی کنم در ژانر جنگ و دفاع مقدس کار می کنم چون دغدغه اش را دارم. البته متاسفانه بعضی اوقات به دلیل تعصبات و افراطی گری ها ما حتی نمیتوانیم خیلی موضوعات مربوط به جنگ را بگوییم. امیدوارم شرایطی به وجود بیاید که بتوانیم در باره ایرادات جنگ، اشتباهاتی که اتفاق افتاده و خیانت هایی که در آن به ما شد، حرف بزنیم.
ملاقلی پور سینما را به من یاد داد
وقتی کارنامه هنری این بازیگر را دیدم، همکاری اش با مهم ترین کارگردانان ایران برایم جالب بود و به همین دلیل دوست داشتم نظر او را درباره تعدادی از کارگردانان جویا شوم.
رسول ملاقلی پور / سینما را به من یاد داد، در واقع آقای ملاقلی پور معلم من در ابعاد مختلف سینمایی بود.
بهمن فرمان آرا / سمبل کارگردانی که با چهار نسل کار کرده و ابعاد جهانی هم دارد.
بهرام بیضایی / استاد و پژوهشگر در ابعاد مختلف مخصوصا تئاتر و نمایش نامه نویسی
اصغر فرهادی / آن قدر هوشمندی دارد که بتواند از فیلترهای مختلف و پیچش های سخت سیاسی و فرهنگی بگذرد و سینمای ما را به جهان معرفی کند.
محمد حسین لطیفی / اخلاقی ترین و لطیف ترین کارگردانی است که تا به حال با آن مواجه شدم، ای کاش همه بازیگران توفیق این را داشتند که یک بار با محمدحسین لطیفی عزیز کار کنند.
حسن فتحی / هم در سریالسازی ید طولایی دارد و هم در تئاتر، در فضای سینمایی و سریالی خیلی درخشان است اما ای کاش دوباره تئاتر هم تولید کند.
بهرام توکلی: شخصی ترین سینمایی که من در آن بازی کردم سینمای بهرامتوکلی است. فوق العاده سینما و فیلمش را از زاویه نگاه خودش خوب و لذت بخش می سازد.
بهروز افخمی: یک کارگردان چند وجهی است یعنی می تواند هر سوژه ای را جذاب نشان دهد از میرزا کوچک خان تا شوکران را ببینید خیلی متنوع است.
حمید نعمت ا... : عاشقانه سینما را دوست دارد و فیلم هایش را عاشقانه می سازد، آقای علی حاتمی یک جمله دارد که میگویند من فیلم نمیسازم من فرش می بافم خیلی جالب است ، فرش سمبل هنر ایرانی است... .
سیروس مقدم:یکی از شگفت انگیزترین کارهایی که کرد این بود که با شجاعت سریال سازی را ادامه داد وسوسه نشد بیاید در سینما یا جای دیگری و هم اکنون یکی از متخصص ترین سریال سازهای ایران آقای سیروس مقدم است.
به عنوان حرف آخر می گوید: خراسانی ها باید بدانند خراسان یعنی چه، خراسان یعنی دسترسی آسان به خورشید مخصوصا خورشید هشتم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز مدعی شده رژیم صهیونیستی و آمریکا راهبرد جدیدی علیه ایران طراحی کردهاند تا براساس آن «بدون ورود به جنگ» دست به «عملیات مخفیانه علیه برنامه هسته ای» و «ترور فرماندهان نظامی» بزنند. به گزارش فارس روزنامه «نیویورکتایمز» که این ادعا را به نقل از 2 مقام بدون اشاره به نام آن ها منتشر کرده، مدعی شکلگیری «راهبردی مشترک» میان آمریکا و رژیم صهیونیستی برای انجام برخی حملات مخفیانه با هدف حذف بلند پایهترین ژنرالهای سپاه پاسداران و به عقب راندن تأسیسات هستهای ایران شده است. نیویورکتایمز ادعا کرده دیگر گام دولت آمریکا میتواند اقدام علیه چهار نفتکشی باشد که در حال حمل محموله سوخت ایران به ونزوئلا هستند. مقامهای آمریکایی گفتهاند وزارتخانههای خارجه، دادگستری و خزانهداری آمریکا در حال تلاش برای همکاری با دولت یونان برای متوقف کردن این نفتکشها و تخلیه محموله آن ها هستند. نماینده ایران در سازمان ملل گفته چنین اقدامی مصداق «دزدی دریایی» خواهد بود. در همین زمینه، عبدا... گنجی، مدیر مسئول روزنامه جوان نیز نوشته: «نیویورک تایمز نه بهعنوان تحلیل بلکه به عنوان خبر از قول مقامات اطلاعاتی آمریکا نوشته:راهبرد آمریکا و اسرائیل درباره ایران تمرکز بر دو محور است:۱-ترور فرماندهان ارشد سپاه ۲- تخریب تاسیسات هسته ای ایران. وقت آن نرسیده که مراتب اعتراض رسمی و در خواست تشکیل شورای امنیت مطالبه شود؟»در همین حال برخی دیگر از کاربران این خبر را ادامه همان فضا سازی های روانی برای تاثیر گذاری بر سیاست گذاری های ایران و همچنین فضای افکار عمومی می دانند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برگرفته از «ردپای نور»، دفتر دوم، ص 36و 37
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اگرچه تعدادی از مسئولان در مصاحبه با رسانهها در روزهای اخیر قیمت مرغ گرم را 15500 تومان اعلام کرده بودند اما در روزهای گذشته طبق رصدهای میدانی خبرنگاران ما در سطح شهر مرغ تا 18 هزار تومان در برخی از مراکز عرضه میشد و این به معنای گرانفروشی به مبلغ 2 تا 2500 تومانی مرغ در سطح شهر مشهد و برخی شهرستانهای استان بود.
برای پیگیری موضوع و رصد مجدد بازار، روز گذشته به دو مرکز فروش گوشت و مواد پروتئینی مشهد سر زدیم .
حرف ما را به گوش مسئولان برسانید و بگویید خدا خیرتان دهد
وقتی به میدان استقلال مشهد رسیدیم، دیگر خبری از شلوغی و رونق بازار پروتئینیها نبود. مرد میانسالی خطاب به ما میگوید : «مرغ هم از سفرههای مردم پر کشید، حرف ما را به گوش مسئولان برسانید و بگویید خدا خیرتان دهد با این طرز مدیریتتان، ما دلمان به خرید گوشت مرغ خوش بود که آن را هم از سفرههای ما گرفتید، من کارگر دیگر حتی نمیتوانم گوشت مرغ و تخممرغ سر سفرهام ببرم ،اینقدر دم از مدیریت میزنید، سری به بازار بزنید ، شما میگویید قیمت مرغ 15500 تومان اما در مشهد مرغ زیر قیمت 16800 تومان پیدا نمیکنیم ، مرغ بدون آنتیبیوتیک هم 21800 تومان شده ،برای خرید یک مرغ باید 35 هزار تومان پول بدهیم ،من که هفتهای سه روز سرکار میروم به نظرتان چطور باید زندگی کنم با این حجم از گرانی؟» نفس عمیقی میکشد و با تکان دادن سر بیخیال ادامه صحبتش میشود و خداحافظی میکند و دور میشود. این جا مرغ قیمتهای متفاوتی دارد 16500 تومان ، 16800 تومان ، 17000 تومان و مرغ بدون آنتیبیوتیک 21700 تومان .روی شیشه یک مغازه قیمت 15500 تومان نصبشده اما وقتی داخل مغازه میروم، فروشنده میگوید:« قیمت ران مرغ 15500 است و خود مرغ 16800».
گران میخریم گران هم میفروشیم
در ادامه به خیابان دستغیب میرویم که یکی دیگر از مراکز شناختهشده فروش مرغ در مشهد است، این جا هم خبری از مرغ باقیمت مصوب 15500 تومان نیست و مرغ کمتر از 16800 تومان در بازار مشهد به فروش نمیرسد. بالاخره یکی از فروشندهها قیمت مرغ را 15500 تومان اعلام میکند اما بعد از چند لحظه صحبت و زمانی که خودم را معرفی میکنم، با خنده میگوید : « من اول به گمان این که مأمور تعزیرات هستید قیمت را 15500 اعلام کردم تا جریمهام نکنید اما واقعیت این است که همین مرغ را صبح امروز 16700 تومان خودمان خریداری کردهایم و مجبوریم به همان قیمت یا با 100تومان سود بفروشیم و کمتر از این قیمت مرغ نداریم.» در ادامه یکی از فروشندگان مرغ گرم در این بازار وقتی متوجه صحبتهای ما میشود، میگوید: «دولت اعلام میکند 15500تومان باید بفروشیم و هرچند روز یکبار تعدادی از بازرسان میآیند و پروندهای برای ما و همکارانمان تنظیم میکنند ،یک نفر نیست بگوید ما که نمیتوانیم به ضرر بفروشیم ، زورشان به کشتارگاهها نمیرسد و یکسره برای ما پرونده تنظیم میکنند، ما هم میگوییم مشکلی نیست چون اگر باقیمت 15500 تومان مرغ را بفروشیم بیشتر از مبلغ جریمه ضرر میکنیم.»
این فروشنده میگوید:« مرغ را به قیمت خرید میدهیم درصورتیکه در اصل باید 800 تا 1000 تومان سود کنیم.» بعد فاکتور خرید را نشان میدهد و میگوید : « اگر بخواهد درست شود، باید قیمتها را از کشتارگاه و مرغداریها درست کنند.تولیدکنندهها میگویند دان مرغ گران شده ، جالب این جاست که جهاد کشاورزی هم برای تعیین قیمت به مغازه ما آمده ولی در اصل باید بروند سراغ تولیدکننده و فروشندگان دان ولی سراغ آنها نمیروند چون زورشان به آنها نمیرسد.»مهدی مقدسی کارشناس مسئول اداره بازرسی سازمان صنعت ، معدن و تجارت استان درباره قیمت مرغ و چالشهای مربوط به آن میگوید:«امروز قیمت مصوب مرغ 15500 تومان اعلامشده و فروش مرغ باقیمت بالاتر تخلف است.»
وقتی قیمت مرغ گرم را در سطح بازار اعلام میکنیم و ماجرای قیمت خرید فروشندگان و برگ خریدهایی را که رؤیت کردهایم، میگوییم مقدسی پاسخ میدهد: « خریدوفروش نهادهها در بین مرغداران منجر به بالا رفتن قیمت تمامشده نهادهها شده و همین موضوع باعث گران تمام شدن گوشت مرغ در زمان تحویل به فروشگاههای سطح شهر میشود ، هم اکنون فروشنده سطح شهر را نمیتوان در این زمینه مقصر اصلی دانست و زمانی که ما میبینیم فروشنده مرغ را به قیمت بالاتر از قیمت مصوب خریده، جذابیتی برای تنظیم پرونده وجود ندارد ولی به لحاظ قانونی ما موظفیم با افرادی که بالاتر از قیمت مصوب مرغ را میفروشند، برخورد کنیم و این نکته را باید یادآور شویم که ما درخصوص قیمتگذاری تکلیفی نداشتهایم و این قیمتها بهصورت کشوری اعلام میشود و در سطح کشور آیتمهای مختلف را در حوزه تولید دیدهاند که متأسفانه اصل ماجرا، عرضه مرغ گرانتر از قیمت مصوب از مرغداریها شروع میشود و جهاد کشاورزی در این زمینه باید وارد عمل شود.»
کارشناس مسئول اداره بازرسی سازمان صنعت، معدن و تجارت استان تصریح میکند:«تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که بازرسان را برای تنظیم پرونده گرانفروشی درزمینه فروش مرغ بالاتر از نرخ مصوب 15500 به سطح شهر بفرستیم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.