ماجرای شورانگیز نامگذاری روزنامه خراسان
درباره زندگی و خدمات سیدحسین اردبیلی، بنیانگذار روزنامه خراسان که آن را نخستین بار در اسفندماه 1287 خورشیدی به صورت مخفیانه منتشر کرد
جواد نوائیان رودسری – رویدادهای دوران نهضت مشروطه در مشهد، یکی از فرازهای کمتر مورد توجه قرارگرفته در تاریخ این شهر است. هرچند که پژوهشگرانی مانند دکتر یوسف متولی حقیقی، با نگارش کتاب «تاریخ معاصر مشهد» کوشیدهاند تا راه را برای محققان بگشایند و مسیر را برای ورود به این مبحث هموار کنند، اما برای رسیدن به نتایج قابل اعتماد، هنوز راهی طولانی در پیش داریم. یکی از بخشهای مهم تاریخ نهضت مشروطه در مشهد، بازشناسی شخصیتهایی است که در این شهر، به عنوان مشروطهخواه به ایفای نقش پرداختند. شاید شما با نام برخی از آنها، مانند ملکالشعرا بهار آشنا باشید و شاید، نام برخی دیگر کمتر به گوشتان خورده باشد؛ افرادی مانند مرحوم «سیدحسین اردبیلی». اردبیلی را باید یکی از ستونهای اساسی مشروطیت در شهر مشهد بدانیم؛ جوانی دانشمند، نویسندهای توانا و البته بنیانگذار روزنامه خراسان در 27 اسفند سال 1287. بررسی زندگی او، درواقع مرور بخشهایی ناشنیده از تاریخ مشروطیت در مشهد است. مرحوم اردبیلی، البته نخستین روزنامهنگار این خطه نبود؛ اما بیتردید در میان روزنامهنگاران مشهدی، تا آن عهد، شجاعترین و بیپرواترین محسوب میشد. امروز میخواهم درباره او و زندگی سراسر شور و هیجانش برایتان صحبت کنم؛ درباره کسی که نامش، با نام روزنامه خراسان پیوند خوردهاست و از افتخارات تاریخی این روزنامه دیرپا و پرسابقه محسوب میشود.
جوانِ خوشقریحه اردبیلی
سیدحسین اردبیلی، چنان که از نامش پیداست، زاده شهر اردبیل بود. او در سال 1258ش به دنیا آمد و از همان کودکی، با نشان دادن هوش سرشارش، خانواده را واداشت که دربرابر خواست وی و مسافرتش به قفقاز، رشت و خراسان برای علمآموزی، مقاومت نکنند. سیدحسین در زمره آن دسته از طلاب علوم دینی قرار داشت که افزون بر متون رسمی حوزههای علمیه، به فراگیری علوم جدید و ریاضیات هم علاقهمند بود و برخی، علت مسافرت وی به قفقاز را ناشی از همین علاقه میدانند. احتمالاً در سفر قفقاز، تحت تأثیر تفکرات انقلابی قرار گرفت؛ تفکراتی که در قفقاز آن روز، مبلغان و طرفداران فراوانی داشت. با این حال، سیدحسین اردبیلی برخلاف افرادی مانند حیدرخان عمواوغلی که تقریباً در همان زمان، در قفقاز مشغول تحصیل بودند و در برابر سوسیالیسم، دل و دین را باختند، به اسلام و آموزههای آن وفادار ماند و معتقد بود که این دین، ظرفیت ایجاد تغییر در جامعه را دارد و به جایگزین نیازمند نیست. او از قفقاز، ابتدا به رشت سفر کرد و بعد از مدتی، برای تکمیل علوم دینی، راهی شهر مشهد شد و در حوزه علمیه این شهر، به تدریج جایگاه و موقعیت ممتازی پیدا کرد. سیدحسین اردبیلی که در این زمان، به تدریس علوم دینی در حوزه علمیه مشهد مشغول بود، به معنای کامل کلمه، یک روحانی اهل سیاست محسوب میشد و شاگردان و طلاب را، به خواندن تاریخ و روزنامه و اطلاع از اوضاع و احوال جهان دعوت میکرد. البته قبل از سیدحسین اردبیلی، افرادی مانند رئیسالطلاب سبزواری نیز، بر توجه طلاب به فعالیتهای سیاسی تأکید میکردند، اما رویکرد مرحوم اردبیلی در این عرصه، نسبت به دیگران، تا حد زیادی نوآورانه و روزآمد بود. افزون بر اینها، وی بعدها و پس از پیروزی نهضت مشروطیت، به تدریس علوم قدیم و جدید، مانند صرف و نحو، منطق، تاریخ، ریاضی، علوم طبیعی، حساب و هندسه در مدارس جدید شهر مشهد، مانند «رحیمیه» پرداخت و نشان داد که در بسیاری از دانشهای روز، اطلاعات گسترده و دقیقی دارد؛ جالب است بدانید که او در این زمان، حدوداً 27 ساله بود.
پیوستن به مشروطهخواهان
با آغاز نهضت مشروطه، سیدحسین اردبیلی با شوری زایدالوصف، به حمایت از آن پرداخت. او که به مدت شش سال، یکی از طلاب باسواد و در همان حال، از مدرسان حوزه علمیه مشهد محسوب میشد، درس و بحث را رها کرد و به تهران رفت تا در کنار دیگر مبارزان در برپایی مشروطیت و ساقطکردن استبداد به ایفای نقش بپردازد. حضور مرحوم اردبیلی در تهران، تا تیرماه سال 1287 ادامه یافت؛ زمانی که به دنبال اوج گرفتن اختلافات میان محمدعلیشاه و برخی نمایندگان افراطی مجلس شورای ملی، سرانجام شاه قاجار نیت درونی خود را آشکار کرد و با دستور وی و عاملیت کلنل لیاخوف روس، مجلس شورای ملی به توپ بسته شد و تعدادی از هواداران مشروطه، در باغشاه، با فجیعترین شکل ممکن به قتل رسیدند. سیدحسین اردبیلی که به طرفداری از مشروطیت شهرت داشت، یکی از شاهدان آن واقعه دردناک بود. او به همراه تعدادی از دوستانش، مخفیانه از تهران خارج شد و خودش را به مشهدی رساند که به دلیل تسلط نیروهای روسیه تزاری و میدانداری طرفداران استبداد، شاهد خاموشی و خفقان مشروطهخواهان شده بود و کسی توان و جرئت فریاد کشیدن را نداشت.
غوغای آن جوان 29 ساله
سیدحسین اردبیلی که با وضع ناگواری در مشهد روبهرو شدهبود، سکوت و درنگ را جایز ندانست؛ او باید خفتگان را بیدار میکرد و به وحشتزدگان، اعتماد به نفس میبخشید. در همین دوره است که مکتوبات و شبنامههای سیدحسینِ 29 ساله، با عنوان «انتباهنامه» و «لوایح» در شهر مشهد منتشر شد و طلاب آن را دست به دست میکردند و برای مردم میخواندند؛ هرچند که این کار، به مذاق برخی از طرفداران استبداد در مشهد خوش نمیآمد. این شبنامهها به صورت چاپی انتشار مییافت و به تمام نواحی خراسان ارسال میشد و اگر حکومتیها آن را دست کسی میدیدند، حسابش با کرامالکاتبین بود! در آن زمان، سیدحسین اردبیلی، یاران جوانی را اطراف خود داشت که هم اهل ادب بودند و هم اهل سیاست و مبارزه. محمدتقی بهار، یکی از این جوانان بود که بعد از درگذشت پدرش، ملکالشعرا صبوری، عنوان ملکالشعرایی آستانقدس رضوی را به دست آورد و به ملکالشعرا مشهور شد. افزون بر اینها، میرمرتضی موسوی، مشهور به «رویینتن»، چاپخانهدار جسوری که در بالاخیابان، چاپخانهای با عنوان «طوس» به راه انداختهبود هم، دل به قلم و سخن سیدحسین اردبیلی داده بود و به همکاری با وی میپرداخت.
چرا «خراسان»؟
اسفندماه سال 1287 و در پی انتشار خبر مقاومت آذربایجان با پایمردی ستارخان و یارانش، سیدحسین اردبیلی تصمیم گرفت سکوت خراسان را به طور رسمی بشکند و بیرق مشروطهخواهی را بر فراز این خطه به اهتزاز درآورد. این کار، جز با انتشار روزنامهای که بتواند بلندگو و تریبون آنها باشد و مردم را به حضور در میدان مبارزه فراخواند، امکان نداشت. سیدحسین موضوع را با دوستانش مطرح کرد و آنها مشتاقانه به وی قول همکاری دادند؛ چنین بود که هسته اولیه تحریریه روزنامه خراسان تشکیل شد؛ اما چرا خراسان؟ چرا سیدحسین اردبیلی این نام را برای روزنامهاش انتخاب کرد. محمد صدر هاشمی در جلد دوم کتاب «تاریخ جراید و مجلات ایران» مینویسد: «ادیب [اردبیلی] موضوعات جریده خراسان را برای رسمیت دادن به انقلاب مشروطه خراسان و قوت قلب عموم مشروطیین ایران انتشار داد.» به دیگر سخن، خراسان به عنوان روزنامه مخفی طرفدار مشروطیت، قرار بود به همه دنیا اعلام کند که در این خطه، یعنی خراسان، بیرق مشروطهخواهی در اهتزاز است؛ پیوند نام خراسان با مشروطهخواهی در روزنامه سیدحسین اردبیلی، پاسخی قاطع به افراد تندرو در تهران و دیگر نقاط بود که خراسانیان را از آزادیخواهی و استبدادستیزی به دور میدانستند. در واقع نام روزنامه، برای قرار گرفتن اسم خراسان در میان ایالات طرفدار مشروطیت برگزیده شد و البته، تأثیر بسیار مهمی در تغییر دیدگاه دیگر اهالی ایران به مردم این منطقه داشت. نباید از یاد ببریم که سیدحسین اردبیلی، زمانی این پرچم را برافراشت که هیچ امیدی به احیای مشروطیت در ایران نبود؛ به تعبیر صدر هاشمی: «میتوان گفت ادیب اردبیلی یکی از بزرگترین قوای فعّاله خراسان بود که برای پیشرفت مقاصد ملیّه در یک مدت طولانی با خون خود بازی میکرد.»
انتشار مخفیانه روزنامه
به این ترتیب، مردم مشهد، سه روز مانده به عید نوروز سال 1288، شاهد انتشار روزنامهای متفاوت در شهر خود بودند؛ روزنامهای که در صفحه نخست آن آمدهبود: «در سایه عنایات اعلیحضرت شمسالشموس السلطان علی بن موسی الرضا ارواحنا فداه عجالتا هفتهای دو نمره طبع و توزیع میشود اخبار مقالات و لوایح سیاسی ادبی تاریخی پذیرفته و آزادانه اشاعت مییابد. مقالات غیرمندرجه مسترد نخواهدشد». ملکالشعرا بهار در جلد نخست کتاب «تاریخ احزاب سیاسی ایران»، ماجرای تأسیس روزنامه خراسان را میآورد؛ اما به دلایلی که بر ما معلوم نیست، حرفی از سیدحسین اردبیلی نمیزند: «زد و خوردهایی بین مجاهدان و سربازان و سایر هواخواهان دولت درگرفت و یکمرتبه هم قوای روس مداخله کرده، به سوی شهر و مسجد گوهرشاد تیراندازی با توپ و مسلسل به وقوع پیوست. مسجد و بازار و تلگرافخانه دست مردم و قلعه ارگ و قسمتی از محله سراب و ارگ در دست دولتیان بود و همه روزه نطقهایی در مسجد و نقاط دیگر در ترویج مشروطه و تهییج مردم به حمایت از آزادی ایراد میشد و دولتیان قدرتی ابراز نمیداشتند. من و رفقای دیگر در این مدت، عضو مراکز انقلابی بودیم و روزنامه «خراسان» را به طریق پنهانی طبع و به اسم «رئیس الطلاب» موهوم منتشر میکردیم و اولین آثار ادبی من در ترویج آزادی در آن روزنامه انتشار یافت.» خراسان خیلی زود به جریده محبوب آزادیخواهان و مشروطهطلبان تبدیل شد و نگرانی مستبدان را برانگیخت. برخلاف تصور همگان، «رئیسالطلاب» مورد اشاره بهار، سیدحسین اردبیلی نبود؛ به نوشته یکی از پژوهشگران تاریخ روزنامهنگاری معاصر، رئیسالطلاب شخصی به نام «حاج میرزا زینالعابدین سبزواری» بود که از یاران سیدحسین اردبیلی محسوب میشد و به خاطر تهوّر و شجاعتش در مبارزات سیاسی، شهرت فراوانی داشت. به هر حال، سیدحسین توانست 24 شماره از روزنامه خراسان را منتشر کند و تا زمانی که به عنوان نماینده مردم مشهد در مجلس شورای ملی دوره دوم برگزیده شد، انتشار آن را ادامه داد.
مهاجرت به تهران و درگذشت
در پی فتح تهران توسط مشروطهخواهان، در تیرماه 1288، سیدحسین اردبیلی به عنوان نماینده مردم مشهد برگزیده و راهی تهران شد. سوابق درخشان او در زمینه روزنامهنگاری، نظر بسیاری از رجال نامدار سیاسی، مانند علامه دهخدا را به سمت وی جلب کرد. اردبیلی در تهران نیز، به کار روزنامهنگاری پرداخت. ابتدا روزنامه «ستاره ایران» را منتشر کرد و مدتی بعد، مسئولیت روزنامه رسمی دولت را به وی سپردند. سیدحسین اردبیلی در جریان انحلال مجلس توسط ناصرالملک، سختیهای زیادی را تحمل کرد؛ حتی به خاطر اینکه توسط نیروهای مهاجم روسیه تزاری دستگیر نشود، مدتی مخفی شد. او شاهد بروز قحطی بزرگ در کشور بود و در همان ایام، بیماری هم به سراغش آمد. سیدحسین اردبیلی در سال 1297ش، در 39 سالگی درگذشت.