دنیای سیاست خارجی در سال 1401 پرهیاهو گذشت، از همان آغازین روزهای سال تا واپسین روزها. مهم ترین رویدادهای سیاست خارجی در سال گذشته را مرور کرده ایم
هادی محمدی – سیصد و شصت و سه روز از سال 1401 به عنوان اولین سال از قرن پانزدهم شمسی گذشته و تنها دو روز تا پایان این سال باقی مانده است، سالی که در آن افت و خیزهای زیادی را شاهد بودیم. همچون همه سال های گذشته که به یاد داریم موضوع مذاکرات هسته ای و اتفاقات حول و حوش آن حرف اول را می زد اما امسال تفاوتش با سال های دیگر این بود که پرونده های دیگری را هم شاهد بودیم؛ از عضویت نهایی ایران در سازمان همکاری شانگهای گرفته تا جنگ اوکراین که اگرچه سال 1400شروع شد اما در میانه 1401 با ادعای غربی ها درباره پهپادهای ایرانی، آتشش دامن ما را هم گرفت. از باز شدن دوباره پرونده های حقوق بشری اروپا و آمریکا علیه ایران به بهانه ناآرامی های پاییز 1401 تا قطعنامه شورای حقوق بشر علیه ایران و تشکیل کمیته حقیقت یاب. این سال آبستن تحولات مثبتی هم برای سیاست منطقه ای ایران بود و بعد از 7سال گره تخاصم میان ایران و عربستان نیز گشوده شد و به نظر می رسد این رشته می تواند کشورهای عربی دیگری را هم در بر بگیرد. دو سفر مهم رئیس جمهور به نیویورک و چین و تحولات جدید در موضوع سوریه، حمله به سفارت آذربایجان در تهران و ادامه مذاکرات بر سر تبادل زندانیان ایران و آمریکا نیز از دیگر موضوعات مهمی بودند که در 363 روز گذشته بارها از آن ها نام برده شد و تحولاتی را در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رقم زدند. در آستانه پایان سال 1401 قصد داریم تا نگاهی اجمالی و سریع به این رویدادها داشته باشیم.
ادامه مذاکرات هسته ای با سرعت لاک پشتی و با مانع آژانس
اواخر اسفند سال گذشته به نظر می رسید همه چیز برای توافق نهایی در وین و احیای برجام مهیا شده و حتی خبرنگاران هم آماده اعزام به وین برای پوشش امضای توافق نهایی توسط وزیران خارجه بودند اما اتفاقات مختلف از جمله جنگ اوکراین و برخی اختلافات لحظه آخری بر سر متن باعث شد تا با اعلام رسمی جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که هماهنگ کننده مذاکرات برجام هم هست، طرفین برای تنفس به پایتخت های خود بروند. خبری شوک آور که باعث شد آن چه رشته شده بود، ناگهان پنبه شود و چهارمین بهار ایرانی بدون برجام نیز رقم بخورد. تنش ها اما بالا گرفت و کشورهای غربی که حالا مذاکرات هسته ای را نیمه کاره رها کرده و سخت مشغول دعوا با روس ها بودند، سعی کردند از ابزاری به نام آژانس بین المللی انرژی اتمی به منظور فشار به ایران برای عدول از خط قرمزهای مذاکراتی خود استفاده کنند. ایران می گفت سه موضوع از اهمیت زیادی برای من برخوردار است و باید تا قبل از توافق نهایی پرونده های باز آژانس بسته و تضمین های لازم داده شود و همه تحریم های موثر در اقتصاد ایران کنار بروند. این چالش بزرگ به نشست شورای حکام آژانس رسید و حل نشد. پیش از این ایران و آژانس توافقی را بین خود نهایی کرده بودند که تا موعد نشست شورای حکام در خرداد 1401 پرونده سه مکان ادعایی آژانس که می گوید ذرات اورانیوم غنی شده پیدا شده، بسته شود اما دعوای سیاسی جلوی کار فنی را هم گرفت و نشد. سرانجام سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه با همراهی آمریکا در خرداد امسال قطعنامه ای را ضد ایران در شورای حکام به امضا رساندند که طی آن، ایران موظف به همراهی بیشتر با آژانس برای بسته شدن پرونده سه مکان می شد. این اقدام خصمانه طرف مقابل با واکنش ایران روبه رو شد و تهران نیز اعلام کرد فعالیت دوربینهای فراپادمانی دستگاه اندازه گیری برخط سطح غنا OLEMو فلومتر آژانس قطع می شود. چند روز بعد و با فروکش کردن تنش قطعنامه ای، جوزف بورل و دستیارش انریکه مورا به تهران سفر کردند و قرار ادامه مذاکرات در دوحه قطر گذاشته شد و 8 تیرماه طرفین در قطر بار دیگر راه های حل مناقشه را بررسی کردند. این فرایند هم نتیجه ای در برنداشت تا این که چند هفته بعد ناگهان اعلام شد انریکه مورا نماینده اتحادیه اروپا با متنی به قول خودشان نهایی شده در وین منتظر است تا با حضور علی باقری مذاکره کننده ارشد ایران کار را یکسره کنند. مرداد ماه و همزمان با تاسوعا و عاشورا در تهران، دیپلمات ها در وین بر سر متن جدید چانه زدند و پس از چند روز قرار شد تصمیم نهایی در پایتخت های ایران و 4+1 و آمریکا گرفته شود. ایران پاسخ خود به متن مورا را یک هفته بعد داد. در واقع قرار بود مورا این پاسخ را به طرف آمریکایی برساند. این کار انجام شد و آن ها نیز با تاخیری چند روزه پاسخ دادند. یک بار دیگر این رفت و آمد تکرار شد اما در نهایت و در حالی که همگان اواسط شهریور برای دومین بار منتظر توافق نهایی بودند، طرف آمریکایی با این بهانه که ایران خواسته های جدیدی را مطرح کرده، مذاکرات را متوقف کرد. این توقف چند روز بعد با آغاز اعتراضات برخی از مردم به فوت مهسا امینی در مقر پلیس تهران و سوءاستفاده غربی ها از این ناآرامی ها همراه شد و طرف مقابل احساس کرد با این وضعیت می تواند امتیازات بیشتری از ایران پشت میز مذاکرات هسته ای بگیرد. این توهم تا جایی بالا گرفت که آبان ماه در نشست پاییزی، شورای حکام آژانس بار دیگر قطعنامه ای ضد ایران تصویب کرد. قطعنامه ای که به نوعی رنگ و بوی ضرب الاجل داشت. ایران اما در واکنش، یکی از مهم ترین برگ های خود را رو کرد و در کنار برخی اقدامات فرعی، غنی سازی 60درصدی فردو را کلید زد. این اقدام که به نوعی ایمن کردن غنی سازی 60درصدی در ایران همراه با افزایش ظرفیت تولید به شمار می رفت، داد طرف مقابل را به هوا بلند کرد و اوضاع متشنج در مذاکرات هسته ای به بالاترین حد خود در یک سال اخیر رسید؛ اما این همه ماجرا نبود و ظرف چند هفته دو موضوع مهم دیگر نیز علیه ایران ساخته شد، ابتدا تغییر آرایش سانتریفیوژهای ir6 در فردو با هدف غنی سازی 60درصدی که البته با اطلاع آژانس صورت گرفت و سپس یافتن ذرات اورانیوم غنی شده 84درصدی در میان ذخایر 60درصدی. این موارد در کنار قطعنامه می توانست وضعیت را به سطح تنشی غیرقابل کنترل برساند اما فروکش کردن اعتراضات در ایران از یک سو و باز کردن در تعامل با آژانس از سوی ایران، باعث شد تا ایران با سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس به تهران موافقت کند. این سفر در میانه اسفند 1401 انجام شد و نتیجه اش توافقی بود شامل سه بند که اولا تعامل و نظارت بر کار ایران را به ان پی تی محدود می کرد و ثانیا با تشکیل یک کمیته فنی در تهران، بر بررسی بیشتر سه مکان ادعایی تاکید داشت. این کمیته این هفته در تهران با حضور کمالوندی مذاکره کننده ارشد ایران در حوزه هسته ای و آپارو معاون پادمانی آژانس برگزار می شود تا نقشه راه روزهای آینده در سال 1402 را ترسیم کند، سالی که به نظر می رسد همچنان خبرهای هسته ای در داغ ترین حد خود باشند و این پرونده سال آینده را هم سخت سپری کند.
و سرانجام شانگهای
ایران به دلایل مختلف از جمله ژئوپلیتیک و بحث های اقتصادی به ویژه داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز و حضور در مرکز راهگذرهای بین المللی و در اختیار داشتن تنگه هرمز، همواره مورد توجه کشورهای دیگر از جمله قدرت های جهانی بوده و هست. جمهوری اسلامی نیز در سال های پس از انقلاب تلاش کرده با کشورهایی که خوی استکباری ندارند رابطه خوبی برقرار کند و در ائتلاف ها و سازمان های منطقه ای موثر باشد. از همین رو ایران اکو را بر ویرانه سنتو بنا نهاد و از اعضای فعال آن نیز بوده است. با این حال از حدود 17 سال قبل تهران تصمیم گرفت تا به عضویت سازمان همکاری های شانگهای بپیوندد، سازمانی فرامنطقه ای و بزرگ که دو عضو شورای امنیت شامل روسیه و چین و چهار دارنده بمب اتم در دنیا یعنی روسیه، چین، هند و پاکستان را در خود دارد و بخش زیادی از وسعت و جمعیت جهان را شامل می شود. این عضویت تا تابستان 1400 به صورت ناظر بود و برخی مخالفت های منطقی و غیرمنطقی، سیاسی و فنی باعث شده بود تا در این سال ها عضویت ناظر ایران، دایمی نشود. سرانجام با حضور ابراهیم رئیسی رئیس جمهور کشورمان در اجلاس سران در شانگهای، روند رسمی شدن حضور ایران آغاز شد و فرایند داخلی آن نیز کلید خورد. در سازمان شانگهای باید 9 عضو آن، موافقت خود را اعلام می کردند و در ایران نیز معاهدات و کنوانسیون های مربوط به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان می رسید که گفته شده بود حدود دو سال زمان می برد. این روند در مقاطع مختلف انجام و در اجلاس سران اخیر در قندهار موافقت اعضا اعلام شد و در پی آن مجلس نیز کنوانسیون های مربوط را تصویب و شورای نگهبان در انتهای بهمن 1401 تایید نهایی کرد. حالا مانده اعلام موافقت رسمی کشورهای عضو که شروع شده و اقدامی تشریفاتی است و به نظر می رسد در اجلاس آینده در تابستان 1402 این موضوع نیز قطعیت پیدا می کند و ایران به طور رسمی عضو دایم سازمان همکاری های شانگهای خواهد شد.
حقوق بشر ابزار کند شده غرب علیه ایران
یکی از ابزارهای همواره فعال کشورهای غربی علیه کشورمان، موضوع حقوق بشر بوده است و آن ها در 4دهه گذشته سعی کردند با ادعاهای واهی یا بزرگ کردن مسائلی که در کشورهای دیگر و حتی خودشان هم اتفاق می افتد، از ابزار حقوق بشر برای فشار بر ایران و گرفتن امتیاز در بخش های دیگر استفاده کنند. امسال و اتفاقات پاییز آن، طعمه مناسبی برای آن ها بود تا وسوسه فشار حقوق بشری به کشورمان بار دیگر آن ها را به اشتباه محاسباتی بیندازد. دختر جوانی به نام مهسا امینی در مرکز پلیس امنیت اجتماعی از دنیا رفت و متاسفانه زمینه ای را ایجاد کرد تا معترضان به این رفتار به خیابان بیایند و اعتراضات شروع شد اما این اعتراضات با دخالت های بی جای مقامات غربی به ویژه اروپا و آمریکا به انحراف کشیده شد و شکل خشونت آمیزی گرفت. دخالت های غربی ها در موضوع داخلی ایران و اعتراضاتی که می توانست با آرامش به اصلاحاتی در برخی رویه ها بینجامد، باعث شد تا به ابزاری برای فشار بیشتر بر کشور بدل شود. طرف اروپایی شروع به تحریم های حقوق بشری علیه افراد و نهادهای ایرانی کرد و ایران نیز در واکنشی قانونی به این اقدام خصمانه برخی افراد نهادهای اروپایی و به ویژه انگلیس را تحریم کرد. این رفتار تا جایی پیش رفت که حتی شورای حقوق بشر سازمان ملل را نیز که ابزاری بین المللی است، هدف سوءاستفاده قرار دادند و قطعنامه ای تصویب کردند که البته خیلی هم با استقبال سایر کشورهای عضو مواجه نشد.
شورای حقوق بشر سازمان ملل سوم آذر 1401 قطعنامه ای ضدایرانی را درباره آن چه «وضعیت حقوق بشر در ایران» خوانده شد، با ۲۵ رای مثبت، ۱۶ رای ممتنع و ۶ رای منفی به تصویب رساند. آرژانتین، بنین، جمهوری چک، فنلاند، فرانسه، گابن، گامبیا، آلمان، هندوراس، ژاپن، لیبی، لیتوانی، لوکزامبورگ، جزایر مارشال، مکزیک، مونتهنگرو، نپال، هلند، پاراگوئه، لهستان، جمهوری کره، سومالی، اوکراین، انگلیس و آمریکا به قطعنامه ضدایرانی رای مثبت دادند و ارمنستان، چین، کوبا، اریته، پاکستان و ونزوئلا رای منفی و بولیوی، برزیل، کامرون، ساحل عاج، هند، اندونزی، قزاقستان، مالاوی، مالزی، موریتانی، نامیبیا، قطر، سنگال، سودان، امارات متحده عربی و ازبکستان رای ممتنع دادند. در واکنش به این قطعنامه که موضوع مهمش تشکیل یک کمیته حقیقت یاب برای بررسی ناآرامی ها در ایران بود، کاظم غریبآبادی، معاون امور بینالملل قوه قضاییه و دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران نوشت: در حالی که حقوق ایرانیان به طور گسترده توسط رژیم های آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه از طریق تحمیل اقدامات قهری یک جانبه و حمایت و میزبانی از گروهک های تروریستی که جان ۱۷۰۰۰ ایرانی بی گناه را گرفته اند، نقض می شود، برگزاری نشست ویژه شورای حقوق بشر درباره ایران یک اقدام مزورانه است.»
این مداخلات با کاهش اعتراضات در ایران فروکش کرد و الان نیز جسته و گریخته به گوش می رسد و حتی به دنبال بهانه های جدیدی همچون اتفاقات در مدارس دخترانه ایران بودند. به نظر می رسد کشورهای غربی ابزار کند شده حقوق بشر را که تنها با هدف فشار بر کشورهای هدف و نه ارتقای حقوق بشر در دنیا استفاده می کنند، همچنان در دست خواهند گرفت هرچند به نابودی ارزش متعالی حقوق بشر منجر شود.
پهپادهای قدرتمند اما پرحاشیه
اما یکی دیگر از موضوعاتی که در سال رو به پایان 1401 سیاست خارجی ما را درگیر خود کرد، موضوع صادرات پهپادهای مهاجر و شاهد ایرانی به روسیه و استفاده از این پهپادها در جنگ روسیه علیه اوکراین بود. در حالی که مسئولان جمهوری اسلامی ایران در سطوح مختلف از جمله رهبر انقلاب، بارها اعلام کردند که مخالف هرگونه جنگ و تجاوز و رعایت نشدن تمامیت ارضی کشورها هستند اما در شرایطی که کلاف جنگ در اوکراین در هم پیچیده شده و اروپا و آمریکا با همه توانشان نتوانسته بودند ماشین جنگ روس ها را متوقف یا از اوکراین خارج کنند، ناگهان شروع به بهانه گیری و شریک جرم سازی کردند و در این میان و در اوج دعواهای هسته ای و اغتشاشات داخلی پرونده جدیدی به نام پهپاد علیه کشورمان باز کردند و مدعی شدند ایران پهپادهایی به روسیه داده تا علیه مردم اوکراین استفاده کند. در هفته های اول ایران به کلی موضوع را منکر شد و اعلام کرد ایران پهپادی را برای استفاده روسیه در جنگ علیه هیچ کشوری نداده است اما در ادامه وزیرخارجه کشورمان تایید کرد که در ماه های قبل از آغاز جنگ، ایران به روسیه پهپاد فروخته اما با این قید بوده که در عملیات های تجاوزکارانه استفاده نشود و اگر ثابت شود روسیه چنین کاری کرده، ایران برخورد خواهد کرد. تهران بارها از اوکراین خواست تا اسناد و مدارک خود مبنی بر استفاده روسیه از پهپاد ایرانی را ارائه کند و حتی کشورهایی همچون لهستان و عمان هم واسطه حل موضوع شدند اما فایده ای نداشت و طرف مقابل و متحدین اروپایی و آمریکایی اش تنها اقدام به تهدید و اتهام زنی می کردند و حتی عده ای از اعضای سپاه و شرکت های فناورانه را نیز به این بهانه تحریم کردند. ایران هم می گوید طرف اوکراینی تنها یک بار در عمان حاضر به نشست با متخصصان نظامی ایران شد اما مدارک کافی نداشت و قرار شد به زودی مدارک را ارئه دهد که بعد از هفته ها هنوز وضعیت مشخص نیست تا جایی که در آخرین تماس تلفنی میان امیرعبداللهیان و بورل هم این موضوع از سوی ایران مطرح شد که طرف اوکراینی مدارک خود را ارائه نمی کند. به نظر می رسد این موضوع هم تا زمانی که جنگ اوکراین ادامه دارد به عنوان یک ابزار فشار از سوی غرب حفظ شود همان طور که همین الان هم برخی مقامات و رسانه های آن ها حتی موضوع توافق هسته ای را به موضوع حمایت نظامی ایران از روسیه در اوکراین ربط می دهند.
سوریه و بحرانی که فروکش کرده اما انسانی شده است
اما موضوع بحران سوریه همچنان به عنوان یکی از موضوعات اصلی در پرونده های سیاست خارجی منطقه و ایران در سال 1401 ادامه داشت و در این سال ایران و کشورهای دیگر سعی کردند تا با ابزار دیپلماسی به فروکش کردن این بحران کمک کنند. در سال گذشته همزمان با افزایش تنش ها در مرز سوریه و ترکیه و در شرایطی که ترکیه آماده می شد به شمال سوریه حمله کند، اجلاس سران آستانه در تهران با حضور روسای جمهوری ایران، ترکیه و روسیه برگزار شد و طرفین بر احترام به تمامیت ارضی سوریه تاکید کردند. ترک ها همچنان بر طبل مبارزه با تروریسم در شمال سوریه می کوبیدند و سعی داشتند از این بهانه برای تجاوز احتمالی بهره ببرند. با این حال رهبر انقلاب در دیدار با رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه که به تهران آمده بود، مسئله تمامیت ارضی سوریه را بسیار مهم برشمردند و با اشاره به برخی نقلقول ها مبنی بر حمله نظامی به شمال سوریه، تأکید کردند: این کار قطعاً هم به ضرر سوریه، هم به ضرر ترکیه و هم به ضرر منطقه است و اقدام سیاسی مورد انتظار از جانب دولت سوریه را نیز محقق نخواهد کرد.همین نشست، توصیه ها و اخطارهای صورت گرفته باعث شد حداقل تا امروز ترکیه از حمله به سوریه صرف نظر کند اما زلزله بهمن ماه در ترکیه و سوریه مسئله را از یک بحران صرف سیاسی یا نظامی به بحرانی انسانی بدل کرد که باعث سخت تر شدن حل و فصل موضوع می شود. با این حال ابتکار نشست 4 جانبه میان ایران، ترکیه، سوریه و روسیه که احتمالا در روزهای آینده برگزار می شود، می تواند این امیدواری را ایجاد کند که سال 1402 سال باز شدن گره بحران سوریه نیز باشد.
توافق با عربستان شگفتانه سال 1401
پرونده بازخوانی رویدادهای مهم سیاست خارجی کشور را نمی توان بست اما توجهی به مهم ترین رویداد سیاست خارجی ایران در حوزه کشورهای عربی نداشت. دی ماه 1394 در فاصله دو هفته تا اجرای برجام برخی افراد تندرو به بهانه اعدام جنایتکارانه شیخ باقر النمر توسط عربستان سعودی، به سفارت این کشور حمله و ضمن آتش زدن آن، آسیب های جدی وارد کردند. این بهانه باعث قطع ارتباط میان تهران و ریاض برای 7 سال شد. در این مدت حج تعطیل شد و بعد از آن هم با سختی در گرفتن روادید ادامه داشت، عربستان به یمن حمله کرد و هزاران کشته و میلیاردها دلار خسارت به جا گذاشت و ایران و عربستان در حوزه های مختلف حالت تخاصمی به خود گرفتند تا جایی که عربستان یکی از مهم ترین عوامل برهم زدن برجام مطرح شد. با این حال از ابتدای سال 1400 مذاکرات نسبتا محرمانه ایران و عربستان با حضور مقامات امنیتی به میزبانی بغداد آغاز شد و پس از چند دور گفت وگو در بغداد و مسقط، سرانجام در مذاکرات 6 روزه در پکن که با حضور علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و همتای سعودی او برگزار شد، طرفین توافق کردند تا حداکثر دو ماه ضمن برقراری ارتباط سیاسی، سفارتخانه ها و کنسولگری ها را نیز بازگشایی کنند. این اتفاق مهم که می تواند کلید گشایش روابط ایران با بسیاری از کشورهای دیگر باشد، زلزله ای سیاسی در خلیج فارس ایجاد کرد که مهم ترین نشانه اش عصبانیت بیش از اندازه رژیم صهیونیستی بود که پروژه عادی سازی روابط با اعراب برای فشار بر ایران را پیش می برد. تهران و ریاض موفق شدند با وجود اختلاف نظرها و رقابت های قدیمی که حتی به قبل از انقلاب برمی گردد، فضای پر تنش موجود را کنار بزنند و افقی همراه با همکاری و تعامل برای حل مشکلات امنیتی منطقه ترسیم کنند. این فرایند در حال اجرا برای سایر کشورهای عربی است و به نظر می رسد باید شاهد رفع کدورت ها با امارات و بحرین و حتی مصر در ماه های آینده باشیم. حضور چین به عنوان میانجی در توافق تهران و ریاض مورد توجه بسیاری بود تا جایی که برخی تحلیل کردند که حضور چین باعث کم رنگ شدن نقش آمریکا در منطقه خواهد شد. هرچند این تحلیل در کوتاه مدت شاید درست نباشد اما می توان انتظار حضور بیشتر سیاسی اژدهای زرد را در غرب آسیا داشت.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.