سید حسن حسینی
عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب، خدا خدا! بایدمان
تا پاک شود زمین ز ابنای یزید
همواره حسین مقتدا بایدمان
گر بر ستم قرون برآشفت حسین
بیداری ما خواست، به خون، خفت حسین
آن جا که زبان، محرم اسرار نبود
با لهجه خون سرّ مگو گفت حسین
دیروز اگر رو به قتال آوردیم
در پاسخ تو زبان لال آوردیم
امروز به خیمهگاه آن دعوت ناب
صد علقمه لبیک زلال آوردیم
***
قادر طهماسبی
سرّ نی در نینوا میماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعدازآن توفان رنگ
پشت ابری از ریا میماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لبتشنگان
در کویر تفته جا میماند اگر زینب نبود
زخمه زخمیترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه وامیماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ
در گلوی چشمها میماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی سوارو بیلگام
در بیابانها رها میماند اگر زینب نبود
در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه جا میماند اگر زینب نبود