زنده یاد، علامه سید محمدحسین طباطبایی، حکیم، فیلسوف، مفسر قرآن و عالم والامقام جهان اسلام، در سال 1281ش، در شهر تبریز متولد شد. او در سنین کودکی به مکتبخانه رفت و مقدمات علوم دینی را، چنان که رایج آن عصر بود،
فرا گرفت. علامه تا سال 1304، تحصیلات دینی خود را، به استثنای دو حوزه عرفان و فلسفه، تکمیل کرد و این دوران پربار را در تبریز و در مدرسه «طالبیه» گذراند؛ در همین دوره بود که خوشنویسی را هم نزد مرحوم «میرزا علینقی خطاط» فرا گرفت. علامه طباطبایی مدتی بعد، همراه با برادرش راهی نجف اشرف شد تا از دانش استادان بنام این حوزه پرقدمت، بهرهمند شود. در نجف بود که از سوی عارف کامل، مرحوم «سید علی قاضی»، به مجلس درس ایشان دعوت شد و مبانی عرفان اسلامی و مراتب زهد و سلوک را زیرنظر آن مرحوم طی کرد و همزمان با پرداختن به عرفان و سلوک معنوی، در درس فلسفه و حکمت حکیم متأله، «سید حسین بادکوبهای» حاضر شد. افزون بر این، او طی 10 سال حضورش در نجف اشرف، از فراگیری سایر علوم اسلامی، مانند فقه و اصول نیز غفلت نکرد و در این عرصه، از درس مرحوم میرزای نائینی و آیتا... غروی اصفهانی، بهره برد. علامه طباطبایی، در کنار فراگیری حکمت و فلسفه، به فراگیری ریاضیات نزد مرحوم سیدابوالقاسم خوانساری پرداخت.
هجرت به قم و حواشی آن
تنگی معیشت باعث شد که آن فیلسوف بزرگ و عارف برجسته نتواند مدت بیشتری در نجف اشرف بماند. به همین دلیل، به تبریز بازگشت و در زمین آبا و اجدادی خود در روستای «شادآباد»، به کشاورزی مشغول شد. «سیدعبدالباقی طباطبایی»، فرزند علامه، گفته است:«خوب به یاد دارم که مرحوم پدرم، دائماً و در تمام طول سال، مشغول فعالیت بود و کارکردن ایشان در فصل سرما، هنگام ریزش باران و برف های موسمی، در حالی که چتر به دست گرفته بودند یا پوستینی به دوش داشتند، امری عادی تلقی می شد.»علامه طباطبایی در سال 1325 راهی حوزه علمیه قم شد. به دلیل تسلط کم مانندش بر فلسفه اسلامی، ابتدا تدریس اسفار را آغاز کرد؛ اما با مخالفت تعدادی از قشریون مذهبی، درس اسفار علامه تعطیل شد. مدتی بعد، با اصرار طلاب و علاقه مندان به فلسفه اسلامی، جلسه درس فلسفه علامه طباطبایی با تدریس شفا، مجدداً آغاز شد. با این حال، فعالیت های آموزشی او به تدریس فلسفه محدود نبود. علامه طباطبایی، خود در این باره گفته است:«هنگامی که از تبریز به قم آمدم، مطالعه ای در نیازهای جامعه اسلامی و مطالعه ای در وضع حوزه قم کردم و پس از سنجیدن آنها به این نتیجه رسیدم که این حوزه نیاز شدیدی به تفسیر قرآن دارد، تا مفاهیم والای اصیل ترین متن اسلامی و عظیم ترین امانت الهی را بهتر بشناسد و بهتر بشناساند. ازسوی دیگر، چون شبهات مادی رواج یافته بود، نیاز شدیدی به بحث های عقلی و فلسفی وجود داشت، تا حوزه بتواند مبانی فکری و عقیدتی اسلام را با براهین عقلی اثبات و از موضع حق خود، دفاع نماید. از این رو وظیفه شرعی خود دانستم که به یاری خدای متعال، در رفع این دو نیاز ضروری کوشش کنم.» حاصل سال ها تتبع و کوشش علامه طباطبایی در عرصه تفسیر قرآن کریم، انتشار تفسیر سترگ و ماندگار «المیزان» است. شهید مطهری درباره این تفسیر گفته است:« تفسیر المیزان همه اش با فکر نوشته نشد، من معتقدم که بسیاری از این مطالب از الهامات غیبی است. کمتر مشکلی در مسائل اسلامی و دینی برایم پیش آمده که کلید حل آن را در المیزان نیابم.» علامه طباطبایی تلاش فراوانی برای عرضه فلسفه اصیل اسلامی و دفاع از آن در برابر اندیشه های مادی گرایانه انجام داد. جلسات بحث او با «هانری کُربَن»، فیلسوف فرانسوی، نقطه اوج این تلاش ها بود. علامه طباطبایی، سرانجام پس از عمری بندگی خداوند متعال و مجاهدت در راه نشر آموزه های الهی، روز 24 آبان ماه سال 1360، دار فانی را وداع گفت. او طی دوران حیات بابرکتش شاگردان فراوانی تربیت کرد که از میان آن ها می توان به «شهید مطهری»، «شهید بهشتی»، «شهید مفتح»، زندهیاد «علامه حسن
حسن زاده آملی»، «آیت ا... جوادی آملی»، مرحوم «آیت ا...محمدتقی مصباح یزدی»، «دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی» و روانشاد «آیت ا... مهدوی کنی» اشاره کرد.