به مناسبت روز بزرگداشت علامه امینی
تعداد بازدید : 110
راه دشوار«علامه امینی»برای تألیف«الغدیر»
نویسنده : جواد نوائیان رودسری
j.navaeian@khorasannews.com
بی تردید، علامه شیخ عبدالحسین امینی یکی از برجسته ترین پژوهشگران و اندیشمندان جهان اسلام است. این که برای تدوین یک اثر، ده هزار کتاب را بررسی کنی و شهر به شهر و کشور به کشور، در پی اسناد و مدارک باشی، عزمی به بلندای قله های رفیع می خواهد. طی کردن راهی که علامه امینی برای تدوین و تألیف «الغدیر» پیمود، جز با پای عشق میسر نبود. رهاورد این تکاپوی عاشقانه و تحقیق عالمانه، اثری است که تشنگان حقیقت را از زلال معرفت سیراب می کند و بذر آگاهی را در دل رهپویان اندیشه و پژوهش می پاشد. «الغدیر»، اثر جاودانه علامه امینی، تنها دایرةالمعارفی برای اثبات یک واقعه تاریخی نیست، بلکه گنجینه ای از معارف ناب اسلامی است که به تمامی مسلمانان تعلق دارد.
از تبریز تا نجف
زادگاه پدیدآورنده «الغدیر»، تبریز بود. علامه امینی در سال 1281، چهار سال پیش از انقلاب مشروطه، در این شهر به دنیا آمد. او مقدمات را نزد پدر فاضلش آموخت و سپس، به مدرسه «طالبیه» تبریز رفت. مدتی بعد، علامه برای تکمیل دانش راهی نجف اشرف شد و در حوزه علمیه پرسابقه این شهر، به تحصیل پرداخت. از استادان او در آن دوره، می توان به آیت ا... سیدمحمد فیروزآبادی و آیت ا...سیدابوتراب خوانساری اشاره کرد. علامه امینی، خیلی زود به درجه اجتهاد رسید و بزرگانی همچون آیت ا... سیدابوالحسن اصفهانی بر اجتهاد وی مهر تأیید زدند.
دلیل نگارش «الغدیر»
حجت الاسلام «مرتضی فرج پور»، یکی از شارحان «الغدیر»، در مصاحبه ای با «فارس»، درباره دلیل نگارش این کتاب سترگ می گوید: «زمانی که مرحوم علامه امینی در کتاب های موجود، مطالعاتی انجام دادند و مظلومیت اهل بیت (ع) را مشاهده کردند، خود را موظف به دفاع از مکتب اهل بیت(ع) دیدند و شروع به نوشتن الغدیر کردند.» واقعیت آن بود که تا زمان تألیف «الغدیر»، اثری درخور که در برگیرنده احادیث نقل شده در آثار علمای اهل سنت در این زمینه باشد، تألیف نشده بود. خلأ ناشی از فقدان چنین اثری بود که علامه امینی را تشویق به تألیف «الغدیر» کرد. او با پرهیز از مجادله و نیز خودداری از پرداختن به مسائل حاشیه ای و اختلاف برانگیز، با دقتی زایدالوصف به مطالعه و تحقیق، برای تألیف کتاب، پرداخت.
راه دشوار جمع آوری اسناد
علامه امینی، ابتدا به مطالعه کتاب ها و منابع موجود در کتابخانه های جهان اسلام پرداخت و حدود 10 هزار جلد کتاب را، از ابتدا تا انتها، مطالعه کرد، آن گاه به طبقه بندی میلیون ها فیش تحقیقی و یادداشت های خود، از این آثار، مشغول شد. تهیه این یادداشت ها، کاری سخت، سنگین و طاقت فرسا بود. بسیار پیش می آمد که علامه امینی، اجازه تهیه تصویری از کتاب یا بیرون بردن آن از کتابخانه را پیدا نمی کرد؛ آن گاه مجبور بود کتاب را استنساخ کند؛ کاری که امروزه حتی تصورش مشکل است. «عارف شاکری» پسر مرحوم «حاج حسین شاکری»(از دوستان علامه امینی و تولیت پیشین کتابخانه ایشان در نجف) در این باره حکایتی از پدر خود نقل می کند و می گوید:«وقتی علامه امینی تالیف الغدیر را شروع کرد، برای تهیه مصادر کتاب به مسافرت رفت، در دمشق کتابخانه ای به نام «ظاهریه» بود، علامه امینی شنیده بود در آنجا منابع ارزشمندی از اهل سنت وجود دارد. پدرم می گوید: به کتابخانه ظاهریه رفتم، دیدم علامه امینی بسیار خسته است، وقتی مرا دید گریه کرد و گفت: من از خدا می خواستم کسی را برای کمک بفرستد که شما آمدید. ایشان در مدت 10 روز بیش از 1500 صفحه را با خط خود نوشت. استنساخ در آن زمان مانند الان نبود؛ کار بسیار مشکلی بود و دیگران برای این امور از کتاب ها فیلم می گرفتند. علامه بسیار خسته شده بود. پدرم به علامه گفته بود: من همه مخارج فیلم های این نسخه برداری را تأمین می کنم. لذا تصمیم می گیرد، دستگاهی برای تهیه فیلم از کتاب ها خریداری کند، اما اداره اوقاف آن زمان عراق، به خاطر شیعه بودن پدرم، به ایشان اجازه این کار را نداد.» علامه امینی، گاه ناچار می شد، برای نسخه برداری از کتاب ها، شب را در کتابخانه بماند و با هوای گرم و تاریکی آن کنار بیاید و در نور شمع یا چراغی کوچک، کار نسخه برداری را ادامه دهد. این تلاش بی وقفه، سلامت علامه را به مخاطره می انداخت، اما او حاضر به متوقف کردن تحقیق و پژوهش نبود.
در جست وجوی حقیقت، از هند تا مصر
علامه پس از مطالعه و تحقیق در کتابخانه های عراق و ایران، به هندوستان رفت و تمام کتابخانه های کوچک و بزرگ را در حیدرآباد، دَکَن، الیگره، لکنهو، کانپور، جلالی و رامپور زیر پا گذاشت. او در سال 1343، به سوریه رفت و در کتابخانه های قدیمی این کشور، در شهرهای حلب، حمص و دمشق، به بررسی کتاب ها و اسناد موجود پرداخت. وی پس از آن، در سال 1346، راهی ترکیه شد و از کتاب ها و نسخ خطی موجود در این کشور نیز نسخه برداری کرد. علامه امینی برای دستیابی به اسناد بیشتر، مدتی به مصر رفت و در کتابخانه های قاهره و فوعه به تحقیق و پژوهش پرداخت. او شرح این سفرهای طولانی و سخت پژوهشی را در کتابی دو جلدی، با عنوان «ثمرات الاسفار الی الامطار»، به رشته تحریر درآورده است. «الغدیر» حاصل همه این تلاش ها و رنج هاست.
9 جلدی که باقی ماند
دغدغه علامه امینی زدودن غبار غفلت از حقیقتی بزرگ بود؛ حقیقتی که طی قرن های متمادی، با وجود محدودیت ها و دشمنی ها، در آثار بیشتر علمای جهان اسلام انعکاس یافته بود. 11 جلد نخست «الغدیر»، در زمان حیات علامه چاپ شد، اما روند چاپ و انتشار کتاب هم با سختی و مشقت توام بود. حجت الاسلام «احمد امینی»، فرزند علامه، در گفت وگویی با فارس، می گوید:«اولین چاپ کتاب در نجف بود و امکانات به قدری برای علامه کم بود که برادر و خواهرهایم تعریف می کردند صحافی کتاب ها را در خانه انجام می داد.» ظاهراً پس از چاپ جلد یازدهم، علامه تصمیم می گیرد برای تدوین بقیه مجلدات، به تکمیل اطلاعات و تحقیقات خود بپردازد. «احمد امینی» می گوید:«لازم بود که به کشورهای مختلف بروند تا دیگر آثار خطی را ببینند، بیش از ده سال از عمرشان برای این موضوع صرف شد. علامه خیلی پیگیری کرد و آخر عمرش نیز مشغول تحقیق بود، اما دیگر اجل مهلت نداد.» علامه که پایان عمر را نزدیک می دید، کار تدوین و تکمیل «الغدیر» را به پسرش «حاج رضا امینی» سپرد و توصیه های خود برای تدوین کتاب را در 100 صفحه، برای پسرش نوشت. با درگذشت مرحوم «حاج رضا امینی»، کار تدوین 9 جلد باقی مانده «الغدیر» به پسر دوم علامه، «دکتر محمد امینی» محول شد؛ کاری که همچنان ادامه دارد.
علامه شیخ عبدالحسین امینی، ظهر روز جمعه، 12 تیرماه سال 1349 درگذشت و پس از تشییع باشکوه پیکرش در ایران و عراق، در کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) نجف اشرف که خود، بانی و توسعه دهنده آن بود، به خاک سپرده شد. مهم ترین نکات
علامه امینی در سال 1281، چهار سال پیش از انقلاب مشروطه، در شهر تبریز به دنیا آمد
تا زمان تألیف «الغدیر»، اثری درخور که در برگیرنده احادیث نقل شده در آثار علمای اهل سنت در این زمینه باشد، تألیف نشده بود
علامه امینی، ابتدا به مطالعه کتاب ها و منابع موجود در کتابخانه های جهان اسلام پرداخت و حدود 10 هزار جلد کتاب را، از ابتدا تا انتها، مطالعه کرد
11 جلد نخست «الغدیر»، در زمان حیات علامه چاپ شد
کتابخانه های منزوی
کشورها را به فنا می برد
معاون حقوقی رئیس جمهور گفت: هر کشوری که کتابخانه های آن منزوی باشد، محکوم به فناست. به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، الهام امین زاده در بازدید از سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، با اشاره به اینکه شاهد تحولات بسیار خوبی در این دوره از مدیریت کتابخانه ملی بوده ایم، گفت: نقش کتابخانه ملی ایران در کشور بی بدیل است؛ اگر ثبت منابع که مورد تاکید کتابخانه ملی است انجام نشود، انقطاع فرهنگی در کشور ایجاد می شود.
معراج؛ تجلی عظمت مقام
پیامبر اکرم (ص)
نویسنده : محمد علی ندائی
info@khorasannews.com
چنین گوید مهتر کاینات علیه الصلوة والسلام که:«شبی خفته بودم اندرخانه، شبی بود با رعد و برق و هیچ حیوانی آواز نمی داد و هیچ پرنده ای صفیر نمی کرد و هیچ کس بیدار نبود و من اندر خواب نبودم، میان خواب و بیداری موقوف بودم... ناگاه جبرئیل فرود آمد اندر صورت خویش، با چندان بهاء و فر و عظمت که خانه روشن شد. چون به من رسید مرا اندر برگرفت و میان هر دو چشم من بوسه داد و گفت: ای خفته برخیز چند خسبی، بترسیدم و از آن ترس از جای برجستم، مرا گفت: ساکن باش که من برادر توام، جبرئیل...»این فراز بخشی از «معراج نامه» بوعلی سینا، فیلسوف برجسته و کم نظیر اسلامی است که در آن، به شرح و ترجمه حدیث معراج پرداخته است.معراج یکی از معجزات پیامبر اکرم(ص) است که بر اساس دیدگاه برخی محققان از اختصاصات پیامبر خاتم بوده و هیچ یک از پیامبران دیگر را بهره ای از آن نبوده است.
ماجرای معراج
ماجرای معراج به تفصیل در روایات نقل شده و معراج نامه بوعلی سینا هم در حقیقت نقل یکی از همین روایت هاست. اما معروف و مشهور این است که پیامبر اکرم(ص) قبل از هجرت هنگامی که در مکه بودند در یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی در بیت المقدس به قدرت پروردگار سفر و از آن جا به آسمان ها عروج کردند و آثار عظمت خداوند را در پهنه آسمان ها و ملکوت، مشاهده کردند و همان شب به مکه بازگشتند و آن چه را دیده بودند، برای اهالی مکه بیان کردند.
معراج در قرآن کریم
در قرآن کریم در آیه اول سوره اسرا و در چند آیه از سوره نجم به موضوع معراج اشاره شده است. خداوند در آیه اول سوره اسرا می فرماید:«سُبحانَ الذی اَسری بَعَبدِهِ لَیلا مِنَ المَسجِدالحرامِ الی المَسجِدِ الاَقصا الذی بارَکنا حَولَه لِنُریَهُ مِن آیاتِنا اِنَّهُ هُوَالسَّمیعُ البَصیر؛ پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی که گرداگردش را پربرکت ساختیم برد، تا آیات خود را به او نشان دهیم، او شنوا و بیناست.»کلمه های «اسرا» و «لَیلاً» تصریح دارد بر این که این سفر شب هنگام واقع شده است و کلمه «عبد» نیز نشان می دهد که این سفر در بیداری و به طور جسمانی اتفاق افتاده است. (نمونه ج9.12)
هدف معراج
یکی از مسائل مهم مربوط به معراج، هدف این سفر معنوی و عروج آسمانی است. خداوند در آیه ای که ذکر شد، هدف از معراج را مشاهده اسرار عظمت خود در جهان هستی و به ویژه عالم بالا بر می شمارد. (لِنُرِیَهُ مِن آیاتِنا).در همین زمینه، علامه طباطبایی نشان دادن قدرت و عظمت کبریایی خداوند به پیامبر اکرم(ص) را هدف معراج می داند و می نویسد: «انه هوالسمیع البصیر» علت این سیر شبانه را بیان می کند یعنی خداوند چون شنوا به گفته های بندگان و بینا به افعال آنان است و تقاضای حال رسول خود را دید که چنین اکرامی را اقتضا می کرد ،آن حضرت را برای نشان دادن پاره ای از آیات عظمتش شبانه سیر داد. بنابراین معراج، هم مقام بلند پیامبر(ص) و هم قدرت و عظمت خداوند را نشان می دهد.
روایت پیامبراکرم(ص) از معراج
اما آنچه اهمیت اساسی دارد، اصل وقوع معراج و روایت پیامبر اکرم(ص) از سیر و سفر به ملکوت هستی است که در روایات متعدد نقل شده است. در روایتی آمده است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند:(در حالی که سیر می کردم) به مردمی رسیدیم که پیش رویشان طعام هایی از گوشت پاک و طعام هایی دیگر از گوشت ناپاک بود. ناپاک را می خوردند و پاک را فرو می گذاشتند، پرسیدم ای جبرئیل این ها چه کسانی هستند؟ گفت: این ها حرام خواران از امت تواند که حلال را می گذارند و از حرام لذت می برند... .آن گاه به مسیر خود ادامه دادم، به اقوامی برخوردم که لب هایی داشتند مانند لب های شتر، گوشت پهلویشان را قیچی می کردند و به دهانشان می انداختند، از جبرئیل پرسیدم این ها چه کسانی هستند؟ گفت: سخن چینان و مسخره کنندگانند؛ باز به سیر خود ادامه دادم و به مردمی برخوردم که فرق سرشان را با سنگ های بزرگ می کوبیدند، پرسیدم این ها چه کسانی هستند؟ گفت: کسانی هستند که نماز عشا را نخوانده ، می خوابند.باز به سیر خود ادامه دادم، به مردمی برخوردم که آتش در دهانشان می انداختند. پرسیدم این ها چه کسانی هستند؟ گفت: این ها کسانی هستند که اموال یتیمان را به ظلم می خورند که در حقیقت آتش می خورند. آن گاه پیش رفتم و به اقوامی برخوردم که از بزرگی شکم، احدی از آن ها قادر به برخاستن نبود؛ از جبرئیل پرسیدم این ها چه کسانی هستند؟ گفت: این ها کسانی هستند که ربا می خورند.(المیزان ج۱۳)