یک هفته پس از آن که خبرگزاری آسوشیتدپرس اعلام کرد به متن «سند محرمانه» نقشه راه بلند مدت غنی سازی ایران دست یافته، موسسه «علم و امنیت بین الملل» هم با اعلام این که نسخه ای از این سند را به دست آورده، بخش هایی از برنامه محرمانه غنی سازی ایران را منتشر و تاکید کرد که با توجه به توانی که ایران براساس این توافق به دست می آورد زمان گریز هسته ای آن در سال سیزدهم اجرای برجام به 4 ماه می رسد.دوهفته قبل که خبرگزاری آسوشیتدپرس برای اولین بار بخش هایی از برنامه غنی سازی منتسب به ایران را منتشر کرد، انتقادات از برجام و امتیاز هایی که در این سند به ایران داده شد در آمریکا افزایش قابل توجهی یافت. از جمله کورکر رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا با اشاره به آن گزارش گفت: پس از 10 سال، ایران می تواند توانایی هسته ای خود را صنعتی کند. همچنین مشاور ترامپ در اظهاراتی انتقادی علیه برجام، تأکید کرده بود که ترامپ برجام را تحمل نخواهد کرد. در همین رابطه تونر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم مورد سوال قرار گرفت. وی در واکنش به گزارش آسوشیتدپرس، کاهش گریز هسته ای ایران پس از یک دهه، از یک سال به 6 ماه را رد کرد اما حالا به ادعای موسسه آمریکایی این زمان به 4 ماه کاهش پیدا کرده است. امری که احتمالاً در روز های آینده رسانه ها و شخصیت های مخالف برجام را در آمریکا عصبانی خواهد کرد. وزیر خارجه کشورمان هم پس از انتشار اولیه خبر توسط آسوشیتدپرس با تاکید بر این که برنامه بلند مدت هسته ای ایران یک سند افتخاراست گفته بود: وقتی تمام سند منتشر شود، دنیا افتخار آفرینی مذاکره کنندگان را می بیند.
گزارش موسسه علم و امنیت از جزئیات سند محرمانه
به گزارش فارس مؤسسه «علم و امنیت بین الملل» که تحت ریاست «دیوید آلبرایت» است در گزارشی 12 صفحه ای به تحلیل سند محرمانه هسته ای مذکور پرداخته است. در بخشی از این گزارش روند توسعه برنامه غنی سازی ایران این طور تشریح شده است: «بعد از هشت سال، ایران بر اساس این برنامه اجازه پیدا می کند ظرفیت تولید سانتریفیوژ و کار بر روی پیشرفته ترین سانتریفیوژ هایش یعنی IR-6 و IR-8 را توسعه دهد.» این گزارش می افزاید: «بین سال های یازده تا سیزده، تعداد آبشار های سانتریفیوژهای پیشرفته IR-4 و IR-2m افزایش یافته و یک آبشار سطح تولید برای هریک از سانتریفیوژ های IR-6 و IR-8 ایجاد می شود.» براین اساس ایران 8 سال و نیم پس از اجرایی شدن برجام آزمایش سانتریفیوژ های IR-8 را تا 30 دستگاه آغاز خواهد کرد.در ادامه این گزارش به نقل از این سند راهبردی آمده است: «از سیزدهمین سال به بعد، ایران در ساخت و به کارگیری سانتریفیوژ های پیشرفته IR-4 و IR-2m با هیچ محدودیتی روبه رو نخواهد بود، هرچند محدودیت تعداد سانتریفیوژ های IR-6 و IR-8، میزان مجاز تولید اورانیوم با غنای پایین و سطح غنی سازی اورانیوم با غنای پایین برای دو سال دیگر هم باقی خواهد ماند.»
از سال های هشتم تا پایان دهم، برنامه سانتریفیوژی ایران با توسعه چشم گیری مواجه خواهد شد
همچنین این موسسه آمریکایی نوشته است که در آمریکا این طرح علاوه بر دولت، به عنوان یک «سند محرمانه یا سری» و با برخی اصلاحات، در اختیار کنگره هم قرار گرفته است، پیشتر اعلام شده بود این سند در اختیار اعضای 1+5 قرار گرفته است. در بخش نخست گزارش که به بررسی وضعیت غنی سازی در سال های اول تا هشتم اجرای برجام می پردازد، تأکید شده که تعداد سانتریفیوژ های ایران نباید از 5060 دستگاه فراتر رود. این موضوع در برجام هم آمده است. این سند در ادامه می گوید که از سال هشتم ایران می تواند انجام تست با اورانیوم روی سانتریفیوژ های IR-6 و IR-8 را آغاز کند. همچنین از سال های هشتم تا پایان دهم، برنامه سانتریفیوژی ایران با توسعه چشم گیری مواجه خواهد شد. به طوری که ایران در سال های نهم و دهم بر توسعه ظرفیت تولید سانتریفیوژ های پیشرفته و افزایش تعداد ماشین های آبشارهای IR-6 و IR-8 تا 30 دستگاه متمرکز می شود. بر اساس این طرح، از پایان سال هشتم، ظرفیت تولید سانتریفیوژ های IR-6 و IR-8 بدون روتور، به 200 دستگاه در سال از هر مدل خواهد رسید. از ابتدای نیمه دوم سال نهم هم تعداد ماشین های آبشارهای تست هریک از این دستگاه ها به 30 می رسد.
کاهش زمان گریز فرضی برای ایران
همچنین بر اساس طرح ارائه شده از سوی ایران، قرار است تا پایان سال سیزدهم بین 2500 تا 3500 سانتریفیوژ IR-2m و IR-4 و یک آبشار در ابعاد تولیدی برای هریک از مدل های IR-6 و IR-8 نصب و راه اندازی شود. موسسه علم و امنیت در ادامه با در نظر گرفتن ذخیره 300 کیلوگرمی اورانیوم غنی شده ایران نوشته است که در سال سیزدهم زمان گریز (مدت زمان لازم برای تولید بمب هسته ای) برای ایران ممکن است به 4 ماه کاهش یابد.دولت آمریکا تخمین زده است که زمان گریز هسته ای ایران بیش از 12 ماه است. در سال سیزدهم با توجه به افزایش ظرفیت های غنی سازی ایران، این مدت زمان چهار ماه خواهد بود و این دو ماه کمتر از ارزیابی ما در اوت 2015 است که پس از گفت وگو با مقامات آمریکایی و اروپایی به دست آمده بود. در بخش دیگری از این سند تاکید شده است: توان غنی سازی ایران در پایان سال13 به بین 12500 تا 12600 سو در سال خواهد رسید. توان تولید کنونی ایران حدود 4500 تا 5060 سو در سال است. در این سند، تبصره ای قرارداده شده، مبنی بر این که اگر توان تولید ماشین از 5 بیشتر هم باشد، سقف سال سیزدهم کمتر از 2500 دستگاه نخواهد بود، ایران هم چنین برنامه ریزی کرده است که در سال سیزدهم، تولید سانتریفیوژهای IR-6 در سطح آبشار ها و تولید سانتریفیوژ های IR-8 در سطح آبشار ها را به کار گیرد. این آبشار ها ظرفیت کلی غنی سازی ایران را افزایش خواهند داد. بنابراین، مجموع خروجی غنی سازی ایران تا پایان سال سیزدهم 14 هزار و 567 سو در سال خواهد بود.موسسه علم و امنیت در بخش نتیجه گیری و جمع بندی مدعی شده است که در صورت عملی شدن طرح توسعه غنی سازی، تنش ها در منطقه بار دیگر افزایش می یابد. نویسندگان این گزارش سپس از 1+5 و دیگر کشور های جهان خواسته اند که ایران را تشویق کنند که با اتخاذ «تصمیمی مسئولانه، تا حد زیادی از برنامه غنی سازی خود دست بکشد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با برگزاری مراسم افتتاحیه المپیک 2016 بیش از10هزار ورزشکار با 207 ملیت کار خود را در بزرگترین رویداد ورزشی جهان آغاز میکنند. کاروان ورزشی کشورمان با 63 ورزشکار در 14 رشته والیبال، جودو، قایقرانی، بوکس، پینگپنگ، وزنهبرداری، دوچرخهسواری، شمشیربازی، دوومیدانی، کشتی، تکواندو، تیراندازی، تیروکمان و شنا حضور پررنگی خواهد داشت. با توجه به شروع رسمی این بازیها در این گزارش نگاهی خواهیم داشت به وضعیت نمایندگان کشورمان در سی ویکمین دوره رقابتهای المپیک تابستانی.
والیبال- 12نفر
کمتر از 4 روز دیگر تا کسب اولین تجربه والیبال ایران در المپیک باقی مانده و بالاخره 12 والیبالیست ایران طعم حضور در این رویداد بزرگ را خواهند چشید. اینکه والیبال ایران بالاخره المپیکی شد و اسم خود را به عنوان چهارمین رشته گروهی المپیک در تاریخ ثبت کرد، به تنهایی افتخار بزرگی است که تمام جامعه ورزش به این موضوع افتخار میکند اما حالا والیبالیستها و این تیم ملی جاهطلبتر از همیشه شده است. بازیکنان و روح تیم این باور را دارد که حتی سکوی المپیک هم دور از دسترس نیست و قطعا رسیدن به آن بسیار سخت خواهد بود، اما نشدنی نیست. سروقامتان ایران در گروه دوم رقابتها با روسیه، لهستان، آرژانتین، مصر و کوبا همگروه هستند. بعد از پایان دور گروهی تیمهای اول تا چهارم هر گروه به صورت ضربدری با یکدیگر بازی خواهند کرد، به طوری که تیم اول هر گروه با تیم چهارم گروه مقابل و تیمهای دوم و سوم گروهها با هم بازی خواهند کرد. 4 تیم برنده این 4 بازی به مرحله نیمه نهایی میروند. 2 تیم پیروز نیمه نهایی راهی فینال میشوند و بازندهها به ردهبندی میروند که به این صورت تکلیف تیمهای اول تا چهارم مشخص میشود. هرچند در المپیک تیمهای برزیل، آمریکا، فرانسه، ایتالیا، روسیه، کوبا و لهستان به عنوان بهترینهای جهان حضور دارند اما با توجه به عملکرد تیم ملی ایران در 2 سال اخیر میتوانیم به رویای کسب مدال تیمی در المپیک فکر کنیم.
وزنهبرداری- 5 سهمیه
با حذف وزنهبرداران روسیه، حالا مردان آهنین ما این فرصت را دارند تا بهترین نتیجه تاریخ وزنهبرداری ایران در رقابتهای المپیک را رقم بزنند. بهداد سلیمی، سهراب مرادی، کیانوش رستمی، علی هاشمی و محمدرضا براری، وزنهبرداران ایرانی هستند که شانس بسیاری برای کسب مدال دارند. در دسته 85 کیلوگرم 2 رقیب اصلی کیانوش رستمی در یک سال اخیر به دلیل دوپینگ کنار رفتهاند و یک نفر دیگر آنها با محرومیت تیم روسیه در المپیک غایب است تا راه کسب مدال طلای المپیک برای این وزنهبردار هموارتر شود. ایوان مارکوف از بلغارستان و آپتی آیوکادوف از روسیه به دلیل دوپینگ از حضور در المپیک محروم شدند. آرتیم اوکولف روس که جدیترین حریف رستمی محسوب میشد و حتی فدراسیون جهانی رقابت این 2 وزنهبردار را به جنگ تن به تن تشبیه کرده بود نیز در ریو غایب است. در دسته 94 کیلوگرم جنگ اصلی میان سهراب مرادی، وازدیم استرالتسو از بلاروس و ادوارد زلینسکی از لهستان برای کسب مدال طلای المپیک است که البته مرادی با رکوردهای خوبی که در تمرینات به ثبت رسانده، امیدها را نسبت به خود بیشتر کرده و اما در دسته 105 کیلوگرم با نبود ایلیا ایلین قزاق و دیوید بجانیان روس کار برای محمدرضا براری اندکی آسانتر خواهد شد و این بهترین فرصت برای براری است تا از نبود ایلیا و بجانیان استفاده کند و بتواند بر روی یکی از سکوهای المپیک قرار بگیرد. بدونتردید امسال هم نگاه همه ایرانیان به دسته فوقسنگین، نگاهی ویژه و خاص خواهد بود؛ جایی که بهداد سلیمی پس از پشت سر گذاشتن مصدومیت سنگین و اما و اگرهای فراوان توانست خود را به المپیک برساند، با توجه به این موضوع و وجود حریفی چون روسلان آلبگوف روس با اطمینان نمیشد از کسب دومین مدال طلای سلیمی صحبت کرد. اما اکنون که آلبگوف حضور در المپیک را از دست داده شرایط برای سلیمی فراهم شده که راحتتر بتواند از عنوان قهرمانی خود دفاع کند.
کشتی آزاد- 6 سهمیه
بازهم کشتی آزاد یکی از رشتههای پرامید ایران در رقابتهای المپیک خواهد بود. در وزن 57 کیلوگرم حسن رحیمی به عنوان یکی از بهترینهای جهان شانس نخست کسب مدال طلا خواهد بود، به خصوص حالا که لبدوف هم در این وزن روی تشک نخواهد رفت. در وزن 65 کیلوگرم میثم نصیری برای ایران کشتی خواهد گرفت. نصیری، کشتیگیر آیندهداری است اما مسلما تجربه کم او در عرصههای جهانی باعث شده تا او در بین مدعیان کسب مدال در این وزن نباشد. در وزن 74 کیلوگرم بازهم حسن یزدانی برای کسب مدال با رقبای خود سرشاخ میشود. حضور نابغهای به نام جوردن باروس در این وزن مهمترین چالش المپیکی یزدانی خواهد بود. طبق قرعه یزدانی و باروس تا قبل از فینال به هم نخواهند خورد و اگر یزدانی به فینال برسد، به احتمال فراوان باید به مصاف این کشتیگیر قدرتمند و افسانهای برود. در 85 کیلوگرم علیرضا کریمی انتخاب اول کادر فنی بوده؛ کشتیگیری که در میادین مختلف کاملا پر افت وخیز ظاهر میشود و نمیتوان از حالا درمورد موفقیت و یا عدم موفقیتش قضاوت کرد. در این وزن شانس اول کسب مدال طلا، عبدالرشید سعدا...اف است. در وزن 97 کیلوگرم رضا یزدانی با اما و اگرهای فراوان خودش را به ریو رسانده. درحالی در این وزن شاهد حضور یزدانی هستیم که هنوز هم کادر پزشکی تیم ملی کشتی با تردید در مورد بهبودی کامل او صحبت میکنند و با توجه به این مسئله شانس چندانی برای رسیدن به مدال در این وزن نخواهیم داشت و درنهایت در وزن 125 کیلوگرم کمیل قاسمی برای ایران کشتی خواهد گرفت. مسلما حضور بلال ماخوف روس و طاها اکگول ترکیهای کار کمیل قاسمی را برای رسیدن به طلای المپیک بسیار سخت کرده اما کمیل بارها ثابت کرده که مرد روزهای سخت است و اگر روز خوبش باشد میتواند پشت هر حریفی را به خاک بمالد.
کشتی فرنگی- 6 سهمیه
تیم ملی کشتی فرنگی با ترکیب المپیک 2012 راهی ریو شده و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این تیم مقابل نسل تغییر کرده و جوان شده رقبا کار خیلی سختی در پیش خواهد داشت. البته نباید فراموش کرد که همین تیم درکنار تشک بهترین مربی جهان را در اختیار دارد و مسلما حضور محمد بنا به عنوان سرمربی همه ایرانیان را به درخشش دوباره کشتی فرنگی در المپیک امیدوار کرده است. حمید سوریان در وزن 59 کیلوگرم یکی از امیدهای کسب مدال خواهد بود. هرچند سوریان در رقابتهای انتخابی به هیچ عنوان در حد و اندازههای نام خود کشتی نگرفت، اما این بار هم محمد بنا کنار اوست تا وی با آرامش دومین طلای المپیکی خود را به دست آورد. در وزن 66 کیلوگرم امید نوروزی هرچند رقبای خوبی دارد اما او نیز با حضور بنا، با روحیهای متفاوت شاید بتواند مدال خوشرنگ المپیک لندن را تکرار کند. البته با توجه به تغییر اوزان المپیکی و حضور چندین کشتیگیر مدعی که قبلا در یک وزن بالاتر کشتی میگرفتند، کار برای نوروزی سختتر شده است. یکی از امیدهای اصلی ما در وزن 75 کیلوگرم خواهد بود. اشکهای سعید عبدولی در المپیک لندن را هنوز به یاد داریم اما حالا سعید با 4 سال پیش تفاوتهای زیادی پیدا کرده است. عبدولی در کشتی به بلوغ لازم رسیده و حالا زمان طلایی شدن است. در وزن 85 کیلوگرم حبیب اخلاقی، دوبنده تیم ملی را بر تن میکند. وزن بدون مدعی این روزهای کشتی فرنگی، جولانگاه خوبی است که اخلاقی با غافلگیری رقبا بتواند در آن روی سکو برود. در وزن 98 کیلوگرم بازهم قاسم رضایی برای ایران به روی تشک میرود. قاسم رضایی سومین طلایی کشتی فرنگی در لندن بود که امسال نیز این شانس را دارد تا باز هم در دومین المپیک زندگی خود راهی فینال شود، اگر در گروه الکسانیان قرار نگیرد. البته قاسم رضایی با حضور محمد بنا بازهم میتواند امیدوار باشد که حتی الکسانیان را شکست دهد اما به هر شکل این کشتیگیر نامدار ارمنی در وزن 98 کیلو شانس بالایی دارد که طلایی شود. تنها وزنی که در تیم کشتی فرنگی از هماکنون میتوان دور طلایش را خط کشید، سنگینوزن است. بشیر باباجانزاده، کشتیگیر بسیار خوبی است اما حضور رضا کایالپ ترک و میهان لوپز کوبایی میتواند این امید را ناامید کند که تیم ایران در ریو در این وزن صاحب طلا شود. شاید قرعهای مناسب درنهایت باباجانزاده را راهی فینال کند اما کسب مدال طلا کمی دور از ذهن و نشدنی است.
تیراندازی-5 سهمیه
تیراندازی ایران برای نخستین بار در طول تاریخ این رشته موفق شد برای حضور در المپیک 5 سهمیه را از آن خود کند تا در این رقابتها فرصت حضور در10 ماده را داشته باشد. نجمه خدمتی، مهلقا جامبزرگ، پوریا نوروزیان، گلنوش سبقتاللهی و الهه احمدی، 5 تیرانداز ایرانی حاضر در ریو خواهند بود. الهه احمدی، بخت اول کسب مدال تیراندازی در المپیک ریو، در المپیک لندن موفق شد راهی فینال شود و درنهایت با اختلاف کم نسبت به حریفان خود در رده ششم ایستاد. الهه احمدی با حضور در راس رنکینگ جهانی در ۴ ماه متوالی ثابت کرد که اگر در ریو نیز در روزهای اوج خود باشد، میتواند نخستین بانو و تیرانداز ایرانی باشد که بر روی سکوی المپیک میایستد. نجمه خدمتی نیز با وجود جوانی در این سالها نشان داده که میتواند مهرهای قابل اعتماد برای تیراندازی ایران باشد اما او هم در کنار پوریا نوروزیان، گلنوش سبقتاللهی و مهلقا جامبزرگ شانس کمتری برای کسب مدال دارد و احتمالا رکوردشکنی، ارتقای امتیازات و البته کسب تجربه را میتوان مهمترین دستاورد این تیراندازان دانست.
دوومیدانی-10سهمیه
احسان حدادی و محمود صمیمی در پرتاب دیسک، کاوه موسوی و پژمان قلعهنویی در پرتاب چکش، لیلا رجبی در پرتاب وزنه، رضا قاسمی و حسن تفتیان در دوی100متر، محمدجعفر مرادی در دوی ماراتن، حمیدرضا زورآوند در20 کیلومتر پیادهروی و محمد ارزنده در پرش طول، نمایندگان دوومیدانی ایران در این دوره از المپیک هستند. مسلما در کسب سهمیه فدراسیون دوومیدانی موفق کار کرده، اما رکوردهای کسب شده از سوی ورزشکاران در یک سال اخیر، چشمانداز زیاد روشنی از موفقیت در میدان ریو برای صاحبان سهمیهها ترسیم نمیکند. احسان حدادی، تنها دوومیدانیکار ایران است که افتخاری در سطح جهانی دارد. رکورددار پرتاب دیسک آسیا علاوه بر مدال برنز رقابتهای قهرمانی جهان در سال2011، مدال نقره بازیهای المپیک 2012 لندن را نیز تصاحب کرد تا دوومیدانی نیز به رشتههای مدالآور تاریخ ورزش ایران در مهمترین میدان ورزشی جهان اضافه شود. حالا بهنظر میرسد احسان حدادی در ریو تنها نماینده دوومیدانی کشور است که میتوانیم برای کسب مدال المپیک به دستان پرتوانش امید داشته باشیم.
تکواندو- 4 نماینده
فرزان آشورزاده، یکی از صدرنشینهای رنکینگ تکواندو و یکی از شانسهای کسب مدال طلاست. هرچند خیلیها میگویند حریفان دست او را خواندهاند و کارش برای کسب مدال طلا سخت است اما مسئولان کمیته ملی المپیک روی مدال او حساب ویژهای کردهاند. او طلای بازیهای آسیایی۲۰۱۴ و طلای 2 مرحله گرندپری منچستر و مکزیک و همچنین نقره گرندپری قزاقستان در سال ۲۰۱۴ را در کارنامه دارد. فرزان، امید اول تکواندوی ایران برای کسب مدال طلای ریو خواهد بود. مهدی خدابخشی، پدیده تکواندوی جهان هم شانسش برای کسب مدال کمتر از آشورزاده نخواهد بود. سجاد مردانی، تکواندوکار تهرانی تیم ملی اگر اتفاق خاصی نیفتد، میتواند مدالی خوشرنگ را بر گردن بیاویزد. شانس سجاد نسبت به فرزان و مهدی کمتر است. با اینحال شاید در پیشبینیها مقابل نام او مدال طلا را ننویسند اما عقیده خیلیها این است که او میتواند نقره یا برنز را برگردن بیاویزد. اما تنها بانوی تکواندوکار ایران در المپیک. درباره کیمیا علیزاده نظرها متفاوت است. بعضیها میگویند او به مدال طلا میرسد و نظر بعضیها هم این است که بیتجربگی او باعث میشود تا رنگ مدالی که در ریو میگیرد طلا نباشد. کیمیا غیرقابل پیشبینی است اما مدتهاست که مربیاش دارد روی مسائل روحی و روانی او کار میکند.
جودو-2 سهمیه
جواد محجوب و سعید مولایی، 2 نماینده ایران در رشته جودو هستند. افت و خیزهای فراوان جودو در سالهای اخیر باعث شده تا خیلی از کارشناسان المپیکی بدون مدال را برای جودوی ایران متصور شوند.
دوچرخهسواری-3 سهمیه
دوچرخهسواری ایران در المپیک ریو با ترکیب کامل حاضر میشود. ایران در پایان سال۲۰۱۵ با ۱۶۵۵ امتیاز توانست سهمیه کامل آسیایی بازیهای المپیک ریو در این رشته را به دست آورد. قادر میزبانی، آروین معظمیگودرزی و سیدصمد پورسیدی، 3 رکابزن تیم ملی دوچرخهسواری در ریو خواهند بود. شاید تنها هدف این رکابزنان طی کردن تمام مسیر مسابقه و ماندن در جدول رقابتها باشد.
پینگپنگ-3 سهمیه
مسلما کسب 3 سهمیه پینگپنگ در بازیهای المپیک 2016 ریو، افتخاری برای ایران در این رشته ورزشی است اما با توجه به حضور پینگپنگبازان بزرگ دنیا نمایندگان کشورمان شانسی برای رسیدن به مراحل پایانی این رقابتها نخواهند داشت. نیما و نوشاد عالمیان در بخش مردان و ندا شهسواری در بخش زنان نمایندگان کشورمان در بازیهای المپیک 2016 ریو هستند.
شمشیربازی-2 سهمیه
علی پاکدامن و مجتبی عابدینی، 2 شمشیرباز کشورمان که موفق به کسب سهمیه المپیک شدهاند و برای کسب تجربه بیشتر مسافر ریو میشوند. هرچند رئیس فدراسیون شمشیربازی عنوان کرده که نیم نگاهی هم به کسب مدال دارند اما این انتظار تا حدودی بلندپروازانه به نظر میرسد.
بوکس-یک سهمیه
یکشنبه 17 مرداد ساعت18:30 کار احسان روزبهانی تنها نماینده ایران در رقابتهای بوکس المپیک آغاز خواهد شد. تنها بوکسور ایران در المپیک رقبای قدری برای کسب مدال دارد، با این حال خودش گفته دوست دارد در المپیک طوری مشت بزند که کسی نتواند حقش را بخورد. اکبر احدی، سرمربی بوکسورهای ایران در رقابتهای بوکس حرفهای میگوید شرایط احسان روزبهانی برای حضور موفق در المپیک ریو بسیار مناسب است و حتی میتوانیم به مدالآوری او در المپیک ریو هم امیدوار باشیم.
تیر وکمان- یک سهمیه
زهرا نعمتی افتخار این را دارد که هم در رقابتهای المپیک حضور داشته باشد و هم در رقابتهای پارالمپیک. زهرا نعمتی در مسابقات پارالمپیک لندن یکی از طلاییها بود. تیرهای او با دقت زیادی به هدف میخورند و همین به هدف خوردنهاست که مدالهای خوشرنگی مثل طلا را به ارمغان میآورد. نعمتی، تنها زن در تاریخ ورزش ایران است که موفق به کسب مدال طلا در سطح بازیهای جهانی و پارالمپیک شده است. حالا با دستان طلایی و چشمان تیزبین نعمتی میتوانیم به یک مدال خوشرنگ امیدوار باشیم.
قایقرانی- 2 سهمیه
با توجه به حضور 2 دورهای قایقرانی ایران در المپیکهای لندن و پکن انتظار میرفت تا این رشته برای ریو با حداکثر توان خود حاضر و سهمیههایی بیشتر از ادوار گذشته کسب کند اما درنهایت تنها مهسا جاور و مجللی موفق به کسب سهمیه المپیک شدند. حالا در آبهای پرتلاطم ریو 2 نماینده کشورمان تنها به فکر ثبت یک رکورد جدید شخصی خواهند بود.
شنا- یک سهمیه
آریا نسیمیشاد، بهعنوان تنها نماینده شنای ایران در المپیک ۲۰۱۶ ریودوژانیرو به آب میزند. نسیمیشاد سهمیه حضور در ماده۲۰۰ متر قورباغه المپیک را با حد نصاب زمان ورودی ۲ دقیقه و۲۰ ثانیه و ۲۲ صدم ثانیه کسب کرد و با توجه به رکوردهای جهانی این ماده او جایی بین نفرات برتر نخواهد داشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روز گذشته الگوی اصلاح شده قرارداد های جدید نفتی توسط هیئت دولت تصویب شد. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان همچنان نسبت به الگوی طراحی شده منتقد بوده و معتقدند که وزارت نفت تغییرات چندانی در این الگو ایجاد نکرده است (خبر تحلیلی مربوط به اصلاحات قرارداد های جدید را در صفحه 14 بخوانید). لذا نظرات بسیاری از آنان تامین نشده است. اگرچه این قرارداد ها به لحاظ فنی بهتر از قرارداد های قبلی است اما در این شرایط این سوال اساسی مطرح است که چرا با وجود گذشت حدود 3 سال از طراحی و رونمایی اولیه از قرارداد ها و همچنین گذشت 10 ماه از تصویب الگوی کلی آن در هیئت دولت و تصویب الگوی جدید بعد از ماه ها بررسی و برگزاری جلسات، هنوز اختلافات اساسی در این رابطه پابرجاست و اصلاحات انجام شده نیز جزئی و غیرماهوی است؟
برای کسانی که فضای کارشناسی و خبری مربوط به قرارداد ها را رصد کرده اند و همچنین از ویژگی های رفتاری وزارت نفت آگاهند پاسخ به این سوال چندان سخت نیست. یک دلیل آن است که برخی انتقادات بنیانی و اساسی است که عمل به آن ها اصل قرارداد ها را زیر سوال می برد. البته کارشناسان راه حل هایی برای رفع این موضوع پیشنهاد داده بودند که بدون تغییرات ماهیتی مشکلات قرارداد ها به حداقل برسد اما یک مشکل دیگر هم وجود داشته است. با نگاهی به رفتار وزارت نفت در این چند ماه، به نظر می رسد آن ها بیش از آن که در پی اصلاح واقعی قرارداد ها باشند در پی ارضای فضای عمومی کشور هستند. آنچه این سه موضوع را تکمیل می کند فرایند قانونی طراحی، بررسی و تصویب قراردادهاست که منحصرا در اختیار دولت است و امکان تحمیل نظرات مخالفان از طریق یک مرجع قانونی به دولت وجود ندارد.
قرارداد هایی که برای این روز ها طراحی نشده اند
قبلا در گزارشی تفصیلی در مورد قرارداد های نفتی، ایرادات مختلف متن و زمینه آن را بررسی کردیم. یکی از محور های مهم مورد بحث در آنجا جذابیت قرارداد های جدید نفتی برای خارجی ها بود. این جذابیت و عوامل ایجادکننده آن یکی از مهمترین محور های اختلاف بین منتقدان و وزارت نفت است که البته مربوط به ارکان قرارداد ها نیز هست[1]. موضوعی که متن قرارداد ها (با دادن فرصت 25 ساله به خارجی ها برای حضور در میدان، حذف سقف هزینه، در نظرگرفتن فی و... ) و همچنین اظهارات خارجی ها موید آن است. البته اخیرا یکی از دست اندرکاران قرارداد ها نیز بر ایجاد جذابیت های مضاعف برای خارجی ها اعتراف کرد؛ موضوعی که کار ما را در اثبات انگیزه طراحان برای اعمال حداکثر جذابیت در قرارداد ها ساده می کند. پدیدار، عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران و عضو شورای سیاست گذاری قرارداد های نفتی در گفت وگویی تصریح کرده بود: «برای این که خارجی ها را ترغیب کنیم باید سهمی از نفت را به آن ها بدهیم. این کار تا مدت مشخصی انجام می شود. سقف این برداشت را 25 سال انتخاب کردیم. در بدترین شرایط نباید از 25 سال بیشتر شود و حداکثر امتیاز را به خارجی ها دادیم. علاوه بر آن، به آن ها این امتیاز را می دهیم که مالیات به کار آن ها تعلق نگیرد. چون خارجی ها از مالیات می ترسیدند» [2].
قبلا تشریح کردیم که بسیاری از میادین نفتی کشور نیاز به این میزان جذابیت برای ترغیب خارجی ها ندارند. مثلا می توان بسیاری از میادین کشف شده و آماده استحصال، مثل میادین غرب کارون را بدون واگذاری 25 ساله به خارجی ها توسعه داد. چنانچه هم اکنون نیز بسیاری از شرکت های اروپایی و آسیایی برای توسعه آن مراجعه کرده و حتی قرارداد محرمانگی( ارائه اطلاعات و بررسی های اولیه برای امضای قرارداد) با آن ها نیز امضا شده است و بسیاری از شرکت های خارجی نیز در حال مذاکره با شرکت مناطق نفت خیز جنوب برای حضور در ایران هستند.
در واکنش به این انتقادات و در جریان اصلاح قرارداد ها، وزارت نفت مصوب کرده است که استفاده از سایر قرارداد ها - که مدت کمتری میدان را به خارجی ها واگذار می کند و منافع بیشتری نصیب کشور می کند- نیز در کنار IPC مجاز باشد اما بر اساس مصوبه اصلاحی دیروز، هیچ محدودیتی برای نوع میادین قابل توسعه در قالب IPC وضع نشده است.
این در حالی است که بر اساس نظرات کارشناسی، راه حل بهینه در این شرایط( برای آن که نیاز به تغییر بنیادی قرارداد ها هم نباشد) «محدودیت استفاده از قرارداد های جذاب IPC - که مزایا و پیشرفت های قراردادی قابل توجهی هم دارد- برای برخی میادین مشترک و عمیق و همچنین پروژه های ازدیاد برداشت» است اما وزارت نفت این کار را نکرد و همچنان تلاش می کند دست خودش را برای استفاده از IPC در هرگونه میدانی باز بگذارد. موضوعی که با توجه به عطش و شعار های وزارت نفت برای تولید بیشتر نفت، ممکن است به تضییع منافع ملی منتج شود.
برخی معتقدند انگیزه های غیراقتصادی و همچنین فشار های ناشی از تحریم باعث طراحی بیش از حد جذاب قرارداد ها شده است. وزارت نفت از همان ابتدا با طرح این موضوع که قرارداد های پیشین نمی تواند منابع لازم را جذب کند دست به طراحی IPC زد اما این که چرا تا این حد جذابیت در این قرارداد ها گنجانده شده است بی پاسخ است[3]. شرایط سخت جذب سرمایه در زمان تحریم ممکن است یکی از علل شروع طراحی این قرارداد های جذاب در سال 92 باشد. علاوه بر آن، حسینی، رئیس کمیته بازنگری قرارداد ها چندی پیش گفته بود که وزارت نفت تلاش می کرد با ارائه قرارداد های جدید نفتی به خارجی ها همزمان با مذاکرات هسته ای، لابی نفتی جهانی را به کمک مذاکرات هسته ای بیاورد و شرکت های بزرگ نفتی را که ولع حضور در ایران در قالب IPC را دارند به اهرم فشاری به 1+5 تبدیل کنند[4].
فارغ از این که مقاصد سیاسی از گذر قرارداد ها مدنظر بوده یا نه، باید توجه کنیم که اکنون تحریم های سرمایه گذاری در نفت ایران رفع شده است. علاوه بر آن کاهش قیمت نفت و فشار مضاعف بر شرکت های نفتی باعث شده است این شرکت ها برای گریز از زیان های گسترده، سرمایه گذاری های خود را به مناطق کم هزینه مثل ایران گسیل کنند[5]. خلاصه آن که قرارداد های جذاب نفتی گویا برای 3 سال قبل طراحی شده اند نه برای اکنون. زمانی که قیمت بالای نفت، رقابت شدیدی برای جذب سرمایه و تکنولوژی نفتی ایجاد کرده بود و تحریم ها نیز دسترسی به منابع برای توسعه میادین نفتی را سخت تر کرده بود اما اکنون تطبیق قرارداد ها با زمان حال و تامین نظر منتقدان فقط یک راه دارد؛ آن هم این که قراردادها برای میادینی استفاده شود که نیاز به این جذابیت ها دارد. مثل لایه نفتی پارس جنوبی که هم مشترک است و هم عمیق و کم ضخامت.
2- گریز وزارت نفت از ماهیت انتقادات
یک دلیل دیگر عدم اصلاح مناسب قرارداد ها، رفتار وزارت نفت است. وزارت نفتی ها نشان داده اند که قرارداد ها را بدون ایراد می دانند و تلاششان فقط گریز از انتقادات و امضای قرارداد است. وزیر نفت بار ها اعلام کرده بود که برخی انتقادات را می پذیرد و بار ها هم از اصلاح آن ها خبر داده بود اما اصلاحات انجام شده به آنچه اصل و بنیان انتقادات است هیچ ارتباطی نداشت. خلاصه آن که به نظر می رسد وزارت نفت برنامه و کار خود را طراحی کرده و هر که را با این برنامه مخالف است لجوج و مغرض سیاسی می داند. چنانچه یکی از کارشناسان برجسته نفتی که مدتی مشاور زنگنه هم بوده چندی پیش به نگارنده گفته بود که «این ها کار خودشان را می کنند و انتقاد و مصاحبه و بحث کارشناسی بی فایده است» . در توضیح نوع نگاه وزیر نفت این بس که ایشان چندی پیش در مورد اصلاحات انجام شده در قرارداد ها و تامین نظر منتقدان گفته بود «البته بعضی ها هیچ وقت قانع نمی شوند. اصلا قصد قانع شدن ندارند اما آن هایی که دنبال اصلاح قرارداد های جدید نفتی بودند نظراتشان تامین شده است» [6]. معنای این اظهارات وزیر نفت آن است که هر کس قرارداد های جدید نفتی با اصلاحات انجام شده را نقد می کند، لجوج است و قصد قانع شدن ندارد. حتی توکلی، اقتصاددان و نماینده پیشین مجلس که به گفته خود دولتی ها منتقدی منصف است نیز جزو کسانی است که قصد قانع شدن ندارد! چرا که او هم طی روز های اخیر اصلاحات انجام شده در IPC را ناچیز دانسته است.
3- خلأهای قانونی بررسی قرارداد های نفتی
نهایتا این که دو دلیل فوق را روال قانونی بررسی و تصویب قرارداد ها تکمیل کرد تا دست وزارت نفت برای گریز از انتقادات باز باشد. ای کاش در قانون وظایف و اختیارات به جای تفویض اختیاراتِ امضای قرارداد های بالادستی به وزارت نفت و دولت، بررسی و تصویب الگوی کلی و چهارچوب قرارداد ها - ونه متن و جزئیات آن- به مجلس واگذار می شد. در این صورت همه انتقادات در مجلس به صورت رسمی و شفاف مطرح می شد و تا تامین نظر مجلس دولت اجازه اقدام نداشت اما حذف این فرایند منطقی باعث شده است که اکنون وزارت نفت بتواند انتقادات و اصلاحات را به نظر خود تاویل کرده و تمام تلاشش ارضای افکار عمومی باشد و نه اصلاحاتی واقعی بر اساس نظر کارشناسان.
جالب است که در الحاقیه ای که روز گذشته همزمان با الگوی قرارداد ها به تصویب رسیده است وزارت نفت موظف شده یک نسخه از قرارداد ها را بعد از امضا به مجلس تحویل دهد. موضوعی که قبلا و طبق اصلاحیه قانون نفت (مصوب تیرماه 90، ماده 8) موظف به آن بود! بر این اساس دایره تطبیق قوانین مجلس این مصوبات را می تواند بررسی و حکم تایید یا رد بزند البته نمی تواند اصلاحی در جزئیات آن انجام دهد.
سخن آخر این که هنوز وقت هست تا وزارت نفت اهداف کوتاه مدت خود را دوباره در مسیر منافع ملی تعریف کرده و با استفاده محدود و بجا از مدل قراردادی مصوب - که از نظر فنی پیشرفت های قابل توجهی دارد- منافع ملی کشور را تامین کرده و نظر منتقدان دلسوز و منصف را جلب کند.
[1] می توانید به گزارش قرارداد های جدید نفتی، طرحی قابل قبول بر پایه ای لرزان مورخ 23 خرداد 95 در روزنامه خراسان مراجعه کنید.
[2] گفتگوی رضا پدیدار با خبرآنلاین، منتشرشده در تاریخ 19/3/95
[3] البته طرح برخی عوامل جذاب کننده قرارداد ها، دلایل فنی نیز دارد که در گزارش های قبلی شرح داده شده است اما وضع این جذابیت ها و آن اهداف فنی برای تمام میادین کشور موضوعیت ندارد.
[4] مصاحبه حسینی با خبرگزاری فارس، 23 مرداد 94
[5] چنانچه شرکت های معتبری مثل omv اتریش رسما اعلام کردند که با شرایط پیش آمده برای قیمت نفت، آینده کاری شان در کشور هایی مثل روسیه و ایران است.
[6] گفتگوی وزیر نفت با شماره 85 هفته نامه صدا، خرداد 95.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نیویورک تایمز سال گذشته گزارش داد که ۱۵۸ خانواده ثروتمند ۱۷۶ میلیون دلار یا تقریبا ۵۰ درصد پول های جمع آوری شده برای انتخابات ریاست جمهوری را تامین کردند.
آنها عمدتا سفیدپوست، ثروتمند، مسن، مرد و افرادی از بخش های مالی و انرژی آمریکا هستند.پول همیشه بخش جدایی ناپذیر انتخابات آمریکا بوده است.
امسال و در انتخابات 2016 هم بار دیگر مسئله کنترل ثروتمندان بر نظام سیاسی آمریکا مورد توجه قرار گرفته است. در جدید ترین تحول الکساندرا پلوسی دختر نانسی پلوسی رهبر اقلیت دموکرات در مجلس نمایندگان آمریکا، در فیلمی مستند تحت عنوان"با اهدا کنندگان مالی آشنا شوید"، به این موضوع پرداخته است.
یک نماینده پیشین کنگره از نیویورک که بنیانگذار موسسه قدرتمند لابیگری "گروه داونی مک گرت" است در این مستند اذعان می کند، "باوری وجود دارد که کل سیستم در واشنگتن یک جورهایی میزان نیست و علیه شهروندان عادی منحرف شده است.
مردم در این باور خود درست فکر می کنند: سیستم علیه شهروندان عادی و به نفع ثروتمندان تراز شده است." فیلم مستند پلوسی، به اثرات مخرب پول در سیاست می پردازد و این که چطور سیستم سیاسی آمریکا دیگر نه یک دموکراسی که یک پلوتوکراسی یا حکومت ثروتمندان است. تحلیل گران معتقدند خشم مردم از این سیستم موجب ظهور کاندیداهای پوپولیست چون برنی سندرز و دونالد ترامپ شده است.
الیگارشی آمریکایی
جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق، بر این باور است که دموکراسی آمریکا به الیگارشی تبدیل شده است.
کارتر در نقد رای دادگاه عالی آمریکا در آوریل ۲۰۱۴ در خصوص حذف محدودیتها برای کمکهای مالی به کمپینهای انتخاباتی که به قانون "سیتی زن یونایتدز" معروف است، می گوید: «این موضوع قدرت پول تنها مختص به ریاست جمهوری نیست بلکه در مورد فرمانداران و سناتورها و نمایندگان کنگره آمریکا صدق میکند.
مقامهای سر کار اعم از دموکرات و جمهوری خواه به این پول نا محدود به عنوان یک مزیت بزرگ برای خود نگاه میکنند.
کسی که هم اکنون در کنگره نماینده است به یک رشوه دهنده حریص منافع خیلی بیشتری میتواند بفروشد تا کسی که تنها یک کاندیدای نمایندگی کنگره است.
بنا بر این اکنون ما شاهد براندازی کامل نظام سیاسی خود به عنوان یک بازپرداخت به رشوه دهندگان بزرگ هستیم؛ رشوه دهندگانی که گاهی حتی بعد از پایان انتخابات هم انتظار دریافت امتیاز داشته و آن را دریافت میکنند.»
آگهی های تلویزیونی مهمترین ابزار تبلیغاتی
در همین حال به اعتقاد تحلیل گران نقش آگهی های انتخاباتی در رسانه ها ، مهمترین نقش در انتخابات آمریکا به ویژه در انتخابات ریاست جمهوری است.
نقشی که با توجه به تکنولوژی های پیشرفته و رسانه های اجتماعی مهم تر شده است. به طور مثال گفته می شود که در سال جاری حدود یک میلیارد دلار از سوی باراک اوباما و میت رامنی و طرفدارانشان هزینه آگهی های انتخاباتی شده است. در جریان انتخابات سال 2004 مبلغ 1.85 میلیارد دلار هزینه شد که 65 درصد آن به جیب مشاوران حرفه ای وسایل ارتباط جمعی جهت ارائه مشورت سیاسی و استراتژیک تبلیغات نوشتاری، دیداری و گفتاری ریخته شد. 16 درصد نیز صرف هزینه مشاوران و ارسال نامه مستقیم به رای دهندگان شد. مبلغ باقی مانده نیز صرف خرج های دیگر شد. در همین سال هزینه دستیابی به کرسی در سنا 7 میلیون دلار و در مجلس نمایندگان یک میلیون دلار بود که 11 برابر افزایش را در مقایسه با سال 1974 نشان می دهد. داوطلبان ورود به کنگره در سال 2006 ،12 درصد بیشتر از سال 2004 هزینه کردند.
این مشاوران وسایل ارتباط جمعی هستند که چهره کاندیداها را به رای دهندگان می فروشند.
به عنوان نمونه شرکت مشاوره ای که تبلیغات تلویزیونی جورج بوش را در انتخابات سال 2004 تهیه کرد، مبلغ 117 میلیون دلار به عنوان کارمزد دریافت کرد.
جان کری رقیب ناکام جورج بوش مبلغ 150 میلیون دلار ازکمیته ملی حزب دموکرات را صرف تصویر سازی رسانه ای از خود کرد.
کتاب " خریدن رئیس جمهوری" که در سال 1996 منتشر شد، با ارائه آمار و ارقام بسیار سعی می کند نقش لابی ها یا گروه های صاحب منافع ویژه در تامین مالی مبارزات انتخاباتی داوطلب راهیابی به کاخ سفید را نشان دهد.
آنها فاصله بسیار زیادی از این گفته هری ترومن، رئیس جمهور پیشین آمریکا، گرفته اند که تاکید داشت:" هیچ اهمیتی به لابی ها نمی دهم و صرفا به گفتن حقیقت بسنده می کنم."
این کتاب اشاره می کند که حتی قبل از این که رایی در انتخابات مقدماتی به صندوق ریخته شود، همه پرسی خصوصی نخبگان مالی کشور در مورد این که چه کاندیدایی باید توسط حزب، نامزد انتخابات نامیده شود، برگزار می شود. خدمت در راستای منافع صاحبان ثروت و سرمایه و داوطلبان پست های سیاسی به ثروتمند شدن ثروتمندان در آمریکامنجر شده است.
این همسویی منافع افزایش تعداد میلیاردرها را به دنبال داشته است. مشکل، پیچیده تر از آن است که تصور می شود. پول های بزرگ در سیاست به اصطلاح "پول پنهان" یا ناشناخته و بی نام و نشان است و نمی توان منشاء آن را ردیابی کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جشن های دهه کرامت در مشهد و 4200 نقطه جهان از امروز آغاز می شود
امروزگلبارانحرم رضویدر سالروز میلاد حضرت معصومه(س)
مسلمی- قاسمی / جشن های دهه کرامت از امروز و همزمان با سالروز میلاد حضرت معصومه(س)، در سراسر ایران اسلامی و بیش از 4200 نقطه جهان آغاز می شود و مشهدالرضا(ع) و شهر مقدس قم همچون همیشه پایگاه اصلی برپایی جشن های باشکوه این دهه خواهد بود. با آغاز دهه کرامت و شروع به کار چهاردهمین جشنواره بین المللی امام رضا(ع)، امروز همزمان با گلباران حرم حضرت معصومه(س)، بارگاه منور رضوی در مشهد مقدس نیز گلباران می شود. این مراسم از ساعت 8 صبح با تجمع بانوان در عرصه میدان شهدا آغاز می شود و حاضران با شاخه های گل به حرم مطهر مشرف خواهند شد. روز گذشته و در آستانه دهه کرامت، نشست خبری ویژه برنامه های آستان قدس رضوی برگزار شد. «محمد امین توکلی زاده» مدیرکل روابط عمومی آستان قدس رضوی در این نشست با بیان این که دهه کرامت به عنوان رخدادی ملی و فرا ملی مورد توجه است، اظهار کرد: برنامه های رسانه ای دهه کرامت امسال در قالب قرارگاه رسانه ای مستقل با نام «معین الضعفا» پوشش داده می شود. وی افزود: برنامه های دهه کرامت در سه سطح استانی، ملی و فراملی اجرا می شود. همچنین این برنامه ها در قالب هشت کمیته و کارگروه تخصصی فضای مجازی، خبرگزاری و رسانه های مکتوب، شبکه های تلویزیونی و رادیویی ملی، استانی و فراملی، تعمیق محتوا و نظارت، پشتیبانی، تولیدی و تبلیغات محیطی اجرایی خواهد شد.
اسکان، اطعام و درمان؛ اولویت های آستان قدس در دهه کرامت
وی تصریح کرد: مردمی شدن برنامه های دهه کرامت از سیاست و اولویت های آستان قدس رضوی است که در این زمینه موضوعات اسکان، اطعام و درمان به صورت جدی دنبال می شود. وی اعزام گروه های خیران سلامت به حاشیه شهر مشهد را از برنامه های دهه کرامت امسال عنوان کرد و گفت: گروه های خیران سلامت در دهه کرامت امسال به مناطق حاشیه شهر مشهد اعزام می شوند و به بیماران نیازمند خدمت رسانی می کنند. توکلی زاده تصریح کرد: بحث اسکان زائران هم یکی از دغدغه های آستان قدس رضوی است که در این زمینه در دهه کرامت زائرانی که موفق نشده اند جایی برای اسکان پیدا کنند، در چندین حسینیه اطراف حرم مطهر به مدت یک شب اسکان می یابند و از آن ها پذیرایی خواهد شد.
اجرای بیش از 8000 برنامه دهه کرامت
در ادامه حجت الاسلام والمسلمین «سید جلال حسینی» معاون تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس به برنامه های این حوزه اشاره و عنوان کرد: توجه ویژه به موضوع اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل جهادی با پیروی از سبک زندگی اهل بیت(ع)، وحدت جهان اسلام، توجه ویژه به قشر محرومان و استفاده حداکثری از ظرفیت رسانه ها به عنوان راهبرد محتوایی و اجرایی برنامه های جشن میلاد امام رضا(ع) از جمله برنامه های محوری دهه کرامت است. وی به برنامه ریزی، پشتیبانی و اجرای بیش از هشت هزار برنامه جشن میلاد و دهه کرامت در 31 استان و 9 کشور جهان اشاره کرد و گفت: اجرای بیش از 800 برنامه داخلی موسسات و سازمان های فرهنگی، اجرای 3هزار برنامه جشن و مسابقه در شهر ها و روستاهای موقوفه دار، اجرای 450 برنامه جشن و برگزاری نمایشگاه در 9 کشور و 45 شهر از این کشورها، اجرای حدود 450 برنامه جشن، مولودی، مداحی و برپایی نمایشگاه در حوزه های ستادی آستان قدس رضوی و ... از جمله اقدامات در دهه کرامت امسال است. همچنین به گزارش ستاد خبری جشن های دهه کرامت آستان قدس رضوی، امشب همزمان با شام ولادت حضرت معصومه(س) نماز جماعت مغرب و عشاء به امامت آیتا... مکارم شیرازی در صحن جامع رضوی اقامه می شود. اقامه نماز ظهر و عصر تا پایان هفته آینده نیز به امامت آیت ا... سبحانی در رواق امام خمینی(ره) برگزار خواهد شد.
اعزام کاروان های «زیر سایه خورشید»
حسینی ادامه داد: اعزام روحانیون به 31 استان و 310 شهرستان با عنوان کاروان «زیر سایه خورشید» با هدف کمک به خانوادههای محروم و نیازمند در سراسر کشور از جمله این برنامه هاست که در قالب این طرح همزمان با دهه کرامت، 10 هزار جوان فعال در قالب 400 تشکل محوری برنامههای خود را برای کمک به خانوادههای محروم و نیازمند در سراسر کشور، به مرحله اجرا در میآورند. به گفته وی برگزاری اولین نشست هم اندیشی پدیدآورندگان کتاب رضوی، فراخوان اولین جشنواره ضیافت اندیشه اساتید و شب شعر ملکوت از جمله برنامه های محوری این دهه است. معاون تبلیغات آستان قدس رضوی به طرح «در شعاع خورشید» نیز اشاره کرد و گفت: این طرح در شهرهای دارای موقوفه آستان قدس رضوی برگزار می شود که خادمان با اهدای بسته های متبرک و اجرای برنامه های ویژه میلاد در جمع مردم ولایت مدار ایران اسلامی و در روستاهای موقوفه ای آستان قدس رضوی حضور می یابند. امسال این طرح در 18 استان از جمله 109 شهر و 196 روستا برگزار می شود. وی با بیان این که امسال میلاد امام رضا(ع) با سالروز پایان جنگ 33 روزه نیروهای مقاومت اسلامی لبنان با رژیم صهیونیستی همزمان شده است تصریح کرد: به این مناسبت نیز جشن مقاومت اسلامی با عنوان «الگوی مقاومت و ایستادگی» با قرائت پیام سید حسن نصر ا... برگزار خواهد شد. وی مراسم گلباران حرم مطهر رضوی را نیز از دیگر برنامه های شب میلاد امام رضا(ع) عنوان کرد.
108 زندانی غیر عمد آزاد می شوند
همچنین «محمد توکلی» مدیر امور خدمه آستان قدس رضوی در این نشست به هماهنگی انجام شده برای آزادی تعدادی از زندانیان غیر عمد اشاره کرد و گفت: از محل صندوق های آستان قدس رضوی در این زمینه، امسال برای آزادی 108 نفر هدف گذاری شده است.
برگزاری جشنواره کاروان آفتاب
همچنین مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و دبیر ستاد دهه کرامت، روز گذشته در نشست خبری به برنامه های شورای برنامه ریزی جشن های دهه کرامت در استان اشاره کرد و گفت: امسال 58 برنامه محوری در قالب بیش از 35 هزار فعالیت در دهه کرامت برگزار می شود. «سید سعید سرابی» گفت: به همین منظور، جشنواره «کاروان آفتاب» در 15 بخش از جمله قرآنی، هنری، زیارت و بین الملل از 18 تا 24 مرداد ماه، در سالن صبای صدا و سیما واقع در انتهای باغ ملی مشهد در خیابان امام خمینی(ره) برپا می شود. وی افزود: 136 غرفه در این نمایشگاه به ارائه فرهنگ، هنر و معارف رضوی می پردازند. 14 نشست تخصصی نیز با حضور هنرمندان شاخص در طول اجرای جشنواره کاروان آفتاب برگزار خواهد شد.همچنین «سید حمید موسوی» مدیرکل هماهنگی امور فرهنگی و زائران استانداری گفت: در یک سال گذشته به دنبال تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف برنامه های جشنهای دهه کرامت بودهایم و در همین زمینه برنامه های امسال بر اساس 12 راهبرد تدوین شده در شورای برنامه ریزی دهه کرامت طرح ریزی شده است.
ویژه برنامه های صدا و سیمای استان
همچنین به گزارش روابط عمومی صداو سیمای استان، شبکه استانی صدا و سیمای خراسان رضوی، همزمان با آغاز دهه کرامت 221 برنامه تولیدی و پوشش درپخش و تامین برنامه تهیه و تدارک دیده است. «پابوس»، «زائر»، «ماه هشتم »، زیارت مجازی، «نور الهدی»، «غریب خراسان»، «کرامت علوی» و «آفتاب هشتم» از جمله برنامه های سیمای مرکز خراسان رضوی در دهه کرامت امسال است.
48 جشن مردمی در شهر مشهد
همزمان با دهه کرامت 30 برنامه محوری در قالب «جشنواره شهر کرامت» نیز توسط شهرداری مشهد در 29 مکان از جمله فرهنگسراها و بوستان های شهر برگزار خواهد شد. این جشنواره با 48 جشن مردمی ، رونمایی از 13 المان شهری، رونمایی از 10 اتوبوس ویژه زیارت برای خدمت رسانی به مساجد حاشیه شهر و افراد کم برخوردار و برخی دیگر از برنامه ها در دهه کرامت برگزار می شود. مدیر گردشگری و امور زائرین شهرداری نیز از آغاز فعالیت مراکز اسکان اضطرای زائران، همزمان با دهه کرامت خبر داد و گفت: مرکز اسکان کمپ غدیر با ظرفیت 16 هزار نفر و مراکز نصرت، بسیج، مغنیه، ناصری و سرافرازان نیز با ظرفیت 3 هزار نفر با رویکرد ساماندهی اسکان زائران فعال شده است.
تشرف ۷هزار دانش آموز زیارت اولی به حرم
همچنین «فرهاد قاسم پور» رئیس اداره فرهنگی و هنری خراسان رضوی از تشرف 7 هزار دانش آموز زیارت اولی به حرم رضوی در دهه کرامت خبر داد و گفت: در مجموع ۳۱۵۰ دانش آموز از کل کشور و در قالب اردوهای سه روزه و ۴۰۰۰ دانش آموز از خراسان رضوی به این اردوها مشرف می شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پلیس فتا عصر دیروز در واکنش به ادعای رویترز مبنی بر هک اطلاعات 15 میلیون کاربر ایرانی عضو تلگرام، با رد این ادعا توضیحاتی در این خصوص ارائه کرد.به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ سرهنگ حسین رمضانی با اشاره به انتشار خبری مبنی بر هک 15 میلیون شماره تلفن همراه عضو تلگرام، در تشریح جزئیات این خبر و با رد این ادعا اظهار کرد: روز گذشته خبرگزاری رویترز از هک اطلاعات و چت های 15 میلیون کاربر ایرانی عضو در شبکه پیام رسان «تلگرام» خبر داد که بلافاصله پس از انتشار این خبر، مسئولان سرویس دهنده تلگرام، این ادعا را تکذیب کردند.معاون امور بین الملل و حقوقی پلیس فتا در ادامه افزود: آنچه برای پلیس فتا مسلم بود این است که این سرویس دهنده دارای یک مشکل امنیتی در تایید پیامکی اعضای جدید خود بود که مجرمین فضای سایبری توانسته بودند با سوءاستفاده از این ضعف امنیتی، از شماره هایی که عضو این سرویس دهنده هستند، اطلاع حاصل کنند و هیچ گونه دسترسی به محتوای چت ها نداشته اند. وی با توصیه به هموطنان برای استفاده از سرویس دهنده های داخل کشور گفت: سرویس دهنده هایی از جمله تلگرام که در ایران دارای بیش از 20 میلیون کاربر هستند، میلیارد ها دلار هزینه نگهداری اطلاعات کاربران را متحمل می شوند که هنوز از انگیزه این هزینه کرد آن ها اطلاعی در دست نیست و این مسئله می تواند آسیب ها و تهدید هایی را به همراه داشته باشد و مشخص نیست که مشتریان این اطلاعات، چه سازمان ها یا دستگاه های اطلاعاتی خواهند بود.رمضانی اضافه کرد: جمهوری اسلامی بار ها از سرویس دهنده های خارجی خواسته است تا برای تامین امنیت کاربران ایرانی، دسترسی های لازم را به کشورمان بدهد تا در صورت وقوع جرم و جنایت در این بستر، پلیس و دستگاه قضایی بتوانند با سرعت، موضوع را بررسی کرده و به موقع عکس العمل لازم را نشان دهند ولی متاسفانه شاهد عدم همکاری مناسب و لازم مطابق با قوانین کشور هستیم.
واکنش رسمی تلگرام به ادعای هک 15 میلیون کاربر ایرانی
تلگرام نیز سرانجام به اخبار منتشر شده در مورد هک شدن اطلاعات 15 میلیون کاربر ایرانی خود واکنش نشان داد و مدعی شد این واقعه به شدت ادعا شده، نبوده و تنها داده های قابل دسترس به طور عمومی جمع آوری شده است.سیتنا و خبرگزاری فارس به نقل از ونچربیت نوشت: در بیانیه یاد شده با عنوان جالب آرام باشید و تلگرام بفرستید، تصریح شده که کاربران بهتر است خونسردی خود را حفظ کنند و به استفاده از این نرم افزار ادامه دهند، زیرا هیچ مشکلی وجود ندارد و اطلاعات خصوصی حساب های شخصی کاربران غیرقابل دسترس است.
بر اساس خبری که ابتدا در این مورد در خبرگزاری رویترز منتشر شد یک گروه هکری به نام Rocket Kitten عامل حملات مذکور بوده ولی تلگرام در واکنش به خبر یاد شده می گوید داده های عمومی قابل دسترس از 15 میلیون کاربر جمع آوری شده و حساب های فردی افراد در دسترس هکر ها قرار نگرفته است.در بخشی از بیانیه تلگرام در این مورد آمده است: چنین کنترل های انبوهی از زمانی که ما امسال برخی محدودیت ها را روی رابط کاربری فایل برنامه تلگرام یا API اعمال کردیم، دیگر ممکن نیست. در این بیانیه آمده است: چون برنامه تلگرام بر مبنای شماره تماس های تلفن همراه عمل می کند، هر کس می تواند به طور بالقوه ثبت شدن یک شماره خاص در سیستم تلگرام را چک کند. امری که در برنامه های مشابه مانند واتس اپ، پیام رسان فیس بوک و... هم ممکن است.تلگرام همچنین مدعی شده از آنجا که شرکت های مخابراتی می توانند پیامک های کاربران را با هکر ها به اشتراک بگذارند، استراق سمع و جاسوسی از پیامک ها ممکن است. در این بیانیه تاکید شده که تلگرام در این مورد به کاربران خود در دیگر کشور ها هشدار داده است.در انتهای این بیانیه از کاربران خواسته شده برای اطمینان از حفظ امنیتشان از سیستم تایید هویت دومرحله ای استفاده کنند و یک کلمه عبور اضافه را برای ورود به حساب کاربری شان در نظر بگیرند. قابلیتی که از مدتی پیش به این برنامه اضافه شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غفوریان-صبح زود اولین پنج شنبه مرداد به طرف نیشابور حرکت می کنیم. هوا ابری است و خیس بودن کف خیابان ها از باران شب قبل حال و هوای این سفر کوتاه را دلنشین تر می کند. درمسیرمان حاج آقا رستمی، داماد خانواده ای که قرار است برای مصاحبه به سراغ اش برویم کلی از خانواده فتحی و شهدایشان برایم می گوید. او خودش سال ها در جبهه لباس رزمندگی به تن داشته وافتخار جانبازی هم نصیب اش شده است. میان صحبت های او، جاده حواسم را پرت می کرد. گاهی نگاهم به دوردست های جاده و دشت ها دوخته می شد و به این می اندیشیدم چگونه می شود که یک زن حاضر است شوهر، برادر، نوه و دامادش را فدای دین و وطنش کند و خود نیز سال ها در بنیاد شهید مددکار خانواده شهدا و غمخوارشان باشد و خم به ابرو نیاورد. جاده مثل همیشه سرانجام به انتها می رسد و ما به نیشابور می رسیم؛ صبح نیشابور همان طور که در تاریخ و ادبیات هم آوازه ای دارد دلچسب به نظر می آید. خیابان ها را یکی یکی طی می کنیم تا به خانه شهید می رسیم. پس از استقبال گرم فرزند بزرگ خانواده، خودمان را در جمع خانواده می بینیم. همان طور که حاج آقا رستمی در مسیر تعریف کرده بود، این خانواده آن قدر صمیمی و بی ادعاست که احتمالا توصیف اش برایم ناممکن خواهد بود. اما مادر و بزرگ خانواده حال و احوال اش این روزها کمی ناخوش است. روی تخت استراحت می کند و تکلم هم برایش مشکل شده است. دردهای فراق همسر، برادر، داماد و نوه در این سال ها از او کوه مستحکمی ساخته اما دردهای جسمی مدتی است که خانه نشین اش کرده است.
در این مجال تلاش می کنم گوشه ای از حماسه و ایثار خانواده شهیدان فتحی و حشمتی و داماد این خانواده، شهید علی محمد احمد یزدی را روایت کنم.
پیکر پدر 12 سال مفقود بود
ابتدا از فرزند ارشد خانواده می خواهم که گفت وگو را با معرفی خانواده و مادر آغاز کند. حسن فتحی که زمان شهادت پدر 24 سال داشته «بسم ا. . . » می گوید و برایم این گونه نقل می کند: پدر من شهید محمدقاسم فتحی با مادرم حدود سال 1324 ازدواج می کند که ثمره این زندگی هفت فرزند یعنی دو پسر و پنج دختر است. پدرم اهل کار و تلاش و کسب روزی حلال و از کارکنان راه آهن بود. زمانی که جنگ آغاز شد همیشه از جبهه و جنگ صحبت می کرد تا این که خود نیز لباس رزم و جهاد به تن کرد و 12 اسفند 1361 خداوند او را برگزید و شهادت را در عملیات خیبر نصیب اش کرد. البته پیکر ایشان حدود 11-12 سال مفقود بود که سال 1372 پیکرش را شامل یک پلاک و چند تکه استخوان آوردند و شهادت اش اعلام رسمی شد. حسن آقا درباره این که موقع اعزام پدر به جبهه سن و سالش چقدر بوده و در چه واحدی مسئولیت داشته، می گوید که حدود 45-46 سال داشته که به عنوان بسیجی از طرف راه آهن اعزام شده و در قسمت حمل اسیر مشغول به کار بوده است. حسن آقا درباره دایی شهیدش هم می گوید:دایی ام صفرعلی حشمتی در عملیات رمضان سال 61 به شهادت رسید. سال 60 در والفجر مقدماتی به همراه حاج آقا رستمی (داماد بزرگ خانواده) خودم نیز در جبهه بودم و سال 61 هم در عملیات بدر توفیق حضور یافتم. از حسن آقا می خواهم از سال 62 بگوید؛ زمانی که برای پدر اعلام مفقودیت کردند.
من آن موقع در پردیس کرج بودم و آن جا کار می کردم. یکی از اقوام که از خبر مفقودی پدرمان مطلع شده بود پیش من آمد و گفت که شما پسر بزرگ خانواده هستی الان لازم است که به نیشابور برگردی و پیش مادر و برادر و خواهرانت باشی. از حرف ها و حالاتش تا حدودی حدس زدم و متوجه شدم که احتمالا برای پدرمان در جبهه اتفاقی افتاده است. بعد از اصرار من برای گفتن ماجرا، او که پسرعموی پدرم بود گفت: پدرتان در جریان عملیات مفقود شده است. من آن موقع خیلی ناراحت و متاثر بودم چون از حدود چهار پنج ماه قبل از آن از نیشابور به کرج آمده و پدر را ندیده بودم. خاطرم هست همان موقع که نیشابور بودم پدرم از این که می خواست به جبهه برود آن قدر خوشحال بود که گویی تمام دنیا را به او داده اند و انگار تازه متولد شده است. بالاخره من به نیشابور برگشتم. حدود ساعت 4 صبح بود که به نیشابور و خانه رسیدم و در اولین لحظه که وارد حیاط خانه شدم در آغوش مادر هر دو گریه کردیم. آن لحظه را هیچ گاه فراموش نمی کنم.
نمازهای صبح پدر
وی می گوید: با گذشت این همه سال هنوز نمازها و عبادت های صبحگاهی پدر در ذهنم هست، بیشتر صبح ها وقت نماز به یاد نمازها و قرآن خواندن هایش می افتم که با صدای بلند قرائت می کرد. پس از نماز و قرآن، دعای فرج را با صدای بلند می خواند و شاید باورتان نشود انگار صدای مناجات هایش هنوز در گوشم هست.
در انتظار خبر شهادت
سپس با حسین آقا دیگر فرزند شهید محمدقاسم فتحی هم کلام می شوم. او موقع شهادت پدر سرباز بوده و حدود 18-19 سال داشته است.از حسین آقا می خواهم از سال 70 زمانی که پیکر پدر را آوردند و اعلام شهادت رسمی شد برایم بگوید که این چنین می گوید: پس از این که بازگشت اسرا تمام شد و از پدر خبری نشد ما دیگر باید منتظر اعلام خبر شهادت پدر می بودیم تا این که سال 70 یک روز از بنیاد خبر دادند پیکر پدر را به همراه پیکر 71 شهید به معراج شهدای نیشابور آورده اند. مادر ما آن موقع در بنیاد به صورت افتخاری در بخش مددکاری در خدمت خانواده شهدا بود بنابراین در جریان بازگشت پیکر پدر و دیگر شهدا بود. روزی که پیکرها را آوردند همه خانواده به معراج رفتیم. آن جا خانواده های 70 شهید بر سر پیکرهای شهیدانشان بودند. حال و هوای معنوی خاصی حاکم بود همه آن ها پس از سال ها بر سر پیکر شهیدانشان رسیده بودند و واقعا صحنه عجیبی بود.
روی یکی از تابوت ها نوشته بود «شهید محمدقاسم فتحی، محل شهادت جزیره مجنون». همه روی تابوت افتاده بودیم و گریه می کردیم. به هر حال پس از حدود 12 سال پدرمان آمده بود. پس از آن، تشییع جنازه باشکوهی برای 71 شهید برگزار شد و پیکرها در گلزار شهدا به خاک سپرده شد. از آن به بعد تازه پدرمان یک سنگ مزار داشت که می توانستیم پیش او برویم.
دیدار با پدر در جبهه
من سربازی را در خرمشهر بودم. او که در مسیر ریل سازی با قطار دو نوبت به دیدنم به خرمشهر آمد خاطرم هست به من می گفت که حسین جان به نظرت من می توانم به جبهه بیایم؟ خیلی دوست داشت که به جبهه برود و در خط مقدم حاضر شود. بار دوم با لباس بسیجی آمده بود. یادم هست که آن موقع جبهه شلمچه در اوج جنگ و آتش بود وقتی مجروحان را می دید آرام و قرار نداشت و نمی توانست تحمل کند که این لحظات را در خط مقدم رزم حضور نداشته باشد.
آن جا درخواست داد که بتواند به منطقه اعزام شود که سرانجام اعزام شد. من که آن موقع خرمشهر بودم دو نوبت برای دیدنش رفتم. حسین آقا خودش هم 17 ماه سابقه حضور در جبهه دارد و در دو عملیات بیت المقدس و فتح المبین حضور داشته، در فتح خرمشهر هم جانباز می شود.
یک رزمنده بی ادعا
ابوطالب حشمتی مردی سپیدموی و دوست داشتنی که برادر حاجیه خانم حشمتی و برادر همسر شهید فتحی است، هشت سال در جبهه حضور داشته و 30 درصد جانبازی دارد. او آن قدر صمیمی و بی ادعاست که وقتی می خواهد از خودش وخاطرات و جانبازی اش بگوید اظهار شرمندگی می کند و می گوید: ما برای خدا رفتیم.
سال ها با سردار شهید شوشتری از زمان درگیری ها با منافقین تا سال های متمادی در جبهه در کنار او بوده است. خاطرات زیادی از شوشتری و برونسی دارد که ای کاش می شد روزی خاطرات ناب و دست نخورده این رزمندگان بی ادعا و بی آلایش دفاع مقدس در جایی ثبت و ضبط شود که بعید می دانم تاکنون نهاد یا مسئولی برای ثبت خاطرات آن ها به سراغشان رفته باشد!
می گوید: زمان حضورمان در جبهه یکی بود البته ما در تیپ امام جواد(ع) و ایشان در تیپ امام موسی کاظم(ع) بود. از خاطره آخرین دیدارش با شهید فتحی در منطقه الحدید نقل می کند، با وجود سن و سال بالا اما خاطراتش را با جزئیات تعریف می کند که متاسفانه در این مجال اندک نمی توانم آن را در این گزارش بیاورم. از حاج آقا حشمتی می خواهم درباره برادر بزرگش شهید صفرعلی حشمتی بگوید. می گوید: صفرعلی در شلمچه و در عملیات رمضان به شهادت رسید. او در گردان یدا. . . بود. درباره او باید از آخرین دیدارم قبل از اعزامش بگویم که وصیت جالبی کرد. او مکبر وخادم مسجد امام حسن عسکری(ع) نیشابور بود که البته شغل اش بنایی بود. وصیت اش مربوط به این بود که قرار بود برای فرزندش جشن عروسی بگیرند. گفت که اگر من شهید شدم خانواده عروس هر طور خواستند مراسم را با آبرو و عزت برگزار کنید. خاطرات اودرباره شهادت برادر شهیدش صفرعلی شنیدنی است و امیدوارم در گزارشی دیگر بتوانم آن را در همین صفحه منتشر کنم. او صحبت هایش را با یک شعر خاتمه می دهد.
تصویر 3400 چهره شهید
عباسعلی حشمتی دیگر برادر این خانواده، هنرمند نقاش و شاعر است. وی می گوید: دردوران دفاع مقدس و پس از آن چهره بیش از سه هزار و 400 شهید را نقاشی کردم که بیش از 90 درصد چهره 2300 شهید نیشابور را نقاشی کرده ام و دو کتاب شعر نیز به لهجه محلی نیشابوری سروده ام و به چاپ رسیده است. او درباره شوهرخواهرش، شهید فتحی و برادر خودش شهید حشمتی می گوید: این دو نفر از مبارزان با بینش و بصیرت قبل از انقلاب بودند که حتی زمانی که امام(ره) از فرانسه به ایران تشریف آوردند برای حضور در مراسم استقبال با هم به تهران رفته بودند. شهید فتحی حقیقتا یک انسان مومن و بااخلاص بود. قبل از این که استخدام راه آهن شود کشاورزی می کرد و همه تلاش اش این بود که رزق حلال برای خانواده اش تهیه کند. خانواده ما و خانواده خواهرم همه در دو قسمت یک حیاط بزرگ زندگی می کردیم. خاطرم هست شهید فتحی صبح ها که برای نماز بیدار می شد، نماز و قرآن را با صدای بلند می خواند و تقیه خاصی برای عبادت های صبح داشت. شهید فتحی پس از چهلم شهادت برادر ما آقا صفرعلی نتوانست طاقت بیاورد و به جبهه رفت. آخرین دیداری که با او داشتم در ایستگاه راه آهن بود. شاید باورتان نشود با خودم گفتم که او برود دیگر برنمی گردد. چهره اش آن قدر ساده و بی آلایش و معصوم بود که انتظار شهادت را می شد در چهره اش دید و همین طور هم شد که او رفت و دیگر بازنگشت.
من سال 1362 در جبهه کردستان بودم. به خاطر دارم که چند نوبت نامه نوشتم و از احوال خانواده پرسیدم، اما در پاسخ نامه نمی گفتند که آقامحمدقاسم مفقود شده. در واقع پس از این که به نیشابور برگشتم، در راه آهن متوجه شدم که او مفقود شده و پیکرش بازنگشته است. سال 1363 که مجدد به جبهه رفتم، در منطقه چزابه یکی از پیکرهای شهدا را روی رمل ها دیدم که تمام پیکر و لباس اش سالم بود، اما این پیکر سر بر تن نداشت. هیچ گاه این صحنه را فراموش نمی کنم. آن موقع به این فکر می کردم که خانواده این شهید اگر این پیکر را این گونه ببینند، چه حالی خواهند داشت. آن موقع تا مدت ها صحنه این شهید جلوی چشمم بود که به همین بهانه شعری سرودم:
شهیدان د اینجه بی پُلاک اند
کنار رفتگان ما به خاک اند
خوشا بُر حالشان روز قیامت
همه شان بی گناه اند پاک پاک اند. . .
او در انتها یک دوبیتی درباره داعش به لهجه نیشابوری برایمان می خواند:
مدافع حرم
سَرت رَه پِش یار بالا کو بابا
دیلت رَه قد یَک دُریا کو بابا
جُلاو داعشی سینه سپَر کو
بچیکن ماشه بسم الله کو بابا
اولین نام نوشته شده بود: «شهیدصفرعلی حشمتی»
به سراغ حاج آقا علی اکبر رستمی، داماد بزرگ خانواده می روم. او در مسیر مشهد تا نیشابور از خانواده فتحی و حشمتی برایم بسیار گفت. حاج آقا رستمی خودش پاسدار بازنشسته و از جانبازان دفاع مقدس است که یکی از فرزندانش نیز در خدمت سربازی طی یک حادثه به شهادت رسیده است. می گوید: از وقتی وارد خانواده شهیدفتحی شدم، ایشان را شخصی باتقوا و با بینش عمیق اسلامی دیدم، به ویژه همیشه شاهد ارادت فراوانش به حضرت امام(ره) بودم. او درباره شهیدحشمتی هم برایم می گوید: حدود سال 61 که من در گردان عبدا. . . معاون سردارشوشتری بودم شهیدحشمتی در گردان یدا. . . بود. در اهواز و در هوای 50درجه این شهر در محلی که رزمندگان مستقر بودند، روزی دیدم شهیدحشمتی مشغول گودبرداری است. پرسیدم این جا را برای چه حفر کرده ای؟ گفت: داریم برای بچه ها سرویس بهداشتی و حمام درست می کنیم. این جا رزمنده ها اذیت می شوند. چهره اش در آن گرما پر از عرق شده بود و روی صورت اش گِل نشسته بود. برایش فرقی نمی کرد که در جبهه قرار است چه کار کند، مهم این بود که به جبهه و رزمندگان خدمت کند. همان شب عملیات انجام شد، فردایش که پیکرها را باز می گرداندیم، من آن جا دیدم که در فهرست دفتر معراج شهدا اولین نام نوشته شده بود «شهیدصفرعلی حشمتی».
حقیقتا شهید بزرگواری بود و امثال این شهید بسیار هستند که از نظر اعتقادی و شخصیتی متأسفانه گمنام مانده اند و جامعه آن ها را نمی شناسد.
از حاج آقا رستمی می خواهم درباره داماد این خانواده شهید علی محمد احمدیزدی نیز برایم بگوید.وی میگوید:شهید «احمدیزدی» اهل کرج و او هم آدم مخلص و باایمانی بود. او با خانواده فتحی در کرج آشنا شده بود که دختر ایشان را خواستگاری کرد. برای مراسم که به نیشابور آمده بود، قرار بود پس از آن به جبهه برود. یک روز با هم صحبت می کردیم، به من می گفت آقای رستمی به نظر شما من شهید می شوم؟ به او گفتم وظیفه ما این است که برای اسلام جهاد کنیم، حالا اگر شهید هم شدیم که چه عالی است. بعد می گفت اصلا من می خواهم شهید شوم. اگر اشتباه نکنم هشت روز مانده بود به پایان خدمت اش که در منطقه حاج عمران به شهادت رسید. فکر می کنم شهیداحمد یزدی فقط مدت سربازی اش را با همسرش یعنی دختر شهیدفتحی زندگی کرد و به شهادت رسید و مدتی پس از آن هم آقای سلیمانی با همسر شهید ازدواج کردند. و مادر. . . ای کاش مادر و همسر شهیدفتحی، حاجیه خانم حشمتی هم می توانست حرف بزند.
او حرف های ما را می شنید و حتما هم کلی حرف برای گفتن داشت. حسن آقا درباره مادر می گوید: ما به اندازه تمام دنیا ممنون او هستیم. او برای ما زحمات بسیاری کشیده است. سال ها در بنیاد شهید برای خانواده شهدا کار کرد و غمخوارشان بود. او می گفت ما خانواده شهید هستیم و می دانیم در دل خانواده شهید چه می گذرد. خیلی برای خانواده های شهدای نیشابور زحمت کشید. در گرما و سرما، در شهر و روستاها از آن ها عیادت می کرد و به همراه دیگر همکارانشان در بنیاد شهید جویای حال خانواده شهدا بودند. او حقیقتا یک زن صبور و با صداقت و با تقواست.
حسین دیگر فرزند حاجیه خانم حشمتی هم این طور می گوید: هرچه از این مادر بگویم، کم گفته ام، او واقعا یک زن نمونه است.آقای رستمی، داماد خانواده هم به همین نکات اشاره می کند و می گوید: حاجیه خانم حشمتی تمام تلاش اش را کرده که بتواند راه و روش حضرت زینب(س) را در زندگی اش ادامه دهد. به نظرم در این زمینه چه قبل از انقلاب، دوران دفاع مقدس و چه پس از جنگ در این کار و در پیروی از حضرت زینب(س) موفق بوده است.وقتی از حاج آقا ابوطالب حشمتی، برادر حاجیه خانم می خواهم درباره خواهرش برایم بگوید، او با بیان این که این ها حق بزرگی بر گردنمان دارند، شعری را قرائت می کند:
شبی بی مادری را شام یلدا می کنم یا نه
در عالم، تو بهتر از مادر پیدا می کنی یا نه
خجالت دارم ای مادر بودی شدم خارت
از آن هم خون به دل باشم که خون کردم دل زارت
او ادامه می دهد: این مادر طی همه این سال ها با شهیدانی که در خانواده بود، سختی زیادی را تحمل کرد. او از هر نظر که حساب کنید، یک زن نمونه و باتقواست . پس از درگذشت مادرمان، این خواهرمان هم برایمان مادر بوده و هم خواهر. ما همیشه قدردانش هستیم و ان شاءا. . . شفا پیدا کند و دوباره باز بتوانیم با او حرف های برادرانه و خواهرانه بزنیم.
مهربانی اش ...
آقای ابوالفضل سلیمانیان هم که 28سال داماد این خانواده است، خاطره ای برایم روایت می کند و می گوید: حاجیه خانم خیلی مهربان است. ما چند بار با هم مسافرت رفته ایم. مکه، کربلا و سفرهای داخلی هم چند بار با ایشان همراه بودم. مهربانی ها و دلسوزی های او آن قدر زیاد است که این احساس اش باعث شده همیشه به فکر بچه ها، خانواده و دیگران باشد. امیدوارم ان شاءا. . . حالشان کامل خوب شود که مجدد در جمع خانواده از گرمای حضورش بیشتر بهره ببریم.
جانباز 70 درصد خانواده و یک خاطره
و اما دیگر داماد خانواده، حاج آقامحمد رستمی جانباز 70درصد دفاع مقدس است که کمی دیرتر به جمع ما می پیوندد. جراحت های جانبازی حالا چشم ها و بینایی اش را هم دچار مشکل کرده است.
درباره شهیدفتحی می گوید: اوایل انقلاب ما در پایگاه بسیج یک شب نگهبانی داشتیم. من هنوز دامادشان نشده بودم. اطلاع داشتم که قرار است امشب برای دخترشان خواستگار بیاید.
دیدم آقای فتحی با لباس بسیجی به پایگاه بسیج آمده. گفتم آقای فتحی مگر شما امشب میهمان ندارید؟ گفت: اتفاقا امشب قرار است برای دخترم خواستگار بیاید ولی چون من وظیفه ام است که امشب در پست نگهبانی پایگاه باشم، به نظرم آمد که این کار مهم تر است. او واقعا چنین آدم مخلصی بود که شاید امثال ما آن چنان که باید این خلوص و مهربانی ها را قدر ندانستیم.
گفت وگوی من با خانواده شهیدان فتحی و حشمتی تمام می شود، مادر را می نشانند و من چند عکس می گیرم. وقت خداحافظی وقتی از حاجیه خانم خداحافظی می کنم، می خواهم برایم دعا کند، دست هایش را به سختی به آسمان دراز می کند و چند کلمه ای نامفهوم چیزی می گوید.
نمی دانم چه دعایی برایم کرد ولی در آن لحظات حس خیلی خوبی داشتم. خداحافظی می کنیم و باز دوباره در مسیر جاده به دوردست ها می نگرم. . . این بار اما دشت ها به نظرم خیلی سرسبز و زیبا می آمد. . .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چراغ های رنگی تابلوی پر زرق و برق فروشگاه بزرگی که به تازگی در بازار افتتاح شده بود شدیدا چشم هایش را اذیت می کرد. حتی تاج گل های اهدایی جشن افتتاحیه که همانند محافظین مسلح جلوی درب ورودی صف کشیده بودند هم نمی توانست از زمختی حضور این تازه وارد در بازار بکاهد.
پرده اول:
ورود یک خانواده به داخل مغازه حواسش را دوباره به کار برگرداند. پدر خانواده سلام علیکمی گفت و به دنبال دختر و همسرش که با شتاب به سمت یخچال مدل جدید مغازه می رفتند راه افتاد.آقا مرتضی هم تکانی به خودش داد و نیم خیز علیکم السلامی گفت و دوباره در حالی که روی صندلی می نشست با چشمانش آن ها را دنبال کرد. می دانست سمت خوب جنسی رفته اند. البته این را هم با خودش دوباره تکرار کرد: - ما و جنس بد؟ هرگز .
آن یخچال عجیب چشم مادر و دختر خانواده را گرفته بود، البته واقعا خوب هم بود هم قیمت مناسبی داشت هم کیفیتش تضمین شده بود اما پدر بیشتر از همه نگاهش به برچسب قیمت اجناس بود.
آقا مرتضی به سمت آن ها رفت و از مزایای یخچال گفت. خانم ها همیشه سوالات زیادی داشتند اما پدر خانواده کمتر می پرسید. شاید به دنبال فرصتی بود که بتواند در گوشه ای خلوت و جایی که خانواده اش صدایش را نشنوند با فروشنده در مورد قیمت و روش پرداخت پول صحبت کند. تجربه این همه سال کاسبی در بازار او را آنقدر پخته کرده بود که بتواند با دیدن رفتار مشتری مشکلش را بفهمد.
همزمان خانم ها را برای دیدن بقیه اجناس مغازه تنها گذاشت و در حالی که به سمت میزش حرکت می کرد اشاره ای به مرد کرد و گفت: تشریف بیارید یک چای میل بفرمایید تا خانواده انتخاب می کنند.
مرد که تازه به خودش آمده بود به همراه آقا مرتضی به سمت میزش حرکت کرد. در راه آقا مرتضی به او گفت: ما از قدیم یکی از روش های فروشمون قسطی بوده است. شما جنسی که می خواهید را انتخاب کنید، غصه پولش را نخورید. هر طور که شرایطش را داشتید تسویه کنید. سود زیادی هم روی جنس نمی گیریم. تو راسته این بازار می دونن که پدر مرحوم ما معروف بود به منصف بودن.
پرده دوم:
در همین حین شخص دیگری وارد مغازه شد. کنار درب منتظرایستاده بود تا صحبت آقا مرتضی با مشتری اش تمام شود. آقا مرتضی تازه متوجه حضور مرد شده بود. با دیدنش از جا پرید. سلام گرمی کرد به سمت او رفت. مرد از دوستان قدیمی خانوادگی پدرش بود. آقا مرتضی در حالی که از او خواست تا بنشیند چای تازه دمی ریخت و کنارش نشست. از او پرسید چرا اینقدر آشفته ای؟ مرد پاسخ داد: دیروز پسر و عروسم برای خرید لوازم منزل به همین فروشگاه روبه رویی رفته اند. فروشنده جنس گران قیمتی را به این بهانه که می توانند قسطی بخرند و الان این مدل مد روز است به آن ها فروخته است اما دیشب که در منزل حساب و کتاب کردیم متوجه شدیم که نهایتا مقدار پولی که آن ها باید برای خرید اقساطی آن جنس بدهند حدود دو برابر قیمت اصلی جنس است. پسرم در آن لحظه متوجه نشده و چک ها را داده ولی الان که به او مراجعه می کند فروشنده جنس را پس نمی گیرد و ادعا می کند که این کار کاملا شرعی است. الان من بیشتر از این که از پولی که باید بدهیم ناراحت باشم از این ناراحتم که به این راحتی این مرد ادعا می کند عملش صحیح است و اسلام این را تایید می کند!
پرده سوم:
آقا مرتضی در حالی که با دستش درب قندان را بر می داشت تا به دوست قدیمی پدرش تعارف کند گفت: ببین حاجی! خودت دیگه سالهاست من و مرحوم پدرم رو تو بازار می شناسی. ما عمری توی این بازار کاسبی کردیم و سعی کردیم لقمه حلال سر سفره زن و بچه مون ببریم. این حجره هم که میبینی 20 ساله دست نخورده. اینجا برای ما مغازه نیست، محرابه. مسجده، میدون جنگ بین ما و شیطانه. یک وقتی کاسب می خواد نون حلال ببره سر سفرش میاد پای حرف خدا زانو میزنه، از خدا میپرسه چطوری پول در بیارم اما یک وقتی هم همه چیز براش پول میشه. اگه این آدم چیزی هم از خدا و پیغمبر بزرگوارش میگه واسه اینه که خودش رو توجیه کنه و گر نه هر آدمی پیش وجدانش می فهمه با این کاری که داره می کنه خدا رو خوش میاد یا نه!مرد جرعه آخر چای را سرکشید و درحالی که استکان را در دست گرفته بود گفت: یعنی چی حاج مرتضی بالاخره این آقا حرفش درسته یا نه؟آقا مرتضی جواب داد: ببین حاجی ما روز اولی که تصمیم گرفتیم برای حل شدن مشکل مردم و راه افتادن کارشون فروش اقساطی رو راه بندازیم رفتیم پیش حاج آقا سید موسوی پیش نماز همین مسجد ابوذر، سیر تا پیاز مسائل شرعی این موضوع رو درآوردیم. سید می گفت این کار که شما جنسی رو حتی به مبلغی بیشتر اما به صورت اقساطی به مردم بفروشید نه تنها حرام نیست بلکه چون کار مردم را راه می اندازید ثواب هم داره.
مرد گفت: یعنی شما می گی کار این آقا درسته؟
آقا مرتضی لبخندی زد و گفت: عجله داری حاجی. سید دو تا شرط هم واسه ما گذاشت. اولیش این بود که در مبلغ اضافه ای که از مشتری می گیرید انصاف رو رعایت کنید. می گفت کاسب می فهمه وقتی میگی انصاف رو رعایت کن یعنی چی؟ یعنی این که هدفت راه انداختن کار مردم و رونق کار خودت باشه نه این که باز بخوای از این کار هم اضافه تر کاسبی کنی! اینقدری اضافه تر بگیر که جوابگوی پولی که بند اون جنس کردی باشه نه این که از بیچارگی و مشکلات مردم سوء استفاده کنی برای پر کردن جیب خودت. دومیش هم این بود که اگر با مشتریت در مورد یک زمان شرط کردی و اون نتونست سر وقت پول جنس رو بیاره و زمان گذشت نکنه یک وقت بگی چون دیرتر پول رو آوردی پس باید مثل قبل سود بیشتر بدی که دیگه این میشه ربا و حرام. مگر این که مشتری اینقدر در تسویه حساب تاخیر کنه که به فروشنده ضرر و زیان وارد بشه. اون وقت مشتری باید ضرر و زیان فروشنده رو جبران کنه و اون رو راضی کنه در غیر این صورت او هم کار حرام انجام داده و اگر فروشنده راضی نشود حق الناس به گردن خریدار می ماند.
یک عمره ما با همین روش توی بازار کاسبی کردیم. سید می گفت روایت داریم از مولا امیرالمومنین که می فرمایند: «هر کس با مردم با انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید» .
پرده چهارم:
مرد در حالی که حرف های آقا مرتضی را تایید می کرد گفت: به نظر شما الان چاره چیه؟ من که دیگه دوست ندارم برم با صاحب این فروشگاه صحبت کنم. گفتم شما همسایه و همکارش هستی شاید بتونی گرهی از این ماجرا باز کنی.آقا مرتضی چند لحظه ای فکر کرد و گفت: اتفاقا خودم هم توی این فکر بودم که یک بار به بهانه ای، به فروشگاه روبه رو برم و از در امر به معروف و نهی از منکر صحبتی با مدیر اونجا بکنم. مدیرش جوان خوبیه اما یه کم اقتضائات بازار امروز ذهنش رو خراب کرده اما برای شما یک پیشنهاد بهتر دارم که قطعا کارتون با اون حل میشه.مرد در حالی که چهره اش باز شده بود پرسید: چه کار می تونیم بکنیم؟آقا مرتضی پاسخ داد: بعضی از افراد در بازار هستند که هم برای در آمد زایی و هم برای راه افتادن کار مردم با این که توی حرفه ما نیستند اما یک جور خرید و فروش اقساطی را انجام می دهند. به این صورت که جنسی که شما می خواهی آن را بخری را از فروشگاه به صورت نقدی می خرند و با یک سود منصفانه ای به شما به صورت قسطی می فروشند. با این کار هم با پولشان کار می کنند و هم کار بندگان خدا را ه می افتد.مرد با خوشحالی پرسید شما کسی را می شناسی که این کار را برای ما انجام بدهد؟آقا مرتضی گفت بله معمولا دوستانی از ما که دیگر خودشان توان کار و تولید ندارند به ما برای این منظور می سپارند. من خودم هم ضمانتت را می کنم.مرد در حالی که از آقا مرتضی تشکر می کرد به یاد روایت مولی امیرالمومنین افتاد و گفت: انصاف . بی دلیل نبود که پدر مرحومت اینقدر توی این بازار عزت و احترام داشت و همه حسرت بزرگی و منشش رو می خوردن. این ها همه به خاطر انصافش بود.آقا مرتضی در حالی که به عکس پدرش نگاه می کرد گفت: پدرم همیشه می گفت: بزرگی آدمها به طول و عرض مغازه نیست. به آبروشون پیش خداست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ایام ولادت و شهادت ائمه معصومین، علیهم السلام فرصتی است تا ابعادی از شخصیت والای آن امامان بزرگوار بازشناسی شود. در این میان، افزون بر ویژگی هایی همچون نقل بیشترین احادیث مکتب اهل بیت(ع) از امام صادق علیه السلام یا تربیت بیشترین شاگردان (4 هزار نفر) که بسیاری از آنان، غیرشیعه بودند و نیز توسعه آفاق دانش در پرتو تعالیم امام(ع) که شاگردانی همچون جابربن حیان ، پدر علم شیمی را پروراندند، دونکته اساسی در سیره علمی و عملی حضرت از درخشش بیشتری برخوردار است:
1- تأکید امام صادق علیه السلام بر عقلانیت دینی در بیانات و تعالیم؛ در برابر ظاهرگرایی و سطحی نگری و تحجّر تا آنجا که عقل در مکتب جعفری، ملاک تشخیص حق از باطل و خیر از شرّ و پیامبر درونی و همگام شرع و همراه با آن شمرده می شود.
2- مدارا و رفق با هم کیشان مسلمان از دیگر مذاهب؛ چه در اخلاق فردی و کرامت و عنایت به نیازمندانِ آنها و چه در تعاملات علمی و اجتماعی.
بنای امام(ع) بر حفظ عزّت اسلام و مسلمانان بود و این عزّت را هرگز قربانی مطالبات مذهبی و فرقه ای نکردند. حضرت صادق علیه السلام، هیچ گاه اجازه نمی دادند که به مقدسات مذهبی سایر مسلمانان به بهانه محبّت و موّدت اهل بیت(ع) اهانت شود.
بر همین اساس، شیعه امام جعفر صادق علیه السلام و سنّی دلداده آئین پیامبراکرم صلی ا... علیه و آله و سلّم، هر دو پیرو قرآن و اهل وحدت و تقریب هستند.
در برابر این صف استوار اهل ایمان، دو گروه مسلمان نو پیدا، رخ نموده اند؛ اهل تشیّع انگلیسی و اهل تسنّن آمریکایی!
این ها هر دو متعصّب، تندرو و اهل تکفیر مخالفان خویش هستند.
سردمداران تشیّع انگلیسی و تسنّن آمریکایی از دانشمندان و فقها و صاحبان اندیشه و دارای سوابق روشن علمی نمی باشند.
هم تشیّع انگلیسی و هم تسنّن آمریکایی یک گروه حداقلی افراطی در میان بدنه جوامع شیعه و سنّی هستند.
هر دو گروه، وحدت ستیز و مخالف نظریه تقریب بین مذاهب هستند.
هر دو گروه با پشتوانه تبلیغاتی، رسانه ای، سیاسی، تجهیزاتی و حتّی نظامی استکبار حمایت و هدایت می شوند.
هر دو گروه در برابر دشمنان اصلی جهان اسلام یعنی صهیونیسم جهانی و آمریکا، سکوت و مماشات می کنند.
تشیّع انگلیسی و تسنّن آمریکایی، هر دو خشونت طلب و اهل تهدید و تکفیر هستند.
اسلام هر دو، مناسکی خشک و متحجّرانه است. هر دو گروه، عقل گریز و ظاهرگرا و بی منطق هستند.
تشیّع انگلیسی با سرویس جاسوسی انگلیس MI6 مرتبط است و تسنّن آمریکایی با سرویس جاسوسی آمریکا «CIA».
سربازگیری هر دو گروه از جلسات و محافل عاطفی احساسی و افراد کم دقت و بی بصیرت است.
هر دو گروه در مخالفت و مبارزه با کانون بیداری، مقاومت و عزّت در جهان اسلام یعنی جمهوری اسلامی ایران، مشترک و یکسان عمل می کنند.
تشیّع انگلیسی حتی بر مظالمی که بر شیعیان می رود، سکوت می کند و تسنّن آمریکایی با اسرائیل ضد بشر، دوستی می کند و مسلمانان سنّی مذهب فلسطین و سوریه و عراق و... را زیر آوار هجمه ها و توطئه ها تنها می گذارد.
سیاست تشیّع انگلیسی، نفوذ در حوزه های علمیه، هیئت های مذهبی و محافل احساسی شیعی است؛ همان طور که تسنّن آمریکایی با مظلوم نمایی و شعار بازگشت به سَلَف، قصد فریب جوانان غیرتمند اهل سنت را دارد.
تشّیع انگلیسی به دانشمندان شیعه اهانت و جسارت می کند و تسنّن آمریکایی، فرهیختگان وحدت گرای اهل سنت را تهدید و تحقیر می کند.
شیعه افراطی و سنی تکفیری، بلای جامعه اسلامی در دوران ماست و دوای این درد، بازگشت همگان به عقلانیت دینی و مدارای مذهبی است.
بهترین و کم هزینه ترین راه حل مواجهه با این جریان های دست ساخته استکبار، اطلاع رسانی عمومی، آگاهی بخشی به مردم، پافشاری خردمندانه بر وحدت بین عالمان مذاهب و فاصله گرفتن از جریان های افراطی و افشای اهداف و توطئه های آنها برای جوانان می باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
1- روزهای قبل و پس از برگزاری جشن سالانه سینمایی حافظ که تعدادی از بازیگران و همراهانشان با پوشش های نامتعارف در مراسم حاضر شده بودند، هفته نامه «یالثارات» در اقدامی عجیب تصاویری از این جشن و پوشش و حجاب نامناسب میهمانان را منتشر کرد و با تیتری درشت عنوانی سخیف و دور از شأن را برای حاضران آن مراسم به کار برد. این اقدام هفته نامه یالثارات پس از انتشار با واکنش های گسترده ای میان مردم در فضای مجازی روبه رو شد. صفحه مربوطه یالثارات با سرعت برق و باد در شبکه ها و نرم افزارهای اجتماعی دست به دست شد و همه را حتی آنان که نگران وضعیت بدحجابی و ولنگاری ها در جامعه اند، در بهت فرو برد و پرسش این بود که این هفته نامه با چه نیت و تدبیری چنین حرکتی را انجام داده است. اما مهم ترین اتفاق این ماجرا 2 مسئله اساسی بود که توجه به آن خالی از لطف نیست. ابتدا این که پس از انتشار یالثارات ورق ماجرا به طور کامل برگشت.حالا دیگر پوشش نامناسب و بدحجابی افراد مورد نظر که وجود آن با هیچ منطقی در کشور اسلامی ما قابل توجیه نیست، موضوع و سوژه این جنجال نبود بلکه همه هفتهنامه یالثارات را در مقام و جایگاهی شبیه «متهم ردیف اول» انگاشتند و به مذمت آن پرداختند و نکته دوم انتشار و جستجوی گسترده تصاویر مراسم بود که قطعا در شرایط عادی کم تر کسی به آن توجه می کرد. اگرچه نیت و دغدغه حرمت گذاری به ارزش های دینی در جای خود جای هیچ شک و شبهه ای ندارد اما مگر ساحت دین و آموزه های مذهبی برای تمام شئون خود از جمله امر به معروف و نهی از منکر قاعده و ضابطه ندارد؟
2- کمی به قبل تر برگردیم؛ سال قبل در جریان آیین حج تمتع پس از حادثه سقوط جرثقیل در مکه که منجر به جان باختن تعدادی از حاجیان ایرانی و دیگر کشورها شد واقعه هولناک و ناگوار منا رخ داد که قلب ملت ایران و مسلمانان جهان را در غمی عمیق فرو برد. در پی این اتفاق و ناتوانی ها و بی تدبیری های حکام سعودی در ساماندهی و مدیریت موضوع و بازگرداندن پیکرهای جانباختگان و به ویژه سخنرانی مقتدرانه رهبر انقلاب علیه سعودی ها، جمهوری اسلامی در قله حق خواهی و مطالبه گری قرار گرفت و معادلات ایران و عربستان حتی برای مجازات گستاخی دو مامور سعودی در فرودگاه جده را به گونه ای رقم زد که می توانست آن ها را تا مدت ها در جایگاه بدهکار به دولت و ملت ایران قرار دهد. اما با یک اتفاق عجیب که عده ای خودسرانه به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد حمله ور شدند، شکل ماجرا نه نه تنها در روابط میان دو کشور بلکه در عرصه بین المللی تا حدودی تغییر کرد.
مسئولان سیاست خارجی سعودی ناجوانمردانه با هیاهوی رسانه ای، مطالبه گری و حق خواهی ایران را به ماجرای سفارت گره زدند و به حاشیه بردند و اگرچه مسئولان کشورمان حرکت خودسرانه حمله به سفارت را محکوم کردند اما اتفاقی که نباید رخ می داد رخ داده بود.
3- یادآوری این دو موضوع صرفا روایت بی تدبیری ها و موقعیت نشناسی ها به عنوان یکی از مشکلات جامعه ما است؛ از تعاملات خرد جامعه گرفته که گاهی یک حرف یا عمل ساده میان دو نفر ممکن است بلوایی میان دو خانواده پدید آورد تا حرف یا عمل ناسنجیده ای که ممکن است منافع کشور را در معرض آسیب قرار دهد.
ذکر ماجراهای جشن حافظ و سفارت عربستان فقط دو نمونه ای است که با انگیزه های ارزشی صورت گرفته است اما ارزش ها و ساحت دین ابعاد و زوایای گوناگونی دارد که نمی توان فقط با تمسک به بخشی از آن و نگاه گزینشی، آن را تفسیر به رای کرد و اقدامی انجام داد که قطعا اقدام بدون توجه به ابعاد همه جانبه آموزه های دین، همواره فرد و جامعه را متوجه آسیب های جبران نشدنی خواهد کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در رژیم گذشته ، پول زیادی حاصل از فروش نفت به کشور سرازیر شد و از آن جا که برخی درباریان علاقه بسیاری به هنر داشتند،بخشی از این پول را به خرید آثار هنری معاصر اختصاص دادند البته در حدود چهار هزار اثری که در موزه هنرهای معاصر وجود دارد، برخی به لحاظ ارزش هنری ، اهمیت بسیار دارند هرچند برخی نیز غیر قابل نمایش هستند.اخیرا حرف و حدیث هایی در خصوص نگهداری آثار گنجینه به گوش می رسید و مسئولان هم با دعوت از تعدادی از نمایندگان رسانه ها ،امکان بازدید از موزه را فراهم کردند.
برای من که سومین باربود از این مکان بازدید می کردم ، امکان مقایسه بهتری وجود داشت. مهم ترین نکته این است برای بازدیداز گنجینه باید فرصت بیشتری اختصاص داده شود و نتیجه بازدید در زمان محدود ندیدن بسیاری از این آثار بود.
گنجینه
گنجینه موزه ، در انتهایی ترین نقطه این موزه پیچ در پیچ قرار دارد. جایی که در آن مثل گاوصندوق ها با وارد کردن رمز باز می شود و هر فردی رمز این در را که گنجینه ای ملی را در خود نگهداری می کند ندارد.وارد گنجینه که می شوی ،ریل هایی در سقف تعبیه شده که تماشای آثاررا امکان پذیر می کند. متاسفانه این تاسیسات و تجهیزات متعلق به 40 سال پیش است وسیستم اطفای حریق آبی هم به دلیل این که برای آثار هنری مثل نقاشی ها قابل استفاده نیست قطع شده است!
برای نگهداری این آثار ، گنجینه نیازمند شرایطی ویژه و مهم همچون دما و رطوبت است. بارهای قبلی که به گنجینه آمده بودم دمای گنجینه بسیار کم بود تا جایی که برای خروج ازسرمای گنجینه لحظه شماری می کردیم اما این بار هوای گنجینه به قدری گرم بود که برای فرار از گرما منتظرخروج بودیم .مسئول گنجینه این مشکل را ناشی از فعالیت مترو تهران در آن منطقه ذکر کرد!هر چند مسئولان موزه سعی کردند این مسئله را کم اهمیت جلوه دهند اما این موضوع شرط اول نگهداری مطلوب برای آثار موزه است.فضای دوهزارمتری موزه ، برای نگهداری حدود 4هزار اثر ،اندک است و تاکنون امکان به نمایش گذاشتن تمامی آثار گنجینه در موزه ،امکان پذیر نشده است. این در حالی است که اغلب موزههای دنیا نمایشگاهی ثابت دارند که در کنار آن، نمایشگاههای جنبی هم برگزار میشود.
اهمیت موزه به مجموعه آثاری است که درآن نگهداری می شود ؛هر چند آثاری از هنرمندانی چون پیکاسو، مونه ،اندی وارهول،فرانسیس بیکن، ژرژ براک ، گوگن وسایر هنرمندان برجسته بین المللی موجود در گنجینه خواهان و طرفدارانی دارد اما موزه هنرهای معاصر تهران،بزرگ ترین و مهم ترین موزه آثار هنرمندان غربی در شرق است . آثاری که شامل نیمه دوم قرن 19 و 20است و این دوره شامل مهم ترین جنبش های مدرنیستی است.ضمن این که مسئولان موزه که عنوان "معاصر" را با خود یدک می کشند، باید برای به روز کردن آثار تدبیری بیندیشند چراکه قرن 19 معاصر محسوب نمی شود و این آثار باید در موزه ای دیگر و تحت عنوانی دیگر نگهداری شوند.البته به گفته حسن نوفرستی مدیر روابط عمومی موزه ،طی سه، چهار سال اخیر، 52 اثر چاپی از طرف سفارت مکزیک به موزه اهدا شده و گونتر اوکر و هاینس ماک دو هنرمند آلمانی، 13 اثر خود را به موزه اهدا کردند.یک آمریکایی نیز در بازدید از موزه اعلام کرد، آثار هنری زیادی را از هنرمندان بنام و مطرح اروپایی در اختیار دارد که نمیتواند آنها را خارج کند. البته او یک اثر از "ژرژ براک" را به موزه اهدا کرد . همچنین تعدادی از آثاری که پیش از این توسط موزه خریده شده و به ایران نیامده بود نیز وارد کشور شد که شامل اتودهای معماری بودند. تعداد دیگری هم قرار است به ایران آورده شوند. و این ها جزو آثاری هستند که به موزه افزوده شده اند. اما آیا یک موزه معاصر باید با هدیه و خریدهای پیشین تکمیل و معاصر شود؟
آثار ممنوعه
تعدادی آثار که امکان نمایش عمومی ندارند هم در موزه دیده می شود.البته تعداد این آثار زیاد نیست اما به گفته امیر راد از کارشناسان هنری موزه ،بیشتر آثار گنجینه قابلیت نمایش دارند اما یکی از مشهورترین آثاری که امکان نمایش ندارد اثر سه لتهای ازفرانسیس بیکن است که این اثر یکبار فقط چند ساعتی بهنمایش درآمد، اما ناگزیر شدند، آن را از روی دیوار پایین بیاورند.البته این آثارممنوعه مشکلی برای امانت سپاری ندارند و مشکل بیمه آثار نیز حل شده و قرار است در ازای وجهی که بابت امانت سپاری به خزانه ارشاد واریز می شود، خدماتی از جمله بهروزرسانی دستگاههای رطوبتسنج و کنترل دما به موزه ارائه شود.
تعداد متناقض آثار گنجینه
تا کنون آمار دقیقی از تعداد آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر ارائه نشده و همواره تناقضهایی در رقم آن وجود داشته اما آن چه اغلب عنوان می شود، "حدود چهارهزار " اثر است .احسانا... عباسی مسئول گنجینه در این باره می گوید: حدود 1400 اثر از گنجینه خارجی و بقیه آثاراز هنرمندان ایرانی است . آثار ایرانی همه معاصر هستند، بهجز برگههای شاهنامه شاهطهماسب. آنچه در دفتر موزه هنرهای معاصر ثبت شده 3263 اثر است. 100 اثر روند ثبت را طی میکنند وهنوزدر سیستم ثبت نشده اند ودر صورت ثبت، به این تعداد افزوده خواهد شد. حدود 100۰ اثر هم از هنرمندان ناشناخته داریم و چند بار پیشنهاد کردهایم، کارشناسانی برای شناسایی هنرمندان ، نسبت به شناسایی آثار اقدام کنندکه این آثار شامل آثار خوشنویسی و نقاشی و مربوط به هنرمندان ایرانی و خارجی است. نگاه واحدی در شمارش آثار وجود نداشته، ولی تمام آثار ثبت شدهاند. ممکن است یک مجموعه را بهعنوان یک اثر یا تمام آثار آن را بهصورت تکتک ثبت کرده باشند که در آینده نزدیک، این تناقضها اصلاح خواهد شد.
آثار هنرمندان ایرانی
در گنجینه آثار خبرنگاران آثاری از بهمن محصص، پرویز کلانتری، حسین زندهرودی، محمود فرشچیان و مارکو گریگوریان و اثری از فرشچیان دیده می شود. امیر راد به نکته ای در مورد یکی از آثارکاهگلی گریگوریان اشاره کرد و گفت: بین منتقدان هنرهای تجسمی همیشه این بحث وجود داشته که نخستین هنرمندی که از خشت و کاهگل اثری را خلق کرد، گریگوریان بود یا کلانتری.در مجموع ، موزه هنرهای معاصر که بزرگترین مجموعه هنر غرب در شرق است ، نه از لحاظ نگهداری و نه به روز رسانی آثار ، موفق عمل نکرده است. ، هر چند آثار هنرمندان شاخص و نامی به این موزه اعتبار بخشیده اما حفظ این اعتبار ، نیازمند توجه بیشتری است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.