نویسندگی
تعداد بازدید : 46
توصیه های جان گریشام برای نویسنده موفق شدن
جان گریشام نویسنده آمریکایی جنایی نویس برای شما 8 توصیه دارد تا با خواندن آنها نویسنده بهتری شوید. او نویسنده آثار جنایی پرفروشی است و قطعاً تجربیات او در زمینه نویسندگی برای علاقهمندان مفید و جذاب خواهد بود. پس اگر میخواهید نویسنده خوب و موفقی شوید بهتر است به پیشنهادهای این نویسنده آثار پرفروش دنیا که به «نیویورک تایمز» گفته توجه کنید.
1- هر روز یک صفحه بنویسید
هر صفحه حدود 200 کلمه است. در طول یک هفته باید حداقل هزار کلمه بنویسید. دو سال این کار را انجام دهید،آنگاه رمان بلندی در دست خواهید داشت. اگر روزی یک صفحه ننویسید هیچوقت نویسنده نمیشوید.
2- اگر نمیدانید آخرین صحنه داستان تان چیست، اولین صحنه را روی کاغذ نیاورید
برای انجام این کار باید برای کتاب تان طرحی کلی تهیه کنید. همه نویسندگان از این کار متنفر هستند. تاکنون نویسندهای را ندیدهام که نوشتن طرح کلی را دوست داشته باشد. قصهنویسی نیاز به برنامهریزی دقیق دارد. بسیاری از نویسندگان به دلیل نداشتن طرحی کلی و جامع وقت خود را برای داستانهایی که در ذهن آنها پایانی ندارد، تلف میکنند.
3- هر روز یک صفحه داستانِ خود را در زمان و مکانی مشخص بنویسید
مهم نیست چه زمانی نوشتن راآغاز میکنید؛ صبح زود، ظهر، نیمهشب. هر روز در زمانی مشخص به محل نوشتنتان بروید، درها را ببندید و شروع به نوشتن کنید.
4-هیچوقت مقدمه ننویسید
خواندن مقدمه برای کتابخوانان عمدتاً خستهکننده است. از نوشتن مقدمه اجتناب کنید و داستان خود را با «فصل اول» شروع کنید.
5- برای نوشتن گفتوگوها از گیومه استفاده کنید
خواهش میکنم موقع روایت گفتوگوهای بین شخصیتها از علامت «گیومه» استفاده کنید. کار بسیار ساده و البته مهمی است و نیاز به توضیح اضافی ندارد.
6- از کلمات متفاوت استفاده کنید
سه دسته کلمه در دنیا وجود دارد. کلماتی که بلد هستیم، کلماتی که باید بلد باشیم و کلماتی که هیچکس بلد نیست. کلمات دسته سوم را فراموش و برای یادگیری کلمات دسته دوم تلاش کنید.
7- هر جمله را حداقل سه بار بخوانید
نویسندگان هنگام نوشتن از کلمات زیادی استفاده میکنند! چرا که نه؟ کاغذ زیادی در دسترس ماست و محدودیتی نداریم اما بهتر است هر جمله را سه بار بخوانید و کلمات اضافی را حذف کنید.
8-در فصل اول 20 شخصیت مختلف خلق نکنید
در فصل اول شخصیتهای زیادی به خواننده معرفی نکنید. خوانندگان برای شروع یک کتاب شور و شوق زیادی دارند. با فهرستی از اسمهای چهار نسلِ مختلفِ یک خانواده خواننده را بمباران نکنید. برای شروع پنج اسم و شخصیت کافی است.