دانش پور- با موافقت رهبر انقلاب مبلغ 5/1 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای ریزگرد ها ، دارو، آبیاری و زلزله زدگان برداشت شد. در این باره یک عضو کمیسیون تلفیق بودجه ۹۷ از موافقت رهبری با برداشت از صندوق توسعه برای مقابله با ریزگردها خبر داد. طیبه سیاووشی در گفتوگو با خراسان با اشاره به موافقت مقام معظم رهبری برای چند مورد برداشت از صندوق توسعه ملی در سال 97 اظهار کرد: با توجه به این که هر گونه برداشت از صندوق توسعه ملی باید به دستور مقام معظم رهبری صورت گیرد ، با اذن ایشان 150 میلیون دلار از محل صندوق توسعه ملی به موضوع مقابله با ریزگردها اختصاص پیدا می کند.نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی نیز به ایرنا خبر داد: محمد باقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه در جلسه روز سه شنبه مجلس خطاب به نمایندگان خوزستان این خبر خوش را اعلام کرد و گفت که شب گذشته ( دوشنبه شب) رهبر معظم انقلاب با پیشنهاد دولت برای اختصاص 150 میلیون دلار برای مقابله با ریزگردها و حل مشکل برق خوزستان موافقت کردند. جلیل مختار گفت: دولت در لایحه بودجه سال 97 کل کشور این رقم را پیشنهاد کرده بود و آن را در کمیسیون تلفیق بررسی کردیم ولی این موضوع نیاز به اذن رهبری داشت. از این رو بنا شد اذن رهبری در این باره اخذ شود. وی تاکید کرد : بر این اساس از 150 میلیون دلار، 100 میلیون دلار به مبارزه با ریزگردها در استان خوزستان اختصاص داده می شود و 50 میلیون دلار نیز به حل مشکل برق این استان اختصاص خواهد یافت.درعین حال سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه 97 از موافقت رهبری با برداشت چهار میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی در بودجه 97 خبر داد.علی اصغر یوسفنژاد به ایسنا گفت: براساس اذن رهبری و مصوبه کمیسیون تلفیق با موارد زیر برای برداشت از صندوق توسعه ملی در سال 97 موافقت شده است:
فرا خبر
چرا برداشت از صندوق توسعه باید با اجازه رهبری صورت گیرد؟
این سوال در فضای مجازی بین برخی افراد مطرح شده است که چرا در مواردی این چنین، مجوز برداشت از صندوق توسعه ملی باید از سوی رهبر انقلاب صادر شود؟ که در پاسخ باید گفت: براساس سیاست های کلی ابلاغی از سوی رهبر انقلاب، منابع صندوق توسعه ملی فقط به بخش های غیردولتی اختصاص می یابد. بنابراین برداشت از سوی دولت چون مغایر سیاست های ابلاغی رهبری است، نیاز به مجوز موردی ایشان دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مجید فکری - دوشنبهشب در حالی پای گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور نشستیم که اغراق نیست اگر بگوییم بیش از خود رئیسجمهور، رضا رشیدپور و شیوه هدایت گفت و گویش بود که بر تعداد مخاطبان این برنامه تلویزیونی افزود. شیوه ژورنالیستی خاصی که از وی در برنامه «حالا خورشید» شاهد آن بوده ایم؛ پرسشهایی به فرم قیف وارونه، تأملبرانگیز، چالشی و به شدت هدایتشده. شیوهای از مصاحبه که برای هر بیننده صاحب دغدغهای جذاب است.
بنابراین مخاطب رسانه ملی انتظار داشت همین شیوه را در این گفتوگوی تلویزیونی هم شاهد باشد اما با برنامهای مواجه شد که عدهای در فضای مجازی بر آن نام «شوی تلویزیونی» نهادند. هرچند خروجی کلی برنامه تا حدی متفاوت و حتی مفیدتر از نمونههای مشابه قبلی بود اما باز هم حس اغنای لازم را به مخاطب نمیداد. نه به این معنا که باید لزوماً تمامی سؤالات مهم و اساسی مردم و کارشناسان پرسیده و پاسخ داده میشد، بلکه به این معنا که بخش مهمی از سؤالات اساسی و مهمتر هرگز پرسیده نشد و طبیعتاً بیپاسخ هم ماند.
1- شاید ناکامی در اغنای مخاطب را بتوان در چند عامل خلاصه کرد. اول آن که فضای گفتوگو چندان تفاوتی با فضای گفتوگو های پیش از این نداشت؛ همان فضای رسمی و سنگین و فرمایشی که حتی برخی عبارات خاص رشیدپور برای شکستن آن بی فایده بود.
2- عامل دیگری که مخاطب را ناامید از دیدن گفت وگویی متفاوت کرد شاید چینش سؤالها و محتوای هر پرسش بود که باز هم چندان تفاوتی با گذشته نداشت. مضاف بر آن که جای برخی پرسشهای اساسی مردم و کارشناسان در آن خالی بود و به جای آنها، سؤالات کماهمیتتر پرسیده شد. هرچند در ابتدای هر پرسش با عباراتی از این دست مواجه میشدیم که: «جسارت بنده را ببخشید» یا «ناچارم بپرسم» یا «لبخند شما به من این اجازه را میدهد که خیلی صریح بپرسم» و... اما درست بعد از این عبارات، با یک پرسش معمولی و مسبوق به سابقه مواجه میشدیم که حتی میشد پاسخ آن را حدس زد.
3- عامل سوم نیز که به نوعی باز به تبحر مصاحبهکننده برمیگردد ترفند قدیمی و پیشپاافتاده ضدمصاحبهای است که رئیسجمهور محترم بارها از آن بهره جست و اتفاقاً به خوبی هم نتیجه داد و آن توضیح مجدد و مطول پرسش به جای پاسخ به آن است و در نهایت پاسخی کوتاه و گاه دیپلماتیک. در واقع این شیوه یکی از روشهایی است که تحت عنوان «تکنیکهای ضدمصاحبه» به برخی مسئولان آموزش داده میشود (یا برخی هم به طور تجربی آموختهاند!) و به مصاحبهشونده کمک میکند تا زمان را تلف کند و با تعداد کمتری سؤال مواجه شود و همین طور اجازه ایجاد چالش را از مصاحبهکننده بگیرد. در این گونه موارد، این مصاحبهکننده یا مجری برنامه است که باید با هدایت مصاحبه به شیوه بسته، از کلیگویی مصاحبهشونده و اتلاف وقت و در نتیجه بیعلاقگی و بیتوجهی مخاطب جلوگیری کند که متأسفانه رضا رشیدپور در این بخش هم موفق عمل نکرد.
هرچند نمیتوان نقاط قوت این برنامه را نیز نادیده گرفت از جمله تحدید موضوع و مصداقی کردن سؤالات توسط مصاحبهکننده و تأکید و پررنگسازی برخی پاسخهای رئیسجمهور برای ایجاد توجه و توقع.
خلاصه آن که 60 دقیقه گفتوگوی تلویزیونی رضا رشیدپور و حسن روحانی در حالی پایان یافت که رشیدپور به برنامه «حالا خورشید»ش برگشت و خیلی از ما تا 5 دقیقه بعد هنوز از خود میپرسیدیم: «همین؟ تمام شد؟»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اندیشه
info@khorasannews.com
امپراتوری آلمان، مدتها بعد از امپراتوریهای بریتانیا و روسیه در صحنه سیاسی و اقتصادی ایران ظاهر شد. در زمان صفویه و در دوران شاه عباس اول، کوششی برای ایجاد روابط با آلمان به عمل آمد، ولی به نتیجه نرسید. به گزارش مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، درنیمه قرن نوزدهم و در زمان سلطنت ناصرالدینشاه قاجار، روابط سیاسی و اقتصادی ایران و آلمان برقرار شد. ناصرالدین شاه در اولین مسافرت اروپایی خود، در 1873، به آلمان هم سفر کرد و طی 9 روز اقامت خود در آن کشور، با «ویلهلم اول» امپراتور و «بیسمارک» صدر اعظم آلمان، دیدار و گفتو گو کرد. در دهههای پایانی قرن نوزدهم، آلمان به تدریج به عنوان یک امپراتوری مقتدر در افق سیاسی اروپا ظاهر شد و در صحنه سیاست جهانی، نقش عمدهای را ایفا کرد.
نخستین قرارداد ایران و آلمان
ناصرالدینشاه بسیار مایل بود تا با ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی با آلمان، از آن کشور به عنوان حائلی بین دو رقیب بزرگ، یعنی انگلستان و روسیه در ایران استفاده کند. دیدار ناصرالدینشاه از آلمان، باعث انعقاد یک قرارداد بازرگانی و کشتیرانی بین دو کشور شد. این قرارداد که در ژوئن 1873 به امضای دوطرف رسید، اولین پیمان رسمی میان ایران و آلمان محسوب میشود و مبنای مناسبات و روابط اقتصادی دو کشور در آینده بود. 10 سال پس از عقد اولین قرارداد رسمی بین دو کشور، یعنی در 1883، ناصرالدینشاه برای تشکیل ارتش ایران به سبک اروپا از امپراتور آلمان درخواست کرد افسران متخصص آلمانی را به ایران بفرستد. ولی دولت آلمان به این درخواست ناصرالدینشاه توجهی نکرد، زیرا بیسمارک صدراعظم معروف آلمان، به دلیل حفظ دوستی کشورش با روسیه که سخت به آن نیاز داشت و به تصور آنکه چنین ارتشی در ایران ممکن است روزی علیه روسیه به کارگرفته شود، با آن مخالفت و تنها به فرستادن دو افسر بازنشسته ارتش آلمان به ایران اکتفا کرد.
تأسیس نمایندگیهای سیاسی
در سال 1885، پیرو مذاکراتی که صورت گرفت، دو کشور توافق کردند نمایندگیهای سیاسی و اقتصادی خود را در پایتختهای یکدیگر دایر کنند. در همین سال، آلمان نمایندگی سیاسی خود را در ایران به وجود آورد و «ارنست براون شوایگ» را به عنوان اولین فرستاده رسمی و نماینده سیاسی دولت آلمان به ایران اعزام کرد. کمی بعد، «میرزا رضاخان مؤیدالسلطنه گرانمایه» به عنوان اولین وزیرمختار ایران به برلن اعزام شد و «گراف فن برانشوایک» به عنوان وزیر مختار آلمان به تهران آمد. در سال 1888، ویلهلم دوم به جای ویلهلم اول امپراتور آلمان شد. وی دو سال بعد، در 1890، بیسمارک را برکنار کرد و سیاست خصمانهای علیه روسیه در پیش گرفت. «نگاه به شرق» سیاستی است که مورخان از آن به عنوان استراتژی ویلهلم دوم یاد کردهاند.
بازرگانان آلمانی در خلیج فارس
در پی کسب امتیاز راهآهن برلین ـ بغداد توسط بانک آلمان، چند شرکت صادرات و واردات آلمانی در سواحل خلیج فارس شروع به فعالیت کردند که بعضی از آن ها مانند شرکت «ونکهاوس» شعبی در بوشهر و بندر عباس نیز به وجود آوردند. در 1907، شرکتهای کشتیرانی آلمان مبادرت به ایجاد خطوط کشتیرانی میان
خلیج فارس و بنادر آلمان کردند. با این حال، رقابت تنگاتنگ روسیه و انگلستان، مانع از گسترش نفوذ آلمان در ایران و منطقه خلیج فارس بود و کوشش آلمان برای کسب نفوذ در این منطقه، با ظاهر شدن اولین کشتی آلمانی در آب های خلیج فارس در 1907، موجب شد وزیر خارجه انگلستان طی نامهای، دولت آلمان را تهدید کند. به همین دلیل، آلمانیها در سال 1908، در یک موضعگیری سیاسی و رسمی و در 1911، طی قراردادی مکتوب در پوتسدام، حقوق روسها را در پیمان 1907 درباره ایران به رسمیت شناختند.
ایران، آلمان و جنگ جهانی اول
وقتی جنگ جهانی اول در سال 1914 آغاز شد، با آنکه دولت ایران رسماً بیطرفی خود را در جنگ اعلام کرده بود، نظامیان روس از شمال، نظامیان انگلیسی از جنوب و نظامیان عثمانی به بهانه مقابله با روسها، از غرب کشور وارد خاک ایران شدند. در آن زمان، آلمانیها به دلیل اتحاد با عثمانی، فرماندهی نظامیان عثمانی را بر عهده داشتند. دولت و مجلس ایران نیز با آن که اعضای حزب دموکرات، هواخواه آلمان، در آن ها اکثریت را داشت، تعرض هر سه کشور به خاک ایران را مورد انتقاد شدید قرار دادند. در آن زمان، آلمان و عثمانی اصرار داشتند ایران را به صحنه جنگ بکشانند. زیرا با این روش، آنان میتوانستند توازن قوا در ایران را به زیان متفقین به هم بزنند. علاوه بر این، ایران در مسیر نقشههای آلمان و عثمانی به طرف شبهقاره هند قرار داشت. محافل انگلیسی و روسی چنین شایع کردند که طرح ورود نظامیان عثمانی، برنامهریزی آلمان بوده و دولت آلمان سرگرم طراحی یک کودتا به وسیله سیاستمداران طرفدار خود در تهران است. این شایعات به ویژه با توجه به ارتباطهایی که میان فرماندهان سوئدی ژاندارمری ایران با سفارت آلمان در تهران برقرار بود، سبب شد نظامیان روسیه در پاییز 1915، از طریق بندر انزلی وارد ایران شوند و بخشی از آنها تهران را نیز به تصرف خود درآورند.
واسموس و طراحی عملیات جنوب
با این حال، فعالیتهای پنهان آلمانیها در ایران با برخورداری از حمایت بعضی محافل سیاسی کشور ادامه یافت. کنسولگریهای آلمان در شهرهای مختلف ایران، در خدمت طرحهای عملیاتی سفارت آلمان بود. معروفترین عامل آلمان، «واسموس»، کنسول آن کشور در بوشهر بود که به علت روابط صمیمی با سران عشایر جنوب، عملیاتی را در استان فارس علیه انگلیسیها سازمان داد. گروه وی به وسیله سازمان جاسوسی نظامی انگلیسی کشف و سرکوب شد؛ ولی واسموس، از مهلکه گریخت و به کازرون رفت. بیشتر مورخان انگلیسی در آثار خود به تلفات و خساراتی که از ناحیه این تلاشها متوجه نیروهای انگلستان در جنوب ایران شده است، اقرار کردهاند. این اقدامات سبب افزایش محبوبیت و نفوذ آلمان در ایران شد و این محبوبیت در 1917 با تسلیم شدن روسیه بلشویکی در برابر آلمان، افزایش یافت. عهدنامه «برست لیتوفسک»، میان آلمان و روسیه و تلاشی که طرف آلمانی برای گنجاندن تعهد کتبی روسها به خروج فوری از ایران در متن قرارداد از خود نشان داد، بیش از گذشته جایگاه آلمانیها را در بین افکار عمومی تقویت کرد.
به قدرت رسیدن هیتلر
همین که آدولف هیتلر به پیشوایی آلمان رسید، روابط دو کشور وارد مرحله جدیدی شد. آلمانیها تبلیغات وسیعی را درباره مشترک بودن نژاد آریایی دو ملت و یکسان بودن هدفهای ملی دو کشور، در مبارزه با کمونیسم و امپریالیسم آغاز کردند. آنان در سال 1315، رضاخان را تشویق کردند که دستور دهد نام کشورش را در مکاتبات خارجی به جای پرس و پرشیا، ایران، موطن آریاییها، بنامد. در آبان 1314، دکتر یالمار شاخت، وزیر اقتصاد هیتلر، وارد تهران شد و در خلال مذاکرات او با مقامات ایرانی، یک معاهده تجارتی پایاپای مهم، در آذر 1314، بین دو کشور منعقد شد. دولت آلمان در قبال کالاهای صادراتی ایران، از قبیل پنبه، چوب، جو، برنج، چرم، قالی، خشکبار، خاویار، طلا و نقره ، تجهیزات صنعتی و ماشینآلات مختلف وسایل نقلیه موتوری به ایران صادر میکرد؛ صدها تکنیسین، مشاور، معلم و تاجر آلمانی راهی ایران شدند و بسیاری از مناصب مهم و اساسی وزارت خانهها و صنایع دولتی را در زمینههای مالیه، معادن، فلاحت، دارویی و ارتباطات احراز کردند. طی پنج سال، یعنی تا 1319، مبادلات بازرگانی ایران و آلمان با چنان سرعتی افزایش یافت که صادرات آلمان به ایران پنج برابر و آلمان نیز بزرگ ترین خریدار مواد خام صادراتی ایران شد. در سال 1317، خط کشتیرانی مستقیم بین هامبورگ و خرمشهر دایر شد و شرکت هواپیمایی لوفتهانزا نیز، خط هوایی تهران ـ برلین را تأسیس کرد. سپس، یک خط کشتیرانی بین بندر هامبورگ در آلمان و بنادر خلیج فارس، توسط آلمانیها برقرار شد و شرکت آلمانی هانزا، در شهرهای جنوبی ایران مانند اهواز و بوشهر، شعبی دایر کرد. متخصصان، کارشناسان، تکنیسینها، مدیران و کارمندان متعدد آلمانی، در تمام شئون اقتصادی، صنعتی، بازرگانی، کشاورزی، فرهنگی و حتی دوایر و سازمانهای دولتی و ملی ایران، مشغول کار و فعالیت بودند و تلاش فوقالعادهای از سوی هر دو کشور به عمل میآمد تا حجم مبادلات بازرگانی هر چه بیشتر افزایش یابد و روابط فرهنگی و سیاسی ایران و آلمان نیز، توسعه بیشتری پیدا کند. در پایان سال سوم زمامداری هیتلر، یعنی سال 1936، حجم تجارت خارجی ایران و آلمان به 21 درصد و در 1937 به 42 درصد رسید. در 1938، آلمان مقام اول را در تجارت خارجی ایران کسب کرد و در 1941، حدود 50 درصد تجارت خارجی ایران منحصر به آلمانیها بود.
فرجام رضاخان آلمانوفیل!
حسین فردوست در خاطراتش مینویسد: «گرایش رضاخان به آلمان نازی کاملاً واقعیت داشت. از مدتها قبل نزدیکیهای سیاسی بین آن ها ایجاد شده بود و رضاخان با هیتلر و بلندپروازیهای او همدلی داشت. او در اتاقش نقشهای نصب کرده بود و در آن شهرهایی را که توسط آلمانها اشغال میشد، علامتگذاری میکرد. او به من (فردوست) دستور داد که از طریق رادیو، به وسیله سنجاق، پیشرفت لحظه به لحظه جنگ را در نقشه منعکس کنم. در زمان اوج قدرت نازیها در آلمان، به دستور رضاخان یک کابینه جوان به نخستوزیری دکتر متین دفتری (43 ساله) روی کار آمد(آبان 1318). وظیفه این کابینه، نزدیک شدن به آلمان بود. عملاً نیز، روابط تجاری و صنعتی بین ایران و آلمان توسعه یافت و تعداد مهندسین و متخصصین آلمانی در طول جنگ جهانی دوم در ایران زیاد شد و به رده دوم بعد از انگلیسیها رسید.» رضاخان و حکومت آلمانوفیل او نیز، از یکسو از توسعه روابط همه جانبه با آلمان خشنود بودند و از سوی دیگر، پیشرویهای نظامی و فتوحات هیتلر را با دقت و رضایت خاطر دنبال میکردند. فردوست مینویسد:«با پیشرفت آلمانیها در جنگ و نزدیک شدن آن ها به کوههای قفقاز، سمپاتی ولیعهد (محمدرضا) هم به آلمان زیاد شد و رضاخان گهگاه به انگلیسیها ناسزا میگفت؛ ولی در دربار رضاخان که همه عمال انگلیسی بودند، این تحولات از دید لندن پنهان نبود. با شروع شکست آلمان در جبههها، رضاخان دستپاچه شد و منصورالملک(پدر حسنعلی منصور) را که از مهرههای انگلیسی به شمار میرفت، نخستوزیر کرد. او به رضاخان گفت انگلیسیها از وجود مهندسان و متخصصان آلمانی در ایران ناراضیاند و رضاخان بلافاصله بیش از 600 کارشناس آلمانی را ظرف 24 ساعت با کامیون به ترکیه تحویل داد. او تصور میکرد که با این عمل مسئله حل شده و انگلیسیها با بقای او موافقت میکنند، ولی اشتباه میکرد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اقتصاد h.habibi@khorasannews.com
زمین لرزه در کرمانشاه و کرمان رخ داد و خسارات مالی و جانی زیادی به هموطنان مان وارد کرد اما همچنان، زلزله تن زمین را می لرزاند. چند بار هم سراغ شهرهای پرجمعیت کشور مثل کرج و تهران رفته و لرزه به اندام ساختمان ها انداخته است. متاسفانه نگرش به زلزله این است که می آید، می کُشد، خسارت می زند و نابود می کند. چنین دیدگاهی باعث می شود اصولا فکری به حال مشکلات ناشی از زلزله نشود و ترس از خسارت های آن همیشه در مردم وجود داشته باشد. یکی از مواردی که کمتر در کشور زلزله خیز ما به آن توجه می شود «بیمه زلزله» است. شاید خیلی ها بپرسند: مگر بیمه ای هم برای زلزله وجود دارد؟! البته که هست. این بیمه، زیر شاخه بیمه آتش سوزی است که علاوه بر خسارت های آتش سوزی، در قبال صدمات زلزله نیز حداقل 90 درصد خسارت را پرداخت می کند. البته این را هم باید بدانیم که خسارات جانی شامل این نوع بیمه نمی شود و برای آن به بیمه عمر نیاز است. در دخل و خرج امروز، گذری بر شرایط بیمه آتش سوزی و زلزله خواهیم داشت.
بیمه زلزله چیست؟
اول از همه باید بدانید که دنبال بیمه ای جداگانه با عنوان «زلزله» نگردید.
برای این منظور باید بیمه آتش سوزی تهیه کنید. این بیمه ساختمان و اموال شما را در برابر آتش، صاعقه و انفجار ایمن خواهد کرد و برای این که بخواهید محل مد نظر، در برابر خطرات و خسارات احتمالی زلزله هم بیمه باشد، می توانید علاوه بر آن، بیمه زلزله نیز تهیه کنید. بیمه آتش سوزی به طور کلی در سه دسته «مسکونی»، «صنعتی» و «غیر صنعتی» فروخته می شود. دسته نخست، بناهای مسکونی، تاسیسات و اثاثیه منزل را شامل می شود. کارخانه ها در دسته «صنعتی» و واحدهای تجاری، اداری، آموزشی، خدماتی و انبارها در دسته «غیر صنعتی» قرار می گیرند.
آن چه در قیمت بیمه موثر است
برای آن که بتوانیم قیمت بیمه آتش سوزی و زلزله را در بیمه های مختلف با یکدیگر مقایسه کنیم، باید سراغ عواملی برویم که در قیمت آن ها موثرند. مقدار مساحت بنا اولین موردی است که هنگام پر کردن فرم بیمه نامه، با آن مواجه می شوید.
همچنین هزینه لوازمی که می خواهید بیمه کنید در قیمت تاثیرگذار است؛ هر چه لوازم با ارزش تری داشته باشید، قیمت بیمه بالاتر می رود و در عوض پس از حادثه، رقم بیشتری به عنوان خسارت دریافت می کنید. موقعیت جغرافیایی محلی که آن را بیمه می کنید، با توجه به وجود گسل و احتمال وقوع زلزله در آن جا، اهمیت دارد. برای تعیین این مسئله یک «طبقه بندی» وجود دارد که بر اساس آن شهرها را به پنج دسته تقسیم می کند: شهرهایی چون اصفهان و اراک در منطقه 1 (کمترین خطر)، یزد و شهرکرد در منطقه 2، اهواز و مشهد در منطقه 3، شیراز و زاهدان در منطقه 4، تهران و قم و قزوین در پر خطرترین دسته، منطقه 5 ، قرار می گیرند. هر چه منطقه ای که محل مد نظر در آن است خطرناک تر باشد، قیمت بیمه بالاتر می رود. علاوه بر این، نوع سازه و اسکلت محلی که تحت بیمه قرار دارد، ارزیابی می شود. وضعیت سازه ها به چهار دسته تقسیم می شوند: «بتنی یا سوله»، «اسکلت فلزی»، «گلی و آجری» و سازه های مطابق با آیین نامه. از آن جا که زمین ساختمان پس از زلزله قابل استفاده است، فقط هزینه ساخت بنا در قیمت بیمه تاثیر گذار است.
فرایند پسا حادثه
پس از وقوع حادثه، شما به عنوان بیمه گذار باید طی پنج روز، حادثه را گزارش کنید و حداکثر پس از 10 روز از وسایلی که آسیب ندیده اند، مکان جدیدشان و همچنین مبلغ تقریبی خسارت وارد شده، گزارشی به دفتر بیمه بدهید تا پانزده روز پس از حادثه نیز باید فهرست اموالی را که در روز حادثه موجود بود و نیز اموالی را که آسیب ندیده است، به بیمه بفرستید. در طول این مدت تغییری در محل حادثه ایجاد نکنید.
پس از ارسال گزارش، کارشناسانی از طرف شرکت بیمه برای ارزیابی خسارت به محل می آیند و در صورتی که روی مبلغ تخمینی توافق داشته باشید، پول به حسابتان واریز می شود. در غیر این صورت گروهی سه نفره تشکیل می شود که به درخواست تان رسیدگی می کنند. اگر شما هنگام بیمه کردن وسایل تان، ارزش آن ها را کمتر از رقم واقعی شان اعلام کرده باشید، بیمه به همان نسبت به شما خسارت می دهد. این جاست که تفاوت میان بیمه ها مشخص می شود. یک بیمه ممکن است مبلغ کمتری از شما دریافت کند ولی هنگام پرداخت خسارت، نرخ کمتری اعلام کند. به همین ترتیب، برعکس آن نیز ممکن است. همچنین بیمه ها از جنبه زمان و کیفیت پرداخت خسارت هم از یکدیگر متمایز می شوند.
جایگاه بیمه ها در کشور
نخستین و مهم ترین ویژگی که باید برای بیمه در نظر بگیریم، سطح توانگری آن است که هر سال از سوی بیمه مرکزی ارائه می شود. سطح یک، بهترین و سطح چهار، بد ترین حالت توانگری مالی برای یک بیمه است. بیمه های «آسیا»، «البرز»، «پارسیان»، «ما»، «رازی»، «سامان»، «پاسارگاد» و «کارآفرین» در سطح یک هستند و بهترین توانگری را میان دیگر بیمه ها دارند. در سطح بعدی، بیمه «دانا»، «معلم»، «سینا»، «دی» و «آرمان» قرار دارند. بیمه «میهن» نیز در سطح سوم جای می گیرد. جالب تر از همه، سطح چهار است که بیمه «ایران»، یکی از معروف ترین بیمه های کشور، در کنار بیمه های «نوین» و«حافظ» در این رده قرار گرفته اند و بدترین حالت توانگری را دارند! یکی دیگر از ویژگی های بیمه ها که باید مورد توجه قرار گیرد، رتبه بیمه از نظر رضایت مشتری بابت مبلغ دریافتی یا همان خسارت است.
بر اساس آمار پژوهشکده بیمه، بیمه «تعاون» در صدر این فهرست قرار دارد و بیمه های «ایران»، «آسیا»، «دانا»، «رازی»، «معلم»، «ما»، «پارسیان»، «سینا»، «دی» و «پاسارگاد»، به ترتیب در رتبه های بعدی هستند. بیمه ها از نظرزمان پاسخ گویی و پرداخت خسارات هم با یکدیگر متفاوت اند. بیمه «آسیا» سریع ترین زمان پاسخ گویی را دارد و بیمه های «ایران»، «دانا»، «معلم»، «پارسیان» و «رازی» رده های بعدی را به خود اختصاص داده اند.
نقش بیمه در حوادث
کمتر کسی پیدا می شود که جدیدترین آتش سوزی گسترده را به یاد نداشته باشد؛ حادثه آتش سوزی پلاسکو. گفته می شود در آن بنا 560 واحد تجاری و صنفی وجود داشت که همه در اثر آتش سوزی تخریب شدند. از این تعداد، فقط 160 واحد زیر پوشش بیمه آتش سوزی بودند. همه 160 واحد، در مجموع، مبلغ 70 میلیون تومان برای بیمه پول داده بودند. ولی بیمه، 40 میلیارد تومان به آنان خسارت پرداخت کرد. در صورتی که مبلغ خسارت های حادثه پلاسکو رقمی حدود 1600 میلیارد تومان بوده است! مورد دیگری که می توان بررسی کرد، زلزله کرمانشاه و شهرستان سرپل ذهاب است که از میان آن همه تلفات و خانه های حادثه دیده، تنها هزار مورد بیمه زلزله وجود داشته که بیمه 30 میلیارد تومان بابت خسارت پرداخته است.
پس اندازی برای لحظات سخت
حادثه هیچ وقت قابل پیش بینی نیست و ایران یک کشور زلزله خیز است. پس با بیمه کردن محل سکونت یا کار خود، علاوه بر کمک مالی که از سوی بیمه دریافت می کنید، خسارتی را که باید از بودجه کشور برای بازسازی آن صرف شود، از بیمه می گیرید و عملا در مدیریت بحران، نقش بسیار موثری خواهید داشت.
این جا، قیمت بیمه آتش سوزی و زلزله برای یک خانه 100 متری در منطقه 5 جغرافیایی را بررسی می کنیم. این بنا اسکلتش فلزی است و ارزش وسایل خانه حدود 100 میلیون تومان.
با فرض این که هم اکنون هزینه ساخت چنین خانه ای متری یک و نیم میلیون تومان آب بخورد، نرخ بیمه در شرکت های مختلف این گونه خواهد بود:
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تصور کنید چند لحظهای کنار رئیس یا معلمتان ایستادهاید و در حال نوشتن یک نامه اداری، یک خط دیکته و... هستید. بعد از اینکه نوشته را به آنها تقدیم کردید، ممکن است آن ها نتوانند همین چند خط شما را بخوانند و لازم باشد دوباره خودتان برایشان ترجمه کنید چه نوشتهاید؟! یا ممکن است آنقدر زیبا نوشته باشید که اگر همین چند کلمه روی کاغذ شعر یا نثر زیبایی هم باشد طرف مقابل آن را به یادگار و برای خودش نگه دارد. اگر حالت دوم برایتان اتفاق افتاد خوشحال باشید. اگر هم جزو گروه اول هستید به فکر آن بخت برگشتهای باشید که قرار است خط عجیب و غریب شما را بخواند! برای همین لازم است دست به کار شوید و کمی تمرین خوش خطی کنید. امروز چهارم بهمن سالروز درگذشت استاد «حسن هریسی»، خوشنویس معاصر است. به همین بهانه در پرونده امروز زندگی سلام میخواهیم درباره خوش خط شدن بگوییم؛ اینکه چطور باید زیباتر نوشت و اصلا از کجا باید زیبا نوشتن را یاد گرفت، موضوعی است که در پرونده امروز «زندگی سلام» به آن میپردازیم. با ما همراه باشید.
چند کلمه اندر حکایات خوش خطی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این برای بار چندم است که برنامه90، تنها برنامه پرمخاطب رسانه ملی این چنین مسیر برنامه را به سمتی پیش میبرد که دستهای پشت پرده و آلوده در ورزش را رو میکند. تعدادش قطعا از دست همه خارج شده اما خروجی آن بهجز چند مورد نهچندان خاص، در مسیر بیتفاوتی از سوی مسئولان ذیربط به فراموشی سپرده شده است. وجود دلالها در ورزش، ورود به قراردادهای نجومی، منشورهای اخلاقی بازیکنان، مسئله غیرقابل باور قرارداد با بازیکنان بنجل خارجی و از این دست موارد که به تعداد خیلی زیاد در برنامه90 واکاوی شد اما چه اتفاقی افتاد. مسئولی استعفا کرد و یا آن عده که مقصر این تخلفات بودند، مورد مواخذه قرار گرفتند؛ تقریبا هیچ! البته در مواقعی برکناری مدیران تنها راهی بود که بالادستیها اجرا کردند. محمد رویانیان مدیرعامل اسبق پرسپولیس چه پاسخ روشنی در مورد قرارداد ژوزه ارائه داد. نهادهای نظارتی و قضایی دولتی بهطور مشخص چه اقدامی در مورد حدود 7 میلیارد غرامت ژوزه انجام دادند. کدام مدیرعامل لیگ برتری در مورد قراردادهای ترکمنچایی با بازیکنان خارجی مورد مواخذه قرار گرفت؟ در مورد جادوگری و شرطبندی که هر از گاهی به آن پرداخته و رسانهای میشود، آیا متوقف شده و یا حداقل این تخلفات آشکار و پنهان کاهش یافته است؟ مجلس محترم شورای اسلامی که هر ازگاهی از بدهیهای کلان 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس گزارشی تهیه کرده و به اطلاع همه میرساند، چه اقدام موثری انجام داده است؟ دولت هم با پرداختن به گذشتههای خود مقصر را مدیران و دولتهای اسبق اعلام میکند. هیچکدام اینها عادی نیست جز اینکه در نگاه عموم جامعه این تخلفات به یک عادت قابلباور تبدیل شده است. و اما این آخری که در برنامه دوشنبه شب برنامه90 رخ داد، شکل جدیدی از تخلفات فوتبالی در سطح کلان را آشکار کرد. واقعا چه توجیه حقوقی و اخلاقی دارد که باید برای یک تخلف آشکار برنامهریزی شود تا مدیران باشگاه پرسپولیس دروغ هماهنگ بگویند (البته بنابر ادعای مهدی طارمی). این مدیران قبل از هر چیز مسلمان هستند و خوب میدانند بر طبق آموزههای دینیشان دروغ گفتن یعنی چه و چه احادیث و روایاتی در اینخصوص از سوی ائمه معصومان علیهالسلام نقل شده است. این چه دیپلماسی حقوقی است که فیفا را همچون مسیر اداری- حقوقی در فوتبال ایران تصور کنند و به بازیکن اطمینان دهند و بگویند تو بیا و هیچ اتفاقی نمیافتد. چنین مسیر غلطی، زمانی غلطتر میشود که برای حل مشکل، دیپلماسی فوتبالی تا دیپلماسی سیاسی و سران دولت کشیده میشود و از همه بدتر اینکه یکی از مدیران وزارت ورزش در اینستاگرامش از یک اتفاق خوب برای هواداران پرسپولیس خبر میدهد. در عادیترین شرایط، نهادهای نظارتی، مقصر را مورد مواخذه میدهند و مجبورش میکنند که باید غرامت این اشتباه را بپردازد. اما تاکنون چه اقدامی صورت گرفته است؟ حمایت از مدیر یا مدیران متخلف، واقعا تا کجا؟! در این میان شاید عنوان شود پس مهدی طارمی کجای این قصه پر تخلف است. با نگاهی عمیق به ماجرا، در این داستان عجیب فوتبالی، مهدی طارمی هیچ کجایش نیست. اگر آن آدم پولدار با آن وعده واهی و همچنین مدیران وقت، بازیکن را سرجایش مینشاندند و میگفتند باید تاوان اشتباهش را بدهد، نه اینکه کمک به اشتباهش کنند، هرگز این داستان پرتخلف، یک باشگاه بزرگ و هوادارانش را اینچنین اذیت نمیکرد. این مدیران مو سپید واقعا به یک جوان حدود 25ساله چه ارزشهای اخلاقی را آموختند. آنها در این مسیر پرتخلف به این بازیکن یاد دادند چطور میتواند دروغ هماهنگ بگوید و از چه طریقی پول درآورد. عجیب است که این تخلفات اینقدر شفاف در یک برنامه پرمخاطب علنی میشود و مسئولان ذیربط هیچ کاری نمیکنند. حداقل انتظار میرود کسانی که در این رابطه تخلفی مرتکب شدند، از سوی یک نهاد نظارتی و اجرایی حقوقی مورد مواخذه قرار بگیرند و نتیجهاش به اطلاع مردم برسد، نه اینکه با یک برکناری ساده به سادگی از آن عبور کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تولیت آستان قدس رضوی و شهردار مشهد، صبح دیروز در بازدیدی مشترک از بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی، وضعیت این منطقه را بررسی کردند. به گزارش آستان نیوز، حجتالاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی در این بازدید گفت: بلند مرتبه سازی اطراف حرم، به هیچ وجه قابل قبول نیست، آستان قدس، شهرداری و مسئولان مختلف تأکید دارند که بلند مرتبه سازی حتماً باید متوقف شود. وی افزود: اقداماتی در سالهای گذشته برای توسعه خیابانهای اطراف حرم مطهر انجام و بخشی از این اقدامات کامل شده، بخشی از آن نیز ناقص مانده که مشکلاتی را برای زائران و مردم ساکن در این منطقه ایجاد کرده است.
حجت الاسلام والمسلمین رئیسی تصریح کرد: باید ساخت و سازهای اطراف حرم امام رضا(ع) به طور جدی مدیریت شود تا گنبد مطهر همواره نمود خودش را از تمام مشهد داشته باشد. وی با بیان این که بلند مرتبه سازی اطراف حرم، به هیچ وجه قابل قبول نیست، خاطر نشان کرد: آستان قدس، شهرداری و مسئولان مختلف تأکید دارند که بلند مرتبه سازی حتماً باید متوقف شود. وی تصریح کرد: گشایش خیابانهای اطراف حرم مطهر بایستی موجب تسهیل در رفت و آمد زائران و مجاوران شود و این موضوع نیازمند همکاری و هماهنگی همه بخشهاست. همچنین به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شهرداری، تقیزاده شهردار مشهد در این بازدید از همدلی و هماهنگی بسیار مناسب آستان قدس رضوی با مدیریت شهری ابراز خرسندی کرد و گفت: اکنون طرح به سازی بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی به نیمه کار خود رسیده و ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد، برای انجام ۵۰ درصد بقیه این طرح نیز به همافزایی و همدلی بین مسئولان و مردم نیازمندیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد بهبودی نیا- «شخصیت علمی استاد غلامحسین یوسفی امروز مرزها را درنوردیده و تمام جهان نیز دانشگاه فردوسی را به نام غلامحسین یوسفی میشناسند.» به گزارش خراسان، محمدجعفر یاحقی با گفتن این جمله در مراسم بزرگداشت دکتر غلامحسین یوسفی که با حضور بزرگان ادبیات فارسی ازجمله تقی پور نامداریان، نصرا...پورجوادی، غلامرضا ذات علیان و خانواده دکتر یوسفی عصر روز دوشنبه در محل تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی برگزار شد، گفت: «زندگی یا مرگ مهم نیست بلکه مهم این است که زندگی تو چه تأثیری در زندگی دیگران داشته باشد،غلامحسین یوسفی ازجمله افرادی بود که تعداد زیادی از همنسلانش از او به نیکی در عرصه ادبیات فارسی، اخلاق و انسانیت یادمی کنند و این خوشنامی حتی امروز در خارج از مرزهای ایران نیز از زبان افرادی که با ادبیات فارسی مانوس اند، شنیده میشود.»
محمد جعفر یاحقی استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی گفت: «امروز در خارج از ایران، دانشگاه فردوسی را به نام او میشناسند، در فضای خارج از خراسان کتابهای او بین دوستداران ادبیات دستبهدست میشود، هنوز در کوچه و بازار مردم خراسان با سایه او زندگی میکنند و در گروه ادبیات فارسی سالهاست که از نام او خرج میشود.»یاحقی خاطرنشان کرد: «امروز در کتابخانه قطب علمی دانشگاه فردوسی، کتابهای شخصی دکتر یوسفی نگهداری میشود و کتابهایی که روزگاری خط به خط توسط ایشان مطالعه شده و هنوز بوی یوسفی را میدهد، امروز دستبهدست در دانشگاه فردوسی میچرخند و رسالت روشنگری خود را درزمینه ادبیات انجام میدهند و از سویی دیگر، این کتابخانه پذیرای دانشمندان خارج از کشور نیز بوده و هست و با این که سالها از درگذشت وی میگذرد آثار او هنوز نکات جدیدی را برای اهل ادبیات روایت میکند.»
ظرافت دکتر یوسفی، مثالزدنی بود
در ادامه دکتر نصرا... پورجوادی که نامی آشنا در بین استادان حوزه فلسفه و عرفان به شمار میآید، به تصحیحات دکتر یوسفی بر کتابهای مختلف حوزه عرفان اشاره کرد و گفت: «امشب در مراسمی که به یاد استاد یوسفی برگزار میشود، بسیاری از استادان ادبیات حضور دارند که از محضر ایشان استفاده کردهاند، من اگرچه در میان شاگردان این استاد بزرگ ادبیات نبودهام اما از میان کتابهایی که توسط این استاد تصحیح شده از قبیل گلستان، بوستان، قابوسنامه و صوفی نامه استفادههای بسیاری بردم و سالهاست مطالبی که در این کتابها درجشده ذهن مرا به خود مشغول کرده است.»پورجوادی تصریح کرد: «کسانی که متنی قدیمی را تصحیح کردهاند، میدانند تصحیح یک متن از روی یک نسخه، بسیار دشوار و این کاری است که یوسفی بهخوبی از عهده آن در کتاب صوفی نامه برآمده است.»
یوسفی مینوشت تا حس زیباییشناختی خوانندگان خود را حساس کند
دکتر تقی پور نامداریان، نامی که بسیاری از فعالان حوزه ادبیات او را به خستگیناپذیری در دنیای ادبیات میشناسند، در این مراسم به بیان خاطرهای از غلامحسین یوسفی پرداخت و گفت: «در تمامکارهای استاد، نظم و انضباط شگفتانگیزی به چشم میخورد و بنده کمتر کسی را میشناسم که وجدان علمی استاد را در آثارش رعایت کرده باشد. او مینوشت تا تعلیم دهد و حس زیباییشناختی خوانندگان خود را حساس کند و در این راه، گاهی برای این که دریابد، همچون نویسندهای گمنام درباره کاری که انجام می داد، از هرکسی کمک میگرفت و وسواس زیادی در صحت کارش داشت به شکلی که تا نگرانیاش درباره یک نکته رفع نمیشد، به سراغ کار دیگری نمیرفت.»
وی افزود: «بنده بهواسطه حضور ایشان در مشهد، توفیق حضور در کلاسهای ایشان را داشتم و زمانی که ایشان بعد از بازنشستگی به تهران آمدند، توفیق یادگیری از حضور ایشان حاصل شد. مقدمه کتابهایش دقیق بود و کوچکترین ابهامهای متن را برطرف میکرد و مشکلات متن را فرونمینهاد و محال بود کسی در خوانش تصحیحات ایشان و دررسیدن به پاسخ ابهامات سرگردان بماند.»
پور نامداریان تصریح کرد: «میتوان دکتر یوسفی را جزو نخستین مصححانی دانست که تصحیح متون را با شیوه علمی و با فهرستهای لازم باب کردهاند و در تمام آثار ایشان، متانت آشکار بود و برای ایشان مهم این بود که در تصحیح آثار، امانت حفظ شود، از طرفی ذوق پرورده دکتر یوسفی کمک زیادی به تولید آثارش میکرد. زبان او ترکیبی از زبان معیار و ساده معاصر بود.»
در برابر ادبیات جهان بهشدت کنجکاو بود
غلامرضا ذات علیان نیز که خود جزو بزرگان و استادان دانشگاهی است، در این مراسم درباره غلامحسین یوسفی گفت: «یکی از مواردی که جزو خوشبختیهای من بود همنشینی با استاد یوسفی در دوران تدریس در دانشگاه بود. اتاق من دقیقاً روبه روی اتاق ایشان بود و بارها از محضر ایشان نکتههایی را آموختم، چه درزمینه ادبیات و چه درزمینه اخلاق. یکی از موارد رایج در زمان زندگی استاد یوسفی، این بود که وقتی استادی به متون میپرداخت و بررسی ادبی را محدود به ترجمه واژههای دشوار می کرد، ایشان با این نوع تدریس موافق نبودند و بیشتر بهنقد ساختاری متون میپرداختند و در متن عمیق میشدند.»
وی افزود: «برخی مسائلی که ممکن بود از دیدگاه دیگران پوشیده بماند، ازنظر ایشان پراهمیت بود و به آن موضوعات میپرداخت و اینیکی دیگر از نقاط قوت یوسفی نسبت به همعصرانش بود.»
ذات علیان خاطرنشان کرد: «ایشان علاوه بر سعی در شناخت نقاط مبهم ادبیات فارسی، توجه ویژهای به ادبیات اروپا داشتند و در ادبیات اروپایی نیز عمیق می شدند و بهشدت کنجکاو بودند که بدانند در گوشه و کنار جهان درزمینه ادبیات چه میگذرد و بهمحض این که نکته قابلتوجهی میدیدند، از آن برای پیشبرد و پیشرفت کارشان استفاده میکردند.»
پدرم از هیچکس کینهای به دل نمیگرفت
سروش یوسفی، دختر غلامحسین یوسفی به بیان خاطراتی از پدرش پرداخت و گفت: «وجود پدرم همیشه سرشار از عشق به مردم، معلمی، وطن و خراسان بود و همیشه این عشق را در گوش ما زمزمه میکرد و همیشه میگذشت و میبخشید و کینهای در دل نداشت.»
وی خاطرنشان کرد:«همیشه به ما میگفت قدردان محبتهای دیگران باشید حتی اگر بهاندازه سرسوزنی به شما محبت کرده باشند و ما همیشه این گفتار را سرلوحه کارمان قرار دادهایم و پدر یک نمونه کامل اخلاقی برای ما بود».
در پایان این مراسم، دکتر ساکت از استادان دانشگاه فردوسی به سخنرانی درباره شخصیت و مقام علمی دکتر یوسفی پرداخت.
حاشیه مراسم
دکتر ساکت در حاشیه مراسم بزرگداشت استاد غلامحسین یوسفی گفت: «از چند سال پیش ما تصمیم به چاپ کتابی با عنوان روشنای دانشگاه گرفتیم. این کتاب به زندگی و آثار افراد بسیار زبده و معتبر دانشگاه فردوسی میپردازد.»
وی افزود: «تا امروز دو مجموعه از این کتاب منتشرشده و سومین مجموعه نیز به مناسبت نوزدهمین زادروز دکتر یوسفی به ایشان اختصاصیافته است. چندین استاد ادبیات فارسی در این کتاب، درباره شخصیت و آثار ایشان مطالبی را به رشته تحریر درآوردهاند و بخشی از کتاب نیز به مقالات و عکسهای استاد یوسفی اختصاصیافته است.»
پس از سخنرانی دکتر ساکت، همسر غلامحسین یوسفی و تعدادی از استادان حاضر در مراسم، از کتاب روشنای دانشگاه رونمایی کردند. شایان ذکر است پس از رونمایی کتاب، از تندیس غلامحسین یوسفی نیز در این دانشگاه پردهبرداری شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معاون نظارتی بانک مرکزی از تسویه با سپرده گذاران موسسات غیرمجاز تا پایان بهمن خبر داد و گفت که بخشی از 21.5 هزار میلیارد تومان پول جدیدی که برای تسویه حساب با سپرده گذاران، به بازار تزریق و روانه بازار ارز شد باعث تلاطم در این بازار شد. به گزارش فارس، فرشاد حیدری در نشست مشترک مسئولان اقتصادی دولت با اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس اظهارکرد: تا پایان این هفته اطلاعیه بانک مرکزی درباره موسسات مالی غیر مجاز صادر و تا پایان بهمن کار تسویه حساب با همه سپرده گذاران تعاونی های مالی غیر مجاز خاتمه یافته تلقی می شود.وی ضمن تشریح وضعیت تسویه حساب با سپرده گذاران موسسات ثامن الحجج، فرشتگان، افضل، وحدت و البرز و بدر توس، افزود: در همین موضوع مؤسسات اعتباری، 21 هزار و 500 میلیارد تومان پول تازه به اقتصاد تزریق شد که بخشی از آن بهسمت بازار ارز و دلار رفت و موجب افزایش تقاضا شد درحالی که عرضه محدود بود. این اظهارات حیدری در حالی است که رئیس جمهور در گفت وگوی تلویزیونی اخیر خود (دوشنبه 2 بهمن) اعلام کرده بود که تاکنون بانک مرکزی 11.5 هزار میلیارد تومان برای حل مشکل موسسات اعتباری پرداخت کرده است.حیدری با اشاره به برنامه واگذاری داراییهای منجمدشده بانکها، اظهارکرد: در سه سال گذشته 35 هزار میلیارد تومان سهام و املاک بانک ها آزاد شده و امیدواریم تا پایان تیر سال آینده همین میزان واگذاری و فروش انجام شود تا این مبالغ صرف افزایش سرمایه بانکها شود. وی اصلاح کارمزدها را یکی دیگر از برنامههای بانک مرکزی دانست و افزود: در این راه بیش از هزار مورد اصلاح انجام شد اما سازمان حمایت از مصرف کنندگان موضوع را به تعزیرات ارجاع داد که منتظر اعلام نظر این سازمان هستیم.
خبر مرتبط
آشنا: جز روحانی کسی جسارت تعطیلی موسسات غیرمجاز را نداشت
حسامالدین آشنا در رشته توئیتهایی درباره موسسات مالی و اعتباری غیر مجاز نوشت: جز روحانی کسی جربزه و جسارت جمع کردن این بساط کثیف را نداشت. به گزارش ایسنا، متن این توئیتها به شرح زیر است:پشت هر کدام از این موسسات و صندوق ها چنان محکم بوده که تا کارشان به رسوایی نکشید امکان برخورد با آن ها وجود نداشته است؛ وقتی هم که کارشان خراب شد دولت را مجبور کردند از جیب ملت بدهی ها را بپردازد. رئیس یکی از این صندوق ها چه بسا با اسلحه می رفت داخل بانک مرکزی و تهدید می کرد.جز روحانی کسی جربزه و جسارت جمع کردن این بساط کثیف را نداشت. او هزینه مبارزه بی امان با نزولخواران تسبیح به دست و پینه بر پیشانی را میدهد. آن ها مطمئن بودند به خاطر گروگان گرفتن میلیونها سپردهگذار خرد، میتوانند بساط باجگیری خود را حفظ کنند.این یکی از مینگذاریهای اصلی در راه استفاده از منابع مردمی برای توسعه ملی بود. روحانی گفت مرگ یک بار شیون هم یک بار.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نرخ ارز یک روز پس از اظهار نظر رئیس جمهور درباره کاهش التهابات ارزی، آرام گرفت. بر اساس اطلاعات سامانه سنا از میانگین موزون کل کشور، دیروز دلار با یک تومان کاهش به چهار هزار و 541 تومان رسید. در بازار آزاد تهران نیز نرخ دلار با یک تومان افزایش نسبت به روز گذشته، به چهار هزار و 580 تومان رسید. این در حالی بود که در ساعات اولیه شروع به کار بازار، نرخ دلار برای دقایقی، سقف چهار هزار و 640 تومان را لمس کرد اما در ادامه، روندی نزولی داشت و حتی در کمترین رقم، تا چهار هزار و 550 تومان نیز کاهش یافت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بر اساس مطالعات زمین شناسی، خطر وقوع زلزله شدید در مشهد تا سال 2023 محتمل است. آن گونه که دکتر «ناصر حافظی مقدس» عضو کمیته علمی تدقیق گسل های مشهد اعلام می کند، آخرین زلزله شدید در این شهر با بزرگی 6.6 ریشتر در سال1673 میلادی اتفاق افتاده در حالی که بر مبنای داده های آماری زلزله ها، دوره بازگشت چنین زلزله ای در اطراف شهر مشهد کمتر از 350 سال است، به عبارت دیگر از نظر متوسط آماری زلزله مشهد تأخیر داشته است. بر اساس این اظهارات که در پایگاه اطلاع رسانی اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی نیز منتشر شده است، با توجه به بازه 350 سال برای تکرار چنین زلزله ای در مشهد، این احتمال وجود دارد که زلزله ای شدید تا پایان این بازه زمانی یعنی تا سال 2023 میلادی (پنج سال دیگر) در مشهد رخ دهد. اگرچه بارها اعلام شده است وقوع زلزله قابل پیش بینی نیست اما تجربه وقوع زلزله های متعدد در کشور و افزایش آن طی سال های اخیر، زنگ هشدارهای جدی را به صدا در آورده است تا متولیان امر و به تبع آن مردم، بیشتر از گذشته خود را برای مقابله با بحران های این چنینی آماده کنند. اما به راستی شهر مشهد و مسئولان و شهروندان این شهر چقدر برای مواجهه با چنین زلزله ای آمادگی دارند؟
آماده مواجهه نیستیم
باید پذیرفت که کلان شهر مشهد، به هیچ وجه آمادگی مقابله با زلزله شدید را ندارد. مصداق های این ادعا، وضعیت موجود و اتفاقات و بحران هایی است که طی سال های گذشته در این شهر رخ داده است. زلزله 6 ریشتری سفیدسنگ در حوالی مشهد که فروردین ماه امسال رخ داد و در مشهد نیز احساس شد، به خوبی نشان داد که نمی توان روی آمادگی های فعلی برای مواجهه با چنین زلزله ای در شهر مشهد حساب کرد. خروج بی محابای مردم مشهد به دلیل احساس زمین لرزه سفید سنگ، قفل شدن خیابان ها و پمپ بنزین ها، مشکلات اسکان اضطراری، ناآشنایی مردم با نکات ایمنی در هنگام وقوع زلزله و ...، همه و همه بیانگر آن بود که باید برای چنین اتفاقاتی برنامه ریزی کرد. بماند که در کنار این مشکلات، نمی توان برخی مشکلات و کاستی های مشهد را هم نادیده گرفت، کاستی هایی که می توان وضعیت بحرانی بافت های فرسوده در مشهد، کافی نبودن تجهیزات ایمنی و امدادرسانی را مهم ترین آن ها دانست. حالا بر پایه اطلاعاتی که اداره کل راه و شهرسازی استان منتشر کرده است، باید بار نگاه های مقطعی به مواجهه با حوادث را تغییر داد و برای آمادگی کامل در این شرایط بحرانی برنامه ریزی کرد.
ضرورت آمادگی مردم برای مواجهه با زلزله
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی، دکتر «ناصر حافظی مقدس» عضو هیئت علمی دانشکده زمین شناسی دانشگاه فردوسی مشهد، در این باره می گوید: خطر زلزله در مشهد کمتر از تهران نیست و همچنین در دیگر شهرهای بزرگ استان نظیر نیشابور، قوچان، شیروان، خواف، فریمان، تربت حیدریه و... نیز خطر زلزله بالاست از این رو مردم باید در موضوعاتی از جمله تهیه مسکن همان طور که به ظاهر و مبلمان منزل توجه دارند، به مقاوم بودن آن در برابر زلزله هم توجه داشته باشند. وی می افزاید: مردم به آموزش های عمومی اقدامات لازم در برابر زلزله توجه کنند، با مناطق امن ساختمان محل سکونت شان آشنایی داشته باشند و مناطق امن در اطراف منزل و حتی محل کار را شناسایی و اعضای خانواده و فرزندان را درباره این موضوع توجیه کنند.
زلزله مشهد تأخیر داشته است
وی تصریح می کند: آخرین زلزله شدید مشهد با بزرگی 6.6 ریشتر درسال 1673 میلادی اتفاق افتاده در حالی که بر مبنای داده های آماری زلزله ها، دوره بازگشت چنین زلزله ای در اطراف شهر مشهد کمتر از 350 سال است به عبارت دیگر از نظر متوسط آماری زلزله مشهد تأخیر داشته است. عضو کمیته علمی تطبیق گسل های مشهد درباره گسل های اطراف شهر مشهد نیز گفت: در شمال شهر مشهد، گسل های مهمی نظیر خیرآباد و کشف رود و در بخش جنوبی، گسل های جنوب مشهد و سنگ بست و شاندیز قرار دارد که از نظر مطالعات زمین شناسی، توان فعالیت و ایجاد زمین لرزه هایی با بزرگی بیش از 7 ریشتر را دارند.
پیش بینی غیر ممکن است، امکان وقوع وجود دارد
حافظی یادآور می شود: پیش بینی زلزله به این معنی که زمان و بزرگی آن را برای یک منطقه خاص پیش بینی کنیم هم اکنون غیر ممکن است، بنابراین نمی توانیم بیان کنیم در چه زمانی شهر مشهد یا دیگر شهرهای استان تحت تاثیر یک زلزله واقع خواهد شد؛ اما شرایط زمین شناسی و داده های تاریخی نشان می دهد طی چند قرن گذشته، بارها شهرهای استان توسط زلزله ویران شده است و امکان وقوع مجدد چنین زلزله هایی در آینده نیز وجود دارد.
4500 هکتار بافت فرسوده ناایمن در استان
این عضو هیئت علمی دانشگاه درباره برآوردها از خرابی حاصل از یک زلزله متوسط و بزرگ در مشهد و دیگر نقاط استان اظهار می کند: انتظار می رود سازه هایی که براساس آیین نامه 2800 طراحی و اجرا شده اند، در برابر زمین لرزه های متوسط و بزرگ مقاوم باشند. وی ادامه می دهد: خراسان رضوی دارای بیش از 4500 هکتار بافت فرسوده است و بیش از 250 هزار واحد روستایی در برابر زلزله نامقاوم هستند. مشهد در بین کلان شهرها، بیشترین بافت فرسوده شهری را دارد و از این نظر ریسک زلزله در مشهد زیاد است.
65 درصد استان روی خط زلزله
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد می افزاید: نکته ای که مسلم است این که 65 درصد استان خراسان رضوی در پهنه با خطر نسبی زیاد قرار دارد که تمامی شهرهای مهم استان از جمله شهر مشهد را شامل می شود. وی تصریح می کند: تقریبا در مجاورت عمده شهرهای مهم استان نظیر قوچان، کاشمر، نیشابور، چناران، خواف، تربت حیدریه و فریمان گسل های فعالی وجود دارد که در گذشته سبب آسیب و خرابی این شهرها شده است. وی درباره گسل های دیگر مهم استان اظهار کرد: گسل درونه (گسل کویر بزرگ) از مجاورت شهرهای کاشمر و تربت حیدریه، گسل خواف، از نزدیکی شهر خواف و یک گسل نیز از شمال نیشابور عبور می کند. وی درباره افزایش لرزه خیزی در خراسان با توجه به زلزله های اخیر غرب کشور نیز اظهار می کند: اثبات رابطه بین زلزله ها در غرب و شرق کشور غیر ممکن است اما این موضوع که فعالیت لرزه ای در فلات ایران در چند سال گذشته بیشتر شده، اهمیت دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- اردوغان در عفرین به دنبال چیست؟
- برنامه 90 و تخلفاتی که دود می شود
- پرونده کاربردی درباره این که چطور خوش خط بنویسیم
- نگاهی به انواع بیمه زلزله و آتش سوزی
- تعطیلی دولت ترامپ پایان یافت اما...
- مزایای روان شناسانه اعتراض نکردن چهرهها و سازمانها به سریال «لیسانسه ها»
- مروری بر روابط آلمان و ایران در دوره های قاجار و پهلوی اول