تردیدی نیست که مسئله کارت های بازرگانی یک بار مصرف به عنوان یکی از عوامل دخیل در پرونده های قاچاق و فرارمالیاتی است؛ هرچند که مسئولان اتاق بازرگانی به عنوان نهاد صادرکننده این کارت ها معتقدند که سهم این کارت ها در کل کارت هایی که به صورت صحیح و قانونی توسط آنان صادر می شود بسیار اندک است اما همین میزان اندک می تواند آثار ناخوشایندی بر کل اقتصاد برجای بگذارد؛ به ویژه که مسئولان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز از وجود پرونده های تکان دهنده قاچاق و فرارمالیاتی دراین ارتباط خبرمیدهند.ابراهیم زارعی، مدیرکل دفتر برنامه ریزی و نظارت بر فرایندهای گمرکی ،تجاری و اقتصادی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز یکی از این مسئولان است که درگفت وگو با خراسان به پرونده واردات 800 پورشه با کارت بازرگانی یک بار مصرف متعلق به یک پیرزن کپرنشین اشاره می کند و البته می گوید که از این نوع پرونده ها بازهم هست ولی به دلایلی از ذکر آنان معذور است.وی تصویب لایحه اصلاح قانون مالیات های مستقیم برای مسئولیت تضامنی کسانی را که از طریق اجاره کارت بازرگانی دیگران اقدام به فرار مالیاتی می کنند تیرخلاصی بر کارت های اجاره ای می داند و اظهارامیدواری می کند که تلاش ها برای اصلاح ضوابط مرتبط با این مسئله در مجلس و کمیسیون اقتصادی دولت زودتر به نتیجه برسد. وی همچنین راهکارهایی برای حل این مسئله بغرنج دراقتصاد ایران ارائه می کند که در ادامه می خوانید:
ابتدا بگذارید پرسش ها را از این سوال شروع کنم که کارت یک بار مصرف بازرگانی یعنی چه؟ شاید خیلی ها ندانند که چه معنایی دارد؟ اصلا بحث بر سر این موضوع هم هست که آیا وجود دارد؟
-کارت یک بار مصرف یا اجاره ای یک اصطلاح است، ته ماجرا یعنی این که برای یک فردی که واجد شرایط لازم برای دریافت این کارت نیست. مثلا مانند یک پیرزن روستایی به صورت غیرقانونی می روند و با جور کردن سند برایش کارت می گیرند و با کارت این فرد فاقد شرایط لازم، واردات انجام می دهند و مالیات بردرآمد آن را طی سال پرداخت نمی کنند و آخر سال که برای تمدید کارت میخواهند بروند به صورت غیرقانونی تمدید می کنند یا آن کارت را کنار می گذارند و برای فرد جدید کارت میگیرند، این می شود کارت یک بار مصرف.
این مسئله مصداق هم دارد؟
-در اجرای قانون مقررات صادرات و واردات و آیین نامه اجرایی آن، مسئولیت صدور و تمدید کارت بازرگانی بر عهده اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی ایران است و مسئولیت وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز در این پروسه، "تأیید" آن است. با توجه به گزارش های مستند موجود در برخی استان ها کارت های یک بار مصرف صادر شده است. من تا دلتان بخواهد پرونده و مستند دارم ولی نمی توانم آن ها را بیان کنم. ما بعد از کلی پیگیری با اتاق بازرگانی و وزارت صنعت داریم دو کار مهم را پیش می بریم و ان شاء ا... تا 20 روز الی یک ماه آینده این کارها را در کمیسیون اقتصادی دولت تمام می کنیم و براساس آن اصلاح ضوابط انجام می شود و اگر سامانه هوشمندی که برای این امر در حال راه اندازی هستیم نیز راه بیفتد دیگر معضلی به عنوان کارت بازرگانی یک بار مصرف نخواهیم داشت. البته همین هم حدود هفت، هشت سال طول کشیده است تا ضوابط اصلاح شود .
خوب اتفاقا هنوز هم در حد حرف است؟
-نه ، الان حداقلش این است که اصلاح ضوابط درکمیسیون اقتصادی دولت رفته است و دارد بررسی می شود.
با این اصلاح ضوابط چه اتفاقی می خواهد بیفتد؟ بیشتر توضیح می دهید.
- اولا یک رتبه سقف اعتباری برای هر واردکننده درنظر می گیریم ، مثلا برای کسی که اولین بار کارت بازرگانی گرفته است، می گویند که بیش از 200 هزار دلار نمیتوانی واردات کنی و بنابراین نمی تواند چند میلیون دلار جنس بیاورد. سال دوم این رقم افزایش می یابد و سال سوم که دیدیم مالیات را می دهد و تخلف گمرکی ندارد سقف اعتباری افزایش می یابد، الان وقتی که فردی کارت بازرگانی میگیرد هرچقدر که بخواهد می تواند واردات انجام دهد ولی با این ضوابط یک سقف اعتباری برای میزان واردات در نظر گرفته می شود و سپس یک رتبه بندی برای خود کارت انجام می شود که بر اساس یک سری شاخصه هایی فرد بازرگان یک کارت معتبر طلایی یا کارت زرین و سیمین می گیرد و امثال این کارها انجام می شود...
که البته این در قالب استقرار همان سامانه یکپارچه اعتبارسنجی و رتبه بندی هست اما درباره اصلاح صدور و ضوابط آیین نامه کارت بازرگانی چه کاری می خواهید انجام دهید؟
-ما قبلا برای صدور کارت های بازرگانی یک آیین نامه ای داشتیم که با اصلاح این آیین نامه شرایط سختگیرانه تری برای صدور کارت اعمال می شود. از جمله همین موضوع سقف واردات را باید در موضوع اصلاح ضوابط ببینیم...
آیا در کشورهای دیگر هم در فرایند تجارت خارجی کارت بازرگانی وجود دارد؟
-شاید در یکی، دو تا از کشورهای غیر پیشرفته در عرصه تجارت فرامرزی، کارت بازرگانی وجود داشته باشد ولیکن در اکثر کشورهای آسیایی، اروپایی و ... این کارت وجود ندارد. به عنوان نمونه مجوزهای جایگزین کارت بازرگانی در برخی کشورها به شرح زیر است:در انگلستان، تجارت خارجی با کشورهای غیر عضو اتحادیه اروپا، نیازمند دریافت شماره شناسایی و ثبت فعال اقتصادی است. در چین صادرات و واردات کالا بر اساس قانون تجارت خارجی این کشور منوط به ثبت نام در اداره تجارت خارجی تحت نظارت شورای دولتی است. در کشور ترکیه، تجارت خارجی با تأیید اتاق بازرگانی محل تأمین واحد اقتصادی امکان پذیر است که درباره واردات، این مجوز با ارائه شماره مالیاتی از طرف فعال اقتصادی به اتاق بازرگانی صادر می شود.
با توجه به این که اشاره کردید که دراغلب کشورها کارت بازرگانی وجود ندارد،جایگزین آن چیست؟
-یا ثبت نام در اداره بازرگانی است یا کد اقتصادی یا کد فعال اقتصادی یا شناسه مالیاتی است و مشابه این چیزها. البته ساختار تجارت ما با آن ها از زمین تا آسمان فرق دارد. کشورهای دیگر اجازه می دهند که هرجنسی که دلشان بخواهد وارد کشورشان شود ودر گمرک درحد چند ثانیه یا یک دقیقه ترخیص می شود ولی کجا یقه فرد را می گیرند، یقه اش را در گلوگاه مالیاتی و گلوگاه پول شویی می گیرند ما برعکسیم، ما می خواهیم همه کار را در گمرک انجام بدهیم اما مالیات و پول شویی را ول کرده ایم.
شما به عنوان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز که زیر نظر ریاست جمهوری هستید آیا فشاری روی سازمان امور مالیاتی برای شناسایی افرادی که از کارت سوء استفاده می کنند، می آورید، چون کسانی که فرار مالیاتی می کنند، قابل شناسایی هستند، و آن ها از طریق وکالت نامه به کسی که دارند از کارتش سوء استفاده می کنند، وکالت می دهند...
- سازمان مالیاتی کار خوبی دراین زمینه انجام میدهد، مالیات حلقه آخر است، ما بیشترین فشار را باید روی گمرک و وزارت صنعت، معدن و تجارت بیاوریم. ما فرض می گیریم که اتاق بازرگانی بنابر هر دلیلی یک سری کارت بازرگانی برای افراد غیرواجد شرایط صادر می کند، اما دستگاه حاکمیتی و وزارت صنعت طبق قانون تا تایید نکند، کسی نمی تواند از اتاق بازرگانی کارت صادر کند. وزارت صنعت در برخی از استان ها دراین جا کم کاری می کند، سازمان امورمالیاتی لایحه ای را دراین زمینه دارد پیگیری می کند که در کمیسیون اقتصادی دولت مطرح است و اگر مصوب بشود و به مجلس برود، به معنای تیرخلاصی است بر کسانی که از کارت بازرگانی یک بار مصرف استفاده می کنند.
البته این افراد قابل شناسایی هستند، در همین پرونده های فعلی اگر عنایتی بشود مسئله قابل پیگیری است چون وکالت نامه های آن ها مشخص است.
-نه ما شناسایی کرده ایم که یک پیرزن روستایی 800 پورشه وارد کشور کرده است، یعنی به نام او وارد کرده اند، شناسایی اش هم کرده اند، رفته اند دیده اند در یک روستا دریک کپر دارد زندگی می کند، حالا چه کارش کنند.
خوب آن کسی که به او وکالت داده که 800 پورشه وارد کند، معلوم است که چه کسی است.
-خوب طبق قانون برای آن فرد نمی شود هیچ محدودیتی ایجاد کرد.
نمی شود قانون را اصلاح کرد؟
-الان ما داریم قانون را اصلاح می کنیم و گفته ایم آن کسی که دارد وکالت می دهد و وکالت می گیرد، مسئولیت تضامنی دارد در پرداخت مالیات و عوارض گمرکی ، الان صاحب کارت گیر است ولی در اصلاح قانون جدید کسی که از کارت استفاده می کند و کسی که وکالت داده است نیز پایشان گیر است. یک بندی دارد به قانون مالیات های مستقیم اضافه می شود.
مسئولان اتاق بازرگانی معتقدند که عامل اصلی این مسائل وضعیت کسب وکار و مشکلات اقتصاد کشور است و می گویند که البته این تخلفات درصد کمی از کل کارت های بازرگانی صادر شده را فرا می گیرد که عامل اصلی آن به وضعیت اقتصادی کشور بازمی گردد، ازجمله این که اقتصاد سالمی نداریم و رتبه ما درفضای کسب وکار پایین است و اگر سختگیری بیشتری کنیم ممکن است مشکلات فضای کسب و کارمان بیشتر شود و... این ها را چقدر قبول دارید؟
-نه، ما نمی گوییم که کارت صادر نکنند، ما می گوییم برای کسی که کارتجارت انجام می دهد کارت صادر کنید...البته سیاست و نظریات دراتاق یکپارچه نیست، یک سری افراد می گویند که ما موافق حذف کارت بازرگانی هستیم، عده ای می گویند که موافق اصلاح ضوابط هستیم ، یک عده شان می گویند که نباید اصلاح کنیم و شرایط را سختگیرانه کنیم، یک موضع واحد دراتاق ندارند، گاهی اتاق ایران یک چیزی می گوید و اتاق تهران چیزی دیگر .
شما به عنوان یک مسئول در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز آیا موافق حذف کارت بازرگانی هستید؟
-ببینید، درشرایط فعلی به نظر شخصی خودم با توجه به مطالعه تطبیقی که درباره کشورهای دیگر انجام دادم، اگر اصلاح ضوابط براساس رتبه اعتباری و سقف واردات انجام شود و سامانه یکپارچه عملیاتی شود، کارت بازرگانی به درد ما می خورد ولی اگر انجام نشود، کارت بازرگانی هم که نباشد هیچ فرقی نمی کند. یعنی بیشتر منبع درآمد برای اتاق است ولی اگر آن دو، سه اتفاقی که گفتم بیفتد، کارت بازرگانی بماند به نفع ماست، حداقل یک شفاف سازی عملکرد تجاری اتفاق می افتد.
این بحثی که درباره دختر وزیر سابق آموزش و پرورش درگذشته مطرح شد می گویند به دلیل انحراف در استفاده از کارت بازرگانی بوده است، شما اطلاعی دارید.
-درجریان ریز این موضوع نیستم. فقط شنیده بودم که رشته فعالیت کارت بازرگانی شان چیز دیگری بوده ولی با آن پوشاک به نام فردی دیگر وارد کرده است.
کارت مال خود ایشان بوده است یا اجاره ای بوده است؟
-دقیق نمی دانم ولی این مسائل درباره مشکلات مربوط به کارت های بازرگانی بوده است.
برای اجرای برنامه هایی که درباره اصلاح ضوابط صدور کارت های بازرگانی دارید، آیا ضرب الاجلی هم تعیین کرده اید، بالاخره بخشی از این مسئله مربوط به اتاق بازرگانی و دیگر دستگاه ها می شود .
-ما حدود یک ماه پیش این موضوع را پیگیری کردیم والان مجدد در کمیسیون ماده یک موضوع دارد بررسی می شود؛ زمانش دراختیار ما نیست ولی ما با معاون اول رئیس جمهور نامه نگاری کرده ایم که هرچه زودتر ضوابط صدور کارت بازرگانی باید اصلاح شود و آقای جهانگیری هم دستور داده اند، متعاقبا کمیسیون اقتصادی دولت هم دوستان خوبی هستند و پیگیرند و دارند می گویند که زودتر نظر قطعی را بدهید و درکمیسیون ماده یک مطرح و مصوب کنید و برای ما بفرستید...
آیا سوء استفاده از کارت بازرگانی موجب افزایش قاچاق نمی شود؟
-عمدتاً آسیب ها و مفاسد ناشی از صدور کارت بازرگانی یک بار مصرف و برای افراد واجد شرایط لازم، در سه دسته قاچاق از مبادی رسمی، فرار مالیاتی و بدهی های معوق گمرکی ناشی از تخلفات گمرکی طبقه بندی می شود. در اکثر پرونده های کلان قاچاق متشکله توسط ناجا و واجا و گمرک رد پای کارت بازرگانی یک بار مصرف دیده می شود.
ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز چه راهکارهایی برای جلوگیری از اقدامات برخی از سوءاستفاده کنندگان از کارت های بازرگانی در نظر دارد؟
-این ستاد در دو حوزه راهکار و برنامه اجرایی ارائه داده است. یکی در حوزه اصلاح ضوابط صدور و تمدید کارت های بازرگانی که پیش نویس مربوط در کمیسیون ماده یک مقررات صادرات و واردات به تصویب رسیده و هم اکنون در کمیسیون اقتصادی دفتر هیئت دولت مطرح ودرحال رسیدگی است و راهکار دوم اجرای بند (ت) ماده 6 قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز و ماده 4 آیین نامه اجرایی مواد 5 و 6 قانون مزبور مبنی بر استقرار سامانه یکپارچه اعتبارسنجی و رتبه بندی اعتباری کارت های بازرگانی است که مسئولیت طراحی و استقرار این سامانه بر عهده وزارت صنعت، معدن و تجارت گذاشته شده است.
با توجه به وقوع مواردی از فسادهایی نظیر قاچاق و فرار مالیاتی از طریق اجاره کارتهای بازرگانی، آیا تصمیمی برای ممنوعیت اجاره دادن این کارت ها اتخاذ میشود؟
-اساساً با انجام دو راهکار اشاره شده این مفسده بر طرف خواهد شد ولیکن سازمان امور مالیاتی در صدد تنظیم لایحه ای برای الحاق یک تبصره به ماده 274 قانون مالیات های مستقیم است که در صورت تصویب لایحه در دولت و مجلس، چنانچه در امر واردات، مالک واقعی کالا به تشخیص دادستان انتظامی مالیاتی شخصی غیر از دارنده کارت بازرگانی باشد، وی با دارنده کارت بازرگانی درباره پرداخت مالیات و دیگر حقوق و عوارض دولتی و همچنین جریمه های متعلق، مسئولیت تضامنی خواهد داشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلبریتی بازی «عبدی» پیش چشمان وزیر!
پخش فیلم کوتاه بزرگداشت عبدی در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر، واکنشهای جالبی را به همراه داشت. عبدی در این فیلم در کنار همسرش با همان شوخ طبعی همیشگی حرفهایی را به زبان آورد که کمتر در سیمای ملی بیان شده بود. عبدی به نظر میرسد در این فیلم با کنایه به دیگر سلبریتیها میگوید میخواهد با اجازه همسرش چند تا زن دیگر بگیرد تا از جو سلیریتیها عقب نماند! کاربری در این باره نوشت: «آقای عبدی دختران ایرانی الان مثل صد سال پیش در اندرونی نیستن که شما اینطور توهین میکنی بهشون.» و کاربر دیگری نوشت: «برای بزرگداشت عبدی، دهنمکی را دعوت کردن رو سن! قحط الرجاله!؟»
شیرینی حضور و برخی کنایهها!
یکی از تصاویر رئیس جمهور در سفر روز گذشته خود به مناطق زلزلهزده، در روستای گورک شهرستان راور مورد توجه کاربران در فضای مجازی قرار گرفت. در این تصویر رئیس جمهور در کنار 3 کودک لبخند به لب دارد. کاربری درباره این تصویر نوشت: «چه عکس پُر انرژی و پُر امیدی. چقدر خوبه که دیگر مقامات دولتی ما از آقای روحانی یاد بگیرند.» و کاربری هم نوشت: «کاش این لبخندها ژست جلوی دوربین نباشه و واقعا باعث دلگرمی باشه. آقای رئیس جمهور لبخندت که تمام شد کاری برای این مردم زلزلهزده انجام بده.»
شوخی بیمزه و دردسرساز آقای مجری
احسان کرمی، مجری افتتاحیه سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در آیین افتتاحیه شوخی بیمزه و البته دردسرسازی را با حاتمیکیا داشت. او در بخشی از برنامه با فیلم جدید حاتمیکیا شوخی کرد و گفت: «جشنواره امسال «به وقت شام» داره، امیدواریم سالهای دیگه به وقت ناهار و به وقت صبحانه هم داشته باشیم.» شوخی که با واکنش هواداران حاتمیکیا همراه بود: «من نمیدونم کی به این کرمی گفته بانمکه. اون از اجرای روی اعصابش در خندوانه و اینم از بینمکی و توهینش به حاتمیکیا.» و کاربر دیگری نوشت: «اجرای بسیار ضعیفی داشت و اصلا در شان جشنواره نبود. واقعا متاسفم.»
پاکبان پاکِ شهر
تصویر پاکبان پاک شهرداری که برای باز کردن کانال فاضلاب تا کمر در کانال رفته است. تصویری که واکنشهای کاربران در فضای مجازی را در پی داشته است. کاربری در این باره نوشت: «درود به شرفت. الهی من فدای اون قلب پاکت بشم که درس انسانیت رو به همه ماها میدی.» کاربر دیگری هم نوشت: «کاش مسئولان یک ذره حس مسئولیتپذیری ایشونو داشتن.»
قلیانکشی و مصائب سفر عزیزی!
عزیزی در دورهمی هم از مصائب سفرش به تهران برای رسیدن به برنامه دورهمی گفت و هم از قلیانکشی!کاربری در این باره نوشت: «آقای عزیزی شما باید الگوی جوانان باشید، بعد میگویید قلیان میکشید و قلیان کشیدن بازیکنان عیبی ندارد!» و کاربری هم تصریح کرد: «اسطوره فوتبال ما که قلیونی باشه وای به حال بقیه فوتبال!» و کاربری هم در دفاع از عزیزی نوشت: «صراحت عزیزی در بیان واقعیتها خیلی ارزشمنده .»
یادداشتی برای یک گربه دیپلمات!
یادداشت بعیدینژاد، سفیر ایران در لندن در باره گربههای دیپلماتی که در وزارت خارجه انگلیس رفت و آمد میکنند، مورد توجه کاربران در فضای مجازی قرار گرفت. در این یادداشت به «پالمرستون»، گربه دیپلماتی اشاره شده که در توئیتر بیش از 160 هزار دنبال کننده دارد و در وزارت خارجه انگلستان مسئولیت موشگیری را دارد! کاربری در اینباره نوشت: «یادداشت هوشمندانهای بود.» و کاربری نوشت: «گربههای دیپلماتشون هم تو فضای مجازی هستن!» و کاربری یادآور شد: «ما هم تو کشور خودمون گربه دیپلمات داریم؟»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اندیشه
info@khorasannews.com
سازمان سیا که معادل فارسی آن آژانس یا نمایندگی اطلاعات مرکزی است، مهم ترین نهاد اطلاعاتی آمریکا در زمینه جمعآوری اطلاعات و جاسوسی محسوب می شود که بعد از جنگ جهانی دوم و در سال 1946 تأسیس شد.
جایگاه مهم سیا در تحولات دوران جنگ سرد
به گزارش پایگاه موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سیا در دوران جنگ سرد مهم ترین ابزار جاسوسی ایالات متحده در کشورهای جهان سوم و کشورهای حامی بلوک غرب بود و در فعالیتهای مختلف، موضع کشورهای حامی را در زمینه مبارزه با بلوک شرق تقویت میکرد. از این رو، رؤسا و پادشاهان بسیاری از این کشورها، سیا را سازمانی در راستای حمایت از قدرت خود میدانستند. بر همین اساس، محمدرضا پهلوی، بعد از پیروزی انقلاب، سازمان سیا را به فعالیتهای ضدرژیم متهم و بیشترین انتقادات را متوجه آن کرد؛ زیرا بر این باور بود که در صورت حمایت آمریکا و سازمان سیا از او ، انقلاب اسلامی تحقق نمییافت. او با شگفتی و ناراحتی میپرسید مگر با آمریکاییها چه کرده که سیا بر ضد او دست به کار شده است؟
غفلت از سرعت تحولات سیاسی ایران
اما، واقعیت آن است که تصور شاه کاملاً اشتباه و او هم به نوعی گرفتار تئوری توطئه شده بود؛ زیرا سیا نه تنها بر ضد شاه اقدام نکرد، بلکه تا آخرین لحظه به حمایت از او و رژیمش پرداخت و آن چه باعث ناکامی این سازمان در عملکردش شد، ناتوانی آن در پیشبینی انقلاب و تحولات ایران بود که چند دلیل عمده و اساسی داشت: 1- سرعت تحولات سیاسی ایران: دهه پنجاه و به خصوص دو سال نزدیک به انقلاب را میتوان سالهای طلایی مبارزات مردمی و دوران بحران سیاسی رژیم شاه تلقی کرد. اگرچه مخالفتهای مردمی با رژیم شاه، بعد از کودتای 28 مرداد آغاز شد، اما واقعیت آن است که این مبارزات در دهه 50 از شکل و عمق متفاوتی برخوردار بود و روند پرشتابی به خود گرفت. سرعت این تحولات به حدی بود که تا پیش از آن، هیچ یک از سیاستمداران ایرانی یا حتی آمریکایی تغییر شرایط را به این گونه که اتفاق افتاد، تصور نمیکردند. دلیل این ادعا هم جمله معروف کارتر است که ایران را جزیرهای باثبات نامیده بود و تصور نمیکرد روزی آرامش این جزیره به ظاهر آرام، به هم بخورد.
درک نکردن عظمت شخصیت و رهبری امام(ره)
2- نداشتن درک صحیح از واقعیات ایران؛ رهبری و مردم: امام خمینی(ره) با قیام 15 خرداد مبارزه سیاسی را آغاز کرد و در سال 1357 رهبر بلامنازع نهضت بود. در واقع میتوان امام(ره) را در دهه 50، قدرت کاریزمایی دانست که سازمان سیا از درک آن غافل و عاجز مانده بود. امام(ره) با تکیه بر اسلام، موفق به بسیج مردم شد و به عنوان رهبری مذهبی، ضمن انسجام بخشیدن به مبارزات، هدایت مردم و تودهها را به دست گرفت. از سوی دیگر، قدرت مردم و یکپارچگی آنان در مبارزه و مخالفت با رژیم شاه نیز، از چشم سیا به دور ماند. ترنر، رئیس وقت سازمان سیا، بعدها در یک برنامه تلویزیونی اعتراف کرد که این سازمان از قدرت جنبش مخالف شاه شگفتزده شده است. البته در دورهای که بیشتر انقلابها به صورت طبقهای یا مشارکت بخشی از مردم تحقق مییافت، طبیعی بود که سیا نیز از قدرت یکپارچه مردم مبارز غافل شود و قدرت آن را چندان جدی تلقی نکند.
انگاره ناصواب شکست ناپذیری ساواک
3- امیدواری بیش از حد به قدرت شاه و ساواک : میتوان خوش بینی یا امیدواری بیش از حد سازمان سیا به قدرت شاه و ساواک را، عاملی دیگر در اشتباه محاسباتی سازمان سیا دانست. پس از کودتا، زمانی که ارتش، با حمایت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، شاه را به قدرت بازگرداند، شاه حکومت خود را ظالمانهتر کرد. نیروهای مسلح، پلیس مخفی (ساواک، اطلاعات ملی و سازمان امنیت) و وزارت کشور، سعی کردند نظم سیاسی را حفظ و از سرنگونی رژیم توسط گروههای مخالف جلوگیری کنند. به طور کلی، قدرت سیاسی در این دوره، حول محور ارتش و نهادهای امنیتی، درباریان و شخص شاه متمرکز شد و به دنبال آن، بسیاری از مخالفان حکومت و کودتا دستگیر یا مجبور به سکوت شدند. شخص شاه در انتخاب افراد و سیاستهای مورد نظرش، کاملاً مستبدانه رفتار می کرد. مجموع این شرایط، سازمان سیا را به این نتیجه رسانده بود که شاه قادر به سرکوب مخالفان و تسلط بر اوضاع کشور است؛ اما عملاً تمام این محاسبات اشتباه از آب درآمد و سازمان سیا و آمریکا از درک واقعیت عاجز ماندند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ادب و هنر- «لحظه های انقلاب»عنوان کتابی از یک نویسنده گمنام نیست. نویسنده این کتاب را همه می شناسیم، او از آخرین بازماندگان نسل شاگردان جلال آل احمد بود و درست مانند استادش جلال، به سبک خودش زیست و به سبک خودش نوشت. سید محمود گلابدره ای نویسنده «لحظه های انقلاب» است، اثری که به اعتقاد صاحب نظران از نمونه های کم نظیر رمان خاطره در ایران محسوب می شود و در تاریخ نگاری روزهای انقلاب نیز تقریبا بی نظیر است. نویسنده در این اثر، همانند چشمی بینا در میان مردم کوچه و خیابان پایتخت، کوشیده تمام افت و خیزهایی را که دیده است، به ثبت برساند. در واقع کتاب لحظه های انقلاب، برشی است از یک فرهنگ با همه مختصات لازم برای آن، مستندی است مکتوب با منابع گران بهای مردم شناسی که بسیار خواندنی است. این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهایی است که درباره انقلاب نوشته شده است. گلابدرهای نگارش این کتاب را اواخر سال 1359 به اتمام رساند و در آن حوادث و وقایع شهریور تا بهمن 57 را به خوبی و با ذکر جزئیاتی مفید به تصویر کشیده است. وقایع روزهای پایانی حکومت پهلوی در این کتاب با نثری داستانی، توصیف شده و محمود گلابدرهای مشاهدات خود از مبارزات مردمی را در قالب 38 روایت به تصویر کشیده است. روایت گلابدرهای از انقلاب، نکتههایی اساسی دارد که آن را به مفهوم "روایت خُرد" پیوند میدهد. در ادامه بریده هایی از «لحظه های انقلاب» را می خوانیم.
از خورشید تا ایران راهی نبود
* «... مگر می شود باور کرد. به ندیمه فرح، به مدیر یکی از قسمت های کوچک این ماشین بزرگ اداری توهین کرده بودم و مدیرعامل، به کمک مشاور حقوقی، در عرض دو روز اخراجم کرده بودند. حالا می دیدم ارباب کل، شاه، وای شاه! این کسی که تا به حال مستقیم توی دوربین تلویزیون را نگاه نکرده و حتی یک بار به زبان فارسی التماس و خواهش و تمنا نکرده، خم شده و هی خواهش می کند. چی شده؟» (صفحه 35)
* «تا صبح چندبار از خواب پریدم. صبح زود پیمان بیدارم کرد. گفت: «بابا منم میام.» نشستم و دستش را گرفتم و گفتم: «نه بابا، برو بازی کن. باباهای ما که کاری واسه ما نکردن. ما باید بریم، شاید شما نجات پیدا کنین.» راه افتادم. دنبالم آمد.» (صفحه 36)
* «خبرنگار از آن چشمک های آمریکایی می زند و از آن اداهای آمریکایی درمی آورد و می زند به پشتم و می گوید: «شما اطلاعات وسیعی دارید. اجازه می دهید یکی دو کلمه با هم درباره انقلاب و این آتش سوزی حرف بزنیم؟» و اشاره می کند به دوربین چی. حالا من می کشمش کنار. دلم گرفته. افسرده شده ام. با اندوه {به انگلیسی} می گویم: «تمام گزارش هایی که دادی دروغه. نه شهر غارت شده و نه جایی بیخودی سوخته یا به آتش کشیده شده. بیا برو ببین، صد جا بیشتر نشونت می دم که مردم می تونستن شیشه مغازه ها رو بشکنن و غارت کنن، ولی نکردن و فقط بانک ها و جاهایی که بنا به عقیده و ایمانشون، مرکز فساد و متعلق به مزدوران شاه بوده یا خیال می کردن محل تجمع ساواکی ها بوده و همین طور مراکز بزرگ پخش که متعلق به صهیونیست ها بوده، به آتش کشیده شده.» (صفحه های: 42- 43)
* «خیابان ها خلوت نبود؛ ولی کسی شعار نمی داد. همه تند راه می رفتند. انگار باید سر قرار حاضر می شدند. همراه مردم و با مردم راه افتادم. جلوی دانشگاه که رسیدم، دیدم از آن طرف هم می آیند. از بالا، از پایین و رفتم توی دانشگاه. دسته ها به راه بود... نطفه های بحث بسته شده بود. بازار بحث گرم بود. همه جا، جابه جا، کُپه کُپه با هم بحث می کردند. شلوغ بود. کتاب فروش ها داد و بیداد راه انداخته بودند؛ چایی دارچینی ها ریخته بودند؛ ساندویچی ها و کیکی ها داد می زدند: ... کیک بخور قوی شو، سوار پهلوی شو... ساندویچ بختیار کش بخور، برو به جنگ بختیار بی اختیار...
ولوله بود.» (صفحه 220)
* «صبح زود، یک باره چو افتاد آقا این جاست؛ توی مدرسه علوی. دیشب توی اخبار دیده بودم. دیشب تا پاسی از شب گذشته، توی خیابان ها پرسه زده بودم و هی از خودم پرسیده بودم: «آن مسلسل چی ها، آن سربازها، آن افسرها، آن ها که بودند که در فرودگاه، دور آقا می دویدند و بعد بهشت زهرا، هلیکوپتر ارتشی؟»
پیمان گفت: «من هم می خواهم بیایم آقا را ببینم.» از خانه زدم بیرون. خانه خواهرم بودم. پیمان هم آمد. از خورشید تا ایران راهی نبود. وارد خیابان ایران که شدم، دیدم نه، انگار واقعیت دارد. گیتی که تلفن کرده بود، اول باور نکرده بودیم، ولی حالا همه داشتند می رفتند. خیابان پر شده بود. پیمان را قلم دوش کردم. شعار شروع شد: «ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان توایم خمینی.»
جای سرک کشیدن نبود. توان دید من تا حد پشت گردن و موهای سر نفر جلویی بود و این فاصله هم بیشتر از یک وجب نبود. حالا همهمه بود و قیل وقال بود و صلوات بود که پشت صلوات فرستاده می شد. وقتی رسیدیم به حیاط، ناگهان چشمم افتاد به آقا.
آقا آن جا بود. توی قاب پنجره بود. دستش آرام و باوقار حرکت می کرد... مثل ماه شب چهارده بود. آقا مثل کوه دماوند بود... .» (صفحه 371)
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زهرا حاجیان -فناوری فضایی جزو فناوری هایی است که توسعه و پیشرفت آن پس از پیروزی انقلاب اسلامی،تقریبا با رشد 100درصدی مواجه بوده است.پس از پیروزی انقلاب اسلامی ؛ایران برای توسعه فناوری های فضایی فعالیت های جدی را آغاز و موفقیت های چشمگیری نیز کسب کرد . موفقیت هایی که ایران را در زمره پنج قدرت نوظهور فناوری فضا در جهان ودرجایگاه اول منطقه قرار داد .اکنون ایران نهمین کشوری است که توانمندی ساخت وپرتاب ماهواره یا به عبارتی (چرخه کامل فناوری) را در اختیار دارد .ساخت وپرتاب ماهواره های " امید" ؛"رصد" ؛" فجر" ؛"نوید" ؛ "سینا" ؛طی چندسال گذشته ونیز پرتاب کپسول زیستی به فضا تنها نمونه هایی از دستاوردهایی است که دانشمندان ایرانی به آن ها دست یافته اند و دستیابی به آن هانام ایران را در ردیف معدود کشورهای موفق در زمینه دانش فضایی ثبت کرده،اما واقعیت آن است که در سال های اخیر این برنامه ها ودستاوردها دچار رکود شده وبه زعم بسیاری از کارشناسان روند رشد فناوری فضایی در ایران کند شده است.
تاجایی که مقام معظم رهبری نیزمهر سال 95 گزارش های موجود درباره کُند شدن یا توقف طرح های کلان تحقیقاتی درعرصه های مهمی همچون هوافضاوماهواره و برخی زمینه های دیگررا مایه نگرانی خواندندو تأکیدکردند: "مسئولان توجه کامل کنند که این گونه طرح های مهم مطلقاً نباید کُند، نیمه تعطیل یامتوقف شود، زیرا با ایجاد خسارت علمی، دانشمندان جوان را مأیوس می کندو این خطر بسیار بزرگی است."
همزمان با 14 بهمن روز ملی فناوری فضایی که مصادف با دهه فجر انقلاب اسلامی است ،به سراغ معاون سازمان فضایی ایران رفتیم تاضمن مرور دستاورد های ایران در این عرصه ، چالش های پیش روی توسعه این فناوری را نیز بررسی کنیم.
مجتبی سرادقی درگفت و گو با خراسان با اشاره به وضعیت وجایگاه ایران در عرصه فناوری فضایی در سال های پیش از انقلاب می گوید : قبل از پیروزی انقلاب ؛ ایران تقریبا هیچ جایگاه قابل توجهی در عرصه فضایی نداشت بلکه صرفا به صورت خیلی محدود؛استفاده کننده از فناوری بودیم که توسط کشور های دیگرایجادشده بود به طور نمونه ساخت ایستگاه زمینی توسط آمریکایی ها در ایران و به منظور دریافت تصاویر ماهواره ای تنها کاری بود که پیش از انقلاب در زمینه فناوری فضایی در کشور انجام شده بودو همچنین در آن زمان اقدماتی نیز برای ثبت نقاط مداری به نام ایران انجام شده بود که نهایی نشد .
بنابراین فناوری فضایی ایران بعد از انقلاب وخصوصا پس از دوران دفاع مقدس شکل گرفت. به طوری که از دهه هفتاد کار جدی را در زمینه خرید ماهواره و ساخت ماهواره باتوانمندی های داخلی آغاز کردیم تا فناوری فضایی را بومی سازی کنیم و این تلاش ها به طراحی ماهواره هایی مانند سینا ، مصباح وخرید ماهواره زهره منجر شد.این تلاش ها در نهایت منجر به آن شد که اولین ماهواره ایران با نام "امید "در 14 بهمن سال 87 به فضا پرتاب شود که نقطه عطفی برای ایران بود تابه دیگر حوزه های این فناوری از جمله ساخت ماهواره های پیشرفته تر ؛پرتابگرها و طراحی وساخت تجهیزات زمینی نیز ورود کند،براین اساس در سال 90 ماهواره های نوید ورصدنیز پرتاب شدند،سال 92ماهواره تدبیر پرتاب شد ودر سال 93نیز شاهدپرتاب ماهواره فجر بودیم واکنون ماهواره دوستی آماده پرتاب است و ماهواره های دیگری از جمله پیام ؛ ظفر وناهید یک و2 در حال ساخت وآماده سازی برای پرتاب است.
وی ادامه داد:در بحث اکتشافات فضایی نیز براساس اهداف سند توسعه فناوری فضایی، برنامه اعزام موجود زنده ودر نهایت اعزام انسان به مدار زمین با تعریف پروژه های مختلف کلید خورد که موفق به طراحی راکت کاوشگر شدیم وبرای اولین بار نیز در بحث پرتاب موجودات زنده ؛دو میمون فرگام وپیشگام به فضا ارسال شدندکه این پروژه ها باعث شد به فناوری ارسال موجود زنده به ارتفاع بیش ازصد کیلومتری زمین وبازیابی آن دست پیداکنیم و اکنون توسعه این فناوری بایدتا جایی ادامه یابدکه به هدف اعزام انسان به فضابرسیم.
وی درباره رکودوکندی توسعه برنامه های فضایی ایران طی چهار سال اخیر که انتقاد بسیاری از صاحب نظران را برانگیخته است ،می گوید:ما هم این مسئله را می پذیریم که پیشرفت های فضایی ایران چندسالی است کند شده و موارد مختلفی هم زمینه ساز آن بوده ،یکی از این موارد کمبود بودجه ومشکلات اقتصادی است ،دلیل دیگرنیزتغییر ساختارهاست به طوری که با تغییر دولت ساختار فضایی کشور نیز تغییر کردوهمین مسئله باعث کندی کار شد. امااکنون وضعیت رو به بهبود است. وی در ادامه سخنان خود می افزاید :در لایحه بودجه 97 بودجه هیچ یک از برنامه های فضایی حذف نشده است.به گفته وی، هم اکنون دردنیا فقط 12 کشور توانمندی ساخت وپرتاب ماهواره را دارند که ایران نهمین کشور به شمار می رود بنابراین توسعه فناوری فضایی در ایران با شتاب قابل توجهی جلو رفته اما به موازات آن کاربردی سازی این فناوری به خوبی انجام نشده است و در استفاده از فناوری فضایی وضعیت مناسبی نداریم .اهمیت فناوری فضایی صرفا طراحی ، ساخت وپرتاب ماهواره نیست بلکه باید از آن درزمینه های مختلف کشاورزی ،شیلات ،پایش منابع آب ؛ پایش جنگل ها، هواشناسی ودر مواقع زلزله یا سیل استفاده کرد .
وی با اشاره به برنامه های آتی و چشم انداز ترسیم شده برای پیشرفت ایران در عرصه فناوری فضایی می گوید :برنامه ده ساله دوم توسعه فناوری فضایی نهایی شده است وبه زودی برای تصویب و ابلاغ به شورای عالی فضایی می رود . این سند برنامه های فضایی ایران را حول 9 محور از جمله طراحی وساخت ماهواره های سنجشی ،طراحی وساخت ماهواره های مخابراتی ،توسعه اکتشافات فضایی واعزام موجود زنده به فضا و توسعه زیرساخت ها و... تعیین کرده و برای هریک نیز برنامه های مفصلی پیش بینی شده است که در بازه زمانی 10 ساله به عنوان یک تکلیف قانونی بایدمحقق شود .به طور نمونه در بحث اعزام انسان به فضا که یکی از محور های اصلی سنداست،برنامه های توسعه ای را دنبال خواهیم کرد که در این زمینه در آینده خبرهای خوبی در زمینه کاوشگرها اعلام خواهد شد. همچنین یکی دیگر از اهداف مهم سند کار بردی سازی این فناوری است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غلامرضا آذری خاکستر/ خراسان در آستانه سال 1357 شاهدتغییر وتحولاتی بود که هر یک در جریان انقلاب اسلامی در این خطه نقش اساسی داشت. در این سال شاهد وقوع حوادث متعددی بودیم که در بیشتر شهرهای خراسان با راهپیمایی انقلابیون و درگیری با ماموران نظامی همراه بود. تحرکات انقلابی در مشهد به عنوان مرکز خراسان از سال 1342 شروع شد و نقطه عطف آن در سال 1357 بود.
تشییع کافی واعظ شهیر
صبح جمعه 30/4/1357 شیخ احمد کافی به همراه خانواده از قوچان به طرف مشهد در حرکت بود.خودروی او با دو خودرو دیگر تصادف می کند که در پی آن شیخ احمد کافی و فرزند 10 ساله اش و هفت تن دیگر جان خود را از دست می دهند. با انتشار خبر در گذشت کافی، عده زیادی از مردم برای تشییع پیکر وی در بالا خیابان مشهد تجمع می کنند و به جمع تشییع کنندگان می پیوندند. 31 تیرماه 1357 نقطه عطفی در مبارزات مردم مشهد علیه رژیم ستمشاهی بود. در این روز تب اعتراضات تا حدی است که جمعی از طلاب، دانشجویان و مردم درخلال درگیری با نظامیان مجروح می شوند. تشییع مرحوم کافی به راهپیمایی علیه رژیم تبدیل می شود. در جریان درگیری ها ماموران رژیم پهلوی برای متفرق کردن مردم از گاز اشک آور و شلیک گلوله استفاده می کنند. در این روز نیروهای امنیتی به مدرسه نواب حمله ور می شوند و عده ای از طلاب را مجروح می کنند. علمای مشهد و زنان مسلمان خراسان در اعلامیه ها یی جداگانه حمله به طلاب را محکوم می کنند.
تداوم اعتراضات مختلف در شهر مشهد باعث شد فرماندار نظامی با صدور اعلامیه هایی، از اواسط شهریور ماه، در مشهد حکومت نظامی برقرار کند که پس از آن موج اعتصابات کارمندی و کارگران شکل گرفت و نارضایتی های عمومی اغلب به اعتراضات خیابانی ختم می شد.
29 آبان و حمله به حرم مطهر
حرم مطهر به عنوان مکانی امن برای تجمع مبارزان و کانونی برای تجمعات و راهپیمایی های ضد رژیم ستمشاهی بود. ساعت 17 روز 29 آبان 1357 پس از برگزاری مراسم یکی از شهدای حوادث انقلاب در مدرسه عباسقلی خان، تعدادی از شرکت کنندگان این مراسم به صحن مطهر می آیند و اقدام به تظاهرات می کنند. این عمل آنان با عکس العمل تعدادی از عناصر موافق در صحن مطهر مواجه و بین آنان درگیری ایجاد می شود که ماموران انتظامی برای متفرق کردن آن ها از گاز اشک آور و شلیک گلوله استفاده می کنند.
این حادثه عکس العمل و اعتراض آیات عظام و روحانیون را در پی داشت و در مشهد شایع شد که در این حادثه دو نفر کشته شده اند. آیت ا... سید عبدا... شیرازی در محکومیت تعرض ماموران حکومتی به مردم در حرم رضوی اعلامیه ای منتشر کرد. در این اعلامیه تیراندازی به سوی مردم و پرتاب گاز اشک آور توسط نظامی ها در اماکن حرم مطهر محکوم و روز پنجم آذر 1357 تعطیل سراسری اعلام شد.
به دنبال حوادث اواخر آبان در مشهد در تاریخ 3آذر 1357 نماینده ای از تهران به مشهد اعزام شد و نتیجه گزارش خود را چنین اعلام کرد که منزل
آیت ا... شیرازی به صورت یک مرکز تجمع و تبادل نظر درباره مسائل روز و همچنین پایگاه مخالفان حکومت درآمده است.
حادثه حرم مطهر از نگاه رژیم پهلوی آن قدر حائز اهمیت بود که مجبور شد تغییراتی ایجاد کند. مقصران حادثه بازداشت و فرمانده لشکر خراسان و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان برکنار شدند. حضرت امام (ره) طی اعلامیه ای در 3/9/57 برابر با 23 ذی الحجه 1398 ق، ضمن محکوم کردن این حادثه، اطاعت از رژیم را اطاعت از طاغوت و حرام دانستند و به مناسبت حادثه مذکور، روز یک شنبه پنجم آذرماه را عزای عمومی اعلام کردند.
شهرهای خراسان هم به انقلاب پیوستند
در 17 مهرماه 1357 کارمندان دادگستری نیشابور اعتصاب کردند و در 21 مهرماه نیز مردم قوچان مراسم ترحیم چهلمین روز شهدای میدان ژاله را برگزار کردند. در پنجم آبان ماه مردم با یورش به فرمانداری تربت حیدریه یکی از اتاق های آن را به آتش کشیدند. تب اعتراضات علیه رژیم ستمشاهی در نیشابور هم بالا گرفت به طوری که در 11 آبان ماه در تظاهرات مردم درود یک نفر به شهادت می رسد و در قوچان راهپیمایی ها شکل می گیرد. در19 آبان ماه از طرف آیت ا... شیرازی چند نفر از روحانیون به درگز، تربت حیدریه و خواف اعزام شدند تا علیه رژیم پهلوی افشاگری کنند.
موج اعتراضات علیه رژیم طاغوت در اواخر آبان ماه شدت می گیرد. راهپیمایی ها در سبزوار، نیشابور و دیگر شهر ها موجب درگیری مردم با ماموران نظامی و مجروح شدن تعدادی از مردم می شود. در هفتم آذرماه جمع زیادی از مردم مشهد به همراه روحانیون برجسته برای راهپیمایی علیه رژیم پهلوی به قوچان می روند که با عکس العمل طاغوتیان مواجه می شوند.
تغییر استانداران
حوادث سیاسی سال 1357 موجب شد تا شاهد عزل و استعفای سه استاندار در طول 10 ماه باشیم. عبدالعظیم ولیان پس از اصلاحاتی که در ساختار بافت قدیمی مشهد و طرح فلکه انجام داد، با نارضایتی کسبه اطراف حرم مواجه شد. فشارهای سیاسی موجب می شود تا وی در هفتم شهریور1357پس از 1750 روز فعالیت در استانداری خراسان استعفا کند.
شریف امامی دراولین اقدام در تاریخ 7/6/1357سید حسن سراج حجازی سناتور همدان را به عنوان استاندارخراسان ونایب التولیه آستان قدس رضوی به شاه معرفی کرد. ورود وی به مشهد مقارن با اوج مبارزات انقلابیون بود و حوادث مختلفی در شهر مشهد به وقوع می پیوست. او طی نامه ای به کلیه فرمانداران و مسئولان سازمان های اداری استان توصیه کرد دراجرای دستور نخست وزیر که از طریق وزارت کشور ابلاغ شده، مدیران کل و مسئولان اجرایی استان و نیز فرمانداران و بخشداران در شهرستان ها و بخش ها باید همیشه در دسترس مردم باشند به طوری که مراجعه به آن ها برای ارباب رجوع آسان باشد.
مهم ترین اتفاقاتی که در دوره 74 روزه استانداری حسن سراج حجازی درآستان قدس، مشهد و خراسان افتاد و به برکناری وی نیز انجامید، عبارت اند از: برقراری حکومت نظامی، اعتصابات کارمندان و سایر قشرها، تعطیلی مدارس مشهد و راهپیمایی 300 هزار نفر در مشهد و... .
دوشنبه 21آبان 1357ارتشبد قره باغی وزیر کشور رژیم ستمشاهی، سپهبد صادق امیرعزیزی را به استانداری خراسان منصوب کرد.وی 25 آبان ماه به مشهد آمد.
23 آذر
آذرماه 1357 مقارن با ماه محرم بود. در روز تاسوعا و عاشورا راهپیمایی های بزرگی با حضور صنوف مختلف در مشهد برگزار شد. چماقداران و طرفداران طاغوت با حمله به مردم موجب رعب و وحشت شده بودند. سیر اعتصابات به جامعه پزشکی رسیده بود. در 22 آذرماه چماقداران به بیمارستان 17 شهریور (6 بهمن) حمله کردند که این موضوع موجب اعتصاب 72 ساعته پزشکان می شود. در 23 آذرماه چماقداران با حمایت ماموران نظامی به بخش اطفال بیمارستان امام رضا (ع) حمله کردند که موجب وارد آمدن خساراتی به اموال عمومی و زخمی شدن تعدادی از مردم می شود. بازتاب این فاجعه در مشهد موجب می شود تا سیل مردم به همراه علما و روحانیون مشهد به سوی بیمارستان گسیل شوند و به مدت 13 روز در این بیمارستان اعتصاب کنند.
قیام 9دی ماه؛ برگی از تاریخ انقلاب
حادثه خونین نهم دی ماه در حافظه مردم مشهد به عنوان یکی از روزهای مبارزاتی نقش بسته است و همواره به عنوان برگی از تاریخ انقلاب ماندگار خواهد ماند. در آن ایام خیابان بهار گاهی شاهد درگیری مردم با چماقدارها و گاهی نظاره گر به شهادت رسیدن تعدادی از مردم بود. در هشتم دی ماه خبرتحصن واعلام همبستگی برخی از کارمندان استانداری در شهر منتشر شد. روز شنبه 9دی ماه برای حمایت از آن ها مسیر راهپیمایی که همراه با حضور قشرهای مختلف جامعه، علما و روحانیون مبارزبود، از حرم مطهر به سوی خیابان بهار تغییر یافت. در مسیر راهپیمایی به سمت چهارراه لشکر چند تانک و نفربر رژیم طاغوت به سمت مردم هجوم آوردند و تعدادی از مردم را به خاک و خون کشیدند و به شهادت رساندند. در عصر این روز نیز فروشگاه لشکر به آتش کشیده شد.
حوادث خونین 9و 10 دی ماه مشهد موجب خشم مردم شد و استاندار خراسان سپهبد امیر عزیزی استعفا کرد. پس از آن بیشتر شهرها و نقاط مختلف استان خراسان شاهد راهپیمایی ها بود و به مرور ادارات و مراکز دولتی به دست مردم افتاد و پس از سال ها مبارزه، انقلاب شکوهمند اسلامی به پیروزی رسید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رضا مقدسی فعال رسانهای با سابقه کشور صبح دیروز بعد از یک دوره طولانی تحمل بیماری گوارشی، در سن ۵۰ سالگی درگذشت. زندهیاد مقدسی متولد 1346 در شهر مشهد بود که طی 20 سال فعالیت رسانه ای خود علاوه بر روزنامه قدس در بخشهای مختلف تحریریه صدا و سیما، ،دبیری سرویسهای جامعه و سیاسی روزنامه جامجم، قائم مقامی همشهری، مدیرمسئولی روزنامه خبر، مدیرعاملی خبرگزاری مهر و مدیرمسئولی روزنامه بینالمللی تهران تایمز ایفای نقش کرده بود . نوبخت، سخنگوی دولت، سید حسن هاشمی وزیر بهداشت، ، سید عباس صالحی وزیر ارشاد، قالیباف عضو مجمع تشخیص مصلحت ، قاسمی سخنگوی وزارت خارجه ، کیوان خسروی سخنگو و معاون فرهنگ و ارتباطات شورای عالی امنیت ملی، دبیرخانه شورای اطلاعرسانی دولت، مرکز ارتباطات و تبلیغات دفاعی معاونت فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح، معاونت اجتماعی ناجا وبسیاری از فعالان رسانه ای در پیام های جداگانه فقدان این پیش کسوت و مدیر ارشد رسانه ای را تسلیت گفتند.روزنامه خراسان ضایعه درگذشت این فعال رسانه ای را به اهالی رسانه و خانواده وی تسلیت گفته و برای بازماندگان آرزوی صبر دارد.
به گزارش مهر، مراسم تشییع آن مرحوم امروز ( شنبه ۱۴ بهمن ) ساعت 10 صبح از مقابل منزل برگزار و پیکر رضا مقدسی در قطعه نام آوران بهشت زهرا (س) به خاک سپرده می شود. همچنین مراسم ترحیم آن مرحوم روز دوشنبه ( ۱۶ بهمن ماه) از ساعت 18:30 تا ۲۰ در مسجد نور میدان فاطمی و مراسم هفتمین روز درگذشت وی نیز در تاریخ پنج شنبه ۱۹ بهمن در مسجدالرضا (ع) مشهد مقدس از ساعت 14:30 برگزار خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که کمیسیون تلفیق مجلس در آخرین تغییرات لایحه بودجه سال 97 تعداد یارانه بگیران را به 50 میلیون نفر افزایش داده و دولت را هم موظف به شناسایی و حذف پردرآمدها (به جای شناسایی و پرداخت به نیازمندان و حذف دیگران) کرده، رئیس سازمان برنامه و بودجه، گفت: این که فقط گفته شود افراد پردرآمد بدون ساز و کار حذف شوند عملیاتی نیست.
محمدباقر نوبخت در گفت وگو با خبرگزاری خانه ملت، با بیان این که چون مشخص نیست به چه طریق باید دهک های پردرآمد حذف شوند، نحوه حذف دهک های پردرآمد همانند سال 96 می شود، ادامه داد: در سال 96 نیز دولت اجازه داشت یارانه 24 میلیون نفر را قطع کند، اما واقعیت موضوع این است که اگر فرمول نداشته باشیم و بخواهیم بدون روش جیب 80 میلیون نفر را بگردیم و مشاهده کنیم که چه شخصی پول دارد و چه شخصی پول ندارد با سیاست دولت مغایر است.
رئیس سازمان برنامه و بودجه تصریح کرد: اگر مشخصا بدانیم که به چه کسانی باید یارانه پرداخت کنیم، این یارانه پرداخت می شود اما این که فقط گفته شود افراد پردرآمد بدون ساز و کار حذف شوند عملیاتی نیست، به همین دلیل سال آینده پرداخت یارانه ها متفاوت از استمرار امسال نیست و تا کنون مجلس ساز و کار مد نظر برای حذف دهک های پردرآمد را ارائه نکرده است.
نوبخت البته از افزایش هفت هزار میلیارد تومانی منابع یارانه نقدی توسط مجلس استقبال کرد و گفت : این اقدام متناسب و در مسیر خواست دولت بود به همین دلیل ما با این موضوع موافقت کردیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به دنبال درخواست امام جمعه مشهد از استاندار برای بررسی امکان حذف نرده های حائل میان مردم و مسئولان در نماز جمعه روز گذشته این موانع تا حدود دو برابر میزان قبلی به عقب رفت و عملا جایگاه ویژه مسئولان در نماز جمعه حذف شد.رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه خراسان رضوی نیز روز پنج شنبه در گفت و گو با فارس از حذف کارت جایگاه ویژه مسئولان در نماز جمعه مشهد خبرداد و گفت: این موضوع به معنای آزاد شدن حضور عموم مردم در صفهای اول نماز جمعه است.در واقع فاصله بین مردم و مسئولان در نماز جمعه از بین می رود.اگر مسئولان و مدیران دیر به نماز جمعه بیایند، باید در صفوف و صحنها بنشینند چراکه پس از تکمیل ظرفیت رواقها، ورودیها بسته میشود. حجتالاسلام ابراهیم معادی در پاسخ به این پرسش که آیا نردهها بهطور کامل حذف شده است، تصریح کرد: نردهها حذف نشده بلکه عقبرفته است؛ بازرسیهای معمول همچون قبل برقرار است اما این که یک عده خاص، کارت داشته باشند و در جایگاه ویژه بنشینند، منتفی است.ورودی مردم و مسئولان ازاینپس مجزا نیست و مشکل حفاظتی در این زمینه وجود ندارد، این موضوع از روز جمعه اجرا خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حجت الاسلام سید علی خمینی با اشاره به فیلم منتشر شده از جلسه انتخاب رهبر انقلاب پس از فوت امام(ره)، با بیان این که «چقدر می خواستند ایشان (رهبر انقلاب) را تخریب کنند درحالی که عزت از آن خداست» افزود: وقتی در مجلس خبرگان به او (حضرت آیت ا... خامنه ای) ریاست کل جامعه و ولایت کل جامعه را پیشنهاد می کنند، درخواست می کنند و اصرار می کنند، ایشان نه از روی تعارف بلکه از روی صداقت و حقیقتا معلوم است که دنیا را پس می زند، حقیقتا مخالفت می کند. این افتخار ماست.وی افزود: این را مقایسه کنید با حزب های دنیا و ریاست های ظاهری دنیا. ببینید چقدر خرج تبلیغات می کنند و پول می ریزند تا به یک مقام زودگذر دنیایی برسند، اما ما افتخار می کنیم که فردی سردمدار حکومت است و ولی فقیه است که از بن دندان مقام را پس می زند. وی تاکید کرد: البته اسناد این موضوع موجود بود اما امروز به برکت این فیلم بر همه روشن شد.
به گزارش فارس و خبرآنلاین، حجتالاسلام سیدعلی خمینی در مراسم بزرگداشت سی و نهمین سالگرد ورود تاریخی بنیان گذار انقلاب به میهن اسلامی که در مرقد شریف آن بزرگوار برگزار شد، با بیان این که دهه فجر دهه بازخوانی آرمانهای انقلاب است، با اشاره به استقلالطلبی به عنوان یکی از آرمانهای ملت ایران در تحقق انقلاب اسلامی تصریح کرد: در اسناد رژیم پهلوی برخی مسئولان بلند مرتبه اذعان میکنند که خسته شدیم و چقدر باید جلوی آمریکا امتیاز دهیم در حالی که هرچه امتیاز میدهیم سیر نمیشوند. وی ادامه داد: امروز از نظر استقلال خودمان تصمیم میگیریم که از کدام کشور و جریانی دفاع کنیم و امروز شرق و غرب برای ما تصمیم نمیگیرند.
ما احترام به رأی مردم را از شرق و غرب نگرفتیم از شرع خود گرفتیم
وی در ادامه افزود: نباید از آزادی بیان بترسیم، کسی که حجت دارد، از آزادی بیان نمی ترسد، اسلام موید آزادی و آزادگی است، امام فرمودند هیچ کس حق ندارد فردی را از آزادی محروم کند، ما آزادی خود را از اسلام گرفتیم. توجه به رای و نظر مردم بسیار مهم است. امام(ره) رای مردم را میزان و رهبری معظم رای مردم را حق الناس نامیدند، میزان تعبیر بسیار دقیقی است، حق الناس نیز این چنین است، حق مردم است، باید به مردم این حق داده شود، حق الناس یعنی ریشه انتخابات و بازگشت به رای مردم در شرع ماست، ما احترام به رای مردم را از شرق و غرب نگرفتیم، از شرع خود گرفتیم.
افتخار می کنیم فردی در رأس حکومت است که از بن دندان مقام را پس می زند
سید علی خمینی در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: امروز ملت، اسلامی که امام عرضه کرد و اسلامی را که با زمان و مکان معنا و متحول می شود، می خواهد، ولی فقیه عادل با تقوا بر حرکت های دولت و حکومت نظارت دارد، چقدر ولایت فقیه را تخریب کرده و می کنند، این ها ولایت فقیه و نقش ولی فقیه را در انقلاب اسلامی نفهمیدند، ما به وجود ایشان افتخار کرده و معتقدیم پس از امام هیچ شخصی را نداشتیم، که مانند ایشان بتواند جای امام را پر کند، این افتخار ماست و به وجود رهبری بزرگوار افتخار می کنیم.زمانی که در مجلس خبرگان، رهبری را به ایشان واگذار می کنند، نه از باب تعارف که از باب بی اهمیتی قدرت، آن را پس می زنند، این امر را با رقابت های دنیا برای رسیدن به قدرت مقایسه کنید. وی تأکید کرد: ما افتخار میکنیم فردی در راس حکومت است که از بن دندان مقام را پس میزند. سید علی خمینی افزود: امروز به برکت فیلم منتشر شده این امر بر همه روشن شد.
آن چه داغ فقر را دوچندان می کند مسئله تبعیض است
وی در ادامه افزود: مردم فقر را تحمل می کنند، آن چه نمی شود تحمل کرد و داغ فقر را دوچندان می کند، مسئله تبعیض است، این که من ندارم، همسایه هم ندارد و مسئول و رئیس هم ندارد تحمل کردنی است، اما وقتی من می بینم، آقازاده ای زندگی متفاوتی دارد، پذیرفتنی نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- جوانی که پس از مصرف مشروبات الکلی و درگیری با پسر همسایه، دست به سلاح برد تا عشق تیراندازی اش را به رخ دیگران بکشد، این بار در حالی به خطا شلیک کرد که عمویش در تاریکی شب سیبل مقابل شده بود! به گزارش اختصاصی خراسان، ساعت یک بامداد دوم شهریور، صدای وحشتناک شلیک گلوله، خواب اهالی ساکن در بولوار حر مشهد را آشفته کرد. اهالی محل هراسان از منازل بیرون آمدند و در تاریکی شب با پیکر نیمه جان مرد 42 ساله ای روبه رو شدند که گلوله ای شقیقه اش را شکافته بود! چند نفر هراسان به سوی مرد مجروح دویدند و برخی نیز با نیروهای امدادی تماس گرفتند.
در این میان برادرزاده مرد مجروح در حالی که فریاد می زد عمویم تیر خورده است، تا رسیدن خودروی اورژانس در محل ماند و در انتقال او به مرکز درمانی کمک کرد اما دقایقی بعد خبر ناگواری در محل پیچید و مشخص شد که مرد 42 ساله بر اثر شدت عوارض ناشی از اصابت گلوله جان خود را از دست داده است.
گزارش خراسان حاکی است هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که چراغ گردان خودروهای پلیس، نور قرمز رنگ خود را در خیابان حر 90 به گردش درآوردند. بررسی های مقدماتی بیانگر شلیک مرگبار فرد ناشناس در تاریکی شب بود بنابراین ماجرای این جنایت مسلحانه، به بازپرس ویژه قتل عمد مشهد، اطلاع داده شد و بدین ترتیب با حضور قاضی «کاظم میرزایی» در مرکز درمانی و محل شلیک گلوله تحقیقات قضایی در حالی آغاز شد که با دستور تلفنی مقام قضایی، کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز در حر 90 حضور یافتند. بررسی های بازپرس شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، نشان می داد که گلوله از فاصله حدود 10 متری شلیک شده است اما هیچ کس از ماجرای این شلیک مرگبار در تاریکی شب اطلاعی نداشت! حتی نزدیکان مقتول نیز که از این حادثه تلخ در شوک بودند اظهار کردند که «علی-خ» (مقتول) روی پله های مشرف به خیابان نشسته بود که ما با شنیدن صدای شلیک، بیرون آمدیم و با پیکر خون آلود او روبه رو شدیم ولی هیچ کس در خیابان دیده نمی شد!!
بنابراین گزارش، ادامه تحقیقات مقام قضایی در حالی به سپیده دم کشیده شد که رفتار مضطرب یکی از برادران مقتول، ظن بازپرس با تجربه جنایی را برانگیخت و بدین ترتیب بررسی های قضایی به سوی نزدیکان و بستگان مقتول سوق یافت. در این میان غیبت «مسعود» برادرزاده 26 ساله مقتول که تا زمان اعزام مجروح به مرکز درمانی در محل حضور داشت، اولین سرنخ این کلاف پیچیده شد چرا که صحنه حادثه طوری رقم خورده بود که احتمالا ضارب با مقتول آشنایی داشت چرا که او برای نجات خودش از محل نگریخته بود!
بنابراین قاضی در دستوری سری به کارآگاه نجفی (افسر پرونده) از وی خواست شبانه به تحقیق درباره محل اختفای مسعود بپردازد چرا که هیچ کس از او خبری نداشت و گوشی تلفن وی نیز بدون استفاده بود!
هنوز 24 ساعت از ماجرای این جنایت هولناک نگذشته بود که مسعود در تنگناهای اطلاعاتی پلیس آگاهی قرار گرفت و اطرافیان و بستگان وی نیز برای پیدا کردن او بسیج شدند. این گونه بود که بعد از ظهر جمعه سوم شهریور، متهم 26 ساله خود را به پلیس معرفی کرد و راز تیراندازی شبانه را فاش کرد. بنابر گزارش اختصاصی خراسان، این متهم پس از اقاریر مقدماتی در مراحل بازجویی، به دستور قاضی میرزایی به محل وقوع جرم هدایت شد تا مقابل دوربین قوه قضاییه، جزئیات این جنایت هولناک را شرح دهد. متهم این پرونده جنایی پس از معرفی کامل خود گفت: آن شب من و پسر همسایه با یکدیگر مشروب خوردیم! ولی او هنگامی که مست بود شروع به فحاشی و ناسزاگویی کرد. من که از حرف های زشت او عصبانی شده بودم او را روی زمین انداختم و آن قدر کتک زدم که دست خودم نیز درد گرفت و متورم شد. با این وجود از عصبانیت ام کاسته نشد به همین دلیل به خانه رفتم و سلاح کلت را برداشتم تا حساب او را برسم ولی هنگامی که از منزل بیرون آمدم یکی از عموهایم مقابل ام ایستاد و از من خواست اسلحه را کنار بگذارم و این کارها را نکنم! اما من حال خودم را نمی فهمیدم. آن لحظه بود که خشاب سلاح روی زمین افتاد و من درحالی که دوباره آن را جا می زدم گفتم: «دیگر کاری به او ندارم!» در همین حال از منزل بیرون آمدم و عموی دیگرم را دیدم که در تاریکی شب با آن پسر و پدرش صحبت می کند! آن جا بود که آن پسر را هدف گرفتم و شلیک کردم ولی تیرم به خطا رفت و گلوله به سرعمویم اصابت کرد. هراسان به سوی او دویدم و با اورژانس تماس گرفتم. بعد از آن هم با دیدن وضعیت وخیم عمویم، ترسیدم و از محل گریختم!
متهم به قتل با بیان این که از کرده خود بسیار پشیمان است ادامه داد: من عاشق سلاح و تیراندازی بودم و در زمان خدمت سربازی دوست داشتم همواره به میدان تیر بروم و به سوی سیبل ها شلیک کنم! اما کاش این بار هوایی شلیک می کردم یا تیرم به خطا می رفت!...
گزارش خراسان حاکی است: با اعترافات صریح متهم در بازسازی صحنه قتل، این پرونده جنایی به شعبه اظهارنظر ارسال شد و با صدور کیفرخواست از سوی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، به زودی محاکمه وی در یکی از شعبه های دادگاه کیفری یک خراسان رضوی برگزار خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی و تا مدت کوتاهی پس از آن، کمتر کسی به سینمای ایران امید داشت. با توجه به فضایی که انقلاب اسلامی به وجود آورده بود و همچنین شرایطی که سینمای وقت داشت، بسیاری از مردم و اهالی سینما، فکر میکردند احتمالاً پس از انقلاب، سینماها بسته خواهد شد و تا سالها بعد، دیگر چیزی به نام «سینمای ایران» وجود نخواهد داشت. با وجود این، فتوای تاریخی حضرت امام(ره) مبنی بر آن که انقلاب اسلامی با سینما مخالف نیست، بلکه با فحشا مخالف است، حکم به ادامه حیات سینمای ایران داد؛ منتها با مختصات ایرانِ اسلامی، نه ایرانِ شاهنشاهی. پرونده امروز، دقیقاً همین تفاوت ماهیت سینمای ایران، پیش و پس از انقلاب اسلامی را هدف گرفته است و در چهار محور، به بررسی این موضوع میپردازد که سینمای ایران، چه بود؟ و چه شد؟
محتوا، دغدغه و نقد
1- پیش از انقلاب، ژانر غالب سینمای ایران، «فیلمفارسی» بود؛ آثاری که سینماها را به تسخیر درآورده و همگی شبیه هم بودند. منطق داستانی ضعیف، کمدی سخیف، شخصیتهای سردستی و پرداختنشده و البته، رقصوآواز فراوان، اصلیترین مؤلفههای این ژانر است که به طور ثابت تقریباً در همه فیلمفارسیها یافت میشوند. ابتذال موجود در این آثار، از همان طرح پوستر فیلم با تصاویر زنان نیمهبرهنه، شروع میشد و تا پلانهایی پرتعداد در طول اثر، ادامه مییافت. تولیدکنندگان این آثار هم در صنعت پول ساز سینمای ایران، با هزینه پایین، آثاری پرشمار میساختند، تندتند اکران میکردند و به سراغ بعدی میرفتند. در این سینما، به وضوح، برای مفاهیم عمیق، روایتهای پیچیده، پرداختهای هنرمندانه، شخصیتپردازیهای تأملبرانگیز و حتی روایتهای ساده و منطقی جایی نبود. سازندگان فیلمفارسی هم مفاهیمی برای روایت نداشتند و تنها از الگوهای ثابت استفاده میکردند تا به سود خود برسند. ویژگی دیگر سینمای آن دوران، بیتوجهی به ناهنجاریهای جامعه بود. غالب فیلم سازان این جریان، دغدغههای اجتماعی-سیاسی نداشتند و تنها به کسب سود فکر میکردند.
2- در مقابل، در سالهای آغازین انقلاب اسلامی، با تأسیس نهادهایی چون حوزه هنری، بخش سمعی بصری کمیته انقلاب، واحد فرهنگی بنیاد مستضعفان و بنیاد سینمایی فارابی، تلاشها برای تغییر محتوای فیلمهای سینمایی ایرانی آغاز شد. اگرچه این نهادها در پرورش فیلم سازان نسل اول انقلاب عملکرد مناسبی داشتند و سعی میکردند بودجههای دولتی را به سمت آثار آنان هدایت کنند، اما نمیتوان از نقش فضای انقلابی وقت جامعه، در سربرآوردن غول هایی چون ابراهیم حاتمیکیا، رسول ملاقلیپور، رخشان بنیاعتماد، کمال تبریزی، کیانوش عیاری، کیومرث پوراحمد و رسول صدرعاملی گذشت. فیلم سازان نسل اول انقلاب که در فضای انقلاب تنفس کرده بودند، برخلاف فیلم سازان پیش از انقلاب، دغدغهمند بودند و به مسائل جامعه، توجه داشتند. شاهد مثال آن نیز، فیلمهای پرتعدادی است که این کارگردانان، با موضوع دفاع مقدس و سوژههای مرتبط با آن ساختند.
3- دغدغه و حساسیت درباره مسائل جامعه، در طول سالهای متمادی، همچنان یکی از نقاط مثبت سینمای پس از انقلاب، نسبت به گذشته بوده است. در سالهای پس از انقلاب، فیلم سازان به مصلحان اجتماعی تبدیل شدهاند و از پوران درخشنده گرفته تا اصغر فرهادی، برای رفع ناهنجاریهای جامعه خود تلاش میکنند. این دغدغهها، گاه به آثاری مانند «درباره الی» انجامیده است که با قبیح دانستن عمل دروغگویی، تا کسب جوایز معتبر سینمای جهان پیش میرود؛ گاهی مانند «خط ویژه» در نقد آقازادگی و رانت خواری، به اقبال عمومی میرسند و چند میلیاردی میشوند؛ گاهی مانند «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» با خط شکنی در موضوعات حساسیتبرانگیز، راه را برای شکستن و بیان تابوها، باز میکنند و گاهی نیز مانند «سنتوری» معضل اجتماعی مهمی چون اعتیاد را هدف میگیرند. در مجموع، انقلاب توانست توجه فیلم سازان را به مسائل جامعه برانگیزد و نقدهای آنها را در جهت اصلاح ناهنجاریها به کار بگیرد، در حالی که در سینمای پیش از انقلاب، از این دغدغهها خبری نبود.
4- در میان این بحث، باید توجه کرد حتی آثاری که این روزها در سینمای اجتماعی ایران، به نام فیلمهای تلخ شناخته میشوند، به دلیل همان دغدغهای که گفته شد، به آثار سینمای پیش از انقلاب، ارجحیت دارند. اگرچه میتوان انتقاد از تلخی بیش از حد فیلمهای سینمایی ایرانی سالهای اخیر را وارد دانست، به هر حال سینمای منتقد و مصلح، به سینمای بیدغدغه و پر از رقصوآواز برتری دارد. در سالهای دهه 90، فیلمهای بسیاری مانند «برف روی کاجها»، «لانتوری»، «ابد و یک روز» و «قصهها» متهم به سیاهنمایی و تلخی زیاد شدهاند، اما اگر در مقام مقایسه این آثار با فیلمفارسیهای پیش از انقلاب بربیاییم، چه از لحاظ فرم هنری و چه محتوای نقادانه، میتوان رأی به برتری مطلق فیلمهای اجتماعی دهه اخیر داد.
5- پس از انقلاب، دغدغه برخی فیلم سازان ایرانی حتی از مرزهای کشورمان نیز فراتر رفت و به دیگر نقاط دنیا رسید. ساخت فیلمهای سینمایی درباره جنگ بوسنی («خاکستر سبز» حاتمیکیا)، داعش («امپراتور جهنم» شیخطادی) یا حتی مسائل سومالی («فرزند چهارم» وحید موساییان) نشانهای از این دغدغه جهانی است که نشان داد مسائل انسانی ملل مختلف، اگرچه کم، اما در سینمای ایران جا دارند.
6- با این حال، به طور قطع یکی از ضعفهای سینمای پس از انقلاب، بازگشت فیلمفارسی به انحای مختلف بود. در دهه 70، فیلمهای دخترپسری با ستارههایی چون بهرام رادان، مهناز افشار و محمدرضا گلزار، قدم در راه سابق گذاشتند و فیلمهایی بعضاً مشابه فیلمفارسیهای پیش از انقلاب، با حذف رقصوآواز ساخته شد. با فرونشستن این موج در اواخر دهه 70، از اواخر دهه 80، کمدیهای سخیف و سردستی به سینمای ایران راه یافتند و این بار، در برخی موارد، حتی رقصوآواز را هم اضافه کردند. این فیلمها که هر سال بیشتر به سوددهی میرسند و پرشمارتر میشوند، بیش از هرچیز موفقیت خود را مدیون شوخیهایی ایهامآمیز هستند که پهلو به مسائل جنسی میزنند. فقط امسال حداقل 5 فیلم «گشت 2»، «نهنگ عنبر 2»، «اکسیدان»، «خالتور» و «عشقولانس» با همین نگاه ساخته و پرفروش شدهاند.
جایگاه زنان
1- از مشخصترین تفاوتهای سینمای پیش و پس از انقلاب، وضعیت زنان سینماگر ایرانی است. در دوران رژیم پهلوی، برخلاف ادعایی که در رسانههای این رژیم تبلیغ میشد، زنان تقریباً هیچ نقش مهم و مؤثری نداشتند. با نگاهی اجمالی به تاریخ سینمای پیش از انقلاب، میتوان دریافت اگرچه در آن دوران، ستارههای زن زیادی حضور داشتهاند، اما عموماً نقشهایی تزیینی را در فیلم به عهده میگرفتند و در کارنامه آنان، از نقشهایی متفاوت و چالش برانگیز (که مورد علاقه بازیگران است) خبری نیست. در ژانر غالب سینمای آن زمان (که به «فیلمفارسی» مشهور شده) کمتر فیلمی را میتوان یافت که نقش اصلی آن را یک بازیگر زن ایفا کرده باشد. با وجود این اتفاقاً همه این ستارهها، روی جلد مجلات زرد آن دوران، جایگاه محکمی داشتند! کسانی که پیش از انقلاب، مخاطب پیگیر سینما بودهاند، میدانند ستارههای زن سینمای آن دوران بیشتر نقشی اغواگرانه داشتند و حضورشان بیشتر عروسکگونه بود تا هنرمندانه. بر همین اساس، خوانندهها یا رقاصهایی که از جذابیت ظاهری برخوردار بودند، به راحتی میتوانستند وارد عرصه بازیگری شوند.
2- علاوه بر آن، در سالهای پیش از انقلاب، به سختی میتوان بانوانی را یافت که به عنوان کارگردان یک فیلم سینمایی، رهبری گروه تولید فیلم را به عهده گرفته باشند. شهلا ریاحی تقریباً تنها کارگردان زن تاریخ سینمای پیش از انقلاب اسلامی بود که آن هم تنها در یک فیلم، این مسئولیت را عهدهدار شده بود. با این حال، در همان سالهای اول پس از پیروزی انقلاب، پنج فیلم ساز شاخص تاریخ سینمای ایران پا به عرصه کارگردانی گذاشتند. پوران درخشنده، مرضیه برومند، تهمینه میلانی، رخشان بنیاعتماد و فریال بهزاد نامهایی هستند که به گواه آثاری که خلق کردهاند، جایگاهی تثبیتشده در میان فیلم سازان ایرانی دارند. این پنج نفر هنوز هم در عرصه سینمای ایران فعالاند و حالا باید با نامهایی چون نرگس آبیار، تینا پاکروان و آیدا پناهنده رقابت کنند که در سالهای اخیر، وارد عرصه کارگردانی شدهاند.
ژانر اختصاصی سینمای ایران
1- با حمله رژیم بعث عراق به ایران در همان سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای ایران که نوپا هم بود، بلافاصله به جنگ واکنش نشان داد. نهادهای دولتی سینمایی نیز بیشتر بودجهها را به سمت سینمای دفاع مقدس هدایت کردند و فیلمهای زیادی در این زمینه ساخته شد. با این حال، تا پایان دفاع مقدس، غالب فیلمهای جنگی، حالتی تبلیغاتی داشتند و از کیفیت هنری بالایی برخوردار نبودند. شخصیتهای منفی آنها که نظامیان بعثی بودند، پرداختی به شدت اغراقشده داشتند و بینهایت احمق و بیفکر دیده میشدند. در مقابل آنها هم، رزمندههای ایرانی قرار داشتند که همگی «رمبو» بودند! در برخی از این فیلمها گاهی دیده میشد که یک رزمنده ایرانی، با یک خشاب گلوله، 100 نفر از نظامیان بعثی را میکشت و جلو میرفت! اتفاقی که با واقعیت، در تضاد جدی بود. با این حال، برخی کارشناسان معتقدند در آن دوره زمانی، چنین فیلمهایی لازم بود و خیلی نمیتوان به پروپاگاندای آشکار آنها خرده گرفت.
2- از اواخر دهه 60، موج جدیدی از فیلمهای دفاع مقدسی، با شاکلههای فرمی قابل قبول به روی پرده سینماها رفت. به جز فیلم کالت «باشو غریبه کوچک» که چند سال توقیف بود، «دیدهبان» ابراهیم حاتمیکیا و «عبور» کمال تبریزی پرچمدار این فیلمها بودند. این روند بعدها به خلق شاهکارهایی مانند «از کرخه تا راین» و «آژانس شیشهای» از حاتمیکیا، «هیوا»ی ملاقلیپور و «گیلانه» بنیاعتماد منجر شد و با وجود برخی مخالفتها که خواستار پایان تولید فیلمهای دفاع مقدسی پس از جنگ بودند، تا امروز هم با آثاری چون «ایستاده در غبار» و «شیار 143» ادامه دارد.
3- سینمای دفاع مقدس را میتوان ژانر اختصاصی سینمای ایران دانست؛ تنها ژانر صد درصد بومی سینمای ایران که ویژگیهای خاص خود را دارد و فیلمهایی که با قواعد این ژانر ساخته شوند، شبیه به فیلمهای جنگی هیچ کشوری نیستند. دلیل این تفاوت را هم باید تفاوت ماهوی دفاع مقدس با جنگهایی مثل جنگ ویتنام یا جنگهای جهانی دانست. با وجودی که رویکرد ضداستعماری در برخی فیلمهای آمریکایی مرتبط با جنگ ویتنام دیده میشود، وجوه معنوی دفاع مقدس که آن را از همه جنگها متمایز میکند، فیلمهای ژانر دفاع مقدس را در سینمای جهان، منحصربهفرد کرده است. این ژانر اگرچه مستقیماً در اثر وقوع جنگ تحمیلی به وجود آمد، اما از چند جهت، معلول انقلاب اسلامی نیز است. از طرفی فیلم سازان نسل اول انقلاب، در اثر وقوع انقلاب اسلامی بود که به عرصه فیلم سازی وارد شدند و بعد به سمت سینمای دفاع مقدس کشیده شدند و از طرف دیگر، اصل حمله نظامی صدام، واکنشی به وقوع انقلاب اسلامی بود. سینمای ایران نیز از جنگ تأثیر پذیرفت و به خاطر ماهیتی که در سالهای ابتدای انقلاب پیدا کرده بود، ژانر سینمای دفاع مقدس به وجود آمد.
دو مشکل مهم سینمای ایران
1- با وجود همه تأثیرات مثبت انقلاب اسلامی بر سینمای ایران، نمیتوان منکر نقاط ضعف سینمای امروز ایران شد. امروز احتمالاً مهم ترین مشکل سینمای کشور، بیشتر از هرچیز، شمار پایین مخاطبان آن است. در دهه 60 فیلمهایی چون «کانی مانگا» با شش میلیون، «اجارهنشینها» با 4.5 میلیون و «عقابها» با 9 میلیون، پرمخاطبترین فیلمهای سینمای ایران بودهاند و کممخاطبترین فیلمها، حداقل 500 هزار بیننده داشتند. اما پرمخاطبترین فیلمهای دهه 90، با وجودی که جمعیت کشور چند برابر شده، نهایتاً دو میلیون نفر بیننده هم ندارند. مضاف بر آن که این روزها فیلمها با فقط 100 هزار نفر بیننده، میتوانند میلیاردی شوند. نکاتی که گفته شد، نشان میدهد که سینمای ایران از نظر تعداد مخاطب، وضعیت خوبی ندارد. مدتهاست که مخاطبان عام سینما، از سالنها قهر کردهاند و با وجود کیفیتهای هنری و سینمایی آثار، برای تماشای فیلم به سینما نمیروند.
2- به باور بسیاری از کارشناسان سینما، یکی از راههای احتمالی حل این مشکل، پایین آوردن نرخ بلیت 10 هزار تومانی سینماست. با این روش، مخاطبان عام سینما به سالنها برخواهند گشت و دوباره صنعت سینمای ایران رونق خواهد گرفت.از طرف دیگر، برخی محدودیتها که در عرصههای دیگر رسانهها مانند برنامههای تلویزیون وجود دارد، باعث شده است که عبور برخی فیلمهای سینمایی از خط قرمزها، برای مخاطب جذاب باشد و فیلمهای ساختارشکن، حتی اگر از کیفیت فرمی قابل قبولی نیز برخوردار نباشند، فروش مناسبی داشته باشند. به همین دلیل است که در جدول فروش سالهای اخیر سینمای ایران، غلبه مطلق با فیلمهای کمدی است؛ آن هم کمدیهایی که برخی هیچ جای دفاعی ندارند و تنها با استفاده از شوخیهای جنسی، مخاطب را به سینما میکشانند. این فیلمها از طرفی سطح سلیقه مخاطب را پایین میآورند و از طرفی، باعث دور شدن هرچه بیشتر خانوادهها از فضای سالنهای سینما میشوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.