- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در واپسین سال های دهه 40 خورشیدی، گفتمان دینی در ایران، در معرض تهدیدهای گوناگون به نظر می رسید.پس از کودتای 28 مرداد 1332 و سرکوب قیام خونین 15 خرداد 1342، رژیم پهلوی که خود را در عرصه سیاست داخلی، بلامنازع می دانست، به تغییرات فرهنگی گسترده ای دست زد که هدف غایی آن، رسوخ فرهنگ و سبک زندگی غربی در تار و پود زندگی ایرانیان بود. سیدحسن تقی زاده که در دوره ای، ریاست مجلس سنا را برعهده داشت، آشکارا تصریح می کرد که برای پیشرفت باید سراپا فرنگی شویم. عمق این غربزدگی را شاید بتوان به گفته دکتر عباس میلانی، مورخ معاصر، در مکالمه ای یافت که بین شاه و امیرعباس هویدا ،پس از اعدام حسنعلی منصور، رد و بدل شد. این دو ،که از فقدان منصور بسیار غمزده بودند، در گفت وگویی نه به زبان فارسی ،بلکه به زبان فرانسه، به غمگساری پرداختند؛ امری که نشان می دهد در خصوصی ترین مناسبات دربار پهلوی نیز فرهنگ غربی تا چه حد غلبه یافته بود. با این وصف، کاملا طبیعی بود که میان رژیم و فرهنگ دینی نهادینه شده در ایران، ستیز و چالشی آشتی ناپذیر آغاز شود. رژیم در این راستا،می کوشید با تاکید بر ضرورت همزمانی غرب گرایی فرهنگی با مدرنیزاسیون صنعتی، نظرات اقشار عمدتا تحصیل کرده را به سمت و سوی موافقت با سیاست های فرهنگی خود جلب کند.اما این تنها رژیم پهلوی نبود که پنجه در پنجه اندیشه دینی در ایران افکنده بود. طی این سال ها ،حزب توده توانسته بود با تبلیغ ماتریالیسم دیالکتیک، فلسفه تاریخ و نیز گفتمان جامعه بی طبقه، دل از طیف وسیعی از جوانان و روشنفکران ایرانی برباید. سران حزب توده و گروندگان به آن که به تاسی از مارکس و انگلس، دین را افیون توده ها به شمار می آوردند، تصور می کردند که فرهنگ دینی جامعه ایران، مانع تحقق آرمان های به ظاهر برابری جویانه و عدالت خواهانه آن هاست. بر این پایه، حزب توده نیز همچون رژیم پهلوی، به عقب راندن و به حاشیه نشاندن تفکر دینی اقدام کرد. فعالیت های حزب توده گرچه پس از کشف سازمان مخفی افسران این حزب، به نشیب افتاد، اما تقابل با شاه دست نشانده امپریالیسم، به محبوبیت حزب نزد برخی توده ها و نخبگان دامن زد و راه را برای گسترش تفکرات مارکسیستی هموار کرد؛ تفکراتی که از بیخ و بن با آموزه ها و فرهنگ اسلامی در ستیز و رویارویی بود.
دفاع درون دینی، دفاع برون دینی
با فراگیر شدن هجمه ها علیه تفکر دینی از سوی رژیم پهلوی و حزب توده که ساحات متنوعی از مبدأ خلقت و تکامل انواع تا حقوق زن را در برمی گرفت، متفکران مسلمان به دفاعی تمام عیار از منظومه اندیشه اسلامی برخاستند. چنین بود که جمعی از برجسته ترین شاگردان امام (ره) و علامه طباطبایی در قم گردهم آمدند و به تدارک پاسخ هایی مستدل و روزآمد در برابر شبهات اقدام کردند. در میان آن ها، شهید استاد مرتضی مطهری نقشی بی بدیل در تدوین و تحشیه آثاری مانند اصول فلسفه و روش رئالیسم و نیز تألیف و تولید آثار گران سنگی همچون نظام حقوق زن در اسلام داشت. پاسخ هایی که از سوی این جریان اصیل اسلامی در برابر شبهات تدارک می شد، عموما برگرفته از نصوص و متون دینی بود و ماهیتی کلامی- فلسفی و فقهی داشت و توانست بن مایه های تفکرات غرب گرایانه و چپ گرایانه رایج را به چالش بکشد. اما همزمان، از تریبون حسینیه ارشاد سخنرانی هایی شنیده می شد که در دفاع از ساحت دین، بر کار آمدی تاریخی و جامعه شناسانه آن تاکید میکرد؛ سخنرانی هایی که اقبال گسترده جوانان جویای تحولات اجتماعی را در پی داشت.
شریعتی در برابر غربزدگان
این سخنرانی های پرشور از آن دکتر علی شریعتی بود که گرچه در دامان خاندانی سنتی، زیسته و بالیده بود، اما با ادامه تحصیلات در فرانسه و آشنایی با نهضت های ضد استعماری آن برهه، سعی می کرد وجوه و کارکردهای اجتماعی اسلام و به صورت خاص تشیع را با زبان و قلمی مسحورکننده برای نسل جوان ترسیم کند. شریعتی که به سیاست های فرهنگی غرب گرایانه رژیم پهلوی وقوف داشت، نخست کوشید در آثار کلامی و قلمی اش، پرده از نقش غربیان در عقب مانده نگه داشتن کشورهای جهان سوم بردارد. تلاش شریعتی در این مسیر، کاملا قرین توفیق بود، زیرا در نیمه اول قرن بیستم، موج مبارزه با استعمارگران غربی، اقصی نقاط عالم، از آمریکای لاتین تا خاورمیانه را فراگرفته بود و استقلال طلبی در جمیع شئون فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... خواسته بسیاری از ملت ها به شمار می رفت. شریعتی در گام بعدی، بر خیانت های غربزدگان متمرکز شد و با ارائه نمونه های تاریخی ،نشان داد که غرب گرایان تحت لوای ضرورت پیشرفت، مطامع و منافع شخصی یا گروهی خود را در مراوده با قدرت های غربی پی می گیرند. برای خوانندگان علاقه مند به آثار دکتر شریعتی، این نکته، ترجیع بندی دلپذیر در آثار وی قلمداد می شود که پای هیچ سند استعماری را عالمان شیعه امضا نکرده، بلکه روشنفکران از فرنگ بازگشته، مبادرت به چنین خیانت هایی کرده اند.
شریعتی در برابر چالشی سخت تر!
نقش آشکار آمریکا و انگلیس در عملیات آژاکس و برانداختن دولت ملی دکتر مصدق، شریعتی را از فربه کردن استدلال هایش در برابر غربزدگان و خیانت های آنان، مستغنی می کرد اما او با تئوریسین های حزب توده که ردای مظلومیت هم به تن کرده بودند، چه می توانست بکند؛ به ویژه آن که در برخی کشورها ،استعمارستیزی از سوی گروه های چپ آغاز شده و مقبولیت مردمی پیدا کرده بود. مارکسیست ها و پیروان ایرانی شان که خود را سلسله جنبان تحولات اجتماعی در راستای جبر (دترمی نیسم) تاریخی می پنداشتند، بر این باور پای می فشردند که دین، افیون توده ها و دستاویز حاکمیت های جفاکار برای جلوگیری از هرگونه اعتراض اجتماعی است. به اعتقاد آن ها ،اگر ملتی بخواهد آزادی و برابری را در آغوش کشد، لاجرم باید با دست شستن از دین و باورهای سنتی، خود را در دامان مارکسیسم بیندازد. در چنین زمینه و زمانه ای، شریعتی کوشید با ارائه رویکردی جامعه شناسانه به دین، نشان دهد که اسلام از همان بدو ظهور در شبه جزیره عربستان تا روزگاران معاصرتر، نه تنها مانع اصلاحات ژرف اجتماعی – سیاسی نبوده، بلکه در بسیاری از مقاطع تاریخی، این پیشوایان و نیز عالمان دین بوده اند که علیه حاکمیت های ظالم و جائر به پا خاسته و حق فرودستان را از آن ها بازستانده اند. ژرف کاوی های تاریخی شریعتی، مددکار او در انتقال این رویکرد به نسل جوان بود. او در درس های تاریخ اسلام خود، با تاکید بر خط سرخ تشیع علوی، به باز تعریف رویدادها و شخصیت هایی مانند ابوذرغفاری پرداخت که به گفته اش، تقوای ستیز و نه صرفا پرهیز در آن ها موج می زد. از نظر شریعتی، همچنان که در بسیاری از آثار او انعکاس یافته، قیام حضرت سیدالشهدا(ع) ،نقطه عطفی در تاریخ اسلام و نیز خط بطلانی صریح بر انگاره افیونی بودن دین برای توده هاست. چرا که در اوج غفلت جامعه نسبت به انحراف حاکمیت جور از سنت های رسول خدا (ص) ، این حسین بن علی (ع) است که برای احیای ارزش ها و سنت های نبوی قیام می کند و در این راه با بذل نفس و نفیس و اهل بیت (ع) و یاران باوفایش، در برابر انحراف و فساد حاکمیت جور و انفعال جامعه می ایستد و با شهادت مظلومانه اش، حماسه ای جاویدان را رقم می زند. تمرکز و تاکید شریعتی بر درس ها و پیام های حماسه حسینی که گاه ،با اشارات او به جنایت های سبعانه اسرائیل همراه می شد، نه تنها به خلع سلاح شدن و سکوت توده ای ها می انجامید، بلکه حساسیت های ساواک را هم برمی انگیخت، زیرا در آن سال ها، اسرائیل ، متحد منطقه ای استراتژیک رژیم پهلوی محسوب می شد.
کارنامه شریعتی در ترازوی تاریخ
مانند هر اندیشمند دیگری، کارنامه فکری دکتر شریعتی، قطعا از نقصان و کاستی خالی نیست اما با درنظر گرفتن شرایط اجتماعی – فرهنگی دوران فعالیت او که این نوشتار کوشید بخشی از آن را به تصویر کشد، باید اذعان کرد که او نقشی کاملا موثر در علاقه مند کردن جوانان به اسلام و نهضت اسلامی داشته و در حد بضاعت علمی خود، فصلی نوین را در عرصه دین پژوهی گشوده است؛ فصلی که اگر اجل به او مجال بیشتری می داد ،به اصلاح وتکمیل آن همت می گماشت . شهید آیت ا... بهشتی در سال 1359 ، در سالروز درگذشت دکتر شریعتی، سخنرانی در دانشکده نفت آبادان ایراد کرده که به نظر راقم این سطور می تواند به بهترین شکل، دغدغه های شریعتی را ترسیم کند و خاتمه بخش این مقال باشد:
«او [دکتر شریعتی] در خانه ای به دنیا آمده که خود به خود با فرهنگ قرآن و حدیث و با مکتب اسلام و معارف اسلام آشنا می شود؛ کتاب هایی که می خواند و بحث هایی که می شنود، اسلامی است. در مجالس سخنرانی پدرش و در سخنرانی های دیگر حاضر می شود. با مسائل سیاسی و اجتماعی زمانش برخوردی حساس دارد. اما رشته تحصیلی و مطالعاتی و تدریسی او، رشته های فرهنگ جدید است. لذا به سمت مطالعه تمدن و تاریخ و جامعه شناسی، یعنی رشته های نو می رود، اما با این زمینه که با هر اندیشه نو در این فرهنگ نو غربی برخورد می کند، یک سوال برایش پیدا می شود: «رابطه آن با اسلام چیست؟»این ویژگی دکتر در ساخت او نقش تعیین کننده دارد. او نمی تواند در مسائل جامعه شناسی غربی غرق شود- و غرق نمی شود. چون هر تحقیقی، هر نظریه ای، هر فرضیه ای، هر مکتبی، هر جهتی از جهات فکری نو، برای او یک سوال نو هم میآفریند. «علی! اسلام در این باره چه می گوید؟» پس می کوشد پاسخ اسلام را نیز به این سوال دریابد. این است که مطالعات دکتر، به طور طبیعی، مطالعات تطبیقی، مقایسه ای، کمپراتیو و مقارنه ای از آب درمیآید.»شاه بیت گفتار شهید بهشـتی درباره شریعتی را، شـاید بتـوان در این عبارت یافت: «دکتر چنـین کسـی بـود، آرائش، اندیشـه هـایش، برداشت های اسلامی اش، برداشت های اجتماعی اش در حال دگرگـونی و درمسیر شدن بود چون انسـان، موجـودی اسـت در حـال شـدن، نـه فقـط انسان، همـه موجـودات عـالم طبیعـت ،واقعیت هـای شـدنی هسـتند ولـی انسان در میان همه موجودات، شدنش شگفت انگیزتر است.»(برگرفته از کتاب «دکتر شریعتی، جست وجوگری در مسیر شدن»)
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یک مسئول ارشد اجرایی با ارسال بخشنامه ای به همه وزارتخانه ها و سازمان های دولتی، تاکید کرده است با توجه به ضرورت اطلاع رسانی، آموزش و توجیه مناسب کارکنان ادارات دولتی برای برخورد مناسب با ارباب رجوع، از اول تیرماه امسال به بعد، برخورد با مدیران بخش های عملیاتی دستگاه های دولتی و کارکنانی که دستورالعمل های ابلاغی دولت در این زمینه را به خوبی رعایت نکنند و در این زمینه قصور کنند، در هیئت های رسیدگی به تخلفات اداری قابل رسیدگی خواهد بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک دولت اصلاحات با انتقاد از پدیده حرف درمانی برخی مسئولان تأکید کرد: کلام و زبان یا بافت گفتمان آن ها از جنس کنش نیست و مردم خسته و ملول از حرفدرمانی نخبگان جامعه هستند.
باید به نقد آگاهانه و شجاعانه خود بپردازیم
محمدرضا تاجیک که با اعتماد گفت و گو می کرد در بخشی از این مصاحبه با بیان این که اکنون زمان درنگ – به معنی تامل و توقف نقادانه- است، گفت: بنیانهای جامعه در حال سست شدن و بافت آن در حال نخنما شدن است. هر جمعیت، فرد و نهادی در حال جدا شدن از کارکرد اصلی و ذاتی خود است. کسانی که به مثابه گروههای مرجع نقشآفرینی میکردند بهطور فزایندهای در حال مرجعیتزدایی هستند و سنت، عرف و فرهنگ دیرینهای که روحی زیبا به جامعه میداد اندک اندک در حال از دست دادن زیبایی خود است. وی تأکید کرد: هماکنون باید به نقد آگاهانه و شجاعانه از خود بپردازیم. هماکنون باید محاسبه نفس داشته باشیم و ببینیم که در این مسیر کجا بیراهه، کجراهه و کجا درست رفتهایم.
مردم روایت پنهان را بیشتر از روایت آشکار جدی تلقی می کنند
تاجیک در ادامه توصیف از جامعه تصریح کرد: گفتار آقایان دیگر حالت تهییجکنندگی خود را از دست داده است و گفتارهای آلترناتیو دیگری تولید فضا میکنند. در چنین شرایطی مردم روایت پنهان و نهان جامعه را بسیار بیشتر از روایت آشکار یا رونوشت رسمی جامعه جدی تلقی میکنند. روایت پنهان و جاری در تودههای مردم که گاه حتی با شایعه عجین است حقیقتنماتر از گفتمان رسمی جلوه میکند. پیام رسانههای کوچک نسبت به رسانه های بزرگ سریعتر نظر افکار عمومی را جلب میکند.
فضای ذهنی مردم منفی تر از شرایط عینی آنهاست
این تحلیل گر برجسته سیاسی در ادامه افزود: طبق آماری که داریم فضای ذهنی مردم چندین برابر مخربتر و منفیتر از شرایط عینی آن هاست. برای همین معتقد هستم که اگر اعتراضی در جامعه ما ایجاد میشود دیگر طبقه بنیاد نیست. نباید تصور کنیم که اگر اعتراض، یا جنبشی رخ میدهد طبقه بنیاد است و مثلا از سوی فرودستان جامعه به حرکت در میآید.
تاجیک در پاسخ به این سوال که می شود در آن واحد هم اپوزیسیون بود هم پوزیسیون، گفت: این پارادوکس جامعه ماست. بارها گفتهام که ما غلطترین و آشکارترین چهره اپوزیسیون را در پوزیسیون داریم. مشاور رئیس دولت اصلاحات در ادامه افزود: این حالت را در جامعه میبینیم و به نظر من بسیاری از مسئولان ما زیست چندگفتمانی دارند. یعنی درون چند گفتمان زیست میکنند و میتوانند به شرایط جهان گفتمانی خود یا به تعبیر لکان، جهان نمادی خود را تغییر دهند و دفعتا از یک پوزیسیون به اپوزیسیون یا برعکس، به یک روشنفکر، نقاد و... تبدیل شوند. تاجیک تصریح کرد: به همین دلیل میبینید که افراد مسئول و قرار گرفته در مسند وقتی چنان از ناهنجاریهای جامعه صحبت میکنند و آمار میدهند که هیچ اپوزیسیونی صحبت نمیکند. در جامعه ما کاملا مرسوم است که همان فردی که گذاشتند تا جلوی تشدید ناهنجاریها، مشکلات، اعتیاد، فساد و... را بگیرد چنان سخن میگوید که گویی اپوزیسیون است.استراتژیست برجسته جریان اصلاحات در این مصاحبه تأکید کرد: تردید ندارم که نسل ما در دهه چهارم پذیرای گفتمانی است که گزارههای آن بیشتر از جنس کنش باشد تا کلام. منتها متاسفانه «زیست جهان» آقایان یک «زیست جهان» کاملا زبانی، کلامی و بیانی است. در یک «زیست جهانی» زیست میکنند که وقتی میخواهند از درد و مشکلات صحبت کنند همهچیز در کلام و زبان خلاصه میشود. وقتی هم میخواهند از درمان صحبت کنند به کلام و زبان خلاصه میشود. کلام و زبان یا بافت گفتمان آن ها از جنس کنش نیست و مردم خسته و ملول از حرفدرمانی نخبگان جامعه هستند. وی ادامه داد: مردم در پس و پشت هر وعدهای که داده میشود روزگار سختتر و نامیمونتری را تجربه میکنند و گاه به این نتیجه میرسند که شاید اگر آقایان سکوت کنند، بتوان روزگار بهتری را نسبت به وقتی که درباره معضلی در جامعه و تدبیر و مدیریت آن سخن میگویند و اندک زمانی را تعیین میکنند؛ تجربه کرد. تاجیک در پاسخ به این سؤال که یعنی هیچ اراده ای برای کنش نمی بینید، گفت: به نظر میرسد که در تیم دولت و شخص رئیسجمهور یک ضعف اساسی وجود دارد. این نظر شخصی من است اما این رئیسجمهور و این کابینه را تیم تدبیرگر شرایط پیچیده نمیدانم و از همین رو رئیسجمهور باید طرحی نو دراندازد.
هیچ کشوری نیست که به اندازه ایران امروز نخبه و سرمایه اقتصادی به آمریکا بفرستد
تاجیک همچنین با بیان این که «باید روح ملی و هویت ملی را تقویت کرد و قدری از حاشیههای بازی و قدرت زمختی که در جامعه هست کم کنیم» افزود: باید از خروج سرمایه انسانی و اقتصادی جلوگیری کنیم. نباید اجازه دهیم که نخبگان جوان گروه گروه بروند و به همان کشورهایی بپیوندند که ما با مشت گره کرده علیه آن ها شعار میدهیم و هر روز مرگ برایشان میخواهیم. پرچمشان را زیر پا گذاشته و سرودها میسازیم. این ها پارادوکس است. وی ادامه داد: پارادوکس امروز جامعه ما این است که بر اساس سیاستهای اعلامی هیچ کشوری نیست که مثل ایران علیه غرب و به خصوص آمریکا باشد. اما هیچ کشوری نیست که به اندازه ایران امروز نخبه و سرمایه اقتصادی به آمریکا بفرستد. آیا ما عملا آمریکا را فربه نمیکنیم؟ آیا ما هر روز با فرستادن بهترین فکرها و نخبهها و سرمایهداران خود آمریکا را تقویت نمیکنیم؟ آیا نباید جلوی خروج سرمایههای ملی از کشور را بگیریم؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«فعلا برنامه نداریم»؛ این پاسخ آقای کلانتری معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به دغدغه مردم مشهد درباره هجوم گاه و بی گاه ریزگردهای خارجی به داخل شهر است، ریزگردهایی که همین چند هفته پیش و در اوایل خرداد هوای مشهد را چنان آلوده کرد که رکورد آلودگی هوای مشهد زده شد و با شاخص 298، بحران را به هوای مشهد کشاند. کانون های صحرای «قره قوم» در ترکمنستان و هرات در افغانستان دو کانون مهم هجوم گرد و غبار و ریزگردها به هوای مشهد اعلام شد که حالا متولی اصلی مقابله با آن اعلام می کند فعلا برنامه ای برای مقابله با آن در مشهد ندارد.
بیابان های قره قوم یکی از بزرگ ترین کویرهای شنی جهان است و حدود 70 درصد از مساحت کشور ترکمنستان را به خود اختصاص می دهد. براساس اعلام کارشناسان محیط زیستی، بیشتر آثار زیان بار صحرای قره قوم ترکمنستان متوجه استان های خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان است و پیش از این بارها ورود گرد و غبار این منطقه از سوی کارشناسان محیط زیست گزارش شده است که آخرین نمونه آن در آلودگی شدید هوای مشهد در خرداد امسال نمود پیدا کرد. این بیابان که نواحی غربی، مرکزی و شمالی کشور ترکمنستان را دربر می گیرد از دریاچه آرال در شمال تا کوهستان های کپه داغ در جنوب و از رودخانه آمودریا در شمال شرق تا دریای خزر در غرب گسترش دارد. موضوع تاثیر ریزگردهای کانون گرد وغبار قره قوم ترکمنستان در آسمان استان های ایران به خصوص خراسان رضوی و مشهد، سال هاست که نگرانی هایی جدی ایجاد کرده است، هر چند ایجاد کانال بزرگ آب در این بیابان توسط دولت ترکمنستان از سال های بسیار دور برای مقابله با بلند شدن ریزگردها انجام شد ولی این اقدام آن طور که باید و شاید نتوانسته است در مقابله با ریزگردهای این بیابان و همچنین بر استان های شمالی و شرقی کشور تاثیر بگذارد.
با این توضیحات و با وجود تاثیر شدید این کانون گرد و غبار بر آسمان شهرهای مختلف کشور از جمله مشهدکه سالانه پذیرای حدود 30 میلیون زائر بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) است، این سوال وجود دارد که چطور سازمان محیط زیست کشور به عنوان متولی اصلی در پاسخ به دغدغه های مردم و افکار عمومی هیچ برنامه ای برای مقابله با این ریزگردهای خارجی که بیشتر در نیمه نخست هر سال آسمان مشهد و استان خراسان رضوی را غبارآلود و مشکلاتی را برای مردم و زائران و مسافران ایجاد می کند، ندارد؟ آیا حداقلی ترین اقدام یعنی مذاکره با کشور ترکمنستان برای رسیدن به راه حلی دوطرفه به منظور مقابله با کانون ریزگرد قره قوم و کاهش تاثیرات آن در آسمان شهرهای ایران، توقع زیادی است؟ آن هم در شرایطی که هر سال تاثیر گرد وغبار ناشی از وجود این صحرای عظیم در کشور همسایه بیشتر و بیشتر در آسمان شهرهای شمالی و شرقی ایران و به خصوص مشهد مشاهده می شود و بحرانی شدن این وضع را گوشزد می کند.
درست است که پیگیری دیپلماتیک موضوع، می تواند گام اول در زمینه مهار ریزگردهای خارجی در مشهد باشد اما می توان در گام های بعد، اقداماتی نظیر ایجاد کمربند سبز در مناطق داخلی مجاور صحرای قره قوم ترکمنستان و همچنین تقویت پوشش گیاهی این مناطق را در دستور کار قرار داد. برای این اقدام که اتفاقا به همکاری کشور همسایه هم نیاز ندارد می توان از مناطق شمال و شمال شرق کشور که در مجاورت این صحرا قرار دارد، شروع کرد تا هم اثرات آلودگی ناشی از گرد وغبار را کاهش داد و هم از وقوع بحران دیگری جلوگیری کرد. موضوعی که اتفاقا سازمان جنگل ها و مراتع کشور نیز به آن اذعان دارد و اعلام کرده است که در صورت تقویت نکردن پوشش گیاهی مناطق در مجاورت صحرای قره قوم از جمله مناطقی در استان گلستان، حصار طبیعی در برابر ریزگردها و گرد وغبار قره قوم از بین می رود و این استان سرسبز کشور را نیز در معرض بیابانی شدن قرار می دهد.
آقای رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، مردم از شما انتظار دارند برای مشکلاتی که راه حل وجود دارد، دست روی دست نگذارید و حداقل برنامه ای برای مقابله با ریزگردهای خارجی تهدیدکننده شهر مشهد داشته باشید نه این که خیلی آسوده در پاسخ به افکار عمومی از بی برنامگی خود بگویید! و این که فعلا نمی توانید برای این ریزگردها کاری بکنید.
آقای کلانتری معاون رئیس جمهور، قطعا شما بیشتر از ضرورت توجه به مشکلات شهر مشهد که سالانه از حدود یک سوم جمعیت کشور پذیرایی می کند آگاه هستید، آن هم مشهدی که خود در اطرافش حدود 17 کانون بحرانی گرد و غبار دارد و سایه ریزگردهای داخلی و خارجی در آسمانش سنگینی می کند. جالب آن که در موارد دیگری مانند دریاچه ارومیه یا ریزگردهای جنوب کشور حضرات به ضرورت اقدامات از مدت ها قبل از رسیدن به وضعیت فعلی در این مناطق اشاره می کنند حال چگونه است که وضعیت مقابله با ریزگردها در خراسان را به آینده حواله می دهند. آیا با این نگرش نباید چند وقت دیگر منتظر شنیدن این پاسخ باشیم که «اکنون دیگر دیر شده و باید از مدت ها قبل در این باره اقدامی می شد»!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس جمهور آمریکا که در شعارهای انتخاباتی خود از کشیدن دیوار در مرز کشورش با مکزیک سخن می گفت، حالا دیواری بلند را بین کودکان مهاجر و والدین شان کشیده است. بنا بر سیاست تازه دولت ترامپ، موسوم به «تحمل صفر» اشخاصی که به طورغیر قانونی از مرز مکزیک وارد خاک آمریکا بشوند دستگیر می شوند و تحت پیگرد قضایی کیفری قرار می گیرند و فرزندان آن ها به مراکز اسکان موقت فرستاده می شوند. لارا بوش، بانوی اول سابق آمریکا این سیاست را با کمپهای بازداشت آمریکایی برای ژاپنی هادر جریان جنگ جهانی دوم مقایسه کرد. رویدادی بیرحمانه در زمان فرانکلین روزولت که لکه ننگی بر تاریخ آمریکاست. به گفته وی، وزارت امنیت داخلی آمریکا طی 42 روز، حدود دوهزار کودک - جدا شده از والدین - را به مراکز بازداشت جمعی فرستاده است. بیش از 100 کودک از این تعداد کمتر از چهار سال دارند. ملانیا ترامپ، همسر رئیس جمهور آمریکا که تا کنون به ندرت اظهار نظر عمومی کرده است نیزدر واکنش به تصمیمات ترامپ گفت که «از دیدن جداکردن کودکان از خانوادهشان بیزار است». «کلیان کانوی» مشاور ترامپ می گوید «به عنوان یک مادر، به عنوان یک کاتولیک و به عنوان کسی که وجدان دارد، باید بگویم که هیچ کسی از این سیاست راضی نیست.» اما «آدام شیف»، نماینده دموکرات کالیفرنیا می گوید که دولت ترامپ «از اندوه، اشک و رنج این کودکان [مهاجران غیر قانونی] به عنوان ملاط ساخت دیواری به دور ما استفاده میکند و این تلاشی برای تصویب لایحه دلخواه خود در کنگره است.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانش پور- بعد از هیاهویی که طی دو سال اخیر در خصوص اجرای سند آموزشی 2030 به ویژه در بخش آموزش های جنسی به کودکان ایجاد شد توقع بود که مسئولان دست به کار شوند و راهکاری علمی، ایرانی و اسلامی برای آموزش مراقبت های خصوصی و تربیت مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان و جوانان بیندیشند و آن را به مرحله اجرا برسانند اما اکنون اگرچه عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده از تصویب طرح سند تربیت جنسی در سال گذشته در این شورا خبر می دهد ولی از معطل ماندن تصویب آن در شورای عالی انقلاب فرهنگی و ابلاغ آن توسط ریاست جمهوری گله مند است. کبری خزعلی در گفت وگو با خراسان از انتظاری می گوید که از مهرماه سال گذشته آغاز شده و هنوز به نتیجه نرسیده است.
کبری خزعلی درباره این موضوع به ما گفت: تصویب سند حمایت جنسی در سال گذشته در شورای فرهنگی اجتماعی زنان به تصویب رسید اما از مهر96 منتظر است تا رئیس جمهور آن را در دستور کار شورا قرار بدهد تا پس از طی روال قانونی به قانون تبدیل شود. وی با بیان این که این طرح فعلا معطل مانده است، افزود: روال رسیدگی به طرح ها نظم خاصی ندارد و هر وقت رئیس جمهور تصمیم بگیرند در دستور کار قرار می گیرد، حال ممکن است یک روز باشد یا ده روز یا بیشتر. خزعلی در پاسخ به این سوال که چرا تا کنون سندی بومی در خصوص آموزش های جنسی تهیه نشده است؟ اظهارکرد: آن چه اکنون به عنوان سند تهیه شده همان نکاتی است که پس از انقلاب در کشور اجرا شده و ما همان موضوعات را تبدیل به سندی کرده ایم که باید ها و نبایدها و برنامه هایمان در آن پیاده شده است، چرا که گفته می شد ما سند مشخصی در این حوزه نداریم ، به همین دلیل این سند را تهیه کردیم و گفتیم این هم سند. عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده درباره موضوعات گنجانده شدن در این سند توضیح داد: در سند حمایت جنسی، آموزش کل خانواده و جامعه با لحاظ شرایط سنی در برگرفته شده است به عبارتی برای کودک و نوجوان و در دوران مدرسه به هیچ عنوان بحث آموزش مسائل جنسی مطرح نیست بلکه در این دوران والدین و مربیان مخاطب هستند و آن ها مراقبت ها و تربیت را بر عهده دارند تا بچه به دور از هر گونه تحریک اجتماعی رشد کند و استعدادهایش شکوفا شود و سرگرم مسائلی که نباید، نشود .
سند برای کودکان چه طرحی دارد؟
در این دوره به کودک فقط مراقبت و محافظت، خویشتن داری و حجاب و عفاف آموزش داده می شود. بعد از آن هم جریان بلوغ و شرایط خاص آن مورد توجه قرار می گیرد و در این دوره هم فقط آموزش خویشتن داری مورد تاکید است تا زمانی که زمان ازدواج شود . در این دوره با جوان مانند خانواده برخورد می شود و آموزش به طور کامل و صفر تا صد خواهد بود تا فرد بتواند خانواده ای مستحکم داشته باشد. وی افزود: مطابق با آن چه که در این سند مشخص شده است این برنامه ها و آموزش ها از طریق تمام نهادها از جمله آموزش و پرورش ، وزارت بهداشت، وزارت رفاه، قوه قضاییه، حوزه های علمیه ، صدا و سیما و همچنین شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام می شود و همه با هم برنامه ریزی می کنند و در نهایت به این تصمیم گیری می رسند که این آموزش ها چگونه انجام شود. به عبارتی هر کدام از دستگاه ها درحیطه ای که دستشان باز است اقدام می کنند.
سند ما ، سند آن ها
خزعلی خاطرنشان کرد: موضوعات گنجانده شده در برنامه ها و کتاب های درسی ما مطابق سیستم اسلامی تنظیم و به گونه ای عمل شده که دنیا می گوید منطقه ما از این حیث پاک ترین منطقه است، ما نیز تمام آن چه را که وجود دارد در قالب سندی که سیاست ها؛ اصول و اقدام ملی ما در آن گنجانده شده است، تنظیم کردیم تا این گونه گفته نشود که ما مجبور شدیم 2030 را اجرا کنیم. در سند 2030 سه کلمه "آموزش جامع جنسی" مطرح شده است و حتی معلمان هم به نحوی انتخاب می شوند که بتوانند این موضوعات را به خوبی آموزش بدهند. به عبارتی چند سال است که با همین سه کلمه جامعه را جلو می برند و این آموزش ها را به مهدهای کودک و آموزش و پرورش می برند . البته خوشبختانه آموزش و پرورش به خوبی مراقبت کرده است ولی در بهزیستی یا وزارت بهداشت آموزش هایی به بچه ها می دهند که آن ها نباید بدانند .
خزعلی: 2030توسط نفوذی ها اجرا می شود
وی در پاسخ به این که آیا مستنداتی برای اجرای این گونه موارد در برخی دستگاه ها وجود دارد و آیا مدیریت کلان نهادهای مختلف کشور از این امر مطلع هستند؟ خاطرنشان کرد: به مدیریت کلان گفته می شود که این سند اجرا نمی شود و البته اگر آن ها مطلع شوند، مراقبت می کنند ولی در مدیریت میانی به خصوص توسط نفوذی ها این کار در حال انجام است . از جمله در سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت و حتی در آموزش و پرورش البته از طریق وزارت بهداشت این موضوعات اجرا می شود . به عنوان مثال به مسئولان بالاتر می گویند که ما فقط جلوی ایدز را می گیریم و بهداشت بلوغ را مطرح می کنیم ولی وقتی به متون نگاه می کنیم می بینیم که برای دانش آموز 11 ساله برخی نکات که نباید، مطرح می شود. به نحوی که اگر همان مسئولان بالاتر خودشان بنشینند و این موارد را ببینند ، آموزش آن ها را نمی پذیرند. خزعلی گفت: ما همواره این موضوعات را رصد می کنیم .حتی در مواردی گزارش داده شده که همه چیز خوب است ولی ما به آن گزارش بسنده نکرده و متوجه برخی موارد شده و همان موارد را گزارش کرده ایم . در این خصوص آموزش و پرورش کمیسیونی برای رسیدگی به موارد ویژه تشکیل داده است و به این گونه گزارش ها رسیدگی می کند.
در سند جدید فقط تربیت مد نظر است
وی تاکید کرد: این سند، سند تربیت و آموزش و جایگزین بسیار مناسبی برای سند 2030 است . ما در این سند گفته ایم که تا سنی خاص فقط تربیت مد نظر است و بعد در سن ازدواج است که آموزش وارد می شود . سند حمایت جنسی بسیار کامل و کمال بخش است درحالی که سند 2030 محدود و مخرب است.
دغدغه اجرای سند جدید
خزعلی در پاسخ به این سوال که آیا بستراجرای آن چه که در این سند اندیشیده شده، فراهم است؟ خاطرنشان کرد:بخشی از این سند که مربوط به ازدواج است از سال 85 تصویب شده ولی به اجرا در نمی آید و من نمی دانم که چرا اجرای داخلی ،این قدر با سختی انجام می شود اما امیدواریم تا با کار خوب رسانه ها بتوانیم این موضوعات را دنبال و آن را مطالبه کنیم و البته در قدم اول می خواهیم انتظار 9 ماهه ما به اتمام برسد و این سند در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب برسد و بلافاصله توسط رئیس جمهور ابلاغ شود .
2030 در آموزش و پرورش اجرا نمی شود
اظهارات عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده درباره اجرای سند 2030 در برخی از دستگاه ها از جمله در وزارت آموزش و پرورش در حالی است که مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش تاکید دارد که این سند توسط آموزش و پرورش در هیچ جای کشور اجرا نمی شود و حتی وزیرآموزش و پرورش در جلسه مدیران تاکید کردند که اگر این موضوع را جایی مشاهده کنند حتما با آن برخورد می کنند و هیچ مسامحه ای ندارند بنابراین در آموزش و پرورش به هچ وجه چنین موردی صحت ندارد . مسعود شکوهی در گفت وگو با خراسان درباره تنظیم سند حمایت جنسی اظهار کرد: این سند توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان پروژه ای فرهنگی پیش می رود و آموزش و پرورش هم به عنوان یکی از اعضای شورا در قالب یک گروه کارشناسی طرح ها و پیشنهادهای خود را در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کرده است.
خبر مرتبط
آیت اللهی: سند جدید از بیداری جنسی زودهنگام کودکان پیشگیری می کند
رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان گفت: تربیت جنسی کودکان با تاکید بر توانمندسازی خانواده ها در تربیت جنسی فرزندان، تربیت جنسی نوجوانان و جوانان پیش از ازدواج بر مبنای آموزش سلامت دوران بلوغ و خویشتن داری جنسی تا آستانه ازدواج از جمله اهداف سند جدید است. زهرا آیت اللهی افزود: سامان دهی آموزش های جنسی به افراد دارای اختلال یا بیماری جنسی یا آسیب دیده جنسی با تاکید بر پیشگیری درمان و بازیابی سلامت همه جانبه و همچنین سامان دهی آموزش های جنسی به مجرمان جنسی با تاکید بر پیشگیری، مجازات، بازگشت به زندگی سالم و پاک از اهداف این سند است. آیت اللهی خاطرنشان کرد: ما تاکیدی بر آموزش جنسی کودکان نداریم چون مهمتر از آموزش، تربیت آن هاست، کودکان ما در بسیاری مواقع توسط رفتارهایی که در خانواده صورت می گیرد و اعمال بعضی از آموزش هایی که تقریبا به بحث آموزش جنسی نپرداخته، تربیت می شوند. رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان افزود: در این سند آموزش شیوه های پیشگیری از بیداری جنسی زودهنگام در کودکان و مربیان بر اساس آموزش های اسلامی ، آموزش به والدین و مربیان درباره صیانت جنسی از کودکان خصوصا هنگام استفاده از رسانه های جمعی و فضای مجازی و آموزش خود مراقبتی به کودکان در جهت پیشگیری از سوءاستفاده جنسی با تاکید بر حفظ حیای فطری کودک ، آموزش تحولات مختلف دوران بلوغ همراه با تکالیف شرعی و امور بهداشتی مربوط به آن در سنین مقارن با بلوغ مورد توجه قرار گرفته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در آستانه دیدار دوم تیم ملی ایران در جام جهانی روسیه و مصاف یوزها با اسپانیا، خبر ناخوشایندی از اردوی تیم ملی مخابره شد. اخبار منتشر شده از اردوی تیم ملی حکایت از مصدومیت شدید روزبه چشمی مدافع میانی ایران دارد؛ بازیکنی که در دیدار نخست تیم ملی مقابل مراکش عملکرد خوبی داشت و نمره قبولی گرفت. چشمی که البته انتقادهای زیادی بابت انتخاب او برای لیست نهایی به کیروش شده و سرمربی تیم ملی در دفاعی جانانه از مدافع ملیپوش استقلال او را بهترین مدافع10 سال اخیر فوتبال ایران دانسته بود، گویا در جریان تمرین روز یکشنبه، از ناحیه عضلانی دچار آسیبدیدگی میشود. بنابر اخبار خبرنگار اعزامی خراسان به روسیه و به گفته مسئولان تیم ملی، پس از ارزیابی پزشکی و معاینات تکمیلی مشخص شد چشمی در بازیهای آینده قادر به همراهی تیم ملی در جامجهانی نیست و مصدومیت او شوک بزرگی به تیم ملی و هواداران و خبرنگاران حاضر در جامجهانی وارد کرد. با وجود اینکه همه رسانهها و منابع نزدیک به تیم ملی از مصدومیت مدافع میانی تیم خبر میدهند و حتی کادرفنی تیم ملی هم بیانیهای رسمی در این باره منتشر کرد اما عدهای به این موضوع با دیده تردید نگاه میکنند! با توجه به شناختی که فوتبالدوستان ایرانی از کیروش و ترفندهای عجیب و غریبش برای مواجهه با حریفان دارند، برخی بر این باورند که خبر مصدومیت چشمی واقعیت ندارد و اگر هم واقعیت داشته باشد مصدومیت او چندان جدی نیست. به اعتقاد آنها کیروش که متخصص غافلگیر کردن حریفان است، بعید نیست با مطرح کردن مصدومیت چشمی و رسانهای کردن آن به دنبال فریب فرناندو هیرو سرمربی اسپانیا باشد. به خصوص اینکه در 2 روز اخیر تمرین تیم ملی پشت درهای بسته و مخفی بوده و کسی از چند و چون کار ملیپوشان خبر ندارد و کسی هم مصدومیت چشمی را به چشم ندیده است! البته اگر مصدومیت چشمی واقعی باشد، کیروش ناچار است در بازی با اسپانیا، از بین منتظری، سید مجید حسینی و خانزاده، یک نفر را کنار پورعلیگنجی بگذارد.
بیانیه تیم ملی برای روزبه چشمی
پس از اتفاقی که برای روزبه چشمی افتاد، بازیکنان و کادر فنی تیم ملی طی بیانیهای از تلاش و زحمات متعهدانه مدافع مصدوم تیم ملی قدردانی نموده و برای او آرزوی سلامتی کردند. ضمن اینکه تاکید شد چشمی با آغاز تمرینات ریکاوری تا پایان جامجهانی کنار تیم ملی خواهد بود.
قلیزاده نمیتواند جانشین چشمی شود
مصدومیت چشمی درحالی موجی از نگرانی ایجاد کرده که درکنار آن گمانهزنیها درخصوص جایگزین او در تیم ملی بالا گرفته. این درحالی است که دیروز اعلام شد بازیکن رزرو شماره 24 تیم ملی اجازه ورود به لیست تیم ملی ایران پس از مصدومیت روزبه چشمی را ندارد. ورزش سه در این باره نوشت: «نزدیکترین گزینه برای جایگزینی چشمی در لیست، قطعا علی قلیزاده است چراکه او به عنوان بازیکن رزرو با تیم به روسیه رفته است؛ اما نکته مهم این است که قوانین فیفا اجازه جایگزینی قلیزاده و هیچ بازیکن دیگری از تیم را نمیدهد.» بند 8 ماده 44 قوانین جامجهانی میگوید تنها تا 24 ساعت قبل از اولین بازی، تیمها میتواند جایگزینی بازیکنان در هنگام مصدومیت یکی از 23 نفر صورت بگیرد. نیازی هم نیست که بازیکن جایگزین در آخرین لیست تیم حضور داشته باشد. تنها اصول مهم این است که نامه را کمیته پزشکی فیفا تایید کند و برای فیفا محرز شود که مصدومیت واقعی بوده. بازیکن جانشین هم باید با همان شماره بازیکن مصدوم وارد لیست شود. ضمنا اسم او باید بلافاصله به دبیرکل فیفا اطلاع داده شود. در جامجهانی قبلی هم بازیکنانی مثل شکودران مصطفی از آلمان و نیمار از برزیل در میانه راه دچار مصدومیت شدند و هیچ بازیکنی در لیست جای آنها را نگرفت. بدینترتیب شانسی برای ملیپوش شماره 24 تیم ایران جهت حضور در فهرست تیم در بازیهای آتی جامجهانی وجود نخواهد داشت.
چشمی در روسیه درمان میشود
مدافع مصدوم تیم ملی در روسیه مراحل درمانی خود را آغاز خواهد کرد. روزبه چشمی به دلیل مصدومیت عضلانی در تمرین صبح دیروز تیم ملی گویا بازیهای باقی مانده این تیم در جامجهانی را از دست داده، ولی او با تصمیم کیروش تا پایان بازیها درکنار ملیپوشان خواهد ماند و بازی باقی مانده این تیم را در استادیوم تماشا میکند. چشمی قرار است در روسیه مراحل درمانی خود را آغاز کند تا در بازگشت به ایران در بهترین شرایط ممکن به تمرینات استقلال اضافه شود.
تیمهای گروه مرگ مخفی شدند
درحالی که مصدومیت چشمی در روزی که تمرین به روی خبرنگاران و هواداران بسته بود، رخ داده و صحتو سقم آن هنوز مورد تردید است، سایر تیمهای همگروه ایران هم مثل شاگردان کیروش پشت درهای بسته تمرینشان را پیگیری کردند. مراکش و اسپانیا تمریناتشان را به روی اصحاب رسانه و هوادارانشان بستند و به نظر میرسد پیچیدگی گروه مرگ سرمربیان تیمها را بیش از پیش محتاط کرده. در این گروه و در یک اتفاق تاریخی، تیم ملی ایران بالاتر از اسپانیا و پرتغال روز نخست بازیها را با صدرنشینی به پایان برد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پلیس رژیم صهیونیستی از بازداشت یک وزیر سابق اسرائیلی به اتهام جاسوسی برای ایران خبر داد. به گزارش تسنیم به نقل از جروزالم پست، پلیس رژیم صهیونیستی و شین بت (سازمان اطلاعات و امنیتی داخلی رژیم صهیونیستی) روز گذشته اعلام کردند که «گونن سگو»، وزیر سابق و عضو سابق پارلمان اسرائیل به اتهام جاسوسی برای ایران بازداشت شده است. همچنین برخی رسانه ها نوشته اند وی با سفارت ایران در نیجریه ارتباط گرفته و دوبار به ایران نیز سفر کرده است. به گزارش هاآرتص، گونن سگو که یک پزشک است و سابقه تصدی وزارت انرژی و زیرساخت را بین سالهای 1992 تا 1995 دارد، در سال 2005 به اتهام تلاش برای قاچاق بیش از 30 هزار قرص روان گردان از کشور هلند به اسرائیل و همچنین جعل کردن گذرنامه دیپلماتیک زندانی شده بود. وی دو سال بعد یعنی در سال 2007 آزاد شده بود. در بیانیه شین بت آمده است که دادستان بیت المقدس روز جمعه دادخواستی علیه سگو صادر کرده که وی را متهم به یاری رساندن به کشور دشمن، جاسوسی علیه رژیم صهیونیستی و انتقال چندین پیام به یکی از دشمنان کرده است. طبق این گزارش، سگو که طی سالهای اخیر در کشور نیجریه ساکن بوده، در ماه می به گینه استوایی نقل مکان کرده است. وی پس از ورود به اسرائیل به اتهام ارتباط با سرویس اطلاعاتی ایران و یاری رساندن به فعالیت آن علیه اسرائیل بازداشت شده بود. این گزارش همچنین به نقل از شین بت و پلیس اسرائیل می افزاید که گونن توسط اطلاعات ایران استخدام و یکی از مأموران اطلاعاتی آن ها شده بود، ضمن این که نخستین تماس آن ها در سفارت ایران در نیجریه اتفاق افتاده بود. اتهامات وارد شده به این وزیر اسبق اسرائیلی عبارتند از: انتقال اطلاعات به منابع ایرانی درباره بخش انرژی رژیم صهیونیستی، مکان های امنیتی و ساختمان های اسرائیل و همچنین هویت مقامات شاغل در سازمان های امنیتی و سیاسی رژیم اسرائیل. گفته می شود که سگو برای به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز خود، با اسرائیلیهای شاغل در بخش های نظامی، امنیتی و دیپلماتیک ارتباط برقرار می کرده و با این ادعا که منابع ایرانی در واقع تاجر و بازرگان هستند، تلاش میکرده بعضی از آن شهروندان را به آن منابع ایرانی متصل کند. روزنامه عبریزبان «معاریو» نیز روز گذشته از سرقت اسناد سری از خودروی فرمانده تیپ کماندوهای ارتش اسرائیل خبر داده بود. این روزنامه نوشته بود: این اسناد در کیفِ داخل خودروی سرهنگ «آوی بولت» فرمانده تیپ کماندوهای ارتش اسرائیل بود که اواخر هفته گذشته زمانیکه وی در حال بازدید میدانی در کرانه باختری بود، به سرقت رفت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عباسعلی یعسوبی، سرپرست خدمه کاخ های سلطنتی طی نامه ای به اسکندر دلدم از افراد مورد وثوق دربار پهلوی و نزدیک به مقام های تراز اول کشور در آن دوران، به خاطراتش از دوران همکاری با کاخ سلطنتی اشاره می کند .بخش هایی از این نامه به دلیل شرح رفتار و ارتباطات غیراخلاقی شاه و اعضای دربار، قابل درج نیست، اما برخی از مطالب این نامه به این شرح است:تابستان سال 1355 قرار بر این شد که محمدرضا شاه و فرح و بچه ها (رضا- علیرضا- لیلا و فرحناز) به کاخ تابستانی نوشهر بروند .طبق معمول از یک هفته قبل، از دفتر من به اتفاق چند تن از همکاران از جمله آقای گیل و آقای دیلمی و آقای تاج وند برای اطمینان از آمادگی امور پذیرایی روانه نوشهر شدیم .به طوری که حضرت عالی بهتر می دانید شاه در این اواخر ایام تابستان به خصوص تیرماه در نوشهر اقامت می کرد و به شنا و اسکی روی آب در نوشهر می پرداخت. در این ایام دوستانش هم به نوشهر می آمدند و از کیسه پرفتوت ملت ایران می خوردند و کیف می کردند. دوستان نوشهر عبارت بودند از: ملک حسین شاه اردن ، کنستانتین پادشاه عزل شده یونان و پادشاه سابق آلبانی و یک شازده ایتالیایی. علیاحضرت فرح هم در حلقه دوستان خودش بود که عبارت بودند از: جوادی، قطبی، خدابیامرز محمود دیبا (و بعضی دیگر از دیباها که تعدادشان لاحد بود) خانم امیر ارجمند و عده ای دیگر مثل آن خانم فرانسوی که حالا اسمش یادم رفته و ...ملک حسین و کنستانتین با زنان دربار (رفتار نامناسبی داشتند) و محمدرضا هم این صحنه ها را می دید و اهمیت نمی داد و سربازان گارد و محافظان و خدمه از این مطلب رنج می بردند. محمدرضا علاقه زیادی داشت که در کنار دریا ،لخت مادرزاد ،حمام آفتاب گیرد. خودش و همسرش و مهمانانش (بدون کمترین پوششی) در کنار دریا دراز می کشیدند یا به شنا و آب تنی مشغول می شدند. خانم امیرارجمند هم که اصلا این حرف ها برایش معنا نداشت و همیشه در مهمانی ها نیمه لخت بود و ... .خلاصه باید بگویم هنگامه ای دیدنی برپا می شد. شاه اردن، شاه سابق یونان، شاه سابق آلبانی و چندین و چند شاه و شازده خارجی با همسران و اطرافیان خود، لخت مادرزاد همراه با شاهنشاه و علیاحضرت فرح شنا و آب تنی می کردند و به اتفاق، حمام آفتاب می گرفتند و در این حال، خدمه بیچاره کاخ مجبور به پذیرایی و انجام امر و نهی آن ها بودند که واقعا موجب خجالت و شرم بود. بنده در این سال های پیری که آفتاب عمرم بر لب بام است ،شهادت می دهم که بی غیرتی و بی حیایی در محمدرضا و فرح ،حد و اندازه نداشت و این، یک نمونه کوچک بود که بدتر از آن را هم بارها شخصا در نوشهر و کیش شاهد بوده ام.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.