مصطفی قاسمیان - علی فروغی 5 اردیبهشت سال گذشته به مدیریت شبکه سه منصوب شد و امروز چهارصدمین روز مدیریت او در این شبکه است. در این 400 روز، حواشی حول این شبکه فراتر از حد تصور بود و هر آن چه که فکرش را هم نمیکردیم، دور و بر این شبکه اتفاق افتاد؛ از تعطیلی «برنده باش» به دلیل قمار و دعوای کودکانه «حالا خورشید» با بخش خبری گرفته، تا حذف «نود» و سوپراستار آن. شاید برخی مخاطبان تلویزیون فقط با یکی دو اتفاق مهم، عملکرد علی فروغی را بسنجند اما اگر بخواهیم همه جنبههای مدیریتی او را بررسی کنیم، باید به چیزی بیشتر از یکی، دو اتفاق بپردازیم. ما برای بررسی کارنامه مدیریتی علی فروغی در شبکه سه، 9 معیار در نظر گرفتیم و علاوه بر توضیحاتی که میخوانید، برای هر معیار، از 10، به وی نمره دادیم. همراه ما باشید:
تقابل با ستارهها
بدون تردید پرستارهترین شبکه تلویزیون، همین شبکه سه است. عملکرد علی فروغی در این زمینه در تعامل با چهار ستاره اصلی یعنی عادل فردوسیپور، رضا رشیدپور، احسان علیخانی و محمدرضا گلزار سنجیده میشود.فروغی دست رشیدپور را برای پرداختن به موضوعات مختلف اجتماعی باز گذاشت و با اعطای موسع آنتن و امکانات، موجبات شکوفایی او را در نقش جدیدش فراهم آورد. با چراغ سبز علی فروغی، حدود یک ساعت آنتن زنده به احسان علیخانی داده شد تا از اتهامات اقتصادی به خود، دفاع کند. علیخانی همان طور که در بالا گفته شد، «عصر جدید» را با امکانات و هزینهای زیاد و دست باز در ارائه موضوعات نسبتاً تازه و گاهی خط قرمزی تولید کرد. فروغی همچنین مدتهاست به دنبال بازگشت «برنده باش» محمدرضا گلزار به آنتن است. گرچه درباره عادل فردوسی پور و شیوه و زمان برخورد با او نکاتی قابل طرح است، اما می توان این مسئله را در جهت مقابله با مجری سالاری دانست. عملکرد شبکه سه در این باره تقریباً مشابه شبکه نسیم بوده و به همین دلیل فضایی مناسب برای ستارهها، فراهم کرده است. ناگفته نماند پورمحمدی مدیر سابق شبکه سه هم محبوب ستارهها بود؛ چه بسا محبوبتر از فروغی.
سریالها
با توجه به این که بخش زیادی از مراحل تهیه و تولید سریالهای همه شبکهها در مرکز سیمافیلم (مستقل از شبکهها) انجام میشود، سخت بتوان گفت سهم هر شبکه از کیفیت سریالی که روی آنتن برده، چقدر بوده است و سهم سیمافیلم چقدر، اما با تمام این احوال، بررسی سریالهای تلویزیون در یک سال اخیر، حکم به برتری نسبی شبکه سه نسبت به سه شبکه دیگر که دارای سریالهای جدید (یک، دو و پنج) هستند، میدهد. در زمان مدیریت علی فروغی در شبکه سه سریالهایی چون «دلدادگان»، «بانوی عمارت»، «لحظه گرگومیش»، «زوج یا فرد»، «شرایط خاص» و «برادر جان» روی آنتن رفتند. دو سریال اول کاملاً موفق بودند و پرمخاطب شدند ولی بقیه به اندازه آنها راه به جایی نبردند؛ هرچند به نسبت دیگر سریالهای روی آنتن، تماشاییتر از آب درآمدند. در این میان «دلدادگان» برای شبکه پنج تولید شده بود و برای آن که دیده شود، به شبکه سه فرستاده شد. به علاوه بر اساس آمار رسمی تلویزیون، موفقترین سریال نوروز امسال، «نون خ» شبکه یک بود. سریالهای این دوره از نظایر خود در دوره دوم مدیریت اصغر پورمحمدی (دیواربهدیوار، عقیق، آنام، لیسانسهها 1 و 2، پریا و پنچری) نسبتاً موفقتر نبودند.
شجاعت سیاسی
از نقاط قوت دوران مدیریت علی فروغی در شبکه سه، همین شجاعت سیاسی آن بوده است. از نظر سیاسی، یکطرفه به قاضی رفتن، اتهامی بود که به شبکه سه در این دوره وارد میشد؛ بخشی از آن واقعیت داشت و بخشی به دلیل فرامتن و خاستگاه سیاسی - فکری علی فروغی بود. با این حال بررسی این موضوع از منظر رسانهای، تحلیل متفاوتی را طلب میکند. واقعیت این است که از نقطه نظر رسانهای، پخش دو سری مستند «خارج از دید» و آثاری چون «قائم مقام» و «به وقت جام» اگرچه مخالفتهای زیادی را برانگیخت، اما برای تلویزیون یک پیروزی بود؛ زیرا دست تلویزیون را پیش نگه میداشت و باقی رسانهها را به دنبال خود میکشاند. برخی مستندهای دیگر مثل «تنها میان طالبان» و «به نام خلق» هم پیشرفتهای خوبی در این زمینه بودند. به علاوه در این دوره شاهد چند گفتوگوی مهم با وزرای دولت در «حالا خورشید» بودیم که پیشتر دستبهعصا به تلویزیون دعوت میشدند. در این میان برنامه «بدون توقف» هم جایگاه ویژهای داشت. شبکه سه اما در نوروز 98 عملکرد خوبی در این زمینه نداشت و شبکه افق گوی سبقت را با چند مستند جنجالی از جمله «شبنامه»، «شجریان از سپیده تا فریاد» و «دریابست» ربود.
پاسخ گویی
سر تا پای سازمان صداوسیما را بگردید، شاید کمتر از انگشت دو دست، مدیر پاسخ گو پیدا کنید. مدیران تلویزیون رسماً خود را در سطح بالاتری از رسانههای چاپی و آنلاین میبینند و درباره عملکردشان، پاسخ گو نیستند. در تلویزیون نه از نشست خبری با حضور متنوع خبرنگاران خبری هست و نه از گفتوگوهای چالشی با رسانهها. مدیران تلویزیون دعوت دانشگاهها را نیز برای پاسخ گویی نمیپذیرند. تنها روابط عمومیها هستند که در این شرایط، بخشی از بار پاسخ گویی را به دوش میکشند. با این حال کموبیش میتوان گفت شبکه سه سیما در این آیتم نمره منفی کمتری نسبت به دیگر شبکهها میگیرد؛ اما همین نیز به هیچ وجه قابل قبول نیست. دیدهشدهترین اتفاق در این زمینه، مربوط به گفتوگوی علی فروغی با رضا رشیدپور در «حالا خورشید» است. رشیدپور با تمام نقاط قوت و ضعفی که دارد، به عنوان یکی از چهرههایی شناخته میشود که پرسش مردم را از مسئولان میپرسد و گفتوگوی وی با فروغی نیز در همین مسیر پیش رفت.
پوشش مسابقات ورزشی
جام جهانی 2018 اولین مسابقات ورزشی مهم دوران علی فروغی بود که برنامه آن در دوران اصغر پورمحمدی بسته شده بود. برنامه «بیستهجده» با اجرا و تهیهکنندگی عادل فردوسیپور با فاصلهای زیاد نسبت به همتایش در شبکه ورزش ساخته شد، اما ماجرای حذف دو مهمان خارجی برنامه (کارلوس پویول و مانیش) کام همه را تلخ کرد؛ تصمیمی که گفته میشد مدیران بالادستی علی فروغی به دلیل مسائل اقتصادی حاکم بر کشور گرفتهاند. از ابتدای فصل جاری لیگ برتر فوتبال نیز محمدحسین میثاقی مجری برنامه «فوتبال برتر» ویژه پوشش مسابقات داخلی فوتبال شد و به تدریج به برخی موازیکاریها با «نود» منجر شد. علی فروغی در مجموع به «فوتبال برتر» پروبال زیادی داد، اما در مقابل «گزارش ورزشی» ویژه پخش مسابقات خارجی، محدود و محدودتر شد. حضور علی فروغی در شبکه سه همچنین به فوتبالزدهتر شدن فضای این شبکه انجامید و پوشش رشتههایی مانند کشتی را در این شبکه، بسیار مختصر کرد.
نظم کنداکتور
شبکه سه از دیرباز به دلیل پخش زنده مسابقات ورزشی، وضعیت ویژهای در کنداکتور خود داشته است. این مسئله در دوران مدیریت سابق شبکه هم برقرار بود، اما نظم کنداکتور در دوران علی فروغی افت محسوسی کرده است. تابستان 97 چندین بار الگوی پخش شدن یا نشدن سریالهای شبکه سه در روزهای آخر هفته تغییر کرد، تا جایی که مخاطبان نمیدانستند «دلدادگان» کی پخش میشود و کی نمیشود! به علاوه در هفتههای اول پخش «برنده باش» تکرار این برنامه در ساعتهای پرت روی آنتن میرفت ولی بعدها همان هم به فراموشی سپرده شد. «عصر جدید» نیز به همین وضعیت دچار شد، به علاوه این که به تازگی روز پخش آن تغییر کرده است. پخش بسیار نامنظم «تبتاب» و «فوتبالیسم»، دیگر مثال این عارضه بود. همچنین پخش برخی مسابقات فوتبال عمدتاً که بدون برنامه از پیش تعیینشده روی آنتن رفتند یا با برنامه اعلامشده، روی آنتن نرفتند. اگرچه شبکههای دیگر تلویزیون مسابقه ورزشی پخش نمیکنند و برای چیدن کنداکتور راحتتر هستند، اما کنداکتور شبکه سه به وضوح از نظم کمتری برخوردار است و باید برای آن فکری کرد.
برنامههای مناسبتی
لحظات افطار، شبهای عزا یا عید، شب یلدا و نوروز، مهم ترین مناسبتهای سال هستند که شبکه سه به جز اولی، برای بقیه برنامه داشت. «عصر جدید» که ویژهبرنامه تحویل سال شبکه سه بود، یک سروگردن از دیگر شبکهها بالاتر بود. در 15 شب نوروز هم بسته شبانگاهی این شبکه شامل «برنده باش» و «عصر جدید» برنده مطلق بود و از دیگر شبکهها پیشی گرفت. «مخاطب خاص» دیگر برگ برنده مناسبتی شبکه سه است که با اجرای رسالت بوذری، رقیبی در دیگر شبکههای تلویزیون ندارد. با وجود این نقاط قوت، شبکه سه شب یلدای 97 و اعیاد مذهبی این 400 روز، عملکرد ویژهای نداشت و صرفاً با سلبریتیهای روتین، آنتن را پر کرد. البته عارضه شبهای عید مذهبی، گریبانگیر همه شبکههای تلویزیون است و استثنایی هم ندارد. در دوره گذشته شبکه سه هم همین وضعیت وجود داشت. رمضان امسال اما، شبکه سه به دلیل حواشی «ماه ماه» قافیه را به شبکه پنج و «اختیاریه»اش باخت.
برخورد با برندهای شبکه
«نود»، «برنده باش»، «حالا خورشید»، «ماه عسل»، «سمت خدا»، «هفت» و «عصر جدید» هفت برند اصلی شبکه سه سیما در این دوره بودهاند که غالباً مورد توجه مدیر شبکه قرار داشتند. «حالا خورشید» آزادی عمل بسیار زیادی داشت و بسیار مورد حمایت واقع شد. «عصر جدید» هم تولید پرهزینهای داشت و شنیدهها حاکی از آن است که حمایتهای سفتوسخت علی فروغی، تاکنون این برنامه را روی آنتن نگه داشته وگرنه مخالفتهای برخی چهرههای تأثیرگذار، «عصر جدید» را تا مرز تعطیلی پیش برده بود، اما «هفت» آن چنان که باید و شاید مورد استفاده قرار نگرفت. برخورد با «نود»، میانگین امتیاز این بخش را به شدت پایین آورد. عملکرد فروغی در قبال «نود» در قیاس با دوره پورمحمدی یا دیگر شبکههای تلویزیون مناسب نبود. برخورد با دیگر برندهای شبکه به جز «حالا خورشید» مطابق سیاستهای معمول تلویزیون بود و «حالا خورشید» اختیار عمل وسیعتری نسبت به شبکههای دیگر داشت.
برنامههای جدید
بدون تردید نقطه قوت اصلی کارنامه علی فروغی در شبکه سه، برنامههای جدید در این دوره است. «عصر جدید» پدیده تلویزیون است که برای اولین بار در سالهای اخیر، توانست «خندوانه» را شکست دهد و به عنوان پربینندهترین برنامه تلویزیون خود را مطرح کند. «برنده باش»، «ستارهساز» و ویژهبرنامه سحر «ماه من» دیگر برنامههای موفق و جدید این دوره هستند. «تبتاب»، «سلام صبح بخیر» و «بدون توقف» هم دیگر برنامههای تازه شبکه سه هستند که هرکدام تا حدی مخاطب خود را پیدا کردهاند. «تبتاب» حرکتی سینوسی داشته و «سلام صبح بخیر» هنوز کاملاً جا نیفتاده، اما نشانههایی از درخشش داشته است. در این مدت هیچ کدام از شبکههای تلویزیون نتوانستند برنامه پرمخاطب جدیدی نه در حد و اندازههای «عصر جدید»، بلکه در سطح «ستارهساز» روی آنتن ببرند. عملکرد تیم فروغی نسبت به دوره دوم اصغر پورمحمدی هم در سطح بالاتری میایستد که تنها «حالا خورشید» را معرفی کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در طول حیات خود بارها بیطرفی خود را ثابت کرده و در نقدها و گزارشهای خود سعی بر رعایت اصل بیطرفی داشته است. بر همین اساس چهارم خرداد در گزارشی به انتقاد از تصمیم سازمان لیگ برای اجرای قانون 50-50 در بازی نیمهنهایی جام حذفی پرداختیم و از حق باشگاه سپاهان و هواداران این تیم برای استفاده تمام و کمال از امتیازات میزبانی دفاع کردیم. اما امروز بر اساس همین اصل و رسالتی که داریم باید به انتقاد از مدیران، مربیان، بازیکنان و هواداران سپاهان بپردازیم. برای شروع باید به 3 روز قبل برگردیم؛ جایی که ورزشگاه نقشجهان ساعات و دقایق تلخی را سپری کرد. تیمهای سپاهان و پرسپولیس چهارشنبهشب در شرایطی به مصاف هم رفتند که هر 2 تیم برای رسیدن به فینال جام حذفی و فتح آخرین جام فصل برد میخواستند. شرایط خاص این بازی حساسیتهای الکلاسیکوی ایران را دوچندان کرده بود و همانطور که پیشبینی میشد سکانس تکراری این بازی بزرگ درگیری و جنجال در داخل و خارج از مستطیل سبز بود. این درگیریها که ساعتها پیش از آغاز مسابقه شروع شده بود تا پایان بازی نیز ادامه یافت و درنهایت 150 زخمی، ماشینهای سوخته و شیشههای شکسته برجا گذاشت. نکته قابل تامل اینجاست که فوتبال ایران از 2 دهه پیش با وارد کردن واژه تماشاگرنما به ادبیات فوتبالی در تلاش است تا اتفاقات رخداده در استادیومها را تنها متوجه عده قلیلی از تماشاگران کند اما در سالهای گذشته و زمانی که توهینآمیزترین شعارها و ناسزاها ترجیعبند سرودهای تماشاگران میشود و صدهزار نفر در ورزشگاهها میخوانند، دیگر میتوان اطمینان داشت که تنها چند تماشاگرنما عامل بر هم ریختن نظم ورزشگاهها نیستند. بعد از این همه اتفاقات تلخ حالا وقت آن رسیده که قبول کنیم فوتبال ایران اسیر هولیگانیسم است.
آقای تابش چشمتان را باز کنید
تصاویر تلخی که بعد از بازی چهارشنبهشب منتشر شد نشان داد که سپاهان هم بازی را باخته و هم جام و اخلاق را با هم از دست داده! سالهاست که تیمهای تهرانی در شهرستان با مشکل روبهرو میشوند و تیمهای شهرستانی در تهران. از زد و خورد، شکستن سر، کور شدن چشم بوده و حالا آتش زدن ماشین هم به آن اضافه شده است. در اصفهان خودروی یک عکاس را به آتش میکشند فقط برای اینکه نشان دهند از باخت تیمشان ناراحتند. مسلما دیدن وضعیت اسفناک خودروهایی که بعد از بازی چهارشنبهشب مورد لطف هواداران سپاهان قرار گرفتند ناراحتکننده بود اما ناراحتکنندهتر از آن صحبتهای شخصی است که عنوان مدیر یک باشگاه بزرگ فرهنگی-ورزشی را یدک میکشد. مسعود تابش، مدیرعامل باشگاه سپاهان در مقابل میلیونها بیننده تلویزیونی ادعا میکند که به آتش کشیدن و شکستن شیشه خودروها کار هواداران سپاهان نبوده! آقای تابش پس چه کسانی مسئول اتفاقات بعد از بازی هستند؟! هواداران استقلال و فولاد یا اصلا شاید هم هواداران بارسلونا و منچستر؟! کاش بعد از آن همه اتفاق تلخ شما به عنوان مدیر یک باشگاه بزرگ نمک روی زخم این فوتبال زخمخورده نمیریختید!
قلعهنویی و توهم توطئه
مصاحبههای امیر قلعهنویی، سرمربی سپاهان سالهای سال است که تکراری شده. اعتراضات پوچ و دستهای پشت پرده حکایت این روزهای فوتبال ما شده که فقط هواداران را از لذت فوتبال محروم کرده است. حالا امیر قلعهنویی با استفاده از واژهای جدید به سوژه اول فوتبال ایران تبدیل شده است. این بار قلعهنویی فوتبال مهندسیشده را عامل ناکامی تیمش میداند. او باز هم نسبت به دستهای پشت پرده شاکی است و معتقد است نتایج مهندسیشده اتفاقات این روزهای فوتبال ایران را رقم میزند. شاید از نگاه قلعهنویی و با اضافه کردن چاشنی توهم، معادلات بازی چهارشنبه کمی پیچیده شود اما با یک نگاه صرفا فوتبالی و منطقی این بازی هیچ پیچیدگی و ابهامی نداشت. پرسپولیس در حالی با تک گل احمد نوراللهی در این بازی برنده شد که از نظر آمار هم برتری مطلقی نسبت به سپاهان داشت و تیم قلعهنویی در این بازی از هیچ نظر نسبت به پرسپولیس برتری نداشت و تنها اشتباه داور هم پنالتی بود که به سود سپاهان گرفت. این همه اتفاقاتی بود که چهارشنبهشب در مستطیل سبز نقشجهان رخ داد اما باز هم قلعهنویی صحبت از دستهای پشت پرده و نتایج مهندسیشده کرد تا مشخص شود توهم توطئه همچنان همراه ژنرال است؛ همراهی که هم در استقلال با او بوده، هم در تراکتور و ذوبآهن و حالا هم در سپاهان!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
الهه آرانیان- دانشجویان کاردانی و کارشناسی همه رشتهها به جز ادبیّات فارسی، یک درس سه واحدی به نام «فارسی عمومی» دارند. درسی که انگار شیوه تدریس و کتابش هم عمومی است و هر کسی از ظنّ خود و با منبعِ مد نظرش تدریس میکند. با این وضعیت، دانشجویان هم فارسی عمومی را زیاد جدی نمیگیرند و به چشم زنگ تفریح به آن نگاه میکنند. دکتر منصور ثروت، نویسنده و استاد ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی به تازگی در یک مصاحبه، از وضعیت تدریس فارسی عمومی در دانشگاهها انتقاد کرده و انتشار این کتاب را محل درآمد بعضی از استادان دانسته است.
نتیجه یک جستوجوی ساده
کافی است نام درس فارسی عمومی را در گوگل جستوجو کنید تا انبوهی از کتابهای این درس را که توسط افراد مختلف نوشته شدهاند، ببینید: فارسی عمومی دکتر محمود فتوحی و حبیب ا... عباسی، فارسی عمومی ابراهیم قیصری و محمد دهقانی، فارسی عمومی حسن ذوالفقاری، فارسی علی کاظمی علی آبادی، «خوبان پارسیگو» گروه مولفان دانشگاه آزاد رودهن، درس مقامات معنوی دکتر حجت ا... بهمنی مطلق، فارسی عمومی دکتر الهام باقری، «زین کلک خیالانگیز» دکتر غلامرضا حیدری و فرح عزیزی، فارسی عمومی دکتر رضا اشرف زاده و... . در همان جستوجوی ابتدایی بیش از 60 عنوان کتاب با نام کلّی فارسی عمومی به چشم میخورد. گویا هر استاد یا دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترا، از هر دانشگاهی، اقدام به تهیه و انتشار کتاب فارسی عمومی کرده است. البته انتشار این کتاب وقت زیادی هم نمیگیرد و کافی است یک حکایت از گلستان، یک داستان از شاهنامه، یک غزل از حافظ، چند رباعی از خیام، یک داستان از مثنوی و... را کنار هم بگذارید و با عنوان «فارسی عمومی» به دانشجویان ارائه کنید!
دکانی به نام فارسی عمومی
دکتر ثروت، استاد ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی در این باره به ایبنا گفته است: «من با فارسی عمومی و تمام کتابهایی که درباره فارسی عمومی نوشتهاند، مخالف هستم. به جای معرفی کتاب فارسی عمومی، گلستان یا بوستان تدریس یا از دانشجویان سوال میکردم که دوست دارید از شاهنامه یا حافظ بخوانیم؟ دلیل بنده این است که باید بدانیم هدف از تدریس زبان فارسی برای دانشجویان غیر از رشته ادبیات فارسی چیست؟ باید فکر کنیم که دانشجویان غیر از رشته ادبیات به چه چیزی احتیاج دارند. مثلاً درباره کتاب کلیله و دمنه، اگر شما این را شرح ندهید که کلیله سمبل کیست؟ دمنه سمبل کیست؟ این داستان برای چه گفته شده است؟ و... در این صورت آنطور که باید فایدهای حاصل نمیشود؛ معمولا کلاسها به بطالت میگذرد و دانشجویان هم خسته میشوند. وقتی شما متن مشخص را با تحلیل دوره خاصی که آن کتاب نوشته شده انتخاب میکنید و توضیح میدهید، دانشجو علاقهمند میشود.»
بعضی از کتابها صرفاً کپی هستند
دکتر مهدخت پورخالقی چترودی، استاد ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی هم از وضعیت فعلی تدریس فارسی عمومی در دانشگاهها به شدّت گلایه دارد و به خراسان میگوید: «الان سه، چهار سال است مشغول کار روی طرح بررسی و آسیبشناسی کتابهای فارسی عمومی هستیم. دریایی است که پایانی ندارد! هر استادی از هر جایی پیدا شده ، یک کتاب فارسی عمومی نوشته وگزیدههایی از متون نظم ونثر فارسی را به شکل کتاب درآورده است که به نظر من اصلاً ارزشی ندارند و چیزی به دانشجویان اضافه نمیکنند. متاسفانه بعضی از کتابها کپی هستند و فقط نام استادان عوض شده است. ان شاءا... به زودی این طرح را در قالب یک مقاله پژوهشی ارائه خواهیم کرد». این استاد دانشگاه درباره نظر استادانی مانند دکتر ثروت که معتقدند باید یک اثر خاص ادبی برای دانشجویان تدریس شود، نه این که تکههایی کوچک از آثار مختلف نظم و نثر فارسی، گفت: «فارسی عمومی یک درس سه واحدی دانشگاهی است و باید دانشجو را با عموم مسائل ادبیات، فرهنگ ایرانی و فارسی آشنا کند؛ نه اینکه کلاس تخصصی سعدی یا حافظشناسی باشد. به نظر من این هم درست نیست. فارسی عمومی باید مسائل فرهنگ و زبان فارسی را در بر بگیرد. این کتاب باید مطالب را طبقه بندی شده و با نظم و ترتیب خاص به دانشجو ارائه دهد و کاربردی باشد نه این که ملغمهای از آثار و متون مختلف باشد و دانشجو را سر در گم کند».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ماجرای قتل «میترا استاد»، خبری تلخ و غیر قابل باور بود که طی چند روز گذشته، در تمام رسانهها و پایگاههای خبری، بازتابهای فراوانی داشت. قتل همسر محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران، به دست خود او، دستمایه اظهار نظرهای فراوان در فضای مجازی شد. یکی از حوزههای اصلی این بحثها، صحبت درباره عمدی یا غیرعمدی بودن قتل «میترا استاد» بود؛ موضوعی که به لحاظ حقوقی قابل بررسی است. در این نوشتار برآنیم تا به بهانه وقوع این اتفاق تلخ و اظهار نظرهایی که درباره آن شده و میشود، تفاوت قتل عمد و غیر عمد را از منظر قانون، بررسی کنیم. ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که قضاوت درباره جنایت «سعادتآباد» تنها در حیطه صلاحیت مراجع قضایی است و هیچ فرد حقیقی یا حقوقی، به جز مراجع قضایی صالح، حق قضاوت و صدور حکم را درباره این پرونده ندارد. صحبت درباره عمدی یا غیرعمدی بودن قتل از آن رو اهمیت دارد که مطابق قانون مجازات اسلامی، مرتکب قتل عمد، به قصاص(اعدام) محکوم میشود و مرتکب قتل غیرعمد، باید دیه مقتول را به وارثان بپردازد. در واقع، تشخیص نوع قتل از طرف قاضی، میتواند نقشی حساس در سرنوشت قاتل داشته باشد.
چه قتلی را میتوان عمدی دانست؟
شایعترین نوع قتل عمد، حالتی است که در آن، فردی با قصد قبلی به سراغ شخص یا اشخاصی برود و آن ها را به قتل برساند. در این حالت، نوع روشی که او برای جنایتش از آن استفاده می کند، برای تشخیص عمدی یا غیرعمدی بودن کارش، موضوعیت پیدا نمیکند. به این نوع از قتل عمد در بند «الف» ماده 290 قانون مجازات اسلامی، اشاره شده است: «هرگاه مرتکب با انجام کاری، قصد ایراد جنایت بر فرد یا افرادی معین یا فرد یا افرادی غیرمعین از یک جمع را داشته باشد و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود، خواه کار ارتکابی نوعاً موجب وقوع آن جنایت یا نظیر آن بشود، خواه نشود.» در این نوع از قتل، قاتل هم قصد معنوی(انگیزه) دارد و هم قصد فعل. فرض کنید فردی تصمیم میگیرد با اسلحه گرم، شخصی را هدف قرار دهد و از پا درآورد؛ بنابراین، او قصد معنوی(انجام قتل) را دارد و هنگامی که اسلحه را بر میدارد و به شخص مد نظر شلیک میکند، قصد فعل(تیراندازی کردن) نیز پیدا میکند. در مورد قتل عمد، میتوان حالتهای دیگری را هم متصور شد. مثلاً همه ما میدانیم که هُل دادن افراد از بالای کوه یا ساختمانهای بلند، میتواند موجب مرگ آن ها شود؛ حال ،اگر با فرض آگاه بودن از این قضیه، فردی، بدون قصد ارتکاب جنایت، فرد دیگری را هُل دهد تا او از ساختمان یا کوه پایین بیفتد و این اقدام به مرگ وی منجر شود، قتل از نوع عمدی خواهد بود؛ در این حالت، ممکن است قاتل ظاهراً قصد معنوی یا انگیزه ارتکاب قتل را نداشته باشد، اما آگاهی وی از نتیجه مرگبار عملش، باعث میشود که قتل ارتکابی توسط او، عمدی تلقی شود. در بند «ب» ماده 290 قانون مجازات اسلامی، میخوانیم: «هرگاه مرتکب، عمداً کاری انجام دهد که نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن، میگردد، هرچند قصد ارتکاب آن جنایت و نظیر آن را نداشته باشد ولی آگاه و متوجه بوده که آن کار نوعاً موجب آن جنایت یا نظیر آن میشود.» موضوع استفاده از اسلحه برای هدف قرار دادن افراد، اینجا موضوعیت پیدا میکند. بر اساس استنباط از بند «ب» مذکور ، اسلحه آماده شلیک را به طرف فردی گرفتن و او را هدف قراردادن، مصداق بارز اقدام «نوعاً» کشنده است؛ هرچند شلیک کننده بعدا مدعی شود که قصد کشتن قربانی را نداشته است.نوع دیگری از قتل عمد، ناشی از آسیب رساندنهایی است که عموماً برای انسان مرگ را در پی ندارد؛ اما در یک مورد خاص، پایان عمر یک فرد را رقم میزند. مثلاً فرض کنید که فردی عمل قلب باز انجام داده است و وارد آوردن ضربه سنگین به محل انجام عمل جراحی، میتواند باعث مرگ وی شود. در این حالت، اگر فردی با علم به موضوع حساس بودن محل جراحی شخص، به آن ضربه بزند و موجب مرگ وی شود، مرتکب قتل عمد شده است. این موضوع در بند «پ» ماده 290 قانون مجازات اسلامی، مورد توجه قرار گرفته است.
موارد اطلاق «شبهعمد» به قتل
قتل غیرعمد در حالتی اتفاق میافتد که قاتل، برای ارتکاب قتل، قصد معنوی یا انگیزه ندارد و همچنین، عمل او مصداق هیچکدام از بندهای «ب» و «پ» در ماده 290 قانون مجازات اسلامی نیست. در این حالت، به اصطلاح میگویند که مرتکب نسبت به فرد مقتول، قصد رفتاری داشته، اما قصد جنایت نداشته است. کشف این موضوع، برعهده قاضی است و او، با توجه به شواهد موجود در مورد اینکه قتل از نوع عمدی یا غیرعمدی است، تصمیم خود را میگیرد. در اینجا میتوان از مثال تیراندازی با اسلحه گرم، مجدداً استفاده کرد؛ فرد اسلحه را به دست گرفته و برای تهدید، آن را به سمت مقتول نشانه میرود؛ اما سهوا گلوله شلیک و باعث مرگ یک انسان میشود. یکی از دلایلی که معمولاً برای شناسایی فقدان قصد معنوی مرتکب جنایت در اینگونه موارد مورد توجه قرار میگیرد، موضع آسیب دیده مقتول است. طبق تبصره دو ماده 290، «عدم آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات گردد و در صورت عدم اثبات، جنایت عمدی است؛ مگر جنایت واقع شده فقط به علت حساسیت زیاد موضع آسیب، واقع شده باشد و حساسیت زیاد موضع آسیب نیز، غالباً شناخته شده نباشد که در این صورت، آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات شود و در صورت عدم اثبات، جنایت عمدی ثابت نمیشود.» بنابراین، اثبات اینکه اقدام به تهدید مسلحانه منجر به مرگ تهدید شونده، مصداق قتل عمد یا غیر عمد باشد، موکول به بررسی شواهد موجود در صحنه وقوع جرم و نظر کارشناسی در خصوص دلیل کشته شدن مقتول است؛ اینکه آیا گلوله به نقطه حساس و کشنده در بدن او اصابت کرده است، یا نه؟ موارد دیگری هم وجود دارد که بر اساس قانون، میتوان به آن ها عنوان قتل غیرعمد داد؛ مثلاً در حالتی که شخصی در تاریکی، به خیال آنکه هدف مقابل او شیء یا حیوان است، به طرف آن شلیک کند و بعد معلوم شود که هدف، یک انسان بوده است.(بند «ب» ماده 291)
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بنیامین نتانیاهو پس از چندین تلاش ناکام، سرانجام نتوانست در موعد مقرر، کابینه تشکیل دهد. همین باعث شد تا طرح انحلال پارلمان و برگزاری مجدد انتخابات کنست، با 74 رای مثبت و 45 رای منفی، تصویب شود تا 26 شهریورماه، دوباره انتخابات برگزار شود. طبیعی است که کار نتانیاهو برای پیروزی در انتخابات مجدد، سختتر از قبل است. نتانیاهو به دلیل رویگردانی برخی از احزاب دست راستی از وی نتوانست از فرصتی که حامیان و متحدانش به او دادند، بهره ببرد و حالا ناچار است برگههایی جدید در رقابت انتخاباتی رو کند،آن هم در حالی که بیشتر از قبل زیر ذرهبین است. واقعیت این است که یکی از ریشه های اصلی بحران انتخاباتی در رژیم صهیونیستی به سردرگمی احزاب این رژیم بر می گردد. با توجه به این که روند ملت سازی در رژیم صهیونیستی درونزا نبوده و افراد و گروه های مختلف از سراسر جهان با شعارهای اغوا کننده جذب شده اند اکنون جامعه اسرائیل از یک بحران هویت رنج می برد که نمود سیاسی آن در احزاب این کشور متجلی شده است.به عنوان نمونه یهودیان غربی(اشکنازی ) که از اروپا و آمریکا آمده اند با یهودیان شرقی(سفاردیم ) صابرانی ها یا متولدین سرزمین های اشغالی نیز یک هویت جدا از مهاجران هستند که تا کنون نتوانسته اند به یک انسجام واحد برسند.چنان چه یکی از عوامل اصلی انحلال پارلمان نیز سرسختی آویگدور لیبرمن بر سر لایحه مربوط به سربازی طلاب علوم تلمودی و اختلاف او با احزاب مذهبی ارتدوکس بر سر این موضوع بود.حالاباید دید احزاب متعدد و افکار عمومی شکننده وغیر منسجم اسرائیلی که فروردین ماه نتانیاهو را با آرایی نه چندان درخورتوجه، مجدد انتخاب کرد بعداز این ناتوانی نتانیاهو در تشکیل کابینه چگونه تصمیم خواهند گرفت،آیا دوباره آن طور که نتانیاهو دراین دو دوره انتخابات اخیر بر پررنگ کردن مسائل و خلأهای امنیتی بر مسائل داخلی و اقتصادی تاکید کرده است، افکار عمومی اولویت را بازهم به مسائل امنیتی می دهند؟که البته این دور از ذهن هم نیست و برای ساکنان سرزمین های اشغالی هرگونه تهدیدامنیتی درقالب مسئله بود و نبود معنا می گیرد یااین که در این دوگانه، این بار اولویت را به مسائل داخلی و اولویت های پاکدستی نخست وزیرآینده خواهند داد؟اما نتانیاهو در این سه ماه چه خواهد کرد؟به باور نگارنده روند گذشته را ادامه خواهد داد.یعنی تداوم حملات هدفمند به سوریه و پایگاه های مقاومت،تنش های کوتاه مدت با غزه و تداوم ماجراجویی ها در جبهه شمال( کشف تونل ها، پرواز جنگنده ها و پهپادها و اقدامات ضربتی در جولان) و... همه این ها یک نقطه اشتراک دارد و آن این که به مخاطبان داخلی و خارجی این گونه القا کند که در عین داشتن دست برتر اما به دنبال جنگ تمام عیار نیست.ضمن آن که باید بیش از قبل منتظر ماجراجویی ها علیه ایران و سوق دادن افکارعمومی داخلی اسرائیل به سمت ایران از سوی نتانیاهو بود.در سرنوشت سیاسی نتانیاهو البته مولفه حمایت های خارجی وشخص دونالد ترامپ را نیز نباید از نظر دور داشت. آمریکای ترامپ و دامادش کوشنر هم ازهمین رو تمام تلاش خود را در یک سال قبل برای ابقای نتانیاهو کردند، از انتقال سفارت به قدس گرفته تا هبه کردن جولان به غاصبان صهیونیست.ترامپ البته یکی از مهمترین طرحهای منطقهایاش یعنی «معامله قرن» را هم به پیروزی نتانیاهو گره زده است. رئیس جمهورآمریکا در حالی که حدود زمانی اعلام معامله قرن را گفته بود، اما به دلیل انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی در فروردینماه، آن را به تعویق انداخت تا نتیجه انتخابات مشخص شودو حالا انتخاباتی که نتانیاهو پیروز آن بود، بناست دوباره برگزار شود و این یعنی تعویق مجدد اعلام معامله قرن یا اعلام ضعیف آن.افزون بر این،در انتخابات شهریورماه، هر جناح یا حزبی که پیروزشود، شخص نتانیاهو بازنده به حساب میآید چرا که کمتر از سه ماه دیگر بازجویی از او در سه پروندۀ فساد مالی و سیاسی وارد مرحله نهایی میشود و او حتی به فرض ماندن در رأس حزب لیکود و پیروزی این حزب در انتخابات جدید، شانس کمی برای مصونیت خود از تعقیب قضایی خواهد داشت.بی جهت نیست که ژنرال «بنی گانتز» رهبر جناح میانه و رقیب نخست وزیر اسرائیل با اشاره به برگزاری انتخابات شهریورماه،نتانیاهو را به تلاش در جهت ایجاد یک «دژ حقوقی» برای گریز از روند قضایی جاری که به اتهام فساد علیه او در جریان است، متهم کرده است.در نهایت به نظر می رسد که حال عمومی لیکود و شخص نتانیاهو خوش نیست و به همین علت ممکن است در روزهای آینده رفتاری از وی در داخل و حتی خارج از منطقه سر بزند که آثار و تبعات مخربی را به جا بگذارد. ولی صرف نظر از این، آن چه از همه این احوالات می توان به درستی برداشت کرد، این است که قدرت نتانیاهو در اسرائیل بسیار شکننده تر از قبل شده و حتی اگر وی دوباره با توسل به همان تاکتیک های همیشگی بتواند در انتخابات آینده پیروز شود راه دشواری برای گذر از فرایند قضایی دارد و حیات سیاسی او با چالش های جدی و شاید استعفا عجین خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مراسم روز قدس در کشورهای مختلف جهان برگزار شد
آتش خشم آزادگان جهان علیه «معامله قرن»
در هفته ای که جرد کوشنر، داماد و مشاور دونالد ترامپ در تور خاورمیانه ای برای گفت وگو درباره بخش اقتصادی قرارداد خیانت بار موسوم به «معامله قرن» به سر می برد، میلیون ها نفر از مردم آزاده کشورهای مختلف با تاکید بر حمایت از ملت فلسطین و مخالفت با توطئهها و طرحهای دشمنان به خیابان ها آمدند. راهپیمایی روز قدس دیروز در شهرهای عراق همچون بغداد در حالی با شعار «نه به معامله قرن» برگزار شد که شیوخ عشایر، نیروهای الحشد الشعبی، اعضای پارلمان و مسئولان عراقی در آن حضور داشتند. شبکه خبری «السومریه» گزارش داد که این راهپیمایی از منطقه خیابان فلسطین در شرق بغداد آغاز شد و صدها نفر در آن مشارکت داشتند. در سوریه نیز، مراسم راهپیمایی روز جهانی قدس با حضور گسترده شهروندان سوری و آوارگان فلسطینی مقیم سوریه برگزار شد. یک منبع رسمی در وزارت خارجه سوریه بر همبستگی کامل این کشور با ملت فلسطین و همچنین مردم مقاوم در جولان اشغالی سوریه در راه آزادی تمام اراضی اشغالی عربی و بازگشت جولان به آغوش سوریه و تشکیل کشور مستقل فلسطینی به پایتختی قدس تاکید کرد. هزاران تن از مردم افغانستان نیز با وجود تهدیدات شدید امنیتی در این کشور همچون سال های گذشته به مناسبت روز جهانی قدس راهپیمایی کردند. شهرهای لاهور، کویته، پیشاور، گلگیت، اسکردو، حیدرآباد، کراچی، بهاولپور، مولتان و جیکب آباد پاکستان نیز روز گذشته شاهد راهپیمایی شهروندان این کشور بود. همچنین مراسم راهپیمایی روز جهانی قدس با حضور گسترده قشرهای مختلف مردم یمن در صنعا و ۱۲ شهر دیگر برگزار شد. در لبنان، عمان،ترکیه، نیجریه و چند کشور اروپایی همچون آلمان نیز راهپیمایی هایی در محکومیت جنایت رژیم صهیونیستی برگزار شد. این اعتراضات جهانی در حالی بود که دیروز قدس تبدیل به پادگان نظامی شده بود و صهیونیست ها از ورود هزاران فلسطینی به مسجدالاقصی جلوگیری می کردند. اعتراضات قدس در فلسطین نیز باعث به شهادت رسیدن دو تن از جوانان این کشور توسط نظامیان صهیونیست شد.
روزه داران ایران اسلامی با محکومیت معامله قرن یک صدا از آرمان فلسطین دفاع کردند
حقیقت قـرن
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امام جمعه مشهد گفت: امروز اسرائیل در نزد جهانیان به کشوری منفور تبدیل شده و این از برکات همین شعارها و روز قدس است.به گزارش خراسان رضوی، آیت ا... سید احمد علم الهدی روز گذشته در خطبه های نماز جمعه مشهد در حرم مطهر رضوی ضمن اظهار تاسف از اقدامات کوردلانه در شهادت امام جمعه کازرون، از نمازگزاران به خاطر شرکت در راهپیمایی روز قدس تشکر کرد و افزود:اگر یک روز قرار بر این شد که خدایی ناکرده فلسطین با آمریکا و اسرائیل به نقطه توافقی برسند و از قدس دست بردارند، ما دست بردار نیستیم وبر این نکته تاکید داریم که قدس به عنوان قبله اول مسلمانان باید به مسلمانان برگردد.وی ادامه داد: درخصوص روز قدس سه نکته قابل تامل است. نکته اول این که برخی افراد ضعیف الایمان و ناآگاه این روزها این سخنان را مطرح می کنند که روز قدس چه ارتباطی به ما دارد و با توجه به گرفتاری های شدیدی که درداخل کشور وجود دارد مطرح کردن مشکلات کشوری دیگر صحیح است؟ چرا مشکلات آن ها را به عنوان مسائل مربوط به خودمان مورد توجه قرار می دهیم و با این رفتار باعث تحریک قدرت های مستکبر علیه خودمان می شویم؟ در پاسخ به این افراد باید گفت:مسئله قدس، مسئله کشوری دیگر، جامعه دیگر و مردمی دیگر نیست؛ بلکه مسئله ماست، زیرا ظلم هایی که اسرائیل به مردم فلسطین روا می دارد همه به خاطر قدس و مسجد الاقصی است و اولین نخست وزیر اسرائیل زمانی که اولین دولت اسرائیل تشکیل شد اعلام کرد که «اسرائیل بدون قدس و قدس بدون هیکل معبد سلیمان بی معناست» و این نهایت هدف آن هاست.نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: همان طور که سرنوشت کعبه به عنوان قبله ما مسلمانان برای ما مهم است، جریان قدس به عنوان قبله اول مسلمانان نیز برای ما حائز اهمیت است و در مقابل این مسئله نمی توانیم بی تفاوت باشیم.
دلیل حمایت ما از مردم فلسطین
وی خاطر نشان کرد: نکته دومی که درباره قدس باید به آن بپردازیم این است که حمایت ما از مردم مسلمان فلسطین به دلیل این است که خداوند در قرآن این سرزمین را وابسته به قدس معرفی می کند و از نظر قرآن این سرزمین مقدس است و دومین دلیل حمایت ما از مردم فلسطین این است که مردم فلسطین در خط مقدم جبهه مبارزه با اسرائیل هستند و امام خمینی (ره) با توجه به این موضوعات است که جمعه آخر ماه رمضان را «روز قدس» معرفی کردند، نه روز فلسطین و آن به این دلیل است که قدس برای ما مهم است .
تنها با شعار می شود به جنگ دشمن رفت؟
آیت ا... علم الهدی بیان کرد:عده ای می گویند با لفظ شعار مگر می شود به جنگ دشمن رفت؟و با مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل گفتن چه اتفاقی می افتد؟نتیجه شعارهای 40 ساله ما علیه آمریکاو اسرائیل در مقابل کشتار هر روزه فلسطینی ها چیست؟ در پاسخ این افراد نیز باید به این نکته اشاره کنیم که روز قدس با همین کیفیت و با همین شعارهاست که امروز اسرائیل را از یک ابر قدرت در سال های گذشته به ذلت کشانده است و روزی که امام خمینی (ره) فرمان داد ما جمعه آخر ماه رمضان را روز قدس بدانیم و به حمایت از قدس در خیابان ها راه بیفتیم روزی بود که همه جنوب لبنان در تسخیر اسرائیل بود و اسرائیل در جنوب بیروت پیشروی و بخشی از پایتخت لبنان را نیز اشغال کرده بود و در این مدت همه ساله راهپیمایی روز قدس انجام می شد و امروز کار به جایی رسیده که حزب ا... لبنان به جایگاهی رسیده است که اسرائیل به اندازه یک عامل مرگ آور از آن ها می ترسد.
وی افزود: امروز در کمتر از 24 ساعت چند صد موشک فلسطینی، اسرائیل را وادار به آتش بس می کند. امروز اسرائیل در نزد جهانیان به کشوری منفور تبدیل شده و این از برکات همین شعارها و روز قدس است.
دلیل اهمیت بیشتر روز قدس امسال
امام جمعه مشهد گفت: نکته سوم درباره روز قدس این است که امسال رهبر معظم انقلاب اعلام کردند که روز قدس امسال به نسبت دیگر سال ها از اهمیت بیشتری برخوردار است و آن به این دلیل است که جریان ناپاک استکبار جهانی به این نتیجه رسیده که با یک نیرنگ مسئله جنگ با اسرائیل و مقابله با صهیونیست را در منطقه حل کند و سر این توطئه با همه عناصر خودفروخته و ناپاک منطقه ازجمله آل سعود و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس به این توافق رسیدند که منطقه ای مخصوص را به عنوان فلسطین مشخص کنند و غزه و بخشی از کرانه باختری و بخشی از صحرای سینا به عنوان سرزمین فلسطین مشخص شود واین به شرطی است که این کشور اسلحه ،ارتش و نیروی دفاعی نداشته باشد و از آن طرف قدس، یهودی سازی شده و همه شهرک های یهودی در کنار هم قرار گرفته باشد و رژیم اسرائیل بزرگ تر ، قوی تر و بدون کوچک ترین معارض در منطقه زندگی کند و اسم این حرکت خبیثانه را «معامله قرن» گذاشته اند و اگر چه طرحشان را هنوز ارائه نکرده اند، اما این طرح نتیجه ای جز این ندارد .
وی افزود: هدف از این معامله از بین بردن مسجدالاقصی و قدس است و به همین دلیل رهبر معظم انقلاب روز قدس امسال را مهم تر از هر سال اعلام کردند و ما باید با همه امکاناتمان با اسرائیل مبارزه کنیم و این جهاد قطعی فی سبیل ا... است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس بانک مرکزی از پیداشدن راه های جدید برای دریافت ارز صادرات نفت خبر داد که تلاش های آمریکا علیه فروش نفت ایران بر آن اثر گذار نیست. به گفته همتی، در دو ماه اول امسال از 3.8 میلیارد دلار ارز تامین شده بیش از سه میلیارد دلار آن از سوی صادرکنندگان تأمین شده که در اوج تحریم ها بسیار معنا دار است.
به گزارش تسنیم، همتی در حاشیه راهپیمایی روز جهانی قدس، با بیان این که رفتار فعلی آمریکا، نشانه شکست تلاش های این کشور برای افزایش فشار بر ایران است، افزود: هم اکنون آمریکا اعلام کرده است که حداکثر فشار را بر ایران وارد و تلاش کرده است فروش نفت ایران را کاهش دهد، ولی ما مسیرها و روندهایی را برای دریافت درآمدهایمان پیدا کردیم که هیچ یک از این کارها نمیتواند بر آن اثرگذار باشد. پیغام ها و رفتارهای فعلی آمریکا نشان از شکست تلاش هایش دارد و به امید خداوند به زودی شاهد پیروزی مردم ایران خواهیم بود.
3 میلیارد دلار ارز واردات از سوی صادر کنندگان تامین شد
همتی همچنین در پستی اینستاگرامی خبر داد که از 3.8 میلیارد دلار ارز تامین شده در حدود 70 روز نخست سال، بیش از سه میلیارد دلار آن از سوی صادرکنندگان تأمین شده است و از این مبلغ 800 میلیون دلار آن واردات در مقابل صادرات بوده که در سیاست ارزی جدید بانک مرکزی مورد توجه قرارگرفته است.
برگشت ارز صادرات نتیجه منطقی قلمداد شدن ارز نیمایی است
وی با اشاره به این که این مبلغ تأمین ارز در اوج فشارهای تحریمی آمریکا و تعطیلی عمده روزهای فروردین، بسیار معنادار است، تأکید کرد: ارزهای تخصیصی برای واردات کالاهای اساسی، دارو و تجهیزات پزشکی، مواد اولیه کارخانجات و کالاهای ضروری دیگر بوده است. همتی، رشد ارز برگشتی صادرکنندگان را نتیجه سیاست های ارزی جدید بانک مرکزی و منطقی قلمداد شدن نرخ ارز سامانه نیما از نظر صادرکنندگان دانست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بازسازی صحنه قتل میترا استاد توسط محمدعلی نجفی ساعت 2 بعد از ظهر دیروز جمعه در حالی در ساختمان آرمیتای سعادت آباد صورت گرفت که برخلاف روال قبلی این بار به خبرنگاران اجازه داده نشد تا به صحنه قتل نزدیک شوند یا با متهم گفت وگو کنند .در همین حال پلیس ادعای ورود یک شاهد به این پرونده را تکذیب کرده است و همزمان سایت انصاف نیز که اولین بار از تماس میترا استاد با خبرنگار این سایت برای مصاحبه افشاگرانه یک روز قبل از قتل خبر داده بود جزئیات بیشتری از چند تماس همسر دوم نجفی را منتشر کرد .
ورود یک شاهد به پرونده ؟
برنا مدعی شد :یک روز بعد از بازداشت محمد علی نجفی به اتهام قتل همسردوم خود میترا استاد؛ شاهدی وارد این پرونده شد که ابعادی از زندگی میترا استاد را فاش کرد. این فرد که ابتدا با خبرگزاری برنا تماس گرفته و اظهارات خود را بیان داشته بود با هماهنگی خبرنگاران برنا؛ پنج شنبه به اداره دهم آگاهی رفت و آن چه از زندگی و شخصیت و اهداف میترا استاد مدعی بود که میداند در اختیار کارآگاهان قرار داد و صبح دیروز جمعه (۱۰ خرداد) نیز به درخواست مرجع قضایی بار دیگر با مراجعه به آگاهی و سپس دادسرای امور جنایی تهران؛ ادعاهای خود را برای قاضی محمد شهریاری مطرح کرد و نوشت که در پرونده قرار داده شد، بررسی بر روی نکاتی که این شاهد در اختیار پلیس و مراجع قضایی قرار داده از امروز به طور جدی تری آغاز شده است. این در حالی است که سردار رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ به ادعای مطرح شده مبنی بر "ورود یک شاهد جدید" به پرونده قتل "میترا استاد" و افشای زوایای پنهان زندگی همسر دوم نجفی واکنش نشان داد و آن را تکذیب کرد .
میترا همه قول های نجفی را ضبط می کرده است
در همین حال خبرنگار انصافنیوز که همان روز قتل میترا استاد خبر از تماس مقتول با او برای انجام مصاحبه داده بود، روایتی تکمیلی از آن تماس و تماس های قبلی مقتول را در یادداشتی ارائه کرد.
تماس اول ما در پاییز ۱۳۹۷ و زمانی بود که شایعاتی درباره نجفی به گوش می رسید . با خنده میگفت که تمام قولهای دکتر نجفی را ضبط میکرده و بارها تاکید کرد که دکتر نجفی گفته عاشقش است و اصرار داشت که این جمله در مصاحبه باشد. عکسی از خودش و نجفی فرستاد در مشهد، عکسی رسمی در فضای حرم امام رضا (ع)، با حجاب چادر مشکی. خلاصه که گفتوگوی اول انجام شد و میترا استاد در پاسخ به سوالم که آیا ازدواج و ارتباط با شما دلیل فشارهای سیاسی برای استعفا بوده است گفت: «اصلا اینطور نبود. شما باید حرف ما را که در این ماجرا بودیم بپذیرید یا حرف کسانی که بیرون از این ماجرا هستند؟! مگر میشود ازدواج کسی دلیل استعفایش شود؟ یا این که من خواسته باشم که ایشان اصلا به شهرداری نرود؟ ما تصمیم به ازدواج داشتیم و نامزد بودیم. البته خب یک سری فشارهای سیاسی وجود داشت که آقای دکتر خودشان هم مطرح کرده بودند و چیز جدیدی نیست. ایشان بعد از مراسم و ماجرای برج میلاد صحبت کردند و گفتند که عمدهترین دلیل من برای استعفا، بیماری است».
تماس دوم ما مربوط به زمستان ۱۳۹۷ است .اگر درست یادم باشد غروب یک روز تعطیل بود، در اواسط دی ماه. خودش تماس گرفت، سلام و علیکی آرام داشت و بعد گفت میخواهد حرف بزند، گفت که اوضاعش خوب نیست و در زندگی زناشوییاش تحت فشارهای فراوانی است. صدایش گرفته بود، گفت که در وضعیت خوبی نیست، مدام درگیری دارد و ادعا کرد که با او بدرفتاری میشود. باز هم میگفت مدارکی دارد و تاکید میکرد بر صداهای ضبط شده از قولهایی که شنیده بوده است. در نهایت گفت تا 8 بهمن صبر می کند که معلوم نبود قرار است تا 8 بهمن چه اتفاقی بیفتد. ۸ بهمن ماه هم خبری از او نشد تا آخرین تماسش، یعنی بعد از ظهر روز قبل از کشته شدن.
2 عکسی که میترا ساعت 12 شب فرستاد چه بود ؟
آخرین تماس ما دوشنبه ششم خرداد بود؛ روز تعطیل رسمی. ساعت حدود ۳ بعدازظهر نامش روی گوشیام افتاد. سلام و علیکی کردیم و ادعا کرد دکتر نجفی همسرش را طلاق داده و گفت که قصد دارد این موضوع رسانهای شود. هفت دقیقه حرف زدیم...از او خواستم به دفتر انصاف نیوز بیاید تا مفصل گفتوگو کنیم، راجع به تمام این ماجرا، از ابتدا تا همان روز. در نهایت میترا استاد گفت میآید، گفتم فردا – سهشنبه – قرار را بگذاریم. ساعت ۷:۰۴ غروب اساماسی زد که «ما میریم مسافرت ان شاءا... بهتون خبر میدم برای قرار حضوری»... اما نفهمیدم منظورش از «ما» با چه کسی یا کسانی بود، با نجفی؟ تا همین دیروز از این که پسری دارد هم بیخبر بودم. صبح بود که دیدم ساعت دوازده و ۴۰ دقیقه بامداد دو عکسنوشته برایم در واتس آپ فرستاده است. مضمون یکی شراکت ساکتان در ظلم با سکوت مقابل آن بود، دیگری این بود که دو چیزی که انسانیت را در وجود آدمی از بین میبرد یکی سکوت به وقت فریاد و دیگری فریاد به وقت سکوت است. در تماس آخرش حرفهایی زد که خودش مایل بود رسانهای شود. گفت: «میخواهم برای آبرویم کاری کنم، دکتر نجفی هم اگر میخواهد برای آبرویش خودش کاری کند». صدایش از عصبانیت لرزشی محسوس داشت وقتی با حرص گفت: «زن اول شان طلاق گرفتهاند و الان دکتر هیچچیزی ندارند، به خاک سیاه نشستهاند». شاید توالی حرفهایش درست خاطرم نباشد اما در جایی دیگر هم گفت که وعده و وعیدهای زیادی شنیده و قولهای فراوانی به او داده شده که به هیچیک عمل نشده است. گفت که میخواهد حتما رسانهای شود و حتی اگر شده خودش در رسانههای مجازی این کار را کند.وقتی پرسیدم که حالا با دکتر نجفی زندگی میکند، گفت: «بله!» و ادعا کرد: «دکتر نجفی اصلا با آن همسرش زندگی نمیکرد، پیش از من هم زندگی نمیکرد. به من گفته بود که ما از هم جداییم و قول داده بود پس از ازدواج مان کاری کند که همسر اولش طلاق بگیرد. خود خانمشان هم گفته بود که من هستم اما هر زمان که با شخص دیگری خواستی ازدواج کنی، میروم. بعد از ازدواج هم که میپرسیدم کی طلاق میگیرید مدام میگفتند فردا، دو روز دیگر، سه روز دیگر...»
درخواست واکاوی ماجرای مسمومیت نجفی
در این میان به گزارش خبر آنلاین یک روزنامهنگار با انتشار اسکرین شات چت خود با محمدعلی نجفی در روز انتشار خبر خودکشی او در آذر۹۷ در توئیتی نوشت: این اسکرین شات چتی است که روز انتشار خبر خودکشی دکتر نجفی با ایشان انجام دادم، از بازپرس محترم پرونده، وکیل آقای نجفی، خبرنگاران و حتی دستگاه امنیتی میخواهم ماجرای مسمومیت نجفی را واکاوی کنند، کلید ماجرا شاید آن جاست!
وکیل نجفی: قتل غیرعمد بوده است
از سوی دیگر علیزاده طباطبایی که از جمله وکالت پروندههای خانواده هاشمی رفسنجانی را نیز برعهده داشته است، به همراه لاله عقبایی به عنوان وکیل نجفی مشغول به کار شد ند وی همزمان اعلام کرد که "اتهام قتل عمد" به محمدعلی نجفی تفهیم شده است.وی همچنین تاکید کرد: بازپرسی که برای این پرونده انتخاب شده است به نظر فردی مستقل و دانشمند است. در عین حال عقبایی معتقد است چون موکلش قصد کشتن همسرش را نداشته این قتل غیر عمد است .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.