گروه اجتماعی- پایگاه اطلاع رسانی دفتررهبر انقلاب در گفت وگویی مشروح با دکترسعیدنمکی وزیر بهداشت ابعاد آغاز، دوران کنونی و آینده کرونا را بررسی کرده است. وی در بخشی از این گفت وگو نیز به حمایت های ویژه رهبر انقلاب از وزارت بهداشت و ستادملی مقابله با کرونا در جریان مقابله با کرونا اشاره کرده است.مواردی همچون تاکید ایشان بر مصوبات ستاد، موافقت ایشان با شهیدخدمت شدن کادر درمانی کرونا و تاکید ایشان به نیروهای مسلح برای همراهی با ستاد از جمله مواردی است که وزیر از آن یاد کرده است. در ادامه بخشی دیگر ازاین گفت وگو را با هم مرور می کنیم:
... من حدود پنج گزارش خدمت رهبر معظم انقلاب تقدیم کردم که ایشان همه این پنج گزارش را بلافاصله مطالعه کردند و همان موقع هم جواب دادند. جوابهای بسیار دلگرم کنندهای که باعث قوت قلب همکاران ما در سراسر کشور شد.
اولاً جالبترین قسمتش به غیر از آن محبت و بزرگمنشی ایشان که من بهعنوان وزیر خیلی خوشحال شدم این بود که رهبر مملکت بلافاصله گزارش وزیر را در این عرصه بهعنوان فرمانده عملیات میخوانند. این خیلی مهم است که من گزارشی را که به رهبر انقلاب مینویسم بلافاصله ایشان قرائت کنند یا این که بعدها سر حوصله آن را جواب بدهند. این برای من خیلی جالب بود، چون من روزها و شبهای سختی را گذراندم. ما جایی نمیرفتیم و ۲۴ ساعت نشسته بودیم تا این موج سنگین را مدیریت کنیم. با آن خستگی و با آن فشار وقتی من گزارش مکتوبی را تقدیم ایشان میکردم، ایشان بلافاصله میخواندند و بعد از یک ساعت به بنده پاسخ میدادند. این بزرگترین نکته دلگرمکننده بود. ثانیاً ایشان بهشدت حرفهای گزارش را پاسخ میدادند. یعنی وقتی حرف از بسیج و حرف از مشکلات دیگر میزدیم ایشان کاملاً فنی و با اصول بسیار منطبق بر پروتکلهای مد نظر پاسخ میدادند. ثالثاً حمایتهای ایشان از سربازان خودشان بهعنوان مدافعان سلامت است و از همه مهم تر این که ایشان وقتی احساس کردند که بنده شاید در این عرصه احساس تنهایی کنم، آن دستور ناب را به نیروهای مسلح دادند تا پشتیبان این قضیه قرار بگیرند و با تشکیل قرارگاه کنار ما قرار گرفتند و این تنهایی را از درون ما زدودند.
اینها نشان از واکنشهای بسیار بهموقع و دستورات بسیار حکیمانهای بود که ایشان دادند که علاوه بر دلگرمی و پشتوانه عاطفی که برای ما ایجاد کرد یک پشتوانه سنگین و وزین اجرایی هم با این فرمایشها کنار ما قرار گرفت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری – حاجحسین ملک نه فقط در تاریخ شهر مشهد، بلکه در تاریخ معاصر ایران، شخصیت شناختهشدهای است. همه ما او را به خاطر وقفهای پرشمارش در سراسر ایران، از مشهد و تبریز و تهران گرفته تا دورترین نقاط کشور و نیز، اهتمام فراوان وی به حفاظت از میراث فرهنگی، به ویژه میراث مکتوب، میشناسیم. اجداد حاجحسین، اصالتاً از اهالی تبریز بودند و جدش، حاجمهدی ملکالتجار، منصب «ملکالتجاری ممالک محروسه» را از محمدشاه قاجار گرفت و به واسطه پرداخت وام به امیرکبیر برای رساندن ناصرالدینمیرزای ولیعهد به تهران و نشاندن او بر تخت سلطنت، موقعیت خود را حفظ کرد و فرزند او محمدکاظم نیز، منصب ملکالتجاری گرفت. با این حال، هیچکدام از این سوابق، دلیل ملّاک شدن حاجحسین در خراسان نبود. واقعیت آن است که خاندان ملک، تا پیش از ورود حاجحسین و پدرش به مشهد، املاک چندانی در خراسان و شهر مشهد نداشتند و تمام ماجرای خرید ملک و املاک گسترده توسط این خانواده در خطه خراسان، به بعد از سال 1273 خورشیدی باز میگردد که چرایی آن، روایتی شنیدنی دارد.
دردسرهای یک تسویه حساب
از عوارض منصب ملکالتجاری، یکی این بود که هر وقت شاه در جایی از نظر مالی کم میآورد، سراغ ملکالتجار را میگرفت و او در این مواقع، باید تن به خواستههای عجیب و غریب مالی شاه قاجار میداد. عزتملک ملک، دختر حاجحسین، در خاطراتش آوردهاست که در سال 1271 خورشیدی، حاجمیرزاحسین یکی از بازرگانان بنام پایتخت، ورشکست شد و خبر این ورشکستگی را به گوش ناصرالدینشاه رساندند و گزارش دادند که میرزاحسین، مبالغ معتنابهی هم به خارجیها بدهکار است. شاه که از بدهی به اتباع بیگانه و عواقب آن واهمه داشت، محمدکاظم ملکالتجار، پدر حاجحسین ملک را مأمور کرد تا دیون میرزاحسین را با فروش املاک و داراییهای وی، تسویه کند. حاجمحمدکاظم هم مشغول شد و کار تسویه دیون ورشکسته را با رعایت امانت انجام داد. هنگام بررسی داراییهای بازرگان ورشکسته، حاج محمدکاظم به بدهی سنگین رکنالدوله، برادر ناصرالدینشاه به میرزاحسین پی برد. این بدهی حدود 60 هزار تومان بود که در آن زمان، مبلغی نجومی به حساب میآمد. حاج محمدکاظم چند بار برای دریافت دین، به سراغ رکنالدوله رفت و هر بار او به دلایلی حاضر به پرداخت بدهی نشد. از آن طرف، خارجیها هم روی حاجمحمدکاظم فشار آورده بودند که زودتر طلب آنها را تسویه کند. پدر حاج حسین ملک که میدانست حریف برادر پادشاه نمیشود، به سراغ ناصرالدینشاه رفت و مسئله را به او گفت. شاه قاجار هم برادر خود را احضار کرد و از او خواست دِین خود را بپردازد. پاسخ رکنالدوله خیلی ساده بود: ندارم!
راهکاری شگفت برای تسویه بدهی!
ناصرالدینشاه که از وضعیت برادرش کلافه شدهبود، به او گفت که اگر املاکی دارد در عوض بدهی بدهد و خودش را خلاص کند. رکنالدوله هم که مدتی در خراسان حاکم بود و املاک گستردهای مابین مشهد و فریمان داشت، آنها را به عوض بدهیاش عرضه کرد؛ اما مشکل اینجا بود که قیمت زمینها، طبق گزارش ارزیابان، در بهترین حالت از 30 هزار تومان فراتر نمیرفت و این، نصف مبلغ بدهی بود. ناصرالدینشاه چارهای اندیشید و اعلام کرد که حرف ارزیابان را قبول ندارد و ملکالتجار باید زمینهای رکنالدوله را به قیمت 60 هزار تومان از او بخرد و بدهی را تسویه کند! به این ترتیب، حاجمحمدکاظم ملکالتجار مجبور شد زمینهای 30 هزار تومانی را به دو برابر قیمت بخرد. او پس از این اقدام، پسرش حاج حسین را که هنوز 22 سال داشت، برای اداره این زمینها به مشهد فرستاد و او نیز، طبق سفارش پدر به گسترش این اراضی پرداخت و به تدریج، از محل درآمدهای آنها، زمینهای دیگری را خرید و این رویداد، زمینهای شد برای ماندگار شدن حاجحسین ملک در مشهد و گسترش املاک وی در این خطه. جالب اینجاست که رکنالدوله، حاکم مشهد و فرد بدهکار، از خاندان ملک خوشش نمیآمد و در قبال حاجمحمدکاظم و پسرش حاجحسین، رفتاری بیادبانه و طلبکارانه پیش گرفت که البته، از یک شازده قجری پرافاده مثل او، بعید نبود!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حتی اگر اهل بورس هم نباشید، این روزها، حتما بسیار از بورس شنیدهاید و درباره ورود به بورس هم با خودتان تامل کرده اید. اخبار می گوید که رشد بورس در حدود 40 روز گذشته از سال جدید بیش از 70 درصد بوده است اما آیا همه سهامداران از این سود بهره برده اند؟ واقعیت این است که برخی سهم های بورسی در همین مدت سود بسیار بیشتری از مقدار رشد شاخص داشته اند و برخی دیگر حتی 10 درصد هم رشد نکرده اند. متاسفانه حتی برخی از فعالان این روزهای بورس هم از رشد جا مانده اند و این روزها احساس زیان میکنند. اما چرا؟ واقعیت این است که در این روزهای پررونق بورس، تنها کافی است که برخی اصول ابتدایی سهامداری را رعایت کنید تا یک سود معقول کسب کنید. اما گاهی طمع یا ناآشنایی با قواعد موجب زیان یا عقب ماندگی از سود بازار می شود. در شماره امروز ضمن توضیح وضعیت رشد قیمتی سهم های مختلف بازار و گروه های مختلف، توصیه هایی برای ورود به بازار یا تغییر سبد دارایی داریم.
رشد بی سابقه بورس زیر ذره بین
شاخص کل بورس یک عدد کلی است که وضعیت کلی رشد بازار را نشان می دهد و لزوما رشد همه بازار متناسب با این شاخص نیست. چنان چه جدول زیر نشان می دهد، بیش از 150 نماد بازار سرمایه در سال 99 کمتر از 30 درصد بازدهی داشته اند!
چند مثال روشن از جامانده ها
برای مثال نماد بازار پایه ای پتروشیمی فسا را در نظر بگیرید. این نماد 28 اسفند سال گذشته 257 تومان قیمت داشته است در حالی که در انتهای معاملات چهارشنبه گذشته، 244 تومان بوده است. یعنی این سهم نه تنها از رشد 70 درصدی کلیت بازار سهمی نبرده بلکه حدود 5 درصد هم به سهامدارانش ضرر زده است. نکته مهم این که ، فسا اصلا شرکت نیست و صرفا یک پروژه با حداقل پیشرفت است اما سهام این پروژه در دوره ای رشد افسارگسیخته داشته است. نمادهای بسیار زیاد دیگری هم قابل شناسایی اند که وضعیت مشابه داشتند؛ جهرم، داراب، بانک آینده و ... . علت عقبگرد این سهم ها یا عملکرد خیلی ضعیف و نداشتن پشتوانه است یا رشدهای افسارگسیخته تا انتهای سال 98. لذا اگر این روزها وارد بورس می شوید حواستان باشد که هر خریدی به سود منجر نخواهد شد.
گروه های پراقبال 99؛ از بانکی تا پتروشیمی
اگر می خواهید سبددارایی تان در بورس را تغییر دهید یا این که به تازگی وارد بورس شدید، سعی کنید دارایی تان را به 5 تا 8 قسمت مساوی تقسیم کنید و هر بخش را در شرکت ها با ویژگی های خاصی سرمایه گذاری کنید. یک یا دو بخش از دارایی را می توانید به گروه های پراقبال این روزها اختصاص دهید. گروه بانکی از جمله این گروه هاست که طبق برخی تحلیل ها پیشرو بازار در سال 99 خواهد بود. گریز بانک ها از زیان و سوددهی، شناسایی سود از محل تسعیر دارایی های ارزی، فروش دارایی های مازاد و افزایش سرمایه از جمله دلایلی است که به عنوان مزیت این گروه بیان می شود. البته نمادهای بانکی(به جز بانک ملت) رشد قابل توجه قیمتی داشته اند و اکنون از منظر شاخص های سنتی ارزش گذاری، ارزنده نیستند اما در صورت تداوم وضعیت فعلی بورس، سهم های این گروه می توانند بازدهی مناسبی ایجاد کنند. در این میان و از منظر نسبت قیمت به درآمد با ثبت عدد حدود 5، بانک ملت بهترین وضعیت را دارد. در صورتی که این سود برای بانک ملت تکرار شونده باشد، خرید بانک ملت بسیار کم ریسک خواهد بود. این روزها گروه های فلزی-معدنی و پتروپالایشی و خودرویی هم بسیار مورد توجه بازارند. اما از منظر بنیادین تنها برای پتروشیمی ها چشم انداز رشد سود وجود دارد. چرا که افت قیمت نفت و کالاهای اساسی، اکثر این شرکت ها را تحت تاثیر منفی قرار خواهد داد. به جز پتروشیمی ها که قیمت مواد اولیه شان شدیدا کاهش یافته اما قیمت محصولات نسبتا افت کرده و ممکن است بتوانند با رشد سودآوری قیمتهای فعلی را موجه کنند.
چند پیشنهاد دیگر برای سبدچینی نسبتا کم ریسک
حواستان باشد که این روزها همان طور که بازدهی بورس بسیار بالاست، ریسک آن هم بالاست. یک روش ساده برای کاهش و کنترل ریسک، تشکیل سبد متنوع است. اگر دارایی تان را 5 قسمت کردید برای یک یا دو قسمت، پیشنهادهایی در بالا ارائه کردیم. یک قسمت دیگر را هم می توانید در سهم های عرضه اولیه اخیر که تقریبا بدون دردسر رشد می کنند سرمایه گذاری کنید. البته برای این منظور لازم است که در صف های خرید نمادها بنشینید و سهم هایی را رصد کنید که حجم عرضه روزانه بیشتری دارند. با توجه به حجم عرضه ها، خرید عرضه اولیه های انجام شده در دو ماه اخیر، خیلی هم سخت نیست.
حتما یک بخش از دارایی را نیز به صندوق های بورسی اختصاص دهید. البته به تازگی قیمت این صندوق ها هم متورم شده است و صندوق های غیرقابل معامله پیشنهاد بهتری است. این صندوق ها علاوه بر تسهیم ریسک، امکان بهره بردن از سود رشد بورس را هم فراهم میکند. طبیعتا اگر آشنایی های حداقلی با بورس ندارید، تمام سرمایه را به این صندوق ها ببرید و از سرمایه گذاری مستقیم خودداری کنید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زنده روحیان/ درحالیکه امروز اگر به بازار مراجعه کنید خواهید دید برخی اقلام سبد خانوار نسبت به اسفند سال گذشته بعضاً 100 درصد افزایش قیمت داشتهاست اما مسئولان نظارت بر بازار استان از کاهش قیمت برخی اقلام خبر میدهند و به افزایش قیمت ها اشاره نمی کنند.
به گزارش خراسان رضوی، نشست خبری تنظیم بازار با حضور معاونان بازرگانی و بازرسی سازمان صمت خراسان رضوی و رئیس اتاق اصناف مشهد برگزار شد که با حواشی زیادی همراه بود. در این نشست معاون بازرسی سازمان صمت، گزارشی از وضعیت افزایش قیمت کالاها در استان داد و گفت: از ابتدای فروردین تا ابتدای اردیبهشت در 19 قلم مواد غذایی ،متوسط افزایش قیمت فقط در سیبزمینی بوده و در هشت قلم نیز کاهش قیمت داشتیم؛در هفتقلم مواد پروتئینی، دو قلم کاهش قیمت داشتیم و در مرغ افزایش قیمت از 9500 تومان به 10 هزار و 700 تومان به وجود آمده که پایینتر از نرخ مصوب است و در بخش لبنیات نیز هیچگونه افزایش قیمتی نداشتیم.
شجاعی درباره افزایش قیمت حبوبات اظهار کرد: کاهش قیمت در محصولات به این صورت بوده که مثلاً در حبوبات و نخود کرمانشاهی قیمت 21 هزار و 500 تومان بوده که در ابتدای اردیبهشت به 21 هزار و 300 تومان و لوبیا از 24 هزار تومان به 23 هزار تومان رسیده است. رئیس اتاق اصناف نیز بر صحت سخنان معاون سازمان صمت مهر تایید گذاشت و گفت: میتوانید در بازار این قیمتها را بررسی کنید.
این اظهارات معاون سازمان صمت در حالی است که برخی کالاها و اقلام سبد خانوار از اواخر اسفندماه تاکنون افزایش قیمت زیادی داشتهاست؛ بهطور مثال قیمت عدس و لوبیا از اسفندماه تاکنون با تغییر قیمت 10 هزارتومانی به 20 و 23 هزار تومان رسیدهاست. قیمت برنج پاکستانی از حدود 13 هزار تومان امروز به 17 و 18 هزار تومان رسیده است. تغییر قیمت در میوه بسیار محسوستر بوده است ؛طوری که سیب گلابی از حدود 8 هزار تومان در روزهای آخر سال گذشته به 15 هزار تومان و پرتقال از 7 و 8 هزار تومان به 16 تا 18 هزار تومان رسیده و گلایههای مردم را در پی داشته است که در گزارشهای قبلی به آن اشاره شده است. از سویی اگر قیمت مرغ امروز با کاهش روبهرو شده، به دلیل مازاد تولید است و نه به دلیل مدیریت بازار.
البته نبود نیروی کافی برای انجام بازرسیهای مستمر و خلأ قانونی برای ضمانت اجرایی داشتن بازرسیها بارها در گزارشهای مختلف روزنامه خراسان رضوی منعکسشده است. بااینحال معاون بازرسی سازمان صمت در خصوص بازرسیهای انجامشده توسط این دستگاه نظارتی در استان گفت: از ششم اردیبهشت تا ۱۰ اردیبهشت ۸۴۰۰ مورد بازرسی انجامشده که 5900 فقره مربوط به مشهد بوده و از این تعداد ۸۱۴ تخلف در سطح استان باارزش 6.7 میلیارد ریال کشفشده است.
وی افزود: تعداد بازرسیهایی که بهصورت تخصصی در حوزه کالاهای سلامتمحور از اول اسفند تا هفتم اردیبهشت داشتیم به ۶۹۷۷ عدد میرسد که ۲۱۷ پرونده تشکیل شد و ارزش این پروندهها ۵۴ میلیارد ریال بود.
بنانژاد رئیس اتاق اصناف مشهد نیز در حاشیه این جلسه در واکنش به گزارشی که درباره گرانی حبوبات در روزنامه خراسان رضوی چاپشده بود، گفت: خبرنگاری که در حوزه اقتصاد کار میکند، باید الفبای اقتصاد را بداند. من میدانستم که تغییر قیمت ارز نیمایی و یارانهای برای حبوبات چه زمانی بوده است ولی ما ادبیات اقتصادی را هم بلد هستیم و میدانیم که تا تأثیر تصمیمات دولتی بر بازار اتفاق بیفتد، زمان میبرد و با تغییر در قیمت کالاهای وارداتی قیمت تولیدات داخلی تغییر میکند. وی در گزارش مورداشاره دلیل افزایش قیمت حبوبات را مربوط به تصمیم حذف حبوبات از دریافت ارز دولتی در خردادماه سال گذشته دانسته بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تاریخ زندگی بشر، گاه انسانهایی را به خود دیده که تلاش و کوشششان در مسیر پر پیچ و خم زندگی با هیچ منطقی جور درنمیآید. یکی از این انسانهای سختکوش، «ژاندومینیک بوبی» بود. او تنها با پلک چشم چپ توانست کتاب خاطرات خود را بنویسد. کتابی که بر اساس آن فیلم «لباس غواصی و پروانه» ساخته و باعث تحسین بسیاری از اهالی سینما شد. تصورش سخت است فردی تنها با یک پلک چشم بتواند کاری به این بزرگی را انجام دهد. قدرت اراده و تلاش او ستودنی بود. زندگی بوبی به انسانها میآموزد قدر داشتههای بزرگی را که در گذر زمان نادیده گرفته میشوند، بدانند و به بهترین شکل از آنها استفاده کنند. سلامتی نعمتی است که هر روز برای داشتنش باید لبخند زد و از خداوند تشکر کرد. گاهی لازم است به این فکر کنیم که با داشتن سلامتی چه کارهای مفیدی انجام دادهایم و آیا از تمام یا لااقل نیمی از تواناییهای خودمان استفاده کردهایم یا نه؟ اما ژاندومینیک بوبی که بود و چه کرد؟ در این پرونده قصد داریم با این مرد بیشتر آشنا شویم.
این مرد نمیبازد!
«ژاندومینیک بوبی» چطور بعد از حمله مغزی و ابتلا به سندروم «لاکد این» به زندگی برگشت؟
«ژاندومینیک بوبی» نویسنده و روزنامهنگار فرانسوی در سال 1952 متولد شد. بوبی سردبیر مجله ای معروف به نام «ال» در فرانسه بود. «ژاندومینیک» در حالی که تنها 43 سال داشت، به یکباره دچار حمله مغزی شد و به کما رفت. او پس از هوشیاری، دچار سندروم لاکد این شد و به اصطلاح، همه بدنش قفل شد! از آن روز به بعد، شیوه زندگیاش تغییر کرد. زندگی که فقط با حرکت پلک چشم چپ ادامه یافت و جز آن قادر به انجام هیچ کار دیگری نبود اما او شکست را نپذیرفت و در همان حال شروع به کار کرد. «بوبی» با کمک پرستار بیمارستان و بعد هم یک دستیار خاطراتش را با حرکت پلک نوشت. دستیار او تمام حروف الفبا را می گفت و بوبی روی حرف مدنظر، پلکش را تکان می داد. با این روش دشوار حتی گفتن یک کلمه کار شگفت انگیز و حوصله سربری است چه رسد به نوشتن یک کتاب. کتابی که در جهان معروف شد و نام او را برای همیشه ماندگار کرد. تصور نوشتن روزهایی که تنها پلک زدن برایت بماند، بسیار سخت است. «ژان بوبی» نویسندهای است که بعد از معلولیت هم نمیخواست دست از روایتگری بردارد. او راهی پیدا کرد تا حرفه و عشق خود یعنی نوشتن را ادامه دهد. او در سال 1996 انجمن بیماران مبتلابه سندروم قفلشدگی را تأسیس کرد. ژان دومینیک بعد از انتشار کتاب «لباس غواصی و پروانه» به دلیل زندگی عجیب خود بسیار مشهور شد. او ۱۰ روز بعد از چاپ کتاب تأثیرگذارش از دنیا رفت. کتابی که اگرچه شرح حضور بیتحرک و دایمی او در بیمارستان است اما پر از حس زندگی و نگاه عمیق او به عشق و دنیاست.
«بوبی» چطور با پلک زدن کتاب نوشت؟
دردسرهایی که برای نوشتن کتاب «لباس غواصی و پروانه» کشیده شده، باورکردنی نیست
پس از اینکه «ژاندومینیک» دچار ضایعه مغزی شد، یک متخصص گفتاردرمانی برای معاینه او آمد و حالات دومینیک را بررسی کرد.او بعد از آزمایش ها و معاینات متوجه شد تنها راه ارتباط ژان با جهان، پلک چشم چپ اوست و مدتها روی این فکر کرد که چگونه میتواند از این پلک برای گفتوگو و رساندن پیام استفاده کند؟
حرف زدن با پلک زدن!
این متخصص گفتاردرمانی بالاخره موفق شد راهحلی پیدا کند. او یک فهرست از حروف تهیه کرد و به بوبی گفت: «من این حروف را آهسته میخوانم و تو کلمهای را که در نظرت است، مجسم کن. اگر این حرف در آن کلمه بود، یک پلک بزن و در آخر وقتی حروف تمام شد دو پلک بزن تا برویم سراغ کلمه بعدی. اگر من اشتباه متوجه شدم تو با چندین پلک پیاپی این موضوع را نشان بده» و به این شیوه و با تلاش بسیار، ژان دومینیک بوبی موفق به برقراری ارتباط شد. حتی بعد از مدتی با همین شیوه به متخصص گفتاردرمانی گفت که دیگر خسته شده و میخواهد بمیرد ولی گفتاردرمان او را منصرف کرد و از علاقهای که این مدت در پرستاران و حتی خودش به او ایجاد شده بود، حرف زد و بوبی را دوباره امیدوار کرد.
پیگیری یک قرارداد با یک ناشر
در میان این مکالمات، گفتاردرمان متوجه شد بوبی پیش از این اتفاق با ناشری برای چاپ کتابی قرارداد بسته بود و حالا دیگر نمیتواند آن کتاب را بنویسد. این متخصص دلسوز با ناشر تماس میگیرد و میگوید ژان دومینیک آماده نوشتن کتاب است. ناشر متحیر از این حرف، چگونگی کار را جویا میشود و او تمام و کمال برایش توضیح میدهد. برای شروع به نوشتن این کتاب، به یک فرد باحوصله نیاز بود تا کلمات را تایپ کند و دختری جوان مسئولیت این کار را برعهده میگیرد. او هر روز با حوصله کلمات ژان دومینیک را مینوشت و بعد از مدتها بالاخره کار نوشتن تمام شد و ژان دومینیک بوبی موفق شد تنها با پلک چشم چپش کتاب بنویسد. در خور ذکر است که ژان در تاریخ 8 دسامبر 1995، دچار این حادثه شد و کتابش در 7 مارس 1997 منتشر شد.
پروانهای که در لباس غواصی
گیر کرد!
کتابی تقریبا کمحجم با داستانی شگفتانگیز و امیدبخش از مردی که تا توانست از زندگیاش لذت برد
«لباس غواصی و پروانه» نوشته ژان دومینیک بوبی اثری است که با چشم نوشتهشده نه با دست. این کتاب کوتاه و کمحجم داستان شگفتانگیز و امیدبخش ژان بوبی است که بعد از سکته و فلج شدن باز هم از زندگی ناامید نمیشود. او تا جایی که میتواند از فرصتهای زندگی خود استفاده میکند. زمانی که بوبی جز پلک زدن راه دیگری برای ارتباط ندارد همه احساسات خود را از همین طریق بیان میکند. ژان بوبی در این کتاب نشان میدهد که قدر زندگی را میداند و با وجود محدودیت جسمانی، دنیای نامحدود فکری و ذهنی خود را نادیده نگرفته است.
منبع وصفناپذیری از احساسات
بوبی با انتخاب نام با مسمای «لباس غواصی و پروانه» برای کتابش، خود را پروانهای عاشق پرواز و تحرک توصیف کرده که در یک لباس غواصی که کنایهای از بدن بیحرکتش بوده، گیر کرده است. در این داستان بوبی هیجانات، عشق، عصبانیت، شوخطبعی، عزم و اراده خود را برای زندگی به طور کامل در ذهنش توضیح میدهد. حتی زمانی که پدر پیر او توان ملاقات با او را در بیمارستان ندارد، بوبی با حرکت پلک از پشت تلفن شادی و غم و اندوه عمیق خود را با او در میان میگذارد. خواننده این کتاب در بخشهای جادویی آن همراه بوبی به مکان و زمانهای متفاوت سفر میکند. او که تنها با سرنگ تغذیه میشود، طعم کامل غذاهای دلپذیر را درون خود تصور و مزه میکند و این همان نعمت لذت بردن از زندگی است که میتواند برای مخاطبان کتاب منبع وصفناپذیری از احساسات باشد.
ترجمه کتاب به فارسی
نسخه چاپی این کتاب با ترجمه «فریبا تنباکوچی و میچکا سرمدی» با عنوان «پیله و پروانه» از سوی نشر چشمه راهی بازار نشر شده است. همچنین کتاب صوتی پیله و پروانه را مؤسسه آوانامه با خوانش محسن زرآبادی پور در مدت زمان 3 ساعت و 23 دقیقه منتشر کرده است که شنیدنش در این روزهای قرنطینه خانگی، به طور قطع خالی از لطف نخواهد بود.
آیا فیلم «لباس غواصی و پروانه» ارزش دیدن دارد؟
فیلمی که بر اساس زندگی «بوبی» ساخته شد، نامزد دریافت ۳ جایزه از
جشنواره کن و ۴ جایزه از اسکار شد
«لباس غواصی و پروانه» عنوان فیلمی فرانسوی است با درونمایه درام به نویسندگی رونالد هاروود و کارگردانی جولیان اشنابل که بر اساس کتاب خاطراتی به همین نام اثر ژان دومینیک بوبی در سال ۲۰۰۷ ساخته شد. این فیلم در سال ۲۰۰۷ میلادی، نامزد دریافت سه جایزه از جمله جایزه نخل طلا در جشنواره بینالمللی فیلم کن شد. همچنین در همان سال نامزد دریافت چهار جایزه اسکار شد.
آنچه در این فیلم میبینیم
فیلم از آغاز روزی که ژان دومینیک چشمانش را در بیمارستان باز میکند، شروع میشود و با پایان یافتن زندگی او به اتمام میرسد و در این بین با خاطرات او به گذشته میرویم و با رویاهایش سفر میکنیم. در ابتدا بوبی نمیداند کجاست و چه اتفاقی برای او افتاده است. یک دکتر به او میگوید که در بیمارستان ارتش در کنار ساحل نورماندی است و وی را از شرایط فعلیاش مطلع میسازد، چیزی که باورش بسیار سخت است. تلاش دیگران برای بهبود او، وی را به زندگی باز میگرداند و این جاست که ما میشنویم او از درون فریاد میزند: «این زندگی است؟»
این فیلم، چیزی بیشتر از الهامبخش است
هیچ فردی بهتر و کارشناسیشدهتر از «راجر ایبرت» خبرنگار، منتقد فیلم و فیلمنامهنویس مشهور آمریکایی نمی تواند درباره این فیلم، نظر بدهد به همین دلیل، بخش هایی از نظرات او درباره این فیلم را در ادامه خواهیم خواند: «کارگردان فیلم، نقاش و مجسمه ساز مشهور، جولیان اشنابل است که دو فیلم قبلیاش هم درباره هنرمندانی بود که در کارشان مصمم بودند. راهحل او در این فیلم همراه با فیلمنامهنویس (رونالد هاروود) این نبود که مردی را در تخت نشان بدهند بلکه آن چیزهایی را که او در همان حال بیحرکتی میدید، اطرافیان و خیالاتش را به ما نشان میدهند. در واقع ما همان چیزهایی را میبینیم که بوبی توسط چشم چپش میبیند و از دریچه چشم او به محیط نگاه میکنیم. این راهی عجیب و غریب برای نشان دادن است و کارگردان هم در نشان دادن آن بسیار ماهرانه عمل کرده است. نتیجه این عمل چیزی نیست که شما آن را «الهام» بخوانید زیرا هیچ کدام از ما حتی فکرش را هم نمیکنیم که در موقعیت بوبی قرار بگیریم و به این الهام احتیاج داشته باشیم. فیلم چیزی بیشتر از آن است. میتوان گفت که یک حماسه است. نیروی زندگی و پافشاریاش، شلاقزنی سرنوشت و تقدیر و همچنین اشتیاقات و تمام چیزهایی است که این مرد قبلاً به سادگی قادر به انجام آنها بوده است....»
چند بریده خواندنی
از کتاب
اثری مبهوتکننده که یکی از بزرگترین کتابهای قرن است
«پیله و پروانه» داستان شهامت و عشق است. از این رو تاثیری را که این کتاب بر خوانندگان گذاشته است، نمیتوان نادیده گرفت. این کتاب از سوی بسیاری مورد تحسین قرار گرفته است. به طور مثال، جکی ولشلاگر در فایننشیال تایمز درباره این کتاب نوشته: «داستانی برای عصر ما، طنینانداز، دارای انعکاس و پشتکار ... نقد خاطرات مردی که از زمان ما صحبت میکند. اینیکی از بزرگترین کتابهای این قرن است» و «آل کندی» هم در تحسین این کتاب گفته: «یک اثر مبهوتکننده، بیانگر عملی غیرقابلباور از بخشندگی و جوانمردی، نمایانگر ذهن و روحی مستعد برای نوشتن». در ادامه چند بریده از این کتاب را خواهید خواند.
قسمتهایی از کتاب
رفوی جوراب / ... من بیداریهای دلپذیرتری داشتهام. وقتی به آن صبح آخر ژانویه رسیدم، چشم پزشک بیمارستان روی من خم شده بود و پلک راست مرا با نخ و سوزن میدوخت. انگار دارد جورابی را رفو میکند. وحشتی غیر منطقی در اطرافم موج میزد. اگر این مرد به کارش ادامه میداد و چشم چپ من، تنها دریچه ارتباطم با دنیای خارج، تنها پنجره سلول تنهاییام و تنها روزنه تنگ پیلهام را نیز میدوخت چه اتفاقی میافتاد؟ خوشبختانه آن طور که معلوم شد من در تاریکی غوطهور نشدم. او به دقت وسایل دوخت و دوزش را جمع کرد و در قوطیهای کوچکی قرار داد. بعد با صدای دادستانی که برای خلافکاری حرفهای تقاضای اشد مجازات میکند، فریاد زد: شش ماه! من با آن چشمم که باز بود انبوهی از علایم پرسشگرانه را به سویش فرستادم اما افسوس مردی که روزهایش را با نگاه کردن دقیق در مردمک چشم مردم سپری میکرد، آشکارا از تفسیر یک نگاه ساده عاجز بود. او نمونه یک پزشک بیتوجه بود. مغرور، خشن و کنایهگو...
شش ماه آخر/ ... از لای پردههای پوسیده پنجرهام نور کمرنگی میتابد که پایان روز را نشان میدهد. پاشنه پاهایم درد میکند، سرم سنگین است، انگار یک تن وزن دارد. چیزی مانند قفسی نامرئی به تنم چسبیده و مرا حبس کرده. فضای اتاق به آرامی مملو از اندوه میشود. نگاهی به تمام وسایل اتاقم میاندازم. عکس کسانی که دوستشان دارم، نقاشی بچههایم، پوسترها، دوچرخهسوار فلزی کوچکی که یکی از دوستانم بعد از مسابقات دوچرخهسواری برایم فرستاده و چهار میله بلند که به تختم وصل شدهاند. این جا، جایی است که من، مثل خرچنگی که در حفره تختهسنگی فرورفته باشد، شش ماه آخر را در آن گذراندهام...
بازگشت به دوران نوزادی/ ... این روزها دور دهانم نیز کمی حس دارم و میتوانم نیم لبخندی بزنم، نیم لبخندی که نشان دهنده حالات روحی شاد من است. حالا یک موضوع ساده و پیش پا افتاده مثل شستوشو میتواند احساسات گوناگونی را در من برانگیزد. مثلا یک روز این که در 45 سالگی مثل یک نوزاد مرا میشویند و از این سو به آن سو میغلتانند و بدنم را خشک میکنند و در حوله میپیچند، برایم جالب است. از این بازگشت به دوران نوزادی احساس لذت خاصی به من دست میدهد. گاهی پدر تلفن میزند و من از درونگوشی تلفن که دیگران در کنار گوشم نگه میدارند، به صدای عاشق و لرزان او گوش میدهم. برای او آسان نیست با پسری حرف بزند که خوب میداند هرگز جوابی نخواهد داد. البته من پذیرفتهام اگر من به اجبار باید زندگی کنم بهتر است که به بهترین شکل زندگی کنم...
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خرداد 98 بود که دولت ترامپ اعلام کرد برای مذاکره با ایران 12 پیش شرط گذاشته که در صورت پذیرش آن توسط ایران، کاخ سفید مذاکرات جدیدی را با تهران آغاز خواهد کرد. در همان زمان مقامات ایرانی با قدرت تمام پاسخ پمپئو را دادند و اعلام کردند که اولا آمریکا از مذاکرات خارج شده است و ثانیا تهران هیچ مذاکره جدیدی را تحت هیچ شرایط و پیش شرطی قبول نخواهد کرد. در میان سخنان اعلامی مقامات آمریکا مهم ترین بندها، حمله به قدرت نظامی و اقتدار فرامرزی ایران در منطقه و محیط پیرامونی مرکزیت، به عنوان شرط های تعیین شده بود و در این زمینه سپاه قدس، حزب ا... لبنان، توان موشکی و قدرت بازدارندگی ایران به عنوان نقطه ثقل بیان شد. طرف آمریکایی می دانست که ایران به هیچ عنوان حاضر به پذیرش پیش شرط های تعیین شده نیست و بر همین اساس خود مستقیما وارد معرکه سیاسی و براندازی شد. پیشتر آمریکا در منطقه سیاست نیابتی داشت و کمتر مستقیم ورود می کرد. آخرین ورود مستقیم آمریکا به پرونده ایران مربوط به حمله طبس بود که شن ها به اذن خدا پرونده تجاوز آنان را ناکام گذاشتند. پس از آن، اقدامات آمریکا غیر مستقیم یا با واسطه کشورهای دیگر بود. هرچند حمله به کشتی های نفتکش، هواپیمای مسافربری و حتی حمله به سکوی نفتی آخوندک از اقدامات نظامی آمریکا علیه ایران در دهه 60 بود اما هیچ کدام به منظور سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران برنامه ریزی نشده بود و آمریکا تلاش می کرد با این حملات زمین بازی را به نفع صدام تغییر دهد تا نیروی نیابتی اش در جنگ شکل گرفته پیروز شود.
اما سیاست های کاخ سفید پس از خرداد 98 تغییر شگرفی کرد. شهرهای عراق و لبنان شاهد تظاهراتی بود که بعدها معروف به اعتراضات جوکر شد. ظرف مدت کوتاهی به بهانه دولت مستقر، کاخ سفید حزب ا... را در فهرست گروه های تحریمی خود قرار داد و آبان 98 موجی از تحریم های اقتصادی علیه تشکل مهمی چون حزب ا... در منطقه توسط متحدان منطقه ای و فرا منطقه ای واشنگتن شکل گرفت. بحران لبنان با مسامحه و همراهی حزب ا... تا حدودی برطرف شد و مسئله استعفای حریری که می رفت دولت را از ریشه نابود سازد و فضای جنگ داخلی 1975 را بازسازی کند به یک باره به برگ برنده حزب ا... در همراهی برای تشکیل کابینه دیاب تبدیل شد. اوضاع در عراق نیز تا حدودی کنترل شده بود که ناگهان حادثه فرودگاه بغداد با شهادت سردار سرلشکر سلیمانی و طرح مسئله خلع سلاح حشدالشعبی در عراق مطرح شد. نتیجه آن هرچند به مذاق طرف آمریکایی خوش نیامد اما کاخ سفید گام اول در اجرایی شدن شرایط اعلامی مذاکرات را برداشت. گامی که با راهپیمایی میلیونی مردم ایران و عراق بی اثر شد.
در همین زمان شیوع بیماری کرونا، جهان را در وضعیت بغرنج اقتصادی قرار داد و بسیاری از شرکت های خرده فروش و واسطه دچار تعطیلی و ورشکستگی شدند. در چنین شرایطی لبنان مجدد به صحنه تظاهرات مردمی بدل شد. گروهی که با حضور در خیابان این بار روش های تخریب آنی و خسارت انسانی را دنبال می کردند، بر این خواسته پافشاری کردند که دولت باید کنار رود و وضعیت اقتصادی سامان یابد. این در حالی است که دولت برای حل افت ارزش پول ملی در تصمیمی به دنبال کنار گذاشتن رئیس بانک مرکزی لبنان بود که با مخالفت سفیر آمریکا مواجه شد. دوروتی شیا سفیر آمریکا در لبنان که پیشتر مسئولیت مدیریت سیاسی سفارت آمریکا در رژیم صهیونیستی را بر عهده داشت، با تماس های متعدد بارها به مقامات لبنانی هشدار داد که در صورت برنداشتن گام های واقعی برای تضعیف حزب ا...، شاهد فشارهای واقعی واشنگتن علیه بیروت خواهند بود. در همین زمان آلمان که معمولا در سیاست های امنیتی منطقه غرب آسیا با احتیاط بیشتری گام برمی داشت، ظرف یک روز حزب ا... را یک گروه تروریستی اعلام کرد و بسیاری از دفاتر مسلمانان و مساجد و هیئت های مذهبی را به بهانه ارتباط با حزب ا... تعطیل و شخصیت های مذهبی و دینی را دستگیر کرد. همچنان که برلین در تروریستی اعلام کردن حزب ا... همچون اقدامی که پیشتر انگلیس نیز انجام داده بود، نگاهی به تحولات آینده از جمله محدود کردن بیشتر ارتباط ایران با این گروه به ویژه در زمینه همکاری تسلیحاتی دارد. گام دوم تلاش برای به پشت میز کشاندن ایران برداشته شد و محور مقاومت به عنوان بازوی اصلی برای شکل گیری منطقه عاری از آمریکا، ضربه دوم را در ظاهر شاهد بود. در این تصمیم هدف، قطع ارتباطات خارجی محور مقاومت و بسته شدن و کانالیزه کردن ارتباطات آن ها با یکدیگر در غرب آسیاست. آمریکایی ها خواهان آن هستند که سرنوشت طرح خاورمیانه جدید هرچه سریع تر مشخص و قطعنامه 1559 شورای امنیت سازمان ملل پیاده سازی شود. از طرفی جریان 14 مارس فرصت مناسبی پیدا کند تا به قدرت بازگردد و شکست انتخابات 2018 را جبران کند. در برابر آن حزب ا... تصمیمات را بدون واکنش احساسی گرفته که از این منظر حائز اهمیت است. حزب ا... از دولت مرکزی و تصمیمات او حمایت جدی می کند و از طرفی خواهان اصلاحات اساسی برای مبارزه با فساد است. موضوعی که باعث روشن شدن مواضع حزب ا... در اعتراضات اخیر شد و از درگیری طایفه ای و حزبی در لبنان جلوگیری و تا حدودی طرح آمریکا را در لبنان خنثی کرد. هرچند حوادث چند روز گذشته در راستای طرح آمریکاست که خرداد سال گذشته مطرح شد اما وضعیت منطقه ای گواه این ادعاست که این طرح به همان سرانجامی می رسد که پیشتر طرح رایس در خاورمیانه جدید و درد زایمان آن رسید. پیش بینی می شود، آمریکایی ها روزهای آینده را با فشار حداکثری و کارزار جهانی علیه مقاومت ادامه دهد که هدف آن فشار بر دولت لبنان برای کنار گذاشتن مقاومت از کابینه و خلع سلاح حزب ا... و راحت گذاشتن رژیم صهیونیستی در تصمیمات است. هرچند این فشارها پیشتر و در سال 2005 نیز اتفاق افتاد اما نباید به نقش سفیر آمریکا در لبنان درباره بسیج سیاسی و اقتصادی کارزار فشار به حزب ا... در چند ماه گذشته بی توجه بود. به نظر می رسد این حادثه نیز با تصمیم و صبر استراتژیک حزب ا... به نقطه فرصت برای مقاومت تبدیل می شود و می تواند به ملت لبنان دوست و دشمن اش را بیش از گذشته نشان دهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ناصر رعیت نواز- ماجرای معتبر نبودن مدرک تحصیلی منتخب مردم تفرش برای مجلس یازدهم جدا از این که نشان دهنده حفره های نظارتی در وزارت کشور و روند بررسی مدارک داوطلبان انتخابات بود از وجود بلبشو و به هم ریختگی عجیبی نیز در فضای مدارک دانشگاهی حکایت می کند که بی شباهت به ماجرای موسسه مالی واعتباری نیست . شاید این اتفاق کمترین خسارتش هزینه هایی باشد که برای فرایند انتخابات در تفرش صرف شده و دوباره باید این انتخابات در آن حوزه تکرار شود اما ناراحتی به حق مردم تفرش از این اتفاق مسئله ای به مراتب مهم تر از هزینه هاست که با اندک هماهنگی میان وزارت کشور و وزارت علوم در فرایند اولیه بررسی مدارک تحصیلی نامزدها و اتصال دو وزارتخانه به بانک اطلاعاتی مدارک تحصیلی می توانست جلوی خسارت های مادی و معنوی و بی اعتمادی مردم در این فرایند را بگیرد .اما آن چه در این میان یک بار دیگر رخ نمود وجود بازار مکاره ای به نام صدور مدارک تحصیلی نامعتبر و همچنین وجود مراکز آموزشی غیر مجاز است که گویا قرار است همچنان و به فراخور زمان تکرار شود.دربررسی های خود در این باره جدا از آن که وجود حفره هایی در فرایند بررسی صلاحیت های نمایندگان در این باره مشهود است به نکات عجیب دیگری نیز برخوردیم که درادامه می خوانید .
ماجرای مدرک نامعتبر
این روزها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بحث مبنی بر جعلی بودن مدرک تحصیلی سینا کمالخانی منتخب مردم تفرش، فراهان و آشتیان در مجلس یازدهم داغ است .آن طور که در این اخبار آمده بود، گفته شد که کمالخانی مدرک کارشناسی ارشدش جعلی است. سخنگوی شورای نگهبان هم اعلام کرد که «با توجه به اعلام رسمی وزارت علوم به دلیل این که، مؤسسه صادر کننده مدرک سینا کمالخانی اعتبار ندارد، طبیعتا مدرک او هم اعتبار ندارد.» از آن جایی که شرط لازم برای نامزدی در انتخابات مجلس و نماینده مجلس شدن، طبق قانون انتخابات مجلس، داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد یا معادل آن است او اجازه کاندیدا شدن نداشته و در نتیجه انتخاب او باطل است.
ماجرای دانشگاه مجوز دار نا معتبر!
در تصویری که از مدرک منتخب مردم تفرش در شبکه های اجتماعی دست به دست شد نام موسسه آموزش عالی تفتان به چشم می خورد. برای این که از اعتبار و مجوز این موسسه مطمئن شویم به سراغ سایت وزارت علوم «msrt.ir» رفتیم. با جست وجو در سایت وزارت علوم در بخش موسسات آموزش عالی غیردولتی، نام و آدرس موسسهای با عنوان «تفتان» برای شما نمایش داده میشود. یعنی وزارت علوم موسسه آموزش عالی غیردولتی تفتان را به رسمیت میشناسد اما با جست وجوی نام این موسسه در میان فهرست دانشگاه ها وموسسه های آموزش عالی مورد تایید وزارت علوم در سایت وزارت و سایت اداره کل امور دانش آموختگان که از مرداد 94 به روز رسانی نشده است ، نامی از این موسسه به چشم نمی خورد. یعنی این موسسه مجوز دارد ولی مدرکش معتبر نیست! در این میان نام موسسات آموزش عالی غیر انتفاعی زیاد دیگری هم که دارای مجوز هستند در این فهرست وجود ندارند. با نگاهی به آمار ایسنا درباره تعداد دانشگاه های کشور به تعداد 2569 دانشگاه می رسیم و با نگاهی به فهرست دانشگاه های دارای مدرک معتبر که 396 عنوان ذکر شده می بینیم که به این معنی است تعداد قابل توجهی از دانشگاه های مجوز دار مدرک معتبر ندارند! البته برخی از آن ها مانند دانشکده خبر چند شعبه دارند و احتمالا این عدد با جمع این شعب حاصل شده است.
دانشگاهی که مجوز دارد باید مدرکش معتبر باشد
در این باره گفت و گویی با محمدباسط درازهی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات داشتیم. او این اتفاق را که دانشگاهی مجوز داشته باشد اما مدرکش معتبر نباشد امری غلط دانست و گفت که این روند باعث دلالی می شود. این نماینده مجلس اعلام کرد که در جلسه هفته آینده کمیسیون آموزش و تحقیقات این موضوع را بررسی خواهند کرد.
مجوزدارها معتبرند
اما این تناقض عجیب باعث شد تا به دنبال پاسخی از سوی مقام های وزارت علوم باشیم .روز جمعه نزدیک افطار بود که با سختی فراوان مدیرکل دفتر آموزش عالی غیردولتی را پیدا کردیم تا از او سوالاتمان را درباره پدیده عجیب این موسسات آموزش عالی غیر دولتی که مجوز دارند اما معتبر نیستند بپرسیم. دکتر فرزانه شمیرانی در گفت و گو با خبرنگار ما برخلاف آن چه در سایت وزارت علوم آمده می گوید: «هردانشگاهی که مجوز داشته باشد مدرکش هم معتبر است.» او دلیل نبود نام برخی از دانشگاه ها درفهرست سایت وزارتخانه را به روز نبودن سایت اعلام کرد مدیرکل دفتر آموزش عالی غیردولتی درباره مدرک سینا کمالخانی هم گفت که مدرک این منتخب مردم تفرش از موسسه آموزش عالی تفتان زاهدان نیست بلکه مربوط به موسسه ای به نام موسسه تفتان خاش است که هیچ مجوزی ندارد و آدرس هایی هم که از آن موسسه دربرخی سایت ها درج شده اصلا وجود خارجی ندارد.
رشد قارچ گونه موسسات آموزش عالی
ماجرای مدرک سینا کمالخانی که از یک موسسه بدون اعتبار اخذ شده نشان می دهد جدا از آن که خود دانشجویان و داوطلبان تحصیل در این مراکز باید با وسواس و دقت بیشتری دانشگاه خود را انتخاب کنند حاکی از آن است که موسساتی به عنوان موسسه آموزش عالی در کشور به راحتی در حال فعالیت هستند و پول های زیادی از مردم دریافت می کنند بدون آن که مدرک معتبری به آن ها بدهند درست مثل ماجرای موسسات مالی و اعتباری غیر مجاز . به طور مثال همین موسسه غیر معتبر که منتخب مردم تفرش از آن مدرک کارشناسی ارشدش را گرفته تا قبل از این که سایتش از دسترس خارج شود درج کرده بود که از این موسسه 4756 نفر دانش آموخته شده اند و 3199 نفر هم هنوز مشغول تحصیل هستند.
رشد قارچ گونه موسسات آموزش عالی مربوط به رقابت های سیاسی دولت نهم با تشکیلات دانشگاه آزاد بود که به دلیل بالا بودن هزینه تحصیل در دانشگاه آزاد باعث رونق این مراکز شد.به گزارش ایرنا از سال1384 تعداد موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی از 44 به 309 مرکز افزایش یافته است. حتی دانشگاههای علمی کاربردی و پیام نور هم بدون توجه به پیامدها و ابعاد ماجرا به شدت افزایش یافتند.
ایسنا هم در گزارشی به نقل از موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم نوشت: « در ایران ۲۵۶۹ دانشگاه در کشور وجود دارد که از این میان تعداد ۵۳۰ واحد سهم دانشگاه آزاد بوده، ۳۰۹ موسسه غیرانتفاعی، ۱۷۰ مرکز فنی حرفه ای، ۴۶۶ مرکز پیام نور، ۹۵۳ واحد علمی کاربردی و ۱۴۱ دانشگاه دولتی در ۳۱ استان کشور ثبت شده است.»
بلبشو ونا هماهنگی دستگاه ها
اما به جز بلبشوی نظارتی از دیرباز صحبت از مدارک جعلی و دانشگاه های غیر معتبر هم مطرح بوده که سرآمد آن ماجرای علی کردان و حتی ادعاهایی که درباره مدرک حسین فریدون ، مهدی هاشمی و... بوده است به نظر می رسد نبود ساز و کارهای اصولی ونا هماهنگی بین برخی دستگاه های دولتی دلیل بروز این گونه اتفاقاتی است که پیامدهای سنگینی همچون خدشه به اعتماد عمومی را در پی خواهد داشت. همان طور که در این گزارش خواندید حتی اگر افراد خودشان هم به دنبال تایید موسسه ای باشند که در آن در حال تحصیل هستند به مشکل می خورند چون اطلاعات لازم در سایت ها هم به روز رسانی نمی شود. در روزگاری که عصر رایانه هاست و با وارد کردن کد ملی می شود به همه مشخصات و سوابق افراد دسترسی پیدا کرد، مثلا نبود یک سامانه برای دسترسی به فهرست به روز رسانی شده مراکز معتبر دانشگاهی و حتی دسترسی به فهرست دانش آموختگان عجیب نیست؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی با تبریک روز معلم به همه معلمان در مدارس، دانشگاه ها و حوزههای علمیه، کار بزرگ و جهاد معلمان را آموزش شکوفاسازی استعدادهای کودکان و نوجوانان در مسیر ارزش های اسلامی و انقلابی با هدف ایجاد یک جامعه دینی عادلانه و آرمانخواه دانستند و خاطرنشان کردند: نسل جوانی که در این مسیر پرورش مییابد ثروتی آنچنان انبوه است که هیچ پدیده ارزشمند دیگری با آن برابری نمیکند.
بنابرگزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبر انقلاب، متن پیام ایشان به این شرح است: روز معلم را به همه معلمان عزیز که در مدارس و
دانشگاه ها و حوزههای علمیه به پرورش اندیشه و دانش کودکان و جوانان کشور می پردازند تبریک می گویم.
سخن امام شعار نبود
این سخن امام خمینی (ره)که معلمی را شغل انبیا دانستند، یک شعار تبلیغاتی نبود، سخن قرآن بود که فرموده است: ویزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحمکة... تزکیه و تعلیم و کتاب و حکمت الهی چهار واژه کلیدی در دعوت اسلام و همه پیامبران است. واژه کلیدی دیگر قیام به قسط است.
در مدرسه نبوت ها، نسل های بشر با کتاب و حکمت، آموزش وپرورش مییابند و آن گاه زندگی عدالتمحور بنا می کنند و جوامع بشری بدین ترتیب به هدف های آفرینش انسان نزدیک می شوند.
نظام اسلامی با همین هدف یعنی شکلگیری یک جامعه دینی عادلانه و آرمانخواه پدید آمد و طبیعی است که نظام آموزشی کشور نیز
نمی تواند هدفی جز هدف کلّی نظام داشته باشد.
کودک و نوجوان و جوان در کشور اسلامی میآموزد که استعداد و توان بالقوه خود را برای ارزش های متعالی ملی یعنی ارزش های اسلامی و انقلابی شکوفا کند و بهکار گیرد. این آموزش حیاتی و سازوکار تحقق آن، همان کار بزرگ و جهاد مبارکی است که معلمان عهدهدار آن شدهاند.
علمی که به جوان هویت می بخشد
اسلام ما را به علم نافع فرا می خواند، علم نافع از سویی جوان ایرانی را به ابزارهای لازم برای پیشرفت و اعتلای کشور و ملتش مجهز
می سازد و از سویی به او هویت میبخشد و او را از وزانت و اعتبار روحی و معنوی و اعتماد به نفس برخوردار می کند.نسل جوانی که در این مسیر، صیرورت و پرورش می یابد، ثروتی آنچنان انبوه و ذخیره ای آن چنان عظیم است که هیچ پدیده ارزشمند دیگری برای کشور با آن برابری نمی کند.
این ثروت، محصول کار و انگیزه معلمان در مدارس و دانشگاه ها و حوزههای علمیه است. رحمت و فضل خدا بر دست های پرکار و
دل های پر انگیزه آنان باد.
الگوهای درخشانی پیش روی نسل جوان
نسل جوان ما بحمدا... الگوهای درخشان و برجسته ای را هم
می شناسد که در دنیای مادی امروز نظایر آن ها را کمتر می توان یافت. از شهید چمران و شهید آوینی تا شهدای هستهای و تا شهید سلیمانی و تا شهید بزرگوار مطهری که در دهه 30 از عمر خود در حوزه قم و دانشگاه تهران درخشید و در دهه50 با بال شهادت به ملکوت اعلی پرکشید. درود خدا بر شهیدان و سپاس ما به معلمان و خوشامد ما نثار نسل جوان خوش عاقبت ملت ایران باد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* هفته گذشته بود که یک رسانه ایتالیایی از پیشنهاد فدراسیون فوتبال به استراماچونی خبر داد. خبری که با واکنش سریع فدراسیون فوتبال مواجه شد. همان موقع بود که همه مجاب شدیم که فدراسیون به هیچ وجه بودجه جذب مربی سرشناستر را ندارد. در حالی که ناگهان وکیل آندرهآ استراماچونی این پیشنهاد را تایید کرد. هنوز یادمان نرفته که فدراسیون قبلا هم چنین اشتباهی کرده است. همان موقع که فدراسیون با ویلموتس قرارداد بسته بود ، همزمان مشغول مذاکره با مربیان دیگر بود و سرمربی سابق بلژیکی تیم ملی با استناد به آن فدراسیون فوتبال ایران را به پایبند نبودن به قرارداد و تعهداتش متهم و به فیفا شکایت کرد. آیا ماجرای ویلموتس باز هم تکرار میشود؟ خراسان ورزشی را بخوانید.
* پس از «خروج»، فیلم «طلا» چهارشنبهشب در سینمای آنلاین اکران شد. هومن سیدی در نقش «منصور» و نگار جواهریان در نقش «دریا» با بازیهای متفاوت و بعضا درخشان، در «طلا» بازی کردهاند. بعد از شیوع کرونا، «طلا» دومین تجربه اکران فیلمهای سینمایی است و بی تجربگی در اکران آنلاین فیلمها تا حدودی خبرساز شده. اکران مردمی، قیمت بلیت و... آیا «طلا»ی 15هزارتومانی از خروج 12 هزارتومانی سبقت میگیرد؟! صفحه 6 را بخوانید.
* ماجرای دعوای خونبار پدرزن و یک داماد از نوع تاریخی اش؛ بنیتو موسولینی دیکتاتور ایتالیایی که خون بسیاری از مردم بیگناه را در جنگ جهانی دوم ریخت دامادی به نام «گالئاتسو چانو» داشت که دست برقضا، با دستور پدر زنش اعدام شد. اما چطور؟ تکلیف دختر چه شد؟ صفحه تاریخ را بخوانید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس جمهور آمریکا بدون آن که شاهدی بر مدعای خود بیاورد، بار دیگر تاکید کرد که مطمئن است منشأ ویروس کرونا از آزمایشگاهی در چین بوده است. او به این ترتیب آتش تنش را با پکن بر سر منشأ شیوع این ویروس مرگبار دوباره شعلهور ساخت. ترامپ در کاخ سفید ادعای خود مبنی بر خروج ویروس کرونا از آزمایشگاه ویروس شناسی ووهان چین را «با درجه بالایی از اطمینان» مطرح کرد، اما وقتی از وی پرسیده شد که آیا شواهدی برای این مدعا دارد، گفت: «بله، بله دارم اما نمیتوانم به شما بگویم. من اجازه ندارم این را به شما بگویم». دونالد ترامپ پیش از این نیز چین را به ساخت ویروس و کم کاری در مدیریت کرونا متهم کرده بود. موسسه ویروس شناسی ووهان که تحت حمایت دولت چین فعالیت میکند تاکنون این ادعا را رد کرده و دیگر مقامات ایالات متحده نیز کمتر از این احتمال صحبت کردهاند. بیشتر کارشناسان معتقدند که این ویروس از یک بازار محلی فروش جانوران وحشی در ووهان منشأ گرفته و از حیوانات به انسان منتقل شده است. جالب این جاست که سازمان های اطلاعاتی آمریکا هم همزمان با سخنان ترامپ، اعلام کردند که نتیجه بررسی آن ها نشان می دهد که ویروس جدید کرونا ساخت بشر نیست و از نظر ژنتیکی نیز دستکاری نشده است. با این حال آژانس های اطلاعاتی ایالات متحده تاکید کرده اند که همچنان در حال بررسی منشأ بیماری همه گیر «کووید ۱۹» هستند. بنا بر اعلام سازمان های اطلاعاتی آمریکا، بررسی ها برای تعیین این که منشأ شیوع نوع جدید ویروس کرونا تماس با حیوانات یا حادثه ای در آزمایشگاه شهر ووهان در چین بوده است، ادامه دارد. ترامپ طی هفتههای اخیر به شکل فزایندهای در زمینه عاملیت شیوع کرونا به چین اتهام زده است. همهگیری «کووید ۱۹» تا کنون در آمریکا نزدیک به یک میلیون و صد هزار مبتلا و حدود ۶۴ هزار کشته به جا گذاشته و به رکود اقتصادی بیپیشینه در این کشور انجامیده، چیزی که بخت انتخاب مجدد ترامپ در انتخابات ماه نوامبر را پایین آورده است. ترامپ حتی به صراحت بیان کرد که پکن به هر کاری دست می زند تا رقیب وی جو بایدن در انتخابات رای بیاورد. او با چینی نامیدن ویروس کرونا و مسئول دانستن دولت پکن در زمینه گسترش این ویروس، زمینه افزایش خصومت و حتی اعمال خشونت به چینی تبارهای مقیم آمریکا را فراهم ساخته است. این مسئله تا بدان حد جدیت پیدا کرده که چینی تبارها و نیز آسیایی تبارهای ساکن آمریکا به خرید هرچه بیشتر سلاح های سبک برای حفاظت از خود در مقابل اقدامات خشونت آمیز احتمالی شهروندان آمریکایی به خصوص سفید پوستان روی آورده اند. به نظر می رسد که ترامپ می خواهد با متهم کردن چین هم از اتهام به خود فرار کند و هم به دنبال سناریوی باج خواهی از پکن باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با بیان این که آمریکا خارج از ساختار برجام است، مقابل حیله حقوقی جدید آمریکا برای تحریم تسلیحاتی ایران، چراغ قرمز روشن کرد. بعد از گذشت پنج سال از توافق برجام تحریم های تسلیحاتی ایران 27 مهر 99 طبق قطعنامه 2231 شورای عالی امنیت لغو خواهد شد. اتفاقی که باعث نگرانی طرف آمریکایی شده است و آن ها خواستار تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران هستند. در این زمینه «جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکید کرد: «از بیانیه رئیسجمهور ترامپ و یادداشت ریاستجمهوری آمریکا در ماه می گذشته مشخص است که آن ها اعلام کردهاند به مشارکت خود در برجام خاتمه میدهند.» هرچند بورل به صراحت اشاره ای نکرد اما این موضوع به این معناست که اتحادیه اروپا از منظر حقوقی، استفاده آمریکایی ها از «مکانیزم ماشه» ودر پی آن بازگشت تحریم ها علیه ایران را غیر ممکن می داند. به گزارش فارس وی خاطر نشان کرد: «میخواهم این را هم یادآوری کنم که آمریکا از آن زمان به بعد در هیچ کدام از جلسات برگزارشده در چارچوب این توافق شرکت نکرده است. بنابراین، کاملاً روشن است که آمریکا دیگر جزو اعضای مشارکتکننده در این توافق نیست.» نماینده دایم ایران درسازمان ملل نیز با اشاره به این که آمریکا از برجام خارج شده استفاده از مفاد قطعنامه 2231 را برای آمریکایی ها منتفی دانست. مجید تخت روانچی در توئیتی نوشت: «(ترامپ) در تاریخ هشتم می ۲۰۱۸ (اردیبهشت 97) توقف مشارکت آمریکا در برجام را اعلام کرد. به این دلیل، آمریکا هیچ ادله حقوقی را برای این که مشارکت کننده در برجام است ندارد.» به گزارش فارس، سیانان به نقل از یک منبع اروپایی که نامی از او نبرده نوشت: «پایان تحریم تسلیحاتی باعث نگرانی است ... اما شما سه کشور اروپایی امضاکننده برجام (فرانسه، آلمان، انگلیس) را نخواهید دید که پیشنهاد آمریکا را تایید کنند چرا که پایان تحریم تسلیحاتی بخشی مشروع از توافق است.» در همین حال به گزارش یورو نیوز، «اگنس واندر مول» سخنگوی وزارت خارجه فرانسه در پاسخ به این سوال که این کشور آیا طبق طرح آمریکایی ها خواستار تمدید تحریم ها می شود یا نه؟ از پایبندی فرانسه به برجام گفت: «فرانسه عمیقاً به پایبندی به توافق وین و قطعنامه شماره ۲۲۳۱ متعهد است.» براین اساس، به نظرمی رسد آمریکایی ها نمی توانند از مسیر برجام، اقدامی علیه ایران انجام دهند، چرا که هم خود عضوبرجام نیستند و هم کشورهای اروپایی حداقل در ظاهر تمایلی برای ورود به برجام و تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران ندارند.
پس آمریکا چه خواهد کرد؟
سوال این است که با این تفاسیر آمریکا چه مسیری را جلو خواهد برد؟ پایان تحریم های تسلیحاتی ایران نگرانی جدی را برای آمریکایی ها به وجود آورده به طوری که در یک اقدام کم سابقه 90 درصد از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا طی نامه ای خواستار تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران شدند، از همین رو آمریکایی ها به تازگی راه دیگری غیر از برجام را در پیش گرفته اند، طبق گزارش ها، آمریکا پیش نویس قطعنامه ای را تهیه کرده که براساس آن تحریم تسلیحاتی ایران که ماه اکتبر به پایان می رسد به طور «نامحدود» تمدید می شود. یورو نیوز در این باره نوشت :« به گفته شماری از مقامات آمریکایی و دیپلمات های حاضر در سازمان ملل متحد، واشنگتن پیش نویس این قطعنامه را در اختیار تعداد معدودی از اعضای شورای امنیت قرار داده است.» با وجود مخالفت ظاهرا صریح اروپایی ها با استفاده آمریکا از مکانیسم های برجامی علیه ایران، اما به نظر می رسد در خارج از برجام اگر آمریکا طرحی برای تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران داشته باشد، اروپایی ها احتمال دارد با آن همراه شوند. دراین باره مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی به رادیو اروپای آزاد گفت که «حق آمریکاست که پیشنهاد خود درباره تحریم تسلیحاتی ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کند». این جمله را شاید بتوان تایید یا همراهی ضمنی با آمریکا در این مسیر جدید تلقی کرد. به خصوص این که وزارت خارجه فرانسه نیز گفته که «تحریم [تسلیحاتی] اتحادیه اروپا و ممنوعیتهای ملل متحد درباره تجهیزات و فناوریهای [مرتبط] با موشک بالستیک، مطابق برجام تا سال ۲۰۲۳ به قوت خود باقی خواهند ماند» و شاید فرانسوی ها نیز بدشان نیاید که در یک طرح ضد ایرانی تسلیحاتی کنار آمریکا قرار گیرند. اما باوجود این مواضع برخی اروپایی ها، روسیه که مخالفت صریح خود را با تمدید تحریم های ایران اعلام کرده و نیز در شورای امنیت از حق وتو برخوردار است، به صراحت درباره هرگونه طرح جدید علیه ایران موضع گرفته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- سرکرده حرفه ای و سابقه دار یک باند سرقت که با دستبرد به خودروها و قطعات و محتویات آن ها، اهالی مناطق غرب و شمال مشهد را عاصی کرده بود، در حالی راز سرقت هایش را فاش کرد که با فرار از میان گلوله های شلیک شده پلیس، دوباره سرقت های شاه کلیدی خود را ادامه داده بود.
به گزارش اختصاصی خراسان، این سارق شیشه ای خرداد سال گذشته در حالی برای آخرین بار تحت تعقیب پلیس قرار گرفت که یکی از اهالی بولوار طبرسی شمالی، سرقت خودروی پرایدش را به پلیس 110 گزارش داد اما او دو روز بعد با مراجعه به کلانتری طبرسی شمالی از کشف خودرواش در خیابان جلال آل احمد خبر داد و گفت: برخی قطعات خودرو مانند لاستیک ها، دستگاه پخش و ... سرقت شده است. در همین حال تحقیقات نیروهای انتظامی با استفاده از شگردهای تخصصی نشان داد که سارقان با یک دستگاه خودروی ال 90 سفید به محل رها کردن خودروی پراید مراجعه کرده اند و به قطعات داخل خودرو در حالی دستبرد زده اند که یک زن نیز به همراه دو سارق دیگر در محل حضور داشته است.
گزارش خراسان حاکی است، با توجه به اهمیت موضوع و احتمال روبه رو شدن پلیس با اعضای یک باند حرفه ای، این پرونده به شعبه 4427 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارجاع شد و زیرنظر قاضی حجت قانعی زارع مورد رسیدگی دقیق قرار گرفت. این مقام قضایی که برای ریشه یابی این باند سرقت، دستورات ویژه ای را صادر کرده بود، از نیروهای انتظامی خواست به ردیابی شماره پلاک خودرو ال 90 بپردازند. این کنکاش ها بیانگر آن بود که خودرو ال 90 نیز دارای سابقه سرقت است بنابراین پرونده سارقان مذکور پیچیده تر شد و نیروهای کلانتری با شیوه های اطلاعاتی به پیگیری ماجرا پرداختند. در همین میان، رصدهای اطلاعاتی نشان داد خودرو ال 90 مذکور در خیابان چهارده معصوم مشاهده شده است. با کشف این خودرو تحقیقات پلیسی با راهنمایی های قاضی شعبه 427 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد وارد مرحله جدیدی شد و آن ها به هویت سارقی به نام «م-ع» پی بردند.
استعلام از بانک مجرمان، مشخص کرد سارق مذکور دارای سوابق متعدد سرقت است و تحت تعقیب پلیس قرار دارد. به گزارش خراسان، در نهایت ماموران کلانتری سارق حرفه ای را درحالی سواربر یک دستگاه پراید سرقتی دستگیر کردند که در بازرسی از داخل خودرو، شمشیر و تبر به همراه قطعات مسروقه دیگر خودروها نیز کشف شد.
بررسی نیروهای تجسس بیانگر آن بود که سارق مذکور زمانی که برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفته بود با استفاده از ترفندی خاص و در یک فرصت مناسب اقدام به فرار کرده است. در این میان کارآگاهان با به کارگیری قانون حمل سلاح، به سوی او تیراندازی کردند اما او از گلوله های شلیک شده جان سالم به در برد و به مکان نامعلومی گریخت.
گزارش خراسان حاکی است سرکرده باند سرقت خودرو، این بار پس از اعتراف به سرقت های زیادی در مناطق قاسم آباد، خواجه ربیع، رسالت و طبرسی از بیست و یکم خرداد سال گذشته راهی زندان شد تا تحقیقات بیشتر در این باره انجام شود اما او اوایل مهرماه سال گذشته با سپردن وثیقه قانونی به دادسرا از زندان آزاد شد و دوباره به جرایم خود ادامه داد تا این که با دستور قاضی شعبه 427 دادسرای مشهد دوباره در تاریخ بیست و سوم آبان سال گذشته دستگیر و روانه زندان شد.
بنابر گزارش خراسان، این سارق حرفه ای که در برابر میز عدالت قرار گرفته بود دیگر چاره ای جز اعتراف به خلافکاری هایش ندید و همدستانش به نام جمال و محمدترک و یک زن جوان را لو داد. او اعتراف کرد خودروهای پراید مشکی ، سبز، سفید، نوک مدادی و ... را از مناطق قاسم آباد و حوزههای کلانتریهای رسالت، خواجه ربیع و طبرسی شمالی سرقت کرده و با استفاده از خودروهای سرقتی به اموال دیگر خودروها با همدستی دیگر اعضای باند دستبرد می زده است اما محل های سرقت را به خاطر ندارد! در همین خصوص قاضی قانعی زارع (قاضی رسیدگی کننده به پرونده) از مال باختگانی که خودروهای آنان در این مناطق مورد دستبرد قرار گرفته است، خواست با در دست داشتن مدارک مستند به شعبه 427 دادسرای ناحیه 4 مشهد واقع در بولوار وحدت مراجعه کنند. وی همچنین تاکید کرد: مال باختگانی که خودروهای آنان از تاریخ 98.3.21 تا 98.7.2 و از 8.23 تاکنون مورد سرقت قرار گرفته است به شعبه مذکور مراجعه نکنند چرا که در این مدت، سارق مذکور در زندان به سر می برده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این روزشمار صرفا بر اساس برخی شواهد و مطالعات تهیه شده است و برای خودارزیابی میتواند مورد استفاده قرار گیرد
روزهای ابتدایی: نشانههای ابتدایی کرونا شبیه سرماخوردگی است.
روز سوم: گلو درد شروع میشود، تب به 5/36درجه میرسد.
روز چهارم: درد گلو جدیتر میشود، درد مفاصل و خستگی شروع میشود، تب به 36.5 تا ۳۷ درجه میرسد.
روزهای پنجم و ششم: تب به 37.3 درجه میرسد ،سرفه خشک شدیدتر میشود، تنگینفس به صورت موردی پیش میآید.
روز هفتم: بیمارانی که حالشان رو به بهبودی نرفته باشد، سرفه و تنگی نفسشان جدیتر میشود، بسیاری از بیماران در این مرحله در بیمارستان بستری میشوند.
روز هشتم و نهم: شرایط افراد دارای بیماری زمینهای بدتر میشود.
ممکن است بروز علایم در افراد با هم تفاوتهایی داشته باشد
روز دهم و یازدهم: پزشکان با استفاده از عکس تلاش میکنند شدت عفونت ریه را بررسی کنند و شرایط آنها در آیسییو بررسی میشود.
روز دوازدهم تا چهاردهم: در صورت زنده ماندن ،نشانهها مدیریت میشود.
روزهای پانزدهم و شانزدهم: افراد آسیبپذیر ممکن است دچار حمله قلبی یا مشکلات کلیوی شوند.
روز هجدهم: مرگ ناشی از کرونا ی حاد معمولا در این روز رخ میدهد.
روزهای بیستم تا بیست و دوم: بیماران بهبود مییابند و از بیمارستان مرخص میشوند.
منبع: Free Medical Education
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.