تحلیل روز
تعداد بازدید : 122
موانع دمشق برای پاسخ گویی به تل آویو
نویسنده : علیرضا تقوی نیا international@khorasannews.com
جنگندههای رژیم صهیونیستی در هفتههای اخیر چندین بار مناطقی از سوریه را هدف حمله قرار دادند. حملاتی که تقریباً به عادت صهیونیستها تبدیل شده است و هر بار نیز خبر صدمات به پایگاه های نیروهای مستشاری ایران در سوریه مخابره می شود. اما دمشق برای پاسخ به این حملات، با چه موانعی روبهروست؟واقعیت این است که دولت اسرائیل ازسال ۱۹۷۳ در یک حالت آتش بس و نه صلح ، با حکومت سوریه به سر می برد و همواره دولت سوریه صلح با اسرائیل را منوط به بازگرداندن سرزمین های اشغالی قبل از جنگ ۱۹۶۷ اعلام کرده است.اسرائیل نیز اصولا حیاتش وابسته به مناطق ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیکی است که اشغال کرده و به هیچ عنوان این دستاوردهای راهبردی و حیاتی را پس نخواهد داد بنابراین این درخواست را قویا رد کرده است.به همین دلایل یک حالت نه جنگ و نه صلح میان سوریه و اسرائیل برقرار شده تا آن جایی که دولت سوریه نیز از سال ۱۹۷۳ تا قبل از بحران داخلی سوریه در سطح داخلی اش اعلام وضعیت فوق العاده کرده بود تا همواره شرایط داخلی و ذهنیت شهروندانش را برای بازپس گیری مناطق اشغالی آماده نگه دارد.با شروع بحران داخلی و درگیر شدن دولت و ارتش سوریه در جنگ فرسایشی با گروه های مسلح یک فرصت طلایی برای اسرائیل به وجود آمد تا با تمام توان به از بین بردن زیرساخت های دفاعی و امکانات مهم ارتش سوریه مبادرت ورزند.اسرائیلی ها مطمئن هستند تا زمانی که دولت سوریه آخرین متر مربع از خاکش را آزاد نکند به حملات آن ها پاسخ نخواهد داد.اکنون بخش مهمی از استان ادلب در اختیار تروریستها قرار دارد و هیئت تحریرالشام با استقرار «دولت نجات» در آن، عملاً حکمرانی میکند. در شمال حلب و مناطق عملیاتی ترکیه نیز، معارضان با تشکیل «دولت موقت»، بخشی از خاک سوریه را در اختیار دارند. محدوده رأس العین تا تل ابیض در شرق فرات، التنف و درعا را نیز میتوان سایر نقاط بحرانی دانست.بنابراین اولین مقصود اسرائیل تضعیف توان ارتش سوریه است.نکته دیگر این که بحران سوریه فرصتی مناسب را برای ایران فراهم کرد تا با حضور گسترده نیروهای مستشاری و متحدانش در خاک این کشور علاوه بر حمایت از متحد استراتژیک خود یعنی بشار اسد به گسترش عمق استراتژیک خود اقدام و خصم همیشگی اش یعنی اسرائیل را به طور مستقیم و زمینی و با سلاح های تاکتیکی و ارزان قیمت اما در حجم بالا تهدید کند.بنابراین از سال های گذشته به تجهیز و مسلح کردن مناطقی از سوریه اقدام کرده و می کند تا شرایط لازم را در نبرد سال های آینده که در مرزهای شمالی اسرائیل رخ خواهد داد، فراهم کند.اسرائیل نیز که خطر را بیخ گوش خود به وضوح نظاره گر بوده با این حملات قصد از بین بردن تجهیزات و زیر ساخت ها را دارد. حملاتی که اگر چه موفقیت هایی را در خصوص نابود کردن تجهیزات در پی داشته اما واقعیات میدانی نشان می دهد از هر چهار محموله ارسالی ایران صرفا یک محموله هدف قرار می گیرد و سه محموله دیگر به سلامت به مقصد تعیین شده می رسد.نکته دیگر این است که ایران نیز با اتخاذ یک صبر استراتژیک قصد ندارد فعلا پاسخ این حملات را بدهد چرا که اولا ، بحران سوریه پایان نیافته و درگیری در چند جبهه به نفع محور مقاومت نیست. ثانیا ، اسرائیل تلاش می کند جنگ قطعی آینده را جلو بیندازد زیرا نتانیاهو کاملا علاقه مند است تا در دوره ترامپ ( که معتقد است یک فرصت طلایی برای اسرائیل است ) این درگیری به وقوع بپیوندد چرا که از حمایت بی دریغ آمریکا مطمئن است. ثالثا، این که ایران درگیر مقابله با تحریم های اقتصادی بی سابقه ایالات متحده است و بی شک دوست ندارد در شرایط تحریم همه جانبه بین متحدانش و اسرائیل و ایالات متحده آمریکا درگیری ایجاد شود تا شرایط لازم را برای پشتیبانی از آن ها داشته باشد. نکته دیگر این که برخی پرونده های بحران منطقه غرب آسیا مانند یمن هنوز باز است .رابعا این که ایران سعی دارد در شرایط فعلی امکانات و زیر ساخت های لازم را برای تجهیز نیروهای نیابتی اش تامین کند و در شرایط کاملا برتر به لحاظ زیر ساختی و لجستیکی پاسخ تجاوزات را بدهد.در پایان معتقدم این حملات فعلا ادامه خواهد داشت تا وقتی که شرایط تغییر کند و آن وقت که به گمان نویسنده این سطور خیلی دور نیست ، رژیم اسرائیل با پاسخ همه جانبه مقاومت مواجه خواهد شد و چندین برابر تلفات و خساراتی را که در این چند سال به این محور وارد کرده است تقاص پس خواهد داد.