محمد جواد رنجبر/ بیمارانی که علایم کرونا دارند، علاوه بر این که سردرگم برای یافتن محلی به منظور انجام آزمایش های خون مربوط به کرونا هستند، حالا برای هزینه های این آزمایش ها هم با رقم های متفاوتی مواجه اند ، رقم هایی از ۳۰ تا ۲۰۰ هزار تومان! که نشان از آشفتگی در
هزینه های آزمایش های کرونا دارد.
به گزارش خراسان، یک هفته پیش بود که سمیعی مدیرکل آزمایشگاههای مرجع سلامت وزارت بهداشت در گفت و گو با خبرنگاران درباره هزینه آزمایش سرولوژی و مولکولی کرونا اعلام کرد: در چندین مصاحبه که در صداوسیما انجام شد، دیدم که مسئولان برخی آزمایشگاهها در حال جا انداختن تعرفههایی در ذهن مردم هستند که لزومی ندارد. هزینه آزمایشهای سرولوژی باید حدودا بین ۲۹ تا ۳۰ هزار تومان باشد؛ در حالی که گاهی شنیده میشود این هزینه به بیش از ۱۰۰ هزار تومان هم در برخی مقاطع رسیده است. همچنین درخصوص تست تشخیصی مولکولی هزینهها در بخش خصوصی ۵۸۶ هزار و ۵۰۰ تومان است و در بخش دولتی نیز در صورتی که با تشخیص پزشک انجام شود به شکل رایگان خواهد بود. نکته بسیار مهم آن است که تشخیص تست سرولوژی کاری بسیار دقیق است که به تبحر کافی نیاز دارد.
وی افزود: برخی از فرایندهای تدوین تعرفه به این شکل است که زمانی که خدمتی ضروری تشخیص داده شود، براساس هزینه تمام شدهای که دارد تعرفه آن تعریف میشود. وزارت بهداشت و شورای عالی بیمه سلامت، صلاحیت تصویب این تعرفه را ندارند. یعنی اگر تعرفهای پیشنهاد شود تا زمانی که هیئت دولت تصویب نکند، تعرفه قانونی نخواهد بود.برای آزمایشهای سرولوژی یک کد مشخص شده است که نشان میدهد هزینه آزمایش حدود ۲۹ تا ۳۰ هزار تومان است و زمانی که هزینه تمام شده کیت آزمایش سرولوژی کووید ۱۹ را برآورد کردیم، تولیدکننده اعلام کرد که هزینه او بین ۱۷ تا ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان است. البته در آن زمان تنها یک تولیدکننده داشتیم، اما در این فاصله چند تولیدکننده دیگر نیز وارد بازار شدهاند. اکنون تعرفه آزمایشهای سرولوژی در مسیر تصویب نهایی و پیشنهاد به هیئت وزیران است و اگر رقابت در جامعه اتفاق بیفتد و قیمت کیت برای تولیدکننده کاهش یابد، با این تعرفه هم میتواند ارائه خدمات را انجام دهد. چیزی که وزارت بهداشت هم اکنون ابلاغ کرده است کد ۸۰۳۷۲۰ کتاب ارزش نسبی است و بخش خصوصی نیز باید هزینه حدود ۲۹ هزار تومان را برای این آزمایش دریافت کند.
خبرنگار خراسان به منظور بررسی رقم هایی که از مردم برای انجام تست آزمایش خون و نیز PCR کرونا (مخاط بینی) دریافت می شود، در مشهد و تهران به چند آزمایشگاه مراجعه کرد، با چند آزمایشگاه تماس گرفت و با چند بیمار نیز گفت و گو کرد.
در حالی که اعلام شده بود تست PCR کرونا به صورت رایگان در مراکز بهداشت دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام می شود، اما مراجعه خبرنگار خراسان به یکی از مراکز بهداشت مشهد نشان می دهد که برخلاف اعلام قبلی، فقط برای افراد بالای ۶۰ سال، بانوان باردار و چند گروه خاص تست رایگان کرونا انجام می شود، البته برای همین ها نیز کیت وجود نداشت و تمام شده بود!
بر این اساس افراد زیر ۶۰ سال برای انجام تست کرونا مجبورند به مراکز خصوصی مراجعه کنند و با صرف هزینه چند صد هزار تومانی، تست بدهند.
خبرنگار خراسان برای آزمایش خون و تست کرونا همچنین به مرکز درمانی ولی عصر(عج) مشهد مراجعه کرد و پس از دریافت دستور پزشک، انجام این آزمایش 99 هزار و 770 تومان برای وی تمام شد که سهم بیمه تامین اجتماعی تنها سه هزار و 526 تومان بود و 96 هزار و 243 تومان پرداخت کرد!
در تماس با آزمایشگاه جهاددانشگاهی مشهد نیز اعلام شد که هزینه آزمایش PCR کرونا به صورت آزاد 300 هزار تومان و با دفترچه بیمه به شرط این که دکتر دستور داده باشد و مراکز بهداشت منتخب نیز مهر تایید بر آن زده باشند، 150 هزار تومان می شود.
یکی از شهروندان نیز در گفت و گو با خراسان اظهار کرد که برای انجام آزمایش خون کرونا در مرکز درمانی شهید شوریده مشهد از او 130 هزار تومان دریافت کرده اند که پس از پیگیری توانسته در نهایت 40 هزار تومان را پس بگیرد.
شهروند دیگری نیز مدعی شد که طبق اظهارات یک پزشک هزینه آزمایش PCR کرونا به وی 600 هزار تومان به صورت آزاد اعلام شده است.
تماس خبرنگار خراسان با بیمارستان انصاری تهران نیز نشان می دهد که هزینه انجام آزمایش خون یا همان تست آنتی بادی کرونا در این بیمارستان 60 هزار تومان و کلا به صورت آزاد است. همچنین بیمارستان شهرام تهران هزینه انجام این آزمایش را 152 هزار تومان و بیمارستان امام حسین(ع) تهران این رقم را 48 هزار تومان اعلام کرد.
این ارقام نشان دهنده آشفتگی و نبود نظارت بر تعرفه های آزمایش های کروناست که مسئولان وزارت بهداشت باید تدبیری برای آن بیندیشند و با مراکز خصوصی و دولتی متخلف برخورد قانونی لازم انجام گیرد تا در زمان نیاز مردم به انجام این آزمایش ها، این گونه برای خود کاسبی راه نیندازند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
میرزاده - تا چند سال قبل و پیش از آن که سی دی های صوتی و تصویری سخنرانان و مداحان، بخش مهمی از محصولات فرهنگی را به خود اختصاص دهد، شاید کمتر کسی را می شناختم که لااقل یک بار نوارهای سخنرانی مرحوم شیخ احمد کافی را نشنیده باشد و با نوای او که از سوز دل و اخلاصش بر می آمد، قطره اشکی نریخته باشد. شیخ احمد کافی برای هم نسل های ما، به عنوان مهم ترین سخنران مذهبی شناخته می شد که نوار کاست سخنرانی های او، در هر خانه ای پیدا می شد ، اما مگر او چه کرده بود که سخنش تا این اندازه قدرت نفوذ داشت و شنونده سخنش در هر سن و سالی که بود، می توانست با سخن او ارتباط برقرار کند؟
منتظر واقعی امام زمان(عج)
بدون اغراق، مرحوم شیخ احمد کافی را می توان شاخص ترین سخنوری دانست که انس و الفتش با امام عصر (عج) در هر زمان و مکان، بروز می کرد و باور عمیق داشت که همه مشکلات با توجه و توسل به آن حضرت حل شدنی است. این سخن، با توجه به زندگی و فعالیت او در دوره پهلوی و در زمانی که کمتر سخنرانی به این صراحت درباره انس و الفت با امام عصر (عج) سخن می گفت، بسیار مورد توجه جامعه ستمدیده و تشنه معارف آن زمان قرار گرفت و از او، سخنرانی بی بدیل و چهره یک منتظر واقعی ساخت. اوج توسلات و توجهات مرحوم کافی نیز در سخنرانی های معروف او در مهدیه تهران بود که خود او با فروش منزلش بانی احداث آن شد و با همت جمعی از مردم و بازاریان، مکانی را برای ذکر توسل و توجه به امام عصر (عج) برپا کرد. از سوی دیگر، مرحوم کافی در سخنرانی های خود، توجه به بنیاد خانواده را به عنوان یک اصل می دانست.
گره گشای مشکلات مردم
اما نکته مهم دیگر درباره زندگی مرحوم کافی، توجه دوچندان او به فعالیت های اجتماعی و گره گشایی از کار مردم بود. کمتر شهری را می توان یافت که مرحوم کافی در آن منبر رفته باشد و خدمات اجتماعی در آن شهر نداشته باشد. از کمک به خانواده های محروم و بی سرپرست و تامین هدایا و کفش و لباس برای آن ها گرفته تا اهتمام برای رساندن آب لوله کشی به روستاها، ساخت درمانگاه، حوزه علمیه، مسجد، مدرسه، حمام عمومی، صندوق قرض الحسنه برای حمایت از نیازمندان و ... از جمله فعالیت های اجتماعی مرحوم کافی بود که او را متمایز می کرد. همین فعالیت های اجتماعی او و داشتن اعتماد گسترده ملی، نیز موجب واکنش های ساواک و در نتیجه محاکمه، تبعید و زندان او شد. مرحوم کافی در سی ام تیرماه ۱۳۵۷ و همزمان با نیمه شعبان ۱۳۹۸ هجری قمری در یک سانحه مشکوک رانندگی به دیار باقی شتافت و پیکر مطهرش در آرامستان خواجه ربیع مشهد آرام گرفت. به گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حاج حسن کافی، برادر مرحوم کافی درباره مرگ مشکوک او گفته است : « مرحوم کافی یک روز قبل از تصادف از سوی ساواک احضار و تهدید شده بود و بعد از این ماجرا او راهی مشهد شد که در بین راه حادثه تصادف رخ داد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دو نفر از شکنجهگران ساواک به نقش رژیم پهلوی در ماجرای تصادف مرحوم کافی اعتراف کردند. یکی از شکنجهگرها که با او صحبت کردم گفت صبح شنبه ۳۱ تیرماه، منصور ازغندی و دکتر حسینزاده (هر دو از معاونان ساواک) آمدند و گفتند که کار کافی را تمام کردیم. آن شکنجهگر ادعا میکرد برادر من در آمبولانس کشته شده است و این گونه مشخص شد که رژیم به طور مستقیم نقشه قتل مرحوم برادرم را طراحی کرده بود».
منبر پرشور، 3:30 صبح
پایگاه اطلاع رسانی حوزه، با انتشار خاطره ای به نقل از آیت ا... ناصری اصفهانی نوشت : من و آقای کافی در اصفهان بودیم. مردم دولتآباد به من گفتند:«شما از دوستی خودتان استفاده کنید و از ایشان بخواهید که منبری هم در اینجا داشته باشند.» من به اصفهان رفتم و ایشان را دعوت کردم. ایشان گفتند:«آخرین منبر من ساعت دو و نیم شب تمام میشود، تا دولتآباد چقدر راه است؟» گفتم:«حدود 40 دقیقه.» گفتند:«من ساعت سه و نیم نیمه شب میآیم و منبر میروم!» تعجب کردم و تا شب جمعه موعود، دلشوره داشتم که نکند کسی نیاید و آبروریزی شود! ساعت 11 شب به مسجد جامع رفتم و دیدم مسجد و خیابان جلوی مسجد جامع پر از جمعیت است. در نهایت مرحوم کافی آمدند و ساعت سهونیم شب منبر رفتند و تا اذان صبح ادامه دادند. این منبر تا سه شب با همین شور و حال ادامه داشت. مرحوم کافی، بعد از منبر حدود سه ربع، استراحت میکردند و بعد میرفتند اصفهان. خوابهای ایشان بیش از دو تا سه ربع نبود. کافی، عشق منبر داشت. گویا میدانست فرصت او کوتاه است و وظیفهاش هم منبر است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برگزاری جشن تولد ۵۰سالگی بهشت زهرا(س) با حضور شهردار تهران، تولیت حرم حضرت امام (ره)، مدیرعامل بهشت زهرا (س) و جمعی از شخصیتها و مدیران شهری همچون علی اشراقی، حجت الاسلام دعایی و احمد مسجدجامعی واکنش کاربران فضای مجازی را به دنبال داشت. کاربری نوشت: «کاش به جای این نمایش کیک ۵۰ سالگی بهشتزهرا به غسالها و کارگرانی که توی این روزهای سخت کار کفن و دفن انجام میدن و سلامتی و جونشون رو در ازای حقوق کم کف دست گذاشتن، کمک میکردین. قبرستون جشن تولد نمیخواد.» محمد آقازاده هم نوشت: «آقایان در شرایطی که مردم از ترس مرگ به خاطر کرونا کلافه و افسردهاند جشنتولد برای قبرستون میگیرن!» کاربری هم نوشت: «اینا واقعا وضعیت مردم رو نمیدونن هدفشون چیه از این کار تازه به همه میگن مراسم برگزار نکنید الان اینها مراسم برگزار کردند!»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دقیقا 51 سال پیش در چنین روزی، اولین انسان پا بر کره ماه گذاشت تا از نزدیک، اطلاعات جالبی را درباره این گوی بلورین آسمان جمعآوری کند. بیستم جولای سال 1969، در ساعت 10و 56 دقیقه بعدازظهر، «نیل آرمسترانگ» فضانورد آمریکایی و فرمانده آپولو 11، نخستین فرد از کرهزمین بود که گام بر سطح ماه نهاد و دقایقی بعد «ادوین آلدرین» خلبان این فضاپیما به او پیوست و به اتفاق به گشتوگذار علمی در سطح ماه پرداختند. در این بین، از آخرین باری که انسانها پایشان را به ماه گذاشتند، نزدیک به نیم قرن میگذرد و پس از آن دیگر کسی به ماه سفر نکرده است. در دهه های پس از آن، سالها سازمان ناسا برنامههایی را برای اعزام مجدد فضانوردان به کره ماه برنامهریزی و نهایی کرد اما هیچ کدامشان عملی نشد. شاید به همین دلیل است که نظریاتی وجود دارد که گویا هیچ فردی تا امروز به ماه نرفته است و همه این موضوعات، جعلی پنداشته میشوند. دیدگاههایی هم مطرح میشود که گویا فرود آمدنها به سیاره ماه در استودیوهای تلویزیون صحنهسازی شده که حتی برخی از صحنه های آن به درستی نورپردازی نشدهاند! یک دلیل دیگر منتقدان درباره دروغ بودن سفر به ماه، تصویر منتشر شده از پرچم نصب شده در ماه در حال تکان خوردن است، در حالیکه ماه جو ندارد پس جریان هوایی هم در آن وجود نخواهد داشت که پرچم را تکان بدهد. در پرونده امروز زندگیسلام درباره چند شبهه معروف درباره سفر انسان به ماه، مطالب جالبی را مطرح خواهیم کرد.
مریم ملی | دانش آموخته رشته اخترفیزیک
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پس از جهش نرخ ارز تا نزدیک 26 هزار تومان درظهر روز گذشته، گزارش های میدانی از افت نسبی قیمت ارز در بازار در پایان روز تا محدوده پایین کانال 25 هزار تومان خبر دادند. در این حال گزارش های میدانی از برخی پیش بینی ها مبنی بر احتمال ورود جدی بانک مرکزی به بازار پس از مهلت 31 تیرماه خبر می دهند. موضوعی که به همراه افت تقاضای صادرکنندگان پس از این مدت، فرض کاهش نرخ را در روزهای آینده تقویت می کند. به گزارش خراسان، نرخ ارز در بازار آزاد که دو روز قبل جهش قابل ملاحظه ای پیدا کرده و در ادامه حتی به حدود 26 هزار تومان هم رسیده بود، دیروز با مقداری نوسان روند نزولی در پیش گرفت. بر این اساس، دلار که کار خود را با نرخ 25 هزار و 400 تومان آغاز کرده بود، تا میانه کانال 24 هزار تومان نیز عقب نشست. اما در ادامه کمی تعدیل شد و در محدوده 25 هزار و 200 تومان قرار گرفت و مجدد به کمتر از 25 هزار تومان کاهش یافت. در بیان چرایی صعود نرخ ارز در روزهای اخیر به نظر می رسد فرض محتمل، کماکان همان فشار تقاضای صادرکنندگان برای خرید ارز و تحویل آن به عنوان بازگشت ارز حاصل از صادرات است. در این خصوص، دیروز خبرگزاری تسنیم، گزارش داد که بانک مرکزی به رغم برخی گمانه ها، بر بازگشت ارزهای صادراتی تا پایان تیرماه مصمم است و پس از این مهلت، به اجرای سیاست های تنبیهی در قبال متخلفان اقدام خواهد کرد. به صورتی که متخلفان تحت تعقیب قضایی قرار خواهند گرفت. همچنین این افراد باید طبق دستورالعمل جدید ارزی، با نرخی که بانک مرکزی تعیین می کند ارز خود را بفروشند. این گزارش اما در ادامه از وجود چشم انداز کاهش نرخ در بین فعالان بازار و صرافیها خبر می دهد و می افزاید: فعالان بازار ارز پیش بینی می کنند به زودی و بعد از 31 تیرماه، ضمن کاهش فشار صادرکنندگان به بازار ارز، بازارساز به طور جدی به بازار ورود می کند و لذا نرخ های کنونی برخواهد گشت. بر این اساس، شاید اتفاقی مشابه شهریور 97 در انتظار بازار باشد. از سوی دیگر پیشبینی های کاهش نرخ، در فضای مجازی هم نمود پیدا کرده است. به طوری که کانالهای دلالی ارزی، به خریداران هشدار می دهند که در قیمتهای بالا خرید ارز نداشته باشند چرا که حتماً ریزشی سنگین در راه است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ترافیک سفرهای میان کابل و تهران، در یک ماه گذشته، نسبتا شلوغ بوده است.پس از سفر حنیف اتمر، سرپرست وزارت خارجه افغانستان به تهران، هفته گذشته، عباس عراقچی معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به کابل سفر کرد.هرچند که رسانه ها، سفر عراقچی به کابل را در راستای اجرایی کردن سند جامع همکاریهای راهبردی دو کشور و نیز توسعه همکاریهای اقتصادی و امنیتی اعلام کردند اما به نظر میرسد که این موارد، فقط بخشهای رسمی سفر را تشکیل میدهد.تقریبا همزمان با سفر عراقچی به کابل (طی هفته گذشته) دو کنفرانس بینالمللی صلح برای افغانستان برگزار شد و زلمی خلیل زاد به عنوان نماینده ویژه آمریکا در مذاکرات صلح نیز با سفر به کشورهای آسیای میانه و پاکستان، پیگیر مذاکرات صلح بین الافغانی بود.شتاب تند تحولاتی که درخصوص مسئله صلح در افغانستان در جریان است این گمانه را به شدت تقویت کرده که به زودی، مذاکرات مستقیم طالبان و شخصیتهای سیاسی افغانستانی آغاز میشود. با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، انتظار میرود طرف آمریکایی با هدف استفاده از مسئله افغانستان به عنوان یک برگ برنده برای ترامپ در انتخابات، تلاشهای خود برای نهایی شدن صلح با طالبان را افزایش دهد.با این که هفته گذشته، سهیل شاهین سخنگوی دفتر طالبان در قطر، آمریکا را به نقض مفاد توافق نامه صلح میان دوطرف و حمله مستقیم نیروهای آمریکایی به مواضع طالبان در چند ولایت متهم کرد اما ظاهرا طالبان همچنان از وضعیت موجود راضی هستند.طرف آمریکایی نیز با چشم پوشی از توسعه فعالیتهای نظامی طالبان ـ از جمله حمله سنگین نیروهای طالبان به مرکز استان سمنگان در هفته گذشته ـ نشان داده که از شرایط کنونی و قدرت یافتن طالبان، نگران نیست بلکه با آن، هم آواست.طالبان تا این لحظه، از هیچ یک از خواستههای اولیه خود در مذاکرات صلح با آمریکا کوتاه نیامدهاند. به صورت مشخص، طالبان تا کنون، نپذیرفتهاند که وارد ساختار حکومت فعلی شوند بلکه همچنان بر ایده امارت اسلامی به عنوان شکل حکومت آینده افغانستان تاکید دارند. آنها همچنین تا این لحظه، نپذیرفتهاند که با مقامات دولت افغانستان، به عنوان مقام رسمی دولتی پشت میز مذاکره بنشینند بلکه تصریح کردهاند که با مقامات رسمی حکومت، فقط در قالب شخصیتهای ملی و سیاسی گفتوگو خواهند کرد.به نظر میرسد آمریکا نیز اصراری بر حفظ نظام حکومتی مستقر در کابل و نیز آن چه دستاوردهای دموکراتیک 20سال گذشته نامیده میشود ندارد و طالبان نیز رفته رفته، با تحکیم موقعیت خود و سکوت آمریکا، با اعتماد به نفس بیشتری، در صدد تحمیل خواستههای خود هستند.تغییر ساختار حکومت از جمهوری به امارت که طالبان به دنبال آن هستند، فقط از سوی طالبان و آمریکا مورد تایید و حمایت است و در این بین، دولت افغانستان و کشورهای منطقه، به شدت با ایجاد دگرگونی اساسی در ساختار حکومت افغانستان مخالف هستندو به رغم علاقه مند بودن آنها به ایجاد صلح در افغانستان خواهان حفظ وضعیت سیاسی موجود و ملحق شدن طالبان به همین نظام هستند.اکنون به نظر میرسد موضوع جدی اختلاف دولت افغانستان با آمریکا و حتی قطر به عنوان میزبان مذاکرات پیشین در مذاکرات صلح، عمدتا متمرکز بر همین مسئله مهم است.اختلافات عمیق میان کابل و واشنگتن، کابل را مجبور کرده تا جذب همکاریهای منطقهای برای حل بحران افغانستان را در دستور کار خود قرار دهد.حنیف اتمر سرپرست وزارت خارجه افغانستان اظهار کرد 12 کشور، آمادگی خود را برای میزبانی مذاکرات صلح بین الافغانی اعلام کردهاند.تلاش دستگاه دیپلماتیک افغانستان برای کشاندن پای دیگر کشورها به مذاکرات صلح احتمالا تنها به منظور خارج کردن انحصار مدیریت مذاکرات از دست آمریکا و قطر ( به عنوان متحد غیر رسمی آمریکا در مسائل افغانستان) است.محمد اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان، تنها راه بقاء حکومت خود در قالب جمهوری اسلامی افغانستان را اکنون در گرو خروج از سایه آمریکا و جلب حمایت کشورهای منطقه و از جمله جمهوری اسلامی ایران جست و جو میکند و شاید به همین دلیل مهم، با این که در سالهای گذشته، شخص غنی و نیز اتمر به عنوان یکی از مدیران ارشد حکومت افغانستان روابط صمیمانهای با جمهوری اسلامی ایران نداشتهاند اما اکنون در یک چرخش استراتژیک، به موقعیت موثر همسایه غربی در معادلات داخلی کشور توجه نشان میدهند.با این حساب، میتوان این گونه استنباط کرد که در ترافیک سفرهای مقامهای دیپلماتیک دو کشور، آینده سیاسی افغانستان، بیش از سند جامع راهبردی اهمیت دارد و باید دید آیا کشورهای منطقه و نیز جمهوری اسلامی ایران، اکنون که در یک همسویی کامل با کابل قرار گرفتهاند، میتوانند از فرصت به دست آمده برای پیشگیری از آسیبهای طراحیهای آمریکایی ـ قطری برای افغانستان، حسن استفاده را بکنند یا خیر؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد غیاثی -مجلس دیروز یک فوریت طرحی با عنوان نحوه توزیع کالاهای اساسی را تصویب کرد که رسانهها از آن به عنوان کوپن یا کالابرگ الکترونیک یاد کردند و بازتاب زیادی هم در فضای مجازی داشت. البته اجرای چنین طرحی از سال 97 مطرح بوده است و در بهار گذشته زیرساختهای لازم هم فراهم شد اما به دلایلی اجرایی نشد. حتی پاییز سال گذشته در زمان افزایش قیمت بنزین، بحثهایی مطرح شد که یارانه جدید در قالب کالایی توزیع شود که منتفی شد و هر بار نیز این سوال مطرح میشود که آیا اجرای این طرح به معنی بازگشت به کوپن است؟ فرق کوپن کاغذی قبلی با مدل جدید چیست؟ آیا چنین طرحی در کشورهای دیگر هم اجرا میشود؟ منطق اقتصادی استفاده از سهمیه یا کوپن چیست و در چه شرایطی موجه است؟ در ادامه تلاش میکنیم به این سوالات پاسخ دهیم.
کوپن الکترونیک چیست؟
مدلهای اجرایی زیادی برای استفاده از کالابرگ الکترونیک مطرح شده است که البته در برخی جزئیات متفاوت هستند. اصل مدل این است که افراد هدف (که توسط دولت و دیگر نهادها شناسایی میشوند) میتوانند در یک کارت بانکی مبالغی را دریافت و برای خرید کالاهای خاص از مراجع خاص استفاده کنند. مثلا فرض کنید که دولت به جای اعطای یارانه یا ارز ترجیحی برای خرید دارو یا گوشت، مبالغی را در حساب گروههای هدف واریز میکند و افراد میتوانند با این پول از فروشگاههای زنجیرهای کالا را بخرند.
خبری از صف و انگ زدن و تخریب کرامت انسانی نیست
وقتی از واژه کوپن استفاده میکنیم بسیاری کوپنهای کاغذی را به یاد میآورند که سالها در کشور استفاده میشد. بعد از اعلام کوپن جدید افراد با در دست داشتن کوپنها به محل توزیع اقلام کوپنی میرفتند و کالا را دریافت میکردند. تشکیل صف و معطلی و. .. وجه اجتناب ناپذیر این روش بود اما در مدل جدید، طبیعتا چنین چیزی وجود ندارد. افراد دارای کوپن، مثل بقیه از فروشگاههای زنجیرهای خرید میکنند و پول آن را هم میپردازند. لذا اگر طرح درست اجرا شود از این نظر مشکلی ندارد.
منطق اقتصادی اعطای کوپن
به طور کلی وقتی دولتها قرار است یارانه پرداخت کنند، مدل توزیع یارانه بسیار مهم است. پرداخت یارانه نقدی یک روش است. گاهی هم یارانه به صورت کالایی یا ترکیبی به قشرهای هدف پرداخت میشود. یک مدل دیگر هم که در کشور هم اکنون اجرا میشود، پرداخت عمومی یارانه است. یعنی برای تولید یا واردات دارو، برنج، خوراک مرغداریها و. .. ارز ترجیحی اختصاص مییابد تا قیمت کالا کنترل شود و همه مردم کالا را با قیمت ارزانتر بخرند یا این که سوخت (بنزین و گاز و. ..) ارزانتر توزیع میشود تا یارانه مربوط به همه برسد اما این روش سوم حداقل دو ایراد اساسی دارد. اول این که برخی قشرها که نیازمند استفاده از یارانه نیستند هم از آن بهره میبرند. مشکل دوم که بسیار هم مهمتر است، قاچاق است. بارها درباره قاچاق سوخت شنیده ایم. اما سوءاستفاده از کالاهای یارانهای به این جا ختم نمیشود. یادمان هست که گوشتی که برای توزیع در بازار با ارز 4200 تومانی وارد شده بود از شمال وارد میشد و از جنوب قاچاق میشد! یا این که زد و بندهایی شکل میگیرد تا دارویی که با نرخ یارانهای در داروخانهها برای افراد نسخه دار توزیع میشود، توسط عدهای جذب و در بازار آزاد فروخته میشود. حتی گاهی حجم سوءاستفاده آن قدر زیاد میشود که افراد مستحق رنگ آن کالای یارانهای را هم نمیبینند. دلیل آن هم این است که گاهی حجم یارانه آن قدر زیاد است که بسیاری را به فکر سوءاستفاده میاندازد و عملا هر چه کالای یارانهای تولید یا وارد شود، در چاه ویل قاچاق ریخته میشود و بسیاری از مردم رنگ آن را نمیبینند.
چرا از نان شب واجبتر است؟
با توضیحات داده شده اجرای صحیح چنین طرحی در کشور از نان شب هم واجبتر است. چرا که اولا فشار اقتصادی بر مردم زیاد است و کنترل قیمتها به روش فعلی ممکن نیست و برای کاهش فشار واردشده بر برخی از قشرها، این کار لازم است. ثانیا این که حجم یارانه اعطایی در قالبهای مختلف در کشور آن قدر زیاد هست ( و با رشد نرخ ارز بیشتر هم میشود) که عملا کنترل بازار و رساندن یارانهها به مردم بسیار سخت میشود. لذا اجرای این طرح مثل بسیاری دیگر از کشورها برای قشرهای خاص لازم است.
کوپن الکترونیک در خارج از ایران هم متداول است؟
توزیع سهمیهای کالا برای قشرهای خاص، یک منطق اقتصادی دارد و لذا هر جا که آن منطق برقرار باشد از آن استفاده میشود. از جمله طرح SNAP که در آمریکا اجرا میشود. به طور کلی کشورهای زیادی در مواقع خاص از این طرح استفاده میکنند اما آن را تا زمانی که منطق آن برقرار باشد ادامه میدهند. لذا به طور کلی طرحهای این چنینی معمولا موقت و برای شرایط گذار است اما در اقتصاد کشور که همواره مسئله توزیع یارانه و مدیریت آن وجود داشته، میتواند تا سامان دهی یارانهها ادامه یابد.
مخالفان چه میگویند؟
البته اجرای این طرح با وجود مزایای زیاد، مخالفانی هم دارد. دیروز برخی نمایندگان مجلس در مخالفت طرح به موضوعاتی نظیر بازگشت به عقب و مغایرت با کرامت انسانی اشاره کردند. برخی هم گفتند که وضعیت کشور بحرانی نیست که چنین طرحی اجرا شود. این دسته از دلایل بیشتر نشان از ناآشنایی با طرح و منطق آن دارد. چنان چه بالاتر توضیح دادیم منطق طرح شرایط بحرانی یا کمبود کالا نیست بلکه توزیع صحیح یارانهها برای قشرهای هدف در وضعیت جهش قیمتها و لزوم پرداخت یارانه است یا این که نحوه استفاده مانند قبل نیست که منجر به ایجاد صف شود.
اما برخی نگرانیهای دیگر هم وجود دارد. یک نگرانی جدی در جزئیات اجرایی آن توسط دولت است که ممکن است نتواند طرح را به نحو مطلوب اجرا کند و حاشیهها و مشکلات جدید ایجاد کند. مسئله دیگر مربوط به نحوه شناسایی قشرهای هدف این طرح است که معلوم نیست با چه دقت و کیفیت و بر چه اساسی قابل انجام باشد. درنهایت وسعت طرح هم مهم است. این که فقط برخی اقلام خوراکی را شامل شود یا به دارو و خدمات پزشکی هم تعمیم داده شود. طبیعتا انتخاب هوشمندانه وسعت طرح هم مهم است.
چگونه سراغ کوپن الکترونیک برویم؟
این نگرانیها وجود دارد اما با توجه به منطق طرح، باید تلاش شود این مشکلات رفع شود. مثلا میتوان در ابتدا طرح را به همه یارانه بگیران تعمیم داد تا همه قشرهای متوسط و ضعیف را شامل شود. ضمن این که طرح صرفا به کالاهای اساسی اختصاص یابد تا پیچیدگیهای بحث دارو از آن حذف شود. اما به مرور ( و در صورت تداوم منطق اقتصادی طرح) بحث دارو هم اضافه شود. شاید تا آن موقع موضوع پرونده الکترونیک سلامت و دفترچه الکترونیک هم به سرانجام رسیده باشد. ممکن است در آینده بتوان سوخت را هم به این سبد اضافه کرد و یکی از معضلات بنیادین کشور را برطرف و همزمان از معیشت قشرهای متوسط و ضعیف هم حمایت کرد. درباره نگرانیهای اجرایی هم باید از دولت مطالبه شود. رئیس کل بانک مرکزی بهار گذشته اعلام کرد که زیرساختها برای اجرای این طرح آماده است. اگرچه برخی مشکلات در عمل خود را نشان میدهد اما این نباید دولت را به بی عملی تشویق کند. بلکه لازم است طرح از جایی شروع شود و ضمن رفع مشکلات، دامنه اجرا گسترش یابد. ضمن این که نباید طرح مشمول گذر زمان شود تا مثل دفعات قبل به فراموشی سپرده شود تا زمانی که دوباره فشار بر مردم زیاد شود. لذا بهترین نحوه ورود به طرح، اجرای محدود و البته سریع و گسترش تدریجی آن است.
قالیباف: کمبود کالا نیست این طرح برای بحث عدالت است
اکبری- نمایندگان مجلس تقاضای عدهای از نمایندگان برای بررسی طرح تامین کالاهای اساسی به صورت یک فوریت را بررسی و در نهایت با آن موافقت کردند.به گزارش خراسان، در جریان بررسی یک فوریت طرحی برای تامین کالاهای اساسی جبار کوچکی نژاد نماینده رشت در مجلس به عنوان یکی از درخواست کنندگان آن گفت: «این طرح شبکه توزیع را اصلاح کرده و دست دلالان و واسطه گران و واحدهای اقتصادی را که در کمین هستند کوتاه میکند.» وی با تاکید بر این که با این طرح یارانه هدفمندتر شده و مردم از عنایات نظام بیشتر برخوردار خواهند شد گفت: «کارتهای هوشمند میتواند در توزیع کالاهای اساسی مردم موثر باشد که این طرح یارانهها را هدفمند میکند.»
به گفته موافقان طرح تامین کالاهای اساسی، فوریت این طرح قشرهای زیادی از جامعه ازجمله افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی را هدف قرار داده است و از آن جایی که به گفته آنها پیکره اقتصاد کشور دچار بیماری رکود و تورم است نباید اجازه داد سرمایه اجتماعی نظام در شرایط جنگ اقتصادی آسیب ببیند.
از سویی دیگرمخالفان این طرح با تاکید بر ضرورت تامین کالاهای اساسی به شکل کالا برگ در شرایط ضروری و قرار گرفتن کشور در وضعیت عسر و حرج تایید آن را کد غلط دادن به دشمن مطرح میکردند.
سرانجام پس از تصویب یک فوریت این طرح با ۱۸۹ رأی موافق محمدباقر قالیباف رئیس مجلس اظهارکرد: «این طرح به معنای این نیست که در جامعه کمبود کالا داریم بحث عدالت و دسترسی دهکهای پایین جامعه را داریم که در شرایط سخت و زمانی که ارز ترجیحی تصویب شده است این ارز به دست نیازمند واقعی برسد و این شبکه و سیستم باید درست عمل کند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری – دکتر مصدق، پس از استعفای ناگهانی در 25 تیرماه سال 1331، به این دلیل که شاه حاضر نشد پست وزارت جنگ را همراه با نخست وزیری به او بسپارد ، عملاً نشان داد که به تنهایی قادر نیست در معرکه پرجدال با دربار و نمایندگان وابسته به انگلیس دوام بیاورد. هرچند دکتر مصدق نقش به سزایی در نهضت ملی شدن صنعت نفت داشت اما استعفای او، بدون هماهنگی با سران نهضت و حتی دوستان خودش در جبهه ملی صورت گرفت و آنچه در این میان به خطر افتاد، ثمره تلاشهای مجدّانه ملت برای قطع دست استعمار از ثروتهای خدادادی مملکتشان بود. برخی مورخان معاصر مانند یرواند آبراهامیان، در آثارشان، ماجرای استعفای مصدق را یک رودرویی تمامعیار میان وی و شاه توصیف کردهاند؛ اما واقعیت این است که اقدام دکتر مصدق را نه یک رودررویی، بلکه باید نوعی گریز از زیر بار مسئولیت به حساب آورد. اگر پس از خانهنشینی او در روز 25 تیرماه 1331، آیتا... کاشانی به میدان نمیآمد و دربار را با صدور فرمان جهاد و کفنپوشیدن تهدید نمیکرد، کار دولت دکتر مصدق عملاً تمام بود. نادیده انگاشتن قیام 30 تیر و نقشآفرینان اصلی آن، موضوعی است که برخی از مورخان روشنفکر، از پذیرش و بیان بسیاری از شواهد موجود درباره آن، طفره رفتهاند. «سیدجلالالدین مدنی» در جلد نخست کتاب «تاریخ سیاسی معاصر ایران» مینویسد:«ملت ایران با مبارزات طولانی، قدرت حاکمیت را به دست آورده و آن را با هدایت و رهبری مذهبی آیتا...کاشانی به دکتر مصدق سپردهبود. او نمیبایست به یکباره این قدرت مأخوذ از ملت را با استعفای خود، به سادگی، در اختیار شاه میگذاشت. او حق نداشت قدرت عمومی را، که به رسم امانت در اختیارش بود، با یک حق خصوصی یکسان میدید و بیاطلاع مردم قهر میکرد و استعفا میداد و به خانهاش بازمیگشت و با این عمل، نتیجه یک کودتای موفق را به دست قدرتهای سلطهگر میداد.»
تنها مرد میدان مبارزه با قوام
احمد قوامالسلطنه که روز 27 تیر 1331، با حمایت دربار و رأی نمایندگان وابسته، به نخستوزیری رسید تا تکلیف ملی شدن صنعت نفت را یکسره کند، سیاستمداری کارکشته، توانمند و صاحبنفوذ بود و کارنامه او در ماجرای مذاکرات مسکو برای خروج نیروهای شوروی از آذربایجان، شهرت فراوانی دارد. جبهه مقابل قوام، به رهبری نیاز داشت که اولاً، سیاست و روش انگلیسیها را درست بشناسد و ثانیاً، بتواند در برابر خدعهها و تهدیدهای قوام، از قدرت مؤثری که در اختیار دارد، به خوبی استفاده کند. اگر آیتا... کاشانی وارد میدان مبارزه با قوام نشده و نیروی عظیم ملت را با قدرت ایمان مذهبی آنها به کار نگرفتهبود، هیچ فرد دیگری نمیتوانست در برابر قوامالسلطنه ایستادگی کند و پیروز شود. او بلافاصله پس از رسیدن به نخستوزیری، اعلامیه شدیداللحنی با عنوان «کشتیبان را سیاستی دیگر آمد و سیاست از دین، بعد از این، جدا خواهد بود» صادر کرد و در این اعلامیه، به تهدید مخالفان خود پرداخت و نوشت:«وای به حال کسانی که در اقدامات مصلحانه من اخلال نمایند و در راهی که در پیش دارم، مانع بتراشند یا نظم عمومی را برهم زنند. اینگونه آشوبگران با شدیدترین عکسالعمل از طرف من روبهرو خواهند شد و چنانکه در گذشته نشان دادهام، بدون ملاحظه از احدی، بدون توجه به مقام و موقعیت مخالفین، کیفر اعمالشان را در کنارشان میگذارم.»
هدف قوام از نوشتن اعلامیه
طرح موضوع جدایی دین از سیاست در اعلامیه مشهور قوام، نشان میدهد که او نیز یگانه حریف خود را در میدان، آیتا... کاشانی میدانست و عملاً از دیگر مخالفان و حتی دکتر مصدق، بیمی در دل نداشت؛ درستی این دیدگاه را، ترفند دیگر قوام در تلاش وی برای توافق با آیتا... کاشانی و پیشنهاد چند روز بعد نخستوزیر برای واگذاری شش وزارتخانه به افراد مورد وثوق آیتا...، تقویت میکند. در چنین شرایطی، اگر آیتا... کاشانی از رهبری قیام پا پس میکشید، قهقرای نهضت ملی شدن صنعت نفت و شکست آن، قطعی بود.
مقابل دربار، علیه قوامالسلطنه
روز 29 تیرماه 1331، آیتا...کاشانی طی مصاحبهای با خبرنگاران رسانههای داخلی و خارجی، گفت:«تا خون در شاهرگ من و این ملت است، زیر بار این نمیروم که قوام بر ما حکومت کند. ما یک خوشحالی داریم که صنعت نفت ملی شده و بالاتر از آن بیداری و شهامت ملت است که از جان خود در راه وطن و استقلال مضایقه نمیکنند.» او با اشاره به اعلامیه شدیداللحن «قوام»، تأکید کرد:«آقای قوام لیاقت و استعداد نخستوزیری را ندارد. یک مشت جنایتکار، دزد و خائن میخواهند او را وسیلهای برای چپاول و غارت و برای مسلطکردن مستعمرین انگلیسی قرار بدهند.» آیتا...کاشانی، با ارسال نامهای به حسینعلاء، وزیر دربار، نوشت:«اگر در بازگشت دولت مصدق، تا فردا، اقدام نکنید، دهانه تیز انقلاب را با جلوداری شخص خودم متوجه دربار خواهم کرد.» نتیجه این مقاومت، قیام پیروزمندانه 30 تیر بود؛ یرواند آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب»، درباره شرایط آن روز تهران مینویسد:«اوضاع شهر[تهران] طی پنج ساعت بعدی آشفتهبود... هنگامی که مأموران انتظامی شهر یونیفرم خود را از تن درآوردند و پنهان شدند، 600 نفر از کسانی که در تظاهرات چهار روز پیش بازداشت شدهبودند، از زندان فرار کردند. پس از پنج ساعت تیراندازی، فرماندهان نظامی، که از میزان وفاداری نیروهایشان نگران بودند، دستور دادند تا افراد به پادگانها بازگردند و شهر را در اختیار تظاهرکنندگان قرار دهند.»
همراهی سربازان و افسران
نافرمانی میان نیروهای نظامی، پس از اعلامیه آیتا...کاشانی، خطاب به سربازان و افسران ارتش، بیشتر به چشم میآمد. او در این اعلامیه که روز 29 تیرماه سال 1331 منتشر شد، نوشتهبود:«امروز جنگ و جدال، بین دو صف حق و باطل است. اعمال قوام که تنها برای جاهطلبی و برگشت انگلیسیها و استعمار است، نباید به دست شما انجام شود و شما را در مقابل خونها و حقکشیها مسئول کند. بیایید برای رضای خدا و رسول(ص)، به روی برادران خود سرنیزه و گلوله نکشید و بیدار باشید که این گلولهها باید به روی دشمنان ملت و وطن کشیدهشود.» به این ترتیب، رهبری آیتا... مصدق و حضور مردم در صحنه، در غروب روز 30 تیر 1331، دوباره دکتر مصدق را به قدرت بازگرداند تا به مسیری که برای نهادینهکردن ملی شدن صنعت نفت پیش گرفتهبود، ادامه دهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش آماری یک مرکز تحقیقاتی که در زمینه ماینینگ ارز دیجیتال و بیت کوین فعالیت میکند، نشان داد که ایران با سهم 8 درصدی، سومین کشور جهان در استخراج بیت کوین است. براساس گزارش پایگاه اطلاعاتی «BitOoda» ۵۰ درصد ماینینگ ارزهای دیجیتال در جهان مربوط به چین است. علاوه بر این گفته شده که سهم ایالات متحده آمریکا به علت رشد مراکز استخراج بیت کوین به ۱۴ درصد رسیده است. در مقامهای بعدی ایران، روسیه و قزاقستان با سهم ۸ درصد، قرار گرفتهاند. براساس این گزارش، میانگین هزینه برق ماینرهای بیت کوین 3 صدم دلار به ازای هر کیلووات است و هزینه میانگین استخراج یک بیت کوین برای هر ماینر 5 هزار دلار است. هم اکنون قیمت روز هر بیت کوین 9128 دلار است. در همین حال افزایش مصرف برق و ثبت رکورد جدید مصرف در گرمای تابستان، بار دیگر موجب طرح هشدارهایی درباره استفاده ماینرها از برق ارزان کشاورزی و صنعت برای ماینینگ شده است. اگرچه سال گذشته هجوم ماینرها برای استفاده از برق ارزان موجب تصویب مصوبه ای شد که تعرفه برق ماینرها را معادل نرخ برق صادراتی (3 برابر تعرفه برق خانگی) تعیین کرد اما گزارش ها حاکی است که همچنان در برخی مناطق ماینرها در حال استفاده از برق ارزان کشاورزی و صنعتی هستند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اجتماعی/ معاون وزیر ارتباطات از ابلاغ جریمه دو میلیارد تومانی بهدلیل برنگشتن تعرفه اینترنت به حالت اولیه از سوی اپراتورها خبر داد. به گزارش ایسنا، از نیمه تیر امسال اپراتورها مبادرت به افزایش قیمت بسته های اینترنتی خود کردند که آذری جهرمی با غیرقانونی دانستن آن افزود: به اپراتورها اخطار دادهایم و باید ظرف ۱۰ روز رفع اثر کنند در غیر این صورت وارد کمیته جرایم میشوند، این موضوع را به سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تعزیرات حکومتی هم ارجاع دادیم. درنهایت در حالی که مهلت ۱۰ روزهای که به اپراتورها داده بودند، تمام شد، به نقل از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، فلاح جوشقانی از ابلاغ جریمه دو میلیارد تومانی به اپراتورها خبر داد و گفت: بهدلیل برنگشتن تعرفه اینترنت به حالت اولیه از سوی اپراتورها و تداوم تخلفی که صورت گرفته است، جریمه دو میلیارد تومانی به دو اپراتور ایرانسل و همراه اول ابلاغ شد. وی افزود: جریمه نقدی قدم اول برای برخورد با تخلف انجام شده است و در صورت استمرار این مسئله، قطعا روالهای دیگر را در پیش خواهیم گرفت. تعلیق، کاهش مدت اعتبار پروانه و مواردی از این دست، مصوبههای قانونی است که میتوانیم با استناد به آنها تخلفات را پیگیری کنیم. در عین حال مشخص نیست میزان پرداختی اضافه کاربران به آنان عودت داده میشود یانه؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بر اساس اعلام سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد، «سرای عزیز ا... اف واقع درکوچه عباس قلی خان، پاساژ فیروزه واقع در چهارراه شهدا، یازده سرای هفده شهریور، بازار حضرتی واقع در خیابان نواب صفوی، بازار مرکزی واقع در میدان شهدا، پاساژ مدرس واقع در خیابان چهارطبقه، بازار مولوی واقع در بولوار مصلی، پاساژ فردوسی واقع در چهارراه خسروی، بازار حکیم و مجتمع تجاری امینی واقع در ابتدای خیابان امام خمینی(ره)، بازار رضا(ع) واقع در میدان بیت المقدس و مجتمع زیست خاور واقع در میدان شریعتی، به عنوان مجتمع و بازار های ناایمن معرفی شده اند».دو هفته پس از ضرب الاجل شهردار مشهد برای افشای نام ساختمان های نا ایمن، مدیر عامل سازمان آتش نشانی و ایمنی شهرداری مشهد در نامه ای خطاب به شهردار مشهد اسامی 12 مجتمع و بازار پرخطر را اعلام کرده است.
تشکیل پرونده برای زیست خاور و بازار امام رضا (ع)
همچنین از زمان اعلام زمان بندی برای معرفی مجموعه های تجاری نا ایمن از سوی سازمان آتش نشانی مشهد، فقط مسئولان دو مجموعه شامل(بازار امام رضا(ع) و مجتمع تجاری زیست خاور )
با مراجعه به آتش نشانی مشهد، اقدام به تشکیل پرونده برای رفع نواقص کرده اند و 10 بازار و مجتمع دیگر به رغم هشدارهای مکرر سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد تا لحظه انتشار این گزارش هیچ اقدامی در این زمینه انجام نداده اند.
روزنامه خراسان رضوی موضوع ایمنی ساختمان ها و مجتمع های تجاری را طی چند سال اخیر پیگیری کرده است، چهار سال پیش برج 17 طبقه اداری -تجاری سلمان مشهد دچار آتشسوزی گستردهای شد و بخشی از زندگی و سرمایه برخی اهالی این ساختمان در میان بهت و نگاههای مردم بر باد رفت، روزنامه خراسان رضوی همواره موضوع ایمنی ساختمانها، مجتمعهای بلندمرتبه و بیمارستانها را در دستور کار جدی خود قرار داده است، از برگزاری میزگرد گرفته تا پیگیریهای مداوم برای ایمنی ساختمانهای بلندمرتبه و سعی کرده تا افکار عمومی را از این موضوع آگاه کند. بعد از آتشسوزی برج سلمان بود که خراسان رضوی با برگزاری میزگردی به ابعاد این حادثه و نگرانیها درباره دیگر برجهای ناایمن پرداخت و معاون شهردار آن زمان اعلام کرد که 48 ساختمان همانند سلمان وجود دارد که اگر ایمنی آنها تامین نشود آتشسوزی سلمان تکرار خواهد شد. این تنها نگرانی مردم از وجود ساختمانهای ناایمن نیست، مجتمع زیست خاور هم به دلیل ناایمن بودن هراس زیست بر دل اهالی و ساکنان انداخته و اگر جدی گرفته نشود چهبسا تراژدی تلخ حوادث پلاسکو و سلمان بار دیگر تکرار خواهد شد، پس از آتشسوزی مهیب برج سلمان و مجتمع پلاسکو در تهران حساسیتها در کلانشهرها بیشتر شد. در 27 بهمنماه خراسان رضوی در گزارشی با عنوان «زیست خاور پلاسکو نشود » به ابعاد این حادثه نیز پرداخت، در 16 تیر ماه امسال هم روزنامه خراسان رضوی دوباره در گزارشی با عنوان« 48 ساختمان مشهد در انتظار سرنوشت بیمارستان سینا مهر تهران؟» بار دیگر به اهمیت ایمنی ساختمان ها پرداخت . به نحوی که پس از گذشت یک روز از چاپ این گزارش در روزنامه خراسان؛ محمد رضا کلایی شهردار مشهد دو هفته به مالکان ساختمان های ناایمن فرصت داد برای ایمن سازی مجتمع ها اقدام کنند و تاکید کرد وگرنه اسامی آن ها اعلام خواهد شد.
این درحالی است که به گفته مدیرعامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد، بازرسی از مراکز درمانی و بیمارستان ها نیز ازحدود 10 روز قبل آغاز شده است و در صورت بی توجهی به اخطارهای آتش نشانی برای رعایت الزامات ایمنی، مراکز متخلف به دستگاه قضایی و مردم معرفی خواهند شد. درخور ذکر است ، عزیزی ، مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد چند روز قبل در گفت وگویی اعلام کرده بود:« 13 ساختمان و مجتمع ناایمن در مشهد وجود دارد که هر کدام از آن ها ظرفیت تبدیل شدن به یک پلاسکو را دارند، هر کدام شان پرخطرترین ساختمان ها در مشهد هستند و با کوچک ترین حریقی دچار مشکل می شوند.» با این همه دیروز اسامی 12 مجتمع و بازار ناایمن از سوی شهرداری مشهد اعلام شد و نام یک ساختمان پرخطر اعلام نشده است که جای سوال دارد.اما مدیر عامل سازمان آتش نشانی دراین باره به خبرنگار ما گفت:در فاز اول بررسی 48 مجموعه ناایمن ، 13 و نهایتا 12 مورد ناایمن در این مرحله تشخیص داده شدو الباقی موارد نیز به مرور تا شهریورماه اعلام و در صورت همکاری نکردن پلمب می شود.فعلا اماکن و بازارهای قدیمی دارای ریسک اعلام شده اند. عزیزی همچنین درپاسخ به این سوال که مجتمع آرمیتاژ هم جزو مجموعه های ناایمن قرار دارد، افزود:مجتمع آرمیتاژ جزو مجموعه های ناایمن نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.