مصطفی میرجانیان-  از یکی دو سال‌ پیش تأمین منابع بودجه و در مجموع نحوه تأمین مالی دولت تغییر اساسی پیدا کرده است. در حالی که در دوره‌های قبل، صادرات نفت، مهم‌ترین منبع درآمدی دولت بود، با تشدید تحریم‌ها، دولت به سراغ راه‌های دیگری رفته است. یکی از این راه‌ها در کنار فروش اوراق، فروش اموال و املاک مازاد دولت است. حدود یک سال پیش بود که وزیر اقتصاد گفت  براساس برآوردهای ارائه شده ارزش املاک و اموال غیر منقول  مازاد دولت بیش از ۷ هزار میلیارد تومان است. رقمی که آن زمان می توانست بخشی از مشکلات کسری بودجه را حل کند. امسال هم البته شرایط خوبی در اقتصاد نداریم. شاخص های اقتصادی، شرایط حادی را نشان می دهد که دولت جدید در ابتدای فعالیت خود که طی هفته های آینده آغاز خواهد شد، با آن ها رو به روست. در این میان، کسری بودجه که پیش بینی ها از آن ارقام حداقل 300 و حداکثر 450 هزار میلیارد تومان را نشان می دهد، مهم ترین معضل پیش روی دولت جدید است.

واگذاری اموال مازاد دولتی، تورم زا نیست

 بودجه عمومی دولت در سال 1400 با منابع و مصارف 1370 هزار میلیارد تومانی (1.370.000.000.000.000 تومان) بسته شده است. در این میان فارغ از درآمدهای مالیاتی و فروش کالا و خدمات دولتی که حدود 455 هزار میلیارد تومان پیش بینی شده و به نظر قابل تحقق است، بخش قابل توجهی از منابع حاصل از واگذاری شرکت های دولتی با رقم 256 هزار میلیارد تومان، فروش اوراق با رقم 132 هزار میلیارد تومان، درآمدهای نفتی با رقم 349 هزار میلیارد تومان و منابع حاصل از فروش اموال دولت با 45 هزار میلیارد تومان قابل تحقق نیست. در همین زمینه، عملکرد بودجه ای دولت در چهار ماه نخست امسال نیز اگر چه رسما منتشر نشده ، اما خبرها و برخی ارقام نشان می دهد که ارقام فوق به میزان کمی محقق شده است. به عنوان مثال درآمد فروش نفت برمبنای فروش روزانه 1.5 میلیون بشکه و قیمت 55 دلار بسته شده است، در حالی که آمارهای مختلف میزان فروش نفت را در سال   1400روزانه 700 هزار بشکه و میانگین قیمت را حدود 70 دلار  اعلام کرده اند که در صورت ادامه همین روند، اگر تا پایان سال رقمی بیش از 15 هزار میلیارد تومان از فروش اوراق محقق  نشود کسری 117 هزار میلیارد تومانی تا پایان سال را نشان می دهد. اما در مقابل، هزینه های دولت هم همراه با تورم ،رشد چشمگیری در سال 1400 داشته است و اگر منابع مشخصی برای جبران این کسری بودجه مشخص نشود یعنی دولت بعدی مجبور است تنخواه بیشتری از بانک مرکزی بگیرد تا بتواند وظایف روزمره اش را انجام دهد. در حالی که واگذاری اموال دولتی که همان ثروت خفته ای است که بدون استفاده مانده، می تواند حداقل بخش کوچکی از این کسری را جبران کند.

چرا در خصوص فروش اموال و املاک مازاد خبری نمی شنویم؟

فروش و واگذاری اموال مازاد دولت به خصوص املاک علاوه بر تامین بودجه و کسری اعتبارات جاری و عمرانی، گامی اساسی در مسیر انجام تعهدات مالی و اقتصادی و حل بسیاری از مشکلات و نیازهای جامعه به خصوص اشتغال و مسکن است. از طرفی ما در کشور، به دلیل کمبود تولید مسکن در هشت سال اخیر، تورم بسیار بالا، نبود نظارت بر بازار مسکن و... با کمبود واحد مسکونی مواجه هستیم. به طوری که رئیس کمیسیون عمران مجلس چندی پیش از کمبود 4 میلیون واحد مسکونی در کشور خبر داد. عددی که به شدت بر میزان عرضه و تقاضا در بازار رهن و اجاره و خرید و فروش تاثیر می گذارد. در حالی که تعداد بسیار زیادی از واحدهای مسکونی به صورت املاک و اموال مازاد دولتی در دست سازمان ها و دستگاه های دولتی، بانک‌ها و نهاد ها باقی مانده است.

سامانه ای که شفاف نیست

خرداد سال1394  بود که سامانه اموال دستگاه های اجرایی راه اندازی شد تا با مدیریت دقیق و قاطع و اتخاذ تصمیمات مناسب از هرگونه فساد بتوان جلوگیری کرد. مهرماه سال پیش هم آماری از میزان اموال مازاد ثبت شده در این سامانه منتشر شد که نشان می داد  پس از گذشت 5 سال حدود 442 هزار ملک دولتی در این سامانه ثبت شده‌اند که بیش از 23 هزار ملک آن در یک سال اخیر شناسایی شده است. در متن لایحه بودجه ۱۴۰۰، فروش ۱۷۶ هزار میلیارد ریال از اموال دولت پیش بینی شده است. رقمی که در سال 99 حدود 50 هزار میلیارد تومان پیش‌بینی شده بود. این در حالی است که اگر همین الان به سامانه «سادا» مراجعه کنید در قسمت های مختلف سایت به جز چند خبر قدیمی مربوط به 4 سال پیش درباره چند همایش چیز دیگری پیدا نمی کنید! حتی در قسمت های اخبار این سایت  هیچ آمار و ارقام ثبت شده ای از میزان اموال مازاد ثبت شده پیدا نمی شود. در صورتی که لازمه خرید و فروش های اموال دولتی که متعلق به مردم است شفافیت است.

 

 

 

گفت و گو   با دژپسند، وزیر امور اقتصادی درباره اموال مازاد دولتی

کمیته ای 5 نفره برای تشخیص اضافی بودن اموال دولتی تشکیل شده است

هادی محمدی- با همه این ها اما کسری بودجه و چالش هایش دولت ها را مجبور به واگذاری بخشی از اموال شان می کند. چون تبعات کمتری در تورم و کنترل نقدینگی دارد. اما درباره این که چرا این اموال به صورت شفاف فروخته نمی شود و اصلا چه میزان اموال و املاک مازاد وجود دارد با وزیر اقتصاد گفت و گو کردیم. دژپسند در آخرین جلسه هیئت دولت و احتمالا آخرین گفت و گو در مقام وزارتش درباره  آمار برآوردی از میزان و ارزش املاک و اموال مازاد دولتی در تمام کشور گفت: درخصوص میزان و ارزش دارایی های مازاد باید گفت  که ما الان در حال تقویم کل اموال و دارایی ها هستیم. وی افزود: مطلب دیگر تعیین مازاد دارایی هاست که برای این کار دولت یک کمیته 5 نفره تعیین کرده با مسئولیت وزیر اقتصاد و عضویت سازمان برنامه و بودجه، سازمان امور اداری و استخدامی ، معاونت حقوقی و دستگاه ذی‌ربط . این کمیته تشخیص می دهد که کدام یک از دارایی های دولت مازاد است. الان حدود 17تا18هزار میلیارد تومان را تشخیص دادیم مازاد است و به دستگاه ها ابلاغ کردیم که برای فروش آن اقدام کنند. دژپسند درباره میزان تاثیرگذاری سامانه «سادا»  که املاک و دارایی مازاد در آن ثبت می شود، گفت: «بله سامانه سادا بسیار موثر بوده و در سال گذشته هم درصد بالایی از دستگاه های دولتی اموال مازاد خود را ثبت کرده اند. البته این سامانه در داخل سیستم است و مازاد را ثبت می‌کند اما مرحله ای که به فروش می گذاریم همگی در قالب سامانه مزایده قرار دارد. مردم می‌توانند در سامانه مربوط به مزایده به صورت شفاف از نوع اموال و قیمت آن ها مطلع شوند. دژپسند درخصوص برنامه وزارت اقتصاد برای فروش املاک مازاد هم افزود:  برنامه ما برای خصوصی سازی و واگذاری اموال مازاد تا پایان سال آماده و مشخص است. با توجه به اتمام این دولت ما این برنامه را به  دولت آینده و وزیر آینده تقدیم می کنیم . وی در پایان درباره کم کاری برخی دستگاه ها برای فروش نرفتن اموال و املاک مازادشان گفت:  در تعیین مازاد این نوع مقاومت ها طبیعی است مثلا از نظر ما یک ملکی مازاد است ولی دستگاه اجرایی می‌گوید من نیاز دارم . این را کمیته 5 نفره تعیین می‌کند که مازاد است یا نیست.

 این ‌که رتبه دو برادر، دوست، فامیل و ... در آزمون بسیار حساس و نزدیکی مثل کنکور، هرچند با هم درس خوانده باشند و در شرایط مشابه، فاصله بسیار کمی با هم داشته باشد در تاریخ کم‌ سابقه است. دو روز پیش، زمانی که خانواده آقای قیم مشغول صرف ناهار بودند، تلفن خانه‌شان به صدا در می‌آید و به آن‌ها خبر می‌دهند که نتایج کنکور اعلام شده است. استرسی که در آن لحظه به حسن، حسین، پدر و مادرش وارد می‌شود، قابل توصیف نیست اما حسن زمانی که متوجه می‌شود نامش در بین 10 نفر اول رشته تجربی قرار گرفته، خوشحال 

می شود اما دلواپس برادرش هم بوده چون نام حسین در بین 10 نفر اول نبوده است. آن‌ها توقع داشتند که هر دو نفرشان رتبه تک رقمی کسب کنند. مادر این دوقلوها، خانه‌دار و پدرشان بازنشسته شرکت نفت است. در پرونده امروز زندگی سلام، با این برادرهای دوقلوی خوش صحبت و سرزنده درباره مسیری که برای موفقیت در کنکور پیموده‌اند، رموز موفقیت‌ شان، تاثیرات مجازی شدن آموزش و کرونا بر کیفیت یادگیری‌ شان، دردسرها و شیرینی‌های داشتن برادر دوقلو و ... گفت‌و‌گویی داشتیم که در ادامه خواهید خواند.

 

برنامه درسی‌مان کاملا شبیه بود

حسن که 15 دقیقه از برادر دیگرش بزرگ تر است، درباره برنامه‌ریزی‌های درسی‌شان برای موفقیت در کنکور می‌گوید: «برنامه درسی من و برادرم حسین برای موفقیت در کنکور، خیلی شبیه هم بود. هر دو از سال دهم برای کنکور شروع کردیم. آن زمان با هم گفتیم که هدف اصلی‌مان در سه سال آینده، موفقیت در کنکور باشد و همه چیز زندگی‌مان را تحت الشعاع این آزمون قرار دادیم. همان طور که گفتم، برنامه‌های درسی‌مان کاملا شبیه بود، هم کتاب‌هایی که استفاده می‌کردیم، هم کلاس‌هایی که می‌رفتیم، هم مدرسه، هم معلم‌ها، هم زمان مطالعه و ... .»

از معلم‌ خصوصی برای رفع‌ اشکال کمک گرفتیم

یکی از رایج‌ترین سوال‌ها از نفرات برتر کنکور درباره معلم خصوصی و آموزشگاه ‌های کنکور است. این که آیا استفاده کرده‌اند یا نه، چقدر تاثیر داشته و .... .  حسن در پاسخ به این سوال می گوید: «باید بپذیریم که اگر خود دانش‌آموز بتواند به خوبی درسش را بخواند، نیازی به معلم خصوصی نیست اما در یک سری درس‌ها مثل شیمی، فیزیک و زیست در رشته تجربی به یک راهنمای دلسوز نیاز داریم که متاسفانه بعضی از معلم‌ها این‌طور نیستند. ما از معلم خصوصی به عنوان یک راهنما استفاده می‌کردیم، نه این‌ که به ما درس بدهد، بلکه به صورت گروهی با چند نفر از دیگر دوستان برای رفع اشکال از او کمک می‌گرفتیم.»

 

هفته ‌های آخر، حداکثر روزی 3 ساعت درس می‌خواندیم!

«من سال دهم، خیلی بیشتر از سال یازدهم درس می‌خواندم و سال یازدهم خیلی بیشتر از دوازدهم»، حسن با این مقدمه می‌افزاید: «مادرم همیشه این نکته را درباره کاهش میزان مطالعه‌ام با نزدیک‌ شدن بیشتر به کنکور به من و برادرم یادآوری می‌کرد. یادم هست که بهار سال دوازدهم، خیلی کمتر از پاییز سال قبلش برای مطالعه وقت گذاشتم. متاسفانه ماه‌های آخر، درس ‌خواندن‌مان خیلی کمتر شد به حدی که چهار روز آخر، کلا سمت کتاب و درس نرفتیم. البته این را یک امر طبیعی می‌دانیم که برای بیشتر داوطلبان کنکور اتفاق می‌افتد. من در سال یازدهم، روزانه 10 ساعت و چند روز آخر در نهایت 2 ساعت در روز درس می‌خواندم.» حسین هم در این باره می گوید: «ما از سال دهم برنامه داشتیم و می‌خواستیم تا زمان رسیدن به برگزاری کنکور، ساعت مطالعه‌مان را زیاد کنیم و به خصوص قبل از امتحانات نهایی، روزانه بین 11 تا 12 ساعت هم مطالعه می‌کردیم. اما بعد از امتحانات، یک مقداری احساس کسلی کردیم و درس خواندن‌مان کمتر شد. هرچه بیشتر به کنکور نزدیک شدیم، ساعت مطالعه‌مان بیشتر به ساعت استراحت کردن تبدیل شد و هفته ‌های آخر در نهایت 3 یا 4 ساعت درس می‌خواندیم و بیشتر به استراحت می‌پرداختیم.»

 

معدل نهایی‌مان 4 صدم فاصله داشت

از این برادرهای دوقلو درباره این پرسیدم که درس کدام یک از آن‌ها بهتر است. حسن در این باره می گوید: «نمرات ما همیشه نزدیک به هم بوده و الان در نتایج کنکور، فاصله ‌مان خیلی زیاد شده است! ما تقریبا معدل‌های مان در چند سال اخیر یا برابر بوده یا چند صدم با هم فاصله داشته است. معدل نهایی حسین که رتبه 12 را کسب کرد، 4 صدم از من بیشتر بود. من معدل نهایی‌ام 91/19 و حسین 95/19 بود.

 عجیب ‌ترش این‌ که معدل سال دوازدهم هر دو نفرمان، 98/19 بود. دقیقا مثل هم بودیم.» حسین هم در این باره می‌گوید: «برای کنکور، تصور من این بود که رتبه من و برادرم، پشت سر هم باشد ودر نهایت یک نفر فرق داشته باشد اما وقتی نتایج آمد، من جا خوردم و یک مقداری هم ناراحت شدم. اما وقتی دیدم که می‌توانم در همان رشته و دانشگاهی که دوست دارم درس بخوانم، خدا را شکر کردم که به نتیجه قابل‌ قبولی رسیدم. اما به طور کلی، درس هر دوی‌مان در یک سطح است. در آزمون‌های آزمایشی، گاهی من نمره بهتری کسب می‌کردم و گاهی حسن. در کنکور نوبت حسن بود که نمره بهتری بگیرد و به او تبریک می‌گویم اما این تلاش، به پایان نرسیده و برای هر دو نفر ما ادامه خواهد داشت.»

 

 

این روزها واکسن های آسترازنکا، سینوفارم و کوو ایران برکت به افراد واجد شرایط در کشورمان تزریق می شود. برای بسیاری از مردم  درباره این که عارضه واکسن شامل چه مواردی می شود و کدام واکسن عوارض کمتری دارد سوال هایی ایجاد شده است که در ادامه به آن ها می پردازیم:    

   عوارض واکسن یا ابتلا به کرونا؟

دکتر "شیرین افهمی"، پزشک متخصص بیماری‌های عفونی درباره مدت زمان بروز عوارض واکسن کرونا به خبرگزاری پویا گفت: «حدوداً تا سه روز پس از تزریق واکسن کرونا، علایم تب، درد محل تزریق، احساس سرماخوردگی، کسالت و ... طبیعی است». 

این متخصص بیماری‌های عفونی ادامه داد: «اگر این علایم بیشتر از سه روز ادامه  یابد باید فرد به پزشک مراجعه کند زیرا ممکن است کسی به کرونا مبتلا شده باشد و از ابتلای خود خبر نداشته باشد و واکسن را در مرحله اول ابتلای خود به کرونا تزریق کرده باشد و چند روز پس از تزریق واکسن علایم بیماری‌اش بروز پیدا کند؛ به همین دلیل گفته می‌شود که بروز عوارض در پی تزریق واکسن کرونا به طور معمول تا سه روز پس از تزریق، طبیعی است و اگر بیشتر از آن  ادامه یابد نمی‌توان آن را به تزریق واکسن مربوط دانست و باید فرد از لحاظ ابتلا به کرونا بررسی شود؛ در واقع اگر علایم تب و سرماخوردگی و ... بیش از سه روز طول بکشد، می‌توان گفت که این بروز علایم به واسطه تزریق واکسن کرونا نیست بلکه به دلیل همزمانیِ تصادفی شروع علایم ابتلا به کرونا با تزریق واکسن است.»

    برکت و سینوفارم عوارض کمتری دارند

واکسن‌های کرونای استفاده شده در ایران هم مانند دیگر نقاط دنیا دارای درجاتی از واکنش‌های موضعی و سیستماتیک هستند که معمولا تا هفت روز خود به خود از بین می‌رود. اما بر اساس گزاره برگ شماره 39 کمیته راهبری مطالعات واکسیناسیون کووید-19 که توسط معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منتشر شده، عوارض در واکسن‌های «کوو ایران برکت و سینوفارم» که مبتنی بر پلتفرم ویروس غیر فعال است، بروز کمتری دارد.در این تحقیق بررسی عوارض بعد از تزریق واکسن‌های اسپوتنیک آسترازنکا، سینوفارم و برکت با یکدیگر مقایسه شده‌اند و در نهایت براساس بروز علایمی  همچون قرمزی، گرمی، خارش، تورم، درد، سفتی، کبودی، تب، تهوع، ناخوشی، لرز، سردرد، درد مفاصل، درد عضلات و خستگی واکسن‌های سینوفارم و برکت درصد کمتری از عوارض را درهفت روز بعد از تزریق از خود به جای گذاشته‌اند.

    احتمال ابتلا بعد از تزریق کدام واکسن بیشتر است؟

براساس مطالعه انجام شده، میزان ابتلا به بیماری کرونا بعد از تزریق واکسن در واکسن‌های سینوفارم و اسپوتنیک مشابه است و از این میزان واکسن آسترازنکا تقریبا دو برابر بیشتر از این دو واکسن امکان ابتلا به بیماری کرونا را داشته باید توجه داشت این مطالعه زمانی انجام شده است که بیشتر افرادی که واکسن آسترازنکا را دریافت کردند هنوز دوز دوم واکسن خود را تزریق نکرده اند.

جواد نوائیان رودسری – مسابقات کشتی آزاد المپیک 2020 توکیو از امروز آغاز می‌شود؛ مسابقاتی که وقتی اسم آن به میان می‌آید، خاطره قهرمانانی چون زنده‌یاد، جهان‎پهلوان غلامرضا تختی در یادها زنده می‌شود. خطه خراسان، از دیرباز مهد پرورش کُشتی‌گیران نامدار بوده و برای محبوب بودن در میان مردم این منطقه، دانستن کشتی و پیروزمندی در آن، شرط کافی بوده‌است. در این بین، رسانه‌های محلی نقشی ویژه در معرفی قهرمانان نامدار این رشته ورزشی به مردم مشهد و تمامی خراسان داشته‌اند و روزنامه خراسان، به عنوان صاحب اولین ستون و سپس، صفحه ورزشی در تاریخ مطبوعاتی استان، جایگاهی ویژه در ایجاد این علاقه دارد. این روزنامه، از تابستان سال 1335ش، صاحب ستون ورزشی ثابت شد و در سال 1343ش، نخستین صفحه ورزشی مطبوعات استان را از زیر چاپ درآورد و به مقوله ورزش، به عنوان یکی از پرطرفدارترین برنامه‌های عمومی، توجه ویژه کرد و علاقه مردم مشهد به تختی، ریشه در همین توجه و پوشش خبری دارد؛ آن هم در زمانی که وسایل ارتباط‎جمعی بسیار محدود بود؛ تلویزیون هنوز در بازار به چشم نمی‌خورد و رادیو هم، در اختیار همه قرار نداشت و خیلی از مردم، حتی آن را لمس نکرده بودند.

تختی؛ تیتر یک خراسان 

خراسان از همان زمانی که جهان‎پهلوان تختی در کشتی ایران درخشید، او را در صدر اخبار خودش قرار داد. روز 14 آذرماه سال 1335، وقتی تختی موفق شد مدال طلای المپیک ملبورن را به گردن بیندازد، روزنامه خراسان نام او را به سرمقاله خودش کشاند و افزون بر ستون ورزشی، در مطلبی با عنوان «افتخارات ملبورن» از جهان‎پهلوان به عنوان امید آینده کشتی ایران یاد کرد. تیتر خراسان و گزارش این روزنامه، به قدری با اقبال عمومی روبه‌رو شد که برخی بازاریان، آن را پشت شیشه مغازه خود نصب کردند تا همه مردم یادداشت را بخوانند. پس از آن، تختی در تمام مسابقاتش، زیر ذره‌بین ستون ورزشی خراسان قرار داشت و لحظه به لحظه افتخارات او، توسط خبرنگاران این روزنامه در اختیار مخاطبان قرار می‌گرفت.

عکسِ یک روزنامه

اوج توجه خراسان به قهرمانی‌های تختی، در سال 1338 رقم خورد؛ زمانی که جهان‌پهلوان در سه دقیقه و 15 ثانیه، جورجی، حریف مجارستانی و مقتدر خود را در مسابقات جهانی تهران، ضربه فنی کرد. روز 12 مهر آن سال، یعنی یک روز بعد از آن پیروزی غرورآفرین، تختی عکس یک روزنامه خراسان شد؛ آن روز نسخه‌های روزنامه زودتر از هر زمان دیگری به اتمام رسید؛ باسوادها روزنامه به‎دست، متن خبر را برای دیگران می‌خواندند: «در این موقع تختی سَگَک رفت و در میان فریاد یاعلی یاعلی کَت حریف خود را کشید و او را ضربه فنی کرد، در حالی که مردم از جا پریده بودند ...» این جمله شنوندگان را چنان به وجد می‌آورد که فریاد «یاعلی» سر می‌دادند و با شادی می‌خندیدند. سال بعد، هنگامی که پهلوان محبوب در المپیک 1960 رُم روی تشک رفت و حریف استرالیایی خود را در کمتر از یک ثانیه ضربه فنی کرد، باز هم تیتر یک خراسان بود که خبر را در سراسر مشهد جار زد و شهر را غرق شادی کرد.

تختی در مشهد

قصه خراسان و تختی، فقط به ماجراهای کشتی او و پیروزی‌های ارزشمندش ختم نمی‌شود. محبوبیت تختی را می‌توان در لابه‌لای صفحات قدیمی خراسان جست‌وجو کرد؛ خراسان در اسفند سال 1342، میزبان جهان‎پهلوان شد. او برای نظارت بر مسابقات کشتی آمده‌بود؛ روزنامه خراسان گزارش داد که مردم مشهد در مسیر او چند شتر قربانی کرده‌اند. این روزنامه، از 12 اسفندماه 1342، اخبار روزانه مربوط به حضور تختی در مشهد را ذیل ستون ورزشی خود پوشش می‌داد و حتی از خیر سفر او به گوارشک و تماشای کشتی باچوخه مردم این روستا هم، نمی‌گذشت: «به طوری که خبرنگار ما گزارش می‌دهد روز گذشته به افتخار ورود آقای غلامرضا تختی قهرمان کشتی جهان ضیافت ناهاری از طرف حاج غلامرضا قشنگ در قریه گوارشک واقع در سی کیلومتری مشهد ترتیب داده شده بود. در این میهمانی عده‌ای از ورزشکاران نیز، حضور داشتند و هنگام ورود آقای تختی، چندین گاو و گوسفند ذبح شد. در ساعت سه بعدازظهر نیز بین عده‌ای از جوانان محل، کشتی باچوخه انجام شد و مورد توجه قرار گرفت. آقای تختی و همراهان ساعت چهار و نیم بعدازظهر پس از بازدید از آرامگاه فردوسی، به مشهد مراجعت کردند.» آخرین برگ از خاطرات خراسان درباره جهان‎پهلوان، به ماجرای درگذشت دردناک و ناگهانی او برمی‌گردد؛ 19 دی 1346، یک روز بعد از درگذشت تختی در هتل آتلانتیک تهران، خراسان برایش یادبودی مکتوب گرفت؛ یک صفحه کامل به او اختصاص داده و ماجرای وصیت جهان‎پهلوان درباره اهدای مدال‌ها و نشان‌های ورزشی‌اش به آستان‎قدس رضوی به تیتر درشت صفحه آخر روزنامه خراسان تبدیل شد.

 

رعیت نواز- این داستان اینترنت ماهواره ای موضوعی است که در کشورمان محبوبیت خاصی پیدا کرده و برخی فکر 

می کنند تا چند ماه دیگر می توانند با خرید تجهیزات آن از این اینترنت استفاده کنند. البته این گمانه ها زمانی پر رنگ تر شد که ویدئویی از ابوالحسن فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی در این خصوص در شبکه های اجتماعی دست به دست شد. او در این ویدئو درباره اینترنت ماهواره‌ای استارلینک می‌گوید که با خرید تجهیزات و پرداخت اشتراک ماهانه می‌توان از این امکان در کشور استفاده کرد و با توجه به قیمت آن برای مجتمع ها به صرفه خواهد بود. هرچند این صحبت ‌های فیروزآبادی مربوط به دو ماه قبل، یعنی همزمان با گمانه زنی‌ها درباره کاندیداتوری او در انتخابات ریاست جمهوری بود اما برای بسیاری این سوال به وجود آمده که آیا واقعا می توان با خرید تجهیزات از اینترنت ماهواره ای در کشورمان استفاده کرد. هر چند تصاویری هم در همین زمینه از تجهیزات استارلینک که ادعا شده بود متعلق به ایران است منتشر و خیلی زود مشخص شد متعلق به کاناداست اما کلاهبردارانی درحال فروش این تجهیزات که اصلا وجود ندارد به مردم هستند. به هر حال قبل از این که در دام این کلاهبرداران بیفتید بهتر است از کم و کیف اینترنت ماهواره ای در ایران و نحوه فروش تجهیزات آن آگاه شوید.

 

 گزارش اخیر  بانک مرکزی نشان می دهد که تأمین ارز به منظور واردات کالاهای اساسی، تجهیزات پزشکی و دارو (نرخ ترجیحی) با افزایش ۷۰ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل به 6/4 میلیارد دلار رسیده است. این در حالی است که قرار بود امسال 8 میلیارد دلار ارز 4200 اختصاص پیدا کند. به این ترتیب یک ابهام بزرگ ایجاد می شود که چرا حدود 58 درصد ارز 4200 امسال در یک سوم نخست سال اختصاص یافته است و آیا با ادامه این روند، ارز 4200 پیش بینی شده برای کالاهای مشمول که شامل نهاده های دام و طیور، روغن و دانه های روغنی و داروست، در ماه های پایانی سال، برای تامین ارز این اقلام دچار مشکل نمی شویم؟

واقعیت این است که منابع ارزی از محل فروش نفت، مطابق پیش بینی بودجه محقق نخواهد شد و اگر چه وضعیت فروش نفت نسبت به دوره ترامپ تا حدی بهتر شده است ولی با هدف گذاری 1.5 میلیون بشکه ای بودجه فاصله دارد. در این میان، متغیر مهم افزایش قیمت جهانی کالاهای اساسی مشمول ارز 4200 است. گزارش دیروز خراسان در صفحه 10 با عنوان «ارز 4200 در منگنه گرانی جهانی کالاهای اساسی» نشان می دهد که قیمت کالاهای اساسی وارداتی با ارز 4200 طی یک سال اخیر بعضا تا بیش از 70 درصد افزایش قیمت داشته است. به این ترتیب برای واردات کالاهای اساسی به اندازه سال گذشته نیاز به ارز به مراتب بیشتری است. برای جبران ارز این اقلام باید از همین حالا به فکر بود.شاید مهم ترین اقدام، حذف ارز 4200 تومان و توزیع نقدی مابه‌التفاوت آن باشد. این فرصت با اختصاص بخش عمده این ارز به وارد کنندگان تا حد زیادی از دست رفته است اما به قول ضرب المثل معروف، «جلوی ضرر را از هر کجا که بگیریم، منفعت است!» هم اکنون با اختصاص ما به التفاوت قیمت ارز 4200 و ارز به نرخ روز بازار برای 3.4 میلیارد دلار ارز 4200 باقی مانده می توان معادل 68 هزار میلیارد تومان، منابع آزاد کرد که برای توزیع بین 60 میلیون نفر (مشمولان یارانه حمایتی) برای هفت ماه باقی مانده سال به هر نفر معادل ماهانه حدود 160 هزار تومان اختصاص می یابد که برای خانوار 4 نفره هر ماه 640 هزار تومان می شود و می تواند در شرایط تورمی فعلی کمک جدی به ترمیم قدرت خرید خانوارهای دهک پایین کند.از سوی دیگر به نظر می رسد که قیمت فعلی عمده کالاهای اساسی مشمول ارز 4200 تومان براساس قیمت ارز آزاد محاسبه می شود و با حذف ارز 4200 تومان، نباید انتظار گرانی جدیدی را در این اقلام داشته باشیم. به این ترتیب با اتمام فعالیت دولت روحانی که مهم ترین مدافع اختصاص ارز 4200 بود و بیشترین ترس را از حذف این ارز داشت، می توان برای دولت رئیسی، با حذف این ارز و به تدریج با حذف دیگر رانت های قیمت گذاری در فولاد، سیمان، خودرو و ... منابع را از دست رانت‌جویان به دست مردم رساند.

کامیار- شهروندان هرات این روز‌ها به شدت نگران هستند و روز‌های سختی را سپری می‌کنند، همزمان با پنجمین روز جنگ در حومه شهر هرات، نیرو‌های تازه نفس به فرماندهی معاون ارشد امنیتی وزارت کشور افغانستان در این شهر مستقر شدند تا اوضاع امنیتی را به کنترل خود در آورند. حتی به گفته برخی منابع و کاربران افغانستانی بسیاری از زنان در هرات نیز در حمایت از نیروهای امنیتی علیه طالبان سلاح به دست گرفته اند.اعزام نیرو‌های تازه نفس به هرات درحالی صورت گرفته که «اسماعیل خان» فرمانده جهادی و یکی از شخصیت‌های سیاسی افغان که از شهر هرات در برابر طالبان دفاع می‌کند از بی‌توجهی دولت افغانستان در اعزام نیرو‌های نظامی به این شهر انتقاد کرده بود.هرات سومین شهرپر جمعیت افغانستان پس از کابل و قندهار است.در این میان، منابع محلی در ولایت هلمند در جنوب افغانستان نیز می‌گویند که دفتر رادیو تلویزیون ملی هلمند به دست طالبان افتاده‌‌است.

فرمان غنی برای تشکیل بسیج ملی

ازسوی دیگر؛ در حالی که طالبان حملات بی سابقه ای را به شهرهای هرات، قندهار، طالقان، بغلان، غزنی، لشکرگاه و قندوز آغاز کرده و دو طرف متحمل تلفات سنگینی شده اند محمد اشرف غنی  با بیان این که طالبان اراده ای برای صلح ندارد، خواستار بسیج ملی در برابر گروه طالبان شد. به گزارش ایرنا، " غنی" در سخنانی در نشست فوق العاده مجلس نمایندگان  افغانستان افزود: دیگر در برابر کشتار طالبان اغماض و سکوت نمی کند و اگر طالبان حاضر به گفت وگو نباشد در میدان جنگ زانوهای آنان را خواهد شکست . غنی گفت که طالبان از صداقت  و نرمش دولت  سوء استفاده کرده و آن را به منزله ضعف دولت دانسته است ولی از این به بعد با قاطعیت بیشتری در مقابل لشکر جهل و خونخوار ایستادگی می کند. وی از نمایندگان مجلس، سیاستمداران و علمای کشور خواست با کنار گذاشتن رقابت های منفی خود برای پیروزی افغانستان متحد شوند. رئیس جمهور افغانستان از نمایندگان مجلس و سیاستمداران خواست که صدای خود را در برابر تجاوز طالبان بلند کنند و خاطرنشان کرد : ما با دشمنانی روبه رو هستیم که جز خشم، اندوه و درد چیز دیگری برای این مردم به ارمغان نیاورده اند. 

داعش بازیگر سوم در افغانستان

طی چند هفته گذشته تحولات کشور افغانستان به کانون اصلی رویدادهای بین المللی بدل شده است. در چند وقت اخیر از یک سو، شاهد تاخت‌و تاز طالبان بوده‌ایم که بی محابا حملات خود را برای کنترل شهرستان‌های مختلف و نواحی مرزی پیگیری کرده و از سوی دیگر، نیروهای دولت مرکزی به ‌رغم شکست در جبهه‌های مختلف جنگ، تلاش کرده‌اند به مقاومت خود در برابر حملات طالبان ادامه دهند و این گروه را به بازگشت به میز مذاکره راضی کنند، اما در این میان تحول بسیار مهم و نگران کننده برای صلح و ثبات منطقه ای و بین المللی آن است که فضای موجود، به عرصه‌ای برای عرض اندام و تلاش گروه تروریستی داعش تبدیل شده است. در واقع، روند تحولات اخیر نشانگر آن است که شاید در آینده نزدیک به ‌رغم ادعای طالبان مبنی بر مقابله با داعش، این گروه تروریستی به بازیگر سوم میدان تحولات سیاسی و نظامی افغانستان تبدیل شود. در شرایطی که داعش بخش عمده قدرت خود در سطح منطقه‌ای را از دست داده، به نظر می‌رسد این گروه می‌تواند کشور افغانستان را به میدانی برای ظهور مجدد خود تبدیل کند.

داعش در جست وجوی احیای مجدد

طی چند روز اخیر، افزایش فعالیت‌ و حضور گروه تروریستی داعش در شمال افغانستان و مرزهای این کشور با تاجیکستان نگرانی شدید بازیگران داخلی و نیز کشورهای خارجی را به همراه داشته است. بنابر اسناد و شواهد موجود در مناطق تخار، سرپل و به ویژه در فاریاب نیروهای داعشی زیادی مستقر شدند و در این ولایت‌ها فعالیت دارند. حتی گزارش‌‌ها حاکی از آن هستند که گروه تروریستی داعش در مناطق شمالی افغانستان جنایت‌های متعددی را نیز مرتکب شده است.به نوشته الوقت،برای نمونه گروه تکفیری داعش در جدیدترین جنایت خود، یک پلیس راهنمایی و رانندگی را در منطقه «دشت آبدان» در استان قندوز در نزدیکی مرز با تاجیکستان اعدام کرد. این اقدام غیر انسان داعشی‌ها در شرایطی است که چهار روز پیش نیز رسانه های افغانستان گزارشی را منتشر کردند که در آن از حضور تعدادی از اعضای جنبش انصارا... تاجیکستان در شهرستان های مرزی بدخشان افغانستان با تاجیکستان توسط طالبان خبر داده بودند. گفته شده است که شهرستان های «کوف آب»، «شیکی»، «نسی»، «مایمی» و «خواهان» بدخشان در کنترل این افراد قرار دارد که با تاجیکستان مرز مشترک دارد. اکنون بسیاری از ناظران سیاسی این اقدام داعش را زنگ خطر حضور داعش برای کشورهای آسیای میانه، روسیه و  چین ارزیابی کرده‌اند.تمامی واقعیات میدانی موجود نشانگر این امر است که اکنون خلأ قدرت به وجود آمده در نتیجه درگیری طالبان با نیروهای حکومت مرکزی فضای تنفس قابل توجهی را برای ظهور و قدرت گیری گروه تروریستی داعش گشوده است، اما با وجود این اکنون پرسش قابل تامل این است که آیا تحرکات داعش به صورت مستقل و بدون حمایت خارجی است یا این که اراده‌ای خارجی برای تقویت این گروه وجود دارد؟

 

گروه اجتماعی - در 24 ساعت گذشته، 411 هموطن دیگر را از دست دادیم، این یعنی قدرت کرونا  به حدی رسیده که هر 3.5 دقیقه جان یک ایرانی را می‌گیرد؛ البته ترسناک‌تر این‌که طبق پیش‌بینی دانشگاه واشنگتن، شرایط فعلی  کشور و پایین آمدن سطح رعایت پروتکل‌ها، احتمالا ما را به آمار روزانه 800 فوتی هم خواهد رساند.

آمار وحشتناک تعداد مبتلایان و بیماران بستری

وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد که ۳۷ هزار و ۱۸۹ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شده‌اند که 43۱۷ نفر از آن‌ها بستری شدند. با آمار دیروز، تعداد کل فوتی‌های کرونا در کشور ما به 91 هزار و 407 نفر و تعداد بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه به 5607 نفر رسید.

افزایش 38 درصدی فوتی‌ها و 32 درصدی بیماران بستری 

طبق اعلام سخنگوی وزارت بهداشت، در هفته گذشته شاهد افزایش ۳۲ درصدی تعداد بیماران کرونا مثبت بستری و افزایش ۳۸ درصدی در تعداد بیماران فوت‌شده نسبت به هفته قبل از آن بودیم. البته این وضعیت خیلی هم تعجب‌آور نیست چراکه سطح رعایت پروتکل‌های بهداشتی در کشور به 39.2 درصد، یعنی کمترین میزان خود طی سال اخیر رسیده است. این یعنی با وجود سرعت گرفتن واکسیناسیون در کشور، بی‌خیالی مردم و رعایت نشدن حدود 60 درصد پروتکل‌ها مهم‌ترین دلیلی است که ما را در برابر سویه دلتای کرونا مغلوب کرده است. هرچند که مطمئنا بالا رفتن آمار واکسیناسیون، در کاهش میزان فوتی‌ها تاثیر بسزایی خواهد داشت.

واکسن ها و واکسن نزن ها!

درباره آمار واکسیناسیون هم باید گفت،

تاکنون ۱۰ میلیون و ۲۸۵ هزار و ۴۹۴ نفر دوز اول واکسن کرونا و دو میلیون و ۷۹۵ هزار و ۶۸۰ نفر نیز دوز دوم را تزریق کرده‌اند و مجموع واکسن‌های تزریق شده در کشور به ۱۳ میلیون و ۸۱ هزار و ۱۷۴ دوز رسید. اما به گفته سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، در گروه سنی بالای 55 سال 30 درصد هنوز در سامانه برای واکسیناسیون ثبت‌نام نکرده‌اند.اتفاقی عجیب که برخی شایعات با رنگ و بوی طب سنتی، مذهبی، علمی و گاهی امنیتی، از مهم‌ترین دلایل آن بوده است.

تکرار اشتباهات موج چهارم

اما مقصران وضعیت فعلی کشور، فقط واکسن‌نزن‌ها و ماسک‌نزن‌ها نیستند، بلکه کم‌کاری‌های ستاد ملی مقابله با کرونا هم مزید بر آن بوده است. مرکز پژوهش‌های مجلس، دیروز گزارشی را درباره عملکرد کشور در موج چهارم کرونا منتشر کرد؛ گزارشی که دلایل ناکامی ما در آن موج و به تبع آن، مواجهه با موج پنجم را شفاف کرده است:

- عدم اتخاذ تصمیمات قاطعانه

- تصمیم‌گیری نابهنگام

- ضعف حمایت‌های اجتماعی و اقتصادی و فقدان سازوکارهای مناسب اجرایی و نظارتی برای اعمال محدودیت‌ها

- تأخیر در بستن مرزهای کشور

- چندصدایی و تناقض‌گویی مسئولان

- تصمیمات فاقد ضمانت اجرایی

- ترکیب ناقص و فرایندهای تصمیم‌گیری انحصاری در ستاد ملی مقابله با کرونا

- ظرفیت پایین انجام تست کرونا

- فرایند کند واکسیناسیون

هرچند این ارزیابی مربوط به موج چهارم کروناست، اما حالا که در موج پنجم دست و پا می‌زنیم نیز همچنان بسیاری از خطاها و اشتباهات قبلی در حال تکرار شدن است و رعایت نکردن پروتکل‌ها توسط مردم نیز شرایط را سخت‌تر و تلخ‌تر کرده است.

نگرانی از کمبود سرُم برای بیماران کرونایی

در کنار این اشتباهات، برخی مشکلات هم باعث تشدید نگرانی‌ها شده است؛ نمونه‏اش گلایه‌ها از کمبود سُرم تزریقی برای استفاده بیماران کرونایی است که البته سازمان غذا و دارو قول داده این حوزه را مدیریت کند. دکتر سیدحیدر محمدی مدیرکل امور دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو به ایسنا گفته است: تقریبا تولید سرم در کشور به ۱۱ میلیون در ماه رسیده و تا اواخر شهریور به۵/۱۵میلیون افزایش می‌یابد. به گفته محمدی، اصلاح خط تولید یکی از شرکت‌های سرم‌سازی در این کاهش میزان تولید موثر بوده اما وعده داده شده است این خط تولید تا پایان مرداد دوباره فعال شود. محمدی این را هم گفته است که: سِرُم فقط برای بیماران مبتلا به کرونا مصرف نمی‌شود بلکه به دلیل گرمای  هوا و کم‌آبی بدن، برای برخی افراد سرم تجویز می‌شود و این موضوع در کنار کرونا سبب شده است مصرف سرم در کشور ناگهان چندبرابر شود.

هشدار جدی پیش‌بینی‌ها

نگرانی‌ها وقتی شدیدتر می‌شود که بدانیم با روند فعلی، بعید نیست آمار فوتی‌های روزانه در کشور تا دو برابر هم افزایش یابد. دکتر ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت در این باره گفته است: پیش‌بینی‌های دانشگاه واشنگتن نشان می‌دهد که در یک ماه و نیم آینده، مرگ‌های کرونایی در کشور ما از روزانه ۳۰۰ نفر کنونی به حدود ۶۰۰ نفر افزایش یابد و اگر به دستورالعمل‌ها عمل نکنیم شاید در آینده این رقم به حدود ۸۰۰ نفر در روز برسد.

 

 

 

روز خوب کشتی فرنگی با آن پرش جادویی موسوم به سنجاب پرنده که در فضای مجازی وایرال و تبدیل به سوژه خبری رسانه‌های داخلی و خارجی شد، با تلخ‌کامی، اشک و حسرت به پایان رسید. ایران در یازدهمین روز از رقابت‌های المپیک، 3 نماینده در کشتی فرنگی داشت؛ محمدعلی گرایی(77-) و محمدهادی ساروی(97-) در دور مقدماتی و امین میرزازاده(130) در رده‌بندی. گرایی و ساروی اما شروعی طوفانی داشتند. در بدو امر گرایی که آمده بود تا یاد و خاطره دلاوری‌های امید نوروزی همتای شیرازی خود را در عرصه‌ای به بزرگی المپیک زنده کند، در اولین کشتی خود فلورس‌پنا، دارنده ۲ طلای پان‌آمریکن از کوبا را با نتیجه 7-3 شکست داد و راهی یک‌چهارم نهایی شد. دارنده 2 مدال برنز جهان، کشتی دوم خود را در حالی مقابل استارسویچ کروات آغاز کرد که تا ۸ ثانیه مانده به پایان مسابقه با نتیجه 5-3 مقابل حریف عقب بود. رقابتی که البته در جریان آن اشتباهات داوری هم بی‌تاثیر نبود اما فن نجات‌بخش گرایی در ثانیه‌های پایانی سرنوشت بازی را عوض کرد تا او که دستی هم بر آتش ژیمناستیک داشته، هوش را هم چاشنی مهارتش در کشتی کند و در حرکتی غیرقابل پیش‌بینی به ناگاه روی سر حریف بپرد و با اجرای فنی موسوم به سنجاب پرنده، درنهایت با نتیجه ۵-۵ به برتری برسد تا یک برد دلچسب برای ایران بگیرد و راهی نیمه‌نهایی شود. این فن به قدری به دل محمد بنا نشست که در تمجید از عملکرد شاگردش، او را کشتی‌گیری با لیاقت ذاتی و هوش بالا خواند تا به خراسان بگوید: «این یک فن ریسکی تخصصی گرایی بود که آن را برای مواقع ضروری نگه می‌دارد. حتی قبلا هم این فن را به حریف کره‌ای که سابقه قهرمانی جهان را دارد هم زده بود و در واقع سابقه اجرای این فن را دارد. در لحظه آخر واقعا فقط همین بود که می‌توانست به دادش برسد که رسید. این‌ها هم به لیاقت ذاتی خودش برمی‌گردد که واقعا کشتی‌گیر باهوشی است.» گرایی اما در نیمه‌نهایی مقابل تاماش لورینچ، دارنده طلای 2019 مجارستان کاری از پیش نبرد و با نتیجه نزدیک 6-5 شکست خورد و در عین شایستگی از رسیدن به فینال بازماند تا تشک کشتی را با اشک و اندوه ترک کند. گریه‌های دردناک گرایی بعد از ناکامی از صعود به فینال از چشم تیزبین عکسان و رسانه‌ها دور نماند تا حسابی خبرساز شود. او امروز ساعت 15 برای کسب مدال برنز به مصاف شوهی‌یابیکو از ژاپن می‌رود.محمدهادی ساروی، دارنده مدال برنز امیدهای جهان و طلای آسیا اما روز خود را با پیروزی مقابل آدم‌بودجملین از الجزایر با نتیجه قاطع ۹-صفر آغاز کرد و در کشتی دوم نیز با ارائه کشتی درخشان، کریل میلوف، دارنده مدال نقره ۲۰۱۸ جهان از بلغارستان را با نتیجه ۶-صفر از پیش‌رو برداشت و راهی نیمه‌نهایی شد. در این مرحله اما مقابل آرتور الکسانیان، دارنده مدال طلای جهان و المپیک از ارمنستان به روی تشک رفت و در پایان با نتیجه ۴-یک شکست خورد و از رسیدن به فینال بازماند تا امیدهای ایران در دومین روز از رقابت فرنگی‌کاران برای رسیدن به مدال طلا، ناامید شود. آخرین تیر ترکش محمد بنا در روز دوم، کشتی امین میرزازاده، نماینده وزن ۱۳۰کیلوگرم ایران در دیدار رده‌بندی بود که او هم درنهایت با نتیجه 7-2 شکست خورد و پنجم شد. با کنار رفتن میرزازاده و علیرضا نجاتی از دور رقابت‌های کشتی فرنگی، حالا چشم امید بنا و ایران به کشتی‌های فرداست.

بنا: در ریو من گریه کردم در توکیو شاگردانم

محمد بنا سرمربی تیم ملی   پس از ناکامی شاگردانش از صعود به فینال رقابت‌های المپیک گفت: «امین میرزازاده قرعه سختی داشت. در مسابقات ساروی و گرایی و به ویژه علی گرایی داوری تاثیرگذار بود. به هر حال  توقع داشتم ساروی حتما فینالیست شود که متاسفانه نشد. در المپیک ریو من گریه می‌کردم و امروز شاگردانم اشک می‌ریزند.  الان چند جوان دلاور دارم و اگر من هم نباشم آنها می‌توانند برای چهار پنج سال برای تیم ملی کشتی بگیرند.»

روحانی در ساعات پایانی ریاست جمهوری اش در گفت وگویی تلویزیونی به صورت مستقیم با مردم سخن گفت. او در شب پایانی دولتش و در آخرین مصاحبه اش در قامت ریاست جمهور خطاب به مجری تلویزیون جمله ای  کنایه آمیز گفت: فرض کنید فردا شب است. علاقه مندم امشب مصاحبه ما یک مصاحبه غیر رسمی باشد. می‌خواهم نماینده صدا و سیما نباشید و نماینده مردم باشید. در ادامه مهم ترین سخنان روحانی را آورده ایم:

*علت این که در سال ۹۲ کاندیدا شدم برای برداشتن گره ایجاد شده بود و این گره یا با دیپلماسی حل می شد  یا با جنگ به سرانجام می رسید. در ذهن من این بود یا وارد جنگ با دنیا می شویم  یا صلح و راه صلح، دیپلماسی بود.

* *(خطاب به مجری) این که شما می‌گویید ما رفتیم از طریق مذاکره و دیپلماسی و به جایی نرسیدیم این جا را قبول ندارم. آقای اولاند ( رئیس جمهور وقت فرانسه) در سفر من به پاریس در اواخر سال 94 و در مصاحبه‌ مطبوعاتی گفت که در سال 2013 ما 1+5، ما 6 کشور برای جنگ با ایران تصمیم قطعی گرفته بودیم و وقتی شما آمدید و اعلام کردید برای مذاکره و مذاکرات اولیه را دیدیم از جنگ منصرف شدیم. الان متن مذاکرات رسمی‌اش و مصاحبه‌اش هست یعنی در ذهن من هم همین بود که بین دو راهی هستیم یا وارد جنگ با دنیا می‌شویم یا وارد صلح می‌شویم و راه صلح،  مذاکره و دیپلماسی است.

* مانع اصلی ما برای گفت وگو با 1+4 این است که باید تمام تحریم ها شامل مسائل موشکی، حقوق بشر و... برداشته شود که این تحریم ها نیازمند مذاکرات دیگری است. امروز توافق ما دور از دسترس نیست. از نظر من چشم انداز توافق وجود دارد . معیار ما فرمایش های رهبر انقلاب است و ما تنها به دلیل مصوبه مجلس نتوانستیم به سرانجام برسیم. اگر معیار را فرمایش های  رهبر انقلاب قرار دهیم توافق حاصل می شود اما با مصوبه مجلس توافق دور است.اگر به ۹۲ برگردیم همین مسیر را می‌رفتیم. شما یا باید میدان را هسته ای قرار دهید یا باید میدان را باز کنید و این مجوز نظام را می خواهد. اگر میدان فقط هسته ای شد پس به تحریم های این بخش می رسیم.

*  اگر به ۹۲ برگردیم همین مسیر را می رفتیم.مصوبه مجلس در این زمینه مانع دستیابی به توافق است.مهم ترین پرونده ای که در دست دولت سیزدهم قرار می گیرد، باز هم مسئله مذاکره و تعامل با دنیا و مسائل اقتصادی است .

* ما به وعده مهار تورم عمل کردیم. در شرایط کسری بودجه  به جای قرض از بانک مرکزی از مردم قرض گرفتیم و اوراق بدهی را به مردم دادیم و در موعد مقرر با سود به آن ها پولشان را برمی گردانیم.

*  تمام تلاش خود را برای انجام تعهدات انجام دادیم. در این هشت سال تمام تلاش ما و دولت این بود به تعهدات و وظیفه و قانون عمل کنیم و مطمئن هستم مانند خودم که متوسط ۱۳ تا ۱۴ ساعت کار کردم و در یک سال و نیم بحران کرونا من در هفته ۲ تا 3 جلسه برای کرونا داشتم؛ از نظر تفریحات من در طول مدت خدمت خودم، پنج‌شنبه‌ها یا جمعه‌ها سفرهای محدودی بوده و سفرهای من بیشتر سفرهای کاری بوده است.

به صراحت می گویم این دولت از پایه پولی استفاده نکرد و در اوراق تخلفی نداشت.

*فساد یک معضل اجتماعی ما بوده و هست و تنها با شفافیت و اطلاع رسانی از بین می رود.

*به پنج شنبه های افتتاح افتخار می کنم.

 * همه تلاش من و دولتم در هشت سال گذشته عمل به قانون و تعهدات بوده است.دولت  کارهای بزرگی کرد  و اگر مشکل و ضعفی داشته‌ایم  از مردم بزرگ ایران عذرخواهی می کنم.

** کار اصلی من فرهنگی بوده؛ خود من دنبال کار علمی هستم. {از فردا} من دنبال کار فرهنگی و علمی خواهم بود. من سمت خاصی نخواهم داشت.

 

چند سالی است که سریال‌های تلویزیونی و اینترنتی، به تدریج اهمیت بیشتری در صنعت سرگرمی یافته‌اند و در برخی موارد حتی صنعت سینما را نیز پشت سر گذاشته‌اند. اگرچه موج توجه به تولیدات تلویزیونی مربوط به سال‌ها قبل است، اما دوران کنونی را که از حدود یک دهه پیش آغاز شده، به علت توجه بیش از پیش به سریال‌ها، با عنوان «عصر طلایی تلویزیون» می‌شناسند. کشورهای مختلف در رقابت سنگینی برای تولید، نمایش و صادرات سریال  هستند و ناگفته پیداست که ایران از این رقابت جهانی، سهمی ندارد.

بازار 500 میلیارد دلاری

در تیرماه امسال، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که برای پاسخ به سوالی درباره وضعیت سریال‌های نمایش خانگی به مجلس شورای اسلامی دعوت شده بود، در بخشی از صحبت‌های خود، گریزی به بازار بزرگ سریال‌ها زد. او به یک سریال ترکی اشاره کرد که یک شهر کوچک 12 هزار نفری را در این کشور، به واسطه سریالی 150 قسمتی به شهری آشنا تبدیل کرده است. صالحی همچنین درآمد سالانه ایالات متحده آمریکا از سریال‌ها را 100 میلیارد دلار اعلام کرد. این موضوع روز یک شنبه در نشست خبری جشنواره ایده‌های برتر در علوم و فناوری‌های نرم و صنایع فرهنگی نیز مطرح شد و سوده صوفی دبیر این جشنواره در این باره گفت: «صنایع فرهنگی درآمدزایی بالایی برای کشورها دارند، مثلاً محصولات مربوط به برنامه‌های تلویزیونی ۴۷۷ میلیارد دلار و هنرهای نمایشی ۱۲۷ میلیارد دلار گردش مالی در جهان ایجاد کردند که ما از آن بهره زیادی نداریم، اما کشورهایی مثل ترکیه در این عرصه به موفقیت‌هایی دست یافته‌اند.» برای درک بزرگی این ارقام، توجه کنیم که بودجه عمومی کشور ما در سال 1400، کمتر از 54 میلیارد دلار است. کسب سهم کوچکی از بازار جهانی سریال‌های تلویزیونی که حجمی 9 برابر بودجه عمومی ایران دارد، بسیار مهم است و می‌تواند به اقتصاد کشور کمک شایانی کند.

صادرات سریالی ترکیه به کشورهای مسلمان

همان‌طور که در بند بالا آمد و بارها گفته شده، برخی از کشورهایی که با ایران قرابت فرهنگی دارند و در رقابت هنری نیز هستند، صنعت سریال‌سازی بسیار پیشرفته‌تری نسبت به ایران دارند. به طور مثال سریال‌های ترکی به حدود 150 کشور دنیا صادر می‌شوند و حجم گردش مالی آن‌ها روزبه‌روز در حال افزایش است؛ تا جایی که دولت ترکیه امیدوار است میزان این صادرات در سال 2023، به مرز یک میلیارد دلار برسد. در عین حال که سریال‌های این کشور سالانه توسط 700 میلیون نفر از مردم جهان تماشا می‌شوند، کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا که نزدیکی فرهنگی با ترکیه دارند، از مصرف‌کنندگان عمده این محصولات هستند. به عنوان مثال، قسمت آخر یک سریال عاشقانه ترکی 85 میلیون نفر بیننده در کشورهای عرب‌زبان داشته است. ستاره مرد این سریال نیز در میان مردم کشورهای مسلمان بسیار محبوب است. در موردی دیگر نیز سریال «قیام ارطغرل» که به عنوان «بازی تاج‌وتخت ترکی» شناخته می‌شود، تنها در پاکستان 130 میلیون نفر بیننده داشته است. جالب است بدانید این مجموعه بسیار طولانی است؛ 150 قسمت 2 تا 5/2ساعته دارد و با کوتاه کردن قسمت‌ها، در نتفلیکس در 448 قسمت منتشر شده است! ترکیه در زمینه سریال‌سازی صنعتی، رشدی بسیار سریع را در دو دهه اخیر تجربه کرده است و نخستین سریال صادرشده از این کشور را «دل دیوانه» محصول 2003 می‌دانند. درآمدزایی ترکیه از صنعت سریال‌سازی طی یک دهه، 35 برابر شده است.

همکاری 40 هزار کره‌ای با نتفلیکس

کشور ما هرچند در زمینه موفقیت در سینمای جشنواره‌ای، فاصله چندانی با کره جنوبی ندارد، اما در زمینه تولیدات صنعتی سینما و تلویزیون، بسیار عقب‌تر از این کشور است. محبوبیت سریال‌های کره‌ای در میان مردم ایران، بر کسی پوشیده‌ نیست، اما این سریال‌ها در نقاط مختلف دنیا با استقبال تماشاگران مواجه می‌شوند و آورده مالی بالایی برای صنعت هنرهای نمایشی این کشور دارند. به عنوان مثال سریال «جواهری در قصر» (یانگوم) که در ایران نیز مشهور است، در طول دو دهه به 150 کشور جهان صادر شده است. این مجموعه که در سال 2003 با 15 میلیون دلار بودجه ساخته شد، بیشتر از 100 میلیون دلار برای شرکت کره‌ای سازنده درآمدزایی کرد. در عین حال که کره جنوبی در سال 2003، حدود 167 میلیون دلار از محصولات تلویزیونی خود را به سراسر دنیا صادر کرد، این رقم در سال 2019 به 273 میلیون دلار رسید. کره جنوبی در سال‌های اخیر یکی از اصلی‌ترین هدف‌های نتفلیکس در سرمایه‌گذاری بوده است؛ به طوری که هم‌اکنون بیش از 40 هزار نفر عوامل بومی در این کشور برای نتفلیکس کار می‌کنند و سریال می‌سازند، مانند آن چه درباره ترکیه گفته شد، کره جنوبی نیز کشورهایی با فرهنگ نزدیک به خود را هدف صادرات فرهنگی قرار داده است، به طور مثال در سال گذشته میلادی از 10 عنوان سریال پربیننده در کشور ویتنام، پنج سریال محصول کره جنوبی بوده است.

ایران هم می‌تواند

بر اساس آن چه گفته شد، تردیدی نیست که صادرات سریال‌های ایرانی به کشورهایی نظیر افغانستان، عراق، لبنان، سوریه، تاجیکستان، بحرین و... می‌تواند علاوه بر کمک به صنعت هنرهای نمایشی در ایران، عواید فراوانی نیز نصیب بخش گردشگری کشور کند. این موضوع مهم اگرچه با نقش‌آفرینی سازمان صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت امور خارجه و سایر نهادهای مربوط امکان‌پذیر است، اما به لوازمی هم نیاز دارد. نخست آن که ترکیه و کره جنوبی مانند اغلب کشورهای جهان، از وجود تلویزیون‌های متنوع برخوردارند که با چابکی مختص مجموعه‌های غیردولتی، به جذب سرمایه‌گذاری داخلی/خارجی و تولید می‌پردازند. به علاوه سریال‌سازان ترکیه و کره جنوبی هریک به نحوی در تولید محتوا  با اولویت نیاز و سلیقه مخاطب عمل می‌کنند که نقش بسزایی در رشد و توسعه آن‌ها در این بازار رقابتی دارد.

سجادپور- با  دستگیری اعضای یک باند مخوف زورگیری و آدم ربایی مشخص شد که جوانی معروف به «موش صحرایی» سرکردگی این باند را به عهده دارد و آن ها مانند «مارکوپولو» به بسیاری از شهرهای ایران سفر کرده و مرتکب جرایم خشن شده اند 

آدم ربایی در مشهد 

پرونده باند مخوف مارکوپولوهای ایران از پنجم اردیبهشت گذشته زمانی در دستور کار پلیس قرار گرفت که سه جوان ماسک زده وارد طلافروشی در خیابان چمن مشهد شدند. شاگرد مغازه که از نحوه ورود آن ها به شدت ترسیده بود ناخودآگاه تلفن همراهش را به دست گرفت. جوانان مذکور که به دلیل خرابی قفل در طلافروشی با لگد در را باز کرده بودند با  دیدن تلفن همراه، احتمال دادند که نوجوان 17 ساله (شاگرد طلافروشی) ارتباط آنلاین با پلیس دارد به همین دلیل بی درنگ نقشه خود را تغییر دادند. آن ها که به لهجه عربی سخن می گفتند با اشاره های رمزی به یکدیگر فهماندند که شیوه سرقت تغییر کرده است.

بنابراین با پرسیدن قیمت طلا و بررسی اوضاع و احوال مغازه طلافروشی که برخلاف قوانین کرونایی باز بود، از مغازه خارج شدند و درون خودروی ساینای سفیدرنگ سرقتی به انتظار نشستند.

شاگرد طلافروشی که مشغول بازی پلی استیشن بود، پس از مدتی در مغازه را قفل کرد تا به منزلش برود اما هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بود که ناگهان ساینا سواران در یک مکان خلوت چاقو را زیر گلوی نوجوان مذکور گذاشتند و او را درون خودرو انداختند.

سارقان با تیغه وحشتناک چاقو چند جای بدن شاگرد طلافروشی را زخمی کردند و با تهدید به مرگ، کلید قفل های مغازه را از او گرفتند و درحالی دو نفر از دزدان نقابدار با دستکش وارد طلافروشی شدند که سرکرده معروف به «موش صحرایی» داخل خودرو همچنان نوجوان را تهدید می کرد. او به دنبال کلید و رمز گاو صندوق بود ولی نوجوان که فقط کلید مغازه را در دست داشت مدعی شد که کلید و رمز گاوصندوق را ندارد! در همین حال دو عضو دیگر باند، مقداری از طلاهای زیر ویترین و وجه نقد را سرقت کردند و سراغ گاوصندوق رفتند اما با آن که حدود 7 کیلوگرم طلا در گاو صندوق بود، آن ها نتوانستندآن را باز کنند به همین دلیل با تخریب دوربین های مدار بسته، کیس رایانه را برداشتند و از محل گریختند. آن ها در بین راه شاگرد طلافروشی را که بین دو صندلی فشار داده بودند، بیرون آوردند و در حال فرار روی سنگفرش خیابان پرت کردند و ...

گزارش اختصاصی خراسان حاکی است: دقایقی بعد زنگ تلفن پلیس 110 به صدا درآمد و ماجرای آدم ربایی گزارش شد که با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع و صدور دستورات ویژه ای از سوی سردار محمد کاظم تقوی (فرمانده انتظامی خراسان رضوی) پیگیری این پرونده به گروه ورزیده‌ای از کارآگاهان عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی سپرده شد.

این گونه بود که جلسه تجزیه وتحلیل ماجرای دستبرد به طلافروشی، شبانه در حضور سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی) برگزار شد و همه ابعاد و زوایای این حادثه وحشتناک در حالی زیر ذره بین کنکاش های پلیسی قرار گرفت که شاگرد زخمی طلافروش نتوانست مشخصات کاملی از سارقان ارائه دهد. بنابراین گروه تخصصی از کارآگاهان با هدایت سرهنگ «جان دیزآوندی» (رئیس اداره عملیات ویژه آگاهی) تحقیقات گسترده ای را در این باره آغاز کردند. کارآگاهان در اولین شاخه از بررسی های میدانی متوجه شدند که سارقان از خودرویی با پلاک سرقتی برای آدم ربایی و دستبرد به طلافروشی استفاده کرده اند چرا که بررسی دوربین های ترافیکی نشان داد پلاک های نصب شده روی خودروی ساینا مربوط به یک خودروی راناست. این اطلاعات مقدماتی بیانگر آن بود که پلیس با یک گروه تبهکاری حرفه ای روبه رو شده است به همین دلیل و با تدابیر سردار سرتیپ تقوی، شیوه های اطلاعاتی و عملیاتی رنگ و بوی دیگری گرفت و کارآگاهان به فناوری های نوین و تجهیزات پیشرفته پلیسی مجهز شدند. 

به گزارش خراسان، اثربرداری از صحنه جرم و بررسی تخصصی پلاک خودروها، کارآگاهان را به سوی یک مغازه لوکس فروشی (تزیینات خودرو) در بولوار حر عاملی کشاند تا این که بالاخره مشخصات کامل خودروی ساینا به دست آمد اما ادامه تحقیقات نشان داد سه جوان، خودروی مذکور را در یک تصادف ساختگی در بولوار آزادی مشهد و با گذاشتن چاقو زیر گلوی راننده، زورگیری کرده اند. وقتی مالک ساینا به پلیس آگاهی دعوت شد در تشریح ماجرا گفت: چهارم اردیبهشت، سرنشینان یک دستگاه پژو 405 سفید رنگ با ایجاد صحنه تصادف مرا تهدید به مرگ کردند و خودرو و تلفن همراهم را ربودند اما روز بعد خودروی ساینا در حالی که شیشه های آن شکسته بود در شهرک پانیذ مشهد کشف شد.

بنابراین گروه تخصصی کارآگاهان، عملیات شناسایی پژو 405 و سرنشینان آن را در دستور کار قرار دادند اما تحقیقات پلیسی روی 300 خودرو با مشخصات مذکور، نشان داد که خودروی پژو نیز با پلاک های سرقتی از چهارراه شهدا در حال تردد بوده است. پس از به بن بست رسیدن عملیات مذکور، جلسات کارشناسی با استفاده از تجربیات رئیس پلیس آگاهی ادامه یافت و به بررسی دوربین های مداربسته محلی کشید تا این که مشخص شد خودروی پژو 405 به مدت پنج روز در خیابان امام رضا(ع) تردد داشته است.

گزارش خراسان حاکی است، با به دست آمدن این اطلاعات بی درنگ عملیات میدانی آغاز و مشخص شد که خودروی مذکور در اختیار مسافران یکی از مهمان پذیرهای خیابان امام رضا(ع) بوده است. با ادامه تحقیقات که به بررسی سوئیت اجاره ای و اظهارات مدیر مهمان پذیر کشیده بود، مشخصات احتمالی سارقان به دست آمد و بدین ترتیب بانک اطلاعاتی مسافران از راه آهن و فرودگاه نیز زیر ذره بین واکاوی های پلیس قرار گرفت اما با رسیدن به نام جوان معروف به «موش صحرایی» که قبلا از متهمان پرونده زورگیری های خیابانی مقابل بانک ها با شیوه پنچر کردن خودروی مشتریان بانک بود، این پرونده حساس تر شد چرا که باند «موش صحرایی» از سارقان سابقه دار و حرفه ای بودند که سال ها قبل توسط کارآگاهان پلیس آگاهی دستگیر شده بودند.

در نهایت تطبیق چهره های متهمان در بانک اطلاعاتی مجرمان نشان داد سه سارق خطرناک باقر، مصطفی وعزیز نام دارند و از یک فامیل هستند. براساس این گزارش، با دستور سرهنگ شفیع زاده، گروه های پلیسی در چند شاخه اطلاعاتی و عملیاتی تقسیم شدند و تحقیقات گسترده ای را به سرپرستی سرهنگ دوم همتی ادامه دادند تا این که مشخصات کامل پژو 405 در حالی روی پرونده «موش صحرایی» نصب شد که ترددهای جاده ای دزدان مخوف در استان های دیگر کشور به چشم می خورد و آن ها با نصب پلاک های سرقتی روی خودرو به شهرهای دیگر نیز رفته اند. با توجه به شناخت قبلی کارآگاهان از دزدان مذکور بی درنگ شاخه ای از عملیات به اهواز کشید به همین دلیل گروهی از کارآگاهان با دریافت نیابت قضایی از سوی قاضی «گلدانی» (بازپرس شعبه 408 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) عازم اهواز شدند و مخفیگاه سارقان را شناسایی کردند اما بررسی های پوششی و نامحسوس بیانگر آن بود که یکی از خودروهای تحت تعقیب در جاده های خارج از خوزستان در حال حرکت است ، به همین دلیل و با دستور مستقیم سردار محمدکاظم تقوی (سکاندار امنیت خراسان رضوی) ادامه عملیات به جاده های استان زنجان رسید. رصدهای اطلاعاتی دیگر نیز به تعقیب خودروی حامل سارقان در جاده های بین شهری کشیده بود و دزدان زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار داشتند اما زمانی که کارآگاهان به زنجان رسیدند، سارقان به سمت شهر گردشگری «سرعین» واقع در استان اردبیل حرکت کردند. در این هنگام احتمال سرقت مسلحانه در سرعین قوت گرفت و نگرانی در چهره کارآگاهان پدیدار شد چراکه تحقیقات نامحسوس کارآگاهان در اهواز به سرنخ هایی رسید که نشان می داد سارقان قصد دستبرد به یک طلافروشی دیگر را دارند ، این گونه بود که بی سیم ها به کار افتاد و ماجرای دزدان تحت تعقیب با رمزهای پلیسی به همه مراکز انتظامی گزارش شد. از سوی دیگر و در حالی که عملیات کارآگاهان وارد مرحله جدیدی شده بود با درایت و تدابیر قاضی محمدحسین درودی (دادستان مرکز خراسان رضوی) هماهنگی های قضایی برای گسترش عملیات کارآگاهان در شهرهای دیگر کشور صورت گرفت و در راستای تعاملات بین استانی، ماجرای باند مخوف «موش صحرایی» که دیگر به «مارکو پولوهای ایران» معروف شده بودند به مراکز پلیس آگاهی و دادسرای سرعین اعلام شد. هنوز خودروی کارآگاهان خراسان رضوی با سرعت آسفالت جاده ها را در می نوردید که سه عضو باند سرقت به محاصره پلیس سرعین درآمدند. این در حالی بود که موقعیت سارقان لحظه به لحظه از سوی کارآگاهان عملیات ویژه رصد می شد. به گزارش خراسان، بالاخره اعضای این باند مخوف با رسیدن کارآگاهان خراسان رضوی به سرعین، در چنگ قانون گرفتار شدند و در بازرسی از خودروی آنان مقدار 100 گرم طلا، 500 گرم بدلیجات و یک دستگاه دوربین حرفه ای کشف شد. با انتقال متهمان به پلیس آگاهی خراسان رضوی، بازجویی از آنان در حالی به شیوه تخصصی آغاز شد که بررسی های مقدماتی نشان داد سه عضو باند از استان های دیگر کشور نیز تحت تعقیب قرار دارند.آنان در اولین مرحله از بازجویی ها اعتراف کردند قبلا با شگرد پنچر کردن خودروهای مشتریان بانک ها، وجوه نقد را به سرقت می بردند اما با شیوع کرونا و در دسترس نبودن پول نقد، شگرد سرقت های خود را تغییر داده اند.

سرکرده باند «مارکوپولوهای ایران» اعتراف کرد که در حال ساخت ساختمان 250 متری در اهواز است و برای ادامه ساخت و ساز نیاز به پول داشته به همین دلیل نقشه سرقت از طلافروشی ها را کشیده است. او گفت: قرار بود به یک طلافروشی در سرعین هم دستبرد بزنیم که دستگیر شدیم اما طلاهای کشف شده را از درون خودروهای پارک شده مقابل مجتمع آبی در سرعین سرقت کرده ایم. این مجرمان خطرناک که با پرداخت پول از شاکیان مشهدی رضایت گرفتند همچنین به آدم ربایی و دستبرد به طلافروشی خیابان چمن، زورگیری خودروی ساینا و سرقت های متعدد پلاک های انتظامی، معترف شدند بنابراین گزارش، با توجه به احتمال وقوع سرقت های دیگر در شهرهای مختلف کشور توسط اعضای باند مخوف «مارکوپولوهای ایران» و با صدور قرارهای قانونی، تحقیقات همچنان ادامه دارد.

 افزایش تمایل بسیاری از دختران جوان به  ازدواج با مردانی که با آن‌ها اختلاف سنی فاحشی دارند، از مواردی است که در سال‌های اخیر در ایران نسبت به گذشته بیشتر شده است. اختلاف سنی مناسب زوج‌ها از عوامل مهم در ازدواج است و ازدواج یک دختر جوان با یک مرد مسن با هنجارها و سنت‌های جامعه ایران سازگاری ندارد. شایان ذکر است، مواردی که در ادامه به عنوان دلایل این تصمیم گفته خواهد شد، به معنای تایید این رفتار نیست و برای تمام دختران صدق نمی‌کند اما واقعا دلیل گرفتن چنین تصمیمی چه می‌تواند باشد؟