
انتشار تصاویری از قهرمان یخنوردی جهان در خرابههای متروپل و امدادرسانیهایش به مردمی که عزادار عزیزان و نزدیکانشان بودند، بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. کاربران فضایمجازی به این قهرمان که چهار ماه پیش در مسابقات سوئیس موفق به کسب مدال طلای جهان در رشته یخنوردی شده بود، لقب پهلوان دادهاند. هفته گذشته بود که ساختمان متروپل آبادان فرو ریخت و متأسفانه عدهای از هموطنانمان جان باختند و عدهای دیگر هم زیر آوار جا ماندند. «صفدریان» بر خلاف بعضی از چهرهها و مسئولان که حضورشان در این شهر بهصورت نمایشی و برای گرفتن عکسهای یادگاری با خرابههای متروپل است، حتی حاضر به گفتوگو درباره این اقدام تحسینبرانگیزش نیست. خبرنگاران زیادی تا قبل از این گفتوگو با او در زمانی که مشغول عملیات آواربرداری بوده، تماس گرفتهاند یا حضوری به او مراجعه کردهاند که در پاسخ به همه آنها گفته است: «عذرخواهی میکنم. اجازه میدهید در این باره هیچ حرفی نزنم؟ بچههای صدا و سیما هم آمدند اما مصاحبه نکردم. دوست ندارم طوری تلقی شود که میخواهم جلوی دوربین باشم یا هر چیز دیگری. من برای فیلم و عکس و مصاحبه به آبادان نیامدهام و دلم نمیخواهد در این باره صحبت کنم.» اما این قهرمان بیادعا در زمان استراحتش که مشغول عملیات نبود، راضی میشود دقایقی با ما از این تصمیم، آخرین شرایط متروپل، دلایل طولانیشدن آواربرداری و ... صحبت کند. همچنین، مروری بر ماجرای چند امدادرسان خبرساز دیگر هم خواهیم داشت.
از روز دوم حادثه به متروپل آمدم
قهرمان یخنوردی و سنگنوردی ایران که متولد شهر اصفهان است و توانسته لقب «پسر تاریخساز یخنوردی جهان» را از سوی فدراسیون کوهنوردی جهانی از آن خود کند، درباره حضورش در آبادان میگوید: «من الان در آبادان هستم ولی احتمالا یک گروه دیگر از آتشنشانهای اصفهانی به این جا میآیند و جایگزین ما خواهند شد. طبیعتا بعدش هم من باید برگردم اصفهان. من از روز دوم حادثه با یک سری از همکارهایم در آتشنشانی اصفهان، خودمان را به آبادان رساندیم تا به مردم عزیز آبادان کمک کنیم.»
در متروپل یک امدادگر هستم
نه یک قهرمان ملی
او درباره دلایل حضورش در آبادان و گرفتن این تصمیم که ممکن است خطرات جانی برای او داشته باشد، میگوید: «من در قالب شغلم که آتشنشان هستم، به آبادان آمدم و وارد این میدان شدم. شغل آتشنشانیام ایجاب میکند که امروز در کنار مردم آبادان باشم و این را وظیفه خودم میدانم که جانم را کف دستم بگیرم و این امدادرسانی را انجام بدهم. من 6 -7 سال است که در سازمان آتشنشانی اصفهان کار میکنم و پس از این حادثه گروهی از آتشنشانان زبده اصفهان به محل حادثه اعزام شدند که من هم جزو این دسته هستم. بدون هیچ فرقی بین من و بقیه نیروها، من باید وظیفه خودم را انجام بدهم. زمانی که در قالب تیمملی کشورم مثل چهار ماه پیش به مسابقاتجهانی اعزام شدم، آن جا هم در قالب یک ورزشکار باید تمام تلاشم را میکردم تا پرچم کشورم را بالا ببرم و باعث خوشحالی مردم کشورم شوم که موفق به این کار شدم. پس اینکه من یک قهرمان ملی هستم، الان برای من اولویت ندارد. زمانی که در محل حادثه هستم، به عنوان یک آتشنشان و امدادگر در آنجا هستم و باید چشمم را روی تمام موارد دیگر ببندم. من این شغل و خطراتش را با جان و دل قبول کردم و از هیچ تلاشی برای مردمم دست برنمیدارم. همانطور که ما انتظار داریم که نانوای سر محلهمان نان سوخته به ما تحویل ندهد، مردم این شهر و کشور هم از امدادرسانها انتظار دارند که نهایت تلاششان را برای امدادرسانی و مدیریت این اتفاق تلخ به کار بگیرند.»
امدادرسانی با سرعت زیاد
«صفدریان» با ریزش ساختمان تجاری متروپل آبادان، همراه عده دیگری از همکارانش مأموریت دارد تا چند کیلومتر آن طرفتر از اصفهان و در گرمای خوزستان با عملیات آواربرداری، زندهای را از زیر خرابهها بیرون بکشد بلکه چشمان منتظری را روشن کند و لبخند به لب خانوادهای بنشاند. او درباره آخرین خبرها از متروپل و شرایط آن میگوید: «این توضیحات را باید از فرماندهان میدان بپرسید و به شما بگویند اما من در قالب یکی از نیروهای حاضر در صحنه باید بگویم که عملیات امدادرسانی با سرعت بسیار زیادی در حال انجام است. در این جا، از تجهیزات سنگین هیدرولیکی استفاده میشود و افراد زیادی در قالب گروههای مختلف در حال تلاش هستند. خدا را شکر در این چند روز پیشرفتهای خیلی خوبی در حوزه آواربرداری انجام شده و امیدواریم هرچه زودتر بقیه افرادی که به احتمال زیاد جسدشان باقی مانده است، از زیر آوار خارج شوند و مردم آبادان هم تا حدودی به آرامش برسند. هرچند داغی که بر دل این مردم نشسته، چیزی نیست که به این راحتیها جبران شود اما باید حداقل بتوانند پیکر عزیزان خودشان را به دست خودشان به خاک بسپارند.»
هر لحظه امکان ریزش بقیه متروپل وجود دارد
بعضیها ادعا میکنند آواربرداری در خرابههای متروپل بیش از حد معمول طول کشیده است وگرنه باید خیلی زودتر، این ماجرا حل و فصل می شد. «صفدریان» در این باره میگوید: «هنوز خطر ریزش بقیه ساختمان متروپل وجود دارد و به همین دلیل، سرعت و عملکرد امدادرسانی نسبت به شرایط دیگر و موارد مشابه کاهش پیدا کرده است. هر لحظهای که این بیلهای مکانیکی مشغول کار میشود، احتمال تنش در ساختمان و بخشی که هنوز نریخته وجود دارد. بنابراین هر زمان که بچههای فنی و مهندسی بر اساس شرایط به این جمعبندی برسند که احتمال خطر هست، کار را متوقف می کنند و محیط تخلیه میشود تا خدایی نکرده برای بچههای امدادگر و افرادی که در نزدیکی این ساختمان هستند، حادثه تلخ دیگری رقم نخورد و پیش نیاید. به همین دلیل است که در اینجا سرعت امدادرسانی با یک جایی که فقط آوار تنها باشد، متفاوت است. اگر جایی فقط آوار تنها باشد، شما از لحظه شروع، کار را با آواربرداری آغاز میکنید و هیچ خطری نیروها و مردم را تهدید نمیکند اما در این جا شرایط خیلی حساس است و به نظر من، تا امروز حادثه این چنینی در سطح کشور نداشتیم.»
کمک به همه مردم کشورم را وظیفه خودم میدانم
او علاوه بر 25 مدال خوش رنگ در مسابقات جهانی و آسیایی یخنوردی، در رشتههای دیگری همچون رفتینگ، موتور سواری، اسلک لاین، سنگ نوردی، دوچرخهسواری، دره نوردی، آفرود، هایلاین و ... هم فعالیت دارد. «صفدریان» میگوید: «این چند روز، پیامهای دلگرمکننده زیادی در شبکههای اجتماعی به دستم رسید. حقیقتا من در اینجا درگیر آواربرداری بودم و زمان بسیار کمی از روز فرصت داشتم سری به شبکههای اجتماعی بزنم اما در زمانهای استراحت، پیامهای مردم و لطفشان را دیدم. البته میدانید حتی دوربین صداوسیما آمد تا با من مصاحبه کند اما من به آنها گفتم چون شغلم آتشنشان است و در قالب یک ورزشکار به اینجا نیامدم، مصاحبه نمیکنم چون دوست ندارم این کاری که باید انجام بدهم و وظیفه من است، مورد توجه رسانهها قرار بگیرد. یک موقع است که من یک مقام جهانی کسب میکنم، آن موقع باید مصاحبه کنم تا دل مرد عزیزم را شاد کنم اما این که الان بخواهم جلوی دوربین بایستم از لحاظ قلبی و دلی، این کار را جالب نمیدانستم چون کمک به مردم آبادان و همه مردم کشورم را وظیفه خودم میدانم. خوشبختانه این ماجرا مورد قبول خبرنگار صداوسیما هم قرار گرفت و به او گفتم در این شرایط خراب که مدام در حال امدادرسانی هستم، بخواهم ثانیه یا دقیقهای را سر صحنه به مصاحبه اختصاص بدهم، دلم راضی نمیشود. »
کاش مردم برای عکس و فیلمگرفتن جمع نشوند
«اگر هرکدام از ما ایرانیها، به جای فیلم و عکس گرفتن دنبال انجام وظایفمان به نحو احسن بودیم، حالا اوضاع بهتر از این بود». این آتشنشان متعهد با این مقدمه، یک خواهش هم از مردم دارد و میگوید: «فقط یک خواهش از مردم دارم درباره حضور افراد زیادی که برای عکس و فیلم گرفتن از چنین صحنههایی در همه جای کشور هم متاسفانه وجود دارند. در این شرایط، اتفاقی که میافتد این است که تعدادی از افراد دوربین به دست هستند و میخواهند از صحنه حادثه یا فاجعه فیلم بگیرند. کاش آنها هم یک مقداری دلسوزتر بودند، یک کمکی به ما میکردند مثلا حداقل حریم خطر را رعایت و بعد شروع به عکاسی و فیلم گرفتن میکردند. چنین کارهایی که خیلی هم رایج شده، باعث ایجاد خطر برای خودشان و امدادگرها میشود و به نظر من از لحاظ اخلاقی و عرفی جایز نیست. در پایان، به مردم آبادان و خانوادههای داغدار هم تسلیت می گویم.»
چند امدادرسان خبرساز دیگر
در این روزهایی که بسیاری از مردم آبادان سوگوار عزیزان و همشهریهایشان هستند، بسیاری از افراد از شهرهای مختلف برای کمک به این افراد راهی این دیار شدهاند. بعضیهایشان برای کمک به امدادرسانها از غذا گرفته تا نوشیدنی به صحنه آمدند، بعضیهایشان بر اساس توانمندیهایشان در آواربرداری به تیمهای عملیاتی کمک میکنند. هدف همه آنها این است که مرهمی بر این غم بزرگ مردم آبادان باشند. در ادامه مروری بر تعدادی از این همدردیهای فعالانه که تصاویرش در شبکههای اجتماعی پربازید شد، خواهیم داشت.
روحانی که کاپیتان سابق صنعتنفت آبادان بود
تصاویر «حسین سلامی» بازیکن سابق صنعتنفت آبادان که در گذشته بازوبند کاپیتانی این تیم را به بازو بسته و با لباس روحانیت در حال امدادرسانی در متروپل بود، بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. او پس از خداحافظی از فوتبال، با پشت سر گذاشتن دروس حوزه، لباس روحانیت بر تن و به شهر مشهد مهاجرت کرده است اما این روزها به آبادان بازگشته تا در کنار امدادگران حادثه متروپل حضور داشته باشد و به مردم زادگاهش کمک کند. او به خبرگزاری فارس درباره حضورش در آبادان گفته است: «اول وظیفه انسانی و دوم وظیفه و رسالت لباسم باعث شد به این جا بیایم؛ وظیفه انسانی در قبال همشهریان و وظیفه لباسی در قبال رسالتی که بر عهده ماست. خدمت به مردم وظیفه اول روحانیت است. من خودجوش آمدهام و هر کاری از دستم بربیاید، انجام میدهم؛ چه آشغال جمع کردن از کف خیابان، چه رانندگی و ... »
توزیع نوشابه و آب خنک با فرغون
گفته میشود این دختر خانم، هر روز با این فرغون، مقداری یخ، آب و نوشابه خنک برای امدادگرها میآورد و بین آنها پخش میکند. او از روز اول آواربرداری متروپل در صحنه حضور داشته و در چند روز اخیر که گرمای هوای آبادان وحشتناک شده است، حضور پررنگتری در اطراف متروپل داشته تا در حد توانش به امدادگرها کمک کند.
پخشکردن غذا و میان وعدههای مقوی
بسیاری از زنان آبادانی در این روزها، دست به کار شدهاند تا به امدادگرها توان دوبارهای ببخشند. آنها از صبحانه، ناهار و شام گرفته تا میان وعدههای مقوی درست و بین امدادگرها در لحظات استراحتشان پخش میکنند. این تصویری هم که می بینید، مربوط به خانمی است که هر روز با دو سینی نان و خرما یا غذاهای محلی، از امدادگران پذیرایی میکند.
ازخودگذشتگی 3 نفر برای جابهجایی چیلرها
چیلرهایی که در بالای ساختمان متروپل وجود داشتند، به دلیل احتمال ریزش ساختمان و منفجر شدنشان باید هرچه زودتر جابهجا میشدند. همه چیز برای این انتقال فراهم بود اما باید در ابتدا، چند نفر این چیلرها را برای جابهجایی آماده میکردند. سه مرد داوطلبانه به پشتبام متروپل رفتند و چیلرهای ساختمان را برای جابهجایی آماده کردند. خطر همزمان ریزش ساختمان و گازی که در چیلرها بود و امکان انفجار داشت، این عمل را بسیار پرخطر کرده بود.
آواربرداری توسط ووشوکار طلایی
ویدئویی از حضور شهربانو منصوریان، پابه پای امدادگران متروپل در حال کمکرسانی با کلاه و لباس مخصوص آتشنشانی در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. او که صاحب پنج مدال طلا در مسابقات ووشوی قهرمانی جهان است با حضور در آبادان، جانش را به خطر انداخته و برای آواربرداری سخت مشغول خدمت است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


هادی محمدی - رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در پاسخ به سوالی درباره سفر اخیر وی به عراق و سوریه برای پیگیری معضل ریزگردها، اظهار کرد: در عراق نشست بسیار مفصلی با وزیر امور خارجه، وزیر کشور، وزیر کشاورزی، وزیر منابع آبی، وزیر محیط زیست و درنهایت نخستوزیر این کشور داشتیم که همه درباره بحث ابتکار منطقهای جمهوری اسلامی ایران و اینکه بتوانیم یک همسویی و همگرایی در این زمینه ایجاد کنیم، نظر واحد داشتند. علی سلاجقه در حاشیه جلسه دولت در جمع خبرنگاران افزود: قرار شد در ٢١ تیرماه تفاهمنامهای امضا و جلسات کارشناسی برای مباحث عملیاتی برگزار شود. در کشور سوریه هم خوشبختانه تفاهمنامهای امضا شد و برنامه بسیار خوب و رو به جلویی بود و بهصورت پایلوت در شهر دیرالزور(مرز سوریه و عراق ) اجرایی خواهد شد.
به ترکیه هم سفر می کنیم
رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در گفتوگو با خراسان نیز گفت: اگر مشکل در داخل کشور بود، همه امکانات برای حل آن بسیج میشد اما چون موضوع همسایگان است، باید هماهنگ جلو برویم که خدا را شکر نسبت به سالهای گذشته رویکردهای بسیار مثبتی را در عراق و سوریه مشاهده کردیم.وی درباره ترکیه نیز اظهار کرد: ما فعلا بحثمان منشأ ریزگردهاست و ترکیه بحثهای سدسازی دارد که در سفر آتی به ترکیه این موضوعات را با ترکها در میان خواهیم گذاشت .

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رعیت نواز- سفر حج با هیچیک از سفرها قابل مقایسه نیست چون حج عالمی ورای عالمهایی است که ما در آن زندگی میکنیم. شاید به همین دلیل است که از اوایل ماه ذی القعده که ثبت نام زائران خانه خدا شروع می شود، آرزوی همیشگی زیارت بیت ا... الحرام دوباره تازه می شود، آرزویی که برای بسیاری تنها در قاب تلویزیون و دیدن صحنه های حج ابراهیمی محقق می شود و زیارت مجازی بهجا می آورند. هرچند همین امسال هم عربستان حج را در آخرین روزها گران کرد اما به گفته رئیس سازمان حج و زیارت، شاید امسال آخرین سال حج ارزان باشد. این در حالی است که متوسط هزینه حج امسال 45 میلیون تومان اعلام شده است. در این گزارش سعی داریم به قیمت حج و دلایل گران شدن آن برای سال های آینده بپردازیم. اتفاقی که شاید باعث شود بسیاری از مشتاقان و علاقه مندان به دیدار خانه خدا دیگر توان مالی رفتن به آن را نداشته باشند.
از ثبت نام تا اعزام
18 اردیبهشت ثبت نام حجاج به مدت شش روز انجام شد البته امسال برخلاف همیشه عربستان برای زوار شرط سنی قرار داد و افراد بالای 65 سال اجازه حضور در حج را نخواهند داشت. به هر حال اعزام حجاج طبق برنامه قبلی از 23 خرداد شروع می شود و آخرین کاروان 29 ذی الحجه برابر با 7 مرداد از حج بر می گردد. طبق گفته مسئولان حج و زیارت، امسال حجاج در ۲۸۰ کاروان با ظرفیت ۸۵، ۱۱۵، ۱۳۵ و ۱۶۰ نفر به مدت ۲۵ تا ۳۰ روز به سرزمین وحی مشرف می شوند و روند انتقال زائران بیت ا... الحرام از ۱۹ ایستگاه پروازی انجام میشود.
سهمیه ایران از حج امسال
دولت سعودی دو سال به دلیل کرونا زائر خارجی نپذیرفت و برای امسال هم گفته شده قرار است یک میلیون نفر به حج مشرف شوند که 85 درصد آن، زائران خارجی خواهند بود یعنی 850 هزار نفر زائر خارجی در حج امسال حضور دارند. به گفته اکبر رضایی، معاون امور حج و عمره سازمان حج و زیارت، تعداد زائران ایرانی حاضر در حج امسال براساس تازهترین اعلام رسمی وزارت حج و عمره عربستان، ۳۹ هزار و ۶۳۵ نفر خواهد بود؛ البته مسئولان حج و زیارت کشورمان خواستار افزایش سهمیه پنج هزار نفری شده اند تا به این ترتیب سهمیه ایران در حج امسال ۴۴ هزار و ۶۳۵ نفر شود اما با توجه به گزارش ها به نظر می رسد با آن موافقت نشده است.
زائران برای اعزام امسال چقدر پرداخت می کنند؟
پس از این که عربستان امسال از پذیرش یک میلیون زائر خبر داد و سهمیه ایران بیش از ۵۰ درصد کاهش یافت، سازمان حج و زیارت سعی کرد بر اساس وعده سال ۹۹، هزینه اضافه بر زائران تحمیل نشود و افراد فقط مابه التفاوت هزینههای ریالی حج تمتع را بپردازند. بر همین اساس، سیدصادق حسینی، رئیس سازمان حج و زیارت از پرداخت بخشی از هزینههای حج از سوی افرادی که در حج سال ۹۹ هزینهها را واریز کرده بودند، خبر داد و به این ترتیب زائران بسته به استان اعزامی و نوع کاروان از دو میلیون و ۴۰۰ هزار تا حدود چهار میلیون تومان غیر از هزینه واریز شده در سال ۹۹ پرداخت کردند. با این اقدام، هزینه حج تمتع از سوی سازمان حج و زیارت به طور میانگین ۳۷ میلیون تومان اعلام شد و روند اجرایی حج تمتع سرعت گرفت. اما اواخر هفته گذشته عربستان به یک باره هزینه حج تمتع و همچنین مالیات بر ارزش افزوده برای سفر حج را 15 درصد افزایش داد که باعث گران تر شدن حج شد. با این حساب بر اساس گزارش فارس، زائران حج تمتع امسال باید علاوه بر مبالغ قبلی که واریز کرده بودند، از حدود شش میلیون و ۸۰۰ تا ۹ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دیگر پرداخت کنند که گفته میشود این تفاوت قیمتها بسته به نوع کاروان است. به این ترتیب اگر متوسط هزینه اضافه شده حج امسال را هشت میلیون تومان در نظر بگیریم، هزینه حج تمتع امسال از ۳۷ میلیون به ۴۵ میلیون تومان افزایش خواهد یافت.
دلیل گرانی حج از سال آینده چیست؟
مهم ترین دلیل گرانی حج برای سال های بعد تاثیر دلار بر قیمت تمام شده حج است. رئیس سازمان حج و زیارت چند روز پیش در یک نشست خبری گفت: «زائرانی که امسال در اولویت اعزام هستند، سال ۹۹ مبلغ کامل را که حدود ۳۵ میلیون تومان بود واریز و عدهای دیگر ۲۵ میلیون تومان را واریز کردهاند. سازمان حج آن سال خرید ارز را انجام داد. دولت وقت ارز ۹ هزار تومانی تخصیص داده بود. ارز به صورت سپرده نزد بانک مرکزی قرار گرفت که با برداشتن محدودیت سفر حج، درخواست کردیم آن را به بانک مربوطه در عربستان واریز کنند تا عملیات حج انجام شود.» او در ادامه گفت: «شاید آخرین حج ارزان همین امسال باشد که با دلار ۹ هزار تومانی انجام میشود. قطعا قیمت حج با توجه به نوسان ارز در سالهای آینده بالاتر خواهد رفت.» علاوه بر این، هزینه خدمات در عربستان هم نسبت به سال های قبل بسیار افزایش پیدا کرده به نوعی که به گفته مسئولان سازمان حج و زیارت با افزایش ۳۰۰ درصدی هزینه خدمات و همچنین افزایش ۲۰ تا ۴۰ درصدی اقلام تدارکاتی مواجه ایم.
حج از سال آینده 100 تا 160 میلیون تومان؟
هرچند هنوز نمی توان درباره قیمت حج سال آینده با قطعیت نظر داد اما با توجه به قیمت اسکان در عربستان که بین 10 تا 16 هزار ریال سعودی است، قیمت تمام شده چیزی بین 120 تا 160 میلیون تومان می شود. قیمت ریال سعودی هم اکنون حدود 9 هزار تومان است که با این قیمت هزینه اسکان بین 90 تا 145 میلیون تومان خواهد بود. به این مبلغ باید هزینه بلیت پرواز را هم اضافه کرد که در حال حاضر بین 8 تا 16 میلیون تومان متغیر است البته به شیوه دیگری هم می شود هزینه سفر سال آینده را محاسبه کرد. امسال زائران با دلار 9 هزار تومانی به حج رفته اند و احتمالا سال آینده زائران با دلار نیمایی که اکنون حدود 25 هزار تومان است، به حج خواهند رفت که این یعنی حدودا دلار 2.77 برابر شده است. اگر قیمت متوسط امسال را که 45 میلیون بوده ضرب در 2.77 بکنیم، می شود حدود 125 میلیون تومان.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

حسین بردبار- هرچند پس از حذف ارز 4200 تومانی انتظار می رفت از وجود نرخ های گوناگون در بازار ارز پایتخت کاسته شود اما هم اکنون حداقل دو نرخ رسمی ارز در بازار شکل گرفته است که این نرخ ها هر روز فاصله بیشتری از یکدیگر می گیرند و بیم آن می رود همان طوری که در دولت قبلی شاهد افزایش فاصله قیمتی میان ارز بازار آزاد و ارز 4200 تومانی بودیم، این مسئله به مرور در آینده نیز تکرار شود. جزئیات بیشتر را در گزارش میدانی خراسان می خوانید:
افزایش فاصله ارز خیابانی و صرافی
اولین مشکل، افزایش فاصله قیمت خیابانی ارز با قیمت گیشه صرافی های آزاد است. پیشتر شاید به دلیل پایین بودن قیمت ارز ترجیحی در حد 4200 تومان، تفاوت قیمت میان ارز دلالان در خیابان با گیشه صرافی حدود هزار تا دو هزار تومان بود اما این فاصله این روزها به پنج هزار تومان و بیشتر می رسد. مثلا هر چند ظهر دیروز گیشه صرافی ها در مرکز شهر تهران، رقم 26 هزار و 100 تومان را برای فروش دلار ثبت کرده بود اما دلالان خیابانی ارز را به قیمت 31 هزار و 100 تا 200 تومان می فروختند.
همزمان مقررات خرید ارز به قیمت سامانه سنا (گیشه صرافی ها) نیز سخت تر شده است و بر اساس آن چه پشت شیشه یکی از صرافی های میدان فاطمی تهران نقش بسته است، برای خرید ارز به قیمت رسمی یا سنا باید علاوه بر کارت ملی، روادید، بلیت معتبر، عوارض خروج و دو حساب بانکی به نام مشتری ارائه شود که در این صورت برای یک بار در سال تا سقف دو هزار یورو یا معادل آن به سایر ارزها برای سفر خارجی با روادید به صورت هوایی ارز داده می شود.
جولان دلالان در خیابان فردوسی
میدان و خیابان فردوسی تهران تا چهارراه استانبول و برخی خیابان های فرعی منتهی به این خیابان همچنان محل جولان پرتعداد دلالان ارز است، آن ها این روزها ارز را به قیمت 30 هزار تا 31 هزار تومان از رهگذران می خرند و به قیمت 31 هزار و 100 تا 300 تومان می فروشند. یکی از این دلالان با اعلام رقم خرید 30 هزار تومان به ازای هر دلار با تصور جذب ارز بیشتر، به خبرنگار ما می گوید: می توانی با گذرنامه و کارت ملی همین الان ارز را به قیمت 26 هزار و 200 تومان از داخل صرافی بخری!
هشدار یک کارشناس مالی
یک کارشناس مالی که تمایلی به ذکر نامش نداشت با اشاره به این که وجود دو نرخ رسمی ارز در سامانه نیما و سنا و فاصله گرفتن این دو نرخ از یکدیگر یک خطر برای اقتصاد کشور است؛ گفت: هم اکنون دو نرخ 26 و 31 هزار تومانی ارز به صورت رسمی وجود دارد و اگر جلوی این شرایط گرفته نشود، این فاصله بیشتر هم خواهد شد، شبیه آن چیزی که در زمان دولت قبل ایجاد شد و به مرور فاصله نرخ 4200 تومانی و ارز نیمایی تا 25 هزار تومان نیز کشیده شد. وی از مسئولان بانک مرکزی خواست با تک نرخی کردن ارز جلوی هرگونه سوء استفاده و رانت دربازار ارز را بگیرند و از تداوم فاصله فعلی و ایجاد ارزهای دو یا چند نرخی جلوگیری کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

14 خرداد هرسال و همزمان با سالروز رحلت بنیان گذار انقلاب اسلامی، نام امام خمینی (ره) بیش از هر زمان دیگری بر سر زبان ها می افتد و طبعا بازخوانی اندیشه، سیره رفتاری و مکتب امام نیز عمق و گستره بیشتری می یابد. بدیهی است از اندیشه و مکتب امام همانند دیگر اندیشمندان و بزرگان تاریخ خوانش های مختلفی انجام می شود اما بی تردید تبیینِ خلف صالح او یعنی حضرت آیت ا... خامنه ای از اندیشه و سیره بنیان گذار انقلاب از ناب ترین تفسیر ها وتبیین های موجود درباره مکتب روح ا... است. درطول این سال ها ایشان به شیوه های مختلف به تبیین شاخص های این مکتب همت گماشته و نکات مهمی را دراین باره بیان کرده اند . شاید یکی از سخنرانی های رهبر معظم انقلاب درباره امام (ره)و شاخصه های اندیشه و سیره او، سخنرانی معروف 14 خرداد سال 90 ایشان باشد که به سراغ تبیین مکتب این عزیز سفر کرده رفتند و مکتب امام را به عنوان راه روشن و خط روشن حرکت عمومی و همگانی ملت ایران معرفی می کنند. مکتبی که رهبر فرزانه انقلاب عقلانیت و معنویت را دو بعد اصلی آن بر می شمارند که از دیدگاه ایشان هر کدام دارای مظاهر مختلفی است. رهبر حکیم انقلاب تکیه به آرای مردم و انتخاب مردمسالاری،قانون اساسی ، سرسختی و عدم انعطاف و اعتماد در مقابله با دشمن مهاجم و تزریق روح اعتماد به نفس و خوداتکایی و تحول گرایی در ملت را از جمله بارزترین مظاهر عقلانیت مکتب امام بر شمرده و در بخشی از سخنان خود خاطر نشان می کنند :« از جمله مسائلی که مظهر عقلانیت امام بزرگوار بود، این بود که ایشان به مردم تفهیم کرد که آن ها صاحب و مالک این کشورند. مملکت صاحب دارد. این حرف را در دوران حکومت های استبدادی بر زبان جاری می کردند که آقا مملکت صاحب دارد. مرادشان از صاحب مملکت، دیکتاتورها و مستبدانی بودند که بر کشور حکمرانی می کردند. امام به مردم تفهیم کرد که مملکت صاحب دارد و صاحب مملکت، خود مردم هستند.» ایشان در تبیین شاخصه های مکتب روح ا... به سراغ عنصر معنویت نیز رفتند و بارز ترین مظهر معنویت مکتب را اخلاص امام بیان کردند ، اخلاصی که سبب شده بود امام کار را برای خدا انجام دهد و « از اول، هرچه که احساس می کرد تکلیف الهی اوست، آن را انجام می داد. از فداکاری در این راه، امام ابا نکرد.»در شاخصه های مکتب امام عدالت از دیگر مهم ترین شاخصه هاست که به بیان رهبر انقلاب برخاسته از همان بعد عقلانیت امام است و تاکیدات پیوسته امام بر این موضوع نیز سبب شده که عدالت به خودی خود در کنار عقلانیت و معنویت از جایگاه ویژه ای در مکتب امام برخوردار باشد. واقعیت این است که عدالت به ویژه در مفهوم اجتماعی دستکم در سده های اخیر یکی از مهم ترین چالش ها و دغدغه های فکری و عملی اندیشمندان و مکاتبی است که مدعی بوده و هستند که برنامه ای جامع برای اداره زندگی بشر و سوق دادن او به سرحدّ کمال مطلوب دارند.
نگاهی به سیره و رویکرد امام (ره) به طور واضح شاخصه های مبرهنی از این مقوله را پیش روی ما قرار می دهد . برخورداری تمام اقشار از حقوق برابر،عمل بر اساس قانون و موازین قانونی،مساوی بودن همه در برابر عدالت، برخورداری تمام اقشار از رفاه و زندگی صحیح،پر کردن شکاف های طبقاتی،توزیع عادلانه ثروت و درآمدها، محو هر گونه تبعیض ، ظلم و استثمار،لغو امتیازات ویژه زمامداران، ارتباط نزدیک مسئولان با مردم و انتخاب مسئولان از میان مردم و... ابعاد جزئی تری از این شاخصه در کلام و سیره امام را مشخص می کند که البته این عدالت در هدف غایی و نهایی خود برای رسیدن انسان به کمال مطلوب معنوی اوست.
از نکات قابل توجه در تبیین شاخص های مکتب امام آن است که معظم له اخلاق را پایه اساسی مکتب امام معرفی و خاطر نشان می کنند که انقلابی گری و عدالت خواهی بدون اخلاق جایی در مکتب امام ندارد و آن را انحراف از مکتب می دانند :« اگر به نام عدالتخواهی و به نام انقلابی گری، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کردهایم؛ از خط امام منحرف شدهایم. اگر به نام انقلابی گری، به نام عدالتخواهی، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانی که از لحاظ فکری با ما مخالف اند، اما می دانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آن ها را مورد ایذا و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شدهایم.» تذکر ها و توصیه های هراز گاه ایشان به ویژه به برخی تریبون داران درباره مراقبت از خدای ناکرده بردن آبروی کسی خود مصداق بارزی از تقید به این شاخصه مهم مکتب امام است .مثلا همین چند وقت قبل بود که ایشان درهمین چارچوب و در پیامی به رئیس مجلس تاکید کردند که اسامی افراد پیش از اثبات جرم نباید رسانه ای شود،شاهد مثال های این موضوع البته بسیار است .
بدیهی است همان گونه که رهبر انقلاب تاکید کرده اند بازخوانی اصول مکتب امام یک راه جلوگیری از تحریف این اصول از سوی برخی است . باید مکتب امام و اصول امام را فهمید و طبق آن رفتار کرد و با آن عملکرد دیگران را سنجید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

عصری که در آن زندگی میکنیم، بیتردید عصر امام خمینی است؛ عصر تحولی عظیم و بنیادین؛ عصر تولد دوباره اسلام و روییدن شکوفه امید در قلبهای مستضعفان جهان؛ عصر برافراشته شدن پرچم حق؛ عصر طنینانداز شدن شعار «نه شرقی، نه غربی»؛ عصر احیای باور و تجلی «ما میتوانیم»؛ عصر به خاک ذلت انداختن مستکبران؛ عصر آغاز حکومت پابرهنگان. میگوییم «عصر»، اما یادمان باشد که تأثیرگذاری امام(ره) و اندیشه او بر جهانی که در آن زندگی میکنیم، نه مرز میشناسد و نه محدود به زمان و دوره تاریخی میشود. حتی این روزها، در نخستین ماههای قرن جدید هجری خورشیدی، گویی امام خمینی(ره) و آرمانهای او را که برخاسته از تعالیم شرع انور و دین مبین حضرت ختمیمرتبت(ص) است، پاینده و پویادر کنار خود میبینیم. اینک در قرن جدید، جوانان دلباخته مکتب خمینی با هدایت و رهبری داهیانه حضرت آیتا... خامنهای، با همان حرارتی به امام(ره) و آرمانهای مقدسش سلام میکنند که پدرانشان؛ چراکه بهحق معتقدند: مکتب خمینی تا قیام مهدی موعود(عج) برقرار خواهد ماند.
چرا امام(ره) توانست، اما دیگران نتوانستند؟
در گفتوگویی تحلیلی با دکتر مسعود رضایی و دکتر جواد منصوری، پژوهشگران تاریخ معاصر به دلایل ممتازبودن قیام 15 خرداد نسبت به حرکتهای پیش از آن و نقش بیبدیل امام خمینی(ره) در جاودانگی این قیام بزرگ پرداختهایم
جواد نوائیان رودسری – قیام 15 خرداد سال 1342 یکی از تأثیرگذارترین وقایع در تاریخ معاصر ایران است. دفاع مردم از ساحت مرجعیت دینی و به میدان آمدن تودههای مذهبی جامعه، اتفاقی بود که دستگاه امنیتی رژیم به هیچوجه نتوانستهبود آن را پیشبینی کند. علت این مسئله نیز، عدم آشنایی دقیق و صحیح مقامات اطلاعاتی رژیم شاه، با ساختارها و علقههای مذهبیای بود که باعث ایجاد پیوندهای ناگسستنی و پایدار، میان مردم و علمای دینی میشد. واقعیت این است که وقتی در 15 خرداد سال 1342، فریاد «یا مرگ یا خمینی»، در قم و تهران طنین انداخت و مردم خشمگین تا نزدیکیهای کاخ شاه پیش آمدند، رژیم دچار یک غافلگیری عجیب شد. حسین فردوست، دوست و ندیم شاه، در خاطراتش تحلیل نسبتاً دقیقی از دلایل این غافلگیری به دست میدهد. او میگوید: «در قیام 15 خرداد 1342، نکتهای که بدواً باید متذکر شوم، ناآگاهی عجیب مسئولین اطلاعاتی و امنیتی کشور و شخص محمدرضا از حرکتهای مردمی بود. در آن زمان محمدرضا مسئله روحانیت را جدی نمیگرفت و خطر تیمور بختیار (نخستین رئیس ساواک) را برای سلطنت خود بیشتر از مردم میدانست!» باور شاه و اطرافیانش این بود که نهاد مرجعیت، به عنوان تنها نهادی که میتواند در متشکّل کردن مردم مؤثر باشد، بعد از رحلت آیتا...العظمی بروجردی در فروردین 1340، عملاً توانایی خود را از دست دادهاست و به دلیل فقدان تمرکز قدرت در دست یک نفر، قادر نیست به سازماندهی تودهها علیه رژیم بپردازد. این تحلیل عجیب و ناشیانه، البته برخاسته از همان ناآگاهی از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران بود. شاه تا آخرین روز حضورش در ایران نیز، نتوانست به درستی این قدرت را بشناسد و هر وقت بحث اعتراضات مردمی را به میان میآورد، از «مارکسیستهای اسلامی» سخن میگفت و آنها را دشمن اصلی خود در این عرصه میدانست. شاید تصور اینکه یک مرجع تقلید شیعه بتواند در فضای سیاسی آن روز به نقشآفرینی قدرتمندانه بپردازد و دکترینی مستقل از جریانهای سیاسی موجود ارائه کند، برای او و نظریهپردازانش سخت بود؛ اما این عدم توانایی درک شرایط، تأثیری در حرکت رو به جلو نهضت اسلامی نداشت. قیام 15 خرداد، با تمام اتفاقاتی که رژیم تا آن روز به چشم دیده بود، فرق میکرد؛ یک حرکت کاملاً مذهبی و خالص که نمیشد در آن ردّپای ائتلاف جریانهای گوناگون را دید؛ قیامی خودجوش و مطابق با تعالیم و دیدگاههایی که ریشهای 13 قرنه در سرزمین ایران داشت و البته، یک رهبر خاص، با شخصیتی کاملاً متفاوت نسبت به روحانیون مبارزی که تا آن روز، در برابر رژیم پهلوی قد علم کردهبودند.
قیامی که کاملاً خالص بود
گفتیم که قیام 15 خرداد، از هر نظر، یک پدیده خاص و جدید در تاریخ ایران محسوب میشود؛ اتفاقی که به قول دکتر مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر، «یک قیام کاملاً خالصِ دینی و مذهبی بود». او در گفتوگو با خراسان، بعد از ذکر این نکته و در توضیح آن، میافزاید: «قبل از قیام 15 خرداد، شاهد وقایع مربوط به ملی شدن صنعت نفت، حوالی سال 1329ش هستیم؛ آنجا فقط نیروهای مذهبی فعال نبودند؛ ملیها و برخی جریانات دیگر هم حضور داشتند و همه برای رسیدن به هدف تلاش کردند و نفت ملی شد؛ ولی در ادامه مسیر، این گروهها به دلایل مختلف، از هم جدا شدند و بعضاً در برابر یکدیگر قرار گرفتند و متأسفانه نهضت در انتهای کار به کودتای آمریکایی 28 مرداد ختم شد.» رضایی ادامه میدهد: «اما در قیام 15 خرداد، مبنای حرکت اسلام و تعالیم اسلامی بود. پشت حرکت مردم، تفکرات اسلامی و شیعی قرار داشت که امام خمینی آنها را با زبان ساده برای مردم تفسیر میکرد. اینجاست که میبینید، افرادی که به دنبال حرکت جدید میروند، همگی نیروهای مذهبی هستند. اینجا دیگر خبری از کمونیستها یا جریان ملّیها نیست. کمونیستها حتی در جریان انقلاب سفید شاه، به تغییراتی که محمدرضا پهلوی با هدایت آمریکاییها، به دنبال اجرای آن بود، روی خوش نشان دادند. ملّیها هم در جریان قیام، به دنبال امام و نهضت اسلامی او حرکت نکردند. بنابراین، فقط مذهبیها با نهضت همراه شدند و با آن پیش آمدند.» رضایی در ادامه سخنانش، به محتوای اعتقادی قیام هم گریزی میزند و به نکته مهمی اشاره میکند: «حرکتی که امام سازماندهی میکند و مردم با آن همراه میشوند، از نظر اعتقادی هم یک حرکت کاملاً اصیل است. شما در دیدگاههای امام، نه رد و نشانی از تفکرات مارکسیستی میبینید که در آن زمان بازارش در سطح بینالمللی حسابی داغ بود و نه خط و ربطی بین این دیدگاهها با تفکراتی که در انقلاب کبیر فرانسه و امثال آن دنبال میشد، پیدا میکنید. این ویژگی، مهمترین ویژگیای است که نهضت 15 خرداد را از دیگر قیامها و جریانها متمایز میکند.»
یک قیام فراگیر و غیرقابل سرکوب
دکتر جواد منصوری، از فعالان شناخته شده دوران انقلاب و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، در تحلیل آنچه باعث ممتاز بودن قیام 15 خرداد 1342 در تاریخ ایران میشود، ابتدا به مرور حوادث آن دوران میپردازد و میگوید: «پیش از وقوع قیام 15 خرداد، رژیم شاه در دوم فروردین سال 1342، با حمله به مدرسه فیضیه، به دنبال مرعوبکردن علما بود. دلیل آن هم مربوط میشد به مخالفت امام خمینی و تعدادی از مراجع با لایحه معروف انجمنهای ایالتی و ولایتی. به اعتقاد من، رژیم احساس کردهبود که حرکتی درحال شکلگیری است، اما گمان میکرد که با این سرکوب، میتواند جلوی پیشرفت آن را بگیرد و مانع گسترش آن در جامعه شود. آنها بعد از آن کشتار، جو رعب و وحشت را پایدار نگه داشتند و با فرا رسیدن ماه محرم، وعاظ را تهدید کردند که کسی از آنها حق صحبت درباره شاه، اسرائیل و در خطر بودن اسلام را ندارد. اما اقدام امام خمینی در عصر عاشورا، رژیم را غافلگیر کرد؛ ایشان در آن سخنرانی مشهور، هم به اسرائیل تاخت، هم شاه را محکوم کرد و هم به طور ضمنی، خواستار سقوط رژیم پهلوی شد؛ یعنی امام خمینی، در جریان سخنرانی دو روز قبل از قیام 15 خرداد، عملاً از مقام یک معترض به وضع موجود، به مرحله رهبری نهضتی تغییر وضعیت داد که مبنای طرح و ارائه آن، اصول اساسی اسلام بود. این مسئله برای رژیم شاه قابل پیشبینی نبود، همانطور که قیام 15 خرداد را هم، در آن حجم و گستره، نتوانستند پیشبینی کنند.» منصوری معتقد است که اقدام رژیم برای سرکوب وحشیانه قیام 15 خرداد، در ادامه همان روند ارعاب صورت گرفت، اما باز هم رژیم در تشخیص عمق راهبردی این اقدام، دچار اشتباهی فاحش شد: «در 15 خرداد، بذر نهضتی ریخته شد که به انقلاب انجامید؛ یک شروع قدرتمندانه رقم خورد. هرچند که ظاهراً رژیم در سرکوب مردم موفقیتی به دست آورد، اما 15 سال بعد، همه فهمیدند که آن قیام، اصولاً سرکوب نشده و بلکه قابل سرکوب هم نبودهاست.» او میافزاید: «15 خرداد یک قیام فراگیر است؛ همه مردم در آن حضور دارند، منظورم از همه، همه اصناف و اقشار جامعه است، همه هستند و وجه اشتراک و نقطه تفاهم آنها اسلام و اعتقاد به یک رهبر قدرتمند به نام آیتا...العظمی خمینی است. به دلیل همین تأثیرگذاری، امام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در سخنرانیها، قیام 15 خرداد را مبدأ انقلاب معرفی کرد.»
ریشههای یک موفقیت بزرگ
تردیدی نیست که در جریان قیام 15 خرداد و شکلگیری نهضت اسلامی که 15 سال بعد، به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید، رهبری امام خمینی(ره) نقشی بیبدیل و کاملاً تأثیرگذار داشت. پیش از قیام 15 خرداد (حدود یک دهه قبل از آن)، جامعه ایران شاهد مجاهدتها و مبارزات علمایی مانند آیتا... کاشانی و شهید نواب صفوی بود؛ 57 سال قبل از این قیام هم، مراجع و علمای بزرگ نجف و تهران، از نهضت مشروطه حمایت کردند و آن را به نتیجه رساندند؛ اما هیچ کدام از آنها، به موفقیتی که امام(ره) به دست آورد، نرسیدند. قیامها و نهضتهای پیشین، یا دچار استحاله شدند و به دست اغیار افتادند یا با کودتایی وابسته به دولتهای استعماری، اسیر ناکامی شدند و به بنبست رسیدند؛ اما آنچه امام خمینی(ره) در سالهای 1341 و 1342 آغاز کرد، به چنین عاقبتی دچار نشد. راز این پیروزی و توفیق چه بود؟ دکتر مسعود رضایی معتقد است: «امام به لحاظ جایگاه مذهبی و دینی، شخصیتی برجسته بود و افرادی مانند مرحوم آیتا... کاشانی و شهید نواب صفوی با ایشان قابل مقایسه نبودند؛ هرچند که آن بزرگان هم، تلاش بیوقفهای در مسیر مبارزاتی خود داشتند. امام از وزانت و جایگاه علمی و حوزوی برجستهای برخوردار بود و با هوشیاری خاصی که داشت، از تواناییهای شگفتانگیزی برای هدایت و مدیریت نهضت برخوردار بود.» او پس از بیان این موضوع، به نکتهای بسیار مهم و راهبردی اشاره میکند که به نظر میرسد، یکی از دلایل اصلی توفیق امام(ره) در مسیر به پیروزی رساندن نهضت اسلامی باشد: «یکی از مهمترین ویژگیهای مدیریت امام در این مسیر آن است که ایشان، محتوا و نتایج قیام را با دیگر گروهها به اشتراک نگذاشت. او برخلاف مرحوم کاشانی یا شهید نواب صفوی که ناچار بودند برای پیشبرد نهضت، با جریانهای دیگر ائتلاف داشتهباشند، کاملاً مستقل عمل کرد و اجازه ورود ناخالصی به نهضت اسلامی را نداد.» رضایی به نکته مهم دیگری هم در این زمینه اشاره میکند: «باید توجه داشتهباشیم که نهضت امام خمینی از آغاز تا رسیدن به پیروزی، حدود 15 سال طول کشید و این مدت، به امام فرصت تقویت آگاهیبخشی عمومی مردم و ایجاد درک مناسب از نهضت را به آنها، داد.» دکتر جواد منصوری، در تحلیل دلیل توفیق امام خمینی(ره)، دلایل دیگری را مطرح میکند؛ او میگوید: «نخستین دلیل موفقیت امام را باید در متفاوت بودن شرایط اوایل دهه 1340، با دوران قبل از آن جستوجو کنیم. آگاهی مردم در این دوره، نسبت به قبل بیشتر است و شکستها و ناکامیها باعث افزایش تجربه شده است. از سوی دیگر، جوانان تحصیلکرده در جامعه حضور فعالتری دارند و همینها، در ارتباط با نهضتهای استقلالطلبانه خارج از کشور هستند و وقتی نهضت آغاز میشود، از ظرفیت موجود به نحو احسن استفاده میکنند. موضوع دیگر، توجه دقیق امام خمینی به تجربیات گذشتگان است. شما اگر نگاهی به سخنرانیهای ایشان بیندازید، میبینید که امام، کاملا با سرگذشت و فرجام جریانهایی مانند مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت آشناست و از این تجربهها، بهخوبی در جریان نهضت اسلامی استفاده میکند. از طرفی، در بررسی دلایل موفقیت، نباید از ویژگیهای خاص شخصیتی امام که نقش مهمی در این پیروزی داشت، چشم بپوشیم و شاید بتوانیم، مهمترین دلیل این توفیق را، شخصیت ویژه امام خمینی بدانیم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


شهرداری مشهد بعد از یک هفته سکوت رسانهای اعلام کرد ۱۳۵ پرونده در زمینه ساختمانهای دارای نقص ایمنی به دستگاه قضایی ارجاع دادهشده است و حالا چشم مردم مشهد به قلم و دستور دادستانی مشهد درباره این ساختمانهاست.
به گزارش خراسان رضوی ، داستان ساختمانهای ناایمن شهر مشهد سابقهای چندساله دارد که بعد از حادثه پلاسکو روزنامه خراسان به مسئله ورود پیگیرانه داشته است و بعد از مشخص شدن برخی از ساختمانهای ناایمن پیگیریهای قضایی برای رفع نواقص این ساختمانها انجام شد اما با بروز حادثه متروپل آبادان در 2 خردادماه بار دیگر این زخم کهنه سر باز کرد. چهارم خردادماه روزنامه خراسان رضوی طی گزارشی پرده از وجود 135 متروپل در شهر مشهد برداشت ولی مدیران شهری هیچ واکنشی به این موضوع نداشته و سکوت کردهاند. در ادامه پیگیریها اطلاعات کامل 2609 ساختمان دارای نقص فنی در شهر مشهد در اختیار خبرنگار ما قرار گرفت ولی به دلیل غیررسمی بودن این فهرست نمیتوان آن را منتشر کرد. ازمیان 2609 ساختمان 306 ساختمان وضعیت خطرناکی دارند. البته دادستانی نیز به این گزارشها بدون واکنش نبود طوری که حضور رئیس آتشنشانی مشهد و رئیس سازمان نظاممهندسی در دفتر معاون دادستانی مرکز استان گواه این موضوع است و برخی رسانهها نیز از ورود دادستانی به پرونده ساختمانهای ناایمن خبر دادهاند. در طول هفته اخیر واکنشهای متفاوتی از سوی مدیران شهری مشهد در این باره وجود داشته، یکی از اعضای شورای شهر در صحن علنی این شورا خواستار انتشار فهرست ساختمانهای ناایمن شهر مشهد شد و روابط عمومی شهرداری به خبرنگار ما اعلام کرد. در شرایطی که گذشت هرروز از بلاتکلیفی این ساختمانها به خطر آنها میافزاید، شهردار مشهد بعد از یک هفته سکوت خود را شکست و اعلام کرد بیش از چهار هزار بازدید توسط همکاران آتشنشانی انجامشده و ۱۳۵ پرونده درزمینه ساختمانهای دارای نقص ایمنی به دستگاه قضایی ارجاع شده است.
سید عبدا... ارجائی در گفت وگو با پایگاه خبری شهرداری اظهار کرد: این ساختمانها مجوز ندارند، شهرداری یک پروانه ساختمانی صادر میکند که این پروانه بعد از تایید نقشه توسط نظام مهندسی، صادر و احداث ساختمان آغاز میشود و ایمن یا ناایمن بودن ساختمان هنگام ساخت و بعد از پایان کار مشخص میشود که باید بررسی شود.
وی افزود: معمولا سه شاخص ایمنی ساختمان را مشخص میکند؛ مورد اول استحکام بنا و سازه است که توسط سازمان نظام مهندسی مشخص میشود و پس از اعلام این سازمان، با مالک برخورد و ساختمان پلمب میشود که در سال گذشته با هزار و ۲۰۰ مورد برخورد و اقدامات قانونی روی آن ها انجام شده است.
شهردار مشهد بیان کرد: موضوع دوم اطفای حریق و مسائل مربوط به آتشنشانی است که بیش از چهار هزار بازدید توسط همکاران آتشنشانی انجام و ۱۳۵ پرونده به دستگاه قضایی ارجاع و بقیه بعد از تذکر رفع شده است.
ارجائی در باره تعیین تکلیف ساختمانهای دارای نقص ایمنی، تصریح کرد: آخرین مرحلهای که توسط شهرداری انجام میشود، ارجاع به دستگاه قضایی است زیرا شهرداری ابزاری برای مقابله ندارد و وظیفه آن با دستگاه قضاست.
شهردار مشهد گفت: سرمایهگذاران و مالکان باید فکر کنند که بهرهبرداران ساختمان، خانواده آنان هستند و ناظران باید نظارت و بررسی دقیقی از ساختمان انجام دهند و آتشنشانان نیز سلامت مردم را خط قرمز خود قرار دهند و نظارت جدی از ساختمانها داشته باشند.
تناقص گفته های شهرداری با رئیس کمیسیون شهرسازی
در حالی که شهرداری مشهد مدعی است پرونده 135 ساختمان دارای نقص فنی را دادستانی ارسال کرده است، رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر مشهد تعداد 135 ساختمان نا ایمن را تایید نکرد. ضمیری، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر مشهد در گفتوگو با «خراسان آنلاین» اظهار کرد: تعداد ۱۳۵ ساختمان ناایمن را تایید نمیکنم، تعداد نامشخص است، زیرا هنوز پیمایش دقیقی در مشهد انجام نشده است. حداکثر طی ۱۵ تا ۲۰ روز آینده سازوکار رسیدگی به ساختمانهای ناایمن تعیین تکلیف خواهد شد.
وی افزود: شورا در اسفند ماه مصوبهای داشت که آتش نشانی را به اتفاق سازمان نظام مهندسی موظف کرد تا از ساختمانهای ناایمن بازدید کنند و در مرحله اول اخطار کتبی دهند تا برای رفع نواقص ایمنی اقدام کنند و در صورتی که اقدامی از طرف متولیان و مالکان ساختمانهای بااهمیت زیاد انجام نشد، آنها را به مرجع قضایی معرفی کنند.
این عضو شورای شهر گفت: هفته آینده جلسهای با نظام مهندسی، دستگاههای نظارتی و شهرداری برای ساختمانهای ناایمن خواهیم داشت.
روزنامه خراسان رضوی به عنوان نماینده افکار عمومی طی یک هفته گذشته به صورت جدی پیگیر پرونده ساختمان های نا ایمن بوده و مکرر با متولیان مربوط در مدیریت شهری در ارتباط بوده که فهرست ساختمان های ناایمن مشهد را در اختیار مردم قرار دهد تا مردم بدانند کدام ساختمان های این شهر ایمنی کمتری دارند و در مراجعات خود به این ساختمان ها جانب احتیاط را داشته باشند. روز گذشته نیز پس از ادعای شهرداری مشهد بعد از یک هفته سکوت تلاش کردیم با وی ارتباط برقرار کنیم تا از کم و کیف پرونده ها و پیگیری ها مطلع شویم و در اختیار مردم قرار دهیم که نتیجه ای حاصل نشد. حال که شهرداری توپ ساختمان های نا ایمن یعنی 135 متروپل مشهد را در زمین دادستانی انداخته است باید ببینیم دادستانی مشهد به عنوان مدعی العموم مردم مشهد چه تصمیمی در باره این ساختمان ها خواهد گرفت. البته بر اساس وظیفه ذاتی خود تلاش کردیم در این زمینه با دادستان مشهد و معاون وی ارتباط برقرار کنیم اما نتیجه ای حاصل نشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

غافلگیری علیرضا مهران با «سلمان فارسی» و «راز ناتمام»
بازیگر سریال پلیسی «حکم رشد»در گفتوگو با خراسان، درباره روایت این مجموعه از خلافکارها و نیز تجربه نقشهای متفاوت میگوید
مائده کاشیان
علیرضا مهران تا به حال در فیلمهای سینمایی، فیلمهای کوتاه و سریالهای تلویزیونی مختلفی ایفای نقش کرده و در قاب تصویر و روی صحنه تئاتر، در عرصه بازیگری فعالیت کرده است. این بازیگر با تعدادی از آثار سیروس مقدم مانند «زیر هشت»، «دیوار» و «مدینه» در تلویزیون دیده شده و اکنون مجموعه «حکم رشد» را روی آنتن شبکه سه دارد. هرچند که شاید مخاطبان این بازیگر را با نقشهای منفی او به خاطر بیاورند، اما طبق گفته خودش، او با نقشهای متفاوتی در دو سریال «سلمان فارسی» و «راز ناتمام» در راه است که تصویرش را در ذهن مخاطب متحول خواهد کرد. به بهانه سریال «حکم رشد»، گفتوگویی با علیرضا مهران داشتیم که در ادامه میخوانید.
چه دلایلی باعث شد بازی در سریال «حکم رشد» را بپذیرید؟
قصه سریال را سعید نعمتا... نوشته بود که خوشبختانه قبلا در «زیر هشت»، «دیوار» و «مدینه» آقای سیروس مقدم سه تجربه همکاری با ایشان داشتم. زمانی به مجموعه اضافه شدم که آقای نعمتا... که خودشان کارگردانی آن را شروع کرده بودند، متاسفانه به دلایلی جدا شده بودند. آقای حسن لفافیان کارگردان جدید کار را شروع کرده بودند و عوامل را انتخاب میکردند، توسط ایشان به پروژه معرفی شدم، فیلم نامه را خواندم، قصه را دوست داشتم، با قلم و نگاه آقای نعمتا... هم آشنا بودم و احساس کردم کار مخاطبپسندی باشد. دلایل دیگری که در شروع باعث شد کار را قبول کنم، یکی حضور خود آقای لفافیان به عنوان کارگردان و نگاه درستشان بود، یکی حضور تهیهکننده محترم آقای فرجی که جزو تهیهکنندگان خوب و باسابقه تلویزیون هستند.
حواشی سریال در مرحله تولید و انصراف آقای نعمتا... از کارگردانی، تاثیری در تصمیم شما برای همکاری با این پروژه نداشت؟
نه، ما بازیگر هستیم. هم آقای نعمتا... و هم آقای فرجی دلایل خاص خودشان را داشتند که به منِ بازیگر هیچ ارتباطی ندارد. من ابتدا در مجموعه حضور نداشتم و بعدا معرفی شدم، با مسائلی که در گذشته بوده کاری ندارم، به عنوان بازیگر به سریال دعوت شدم، نقش، قصه و نگاه کارگردان و تهیهکننده را دوست داشتم و به همین دلیل قبول کردم. هر مسئلهای هم که بوده به نظرم درونگروهی بوده با نسخه اولیه کار. به این مسائل توجه نمیکنم، برایم مهم بود کار خوبی انجام بدهم که خدا را شکر همراه یک تیم خوب و با توجه به بازخوردها، احساس میکنم خروجی خوبی داشتیم و داریم.
شخصیت «نوید 59» چه جذابیتهایی برای شما داشت؟
یکی از جذابیتهای ویژه و منحصر به فرد «نوید 59» برای من این بود که او با تمام وجود فردی را دوست دارد، حالا آن فرد میتواند پدر، مادر، خواهر یا برادر باشد و در قصه ما «غلام» است که از کودکی با او بزرگ شده، زندگی کرده و این شخصیت سایه بالای سر و تکیهگاهش بوده، این برایم خیلی جذاب بود. آدمی که روزگار و شرایط اجتماعی باعث میشود به سمت کارهای خلاف برود، اما مقید است، خانواده و رفیقش را دوست دارد، برای رفیقش هر کاری میکند. جنس رفاقت بین «غلام» و «نوید» و رابطه آنها را خیلی دوست داشتم و برایم جذاب بود.
همان طور که اشاره کردید این شخصیت وجوه منفی دارد، اما در عین حال بعضی مسائل برایش ارزش دارند و مطلقا منفی نیست.
بله، جامعه و روزگار باعث شده «نوید 59» قصه ما تن به کارهایی بدهد که درست و اخلاقی نیست، اما او خانواده دوست است و به آنها احترام میگذارد و چه بسا جاهایی با آدمهای خلافکار که روبهرو میشود، خط و مرز برای خودش مشخص میکند و میگوید هر کاری هم بکنم، کارهایی که باعث شود جان و مال و ناموس مردم به خطر بیفتد انجام نمیدهم. «نوید 59»های زیادی در شهر داریم که جامعه و مسیر غلطی که پیش روی آنها میگذارند باعث میشود به بیراهه و قهقرا بروند، اما «نوید 59» در قصه سیر تکاملی دارد و میرسد به جایگاهی که فکر میکنم هر مخاطبی این کاراکتر را دوست داشته باشد، از این منظر دوست داشته باشد که بگوید میشود اگر روزی در شرایط بدی هم قرار گرفتیم با تصمیمهای درست، مسیر درست را انتخاب کنیم. این ویژگی او هم برایم خیلی جذاب بود.
در «حکم رشد» میبینیم که لاتها در منطقهای ریاست میکنند و انگار محلهای به اسمشان خورده، به نظرتان هنوز هم این مدل زندگی در واقعیت وجود دارد؟
بله، خود من در بافت، فرهنگ و منطقهای زندگی کردم که هنوز این آدمها در آن زندگی میکنند. یکی از جذابیتهایی که فیلم نامه آقای نعمتا... برای من داشت همین بود که ایشان چقدر دقیق و ظریف به این بخش از جامعه ما اشاره کردند. بسیاری از افراد از من پرسیدند که مگر میشود چنین آدمها و چنین شکل و شمایل و خیابانهایی در تهران باشد؟ چند نشانی دادم و گفتم میتوانید به این مناطق سر بزنید و این آدمها را از نزدیک ببینید. متاسفانه از همین قشر آسیبهای زیادی به بدنه جامعه ما وارد میشود. متاسفانه هستند و فکر میکنم سریال «حکم رشد» مجدد تلنگری بود برای مردم ما و مخاطب ما! شما دارید در جایی زندگی میکنید که هنوز این آدمها اطراف شما هستند، شاید شکل ظاهریشان تغییر کرده باشد، اما در بطنشان هنوز همان لاتهایی هستند که همیشه از آنها شنیدهایم و صحبت میشده. چند ماه پیش فیلمی را کار میکردم که در یک مجموعه حقوقی حضور داشتم، روزانه بیش از 30، 40 نفر از این آدمها را میدیدم و با آنها که صحبت میکردم متوجه میشدم از جاهایی میآیند که خود من در سالهای دور در این مناطق زندگی میکردم. میگفتم مگر هنوز هست؟! میگفتند بله هست! همین ادبیات، همین معاشرت، همین درگیریها و همین زد و خوردها.
تصویر شما بیشتر با کاراکترهای منفی در ذهن مخاطب شکل گرفته و نقشهای منفی مختلفی بازی کردهاید. مسیر پیشنهادها این طور بوده یا اولویت خودتان هم نقشهای منفی بوده؟
متاسفانه در سینما و تلویزیون حالا در سینما کمتر، اما در تلویزیون بیشتر، بازیگرهایی که فعالیت میکنند اگر در یک ژانر موفق باشند، کارگردانهای ما کار خودشان را راحت میکنند، مثلا آقای علیرضا مهران در سریالهای «مدینه»، «زیر هشت» و «دیوار» نقشهای منفی بازی کرده، پس ایشان میتواند نقشهای منفی بازی کند! کار خودشان را راحت کردند، اما به نظر من بازیگر میتواند هر نقشی را بازی کند. این اتفاقی است که نه فقط برای من، برای خیلی از بازیگران رخ داده و غلط است. خود من سعی کردم بعد از سریال «مدینه» یک توقفی داشته باشم، حول و حوش پنج سال صبر کردم. البته در سینما که فعالیت میکردم سعی داشتم نقشهایم متفاوتتر باشد ولی در تلویزیون پرهیز کردم، با «حکم رشد» شروع کردم که هم به مخاطب عام و هم اهالی فن بگویم لزوما بازیگر در یک ژانر موفق نیست، میتواند در قالبهای مختلف تجربه کند و چه بسا موفق باشد. این چیزی بود که در «حکم رشد» تجربه کردم. البته یکی، دو کار دیگر هم در این مدت انجام دادم که وقتی پخش شود، مخاطب کاملا با شکل جدیدی از من روبهرو میشود. یکی سریال «سلمان فارسی» جناب آقای میرباقری و یکی «راز ناتمام» آقای امین امانی که به احتمال زیاد امسال از شبکه یک پخش میشود و «سلمان فارسی» آقای میرباقری را هم که تجربه ویژه و منحصر به فردی بود ان شاءا... مخاطب ظرف دو، سه سال آینده خواهد دید.
شما در فیلم کوتاه «بچهخور» که مورد استقبال مخاطبان هم قرار گرفت، با آقای محمد کارت که اکنون سریال «یاغی» را در حال انتشار دارد همکاری کردید، این تجربه چطور بود؟
آقای محمد کارت جزو فیلم سازانی هستند که خیلی به ایشان علاقه مندم و خدا را شاکرم که فیلم کوتاه «بچهخور» را با ایشان کار کردم. روزی که به من پیشنهاد داد این نقش را بازی کنم، با وجود این که شاید تلخترین نقشی بود که در زندگی کاریام قرار بود ایفا کنم، اما یکی از دلایلی که این نقش را پذیرفتم، خود آقای کارت و نگاه جذابی بود که به فیلم سازی داشت. همیشه و همان زمان هم اعتقاد داشتم ایشان جزو فیلم سازان خوب و صاحب سبک ما میشوند و این نگاه به واقعیت پیوست. بعد از «بچهخور»، «شنای پروانه»، «یاغی» و مطمئنا ما حالا حالاها از آقای کارت میشنویم.
«سبدغذایی» جلیلی دوباره روی میز دولت
سعید جلیلی به دولت رئیسی برنامه «سبد غذایی مطلوب ایرانیان» را ارائه داد، اودوباره نقش دولت در سایه را ایفا می کند ؟
سعید جلیلی این روزها جز عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام مسئولیتی ندارد و برخلاف گمانهزنیها، سِمتی چه در دولت و چه در نهادهای دیگر مانند دبیری شورای عالی امنیت ملی را عهده دار نشده یا شاید پیشنهادهایی بوده و نپذیرفته است . او صرفا یک بار در همان اوایل عمر دولت سیزدهم در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت حاضر شد وسپس هیچ گاه تصویر او در جلسات دولتی منتشر نشد.وی در زمان دولت قبل با ایجاد تشکیلاتی به عنوان دولت در سایه به نقد و بررسی عملکرد دولت پرداخته و پیشنهادهایی را نیز درباره موارد مختلف ارائه می داد، با ارائه این برنامه غذایی این سوال پیش می آید که آیا جلیلی در قبال دولت جدید هم به دنبال ادامه فعالیت دولت در سایه است؟ دولت در سایه عموما در کشور های با نظام های پارلمانی متداول است و جناح رقیب که در قدرت نیست با ایجاد تشکیلاتی شبیه دولت در باره مسائل مختلف اظهار نظر می کند و موضع گیری هایی انجام می دهد. اما این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دیروز در ابتدای جلسهای باحضور مسئولان وزارت کشاورزی گفت: از سال ۹۷، دهها میلیارد دلار به ارز ترجیحی تخصیص داده شد، اما نه تنها سبد غذایی مردم به شکل مطلوب تامین نشد بلکه به آن آسیب جدی رسید و سرانه مصرفغذایی آحاد جامعه کاهش پیدا کرد.سعید جلیلی همچنین گفت که طبق نظر کارشناسان، متوسط نیاز غذایی روزانه هریک از آحادجامعه ۲۵۷۸ کیلوکالری است که دولت باید برنامهای برای تامین آن داشته باشد؛ با درنظر گرفتن جنبههای کشاورزی، اقتصاد، نظامسلامت و اجرای برنامهای با عنوان «سبدغذاییمطلوبایرانیان» حداقل در ۱۳ قلم کالا تنظیم و درابتدای کار دولتسیزدهم این برنامه به معاوناول رئیسجمهور و وزیرکشاورزی ارائه شد تا درصورت لزوم در لایحه بودجه ۱۴۰۱ استفاده شود. برنامه سبدغذایی مطلوبایرانیان، برنامه سه لایه جلیلی برای تامین استاندارد غذایی خانوار ایرانی در دوران انتخابات سال ۱۴۰۰ بود.این برنامه سال گذشته و در ایام انتخابات مطرح و در آغاز بهکار دولتسیزدهم، در جلسات جداگانهای به وزیرکشاورزی و معاوناول رئیسجمهور ارائه شد.باشگاه خبرنگاران نوشت: برنامه سبدغذایی مطلوبایرانیان در ابتدای امسال نیز مجدد برای رئیسجمهور ارسال و پس از دستور وی به وزارتجهادکشاورزی جلسهای باحضور مسئولان این وزارتخانه برای بررسی این طرح برگزار شد.در برنامه سبد مطلوب غذایی پیشنهادی برای ایرانیان، 13 قلم کالا برای تامین حدود 2500 کیلو کالری انرژی در روز تعریف شده که از جمله آن ها نان، برنج، گوشت سفید، گوشت قرمز، تخم مرغ، لبنیات، ماکارونی، روغن، شکر، میوه و سبزی است. در این طرح، مردم به سه دسته تقسیم میشوند.اقشار کمتر برخوردار جامعه دسته اول را تشکیل می دهند که تمام این سبد به آن ها ارائه می شود. به دسته دوم بخشی از این سبد داده میشود و آن کالاهایی است که در تأمین آن مشکل دارند؛ چنان که در سالهای اخیر تأمین مواد پروتئینی مانند گوشت قرمز و سفید برای اقشار متوسط هم سخت بود. بخش سوم که به لحاظ کمی تعداد کمتری از جامعه هستند و از توانمندی لازم برای خرید تمام این سبد برخوردارند، به آن ها در این زمینه خدماتی ارائه نمیشود.عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت که با توجه به تحولات چندماه گذشته بهویژه در حوزه موادغذایی، مجدد این طرح برای بهرهبرداری لازم به رئیسجمهورمحترم ارسال شد؛ براساس مبانی دینی، عقلی، اخلاقی و طبق قانوناساسی، تامین خوراک و برطرف کردن محرومیت در زمینه تغذیه از کارویژههای مجموعه نظام و دولت است.حالا حضور جلیلی در جلسه ای با حضور مسئولان اقتصادی دولت میتواند چند فرضیه را مطرح کند؛ نخست آن که شاید صرفا از باب مشورت دعوت شده باشد و دوم آن که این احتمال وجود دارد که در آینده، بهطور رسمی یا غیررسمی، با دولت رئیسی همکاری کند و شاید هم جلیلی دوباره نقش دولت سایه را که در دولت قبلی داشت ، فعال کرده است. هرچند برخی این فرض را خیلی قوی نمی دانند و معتقدند جلیلی بهعنوان فردی که به نفع رئیسی از انتخابات کنارهگیری کرد، بهطور غیررسمی و حتی مؤثر در بخشی از تصمیمسازیهای دولت می تواند نقش داشته باشد بنابراین ایفای نقش دولت سایه خیلی محتمل و موجه نیست . هرچند باید منتظر بود تا موضع گیری های بعدی این موضوع را شفاف تر کند .
خبرنگار کُشی، رسم رژیم صهیونیستی
غفران وراسنه خبرنگار ۳۱ ساله فلسطینی نیز بر اثر تیراندازی نیروهای رژیم صهیونیستی در شمال الخلیل به شهادت رسید
گروههای مقاومت فلسطین، شهادت دختر روزنامه نگار فلسطینی را به ضرب گلوله نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی در شمال شهر «الخلیل» در کرانه باختری رود اردن، محکوم کردند. این دومین خبرنگار و فعال رسانه ای است که طی ۲۰ روز گذشته به دست صهیونیست ها به شهادت می رسد.«غفران وراسنه» زن ۳۱ ساله فلسطینی صبح دیروز بر اثر تیراندازی نظامیان رژیم صهیونیستی در ورودی اردوگاه «العروب» در شمال شهر الخلیل به شهادت رسید.وراسنه فارغ التحصیل بخش رسانه دانشگاه الخلیل بود و به عنوان خبرنگار در رادیوهای محلی فعالیت میکرد.نظامیان رژیم صهیونیستی ۲۱ اردیبهشت گذشته نیز در جنایتی دیگر که موج محکومیت جهانی به راه انداخت، «شیرین ابوعاقله» خبرنگار شبکه الجزیره قطر را هنگام پوشش خبری در پی یورش صهیونیست ها به اردوگاه پناهندگان جنین در کرانه باختری اشغالی، به گلوله بستند و به شهادت رساندند. وی کلاه و جلیقه ای به سر داشت که به وضوح او را به عنوان یک روزنامه نگار معرفی می کرد. البته ابوعاقله اولین خبرنگاری نبود که به دست این رژیم کشته شده است.وزارت اطلاعرسانی فلسطین به بهانه ترور ابوعاقله اعلام کرده بود که از سال ۲۰۰۰ تا کنون ۴۵ روزنامهنگار به دست نیروهای این رژیم به شهادت رسیدهاند.هدف این نوع جنایتهای رژیم صهیونیستی، جلوگیری از انتشار خبرها و تصاویر اقدامات غیرانسانی خود در اراضی اشغالی است. در واقع، رژیم صهیونیستی جنایت حذف فیزیکی خبرنگاران را مرتکب میشود تا مانع از پوشش و انتشار حقایق مربوط به اراضی اشغالی و سرزمین فلسطین شود.موضوع مهم دیگر این است که جنایت رژیم صهیونیستی ضد خبرنگاران حامل یک پیام خطرناک و حتی یک هشدار برای جامعه رسانهای است مبنی بر این که هر کسی جنایتهای رژیم اشغالگر را پوشش دهد هدف گلولههای نظامیان آن قرار میگیرد. در همین زمینه، «اسامه القواسمی»، عضو شورای انقلابی و کمیته سیاسی سازمان آزادیبخش فلسطین تأکید کرد: دشمن صهیونیستی با این جنایت، این پیام را به خبرنگاران در سراسر جهان داد که هر کسی که دنبال برملا کردن حقیقت برای جهانیان باشد سزایش مرگ است.نکته مهم این است که آن چه بیش از همه سبب ارتکاب چنین جنایتهایی توسط رژیم صهیونیستی میشود، سکوت جامعه جهانی در مقابل چنین جنایتهایی و همچنین سکوت در مقابل جنایتهای فجیعی است که این رژیم ضد فلسطینیها مرتکب میشود. قدرتهای بزرگ و به خصوص ایالات متحده آمریکا شریک این جنایت رژیم صهیونیستی هستند زیرا در مقابل نقض حقوق بشر رویکرد گزینشی دارند و چشم به روی جنایتهای متحدان خود به خصوص رژیم صهیونیستی میبندند. این رویکرد گزینشی عامل مهمی است که جنایتها افزایش مییابد و علیه خبرنگاران نیز تسری پیدا میکند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هیئت امنای صندوق توسعه ملی برای نخستین بار، به این صندوق مجوز داد که در حوزه های مختلف و بازارهای پولی و مالی سرمایه گذاری کند. موضوعی که از تغییر ریل حرکت این صندوق خبر می دهد. این در حالی است که پیشتر نیز غضنفری رئیس هیئت عامل این صندوق، انتقادات تندی را نسبت به تبدیل شدن آن به محلی برای تامین کسری بودجه دولت مطرح و بر لزوم نقش سرمایه گذاری این صندوق تاکید کرده بود. در این راستا مرور تجربیات موفق جهانی صندوق های توسعه ای نیز نشان می دهد که مانند جهت گیری های اخیر، این صندوق ها در راستای استقلال از دولت و ارتقای عملکرد سرمایه گذاری خود گام برداشته اند.
به گزارش خراسان، تجربه فعالیت صندوق توسعه ملی از سال 90 نشان می دهد که طی این مدت، دولت ها به عنوان خزانه دوم از منابع آن استفاده کرده اند. به طوری که طبق اظهارات پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، در حدود 10 سال، 105 میلیارد دلار از این صندوق تخصیص پیدا کرده است. با این حال، در نهایت 65 درصد از آن در اختیار دولت و 20 درصد در اختیار نهادهایی با مالکیت دولتی قرار گرفته و تنها 15 درصد ازمنابع آن به بخش خصوصی تخصیص یافته است.
نشانه های تغییر رویکرد صندوق توسعه ملی پس از 10 سال
با این حال در دوره مدیریت جدید این صندوق در دولت سیزدهم، نشانه های تغییر رویکرد در اظهارات غضنفری، رئیس هیئت عامل این صندوق آشکار شد. به عنوان مثال وی به تازگی انتظارات دولتی ها برای تامین کسری بودجه جاری و عمرانی از صندوق و نیز انتظار بخش خصوصی برای بازپرداخت تسهیلات ارزی با نرخ سال های گذشته را مورد انتقاد شدید قرار داد و بر نقش سرمایه گذار بودن صندوق تاکید کرد.
با این اوصاف، پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری گزارش داد که در جلسه هیئت امنای صندوق توسعه ملی به ریاست ابراهیم رئیسی، به صندوق توسعه ملی اجازه داده شد که در حوزه های مختلف و بازارهای پولی و مالی سرمایه گذاری ارزی داشته باشد. این مجوز برای نخستین بار است که صادر می شود و به نظر می رسد از این پس تغییر اساسی در جهت حرکت آن در راستای اهداف تعریف شده و توسعه اقتصادی ایجاد خواهد شد.
سود حدود صفر صندوق توسعه ملی
در 10 سال گذشته
غضنفری در گفت و گو با ایسنا، به تشریح جدیدترین مصوبات هیئت عامل صندوق توسعه ملی پرداخت. وی با اشاره به تبعات منفی قرار گرفتن بانک ها در مسیر تسهیلات دهی صندوق توسعه ملی اظهار کرد: پیشنهاد ایجاد یا تملک یک بانک توسعهای و خاص صندوق توسعه ملی مطرح شده است. وی با اشاره به این که سود صندوق توسعه ملی در 10 سال گذشته صفر بوده است، گفت: اگر ضرر ناشی از ریالی کردن منابع ارزی را در نظر نگیریم، حداکثر نرخ بازده تشکیلات صندوق نیم درصد بوده در حالی که در صندوقهای ثروت جهان متوسط نرخ بازده به ۶ درصد میرسد. اگر قرار باشد بانکها و تسهیلات گیرندگان با همین رویه پیش بروند، همان بلایی که سر حساب ذخیره ارزی آمد سر صندوق توسعه ملی هم خو اهد آمد. رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی یادآور شد: بر این اساس از این پس صندوق توسعه ملی مانند گذشته منابع را در اختیار سرمایهگذاران قرار خواهد داد اما نقش منابع صندوق، تسهیلات نیست بلکه مشارکت است.
صندوق های موفق توسعه ای دنیا چگونه اداره می شوند؟
با تحولات اخیر صندوق توسعه ملی این سوال به وجود می آید که نوع صندوق های مشابه در دنیا چگونه است؟ در این باره نتایج یک مطالعه تطبیقی ذیل مقاله علمی پژوهشی در دانشگاه تهران با عنوان «الگوی حکمرانی و تخصیص منابع در صندوق توسعه ملی ایران» نشان می دهد که بر خلاف رویه صندوق توسعه ملی ایران، فرایند سرمایه گذاری و استقلال کامل این صندوق ها از دولت در نمونه های مشابه وجود دارد. همچنین در صندوق های موفق دنیا که از آن جمله می توان به نروژ، آلبرتا، آلاسکا و آذربایجان اشاره کرد، معیارهای اقتصادی و غیر اقتصادی برای سرمایه گذاری منابع صندوق و ارزیابی عملکرد سرمایه گذاری بخش های مختلف صندوق تعریف شده اند. در این صندوق ها بر استفاده از مدل های مختلف مشارکت و اعطای وام به سرمایه گذاران خارجی و نیز استفاده از ابزارهای مالی مختلف تاکید شده است و به موازات، به کارگیری کمیته های سرمایه گذاری در ابعاد مختلف وجود دارد. در مجموع مقایسه این موارد با جهت گیری های اخیر صندوق توسعه ملی نشان می دهد که در دوره جدید، عزم جدی برای به کارگیری تجربیات مثبت جهانی و پرهیز از رویه های غلط گذشته در این صندوق به وجود آمده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در روزهایی که همچنان از شنیدن جزئیات تازه فاجعه متروپل، تنمان میلرزد و نگران تکرار آن در متروپلها و پلاسکوهای دیگر هستیم، فراموش نکنیم که 160 هزار هکتار بافت فرسوده و 5 میلیون و 700 هزار خانه سستبنیان احداث شده در آن، هر لحظه میتواند صدای ناقوس مرگ را برای 21.5 میلیون نفر از هموطنانمان به صدا درآورد.
خطر فاجعه هایی عمیق تر از متروپل و پلاسکو
این روزها، از مسئولان دولتی گرفته تا نمایندگان مجلس و اعضای شوراهای شهر، همه درباره اهمیت مقاومسازی ساختمانهای بلندمرتبه ناایمن صحبت میکنند و عزمشان برای تقویت قوانین و تشدید مجازات عاملان قد کشیدن ناایمنها جزم شده است؛ اگرچه بهتر بود این عزم، پنجسال قبل و بعد از فاجعه پلاسکو جزم میشد تا جلوی فاجعهای مانند متروپل را بگیرد، اما باز هم مغتنم است و امیدبخش. با این حال واقعیت نگرانکننده دیگری وجود دارد که به نظر میرسد کمتر مورد توجه است.
سقف های لرزان روی سر 21 میلیون نفر
در کنار بلندمرتبههای ناایمن، کوتاه مرتبههای غیرمقاوم فراوانی هم در کشور وجود دارد که عمده آنها در بافتهای فرسوده احداث شده است. گزارشی که «محمد آیینی» معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری در این باره ارائه کرده است، وضعیت بحرانی این حوزه را به خوبی تشریح میکند:
* بیش از ۱۶۰ هزار هکتار بافت فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی در کشور وجود دارد.
* حدود پنج میلیون و 700 هزار واحد مسکونی در بافتهای فرسوده وجود دارد که از این تعداد بیش از دو میلیون و 560 هزار واحد، هیچ سازه مستحکمی ندارند.
* بیش از 21.5 میلیون نفر در بافتهای فرسوده کشور زندگی میکنند که عمده آنها از اقشار کم درآمد هستند و 11 میلیون نفر از این جمعیت به دلیل سکونت در ساختمانهای فاقد سازه مستحکم، به شدت در معرض خطر هستند.
تسهیلات 350 تا 600 میلیون تومانی
با سود 10 و 11 درصد
برای حل این مشکل، دولت از سال 98 تسهیلات ویژهای برای نوسازی بافتهای فرسوده درنظر گرفت که در سال جدید، سقف این تسهیلات به 600 میلیون تومان هم رسیده است. به گفته مدیر عامل شرکت بازآفرینی شهری ، در سال جاری تسهیلات نوسازی بافت فرسوده در محدوده بافتهای فرسوده پیرامون حرمهای مطهر در چهار کلانشهر تهران، قم، مشهد و شیراز ۶۰۰ میلیون تومان، در سایر محدوده بافت فرسوده تهران ۴۵۰ میلیون تومان و در سایر کلانشهرها ۴۰۰ میلیون تومان و در سایر شهرها ۳۵۰ میلیون تومان با سود حدود 10 تا 12 درصد است که ۱۵۰ میلیون تومان از مبلغ این وامها هم نرخ سود صفر درصد دارد.
فقط یک درصد متقاضی تسهیلات!
طبق اعلام دیروز مدیر عامل بانک مسکن، تاکنون 3هزار و 85 میلیارد تومان از این تسهیلات هم به متقاضیان پرداخت شده که یک هزار و 186 میلیارد تومان آن در دولت سیزدهم بوده است. اما مسئله نگرانکننده این که، به گفته محمود شایان، طی دو سال سپری شده از اجرای این طرح، فقط 28هزار و 870 واحد مسکونی از این تسهیلات استفاده کردهاند، یعنی فقط یک درصد از 2 میلیون و 560 هزار واحد مسکونی فاقد سازه مستحکم!
ترس مردم از بازپرداخت تسهیلات
یکی از دلیل این استقبال کم، کاملا مشخص است و مسئولان هم به خوبی از آن مطلعاند. به عنوان مثال، «حسن علیزاده» معاون مسکن اداره کل راه و شهرسازی خراسان جنوبی گفته است: ساکنان بافتهای فرسوده، توانایی بازپرداخت وامها را ندارند و از تسهیلات استفاده نمیکنند. به گفته «محمد آیینی» مدیر عامل شرکت بازآفرینی، برای حل این مشکل مدت بازپرداخت تسهیلات که تا 12 سال بوده، طولانیتر خواهد شد و به 20 سال خواهد رسید؛ اما مشخص نیست این تصمیم، تاثیری در میزان استقبال مردم خواهد داشت یا نه.
تجربه بد
یک دلیل دیگر این بیمیلی، تجربه تلخ ساکنان بافتهای فرسوده است. «اقبال شاکری» عضو کمیسیون عمران مجلس در این باره گفته است: یکی از دلایلی که منجر به شکست طرح نوسازی بافتهای فرسوده شده، این است که این بناها به گونهای تخلیه و نوسازی شدند که ساکنانشان از نتیجه کار رضایت نداشتند و روند زندگی آنها دچار اختلال شد».
خطر جدی برای تهران، مشهد و اصفهان
قطعا بررسیهای بیشتر و دقیق این موضوع، میتواند با ارائه راهکارهایی برای حل مشکلاتش همراه باشد؛ اما فراموش نکنیم که هر روز تاخیر و تعلل در نوسازی بافت فرسوده، یعنی سنگینتر شدن سایه تخریب این بناها با کوچکترین حادثه طبیعی روی سر 11 میلیون هموطن، که طبق آمار بسیاری از آنها ساکن حاشیه کلانشهرهای تهران، مشهد و اصفهان هستند.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات وزارت راه و شهرسازی در گفت و گو با خراسان:
باید مردم را نگران کرد و ترساند اما ...
دکتر علی بیتالهی عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفت و گو با خراسان به نکات مهمی در این باره اشاره کرده است:
* بافتهای فرسوده بدون جلب مشارکت و استقبال ساکنان آنها، امکان نوسازی ندارد.
* طبق مطالعات میدانی انجام شده، یکی از دلایل مهم همراهی نکردن مردم با نوسازی، اقناع نشدن و اعتماد نداشتن به دستاندرکاران بخش خصوصی و دولتی ساخت و ساز مسکن است. مثلا شهرداریها با وجود اینکه وعده تکمیل و تحویل یک ساله ساختمان جدید را میدهند، اما مردم اعتماد نمیکنند و به دلیل برخی تجربهها، تصورشان این است که شاید تا 5 سال دیگر هم خانه جدید به آنها تحویل نشود.
* دلیل دیگر، مالکیتهای متفاوت در این بافت است؛ برخی مستاجرند و برخی هم با وجود مالک بودن، در این خانهها سکونت ندارند.
* مسئله مهم دیگر این که، برخی خانههای بافت فرسوده، محل اشتغال و امرار معاش مردم است و به عنوان مثال در زیرزمین یا روی پشتبامهایشان فعالیت اقتصادی دارند و از ترس نابود شدن شغل، تمایلی به نوسازی نشان نمیدهند.
* در کنار این دلایل، موضوعاتی مانند دلبستگی عاطفی و وابستگی به خانههای قدیمی هم وجود دارد که گاهی مانع از نوسازیها میشود.
دکتر بیتالهی درباره راهکار مدیریت این شرایط و پیشگیری از بحرانهای احتمالی هم میگوید: گاهی برخی مسئولان از روی دلسوزی به ما تذکر میدهند که مردم را زیاد نگران نکنیم اما من معتقدم این حرف درست نیست و حتما باید ساکنان بافتهای فرسوده را از خطراتی مانند ریزش ساختمان با یک زمین لرزه متوسط ترساند؛ البته نکته مهم این است که اگر فقط هشدار بدهیم و دستگاههای متولی شتاب کافی برای تسریع در نوسازی خانههای مردم نداشته باشند، این ترساندن به جز ایجاد التهاب بین مردمی که عمدتا در فقر و رنج به سر میبرند، نتیجهای ندارد، ضمن آنکه کل موضوع بافت فرسوده و خطرات آن را هم برای مردم بیاهمیت می کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدخلیل سجادپور – مرد دوزنه ای که در پی بروز اختلافات خانوادگی، همسر دومش را به قتل رسانده بود، در حالی زوایای پنهان این جنایت وحشتناک را فاش کرد که تاکنون مدعی بود، پسر عمه اش دست به ارتکاب این قتل زده است.
زندگی ام به خاطر ازدواج دوم به هم ریخته بود. همسر دومم سرخود عمل می کرد و هیچ توجهی به نصیحت های من نداشت. با آن که پسری خردسال داشتم و همسر اولم نیز از این ماجرا به شدت ناراحت و ناراضی بود اما باز هم «الهام» (همسر دوم) به حرفم گوش نمی داد و بدون اجازه من بیرون می رفت تا این که...
به گزارش اختصاصی خراسان، این ها بخشی از اعترافات مرد 43 ساله ای است که مدعی بود پس از قتل همسرش، بیش از 300 میلیون تومان برای از بین بردن جسد او هزینه کرده است اما نمی دانست پسر عمه اش که سرایدار یک مرکز آموزشی در کوی فدک مشهد بود، جسد او را درون چاه فاضلاب انداخته است! «محمد-ط» (متهم این پرونده جنایی) که تاکنون مدعی بود «حسن» (سرایدار 44 ساله) با گرفتن پول و طلا همسرش را خفه کرده و جسد را با خود برده است، وقتی در برابر سوالات تخصصی مقام قضایی قرار گرفت به تناقض گویی افتاد و هر بار قصه ای ساختگی سر هم می کرد تا این که وی پس از کشف جسد از درون چاه فاضلاب با دستور قاضی ویژه قتل عمد در اختیار کارآگاهان اداره جنایی آگاهی قرار گرفت و در نهایت با راهنمایی ها و نصایح قاضی «محمود عارفی راد» لب به اعتراف گشود و حقیقت این جنایت وحشتناک را فاش کرد.
او که در برابر شواهد و مدارک انکار ناپذیر، راه گریزی نداشت، آه سردی کشید و گفت: دیگر از رفتارهای الهام (همسر دوم) خسته شده بودم. من برای او بهترین منزل آپارتمانی را با همه امکانات رفاهی اجاره کردم چون نمی خواستم هر روز شاهد درگیری های او با همسر اولم باشم! ولی آن زن راه خودش را می رفت و توجهی به نصیحت های من نداشت به طوری که دیگر رفتارها و گفتارش برایم غیرقابل تحمل شده بود. بالاخره کارد به استخوانم رسید و تصمیم به قتل او گرفتم. حدود یک ماه قبل از وقوع جنایت (تابستان سال گذشته) ماجرا را با پسرعمه ام که سرایدار یک مرکز آموزشی در مشهد است در میان گذاشتم تا به من کمک کند. او هم یک «طناب بازی» خرید و آن را کوتاه کرد تا بتوانم با استفاده از آن همسرم را خفه کنم. قرار ما این بود که بعد از قتل به خانه بیاید و جسد همسرم را با خودش ببرد. «حسن» به من گفت» تو او را بکش! من جسد را به دوستانم می دهم تا به طرف قوچان ببرند و سر به نیست کنند.
به همین دلیل من کلید یدکی خانه ای را که همسرم در آن ساکن بود به «حسن» دادم و از او خواستم ساعت 5 بامداد برای بردن جسد به خانه بیاید اما آن روز صبح وقتی حسن به آرامی وارد خانه شد همسرم را دید که کنار فرزندم خوابیده است. با ناراحتی به من گفت: «تو که کاری نکردی!» گفتم: پسر کوچکم در کنار مادرش خوابیده بود و اگر او را می کشتم، بیدار می شد و این صحنه در خاطرش باقی می ماند! به همین دلیل منصرف شدم.
متهم این پرونده جنایی ادامه داد: بالاخره این فرصت هنگامی در اواخر تیرماه سال گذشته فراهم شد که من و الهام به مهمانی خانوادگی یکی از بستگان در شهر جدید گلبهار دعوت شدیم. آن شب وقتی از مهمانی به خانه همسر دومم در بولوار میرزاکوچک خان بازگشتیم، زمان را برای قتل او مناسب دیدم. خیلی با او گرم گرفتم و عشق ورزیدم. پودر قرص های خواب آور را که از قبل تهیه کرده بودم درون شربت پرتقال ریختم و به او دادم. آن شب پسر کوچکم را در پذیرایی خواباندیم و خودمان به اتاق خواب رفتیم. هنگامی که همسرم به خاطر نوشیدن شربت به خواب عمیقی فرو رفت من بلافاصله از درون خودرو «طناب بازی کوتاه شده» را برداشتم و از پشت سر دور گردن او انداختم. همسرم در همین حال چشمانش را باز کرد و آخرین نگاه ما بعد از آخرین مهمانی به یکدیگر گره خورد اما دیگر تصمیم خودم را گرفته بودم. دسته های طناب را کشیدم تا این که او جان داد و پیکرش از روی تخت به زمین افتاد. پس از آن منتظر «حسن» ماندم که او هم سر ساعت رسید. در حالی که کیسه ای را با خود آورده بود. دست و پاهای پیکر بی جان همسرم را با طناب بستیم و جسد را با هم درون کیسه گذاشتیم و با آسانسور به داخل محوطه بردیم و در صندوق عقب خودروی سمند «حسن» قرار دادیم.
پسرعمه ام به من گفته بود که مبالغی پول به دوستانش می دهد تا جسد را به سمت قوچان ببرند. البته آن روز لباس ها، لوازم و حتی «طناب بازی» را هم کنار جسد درون یک کیسه انداختیم و «حسن» آن را با خود برد. من هم برای آن که به عنوان قاتل دستگیر نشوم، نقشه جدیدی کشیدم. پسر 5 ساله ام را به خانه همسر اولم بردم و از او خواستم تا آمدن مادرش از وی نگهداری کند! از سوی دیگر هم به پلیس آگاهی رفتم و گم شدن «الهام» را گزارش دادم تا کسی به من مشکوک نشود. به نیروهای انتظامی گفتم: همسرم برای درمان به مطب پزشک رفته بود. من هم به محل کارم در بنگاه خرید و فروش خودرو رفتم ولی ظهر که به خانه بازگشتم همسرم را ندیدم و پسرم به تنهایی در خانه بود!
«محمد-ط» ادامه داد: بعد از این ماجرا چند بار به پلیس آگاهی احضار شدم اما هر بار گفته های قبل را تکرار کردم تا این که بالاخره قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دستور بازداشت مرا صادر کرد و من تازه فهمیدم که دیگر همه چیز لو رفته است. به ناچار ماجرا را بازگو کردم ولی از ترس مجازات، ارتکاب قتل را به گردن «حسن» انداختم ولی بعد از دستگیری «حسن» مشخص شد که او جسد را درون چاه فاضلاب مرکز آموزشی انداخته است که بالاخره سی ام اردیبهشت و با اعتراف «حسن» جسد همسرم از چاه بیرون آورده شد و... .
گزارش خراسان حاکی است، «حسن» متهم دیگر این پرونده جنایی نیز که اکنون اتهام معاونت در قتل عمدی از سوی قاضی «عارفی راد» به وی تفهیم شده است، با تایید اظهارات «محمد-ط» به دریافت بیش از 300 میلیون تومان وجه نقد و طلا برای انتقال و دفن جسد اعتراف کرد و گفت: لوازم ارتکاب قتل را من تهیه کردم و به «محمد» دادم تا همسرش را بکشد و جسد را هم با خودم به مرکز آموزشی آوردم ولی نمی دانستم کجا آن را دفن کنم. به همین دلیل ابتدا انباری مرکز آموزشی را با کلنگ کندم اما آن جا خیلی سفت بود و با خودم فکر کردم با این اوضاع فقط می توانم حدود 30 سانتی متر حفر کنم بنابراین منصرف شدم و به فکر آن افتادم که جسد را درون چاه فاضلاب بیندازم! چرا که یک روز از قتل گذشته و جسد در هوای گرم داخل صندوق عقب خودرو بود. بی درنگ به سراغ شرکت های تخلیه فاضلاب رفتم و فاضلاب مرکز آموزشی را تخلیه کردم. سپس مقداری نخاله درون چاه ریختم و جسد را با همان وضعیت با دست و پای بسته درون چاه انداختم. بعد هم دوباره خاک ها را روی آن ریختم و سر چاه را سیمان کردم تا کسی متوجه نشود اما متاسفانه نمی دانم چگونه کارآگاهان به این ماجرا پی بردند و به سراغ من آمدند!
سابقه خبر
گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، اواخر اردیبهشت گذشته، قاضی ویژه قتل عمد پس از مطالعه گزارش های یک پرونده مشکوک به جنایت، بلافاصله دستور دستگیری مرد 43 ساله ای را صادر کرد که ادعا کرده بود همسرش از تیرماه سال گذشته مفقود شده است. به همین دلیل گروهی از کارآگاهان اداره جنایی آگاهی به سرپرستی سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) این مرد را دستگیر و به پلیس آگاهی هدایت کردند.بازجویی ها با نظارت سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی) و دستورات محرمانه قاضی ویژه قتل عمد آغاز شد تا این که وی به قتل همسر دومش با همدستی «حسن» اعتراف کرد.بنابر گزارش خراسان، این گونه بود که با دستگیری «حسن» و اعترافات وی، جسد زن 35 ساله نیز با تلاش خستگی ناپذیر و 6 ساعته امدادگران زحمتکش آتش نشانی مشهد از درون چاه فاضلاب مرکز آموزشی در کوی فدک مشهد بیرون کشیده شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بهاره موفقی/ افزایش توقف ناپذیر قیمت مسکن در سالهای اخیر به یکی از دغدغه های اصلی مردم تبدیل شده و چنان افسار گسیخته رو به جلو می رود که حتی راهکارهای اجرایی مسئولان در این باره هم چندان به جایی نرسیده است. در این بین برخی از فعالان صنعت ساخت و ساز همواره افزایش قیمت مواد اولیه و مصالح ساختمانی به ویژه آهنآلات را از مهم ترین دلایل افزایش قیمت مسکن می دانستند، به طوری که روند سرعت ساخت و سازها را متوقف می کرد. اما در ابتدای امسال شرایط به گونه ای دیگر رقم خورد و در حالی که قیمت دیگر کالاها افزایش پیدا کرد، قیمت آهن آلات بر خلاف انتظار عموم از اواخر اردیبهشت رو به سراشیبی رفت. این در حالی است که طبق گفته های دبیر انجمن انبوه سازان استان ،قیمت آهن آلات از ابتدا تا انتهای سال گذشته افزایش حدود 75 درصدی داشته و اوایل امسال نیز این روند افزایشی در بازار پا برجا بوده است. از طرفی، مسئولان انجمن انبوه سازان استان درباره تاثیر قیمت آهن آلات بر ساخت و ساز اظهار نظرهای متفاوتی دارند.
در حالی که دبیر این انجمن اذعان می کند که کاهش قیمت آهن آلات از اوایل خرداد در افزایش ساخت وسازها تاثیر داشته، رئیس انجمن معتقد است که نمی توان چنین نظری را اظهار کرد چرا که مقوله قیمت آهن به سرعت خودش را در ساختمان سازی نشان نمی دهد.
کاهش قیمت فولاد از اواخر اردیبهشت
یکی از آهن فروشان درباره تغییرات قیمت آهن آلات می گوید: با توجه به جنگ اوکراین و روسیه، قیمت آهن آلات در سراسر دنیا نوسان شدید پیدا کرده است. اوایل عید امسال قیمت تیر آهن شماره 14 اصفهان دو میلیون و 600 هزار تومان و تیر آهن 2 و 50 به دو میلیون و 750 هزار تومان رسید. قیمت ها در اوج ماند چون مصرف نبود و افزایش پیدا کرد. بازار طوری شد که روسیه برای این که در بازار جهانی قیمت روبل را ثابت نگه دارد، اقدام به دامپینگ و فولادش را زیر قیمت جهانی وارد بازار کرد. همین موضوع باعث ریزش قیمت فولاد در یک هفته اخیر شد. الان تیر آهن شماره 14 اصفهان دو میلیون و 680 هزار تومان است که با قیمت شب عید 30 هزار تومان فاصله دارد و افزایش قیمتی نسبت به شب عید نداشته است. از طرفی هم دولت، عوارض صادراتی را روی فولاد گذاشت که خودش باعث شد نتوانند فولاد را صادر کنند. وی ادامه می دهد: فعلا آهن آلات تقاضایی ندارد چون همان زمانی که قیمت گران شده بود، همه پیش خرید کردند.
محمد عادل، دبیر صنایع آهن آلات و صنایع پروفیل در این باره می گوید: بر اساس سیاست های اقتصادی میانگین قیمت فولاد در ابتدای سال بیشتر از مقداری که باید افزایش داشته، اما با توجه به عرضه و رکودی که وجود داشت قیمت ها از اواخر اردیبهشت دوباره کاهش یافت. دلایل کاهش قیمت آن هم رکود بازار، عرضه های منظم، اصلاح قیمت مواد اولیه و بخش های مدیریت صادرات بوده و با توجه به کاهش قیمت، فروش هم کاهش پیدا کرده است. وی درباره دلایل کاهش خرید می گوید: مصرف کننده حق انتخاب دارد و زمانی که قیمت رو به کاهش می گذارد، انتظار کاهش بیشتری را دارد.
نعمت ا... ظریف، دبیر انجمن انبوه سازان خراسان رضوی درباره روند تغییرات قیمت آهن اظهار می کند: اوایل سال گذشته میلگرد کیلویی 11 هزار تومان بود که آخر اسفند 18 هزار تومان شد و 75 درصد افزایش قیمت داشت. انواع میلگرد و آهن آلات در زمستان سال گذشته افزایش قیمت داشت. اول زمستان سال گذشته میلگرد آجدار شماره 14 تا 28 نیشابور کیلویی 15 هزار و 500 تومان، اول اسفند 16 هزار و 800 تومان و در اواخر اسفند 18 هزار و 500 تومان بود. در واقع آهن آلات از اول زمستان 1400 تا آخر زمستان حدود 15 درصد گران شد. در فروردین امسال هم حدود 4 تا 5 درصد افزایش قیمت داشت، اما از هفته اول خرداد قیمت ها حدود 2 درصد نسبت به اردیبهشت حالت ریزشی داشت. وی می افزاید: قیمت آهن آلات روی قیمت ساخت و ساز تاثیر می گذارد چون مثلا برای هر ساخت متر مربع 50 کیلو میلگرد مصرف می شود. الان در هفته اول خرداد بازار کمی تکان خورده و برای خرید و پیش خرید، بازار رونق پیدا کرده. البته هر چند برای ما انبوه سازان این میزان ایده آل نیست اما به هر حال تاثیر داشته است.
محمود پژوم، رئیس انجمن انبوه سازان استان در پاسخ به این سوال که کاهش قیمت آهن آلات سبب افزایش ساخت و سازها شده یا خیر، می گوید: خیر. مقوله قیمت آهن به سرعت خودش را نشان نمی دهد که بگوییم به دلیل کاهش قیمت آهن آلات، سرعت ساختمان سازی افزایش پیدا کرد. این صنعت متاثر از موارد متعددی است که یکی از آن ها قیمت آهن آلات است. از طرفی هم شرایط اقتصاد کلان کشور در این مسئله تاثیر دارد. لذا این ها نمی تواند آنی تاثیر بگذارد. ضمن این که گرفتن مجوزها و طی کردن پروسه های طرح ، زمان بر است. وی خاطر نشان کرد: البته در سطح کلان تمام سبد مصالح، لوازم و دستور کار قطعا تاثیر گذار است اما این که به شکل موردی مثلا طی یک ماه قیمت آهن آلات کاهش پیدا کرده و ما در ساخت و ساز افزایش داشتیم، نمی توانیم آماری بدهیم و نظر دقیقی در این زمینه اعلام کنیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

عاشقان روح ا... پس از دو سال وقفه به دلیل محدودیتهای بیماری کرونا امسال با حضور در مرقد مطهر امام و مقتدای شان با آرمانهای او تجدید بیعت میکنند. ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی(س) با صدور اطلاعیهای برنامههای سی و سومین سالروز ارتحال بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرد.دربخشی از این اطلاعیه آمده است:در سی و سومین سالگرد ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی پس از دو سال وقفه ناخواسته (به واسطه فراگیری بیماری کرونا) و در آستانه برگزاری آیینهای بزرگداشت بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (سلام ا... علیه) بیش از هر زمان دیگر نیازمند استفاده از این فرصت برای خوانش دوبارهاندیشه دینی و سیاسی و آرمانهای اخلاقی و انسانی آن بزرگ مرد الهی هستیم. آن چه که این نیاز را دو چندان میسازد شرایط دشوار بینالمللی، منطقهای و داخلی است....ستاد مرکزی بزرگداشت حضرت امام خمینی (سلام ا... علیه) از این که بهلحاظ دستورالعملهای بهداشتی ناگزیر از برگزاری مراسم 14 خرداد در حرم مطهر حضرت امام با رعایت محدودیت جمعیت شرکت کننده است،از میلیونها تن پیروان حضرت امام در سراسر کشور که مشتاق حضور در مراسم معنوی حرم مطهر آن حضرت هستند عذرخواهی میکند و مقدم این عزیزان را در برنامههای بزرگداشتی که از سوی ستادهای استانی در شهرهای مختلف برگزار میشود گرامی میدارد.برنامههای مراسم بزرگداشت حضرت امام خمینی به شرح زیر است:13 خرداد 1401 مقارن با شب ارتحال امام عظیم الشأن، ساعت 21:30، در حرم مطهر امام خمینی، سخنرانی ریاست محترم جمهوری حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر سید ابراهیم رئیسی،روز 14 خرداد 1401، شروع مراسم ساعت 9 صبح در حرم مطهر امام خمینی، تلاوت قرآن مجید، مدیحه سرایی مداحان اهل بیت (ع)، خیرمقدم و سخنان حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی، یادگار گرامی حضرت امام و سپس همه شیفتگان و زائران مرقد مطهر حضرت امام خمینی به سخنان مهم رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیتا... العظمی خامنهای(مد ظله) گوش جان میسپارند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه اندیشه - امام خمینی(ره) با همسرش، بسیار مهربان و مؤدب بود؛ او را دوست میداشت و در نامههایی که برای خانم مینوشت، این احترام، ادب و مهر را به تمامی نشان میداد؛ سال 1312ش، زمانی که امام(ره) راهی سفر حج شدهبود تا از طریق لبنان، به زیارت خانه خدا مشرف شود، در نامهای برای همسرش، خانم خدیجه ثقفی، چنین نوشت: «تصدقت شوم؛ الهى قربانت بروم، در این مدت که مبتلاى به جدایى از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم ... عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ] من با هر شدتى باشد مىگذرد ولى بحمدا... تاکنون هرچه پیش آمد، خوش بوده و الآن در شهر زیباى بیروت هستم؛ حقیقتاً جاى شما خالى است ... صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالى به دل بچسبد.» (صحیفه امام، ج 1، ص2) این احترامِ شیرین، همیشه برقرار بود؛ سالها بعد، وقتی ماجرای تبعید امام(ره) به ترکیه پیش آمد، در فروردین سال 1344 و برای دلگرمی خانم، نامهای نوشت و در آن، او را اینگونه به صبر دعوت کرد: «خدمت مخدره محترمه والده مصطفى – ابقاهاا... و صبرها- سلام مىرساند انشاءا... تعالى شماها به سلامت و سعادت به سر برید. اینجانب بحمدا... تعالى سالم هستم. هیچ نگرانى نداشته باشید. خداوند تعالى آنچه مقدر فرموده است، صلاح است و واقع خواهد شد: عَسى انْ تَکرَهوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ. مصطفى هم بحمدا... سلامت است، جاى هیچ نگرانى نیست. فقط از اینکه از شماها بىاطلاعم، قدرى نگران هستم.» (صحیفه امام، ج 1، ص 437)
دعا کن بروم
سطر به سطر این نامهها، برای همه ما، همه کسانی که به دنبال فراگیری چگونه زندگی کردن هستیم، درس است؛ اما این مطالب را برایتان نقل نکردم که فقط متذکر چنین نکتهای شوم. میخواهم بگویم، بانویی که چنین مورد تکریم و احترام همسر بزرگوارش بود، در آن ساعات پایانی، آخرین دقایق حیات رهبر بزرگ یک ملت، بیگمان حال غریبی داشت. مرحومه بانو خدیجه ثقفی، آن دقایق تلخ را چنین در حافظهاش ثبت و بعدها برای ثبت در تاریخ، واگویه کرد: «آن روز صبح، فهمیه جان [دکتر زهرا مصطفوی] آمد. من در رختخواب استراحت میکردم. به من گفت در اتاق، مشغول جراحی امام هستند و تلویزیون مداربسته نشان میدهد. اگر مایلید با هم برویم. من از رختخواب بلند شدم و به اتفاق به بیمارستان رفتیم. در هال بیمارستان، احمد جان و آقای هاشمی رفسنجانی نشسته بودند. ما هم نشستیم. چند دقیقه بعد، آقای هاشمی گفت: خوب است خانمها تشریف ببرند، آقایانی در حیاط هستند که میل دارند داخل بیایند و عمل هم تمام شده است. من از جا بلند شدم و به منزل آمدم، اما فهیمه خانم نشست و گفت: من باید باشم. من به منزل آمدم اما بسیار ناراحت بودم و مرتباً جویای حال امام میشدم. بالاخره خبر آوردند که آقا به هوش آمدهاند. عصر به دیدن آقا رفتم.
پرسیدم: حالتان چطور است؟ نگاهی پرغم به صورت من انداختند و هیچ جوابی ندادند و چشمهایشان را بستند. دو مرتبه صدایش زدم و گفتم: آقا! آقا! باز گوشه چشمی به من انداخت و نگاهی کرد. اما حرفی نمیتوانست بزند و مجدداً چشمها را روی هم نهاد. چند دقیقه بیشتر نتوانستم بمانم؛ چون تعدادی از آقایان آمده بودند. روزهای دیگر هم هر روز رفتم، اما صبح روز آخر وقتی او را دیدم، به من نگاهی کرد و گفت: «دعا کن بروم» و چشمهایش را بست و به نظرم رسید، به خواب رفت. آن روز حالشان خیلی بد بود. من نگران شدم. ظهر به بیمارستان رفتم و به فهیمه گفتم: آقا خوببشو نیست. حال آقا روز به روز بدتر میشود. فهیمه هم گفت: بله من هم همینطور میفهمم. آن روزها همه اهل خانه، نگران امام(ره) بودند و کاری از دست هیچکس ساخته نبود. ما تنها کارمان سر زدن به بیمارستان و سپس دعا برای آقا بود. در آن روز، ظهر، آقا چند کلمهای صحبت کرد و بعضی مسائل را گفت. سپس نگاهی به همه انداخت و گفت: بروید، بروید میخواهم بخوابم. ما همه از اتاق بیرون آمدیم. آقا هم چشمها را روی هم گذاشت و خوابید. غروب رفتم دیدم که نفسهای آقا به تلاطم افتاده است. دست ایشان را گرفتم. دستها یخ کرده بود. به دکتر عارفی گفتم:مثل اینکه زحمتهای شما و دعای ما و بقیه، همگی بینتیجه است. دکتر هم نبض آقا را گرفت و با سرتکان دادن، مرا تصدیق کرد.» (بانوی انقلاب: خدیجهای دیگر، علی ثقفی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) ،1393، صص 412 و 413)

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.