- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
صبح یک شنبه پرواز شرکت هواپیمایی ماهان تهران را به مقصد دبی ترک کرد، اما این پرواز پس از ساعتی در کیش به زمین نشست و ماموران امنیتی دختر و همسر علی دایی را از هواپیما پیاده کردند. بعد از این موضوع شایعه شده بود که همسر و دختر علی دایی بازداشت شدهاند که این موضوع از سوی دایی تکذیب شد، اما در خصوص همسر و دختر علی دایی چه رخ داد که به تیتر اصلی خبرها تبدیل شدند؟طبق اعلام وی، مونا فرخ آذری همسر و نورا دخترش از فرودگاه امام خمینی(ره) کاملا قانونی سوار هواپیما می شوند تا به دبی بروند اما هواپیمای شرکت ماهان را از آسمان دبی بر می گردانند و در کیش به زمین می نشانند و آن ها را از پرواز پیاده می کنند.سخنگوی هواپیمایی ماهان نیز می گوید که فرود هواپیمای خانواده علی دایی به ماهان ربطی ندارد و دستور قضایی صادر شد و خلبان ملزم بود بنشیند. علی دایی نیز در عین حال تاکید کرد که موضوع بازداشت همسر و دخترش صحت ندارد و هم اکنون پیگیر کارهای آن هاست تا از کیش به تهران برگردند.دایی با انتشار تصویر بلیت رفت و برگشت همسر و دخترش در گفتوگو با تابناک گفت : خبر رفتن همسر و فرزندم به آمریکا دروغسازی یک جریان خاص بود و آنها برای دوشنبه هفته آینده بلیت برگشت به ایران را داشتند.او ضمن رد ممنوعالخروج بودن همسر و دخترش گفت:«اگرممنوعالخروج بودند که باید سیستم پلیس گذرنامه نشان میداد. هیچکس هم درباره این موضوع به من جوابی نداده است. واقعا نمیدانم دلیل این کارها چیست؟ آیا میخواستند تروریست بازداشت کنند؟ همسرم و دخترم برای یک سفر چند روزه قرار بود به دبی بروند و برگردند. در عین حال به گزارش تسنیم، بر اساس اعلام یک مقام آگاه همسر علی دایی طی یک فرایند غیرقانونی در اخذ مجوز خروج، در حال خارج شدن از کشور بوده که پس از اطلاع مراجع امنیتی از خروج وی جلوگیری شده است. به گفته وی «همسر علی دایی به دلیل فعالیت در فراخوان اعتصابات از سوی مراجع امنیتی ممنوع الخروج شده بود.» اما «دختر علی دایی مشکلی برای خروج از کشور نداشته و به دلیل وضعیت به وجود آمده برای مادرش از ادامه پرواز به مقصد دبی باز مانده است.» همزمان،میزان نوشت:مرکز رسانه قوه قضاییه هیچ اطلاعیهای در خصوص خانواده علی دایی صادر نکرده است و خبرگزاری رسمی قوه قضاییه میزان که کلیه اخبار و اطلاعیههای رسمی دستگاه قضا را منتشر میکند ،نیز چنین خبری روی خروجی خود قرار نداده است. در این بین عباس عبدی، تحلیلگر مسائل اجتماعی و سیاسی نوشت:نحوه برخورد با خانواده علی دایی این نکته را روشن میکند که با چنین شیوههایی هیچ مشکلی حل نمیشود، بلکه بدتر میشود.باید رویکرد امنیتی انتظامی به اعتراضات به شدت محدود و رویکرد سیاسی حل منازعه جایگزین آن شود.درمقابل آمنه سادات ذبیح پور ، خبرنگار صداوسیما نیز درباره بازگرداندن خانواده علی دایی در توئیتی بدون توضیح بیشتری نوشت: دوران بزن دررو تمام شده است.کاربر دیگری نیز نوشت:هر چند باتوجه به سابقه علی دایی در ماجرای اسرا پناهی نیز نمی توان زیاد به صحبت هایش اطمینان کرد، اما کاش به افکار عمومی توضیح داده شود که درصورت ممنوع الخروج بودن، همسرش چگونه موفق به خروج از مرز هوایی شده و در غیر این صورت، دقیقا چه دلیل و عاملی باعث اخذ این تصمیم (بازگرداندن هواپیما) شده است! کاربر دیگری نیز نوشت:همین چند وقت پیش بود که اژهای رئیس قوه قضاییه خطاب به کارکنان این قوه گفت:« اگر کسی ممنوعالخروج شده باید به او اعلام شود نه اینکه در فرودگاه همراه خانوادهاش متوجه شود.»چرا به دستور رئیس دستگاه قضا توجه نشد؟همزمان حامد اسماعیلیون نیز در واکنش به این موضوع خواستار ورود ایکائو (سازمان بین المللی هوا نوردی ) به این مسئله شد .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- زنی که در صحنه قتل شوهرش، غش کرده بود بعد از گذشت 48 ساعت از این ماجرای تلخ، راز هولناکی را فاش کرد و قتل همسرش را پذیرفت.
رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی روز گذشته با تشریح جزئیاتی از پرونده قتل «مرد ضایعات فروش به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: بعد از ظهر پنج شنبه گذشته، خبر وقوع یک جنایت در خیابان شهید عطاحسینی 13 واقع در پیچ دو تلگرد مشهد؛ به پلیس گزارش شد و بدین ترتیب گروهی تخصصی از کارآگاهان اداره جنایی با هدایت و نظارت سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) عازم محله مذکور شدند و تحقیقات گسترده ای را زیر نظر مستقیم قاضی ویژه قتل عمد آغاز کردند.
سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده افزود: وقتی کارآگاهان به صحنه جنایت رسیدند، با صحنه عجیبی روبه رو شدند که در همان بازدیدهای اولیه میدانی، متهم به قتل شناسایی شد و زیر چتر اطلاعاتی قرار گرفت. مقام ارشد پلیس آگاهی خراسان رضوی تصریح کرد: زن 60 ساله که در تحقیقات مقدماتی مشخص شد همسر مقتول است، به حالت «غش» (بی هوش) کف خیابان افتاده بود و برخی از اهالی و رهگذران نیز در اطراف وی حلقه زده بودند!
در همین حال کارآگاهان که براساس تجربیات پلیسی و جنایی، به ساختگی بودن ماجرای غش کردن زن مذکور پی برده بودند با هماهنگی و دستورات قاضی «محمود عارفی راد» وی را در حالی زیر نظر گرفتند که او حتی در مرکز درمانی هم وانمود می کرد شرایط جسمی وخیمی دارد!
سرهنگ کارآگاه شفیع زاده در ادامه این گفت وگوی اختصاصی خاطرنشان کرد: با انتقال «فاطمه – س» به بیمارستان، تحقیقات میدانی در کنار مقام قضایی وارد مرحله جدیدی شد به طوری که بررسی ها نشان داد: مرد 64 ساله در طبقه اول ساختمان ویلایی و با وارد آمدن ضربات جسم سخت به ناحیه سر در حالی به قتل رسیده است که آثاری از ورود به عنف در بخش های مختلف ساختمان و به ویژه در حیاط یا اتاق ها دیده نمی شد! به همین دلیل فرضیه وقوع جنایت خانوادگی قوت گرفت و همسر مقتول به عنوان اولین متهم زیر ذره بین تحقیقات رفت چرا که «غش کردن ساختگی» او نیز به ظن پلیس دامن می زد!
رئیس پلیس با تجربه آگاهی خراسان رضوی با اشاره به دستورات ویژه قضایی برای رعایت حقوق متهم و تکمیل درمان های پزشکی یادآور شد: اگر چه ادامه بررسی ها در محل وقوع جنایت بیانگر آن بود که زوج مذکور، اختلافات شدیدی با یکدیگر داشته اند به گونه ای که هرکدام در یک طبقه مجزا از ساختمان محل سکونت خودشان زندگی می کردند اما باز هم زن 60 ساله (متهم) فقط در مرکز درمانی تحت نظر قرار گرفت تا این که پزشکان بعد از معاینات و بررسی های دقیق علمی، اظهار کردند که او (متهم به قتل) مشکلی از نظر جسمی ندارد و کاملا سالم است!
وی اضافه کرد: بنابراین زن 60 ساله به مقر انتظامی منتقل شد و در حالی که مدعی بود که نقشی در قتل شوهرش ندارد، مورد بازجویی های تخصصی وفنی قرار گرفت. او در آغاز بازجویی ها گفت: من در بیرون از منزل بودم اما وقتی به خانه بازگشتم ناگهان با پیکر غرق در خون شوهرم روبه رو شدم و سراسیمه به داخل کوچه آمدم و در حالی که با فریاد از مردم کمک می خواستم، از شدت ترس و وحشت غش کردم !...
سرهنگ جواد شفیع زاده ادامه داد: ولی این زن با مشاهده نتایج علمی اثربرداری از صحنه جرم، دیگر نتوانست واقعیت ماجرا را پنهان کند بنابراین در اعترافاتی تکان دهنده گفت: از مدت ها قبل با همسرم که با یک دستگاه وانت ضایعات خرید و فروش می کند، دچار اختلاف شده بودم و او حتی مخارج روزانه زندگی را هم به من نمی داد. به همین دلیل وقتی برادر شوهرم از خانه بیرون رفت من هم به خاطر پرداخت نفقه با او به مشاجره پرداختم که در همان حالت خشم و عصبانیت، ناگهان تکه آجری را برداشتم و آن قدر به سرش کوبیدم که نقش بر زمین شد و جان سپرد. بعد هم با صحنه سازی از خانه بیرون رفتم و پس از بازگشت به منزل، وارد کوچه شدم و با فریاد و جیغ قتل شوهرم را بازگو کردم ولی برای طبیعی جلوه دادن قتل، خودم را نیز به حالت «غش» روی زمین انداختم و ... گزارش روزنامه خراسان حاکی است تحقیقات بیشتر در این باره ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیش بینی های عجیب مدودف
دمیتری مدودف پیش بینی کرد ایلان ماسک رئیس جمهور آینده ایالات متحده خواهد شد، انگلیس نیز به اتحادیه اروپا باز خواهد گشت!
ایلان ماسک، مالک جدید توییتر درباره پیشبینیهای دمیتری مدودف رئیسجمهور و نخست وزیر پیشین روسیه درباره «آن چه میتواند در سال ۲۰۲۳ اتفاق بیفتد»، واکنش نشان داد. مدودف پیشبینی کرده بود ایلان ماسک رئیسجمهور آینده ایالات متحده خواهد بود! در حالی که ماسک در ابتدا پیشبینیهای سیاستمدار روس را «حماسه» دانست، اما پس از ۴ ساعت، مدیرعامل تسلا نظر خود را با بیان این که پیشبینیهای مدودف در سال ۲۰۲۳ «پوچترین پیشبینی» بود که تا به حال شنیده بود، تغییر داد! مدودف همچنین پیشبینی کرد که قیمت نفت به ۱۵۰ دلار در هر بشکه و قیمت گاز به ۵۰۰۰ دلار در هر ۱۰۰۰ مترمکعب خواهد رسید و انگلیس دوباره به اتحادیه اروپا خواهد پیوست. مدودف همچنین پیشبینی کرد: لهستان و مجارستان مناطق غربی اوکراین سابق را اشغال خواهند کرد.او افزود: رایش چهارم شامل آلمان و اقمار آن، یعنی لهستان، کشورهای بالتیک، چک، اسلواکی، جمهوری کییف و دیگر راندهشدگان، تشکیل خواهد شد.رایش چهارم به یک رایش نازی فرضی اشاره دارد که جانشین رایش سوم آدولف هیتلر است. مدودف پیشبینی کرد: جنگ بین فرانسه و رایش چهارم رخ خواهد داد. اروپا و همچنین لهستان نیز در این فرایند تقسیم خواهد شد. ایرلند شمالی از بریتانیا جدا می شود و به جمهوری ایرلند خواهد پیوست.مدودف همچنین پیروزی انتخاباتی ایلان ماسک در چند ایالت آمریکا برای رسیدن به ریاست جمهوری را در پی جنگ داخلی که به گفته وی در ایالات متحده آغاز خواهد شد، پیشبینی کرده است.مدودف گفت: همه بزرگترین بازارهای سهام و فعالیتهای مالی آمریکا و اروپا را ترک می کنند و به آسیا میروند. ماسک در ابتدا پیشبینیهای مدودف در سال ۲۰۲۳ را «حماسی» نامید. ساعاتی بعد، پس از بیش از 7.8 میلیون برداشت از واکنش حماسی خود، ماسک استدلالش را این گونه ادامه داد: «این ها قطعاً پوچترین پیشبینیهایی هستند که تا به حال شنیدهام؛ در حالی که نشاندهنده ناآگاهی شگفتانگیز از پیشرفت هوش مصنوعی و پایداری انرژی است.»
شکایت رسمی پرسپولیس از مهاجم بدعهد هلندی
انتقام جالب هواداران از لوکادیا
گروه ورزش/با خروج ناگهانی یورگن لوکادیا مهاجم هلندی پرسپولیس از کشور و فسخ یک طرفه قراردادش با این باشگاه، مدیران باشگاه ایرانی قصد دارند اقدامات حقوقی برای جلوگیری از تضییع حقوق باشگاه را انجام دهند.در همین خصوص،باشگاه پرسپولیس نامهای برای لوکادیا ارسال کرد، اما این بازیکن پاسخی به این نامه نداد. این موضوع باعث شد اکنون پرسپولیس رویه شکایت را در این پرونده در پیش بگیرد.در روزهای اخیر باشگاه پرسپولیس با جمع آوری مدرک ها و مستندها، آماده شکایت از لوکادیا شد و به زودی و در روزهای آینده این شکایت به صورت رسمی از لوکادیا انجام خواهد شد.خروج ناگهانی از ایران، فسخ یک طرفه قرارداد، غیبت در تمرینات و بازیهای رسمی و ... از جمله مواردی است که باشگاه پرسپولیس مستندات آن ها را جمع آوری کرده است تا از مهاجم هلندی خود شکایت کند. در حالی که باشگاه پرسپولیس اقدامات حقوقی را در دستور کار قرار داده است هواداران این تیم هم به شکل دیگری اقدام به اعلام نارضایتی و دلخوری از لوکادیا کرده و در واقع دست به تنبیه این بازیکن بدعهد زده اند. جدایی یورگن لوکادیا از پرسپولیس شوک بزرگی به هواداران این تیم وارد کرد و ناراحتی شدید آنها را در پی داشت. پرسپولیسیها اصلا انتظار نداشتند که لوکادیا در آستانه دربی تصمیم به ترک ایران بگیرد و در حساسترین شرایط ممکن تیمش را تنها بگذارد.پس از اعلام خبر فسخ قرارداد لوکادیا، هواداران پرسپولیس در فضای مجازی تصمیم گرفتند صفحه اینستاگرام مهاجم هلندی را آنفالو کنند. در چند روز اخیر صفحه اینستاگرام لوکادیا با ریزش شدید دنبالکننده مواجه شده و 100 هزار نفر را از دست داده است. با توجه به خشم پرسپولیسیها احتمالا دنبالکنندگان لوکادیا به زودی زیر یک میلیون نفر خواهد شد. مهاجم گلزن پرسپولیس از زمان حضور در این تیم به محبوبیت درخورتوجهی رسیده بود و صفحهاش هم رشد بالایی داشت، اما با تصمیمی که گرفت احتمالا حجم زیادی از فالوئرهای خود را از دست خواهد داد. او زمانی که به ایران آمد صفحه اش فقط 200 هزار دنبال کننده داشت و پس از حضور در ایران و محبوبیتی که نزد هواداران به دست آورد دنبال کنندگانش به بیش از یک میلیون نفر رسید. حالا این بازیکن بدعهد در آستانه پیوستن به تیم توئنته هلند است و جالب این که 82 درصد هواداران این تیم درباره حضور یورگن لوکادیا مهاجم سابق پرسپولیس در این تیم نظر مثبت دارند.البته هنوز توافق رسمی بین لوکادیا و باشگاه هلندی انجام نشده و نام این مهاجم هلندی طی روزهای گذشته برای حضور در دو باشگاه اسپارتا روتردام و اِمن هم مطرح شده است.
یک جبهه هوای گرم در راه نمایش خانگی!
نوید محمدزاده، صابر ابر، مهدی پاکدل و پانتهآ پناهیها از جمله ستارههایی هستند که با سریالهای نیما جاویدی بهرام توکلی و... عازم پلتفرمها میشوند
مائده کاشیان
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یک شوخی بامزه در فضای مجازی بود که میگفت: «با کسی ازدواج کن که پایه فلافل خوردنت باشه وگرنه غذای لاکچری رو که همه پایه هستن». خلاصه فلافل یک وعده غذایی خوشمزه، شکمپرکن، ارزان و دمدست بود. غذایی که تا حدود همین یک سال قبل حتی ضمن داشتن کیفیت خوب با قیمت زیر 15هزار تومان هم پیدا میشد، اما دیگر آن دوران شیرین گذاشت و حالا فلافل بنا به کیفیت بین حداقل 30 تا 50هزار تومان قیمت دارد؛ یعنی یک غذای دمدستی و دانشجویی نیست و باید با احترام با آن برخورد کنیم، چون لاکچری شده و فقط گاهی میتوانیم سراغش را بگیریم. چرا؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مدرسه رفتن برای کودکان فقط برای یادگیری علم و دانش نیست. آشنا شدن با دوستان هم سنوسال، تعامل با بچههایی که سلیقه های متفاوتی دارند و بازی با آنها، احساس بسیار خوبی به دانشآموزان میدهد و آنها درسهای زیادی برای زندگی بهصورت عملی در مدرسه فرامیگیرند. اینها همان اتفاقاتی است که بچههای مبتلا به بیماریهای صعبالعلاج مانند سرطان از آن محروم هستند. آنها به دلیل پیگیری مستمر برای درمان و عوارض شیمیدرمانی، امکان حضور در مدرسه را ندارند و حتی بعد از درمان هم، چون سالها از هم سنوسالهایشان در زمینه تحصیل عقب افتادند، دیگر انگیزه و تمایلی برای بازگشت به مدرسه و ادامه تحصیل نخواهند داشت،اما چند سالی میشود که زنگ آغاز سال تحصیلی مدرسهای در دل بیمارستان کودکان بندرعباس که بهعنوان نخستین مدرسه بیمارستانی ویژه کودکان سرطانی کشور شناخته شده، شنیده میشود. شروع به کار مدرسه «نوید زندگی» بیمارستان کودکان بندرعباس شرایطی را ایجاد کرده که کودکان مبتلا به سرطان هم بتوانند در کنار روند درمان بیماری سرطان به امید بهبودی و سلامتی مثل همه همسن و سالهایشان تحصیل در یک مقطع جدید را آغاز کنند. در پرونده امروز زندگیسلام با «صدیقه کیوانی»، مدیر اجرایی موسسه خیریه ساحل خلیجفارس که از اولین روزهای تشکیل این مدرسه پای کار بوده است، گفتوگو کردیم که در ادامه خواهید خواند.
از سال 89 به فکر ساخت این مدرسه افتادیم
«کیوانی» درباره انگیزهها از راهاندازی اولین مدرسه کودکان سرطانی کشور میگوید: «من 60 ساله هستم، کارمند خدمات درمانی بودم و با بیماران خیلی سر و کار داشتم، چون باید داروهایشان را تایید میکردم. دکتر مولوی بعد از این که دوره فوقتخصص اش را گذراند، به بندرعباس برگشت و پیشنهاد تشکیل یک موسسه خیریه برای کودکان سرطانی را داد. موسسه حمایت از کودکان سرطانی ساحل خلیجفارس از سال 89 شروع به کار کرد. البته فعالیت عملی این موسسه از بهمن سال ۹۰ با هدف کمک به هزینههای دارو و درمان کودکان سرطانی آغاز شد. کار خود را از طریق بازارچههای خیریه و با تحت پوشش قرار دادن ۳۰ کودک آغاز کردیم و اکنون حدود بیش از 300 بیمار را تحت پوشش داریم. یکی از موضوعاتی که همواره باعث ناامیدی و ناراحتی بچههای بستری در بیمارستان کودکان بندرعباس میشد مسئله عقب افتادن آن ها از همکلاسیهایشان به دلیل دورههای درمانی طولانی در بیمارستان بود. به همین دلیل تصمیم گرفتیم مدرسهای برای این کودکان راهاندازی کنیم. همراه با تیم موسسه طرح را نوشتیم، خوشبختانه رئیس بیمارستان هم موافقت کرد و ما این طرح را به آموزش و پرورش ارائه کردیم.سال 96 که ساختمان جدید بیمارستان ساخته شد، مدرسه بیمارستانی بخش خون و سرطان بیمارستان کودکان بندرعباس هم راهاندازی شد.»
هر دانشآموز سرطانی یک معلم دارد
از او درباره نحوه آموزش به کودکان سرطانی در این مدرسه و تفاوتهای آن با مدارس معمولی میپرسم که میگوید: «تعداد معلمهای مدرسه ما بستگی به تعداد دانشآموزان بستری شده در این جا دارد. شیوه آموزش ما این طور است که هر دانشآموز بستری شده در این بیمارستان یک معلم جداگانه برای خودش دارد.هم اکنون حدود 80 دانشآموز داریم و بعضی معلمها چندین دانشآموز را در ساعتهای مختلف آموزش میدهند. همه معلم های این مدرسه، برای آموزش تدریس به این کودکان داوطلب هستند، یعنی بدون دریافت هیچ هزینهای کار میکنند. این را هم بگویم که شرایط دانشآموزان ما با دانشآموزان معمولی فرق میکند و اینطور نیست که ساعت خاصی کلاس شروع و ساعت خاصی تمام شود. بستگی به شرایط جسمی بچهها دارد. به طور مثال،ممکن است شرایط یک دانش آموز برای یادگیری، شبها مساعدتر باشد بنابراین معلم او شبها برای تدریس به بیمارستان می آید. این طور نیست که همه معلمهای این جا ساعت 8 صبح شروع به تدریس کنند و 12 ظهر کلاسشان تمام شود.»
هوش و یادگیری این بچهها شوکهکننده است
از «کیوانی» درباره علاقه داشتن بچههای سرطانی به درس خواندن میپرسم که آیا آن ها هم از افتتاح این مدرسه استقبال کرده اند که میگوید: «این اتفاق هم برای خود بچهها و هم خانوادههایشان خیلی مثبت و الهامبخش بود. بیماران ما به دلیل مشکلات جسمی، مراحل طولانی درمان و ... نمیتوانند در مدارس معمولی حضور یابند بنابراین بیشتر آن ها ترک تحصیل می کنند و بازمانده از تحصیل محسوب میشوند، اما الان میتوانند مثل بقیه هم کلاسیها، دوستان و ... درسشان را بخوانند، در امتحانات شرکت کنند، کارنامه بگیرند، وارد سال تحصیلی بعد شوند و ... . کیفیت یادگیری و هوش این بچهها بسیار عالی و برای کادر آموزشی این جا شوکهکننده است. البته شرایط بچههای ما اینطور است که یک مدت در بیمارستان بستری هستند و یک مدت در خانه میمانند، بنابراین آموزش آنلاین که در زمان کرونا در کشور رایج شد، برای دانش آموزان ما قبل از کرونا هم بود؛ چراکه به صورت آنلاین با معلمشان در ارتباط بودند. دقیقا همین شرایطی که همه دانشآموزان در زمان کرونا با آن مواجه شدند، بچههای ما قبل از آن هم به همین شکل درس میخواندند. اکنون هم شرایط همینطور است. یعنی بعضی مواقع که در بیمارستان هستند، آموزش به صورت حضوری در مدرسه بیماران سرطانی انجام می شود و زمانهایی که در خانه بستری هستند، آموزش ها بهصورت آنلاین پیگیری میشود و با معلمهایشان در ارتباط هستند. بیشتر آن ها هم نمرات بسیار بالایی میگیرند.»
سختترین روزهای کاری ما
در زمان کمبود داروست
به مدیر اجرایی اولین مدرسه کودکان سرطانی کشور می گویم که کار کردن با بچههای سرطانی، علاوه بر سخت بودن، تلخیهای زیادی هم دارد.شما چطور قوی ماندید و این همه سال به آنها خدمت کردید؟ او میگوید: «مشکل اصلی ما این است که دوره درمان آن ها، طولانی است. این کودکان ممکن است، 3 یا 4 سال با مدرسه ما و معلمهایش در ارتباط مستقیم باشند و این یک وابستگی برای پزشکان، پرستاران و حتی معلمهایشان ایجاد میکند. بنابراین علاوه بر پزشکان و پرستاران ما، معلمهایشان هم وقتی اتفاقی برای یکی از این بچهها میافتد، از نظر روحی خیلی اذیت میشوند. البته ما در کنارشان مشاور و مددکارهایی داریم که آنها را راهنمایی میکنند. با این حال، معمولا زمانی که کمبود دارو داریم و جان بچهها برای کمبود دارو بهخطر میافتد، سختترین روزهای کاری ما فرا میرسد. یک سال پیش همین اتفاق افتاد و واقعا دارو نبود و خیلی از بچههای ما جلوی چشمهایمان پرپر شدند. آن سال یادم است که بیشتر معلمها و افرادی که با ما همکاری میکردند، خیلی ناامید شدند و به من میگفتند که دیگر بودن و نبودن ما، فرقی ندارد. میگفتند وقتی که دارو نیست و این بچهها دارند جلوی چشم ما از دنیا میروند و هیچ کاری از دستمان برنمیآید، حضور ما بیفایده است. یکی از همان روزها، یکی از اعضای مددکار ما که خیلی فعالانه و دلسوزانه مشغول کار بود، آمد و گفت که من دیگر نمیتوانم ادامه بدهم و از فردا نمیآیم برای این که بود و نبودمن برای این بچهها در این شرایط فرقی نمیکند. حضور او واقعا در موسسه کارگشا بود، ولی دیگر کاری از دست ما برنمیآمد و توان منصرف کردنش را نداشتیم. خوشبختانه دقیقا همان روز، یکی از بیماران ما که از دو ماهگی به این بیمارستان برای درمان میآمد و بهبود یافته بود و آن موقع 5 یا 6 ساله بود برای معاینه آمد. خیلی هم بچه خندهرو و محبوبی بود. اسمش را هم گذاشته بودند فندق. وقتی او آمد، با همه بچههای دیگر شروع کرد به بازی کردن، حرف زدن، شوخی کردن و ... بهطوری که روحیه بچههای بیمارستان تغییر کرد. وقتی پایان ساعت اداری، آن همکارمان داشت میرفت، به او گفتم که تصمیم شما قطعی است و از فردا نمیآیید؟ گفت ،راستش را بخواهید، امروز فهمیدم که بودن من زیاد هم بیفایده نیست، وقتی امروز حس خوب حضور فندق را در بین بچهها و کارکنان دیدم که حال همه چقدر خوب شد، فهمیدم که نباید خسته شوم و باید ادامه دهم. بهطور کلی بهبود کودکان، توان و انگیزه ما را چندین برابر میکند و انگار خون تازهای در رگهایمان تزریق میشود. این را بگویم که خوشبختانه بهبود یافته هم در این سالها، زیاد داشتیم.»
این مدرسه امید به زندگی کودکان سرطانی را بیشتر کرد
«امید دادن به بچههای سرطانی برای شکست این بیماری مهم است و این یکی از اهداف و آرزوهای ماست». کیوانی ادامه میدهد: «آموزش به دانشآموزان سرطانی باعث شده است که امیدشان به زندگی و بهبود خیلی بیشتر شود. الان کودک سرطانی داریم که به شوق آمدن سر کلاس درس و دیدن معلم، سختیهای درمان و خوردن داروها را تحمل میکند تا سریعتر به کلاس درس بیاید. در ضمن، درس خواندن باعث میشود خودشان را یک بچه عادی بدانند، اما بچهای که یک سال مدرسه نرود، وقتی میبیند بچههای هم سن و سال او یک سال جلوتر هستند، دیگر تمایلی به ادامه تحصیل نخواهد داشت. هم روحیه خودشان و هم روحیه خانواده ها با راهاندازی این مدرسه خیلی تغییر کرده است».
باشگاه کتاب خوانیمان رونق زیادی دارد
جالب است بدانید کودکان بیمار و نیازمندی که در بیمارستان کودکان بندرعباس در بخش سرطان بستری هستند جزو کتاب خوانترین کودکان بیمار هم هستند. آن هم به واسطه کتابخانهای که در این بخش به همت خیران راهاندازی شده است و کودکان در باشگاه کتاب خوانی بیمارستان فعالیت خوبی دارند. درواقع وقتی بنای این کتابخانه و باشگاه کتاب خوانی گذاشته شد که خاله صدیقه و دوستانش فقط به راهاندازی مدرسه برای کودکان بیمار در بیمارستان راضی نشدند؛ چراکه آنها دوست داشتند با افزایش سطح آگاهی بچهها نوع نگاه آن ها را به زندگی تغییر دهند، برای همین عزمشان را جزم کردند تا باشگاه کتاب خوانی را راهاندازی کنند. کیوانی میگوید: «یک کانکس در کنار بیمارستان رها شده بود. تصمیم گرفتیم از فضای این کانکس برای راهاندازی کتابخانه بیمارستان استفاده کنیم. همه به یاری ما آمدند؛ از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تا خیرانی که با اهدای کتاب به پربار شدن کتابخانهمان کمک کردند. باشگاه کتاب خوانیمان رونق زیادی دارد. با راهاندازی این کتابخانه با عنوان «کافه کتاب ساحل» بچههای بستری در بیمارستان بخش زیادی از وقتشان را با کتاب خواندن و شرکت در مسابقههای کتاب خوانی سپری میکنند.»
مردم از رفاهیاتشان برای کمک به ما میزنند
مدیر اجرایی این موسسه از کمکهای مردمی که در این سالها مسیر را برایشان هموارتر کرده است، اینطور میگوید: «حمایت و همراهی مردم حتی در زمان کرونا که بیشتر افراد مشکل داشتند، باز هم از ما دریغ نشد. مردم ما آنقدر مهربان و با گذشت هستند که حاضرند از خیلی از مسائل رفاهی خود بگذرند و با کودکان سرطانی تحت پوشش و خانوادههایشان همراهی کنند تا از بار مشکلات خانوادههای این بچهها کم کنند. البته ما از همان اول هم روی کمکهای کلان و خیران بزرگ حسابی باز نکردیم، چون ایمان داشتیم اطراف ما افراد نیکوکار زیادی حضور دارند که میتوانند با کمکهای خرد و همیشگی خود یاریگر ما باشند. به دوستانم پیشنهاد دادم از هنر دست خودشان استفاده کنند و با پخت غذاهای سنتی و محلی بندرعباس و فروش آن در بازارچه خیریه به درآمدزایی برسند. در بازارچههای خیریه ما، علاوه بر مردم، بعضی ورزشکاران و هنرمندان خود استان هم بودند که به عنوان فروشنده حاضر شدند. چند سال پیش هم «عقیل مرادی»، بدن ساز مطرح استانمان، مدالهای بینالمللیاش را به موسسه اهدا کرد و ما برای ساخت بخش شیمیدرمانی سرپایی که در بیمارستان نیاز بود، تقریبا یک سال و نیم پیش آنها را به مبلغ 300 میلیون تومان فروختیم و مشکل را حل کردیم».
فرهنگ رفتار با کودکان سرطانی را همه یاد بگیرند
کیوانی در پایان میگوید: «فرهنگ رفتار با کودکان سرطانی را همه یاد بگیرند. اطرافیان چنین کودکانی کاری نکنند که این کودکان احساس کنند به آن ها ترحم می شود. در برخورد و تعامل با کودکان سرطانی مشکل فرهنگی داریم که امیدوارم اصلاح شود. اگر سرطان کودکان، به موقع تشخیص داده شود و از درمان خسته نشوند، تقریبا 85 تا 90 درصد درمان می شوند. ما بچههای زیادی داریم که بهبود یافتند و الان به زندگی عادی برگشتند. همین چند وقت پیش، دیدم که یک روز دکتر مولوی خیلی خوشحال هستند، ماجرا را پرسیدم، گفتند یکی از بهبودیافتگان با ایشان تماس گرفته و گفته در یکی از دانشگاههای خوب کشور پذیرفته شده است. همچنین بهبود یافتههایی داریم که ازدواج کرده و بچهدار شده و بارها به دیدار ما در این بیمارستان آمده اند. اینها هم از زیباییها و شیرینیهای کار ماست.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.