حضرت آیتا... خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز سال 1398 در اجتماع پرشور انبوه زائران و مجاوران حرم رضوی، سال ۹۸ را «سال فرصتها» خواندند و با تأکید بر این که تحقق شعار امسال یعنی «رونق تولید» موجب ایجاد تحول در بخشهای مختلف، افزایش اشتغال، حل مشکلات معیشتی، اصلاح نظام بانکی، افزایش ارزش پول ملی،حل مشکل تورم و توازن بودجهای خواهد شد، سخنان مهم و پرنکتهای را درباره «مسائل سال جاری، مواجهه دولتهای غربی با ایران و اقتصاد و رونق تولید» بیان کردند و در محور چهارم سخنان خود به تبیین وظایف جوانان در تحقق مفاد بیانیه راهبردی گام دوم پرداختند. ایشان همچنین با اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب و با تاکید بر این که «جوان ها باید شانهشان را زیر بار مسئولیت های دشوارِ کوچک و بزرگ بدهند؛ علاج مشکلات کشور این است» تاکید کردند: «ما در گام دوم انقلاب بایستی حرکت کشور را بر دوش جوان ها قرار بدهیم همچنان که در گام اول در دوره انقلاب هم هدایت را امام می کرد اما حرکت را و موتور پیشرفت را جوانان روشن می کردند.» براساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتا... خامنهای (Khamenei.ir) متن بیانات ایشان به شرح زیر است.
بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا ابیالقاسم المصطفی محمد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیین المعصومین المکرمین سیما بقیةا... فی الارضین. اللهم صل علی ولیک علی بن موسی الرضا عدد ما فی علمک صلاة دائمة بدوام ملکک و سلطانک، اللهم سلم علی ولیک علی بن موسی الرضا عدد ما فی علمک سلاماً دائماً بدوام مجدک و عظمتک و کبریائک. میلاد مبارک پیشوای عدالت و امیر همیشه مؤمنان در طول تاریخ، حضرت امیرالمؤمنین علیبنابیطالب را که نوروز حقیقی است تبریک عرض می کنم. همچنین تبریک عرض می کنم حلول سال نو و عید نوروز را که سلیقه زیبای ایرانی، این روز را آغاز سال قرار داده است و سال شمسی ایرانی، سال هجری ایرانی از آغاز بهار و از عید نوروز شروع می شود. همچنین ایام اعتکاف را به دل های نورانی معتکفین تحیت و تهنیت عرض می کنم؛ امیدوارم رحمت الهی و تفضل الهی و اجابت پروردگار عالم به انفاس زکیه معتکفینِ ما، شامل حال همه ملت ایران و همه آحاد –به خصوص جوانان ما- بشود. خدای متعال را سپاسگزارم که توفیق داد یک بار دیگر به مناسبت آغاز سال نو با شما مردم عزیز، مجاوران و زائران در پرتوِ لمعات بقعه مبارکه رضویه ملاقات کنم.مطلبی را که امروز من آماده کردهام تا با شما برادران عزیز و خواهران عزیز در میان بگذارم، چهار موضوع است که امیدوارم بتوانم آن ها را با اختصار به عرض شما برادران و خواهران برسانم. یک موضوع درباره سال جاری است یعنی همین سال ۱۳۹۸؛ یک موضوع به مناسبت و درباره مسائل غرب و مسائل ما با دولت های غربی است؛ موضوع سوم درباره اقتصاد و شعار امسال است که عبارت باشد از شعار رونق اقتصادی؛ و موضوع آخر و چهارم، سخنی است با جوانان عزیزمان درباره مسائل کشور، مسائل آینده و مسائل انقلاب.
من معتقدم سال ۱۳۹۸ به توفیق الهی سال فرصت هاست؛ سال امکانات و سال گشایش
درباره مسائل مربوط به سال جاری، انسان می بیند که بعضی از گویندگان یا نویسندگان یا صاحبنظران یا اظهارنظرکنندگان درباره سال ۹۸ اظهار نظر کردهاند که این سال، سال تهدیدهاست. بنده مطلقاً این را قبول ندارم؛ من معتقدم سال ۱۳۹۸ به توفیق الهی سال فرصت هاست؛ سال امکانات و سال گشایش. البته آن کسانی که اظهار نظر دیگری می کنند و دایم تهدید به رخ این و آن می کشند، دانسته یا ندانسته تحت تأثیر رجزخوانیهای دشمنان این ملت هستند. دشمنان این ملت علاوه بر آن چه در واقعیت انجام می دهند، جنگ روانی هم دارند، اظهار نظر هم دارند، رجزخوانی هم دارند. این رجزخوانیها باید همان طور که هست، دانسته بشود. این ها درباره سال ۹۷ هم از همین رجزخوانیها داشتند و سعی می کردند توی دل بعضیها را خالی کنند. یکی از همان احمق های درجه یک که چند وقت قبل آن ها را معرفی کردم،در اواسط یا اوایل سال ۹۷ گفت که ما اگر از برجام خارج بشویم -یعنی اگر آمریکا خارج بشود- در خیابان های ایران شورش اتفاق میافتد، مردم نان هم دیگر نمی توانند بخرند. یکی دیگر از همین حضرات احمق های درجه یک، اظهار نظر کرد که در سال ۲۰۱۹ آقایان آمریکاییها کریسمس را در تهران خواهند گرفت.خب این ها حرف هایی است که زدند. من نمی دانم؛ یعنی واقعاً دو نظر وجود دارد که آیا این ها واقعاً تحلیلشان این قدر نسبت به مسائل منطقه و کشور دور از واقعیت است که این حرف ها را جدی می زنند یعنی واقعاً گفتن این حرف ها [از] حماقت است؟ یا نه؛ قصد جنگ روانی دارند و خباثت می کنند و این حرف ها را پخش می کنند در فضای رسانهای عالم به منظور جنگ روانی؟ این برای من روشن نیست؛ ممکن است هر دو باشد، هم حماقت، هم خباثت. و اما این که گفتیم سال ۹۸ سال فرصت هاست، در این باره من مقدار کمی توضیح بدهم: مشکل عمده کشور ما فعلاً مشکل اقتصادی است و مسئله معیشت قشرهای ضعیف؛ بخشی از این مشکل مربوط است به تحریم قدرت های غربی یعنی آمریکا و اروپا؛ بخشی هم مربوط می شود به نقایص درونی خود ما، به ضعف های مدیریتی خود ما. هم تحریم می تواند فرصت باشد -که توضیح می دهم- و هم مشاهده این ضعف ها و نقص ها می تواند برای ما تجربههای گرانبهایی برای آینده و برای مدیریت سال های بعد کشور به وجود بیاورد؛ هر دوی این ها می تواند فرصت باشد. اما تحریم می تواند فرصت باشد؛ چرا؟ زیرا تجربه نشان داده است کشورهایی که از منابع طبیعی -مثل نفت- برخوردار هستند، هر وقت درآمدهایشان از ناحیه این منابع کاهش پیدا می کند، این ها به فکر اجرای اصلاحات اقتصادی میافتند، انگیزه پیدا می کنند، انگیزه اصلاحات پیدا می کنند، انگیزه پیدا می کنند که خودشان را از وابستگی نجات بدهند و اقدامات مناسبی را انجام می دهند. این مال وقتی است که درآمد حاصل از آن منابع طبیعی کاهش پیدا می کند؛ بعد که این منابع دوباره به حال اول برمی گردد و منابع مالیِ مورد استفاده آن ها افزایش پیدا می کند، از ادامه کار اصلاحات غفلت می کنند، فراموش می کنند. پس فشارِ کاهش درآمد منابع طبیعی، این حُسن بزرگ را نه فقط برای ما، [بلکه] برای همه کشورهای مشابه ما دارد که آن ها را از وابستگی به این منبع طبیعی، از این تک محصولی بودن، از این اقتصاد نفتی -که یکی از بزرگترین مشکلات اقتصاد ما این است که نفتی است، وابسته به نفت است- نجات خواهد داد. واقعاً هم همین جور است؛ الان در کشور، هم در سطوح دولتی، هم در سطوح تحقیقاتی و دانشگاهی، مطالعات وسیعی شروع شده است برای این که ما چگونه بتوانیم کشور را با درآمدهای غیرنفتی اداره کنیم؛ این خیلی چیز مهم و خوبی است. آن وقتی که درآمد نفتی به صورت فراوان در اختیار باشد، نه مسئولان دولتی و نه دیگران طبعاً به این فکر نمیافتند. شبیه این را ما به طور محسوس و عینی در باب امکانات دفاعی کشور امتحان کردیم. در سال های دفاع مقدس، جنگی که بر ما تحمیل شد، قدرت های مادی شرق و غرب، یعنی هم قدرت های مادی سرمایهداری و هم قدرت های مادی سوسیالیستی و کمونیستی، بهترین امکانات جنگی را در اختیار صدام قرار دادند ولی دست ما بسته بود. به ما حتی -آن طوری که مشهور شد و همه دانستند- سیم خاردار هم نمی فروختند؛ البته سخت بود اما همین سختی موجب شد که جوان های ما، صاحبان فکر، صاحبان استعداد و ابتکار به فکر بیفتند، وضع وابستگی ما را به سلاح بیگانه تغییر بدهند. امروز وضعیت ما به لطف الهی از لحاظ امکانات دفاعی تقریباً از همه کشورهای این منطقه بهتر و بالاتر است؛ دشمن های ما هم روی این دارند تکیه می کنند، آن ها هم اعتراف می کنند، برای این که این را وسیله فشاری قرار بدهند؛ که البته وسیله فشار قرار نخواهد گرفت. ما به کوری چشم آن ها تقویت بنیه دفاعی را ادامه خواهیم داد. آن روز در دوران دفاع مقدس اگر به ما سلاح می فروختند، تانک می دادند، موشک می دادند، امکانات می دادند، ما به فکر نمیافتادیم که خودمان تولید کنیم؛ خب [اگر] داشتیم، وابستگی باقی می ماند، احتیاج به دیگران از بین نمی رفت؛ مثل خیلی از کشورهای دیگری که در منطقه ما هستند و میشناسید؛ کشورهایشان انبار سلاح است اما سلاح های متعلق به دیگران، وابسته به اراده دیگران؛ خودشان نه قدرت دارند، نه توان علمی و عملی دارند که از آن ها درست استفاده کنند؛ می شدیم مثل آن ها؛ امروز به توفیق الهی این جور نیست. پس نیاز برای ما حرکت ایجاد می کند، انگیزه ایجاد می کند. وقتی که دستمان از درآمد نفتی به طور کامل -یعنی درآمد کاملِ نفتی- کوتاه شد، طبعاً راههای جایگزین را می گردیم پیدا می کنیم؛ این کاری است که شروع شده و به توفیق الهی به نتیجه خواهد رسید؛ ملت ایران بعدها ثمره آن را خواهد چشید، نتیجهاش را خواهد دید.
من عرض می کنم ما از تحریم نباید بنالیم؛ از تحریمکنندهها هم -که آمریکا و اروپا هستند- توقع زیادی نباید داشته باشیم؛ حالا من بعداً در بخش [مربوط به] غرب خواهم گفت چرا؛ از این ها نمی شود توقع داشت. ما باید بنشینیم طرح های مقابله با تحریم را بررسی کنیم و به طور جدی آن ها را دنبال کنیم؛ وظیفه ما این است؛ هم وظیفه دستگاههای دولتی، هم وظیفه بخش های تحقیقاتیِ مربوط به قوه مقننه و هم وظیفه جوان های ما و اصحاب فکر و اندیشه در کشور، بنشینند با آگاهی از مسائل کشور، راههای مقابله با تحریم را بررسی کنند، پیدا کنند؛ و راههای زیادی وجود دارد برای مقابله با تحریم و خنثی کردن تحریم ظالمانه و خباثتآمیز دشمن. البته به من گزارش دادند که مسئولان بالای دولتی دارند این راهکارهای مقابله با تحریم را تدوین می کنند؛ باید در عمل و در اجرا، جدیتر، فوریتر و عملیتر وارد بشوند؛ مسائل را با تأخیر نبایستی انجام داد.امروز همه قبول دارند که دشمن در حال جنگ اقتصادی با ماست؛ این را همه میدانند. البته این را که دشمن در حال جنگ با ماست، همیشه ما تکرار می کردیم، می گفتیم، [اما] بعضی باور نمی کردند؛ امروز همه باور کردهاند؛ همه مسئولان فهمیدهاند و قبول کردهاند که دشمن در حال جنگ با ماست. جنگ فقط توپ و تفنگ نیست؛ جنگ اقتصادی، جنگ امنیتی، جنگ اطلاعاتی، جنگ سیاسی، این ها هم جنگ است؛ گاهی خطرناکتر از جنگ نظامی هم هست. دشمن در حال جنگ با ماست؛ خب بُروز و ظهور این جنگ در امر مسائل اقتصادی است؛ این را همه امروز قبول دارند. ما البته در این جنگ باید دشمن را شکست بدهیم و به توفیق الهی دشمن را شکست خواهیم داد؛ بله، دشمن را شکست خواهیم داد اما این کافی نیست. حرف من و مطالبه من از مجموع فعالان گوناگون کشور، چه در بخش مسئولان دولتی، چه در بخش های دانشگاهی، مردمی، عمومی، چیز دیگری است؛ من می گویم ما باید علاوه بر شکست دشمن، بازدارندگی ایجاد کنیم؛ حرف من این است. گاهی شما دشمن را شکست می دهید اما دشمن منتظر فرصتی می ماند و یک ضربه دیگری بعداً وارد می کند؛ این فایدهای ندارد؛ ما باید به نقطهای برسانیم خودمان را که بازدارنده باشد؛ یعنی دشمن احساس کند که از رخنه اقتصادی، از معبر مسائل اقتصادی نمی تواند به کشور عزیز ما ضربه وارد کند و به ملت فشار بیاورد؛ باید به این جا برسیم؛ بازدارندگی؛ این هم ممکن است، همچنان که -باز این جا از مسائل نظامی مثال بزنم- در مسائل نظامی خوشبختانه وضعیت ما این جوری است. یک روزی بود که ما مینشستیم و هواپیمای دشمن میآمد در ارتفاع بالا و شهرهای ما را بمباران می کرد، ما هم وسیله دفاعی در این حد نداشتیم، یا [وقتی] موشک می فرستاد وسیلهای نداشتیم برای مقابله؛ بعد که امکانات پیدا کردیم، امروز دشمنان ما -حداقل در منطقه؛ آن هایی که در منطقه هستند یا در منطقه نیرو دارند- می دانند که جمهوری اسلامی با موشک های نقطهزن و فعال و دقیق خود در این منطقه با هر دشمنی می تواند مقابله کند و مواجهه کند و او را بکوبد؛ این را فهمیدند. این بازدارندگی است؛ این معنایش این است که دشمنانی که گاهی هوس تهاجم نظامی به سرشان می زند، ملاحظه کنند؛ بفهمند که نه، این جوری نیست، جمهوری اسلامی، مشت محکم و دست قوی دارد درمقابل؛ این می شود بازدارنده؛ ما در مسائل اقتصادی باید به این جا برسیم. این بنابراین فرصتی است که در سایه تحریم دشمنان در اختیار ماست؛ امروز می توانیم روی این زمینه کار کنیم؛ این بحث اول.برای این که ما در خودمان، این قدرت بازدارندگیِ اقتصادی را به وجود بیاوریم، به کلی باید از کمک و همراهیِ غربیها چشم بپوشیم . گفتم چشممان به غربیها نباشد. وارد بحث دوم می شوم که مسئله مواجهه با قدرت ها و دولت های غربی است؛ در این زمینه، ما خیلی حرف داریم. من می گویم برای این که ما در خودمان، این قدرت بازدارندگیِ اقتصادی را به وجود بیاوریم، به کلی باید از کمک و همراهیِ غربیها چشم بپوشیم، منتظر آن ها نباید باشیم. برای خاطر این که غربیها نشان دادند که نمی توان از آن ها انتظار کمک داشت؛ انتظار توطئه می شود داشت، انتظار خیانت می شود داشت، انتظار خنجرازپشتزدن می توان داشت، [اما] انتظار کمک و صداقت و همراهی نمی شود داشت. آن جایی که شما میبینید غربیها به یک دولتی، به یک کشوری کمک می کنند، در حقیقت برای خودشان دارند کار فراهم میکنند. بله، غربیها به رژیم طاغوت کمک می کردند اما این در واقع کمک به او نبود، کمک به فروش سلاح خودشان بود، کمک به تسلط بیقیدوشرطشان بر نفت کشور بود، کمک به وجود ۶۰ هزار نیروی مستشار نظامی در کشور بود. آن روزی که انقلاب پیروز شد، حدود ۶۰ هزار نیروی آمریکایی در کشور -عمدتاً در تهران- متمرکز بودند، از بیتالمال مسلمان ها می خوردند و برای خودشان کار می کردند. اگر یک جایی کمکی هم بکنند، در واقع کمک به خودشان است، کفه خودشان را دارند سنگین می کنند، از آن ها انتظار کمک نمی شود داشت. این مخصوص ما هم نیست، این جور نیست که ما بگوییم غربیها [فقط] با جمهوری اسلامی این جوری هستند یا بگوییم با ایران این جور هستند؛ نه، با همه کشورهایی که زورشان به آن ها برسد، رفتار کشورهای غربی این است؛ ببینید، سه قرن پدیده استعمار -استعمار کشورهای ضعیف- صدها میلیون جمعیت را فشرده و پدرشان را درآورده و زیر فشار قرار داده؛ اروپاییها -آن روز، آمریکایی در بین نبود- در آسیا، در آفریقا، در آمریکای لاتین، کشورها را استعمار کردند و مکیدند، منابع آن ها را به سود خودشان خالی کردند و بردند و آن ها را از پیشرفت علمی و عملی و فناوری مانع شدند و عقب انداختند. این پدیده استعمار، مخصوص ما هم نبود؛ مال همه کشورهای دیگری بود که زورشان به آن کشورها رسیده بود. در مورد ایران، از اواسط قاجار، اروپاییها به ما ضربه زدند. در جنگ های ایران و روس، انگلیسها به ایران خیانت کردند؛ به عنوان واسطه وارد میدان شدند، اما از پشت خنجر زدند. در قضیه امتیاز تنباکو، در قضیه امیرکبیر و رفتاری که با امیرکبیر کردند؛ فشارهای انگلیسها و سفارتخانههای اروپایی در تهران بود که پادشاه ابله قاجار را وادار کرد خون امیرکبیر را بریزد و او را که می توانست ایران را متحول کند، کنار بگذارد. [همچنین] رفتار اروپاییها در روی کار آوردن حکومت دیکتاتوری رضاخان، رفتار اروپاییها و آمریکاییها در ساقط کردن دولت مصدق، رفتار آن ها در قضایای گوناگون اقتصادی و سیاسی و امنیتی ما و رفتار آن ها در قضیه جنگ تحمیلی و بعد هم رفتار آن ها در قضیه تحریم؛ این ها را ما نباید از یاد ببریم. غربیها با ما همیشه همین جور رفتار کردهاند؛ نمی توانیم به آن ها هیچ امیدی داشته باشیم. در همین قضیه اخیر، در قضیه برجام، وظیفه اروپاییها چه بود؟ خب یک قرارداد هفتجانبهای بسته شده بود -شش کشور و ایران این طرف؛ هفت کشور- یک طرف که آمریکاست خارج شد؛ وظیفه طرف های دیگر چه بود؟ وظیفه اروپاییها این بود که میایستادند در مقابل آمریکا، می گفتند ما به تعهد خودمان پایبندیم؛ تعهد آن ها این بود که تحریم ها به طور کلی برداشته بشود؛ باید محکم میایستادند، [اما] با بهانههای مختلف نَایستادند. علاوه بر این که در مقابل آمریکا نایستادند، خودشان هم در عین این که مدام به ما تأکید کردند و می کنند که «مبادا از برجام خارج بشوید»، عملاً از برجام خارج شدهاند؛ یعنی حتی تحریم های جدیدی را علیه ایران به وجود آوردهاند. این رفتار اروپاییهاست؛ از این ها می شود توقع داشت؟ این کانال مالی هم که اخیراً مدام گفته می شود یک کانال مالی درست کردهاند، این به شوخی شبیهتر است؛ البته شوخی تلخی است. این هیچ معنی ندارد؛ آن چیزی که وظیفه آن هاست با آن چه آن ها دارند مطرح می کنند زمین تا آسمان فرق می کند. در آخرین مسئله بینالمللی ما، باز اروپاییها مثل گذشته از پشت خنجر زدند، به ما خیانت کردند. از این ها توقع نمی شود داشت؛ هیچ توقعی نمی شود داشت. ببینید! به طور کلی من این را به شما عرض بکنم؛ این نتیجه مطالعات فراوان و مشاهده تجربیات خودمان و تجربیات دیگران است: من عرض می کنم سیاست و قدرت در غرب، در دولت های غربی اعم از آمریکا و اروپا، هم ظالم است، هم زورگو است، هم بیمنطق است، هم زیادهخواه است. این ها هیچ منطقی سرشان نمی شود؛ با منطق واقعاً [بیگانهاند]. در باطن، سیاستمداران غربی آدم هایی هستند به معنای واقعیِ کلمه وحشی. تعجب نکنید؛ بله، کت و شلوار می پوشند، کراوات می بندند، ادکلن میزنند، کیف سامسونت دستشان می گیرند، اما وحشیاند؛ عملاً کارهای وحشیها [را می کنند]. شما ملاحظه کنید در همین قضیه اخیر نیوزیلند و کشتار مسلمانان، خب در دو مسجد یک نفری وارد می شود، دهها نفر را به رگبار می بندد، بیش از پنجاه نفرِ آن ها را به قتل می رساند، شهید می کند؛ خب این اسمش تروریسم نیست؟ اروپاییها، نه سیاستمداران شان، نه مطبوعاتشان حاضر نشدند نام حرکت تروریستی روی این کار بگذارند؛ گفتند حرکت مسلحانه! این حرکت مسلحانه است؟ پس تروریسم چیست؟ هر جایی که یک حرکتی حتی علیه یک فرد انجام بگیرد که مورد علاقه آن هاست، آن جا تروریسم و حقوق بشر و همه چیز ردیف می شوند برای مقابله اما این جا -به این وضوح- به این حرکت، [حرکت] تروریستی نمی گویند! این ها این جوری هستند.
کشوری در این منطقه و شاید در همه جای دنیا، به بدیِ دولت سعودی من سراغ ندارم
کشوری در این منطقه و شاید در همه جای دنیا، به بدیِ دولت سعودی من سراغ ندارم؛ دولت سعودی، هم مستبد است، هم دیکتاتور است، هم ظالم است، هم وابسته است، هم فاسد است. برای این دولتِ این جوری، امکانات هستهای فراهم می کنند؛ اعلان کردند که نیروگاه هستهای برایش می سازند، اعلان کردند که مراکز تولید موشک برایش درست می کنند! آن جا اشکالی ندارد؛ آن جا چون وابسته به آن هاست، چون متعلق به آن هاست، اشکال ندارد که بسازند. حالا البته دارند اعلان می کنند، اگر هم بسازند، بنده شخصاً ناراحت نمی شوم؛ چون می دانم که این ها انشاءا... در دوران نه چندان دوری، به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد. بنابراین، شرارت و شیطنت، طبیعت قدرت های غربی است، آمریکا و اروپا هم ندارد؛ البته آمریکا شرورتر است، شرارت آمریکا به دلایل مختلف بیشتر است، مخصوص این شخصی هم که حالا در رأس دولت آمریکاست، نیست، [بلکه] سیاست شان این است. به من گزارش دادند که در همین قضایای اخیر، کنگره آمریکا -این آمار جالبی است- در سال های ۹۶ و ۹۷، ۲۲۶ طرح و لایحه علیه جمهوری اسلامی، یا تصویب کرده، یا ارائه کرده! ۲۲۶ طرحِ ضدیت و خباثت علیه جمهوری اسلامی؛ شرارت است دیگر. حالا البته این جا من یک گِلهای هم از مجلس خودمان بکنم: مجلس شورای اسلامی خودمان چند طرح و لایحه در مقابل خباثت های آمریکا ارائه کردهاند یا تصویب کردهاند؟ خب، پس این قدرت های غربی این [طور] هستند، از این ها انتظار نمی شود داشت.
البته در داخل متأسفانه بعضیها غرب را بَزک می کنند، بدیهای غرب را توجیه می کنند، روتوش می کنند، نمی گذارند افکار عمومی متوجه بشود که همین دولت های ظاهرالصلاح -مثل فرانسه، مثل انگلیس، مثل دیگران- در باطنشان چقدر شیطنت و شرارت وجود دارد؛ مطبوعاتچیها بینشان هست، رسانهایها بینشان هست؛ مثل تقیزاده. در دوره طاغوت، آدمی مثل تقیزاده، به این مضمون گفت که ایران باید از فَرقِ سر تا ناخن پا غربی بشود؛ یعنی سبک زندگی در ایران باید غربی بشود. امروز هم تقیزادههای جدید از این حرف ها میزنند؛ البته به این صراحت نمی گویند اما مضمون حرفشان این است. آن هایی که افکار غربی را، سبک زندگی غربی را، روش های غربی را، لغات غربی را به طور پیوسته در داخل، در ادبیات ما، در افکار ما، در دانشگاههای ما، در مدارس ما تزریق می کنند، پمپاژ می کنند، این ها همین تقیزادههای جدیدهستند. آن هایی که پشت سر سند ۲۰۳۰ -سند ۲۰۳۰ یعنی برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی- میایستند، همان تقیزادههای امروز هستند؛ البته امروز به توفیق الهی جوان های مؤمن ما و مردم انقلابی ما نخواهند گذاشت این تقیزادهها حرفشان به کرسی بنشیند.
این حرف هایی که من می زنم به هیچ وجه به معنای قطع رابطه با کشورهای غربی نیست؛ ارتباط مانعی ندارد
این نکته را توجه کنید، چون بعضیها مغالطه می کنند من [این را] بگویم. این حرف هایی که من می زنم به هیچ وجه به معنای قطع رابطه با کشورهای غربی نیست؛ ارتباط مانعی ندارد. بنده در دولت های مختلف، در طول این سال ها همیشه دولت ها را به ایجاد رابطه با کشورهای مختلف تشویق کردهام؛ با همسایگان یک جور، با کشورهای اسلامی یک جور، با حرکت های مختلف یک جور، با کشورهای اروپایی هم همین جور؛ الان هم معتقدم. ارتباط اشکال ندارد، دنبالهرَوی اشکال دارد، اعتماد اشکال دارد؛ من می گویم اعتماد نکنید. شاید بسیاری یا لااقل بعضی از مشکلات ما ناشی از این است که به غربیها اعتماد شد؛ در مذاکرات گوناگون، در قراردادهای گوناگون، در تصمیمگیریهای سیاسی گوناگون، به غربیها اعتماد شد. ارتباط مانعی ندارد، ارتباط پیدا کنید، منتها طرفتان را بشناسید؛ با لبخند آن ها، با ترفند آن ها، با سخن دروغ آن ها، راه را اشتباه نکنید، عوضی نروید؛ حرف من این است؛ ارتباط هیچ مانعی ندارد. البته امروز خوشبختانه مسئولان دولتی ما به این نتیجه رسیدهاند که با غربیها نمی شود درست در یک مسیر حرکت کرد؛ این را احساس کردهاند؛ شاید در آینده انشاءا... رفتارها و برخوردها -بر اثر این فهم جدیدی که در مسئله پیدا شده- تفاوت پیدا کند.البته حالا که یک مقداری در مورد غرب صحبت کردم این را هم عرض بکنم: ببینید دو گرایش متضاد در مورد غرب هست که هر دو غلط است؛ یک گرایش عبارت است از تحجر و تعصب بی جا و ندیدن مثبتات غرب؛ غربیها در دانش، حرکت خوبی کردند، همت کردند، پیشرفت کردند، دنبالگیری کردند؛ در فناوری همین جور، در بعضی از خصوصیات اخلاقی، که من بارها در سخنرانی و غیره این ها را گفتهام؛ این ها را نباید رد کرد. ما هر چیز خوب را از هر جای دنیا باید بگیریم. بارها من گفتهام، ما حرفی نداریم شاگردی کنیم؛ پیش هر کسی که بیشتر از ما بلد است، ما شاگردی می کنیم، حرفی نداریم؛ منتها سعیمان باید این باشد که همیشه شاگرد نمانیم؛ بنابراین تحجر در مقابل غرب و تعصب بی جا در مقابل غرب که بگوییم هر چه از غرب میآید، هر چه باشد غلط است، نه؛ این را ما نمی گوییم و قبول نداریم. نقطه مقابلش غربزدگی است؛ غربزدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غربزده پهلوی، یک روشنفکر ریشهدار در مسائل دینی، یعنی مرحوم جلال آلاحمد که عالمزاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است -با ما هم بیارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه می کرد در دوران تبعید امام- آن روز در سال ۴۲ مسئله غربزدگی را مطرح کرد. امروز مسئله غربزدگی مسئله مهمی است؛ باید فراموش نکنیم آن را. خب پس بنابراین گرایش تعصبآمیز و تحجرآمیز از سویی، گرایش غربزده از سویی، [هر دو] غلط است؛ نسبت به غرب همان طور که گفتم اعتماد نمی شود کرد؛ ارتباط باید داشت، [ولی] تکیه به آن ها نباید کرد؛ از علم آن ها و از مثبتات آن ها باید استفاده کرد و[لی] مطلقاً به آن ها اطمینان نباید کرد؛ این حرف ما [است]. این [هم] مطلب دوم.
با تنبلی، با بیحالی، کمانگیزگی، مسئله اقتصاد کشور حل نخواهد شد
حالا مطلب سوم که به این مناسبت وارد مسئله اقتصاد [می شویم]. حالا [که] به غرب اعتماد نمی کنیم؛ چه کار کنیم برای اقتصاد کشور؟ مسئله اقتصاد کشور مسئله مهمی است. عرض بنده این است: برای شکوفایی اقتصاد کشور، به کاری احتیاج داریم که هم مجاهدانه باشد، هم عالمانه باشد. با تنبلی، با بیحالی، کمانگیزگی، مسئله اقتصاد کشور حل نخواهد شد. کار جهادی باید انجام بگیرد، مدیریت های جهادی باید بر مسائل اقتصادی کشور احاطه داشته باشند، تصمیمگیری کنند؛ کار جهادی. کار جهادی یعنی کاری که هم در آن تلاش هست، خستگیناپذیری هست، هم اخلاص هست؛ [یعنی] انسان می فهمد که برای خودش، برای پُر کردن کیسه خودش کار نمی کند، دارد برای مردم کار می کند، برای خدا کار می کند؛ هم این و هم عالمانه؛ یعنی بنشینند و با موازین علمی، با شیوه دقیق عالمانه راههای صحیح را پیدا کنند؛ هم باسواد باشند، کارآمد باشند، هم امکانات گوناگونی داشته باشند؛ این ها بنشینند کار کنند؛ اقتصاد کشور قطعاً شکوفایی پیدا خواهد کرد. بنده اقتصاددان نیستم اما حرف های کارشناسها را می خوانم، مطالعه می کنم، از این ها نظر می خواهم، نظرهای آن ها را کاملاً بادقت می بینم. کارشناسهای ما معتقدند که ظرفیت های کشور برای شکوفایی اقتصاد، ظرفیت های بسیار آماده و مستعد و کاملی است. ما کمبود نداریم. ظرفیت نیروی انسانی ما بسیار خوب است، ظرفیت های طبیعی ما بسیار خوب است، ظرفیت جغرافیایی ما بسیار خوب است که من در بیانیه گام دوم مقداری از این ظرفیت ها را تشریح کردم که این ظرفیت ها وجود دارد؛ بنابراین ظرفیت ها هست، پول هم وجود دارد در کشور. این نقدینگی که مرتب گله می کنند و شِکوه می کنند که نقدینگی زیاد شده -و درست هم هست و البته نقدینگی اگر مورد توجه قرار نگیرد ضربه خواهد زد- اگر یک مدیریت خوبی انجام بگیرد و همین نقدینگی تبدیل بشود به سرمایهگذاری، کشور را شکوفا خواهد کرد، اقتصاد را بالا خواهد برد. بنابراین ظرفیت کاملاً در کشور وجود دارد.
البته برخی از دستگاههای دولتی خوب عمل کردهاند. این که بعضی خیال می کنند که هیچ حرکتی انجام نگرفته، نه، این جور نیست؛ بعضی از دستگاههای دولتی عمل کردهاند، خوب عمل کردهاند؛ در بخش های مختلف -بخش کشاورزی، بخش های آب، بخش های خاک، بخش های رسیدگی به برخی از مناطق، کارهای زیربنایی- کارهای خوبی انجام گرفته است. البته در بعضی از بخش ها هم نه، رخوت و کوتاهی وجود دارد. گاهی در بعضی از موارد کار با تعلل و تأخیر انجام می گیرد. در یک نامهای به نظرم در سال ۹۳ یا ۹۴ یکی از مسئولان عالیرتبه به بنده نوشته بود که ما برای اصلاح امور بانکی کشور، مسئله بانک، اصلاح موارد بانکی -که یکی از مشکلات اقتصادی ما مشکلات بانکی است- لایحهای داریم تنظیم می کنیم که تا چند ماه دیگر این لایحه به مجلس خواهد رفت. به من گزارش دادند که الان چهار سال از آن وقت می گذرد، هنوز این لایحه به مجلس نرفته! این ها تأخیر است، این ها تعلل است. آن بخش هایی که خوب کار کردهاند باید تشویق بشوند، [به] آن بخش هایی که تأخیر داشتهاند بایستی تذکر داده بشود، بنده هم تذکر دادهام؛ این حرف ها را آن وقتی بنده در مجمع عمومی و در مقابل آحاد وسیع مردم می گویم که بارها به طور خصوصی به خود حضرات تذکر دادهایم. این ها باید به بخش هایی از افکار عمومی و مطالبات عمومی تبدیل بشود.
به تولید باید کمک بشود. ما گفتیم «رونق تولید». امسال، باید سال رونق تولید باشد. سال گذشته که حمایت از کالای ایرانی را مطرح کردیم، حرکت خوبی انجام گرفت؛ مردم اجابت کردند، بعضی از تولیدکنندگان واقعاً اجابت کردند. ما اطلاع داریم که خود مردم در مراجعاتشان به فروشگاهها -بسیاری از مردم- مطالبه جنس ایرانی و کالای ایرانی کردند؛ مشابه خارجیاش را آوردند، قبول نکردند؛ یعنی کار پیشرفت کرد. اما اگر بخواهیم بگوییم به طور کامل به آن عمل شد، نه، این را من نمی توانم بگویم، گزارش ها بر خلاف این است. بنابراین آن شعارِ حمایت از کالای ایرانی همچنان به قوت خودش باقی است؛ اما این مسئله اصلی و اساسی، رونق تولید است. اگر تولید شد، آن وقت در بخش های مختلفی تحول ایجاد خواهد شد؛ اگر رونق تولید وجود داشته باشد، هم تأثیر می گذارد در اشتغال، هم تأثیر می گذارد در کم کردن تورم، هم حتی تأثیر می گذارد در وضع توازن بودجه، هم تأثیر می گذارد در بالا رفتن ارزش پول ملی. ببینید، این ها همه مشکلات مهم اقتصادی ماست. صاحبنظران و کسانی که مطلع از مسائل اقتصادی هستند، تصدیق می کنند، تأیید می کنند که اگر تولید در کشور رونق پیدا بکند، مسلماً یک چنین فواید و نتایجی خواهد داشت. این باید انجام بگیرد و در برنامه قرار بگیرد؛ هم در برنامه دولت، هم در برنامه مجلس، هم در برنامه آحاد مردمی که توانایی ورود در وادیِ تولید را دارند. ما کسانی را داشتیم و میشناختیم افرادی را که پول داشتند، امکانات داشتند، می توانستند این پول را بگذارند در بانک و از منافعش سال ها بیدردسر استفاده کنند، [اما] این کار را نکردند، [بلکه] پول را بردند در مسئله تولید و گفتند می خواهیم کشور پیش برود. این ها پیش خدا اجر دارند؛ این کسانی که این جور عمل می کنند، پیش خدای متعال اجر دارند. بایستی به تولیدکننده کمک بشود، به سرمایهگذار کمک بشود، به فعال اقتصادی باید کمک بشود -فعال اقتصادی سالم- به کسی که برای کشور ثروتآفرینی می کند باید کمک بشود، در بهبود فضای کسب و کار بایستی حتماً تلاش بشود؛ با قوانین لازم، با روش ها و رویههای لازم. یک شرط دیگر هم این است که از سوءاستفادهها غفلت نشود. بعضیها سوءاستفاده کردند؛ سوءاستفاده می کنند؛ سوءاستفادهچی وجود دارد؛ انواع و اقسامی هم [دارد]؛ این ابتکار ایرانی، این ذهن مبتکر ایرانی همین جور که در کارهای خوب به درد می خورد، در شیطنت هم گاهی اوقات همین ابتکارها به وجود میآید؛ یک روش های عجیب و غریبی را برای سوءاستفاده انسان می بیند و در گزارش ها مشاهده می کند. خب، مسئولان بایست مراقبت کنند؛ هم قوه مجریه، هم قوه قضاییه؛ دستگاههای ناظر بایست مراقبت کنند؛ من این را به رئیسجمهور محترم گفتم. ایشان در اظهار عمومی گفتند که ما می خواهیم کارخانههای فلان جا را بفروشیم؛ من گفتم مراقب باشید؛ [چون] طرف میآید کارخانه را از شما می خرد؛ نه به قصد این که کار را ادامه بدهد و تولید را ادامه بدهد؛ کارخانه را می خرد، ماشینآلات را می فروشد، زمین را هم برج درست می کند، کارگرها را هم بیرون می کند. مراقب یک چنین افرادی باید بود، مراقب این سوءاستفادهکنها باید بود. طرف میآید بانک ایجاد می کند با استفاده از اجازه توسعه بانکها -که یکی از کارهای غلطی که در کشور شد این است که اجازه می دهند همین طور پشت سر هم بانک به وجود بیاید- پول های مردم را جمع می کنند، بعد شرکت های صوری درست می کنند، پول های مردم را به عنوان قرض، وام و تسهیلات بانکی به شرکت های خودشان می دهند، جیب خودشان را پُر می کنند، از این کارها دارند می کنند، این ها را بایستی مراقبت کرد، از این ها غفلت نباید کرد. اگر جلوی این ها گرفته بشود و در مقابل به کارآفرین سالم کمک بشود و تولید رونق پیدا بکند، کارشناسان می گویند که آن وقت مشکل بیکاری حل می شود، مشکل تورم حل می شود، مشکل فقر در طبقات ضعیف حل می شود، معضل نظام بانکی حل می شود، مسئله ارزش پول ملی حل می شود، حتی مسئله کسری بودجه دولت با رونق تولید حل می شود؛ این ها را می تواند از این طریق حل کند. بنابراین مسئله، مسئله مهمی است. تولید هم که ما می گوییم، فقط تولید صنعتی را نمی گوییم؛ تولید صنعتی، تولید کشاورزی، دامداری، صنایع بزرگ، صنایع متوسط، صنایع کوچک، حتی صنایع دستی، حتی صنایع خانگی، حتی تربیت دام -چند دام در خانههای روستایی- که خود این به مراتب کمک خواهد کرد به گسترش رفاه عمومی در جوامع. این ها را باید بنشینند برنامهریزی کنند؛ البته سهم صنایع دانشبنیان خیلی زیاد است، باید توجه بشود.
شرط رونق تولید داخلی، کنترل واردات بیرویه است
از واردات بیرویه باید جلوگیری بشود. یکی از بخش های مهم و بندهای مهم اقتصاد مقاومتی که ما مطرح کردیم و دایم دیگران -دوستان؛ مسئولان و غیر مسئولان- مرتباً از اقتصاد مقاومتی دَم می زنند و شعار می دهند و توضیح می دهند، همین مسئله تولید داخلی است و شرط رونق تولید داخلی، کنترل واردات بیرویه است. حالا به من گزارش داده می شود که ما داریم برای اقتصاد مقاومتی این کارها را [می کنیم]، این برنامهها را چیدهایم و داریم انجام می دهیم؛ بسیار خوب، مطمئناً این گزارش ها مطابق با واقع است، یعنی کار را کرده اند؛ اما تحقق عملی پیدا نکرده، دلیلش این است که واردات میآید، انسان می بیند بازار پُر از واردات است؛ تولید داخلی را به شکست می کشانند. چیزی که در داخل تولید می شود، از خارج وارد می کنند؛ این موجب می شود که تولید داخلی شکست بخورد. مسئولان جلوی این ها را باید بگیرند و [این ها] مسائل مهمی است. آن وقت اقتصاد مقاومتی به معنای واقعی کلمه انجام خواهد گرفت. من در یک جمله عرض می کنم که دستگاههای دولتی متمرکز بشوند امسال در رونق بخشیدن به تولید و اگر مقرراتی لازم دارد، از مجلس بخواهند که مجلس اقدام کند، اگر در بخش هایی به حضور قوه قضاییه و دستگاههای نظارتی دیگر نیاز هست، از آن ها بخواهند -در همین جلسهای که ما گفتیم، آقایان دور هم جمع می شوند؛ [جلسه ] مسئولان قوا- بخواهند و اقدام کنند و همکاری کنند؛ بالاخره تولید باید در داخل رونق پیدا کند؛ این هم مطلب سوم.
جوان ها باید شانهشان را زیر بار مسئولیت های دشوارِ کوچک و بزرگ بدهند
مطلب پایانیِ امروز من خطاب به جوانان، یعنی خطاب به عموم ملت است به خصوص جوانان. من اولاً باید عرض بکنم که تجاوب قشرهای مختلف از نخبگان و آحاد جوانان و دانشجویان و روحانیون و طلاب و دیگران به این بیانیه چهلمین سال، بیانیه گام دوم، بسیار به جا و خرسندکننده بود. این نشاندهنده این است که نیاز به تبیین وجود دارد و آمادگی در کل کشور به خصوص در بین جوان ها هست؛ از این آمادگی حداکثر استفاده را مسئولان کشور باید بکنند. عرض من این است که جوان ها باید شانهشان را زیر بار مسئولیت های دشوارِ کوچک و بزرگ بدهند؛ علاج مشکلات کشور این است. ما در گام دوم انقلاب بایستی حرکت کشور را بر دوش جوان ها قرار بدهیم همچنان که در گام اول در دوره انقلاب هم هدایت را امام می کرد اما حرکت را و موتور پیشرفت را جوانان روشن می کردند، حرکت را آن ها به وجود میآوردند. امروز تلاش شما و سعی شما این است که استقلال کشور را و عزت کشور را تأمین کنید؛ هزینه این کار را شما امروز دارید می دهید؛ [هزینه ] امروز ملت ایران و جوانان ما، هزینه رسیدن به استقلال کامل -در جهات مختلف- و به عزت ملی و به جامعه اسلامی است؛ نسل های بعد، از این دستاورد شما استفاده خواهند کرد؛ همچنان که یک روز جوان ها، هزینه مبارزه با دستگاه طاغوت را قبول کردند و دادند، زندانش را رفتند، کتکش را خوردند و انقلاب بحمدا... به پیروزی رسید، نظام طاغوت ویران شد؛ یا در دوران جنگ تحمیلی خانوادهها هزینه دفاع از کشور را دادند و امروز شما در امنیت دارید زندگی می کنید؛ امروز هم شما باید هزینه ایستادگی در مقابل دشمن را بدهید تا نسل های آینده انشاءا... از دستاورد شما استفاده کنند.
عرض من این است که آن چه در گام دوم انقلاب باید اتفاق بیفتد، اولاً شناختن و جدی گرفتن داشتههای خود [است]؛ داشتههای خودمان را بایستی بشناسیم و آن ها را جدی بگیریم؛ مزیت های خود، ظرفیت های خود، مزیت های کشور، ظرفیت های کشور، این ها را باید بشناسیم، جدی بگیریم این ها را، این ها را به کار بگیریم و از این ها استفاده کنیم؛ کشور خیلی ظرفیت وسیعی دارد؛ ثانیاً، آفت ها را بشناسیم، فسادها را بشناسیم، راههای رخنه دشمن را بشناسیم و در مقابل آن ها به طور جدی ایستادگی کنیم. امروز گام دوم انقلاب این است: شناختن ظرفیت ها و مزیت ها و استفاده از آن ها و شناختن فسادها و رخنهها و کمبودها و مشکل ها و سینه سپر کردن برای حل آن ها. به این توجه کنید که غرب و آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که اگر ملت ایران یک چیزی را اراده کند، حتماً به دست خواهد آورد؛ به این نتیجه رسیدهاند که با اراده ملی ملت ایران نمی شود مبارزه کرد؛ اگر [ملت ایران] اراده کردند، مانعتراشی و سنگاندازی فایدهای نخواهد کرد. چه کار می کنند؟ به این نتیجه رسیدهاند که بایستی کاری کنند که ملت ایران اراده نکند، ارادهاش ضعیف بشود؛ در فکر این هستند. امروز در دنیا میلیاردها پول دارد خرج می شود برای این که در اعتقادات سیاسی و دینی جوانان ما رخنه ایجاد کنند تا اراده حرکت، اراده قیام در این ها از بین برود؛ می خواهند اراده را از بین ببرند، می خواهند شما تصمیم نگیرید. تلاش آن ها این است که نگذارند اراده ملت ایران برای پیشرفت، برای مقابله، برای ایجاد جامعه اسلامی و تمدن اسلامی شکل بگیرد؛ می دانند که اگر این اراده شکل گرفت، بدون تردید تحقق پیدا خواهد کرد. البته قبل ها و سال ها پیش هم این کار را انجام دادهاند؛ در دوران رژیم طاغوت به جامعه جوان کشور این جور تفهیم می کردند که اگر می خواهید به تمدن و پیشرفت برسید باید دین را کنار بگذارید؛ می گفتند دین و دینداری و ایمان دینی با علم و پیشرفت و مانند این ها نمی سازد. امروز بیایند چشم های کورشان را باز کنند، ببینند که بهترین صنایع ما، پیشرفتهترین صنایع بزرگ ما که در رقابت با کشورهای درجه یک دنیا در صدر فهرست قرار داریم، به وسیله جوان های دعای کمیلخوان و نمازشبخوان دارد پیشرفت می کند؛ جوان های اهل اعتکاف، جوان های اهل دعای ندبه، جوان های متدین. ما در بحث های صنایع پیشرفته امروز دنیا، در نانو، در هستهای، در موشکی، در فناوری زیستی و در بقیه فنون پیشرفته دنیا، امروز ما در رقم های بالا قرار داریم، در صفوف مقدم قرار داریم؛ عمده کسانی که این کارها را می کنند، جوان های متدین که ما از نزدیک با خیلی از این ها آشنا هستیم، هستند. جوان ها در میدان علم، در میدان فکر و معرفت، در میدان سیاست، در میدان کار باید تلاش خود را مضاعف کنند؛ جوان ها به مسائل فرعی و حاشیهها نپردازند؛ به مسائل اختلافافکن نپردازند؛ وحدت را، حرکت متمرکز را، حرکت های مؤمنانه و مجاهدانه را، جوان ها دنبال کنند؛ در همین بخش هایی که گفته شد، مرزهای با دشمن را پُررنگ کنند؛ اما با خودی، با نیروهای داخلی، به اندک اختلاف سلیقهای مرز ایجاد نکنند. همان طور که امام فرمودند، هر چه فریاد دارند بر سرِ دشمنان و بر سرِ آمریکا بکشند. دولت و مجلس و قوه قضاییه و دیگران هم هر چه می توانند به جوان های کشور کمک کنند برای این پیشرفت. و من به شما عرض بکنم -همچنان که بارها گفتهایم- به فضل الهی فردای این کشور بسیار بسیار بهتر از امروز ما خواهد بود؛ به توفیق الهی و انشاءا....
نظر کارشناسان اقتصادی درباره چگونگی پیاده سازی شعار سال 98
اصلاح بانکی و مهار ارزی، کلیدهای رونق تولید
پس از نام گذاری سال 98 به «رونق تولید»، کارشناسان اقتصادی در گفته ها و یادداشت هایی به اهم رویکردها و اقداماتی که می توان در زمینه این نام گذاری و بهبود وضعیت اقتصادی کشور انجام داد، پرداختند.
به گزارش فارس، یحیی آل اسحاق وزیر اسبق بازرگانی با اشاره به فرایند تولید و زنجیره های متصل به آن، از بوروکراسی حاکم در ثبت سفارش واردات مواد اولیه و تکنولوژی تولید انتقاد کرد و خواستار تسهیل انتقال پول به فروشندگان مواد اولیه از خارج شد. آل اسحاق، به مسئله نظام بانکی برای فعالان اقتصادی اشاره کرد که با گرفتن سود مرکب، به هنگام دریافت دیرکرد تسهیلات، ابتدا جریمه، سپس سود و در نهایت اصل تسهیلات را از دریافت کننده تسهیلات تولیدی دریافت می کنند. آل اسحاق خواستار لااقل تنفس یکی دو ساله برای دریافت جریمه تسهیلات در بخش تولید شد.
احمد توکلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در یادداشتی، با اشاره به ضربه خوردن تولید در سال گذشته از تورم نرخ ارز نوشت: قدم نخست باید از حل مشکل نرخ ارز آغاز شود تا تولید ملی از فشار خارج شود. وی با اشاره به لزوم تقویت ارزش پول ملی، افزود: پول ملی نیز با تقویت تولید ملی ارزشمند می شود. توکلی همچنین به تاثیر رونق تولید در بهبود قدرت خرید مردم اشاره کرد و پنج راهبرد اساسی تقویت تولید، مهار نقدینگی، احیای اعتماد بین آحاد مردم و مسئولان و شفافیت در هرم قدرت، مبارزه عالمانه و مدبرانه با فساد و نیز ایجاد چتر حمایتی بر سر مستضعفان را در بهبود شرایط کنونی موثر دانست. به گفته وی، راهکار تجربهشده در ایران و جهان برای حمایت از معیشت فقرا، تضمین مصرف سبدی از غذا و کالاهای بهداشتی برای طبقات پایین جامعه با کارت هوشمند همراه با تقویت بیمه همگانی است.
تیمور رحمانی اقتصاددان دانشگاه تهران نیز در گفت وگو با خبرگزاری فارس، با اشاره به شعار سال 98 بر لزوم حفظ ارزش پول ملی و کنترل نرخ تورم در یک مقطع زمانی پنج ساله تاکید کرد. وی ضرورت پرهیز از توزیع بیش از حد درآمد در جامعه (مانند سودهای بانکی بالا در سال های اخیر) برای کنترل تورم و در عین حال بهبود بازتوزیع درآمدها در جامعه را یادآور شد. وی با اشاره به ضرورت صرفهجویی و کاهش هزینهها در بودجه دولت، در واکنش به این موضوع که گفته می شود برای کاهش تورم باید از سیاست انقباضی استفاده کرد، یادآور شد: به دلیل آن که نرخ ارز جهش کرده و مواد اولیه تولید نیز با افزایش هزینه روبه رو شده اند و بنگاهها با مضیقه مالی و تنگناها روبهرو هستند بنابراین سیاست مالی و پولی نباید انقباضی باشد و حتی کسری بودجه برای حمایت از این بخش قابل پذیرش است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت ا... خامنهای در حکمی حجتالاسلام حاج شیخ احمد مروی را به تولیت آستان قدس رضوی منصوب کردند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای، متن حکم ایشان به این شرح است:
بسم ا... الرحمن الرحیم
جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ احمد مروی دامت برکاته
توفیق خدمتگزاری در آستان مقدس حضرت ثامنالحجج ابیالحسن الرضا علیه آلاف التحیة و الثنا فوزی عظیم و کرامتی بزرگ است که شایسته است برخوردارشوندگان از آن، خدای سبحان را پیوسته از عمق جان سپاس گویند و اکنون که جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای رئیسی پس از دوره خدمت پر تلاش و پر ثمر و پایهگذاری کارهای ماندگار در این آستان با کرامت، به مسئولیت مهم دیگری منصوب شدهاند جنابعالی را که پرورش یافته این دیار و بهرهگرفته از برکات آن می باشید و مراتب امانت و تقوای جنابعالی در دوره همکاری طولانی به اثبات رسیده است، به تولیت و خدمتگزاری این درگاه با عظمت منصوب می کنم و توجه آن جناب را به نکاتی معطوف می سازم.اولاً لازم می دانم همه نکات مذکور در حکم جناب آقای رئیسی را به جنابعالی نیز یادآوری کنم. اغتنام فرصت این خدمت و صرف همه توش و توان خود در آن، خدمت به زائران و مجاوران به ویژه ضعیفان و نیازمندان، بهرهگیری از ظرفیت فرهنگی آستان قدس، نگهبانی و مراقبت از گنجینه منحصربهفرد هنر معماری و خطاطی و تزیین به کار رفته در مجموعهی بناها و فضاها، حفاظت از موقوفات گسترده و غنی، ساماندهی بنگاه های اقتصادی و خدماتی و سرانجام، بهرهمندی از روحانیت این خورشید فروزان، با اخلاص و مجاهدتی که به کار خواهید برد در شمار این توصیههاست. ثانیاً حضور و همکاری آستان قدس در کنار حوزه علمیه و روحانیت معظّم مشهد مقدس را موکداً توصیه می کنم. ثالثاً همکاری با مدیریتهای دولتی و کمک به آنان به نحو مقتضی توصیه دیگر اینجانب است. رابعاً بهرهگیری از کارشناسان متدین و انقلابی در بخش های گوناگون سفارش موکد دیگری است که همواره تکرار شده است. در پایان مزید توفیقات جنابعالی را از خداوند سبحان مسألت می کنم.
سید علی خامنه ای
10فروردین 98
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
راحله شعبانی
روزنامهنگار
سیل یکی از خطرات طبیعی وحشتناکی است که افراد و اموال را در سراسر جهان تهدید میکند. در سالهای اخیر به علت تخریب محیط زیست، به خصوص در کشورهای در حال توسعه، وقوع سیل محتملتر شده است. آسیبهای ناشی از سیل خسارات شدیدی را به جامعه وارد میکند، به گونهای که بازسازی آثار بعد از سیل را به مشکلی گاه بسیار بزرگ تبدیل کرده است. به منظور بازسازی سریع خسارات مالی، هیچ راهی بهتر از بیمه نیست. بیمه سیل، حفاظت مالی را در مقابل خسارات ناشی از سیل فراهم میکند. در حال حاضر بیمه سیل به عنوان یک پوشش اختیاری در بیمه نامه آتش سوزی وجود دارد. این بیمه نامه بخش زیادی از خطراتی که خانه و خانواده شما را تهدید میکند، تا سرمایه معین شده تحت پوشش قرار میدهد. در ادامه به معرفی این بیمه نامه خواهیم پرداخت.
هر ساله اخبار متعددی در مورد حوادث آتشسوزی، سیل و سایر بلایای طبیعی در کشورمان به گوش میرسد. امسال نیز شاهد سیلابهای عظیم در نقاط مختلف ایران بودیم که غم و اندوه زیادی برای مردم به جای گذاشت. جدا از اتفاقات غمانگیز از دست دادن هموطنانمان، خسارات مالی جبرانناپذیری نیز به تعداد زیادی از شهروندان و در نتیجه به اقتصاد کشور وارد شد. با وجود این نرخ نفوذ بیمه آتشسوزی در میان مردم در بین بیمههای عمومی، در پایینترین رتبه قرار دارد. با توجه به شرایط مناسب و حق بیمه بسیار ناچیز بیمه آتشسوزی، خرید این بیمه به شدت توصیه میشود. حال این سوال به وجود میآید که بیمه آتشسوزی چه خطراتی را پوشش میدهد؟
بیمه آتشسوزی
بیمه آتشسوزی نیز مانند بیمه بدنه دو دسته از خسارات را پوشش میدهد؛ خسارات اصلی و خسارات اضافی که البته هر دو دسته تنها خسارات مالی را تحت پوشش قرار میدهند و هیچ تعهدی نسبت به خسارات جانی ندارند.
پوششهای اصلی بیمه آتشسوزی
خسارات اصلی تحت پوشش بیمه آتشسوزی جزء جدایی ناپذیر این بیمهنامه هستند و به صورت مجموعه زیر ارائه میشوند: الف) آتش: ترکیب هر نوع ماده با اکسیژن که با تولید شعله همراه باشد در این دسته قرار میگیرد. در واقع منشأ اکثر حوادث آتشسوزی همین مورد است. ب) صاعقه: تخلیه الکتریکی بین دو ابر یا بین ابر و زمین که منجر به بروز خسارت شود نیز در دسته خطرات اصلی قرار میگیرد. ج) انفجار: در صورتیکه انرژی زیادی بر اثر آزاد شدن ناگهانی گاز یا بخار صورت گیرد و خساراتی به بار آورد در مجموعه این دسته از خطرات قرار میگیرد. هر نوع انفجاری تحت پوشش بیمه آتشسوزی قرار نمیگیرد. برای مثال انفجار ناشی از فعل و انفعالات هستهای، توسط بیمه آتشسوزی پوشش داده نمیشود.
پوششهای اضافی بیمه آتشسوزی
دستهای از خسارات هستند که باید پوشش آنها را به صورت جداگانه خریداری و به بیمهنامه اضافه کرد. در واقع مؤثرترین عامل در تعیین قیمت نهایی حق بیمه آتشسوزی خطرات اضافی هستند که بیمهگذار آنها را انتخاب میکند. برای خرید هر کدام از پوششهای اضافی خرید خطرات اصلی الزامی است. اغلب شرکتهای بیمه تمامی خطرات اضافی را ارائه نمیدهند و تعداد محدودی را تحت پوشش قرار میدهند. ولی در حالت کلی خسارات اضافی عبارتند از:
زلزله و آتشفشان
سیل و طغیان آب
توفان و تندباد
ترکیدن لوله آب
ضایعات آب برف و باران
سقوط هواپیما (در این حالت فاصله مورد بیمه از فرودگاه مهم است.)
هزینه پاکسازی و برداشت ضایعات
شکست شیشه
سرقت با شکست حرز
انفجار ظروف تحت فشار صنعتی
ریزش سقف ناشی از سنگینی برف
ریزش، رانش و فروکش کردن زمین
ریزش کوه و سقوط بهمن
نشت دستگاه آبافشان
مسئولیت خسارت ناشی از انفجار و آتشسوزی وارد شده به همسایگان
برخورد اجسام خارجی به ساختمان
متقاضی خرید بیمه باید با در نظر گرفتن شرایط مورد بیمه و شرایط شخصی خود پوششهای اضافی مورد نظر را انتخاب و خریداری کند. برای مثال برای کسی که اموالش در نزدیکی فرودگاه نیستند خرید پوشش سقوط هواپیما معنایی ندارد. همچنین برای کسانی که در مناطق سردسیر ساکن هستند پوشش ریزش سقف ناشی از سنگینی برف گزینه مناسبی است.
استثنائات بیمه آتش سوزی در مورد سیل
جبران برخی از خسارات توسط شرکت بیمه امکانپذیر نیست. از جمله این خسارتها عبارتند از:
زیان و خسارت وارده به حصارهای اطراف محوطه و دربهای ورودی
هزینههای تخلیه یا تعمیر آبروها یا لولههای آب، خواه بر اثر سیل ایجاد شده باشد و خواه بر اثر عوامل دیگر
خسارات ناشی از سیلهای زیرزمینی و جزر و مد
خسارات ناشی از پیش روی آب دریا مگر این که آب دریا در اثر توفان از بستر متعارف خارج و موجب انهدام و ویرانی شود
زیان و خسارات ناشی از رانش یا لغزیدن طبقات زمین
هزینه جبران خسارات ناشی از یخ زدگی لوله و آب روها
خسارات وارده به اماکن ناشی از نشست بر اثر بارش شدید باران
پرداخت بخشی از خسارات سیل زدگان اخیر
دکتر غلامرضا سلیمانی رئیس کل بیمه مرکزی در سفر اخیر به مناطق سیل زده استان گلستان و مازندران، اعلام کرد: تاکنون بیش از ۱۰ هزار پرونده خسارت ناشی از وقوع سیل برای بیمه گذاران این دو استان تشکیل شده است. پس از بررسی و ارزیابی توسط کارشناسان و ارزیابان خسارت، مبلغ مورد تعهد به آسیب دیدگان پرداخت خواهد شد. رئیس کل بیمه مرکزی میزان پوششهای بیمهای اکثر بیمه گذاران این مناطق را ۱۰، ۲۰ و بیش از 20 میلیون تومان اعلام کرد و با اشاره به پراکندگی مناطق سیل زده و همچنین پوششهای متنوع شرکتهای مختلف بیمهای تا سقف ۳۰ میلیون تومان در برخی از شهرها، گفت: برآورد نهایی خسارات در این دواستان مستلزم تکمیل پرونده تمامی آسیب دیدگان است که این امر با جدیت هر چه تمامتر از سوی شرکتهای بیمه پیگیری میشود.
در ادامه به طور مثال چند نمونه از بیمه نامههای آتش سوزی که خسارات ناشی از سیل را نیز پوشش میدهند، در جدول آورده ایم. شرکت بیمه کننده، سرمد میباشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با حرکت آبهای خروشانی که بر اثر بارندگی شدید در بعضی مناطق کشورمان به راه افتاد، یک سین به نام «سیل» مهمان ناخوانده سفره هفت سین بعضی از هموطنانمان شد. این بارندگیها که بنابر آمار در یک دهه اخیر و حتی در قرن اخیر بی سابقه یا کم سابقه بود، 23 استان کشورمان را در تعطیلات نوروزی با خطر سیل مواجه کرد. در این بین، هفت استان ایلام، کرمانشاه، لرستان، خوزستان، گلستان ، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد در شرایط اضطراریتری قرار گرفتند و متاسفانه 70 نفر از هموطنان مان هم قربانی سیل در روزهای ابتدایی سال 98 شدند و نوروز را به کام همه ما تلخ کردند. در پرونده امروز زندگی سلام، توصیه هایی مهم به اطرافیان و آشنایان خانواده های سیل زده خواهیم داشت. در ادامه از آسیبهای روانی پیگیری زیاد اخبار مربوط به سوانح و بلایا خواهیم گفت همچنین با یک زوج پزشک همکلام می شویم که تعطیلات عید و 13 فروردین را به همراه دختر چهار ساله شان برای کمک به سیل زدگان در آق قلا و گمیشان به در کردند.
زوج دندان پزشک از سفر به همراه دختر 4 ساله شان برای کمک به مردم سیل زده در تعطیلات نوروزی می گویند:
ما مردم ایران در هر شرایطی کنار هم هستیم
مجید حسینزاده | روزنامهنگار
ایرانیها همیشه ثابت کردهاند برای کمک به هموطنانشان از هیچ تلاشی دست برنخواهند داشت. در حاشیه اتفاقات ناگوار سیل اخیر، افرادی بودند که برای کمک به هموطنان سیل زدهمان آستینهای شان را بالا زدند و به هر میزانی و به هر شیوهای که میتوانستند، وارد گود شدند. در این بین، خبر حضور چندین زوج پزشک جهادگر مشهدی هم در شبکههای اجتماعی و سایتها، استقبال شد. «حسن بخشی»، مسئول قرارگاه شهید علیمردانی مشهد درباره حضور زوجی پزشک که ماه عسلشان را در مناطق سیل زده گذراندند و زوج دیگری که با فرزندشان در این مناطق به کمک سیل زدهها آمدند، میگوید: «ما در مشهد و برای حاشیه شهر، ماهی یک یا دوبار اردوی جهادی پزشکی داریم که بیشتر این پزشکها هم با خانواده میآیند. همه این زوجهای پزشک که نام بردید، بارها به مناطق محروم رفتهاند اما این بار به دلیل توجه بیشتر رسانهها، دیده شدند. در ضمن زوجهای گمنام زیادی در این مناطق بوده اند که نامی از آنها در رسانهها مطرح نشد.» دکتر «محمد صادقی»، یکی از این پزشکان است که با همسر پزشک و دختر چهار سالهاش تا چند روز پیش مشغول خدمترسانی به سیل زدهها ی آق قلا و گمیشان بودند و در یک گفت و گوی تلفنی به چند سوال ما پاسخ میدهند.
تعطیلات عید تان را برای کمک به مردم سیل زده گذراندید. آیا برنامهای برای عید امسالتان نداشتید؟
بیشتر مردم برای اولین روزهای سال، برنامههای تفریحی زیادی برای خودشان در نظر میگیرند و ما هم در این زمینه مستثنا نبودیم. درست است که برای حضور در این مناطق، برنامههای خودمان را تغییر دادیم اما کمک به مردم آن قدر لذت بخش بود که باید ادعا کنم، لذت روانی زیادی نصیب مان شد. در ضمن این برای اولین بار نبود که همراه خانواده به اردوی جهادی میرفتم و امیدوارم بار آخر هم نباشد. طبیعتا عید و غیر عید ندارد. هر زمان که به مهارت و علم ما نیاز باشد، باید در خدمت مردم باشیم.
دختر 4 سالهتان هم در این سفربود، درست است؟
بعد از این که همسرم به من پیشنهاد داد تا تعطیلات نوروز را در مناطق سیل زده به مردم کمک کنیم، احساس کردم که حضور ما در این مناطق بیشتر به درد خودمان میخورد تا هموطنانمان در این مناطق و درسهای زیادی برای خودمان خواهد داشت که البته همین طور هم شد. دخترم زهرا هم سفیر سلامت دندان پزشکی است و در همه اردوهای جهادی همراه ما بوده است. در ضمن به نظرم لازم است که فرزندم در همین سن با بعضی از مفاهیم آشنا شود و تجربههایی گران بها کسب کند. او به کودکان دیگر نحوه مسواک زدن را یاد می دهد و ... .
روزهای سختی را در این مناطق گذراندید اما ظاهرا از تصمیمتان برای کمک به سیل زدهها راضی هستید.
پزشکهای زیادی از دیگر شهرها هم در این مناطق بودند از لنگرود، اراک و کرمانشاه بگیرید تا پزشکانی از خود آق قلا که خانههای شان زیر آب بود اما برای کمک آمده بودند. حضور در این مناطق با همه سختیهایی که داشت، لذت و آرامشی را نصیب ما کرد که هیچ جایگزینی برایش نیست.بزرگترین هدف من از حضور در مناطق سیل زده، این بود که بگوییم جدای از هر زبان و عقیده ای، ما مردم ایران در کنار هم هستیم، بی منت و بدون اجبار.
توصیه هایی به آشنایان و اطرافیان هموطنان سیل زده
پاک سازی روانی از تلخی حوادث طبیعی
فاطمه قاسمی | مترجم
تاثیرات مخرب یک فاجعه طبیعی بیشتر با آمار تلفات و صدمات، تعداد خانهها و ساختمانهای تخریب شده، هزینه تمیزکاری، تعمیرات و ... ارزیابی میشود نه با احساسات زخمی شده بازماندگان اما در این بین اولین واکنش این افراد در رویارویی با این حوادث غیرمنتظره ترکیبی از ترس ، اضطراب و تجربه تلخ پیش روی آنهاست که با احساس نزدیکی با مرگ در فرد به وجود میآید و فراتر از طاقت و تحمل انسانی است. بعضی از این افراد برای بازسازی و شروع دوباره زندگی دچار مشکل می شوند. افراد آسیب دیده برای هماهنگی با شرایط بحران و از سرگرفتن فعالیتهای عادی خود نیازمند حمایتهای روانی توسط خودشان و اطرافیان هستند، اما چگونه؟
4 توصیه به اطرافیان سیل زدهها
قبل از هر چیز باید به اطرافیان چنین افرادی تذکر داد که به فرد، فرصت صحبت کردن درباره رویداد تلخی را که با آن مواجه شده است، بدهند. ما باید شنونده صبوری برای شنیدن تجربه ناخوشایند او باشیم، آن قدری که مطمئن شود در غم و اضطراب او شریک هستیم.
1- تاکید بر طبیعی سازی واکنشها مهم ترین هدف است تا این گونه افراد بدانند که واکنشهایی مانند ترس، غم و دلتنگی، گوشه گیری، کاهش تمرکز، خشم و ... پاسخ طبیعی به یک موقعیت غیرعادی است.
2- باید به افراد درگیر حوادث طبیعی، نقشها و فعالیتهای کمک رسانی داده شود مثل رساندن بستههای کمکی به افراد با شرایط مشابه خودشان، کمک به تعمیرات و بازسازی به دیگر افراد حادثه دیده و ... . باید توجه داشت که افراد بومی هر منطقه در ارائه این خدمات به آسیب دیدگان موفقتر خواهند بود و از این رو توانمند سازی جامعه درگیر میتواند در همیاری گروهی و ارائه موثرتر خدمات مفید باشد.
3- از گفتن جملاتی مانند «با گذر زمان همه چیز فراموش می شود»، «ممکن بود از این بدتر باشد»، «خوش شانس بودی که زنده ماندی» و... خودداری کنید. بیایید برای کم اهمیت جلوه دادن تجربیات تلخ آن ها تلاش نکنیم.
4- بردباری، تحمل و صبوری در برابر بعضی از رفتارهای این افراد که بی شک ناخودآگاهانه است، بهترین حمایت برای آنها در این روزهاست. اگرچه این زخم سالها در وجود بازماندگان خواهد ماند و آزارشان خواهد داد اما رفتارهای درست ما می تواند التیامی بر روان صدمه دیده آنها باشد.
منبع: rcpsych، .brainfacts
بررسیها نشان میدهد پیگیری زیاد اخبار مربوط به سوانح و بلایا میتواند عوارضی جدی بر روان ما داشته باشد
فرسودگی ناشی از سوانح
نرگس عزیزی | کارشناس ارشد مشاوره
با هر اتفاق ناگواری چون سیل، زلزله یا آتشسوزی، همه ما از چند روز تا چند هفته درگیر اخبار مربوط به این سوانح هستیم. این درگیر شدن با اخبار، در کنار فوایدی که میتواند داشته باشد (مانند کمک کردن به افراد آسیبدیده) عوارضی نیز برای ما دارد. اما آیا شما با این عوارض آشنا هستید و میدانید چطور میتوانید از خود در این شرایط محافظت کنید؟
فرسودگی در کمین بسیاری از ما
در متون روانشناسی عبارتی وجود دارد با عنوان «فرسودگی ناشی از فاجعه». منظور از این عبارت، احساس خستگی شدید و کلافگی پس از مدتی از وقوع سوانح است که بسیاری از نیروهای امدادی آن را تجربه میکنند. یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده این فرسودگی نیز درگیر شدن بیش از حد در کمکرسانی و فراموش کردن محدودیتهای شخصی است. بررسیها نشان میدهد جدای از نیروهای امدادی، افراد عادی نیز در معرض خطر این فرسودگی هستند و ممکن است به رغم کیلومترها فاصله با مکانی که فاجعه در آن روی داده است، به علت درگیر شدن بیش از حد در اخبار ناگوار، آنها نیز این وضعیت را تجربه کنند. فرسودگی ناشی از فاجعه به صورت عمومی با نوعی احساس ناامیدی و کرختی شناخته میشود. ممکن است فردی که به شدت اخبار مربوط را دنبال میکند، بعد از مدتی احساس کند که هیچ امیدی به بهبود شرایط نیست و در کنار آن، خودش نیز توان لذت بردن از زندگی را به شکل قبل ندارد. البته در کنار این نشانهها ممکن است فرد علایم دیگری چون افزایش اضطراب، بیخوابی یا کماشتهایی را نیز تجربه کند.
در این شرایط چه کنیم؟
* به احساسات خودمان توجه کنیم و تغییرات آن را رصد کنیم. اگر احساس ناامیدی و غم زیادی از شنیدن اخبار میکنیم، از پیگیری لحظه به لحظه آن دست برداریم و تغییر روش دهیم.
* محدودیتهای شخصی خودمان را باور کنیم و تصور نکنیم قرار است همه ما به یک میزان در برابر اخبار بد، تاب بیاوریم.
* یادمان باشد، دور شدن از اخبار بد، به معنای سنگدلی ما نیست، بلکه قرار است ما را در برابر آسیب حفظ کند و فرصت بیشتری برای تقویت خود، در اختیار ما قرار دهد.
* اگر به واسطه شبکههای اجتماعی دایم در معرض اخبار هستیم، اپلیکیشنهای مربوط را برای مدتی از گوشی خود پاک کنیم.
* روشهای آرامسازی و کاهش اضطراب را یاد بگیریم و از آنها بهره ببریم.
* و در نهایت در صورت پایدار ماندن اضطراب و نگرانی پیرامون موضوع، مراجعه به روانشناس را در برنامه خود قرار دهیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وقوع سیل سهمگین ابتدای فروردین در ایران که به گفته رئیس جمهور در 100 سال اخیر سابقه نداشته است، گرچه صحنه های بی نظیری از همبستگی و بسیج همگانی و خودجوش مردم و نیز مسئولان در نهادهای مختلف را به نمایش گذاشت اما همین اتفاق نیز مانند اتفاق ها و سوانحی از این دست، دوباره بگومگوها و اختلاف های سیاسی و تحلیل های سیاست زده را باعث شد.درحالی که برخی کاربران فضای مجازی در حال مقایسه عملکردها در سیل ویرانگروبیان تحلیل های جانب دارانه خود بودندو عملا بحث های حاشیه ای در این باره از شایعه بارور سازی اشتباه ابرها تا بی خیالی فلان مسئول و... آغاز شده بود، رئیس جمهور هم در یکی از واکنش های خود به سیل در منطقه «گمیشان» استان گلستان بدون آن که نامی ببرد، از اقدامات سپاه در مقابله با این سیلاب، انتقادهای صریحی مطرح کرد: «شکستن این جادهها و ریل راهآهن هیچ فایده و تاثیری نداشت... فقط آب را از این ور برده به آن ور، از آق قلا برده به گمیشان، (شرایط) فرقی نکرده است». دکتر روحانی این جملات را زمانی مطرح کرد که تصاویر زیادی از کمک رسانی های سپاه در منطقه در فضای مجازی منتشر شده بود و به دستور فرمانده کل سپاه بخشی از جاده ای که مقابل آب را سد کرده بود ، منفجر شد تا آب از گمیشان تخلیه شود. در واکنش به این انتقاد، سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه که چندین بار در مناطق سیل زده گلستان حضور یافته بود، گفت: «اگر دستگاههای دولتی هم با تمام امکانات و نیروهایشان پای کار بیایند قطعاً سرعت انتقال بیشتر خواهد شد. امیدواریم امروز با انفجاراتی که صورت خواهد گرفت به ما دیگر تهمت انتقال آب از این سمت به آن سمت نزنند زیرا تنها راه انتقال آب همین راه است.»
همنوایی با جنگ روانی ترامپ و بن سلمان علیه ایران
همچنین در همین ایام فضای مجازی مملو از انتقادها از دولت بود مبنی بر آن چه «بی تدبیری» و «کم کاری» دولت توصیف می شد و برخی کاربران فضای مجازی و حتی رسانه ها، تمرکز انتقادها را به دولت گسیل داشتند. این درحالی بود که درکنار نیروهای نظامی، دولت نیز برای مقابله با این فاجعه پای کار آمده بود.این ماجرا اما با ورود مهران مدیری و انتقادهای تند او به مدیریت دولت در عرصه های مختلف و اشاره به سیل و تکرار کنایه وار کلمه «امید» موج دیگری از واکنش ها را برانگیخت و علاوه بر وزیر کشور،وحید یامین پور مجری منتقد دولت را هم به انتقاد از سخنان مهران مدیری و ترویج فضای یأس از سوی وی کشاند. یامین پور در توئیتر خود نوشت: «گیرم ما منتقد آقای روحانی و دولت اش باشیم ولی با تعابیری که امشب از مجری دورهمی درباره مسئولان شنیدم، شرمسار و سرافکندهشدم. ترکیبی از تحقیر و تمسخر و تزریق ناامیدی؛ شک ندارم فردا برخی رسانههای اصولگرا پلاتوهای امشب مدیری را سردست خواهند گرفت!»در این میان علی علیزاده، فعال رسانه ای که در لندن اقامت دارد، با انتقاد از فضای تخریبی که در فضای مجازی درباره سیل ایجاد شده بود،در کانال تلگرامی خود گفت: «مغز ما قوای همدردی و سمپاتی را پرورش می دهد برای مواقعی مثل همین سیل ها تا در مصیبت ها کنار هم بمانیم و منافع جمعی را بر منافع فردی ارجح کنیم. اما قوای احساسی که خیلی عقلانی و منطقی نیستند قابل دستکاری هستند و می توانند حس شفقت و همدلی را با یک جمله به خشم و نفرت تبدیل کنند... این وضعیت سوء استفاده از مصیبت طی دو سال اخیر، ضریب گرفته و با جنگ روانی بن سلمان و ترامپ و نتانیاهو علیه ایران همراه شده است...نقد وسیله ما برای اصلاح وضعیت مان است. نقد تبر و تیشهای نیست که به در و دیوار این کشور بزنیم و به جای این که چیزی بسازیم چیز دیگری را هم ویران کنیم.»
اگر این سیل در ژاپن می آمد؟
همچنین در این میان متن محمدرضا اسلامی در اینستاگرام منتشر شد که روایت مشاهدات میدانی او که یک مهندس سازه است از سیل در شهر هیروشیمای ژاپن بود. در این متن با تاکید بر این که «بیشترین بهره ژاپن از طبیعت، زلزله و باران است» آمده است: «آسیب پذیری ژاپن در برابر باران های شدید باعث شده تا ژاپنی ها سرمایه گذاری های هنگفتی در زمینه شبکه های آب و فاضلاب، زهکشی، مهندسی رودخانه، سواحل و... طی چندین دهه انجام دهند.» این نویسنده با اشاره به باریدن 217.5 میلی متر باران در بامداد بیستم آگوست 2014 در هیروشیما نوشته بود: «... 74 شهروند هیروشیما در آن ساعات سحرگاه، زیر خروش سنگ و خاک و آب کشته شدند...نخست وزیر ژاپن چهار روز بعد عازم منطقه شد وامپراتور و همسرش چند هفته بعد!» این مهندس سازه در پایان بندی مطلب خود آورده بود: «سیل به شهرهای مان آمده و آسیب رسانده اما یادمان نرود این میزان آب حتی در ژاپن و آمریکا هم مشکل زاست. دو بحران بزرگ را در ژاپن و آمریکا از نزدیک شاهد بودم؛ سونامی و زلزله توهوکو و آتش کالیفرنیا. در هر دو بحران، دو کشوری که مدعی سابقه و استادی در زلزله و مدیریت آتش هستند، در کارِ طبیعت فرو ماندند.» همچنین مطلبی به نقل از دکتر «علیرضا بازارگان، عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران» در فضای مجازی منتشر شد که در آن فهرستی از کشته های سیل های اخیر در برخی کشورها آمده بود: «ایتالیا – پاییز 2018 – حدود 30 نفر کشته؛ ژاپن – تابستان 2018 – بیش از 200 نفر کشته ؛ آمریکا و کشورهای اطراف (توفان هاروی) – تابستان 2017 – بیش از 50 نفر کشته؛ آمریکا و کشورهای اطراف (توفان ایرما) – تابستان 2017 – بیش از 50 نفر کشته». این استاد دانشگاه در پایان یادداشت خود آورده است: « متاسفانه به دلیل فضای مسموم در ایران، هر اتفاقی تبدیل میشود به یک بهانه برای حمله کردن به مسئولان و نادیده گرفتن زحمات آن دسته از عزیزانی که روز و شب انجام وظیفه میکنند. البته مثل همیشه در این میان کاستیها و خطاهایی رخ داده است که امیدوارم بتوانیم با افراد گناهکار برخورد قاطع کنیم و از این حوادث تلخ درس بگیریم تا در آینده قوی تر و بهتر عمل کنیم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بهار امسال ایرانیان رنگی از غم داشت. به سفره هفت سین بخشی از مردم کشورمان، سین «سیل» نیز اضافه شد. خانههای زیادی زیر آب رفتند و غم بی سرپناهی بر شانه شمار زیادی از هموطنانمان آوار شد اما این اتفاقات تلخ و غمبار، مجالی هم بود تا ایرانیان یک بار دیگر شکوه همدلی را به نمایش بگذارند و به مثابه همه بزنگاه های دشوار و سخت، به نجات هموطنانشان بشتابند. علاوه بر دستگاه های امدادرسان و خادمان هلال احمر، گروه های بسیج مردمی و جهادگران، یک پای کار امدادرسانی و کمک به هموطنان سیل زده در استان های مختلف و به ویژه گلستان و لرستان بودند. از مشهد و خطه خراسان رضوی نیز گروههای متعدد مردمی برای کمک اعزام شدند، اما فضای مجازی هم به موازات این تلاش ها، روایت های جالبی از فعالیت این گروه ها داشت و بعضی از امدادگران و جهادگران حاضر در منطقه، سوژه کاربران شبکه های مجازی شدند.
در این گزارش، احوال مناطق آسیب دیده را از زبان آنهایی روایت کردیم که یک پای کمک به سیل زدگان بودند. (البته با ذکر این نکته که جهادگران و امدادرسانان گمنام زیادی –چه مردمی، چه نظامی، چه دولتی- در این روزها، همراه هموطنان سیل زده بودند و اگرچه عکس یا فیلمی از آنها منتشر نشد یا کلماتشان ضمیمه این گزارش نیست، اما تلاش ارزشمندشان در حافظه مشترک این ملت باقی خواهد ماند.)
سفر به 7 نقطه بحرانی به جای تعطیلات نوروزی
«حسن بخشی» و همسرش «الهه کریمی»، بخشی از تیم جهادی 130 نفره «قرارگاه علیمردانی» هستند که در ایام مختلف سال به مناطق محروم سفر و خدمات پزشکی و حمایتی ارائه می کنند. یکی مهندسی برق خوانده و آن دیگری پزشک است.این زوج جوان که یک سال از ازدواجشان می گذرد، چمدانها را به نیت سفری نوروزی بسته بودند که خبر تلخ وقوع سیل و خسارت های سنگین آن در استان گلستان می رسد. این بار کولهبار سفر را به نیت مناطق سیل زده برمی دارند و در قالب اولین گروه جهادی عازم گلستان می شوند.
بخشی برایمان تعریف می کند: از سوم فروردین در منطقه حاضر شدیم، ما اولین تیم اعزامی از استان بودیم که با مجوز وارد مناطق سیل زده شدیم.البته قبل از ما گروه های دیگری هم در منطقه حضور یافته بودند اما خوشبختانه ما موفق به اخذ مجوز از مدیریت بحران و هلال احمر شدیم تا هماهنگی ها در منطقه راحت تر انجام بگیرد. در مدت حضور تیممان به هزار و 371 هموطن خدمات رایگان درمانی ارائه کردیم.
او نقبی می زند به احوال منطقه و اضافه می کند: هفت نقطه بحرانی گلستان شامل دهستان باغلی مرامه، سرپل، قوچ مراد، بیبی شیروان، حسین آباد، افغان آباد و صیدآباد را برای ارائه خدمت به تیم جهادی همراه ما واگذار کردند. 21میلیون تومان دارو و حدود پنج میلیون تومان هم محصولات فرهنگی و پوشاک از طرف قرارگاه علیمردانی و با حمایت و کمک مردم خیر کشورمان تهیه و به این مناطق اعزام شد.
این جهادگر ادامه می دهد: روستاهای منطقه به اندازه آققلا شناخته شده نیستند و در اخباری که منتشر می شد، به قدر کافی دیده نشدند اما باور کنید به کمک های زیادی نیاز دارند. در مدتی که در آن منطقه حضور داشتیم، شاهد بودیم مردمی که سیل خانه هایشان را ویران و دام ها و مزارعشان را نابود کرده بود؛ حالا فقط سرپناهشان یک چادر کوچک و امکانات بسیار اندک بود. او تاکید می کند که آققلا و گمیشان همچنان نیازمند کمک هستند اما روستاهای دیگر منطقه به توجه بسیار بیشتری نیاز دارند؛«درست است که در آق قلا هم نیاز به خدمت رسانی وجود دارد، اما در آن جا دست کم بیمارستان صحرایی دایر شده است در حالی که در روستاهایی که ذکر کردم، کوچک ترین امکانات اولیه وجود ندارد و اگر کمک رسانی لازم به آن ها صورت نگیرد، احتمال بروز بیماری های عفونی و... بسیار بالاست.» بخشی تاکید می کند: در گروه ما هم پزشک و جراح حاذق حضور دارند و هم داوطلبان دیگری با تخصص های مختلف که همه آنها بخشی از زندگی و برنامه هایشان را برای کمک به هموطنانشان رها کردند و به آن منطقه اعزام شدند. البته این گروه هم قطره ای از اقیانوس محبت و همدلی مردم ایران است. صحنه های باشکوه زیادی را شاهد بودیم. مردمی که خود از سیل خسارت دیده بودند با دشواری فراوان خود را به روستاهای همسایه می رساندند تا آن هایی که همه چیز خود را در این حادثه از دست داده بودند، نجات دهند. زبان و کلمات من از بیان این همه فداکاری قاصر است. او این نکته را یادآوری می کند که مردم مناطق سیل زده به اقلام بهداشتی مانند شیر خشک، وسایل بهداشتی و پوشاک برای بانوان، تجهیزات گرمایشی، پتو و لباس گرم نیاز دارند. در کنار آن شمع و آب معدنی و کنسرو از نیازهای ضروری مردم مناطق سیل زده است.
اما الهه کریمی هم شش سالی است که وارد فعالیت های جهادی شده و در بخش خدمات پزشکی فعالیت می کند. او از حضورش در مناطق سیل زده و تصاویر تلخی که به چشم دیده، گفتنی های زیادی دارد؛«در منطقه بیبی شیروان خسارت ها بالا بود. مردم در شوک به سر می بردند و نیاز زیادی به کمک داشتند. خانمی را دیدم که سیل خانه و زندگی اش را ویران کرده بود و عمق این اتفاق باعث شده بود تا در شوک به سر ببرد. گاهی فریاد می زد و گاهی می خندید. این ها را گفتم که تاکید کنم در چنین بحران هایی نباید خدمات امداد روانی فراموش شود. همه نیاز آسیب دیدگان آب و غذا نیست و حمایت های روان شناختی هم به همان اندازه برای خسران دیدگان مهم است.»
وی ادامه می دهد:در روستای «حسین آباد» نیز با دختری به نام فاطمهزهرا آشنا شدم که خانواده اش وضع مالی خوبی نداشتند و سیل و خسارت های سنگینش نیز بر مشکلاتشان افزوده بود. آن دخترک از نعمت شنیدن محروم بود اما آزمایش هایی که برای کاشت حلزون روی او انجام شده بود، این نوید را می داد که امکان درمان برایش فراهم است. آرزوی بزرگش این بود که بتواند یک روز بشنود. تصویری از مکالمه آن روز ما با این دختر در فضای مجازی پخش شد و ویدئواش دست به دست گشت. جالب این جاست که ظرف مدت کوتاهی به مدد خیران هزینه کاشت حلزون گوش او تامین شد.
هفته ها و ماه های بعد، سیل زدگان را فراموش نکنیم
اما یکی از ویدئوهای پُر بازخورد دیگر در این روزهامربوط می شد به روایت یکی از جهادگران از بانوی پزشکی که برای کمک به سیل زدگان، مراسم عقدش را عقب انداخته و چند روز بیشتر در منطقه ماندگار شده بود. در این فیلم کوتاه، یک جهادگر از حضور پُررنگ خانم هایی می گفت که شانه به شانه مردان در امر امدادرسانی حضور دارند و یکی از آنها حتی موعد مراسم عقدش را هم عقب انداخته است تا مجال بیشتری برای کمک رسانی به سیل زدگان داشته باشد. این خانم پزشک که از 8فروردین تا همین چند روز پیش در منطقه مستقر بوده، برای انجام این گفت وگو اکراه داشت و وقتی هم که به اصرار ما، پای صحبت آمد، شرط کرد که نامش ذکر نشود و تنها از شرایط منطقه و ضرورت کمک به سیل زدگان سخن بگوید: «تیم ما که یک کادر پزشکی است؛ چند روزی در گنبد مستقر بود و بعد به گمیشان اعزام شد. وضعیت منطقه بسیار اسفبار بود. نیمه شرقی شهر عمدتا زیر آب رفته و راه های ارتباطی آن نیز قطع شده بود. برای کمک رسانی باید از قایق استفاده می کردیم. بخشی از امدادگران هم تا کمر در آب فرو می رفتند و خودشان را به خانه ها می رساندند. خلاصه شرایط خاص و بسیار دشواری بود، به ویژه برای مردم منطقه که همه زندگی شان زیر آب رفته بود. چند روز بعد از طرف نیروهای مسلح یک نفربر در شهر مستقر شد که با همان هم در مناطقی که سطح آب هنوز بالا بود، تردد می کردیم.»
او از مردمی می گوید که سیل زندگی شان را بلعیده و حالا با ترس از آینده زندگی می کنند؛«اغلب چند هفته و حتی یکی دو ماه، این آدم ها در خبرها و شبکه های مجازی مورد توجه قرار می گیرند اما حرف ماه های بعد و سال های بعد هم هست. خانواده ای که همه منبع درآمدش را از دست داده، چطور باید از نو روی پای خودش بایستد. فکر می کنم وقتی از امداد حرف می زنیم باید به همه این ها هم فکر کنیم، به یک رویه بلندمدت برای کمک به این مردم.» وی ادامه می دهد: البته بگویم، مردم ما در مهربانی و همدلی بی نظیر هستند. خیلی ها خودشان خسارت دیده بودند اما آن چه در اختیار داشتند؛مثلا وسیله حمل و نقلشان را به ما می سپردند تا به دیگر سیل زدگان خدمات برسانیم.وی تصریح می کند: این کوچک ترین وظیفه من به عنوان یک پزشک است که در بحران ها، آن چه در توان دارم برای هموطنانم به کار بگیرم. همان روزهای اول قرار بود همراه هلال احمر به منطقه اعزام شوم که قسمت نشد اما وقتی یک گروه جهادی با من تماس گرفت و ماجرای اعزامشان را گفت؛ خیلی خوشحال شدم و فهمیدم قسمت این بوده که من هم در کمک به هموطنانم سهمی داشته باشم.
صدای «لرستان» را به گوش همه برسانید
«سمیرا شاهوردی» را کاربران فضای مجازی به عنوان «مادر آرزوها» می شناسند. بانویی که به همراه تیمی از جوانان خیّر، کمر همت به تحقق آرزوهای خانواده های محروم بسته است.
او و تیمش در حادثه سیل اخیر چند روزی در گلستان به امدادرسانی مشغول بودند و حالا هم در لرستان هستند تا کمک های مردمی را به دست هموطنان سیل زده در این استان برسانند. ویدئویی از او در حالی که در میان بقایای سیل ایستاده و درخواست کمک به سیل زدگان گلستانی را دارد؛ در فضای مجازی «ترند» شد و بازخوردهای زیادی داشت. خودش از ابعاد این حادثه چنین می گوید: فکر کنید خیلی از این خانواده ها بساط نوروز را تدارک دیده و سفره هفت سین چیده بودند که سیل بر سرشان آوار شد. در این دو هفته، همان قدر که صحنه های تلخ و دردآور دیدم؛ شاهد اتفاقات خوب و تلاش های زیبا و ارزشمند از سوی مردم کشورم نیز بودم.
او که اصالتا اهل لرستان است، حالا می کوشد تا برای سیل زدگان این خطه کمک جمع کند. شاهوردی توضیح می دهد: متاسفانه استان لرستان مورد کم لطفی قرار گرفت. این را به خاطر تعصبم به این خطه نمی گویم بلکه از نزدیک شاهد مشکلات مردم سیل زده این منطقه بودم. استان لرستان همیشه مظلوم بوده و حالا مظلوم تر شده است. این حقیقت را نمی شود کتمان کرد. زندگی مردم زیر گل مانده و هنوز به خیلی از مناطق کمک کافی نرسیده است. از خانه بعضی از مردم هیچ اثری باقی نیست.
وی یادآور می شود:سر و سامان دادن به این خسارت های عظیم تدبیر بزرگی می خواهد. گروه های امدادی و جهادی که این مدت به این مناطق سفر و آن هایی که کمک های نقدی و غیرنقدی شان را برای مناطق سیل زده ارسال کردند؛ جای خود را دارند و الحق دست مریزاد که این بار هم نشان دادند پای کار هستند و غم هموطنانشان دل آن ها را به درد می آورد، اما این فقط یک طرف ماجراست. سمت دیگر اندیشه و مدیریت مسئولانی است که باید برای پیشگیری تدبیر می کردند و حالا که نکردند برای جبران باید اقدام کنند. وی خاطر نشان می کند: استان لرستان هشت سال با دست خالی مقابل دشمن جنگید و مردمانش در خط مقدم جبهه بودند. این سیل به آن ها خسارت های زیادی وارد کرده است. شاید باورش سخت باشد اما شدت این حادثه به حدی بود که مردم برای نجات از سیل به پشت بام ها یا ارتفاعات اطراف روستا و شهرشان پناه بردند. شاهوردی این نکته را هم یادآور می شود که دو پایگاه در مشهد و دوتا هم در تهران دایر کرده تا کمک های مردمی را جمع آوری کند. «هدیه تهرانی» بازیگر سینما و تلویزیون نیز انتقال بخشی از کمک های نقدی جمع آوری شده را به او سپرده است. مادر آرزوها تاکید می کند: خواهش می کنم صدای لرستان را به گوش همه برسانید. این خطه و مردمش در رنج هستند و نباید کمک به آن ها متوقف شود. بیاییم کمک کنیم و زندگی این هموطنانمان را از نو بسازیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در ابتدای امسال، سیلهای خانمانبرانداز جان عدهای از هموطنانمان را گرفت و آسیبهای فراوانی به منازل، مزارع و معابر وارد کرد. سیل هایی که در کنار خرابی هایش، مهربانی ها و جان فشانی های تکان دهنده ای نیز دیده شد. امروز سعی کرده ایم گوشه ای از بی رحمی های هولناک سیل و مهربانی های به وقوع پیوسته در آن را که در فضای مجازی نیز پربازدید بوده اند بازگو کنیم.
نجات روستای محصور در سیل
تصویری تکان دهنده از همکاری، تلاش، همبستگی، وحدت و همت جمعی مردم برای در امان ماندن از سیل از روستای حاجی آباد بندرترکمن در محاصره سیلاب گمیشان در فضای مجازی پخش شد که نشان می داد همکاری، همراهی و پیشگیری مردم می تواند جامعه ای را نجات دهد. مردم روستا با پشتکار و همت و ساخت حدود 5/5 کیلومتر خاکریز و سد شنی توانستند بر سیل پیروز شوند و نام روستایشان را به صدر اخبار ببرند. کاربری نوشت: «ما ترکمن ها یه ضرب المثل داریم «آغزی بیر ایلاتینگ اوبه سی آباد» ترجمه لفظی: آن ایلی که همدل و یک صدا هستند، سرزمینشان (روستایشان) آباد خواهد بود. دقیقا معنی این ضرب المثل تو روستای حاجی آباد بندرترکمن نمود پیدا کرد.»
کولبری برای مهربانی!
کار مردم باشرافت شهرستان رومشکان آن چنان تاثیرگذار بود که در تمام شبکه های مجازی پر بازدید شد. مردم عزیز شهرستان رومشکان در انتقال اقلام حیاتی به سیل زدگان تحت محاصره پلدختر علاوه بر کاری انسانی و تاریخی، همتی جغرافیایی را هم به تصویر کشیدند. آن ها از میان کوهها با پای پیاده ده ها کیلومتر را طی کردند تا کمکهایی را که بر دوششان حمل میکردند به مردم پلدختر برسانند، تا کمکی به هموطنانشان کرده باشند. کاربری نوشت: «ما ایرانی جماعت نمی تونیم توی خونه گرم و نرم خودمون راحت بخوابیم و به فکر همنوع مون نباشیم.» کاربر دیگری نوشت: «آدم با داشتن یه همچین هموطن هایی دلش قرص میشه و از هیچ چیزی نمی ترسه.»
سینه جوانانی که سیلبند شد!
ویدئویی تماشایی از غیرتمندی مردم روستای غزاویه که سینه سپر کردند و جلوی سیلاب را گرفتند تا آب وارد روستا و زمین های کشاورزی شان نشود فضای مجازی را لرزاند. این ویدئوی تاثیرگذار جوانانی را نشان می دهد که با دست خالی همچون پدرانشان که در مقابل دشمن متجاوز قد علم کرده بودند، سینه هاشان را سپر کردند تا سرزمین شان را از سیلاب نجات دهند. کاربری نوشت: «پتروس فداکار با انگشت جلوی روزنه آب را گرفت و قهرمان کتاب درسی نسل من شد برای سینه سپر شده این جوان اهل روستای غزاویه چه باید نوشت؟» کاربر دیگری نوشت: «امیدوارم سال های بعد به جای پتروس فداکار قهرمانان فداکار کشور خودمون توی کتاب های درسی باشه تا بچه هامون با قهرمان های کشور خودشون آشنا بشن.»
جهیزیه ای که آب برد
«خونش رو آب گرفته، با زبان لری به همسرش میگه:جهیزیه ات داره با آب میره و نمی تونم کاری بکنم. من دستم به خونه نمی رسه... اونو دیدی که توی گونی قرمزه بود؟ اونو باید در می آوردم. نگاه کن زودپز قشنگِ قدیمیت رفت. این جهازت بود. کِی بود؟ ببین. بمیرم واسه کتریت آخ. به جون تو غصه این چیزا رو می خورم و کاری از دستم ساخته نیست. چه میدونستم در خرابه. آب داره بالاتر میاد. الانم وقتشه که بمیرم.» این متن مونولوگی از یک فیلم معروف نیست بلکه مکالمه مردی لر با همسرش است که ویدئوی کمتر از یک دقیقه ای آن به لطف فضای مجازی از پر بازدیدترین ها بود، مردی که شرمنده همسرش شده بود و نمی توانست دربرابر سیل کاری بکند.
غافلگیری فاجعه بار در شیراز
تصاویر و ویدئوهای زیادی از سیل و آبگرفتگی از دهها شهر و روستا در فضای مجازی منتشر شده است. اما هولناکترین آن ها مربوط به سیلابی است که از کنار دروازه قرآن شیراز گذشت و دهها خودرو را با خود برد. در این تصاویر و ویدئو ها دیده میشد که تعدادی از سرنشینان خودروها که ظاهرا غافلگیر شدهاند در تلاش هستند تا جان خود را نجات دهند و عدهای نیز روی سقف خودروها سرنوشت خود را به دست سیلاب سهمگین سپردهاند .هرچند بعد از جاری شدن سیل عده ای علت این حادثه و سیلاب را افزایش ساخت و ساز در ورودی دروازه قرآن و تنگه ا... اکبر، توسعه معابر سواره در این محدوده و تغییرات ناشی از این توسعه اعلام کردند چون درمسیر دروازه قرآن پیش از این رودخانهای قرار داشته که روان آب و سیلاب ها را به سمت رودخانه خشک هدایت می کرده است.
پلدختر، شهر در گِل نشسته
از روز گذشته تصاویر و فیلم هایی دلخراش از شهر پلدختر در فضای مجازی پخش شده که نشان می دهد سیل مهیب با این شهر چه کرده است. عکس ها و ویدئوها را که ببینید فکر می کنید صحنه ای از یک فیلم پرخرج هالیوودی باشد، باورنکردنی و نفس گیر، شهر در گل و لای زنجیر شده است و تا کمر در گِل فرورفته و رها شدن از آن هم به این سادگی ها نیست. کاربری نوشت: «این حجم گل و لای قاعدتا نشان دهنده فرسودگی خاک، تخریب پوشش گیاهی و ضریب بالای بیابان زایی حتی در منطقه کوهستانی مثل لرستان است.» کاربر دیگری نوشت: «کمک کنیم لرستان کمر راست کند دوباره، گِل و لای از تن بشوید و برخیزد...»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رسانه ها اعلام کرده اند آن چه در هفته های گذشته روی داد، بزرگ ترین سیل ۱۰۰ سال اخیر بوده است.
اکنون با تخریب گسترده زندگی سیل زدگان خسارت های سنگین به اموال و دارایی بسیاری از هموطنان ما وارد و از سوی دیگر هزینه ای فراتر از تصور به بودجه کشور تحمیل شده است. تا ماه ها بعد هزاران نفر آواره خواهند بود و تا چند سال بعد هم آثار این حوادث تلخ برطرف نمی شود!
اکنون صادقانه به این پرسش جواب بدهید؛ واقعا اگر مثلا دو ماه قبل یک نفر نوشته بود که باید به سرعت رودها لایروبی و موانع ایجاد شده در مسیر رودها برطرف شوند، اصلا کسی کمترین اعتنایی می کرد؟
همه می دانیم که متأسفانه ما مردمی هستیم که نه تنها به هشدارها و پیش بینی ها توجه نمی کنیم بلکه از کسانی که کام خوش خیالی ها و خوش بینی هایمان را تلخ کنند اصلا خوشمان نمی آید. هم مدیران و مسئولان جامعه این طور هستند و هم شهروندان عادی.
خلاصه در این ویژگی همه مشترک هستیم که ارزش و اهمیتی برای نهیب بیدارباش کسانی که می توانند ما را از حادثه ها باخبر سازند، قائل نمی شویم. تذکر و توصیه های کارشناسان آگاه و فهیم که نشانه ها را زودتر از مردم عادی تشخیص می دهند و در هر رشته و حوزه ای خبره هستند، می تواند جلوی بسیاری از خسارت های سنگین را بگیرد. چنین کسانی شامه ای قوی تر دارند و چشم و گوشی تیزتر و از همین روی قبل از غرش سیل صدایش را از نشانه ها می شنوند و پیش از زبانه کشیدن آتش یا ویران کردن زلزله بوی حادثه را تشخیص می دهند و آمدنش را می بینند.
در مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز کارشناسان عمیق و فهیم می توانند پیش از روی دادن وقایع تلخ و حادثه های ویرانگر ما را از آن حوادث آگاه سازند و میزان خسارت را بسیار کاهش دهند. دریغ و درد که معمولا چنین تذکرها و توصیه هایی را به هیچ می گیریم و اعتنایی به این گونه هشدارها نداریم.
راستی چرا حتما باید حادثه ای اتفاق بیفتد و خسارت های سنگین به جا بگذارد تا ما قدم به میدان بگذاریم و حاضر به اقدام بشویم؟ چه مردمی هستیم ما؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با پایان سال سخت 97 که وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم چندان حال خوشی نداشت، انتظار می رفت تا با آمدن تعطیلات نوروز و فرا رسیدن بهار، کمی از تلخی های گذشته کاسته شود که خبرهای نگران کننده سیلاب و هشدارهای هواشناسی برای بیشتر استان های کشور انگار حواس جامعه را از نوروز پرت کرد.
تقریبا مهم ترین خبر روزهای نخست سال، سیلاب ویرانگر در شهرستان های استان گلستان بود که ناگهان حادثه غم انگیز سیل در شیراز و جان باختن 21 هموطن، شرایط ویژه ای را در کشور پدید آورد.
حجم ابرهای باران زا و بارش های بی سابقه، به ویژه نیمه جنوبی کشور را در شرایط هشدار و نگرانی قرار داد و تا امروز هفدهم فروردین، همچنان بخش هایی از استان های گلستان، لرستان و خوزستان زیرآب است و بارش های روزهای آینده نیز بر موج نگرانی ها افزوده است.
و اما حکایت ما و این «سیلی طبیعت» چیست؟ عملکرد درازمدت، اقدامات پیشگیرانه، نوع نگاهمان به موضوع محیط زیست و زیرساخت های شهری و البته نوع رفتارمان پس از چنین حوادثی، مجموعه ای از بیم و امیدهاست که به طور قطع اکنون فرصت مناسبی برای تامل درباره آن است:
1 – به قدرت «پیشگیری» ایمان بیاوریم
اگر چه میزان بارش های سه هفته اخیر بی سابقه بوده و بخشی از خسارت های آن نیز اجتناب ناپذیر است اما هیچ یک از ما نمی دانیم چرا با این که حوادث طبیعی بارها گریبان مان را گرفته است باز هم از آن درس نمی گیریم.
سیلاب های متعدد سال های اخیر در مناطق مختلف به ویژه در شمال کشور، زلزله های ویرانگر، خشکسالی ها و ... مواردی است که با وقوع هریک کلی مراسم سخنرانی و همایش برپا می شود اما هیچ گاه نزد سیاست گذاران به یک «باور و اقدام» جدی تبدیل نمی شود.
چرا همیشه فقط «غافلگیر» می شویم؟
لاریجانی رئیس مجلس در یکی از همین روزها چنین گفت: «واقعیت این است که ترسالی امسال پیش بینی شده بود حتی مرکز پژوهش های مجلس هم گزارشی در این زمینه به من داده است ولی واقعا کسی این میزان از سیلاب را پیش بینی نمی کرد و ما «غافلگیر» شدیم. (خبرگزاری مهر- 15 فروردین 98)
از آن جا که کشور ما با حوادث طبیعی غریبه نیست، نمی توان گفت که در موضوع «پیشگیری» از آسیب های ناشی از بلایای طبیعی فاقد قوانین و مصوبات هستیم اما درد همین است که با گذر زمان و پس از این حوادث، همه ضرورت ها و توصیه ها و مصوبه ها هم به فراموشی سپرده می شود.
اگر به آن چه امروز کشور گریبانگیر آن است و خانه و کاشانه بخشی از هم وطنان خود در زیر آب به مثابه «درس عبرت» بنگریم، قطعا باید برای آینده که هیچ گاه دور نیست تدبیری بیندیشیم. همان طور که رهبر انقلاب نیز در دیدار مسئولان کشور با ایشان در خصوص سیلاب های اخیر تاکید کردند: «این حادثه باید یک درس عبرت باشد تا در طرح های مختلف از جمله سدسازی ها، احداث راه آهن و عمران شهری، همه جوانب مختلف دیده و آینده نگری لازم و جامع انجام شود ...
در کنار این نکات اما موضوع مهم تری وجود دارد که آن هم مسئله «پیشگیری» از ویرانی ها و خسارت هاست که باید از قبل پیش بینی می شد، زیرا سیل قابل جلوگیری نیست اما ویرانی و خسارت قابل جلوگیری است.»
عملکرد ژاپن به عنوان یکی از کشورهایی که بیشترین تجربه را در مقابله با بلایای طبیعی دارد، حاکی از توجه ویژه آن ها به موضوع آموزش و پیشگیری از بلایای طبیعی است .اما نباید همه مسئولیت ها را متوجه سازمان های مسئول دانست، بخشی از این ایمان به قابلیت «پیشگیری» در مواجهه با بلایای طبیعی به خود مردم نیز مربوط است. براساس بررسی هافقط 15 درصد جمعیت کشور با خطرات حوادث غیرمترقبه و نحوه برخورد با آن آشنایی دارند.آیا تاکنون از خود پرسیده ایم به همان میزان که به کلاس زبان و هنر فرزندان خود اهمیت می دهیم چرا به ارائه آموزش کمک های اولیه در زمان بلایای طبیعی حساس نیستیم؟
2 – تهیه اسناد جامع محلی ذیل اسناد ملی
مجموعه مدیریت بحران کشور در حوادث اخیر با یک نوع حادثه اما در جغرافیا و اقلیم مختلف روبهرو شد که هریک اقتضائات و مدیریت ویژه خود را می طلبید و می طلبد.
احتمالا برخی از ما در همین ایام در فضای مجازی نحوه مواجهه برخی کشورهای پیشرفته با حوادثی مانندسیل را دیدیم و خواندیم که آن ها چگونه توانسته اند با توجه به شرایط اقلیمی خود تدابیر پیشگیرانه را اجرایی کنند تا کمترین آسیب متوجه شهروندان و محیط زندگی آن ها شود. اما به نظر می رسد ما در کشور با چنین شرایطی فاصله زیادی داریم چنان چه رئیس مجلس در یکی از اظهارنظرهایش در روزهای اخیر گفت: «همان موقع که گلستان زیر آب رفت نگران حجم بالای ورود سیلاب به استان خوزستان بودم.» (باشگاه خبرنگاران جوان 15 فروردین 98)
چرا باید بی توجهی به موضوع «پیشگیری» و فقدان سند جامع بومی استان ها، رئیس مجلس یا هر شخص دیگری را در چنین شرایطی نگران کند؟
آیا سازمان مدیریت بحران، نه تنها برای موضوع سیل، بلکه برای دیگر حوادث طبیعی چنین تدبیری را اتخاذ کرده است؟ وزیر کشور 11 فروردین و در کوران مدیریت بحران سیلاب که چند استان را فرا گرفته است، جای خالی چنین سندی را با پوست و گوشت خود احساس می کند: «تهیه طرح جامع مقابله با سیل برای هر استان ضروری است به ویژه این که نگرانی از بروز خسارت در مناطق در معرض سیل از اصلی ترین نگرانی های مردم این مناطق است.» (خبرگزاری آنا- 11 فروردین 98)
به طور قطع تدوین اسناد جامع محلی وبومی هر استان و تغییر احتمالی سیاست تمرکز گرایانه مدیریت بحران نه تنها برای مقابله با سیل بلکه برای دیگر حوادث طبیعی، ضرورت مفقود شده کنونی استان های کشور است که باید بر تهیه فوری آن اهتمام ورزید.
3 – باز هم سیلاب بازی های سیاسی
دیگر همه ما عادت کرده ایم به جولان بازیگران سیاسی در چنین حوادثی. تجربه زلزله ویرانگر کرمانشاه را انگار فراموش کردیم و این روزها چقدر فراوان دیدیم که چگونه برخی برای رسیدن به امیال خطی و جناحی خود، زبان به هر سخنی می گشایند.
چرا به این نمی اندیشیم که همه ما در یک کشتی نشسته ایم و هر عملی که ما را از «وفاق ملی» دور کند، به نوعی همه جامعه را متضرر می کند. به ویژه در چنین حوادثی که بعید به نظر می رسد هیچ عقل سلیمی آن را برای انتقام گیری سیاسی زمان مناسبی بداند. در این میان نمی توان پاره ای از اقدامات و وعده های نمایشی برخی مسئولان در این گونه حوادث را از یاد برد که با فروکش کردن تب حادثه، آن اقدام و وعده هم به فراموشی سپرده می شود.
هنوز کارهای زیادی باقی مانده است
به لطف خبرهای لحظهای و آنلاین، همه ما در جریان کم و کیف آسیب ها و صدمات مناطق سیل زده و شرایط بحرانی هم وطنانمان هستیم چه خوب است اگر می توانیم به قدر وسعمان به مدد هم وطنانمان بشتابیم که به تعبیر رهبر انقلاب «هنوز کارهای زیادی برای کاهش آلام مردم سیل زده باقی مانده است.» (سخنرانی در جمع مسئولان نظام و سفیران کشورهای اسلامی- 14 فروردین 98)
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دو روز تا تحویل سال 98 مانده بود ومردم کشورمان به رسم هرساله شان در مراحل آخر خانه تکانی بودند که باران شدیدی در استان های شمالی کشورمان شروع به باریدن کرد. بارش باران حدود 48 ساعت به طول انجامید و طبق گزارش ها آن مقدار که باید در 365 روز سال می بارید، در همین 48 ساعت بر زمین ریخت و سیل مهیب و کم سابقه ای چند شهر شمالی را در بر گرفت و گنبد، آق قلا و گمیشان غرق در سیل شدند. این بارش ها بعد از حدود سه هفته اکثر استان های کشوررا در نوردید و پس از فاجعه شیراز که به غافلگیری و جان باختن 21 نفر از هموطنان مان در این شهر منجر شد، هم اکنون غرب و جنوب غرب کشور و به ویژه استان لرستان و شهرستان پلدختر و معمولان را به طور جدی درگیر کرده است .سیلی که بخشی ازخسارت های زیاد آن نتیجه بی توجهی به اصول ایمنی و ساخت وساز در مسیر سیلاب ، لای روبی نشدن رودخانه ها ، از بین بردن پوشش های گیاهی ،نبود نظارت کافی نهاد های متولی و... است. اگرچه سیل مهیب و ویرانگر بود اما همه به میدان آمدند و از دولت و هلال احمر تا سپاه و بسیج و ارتش و ناجا و حتی خود مردم دست به دست همدیگر دادند تا از آلام هموطنان گرفتار در سیل بکاهند. روز سوم فروردین ماه، رهبر معظم انقلاب مستقیم به مسئله سیل ورود و در نامهای که مخاطبش سرلشکر باقری، رئیس ستادکل نیروهای مسلح بود، بر به کارگیری تمامی امکانات نیروهای مسلح برای امداد به سیل زدگان تاکید کردند. سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و سردار جعفری فرمانده سپاه شخصا در مناطق آسیب دیده حضور یافتند و رئیس جمهور نیز با سفر به مناطق سیل زده از نزدیک روند امداد رسانی را پیگیری کرد. مردم نیز که در زلزله کرمانشاه از آزمون نوع دوستی سربلند بیرون آمده بودند این بار هم باتمام توان به کمک هموطنان گرفتار در سیل شتافتند.در این خدمت رسانی ها اگرچه ضعف هایی دیده می شود اما همه به یاری رساندن به همنوعان خود فکر می کنند. ما در اولین نسخه روزنامه در سال 98 به موضوعات مختلفی از بحران سیل پرداختیم و با توجه به گستره موضوعات ، شما می توانید موارد گوناگون را در صفحه های 5، 13 و خراسان رضوی بخوانید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
علی نصیریان و محمدعلی کشاورز، بازیگران پیش کسوت تئاتر، سینما و تلویزیون در گفتوگوهایی جداگانه از سالها همکاری و رفاقت با جمشید مشایخی گفتند.
علی نصیریان درباره سالها همکاری و دوستی با زندهیاد جمشید مشایخی اظهار کرد: «من مشایخی را ۶۰ سال پیش در اداره هنرهای دراماتیک شناختم، او یکی از هنرمندان برجسته و استعدادهای بسیار درخشان کارهای نمایشی چه در تئاتر چه در سینما و تلویزیون بود.» وی افزود: «همکاری من و مشایخی هم در سینما، هم در صحنه و هم در تئاترهای تلویزیونی بود.» بازیگر سریال «هزاردستان» با اشاره به دیگر دوستان جمع پنجنفرهشان بیان کرد: «مشایخی یکی از همکاران عزیز من بود همان طور که محمدعلی کشاورز هست و همان طور که داوود رشیدی و عزتا... انتظامی بودند. ما در کارهای یکدیگر بازی میکردیم مثلاً داوود رشیدی کارگردانی میکرد و دیگران بازی میکردند یا به نوعی دیگر ما چند نفر با هم همکاری داشتیم.»
نصیریان با اشاره به ویژگیهای مشایخی گفت: «ویژگی اساسی او استعداد و جوهر کار بازیگری بود که در وجودش بود نه این که با تعلیمات آکادمیک مفصل آنها را آموخته باشد بلکه او جزو استعدادهای خودجوش بود که اگرچه اطلاعات و تعلیماتی را آموزش میبینند اما جزو کسانی هستند که متکی به طبیعت خلاقه خودشان هستند.»
محمدعلی کشاورز نیز در گفتوگو با ایسنا با اشاره به سالهای دوستیاش با این هنرمند گفت: «ما پنج نفر بودیم! پنج رفیق که در عرصه هنر همدیگر را جستیم. عمر رفاقتهایمان از 60 سال گذشته بود. میدانید شش دهه رفاقت یعنی چه؟ اما حالا سه نفر از این جمع کم شدند.» این هنرمند با اندوه فراوان افزود: «با این که از این فراقها قلبم به درد میآید، اما شوق دیدار آنها در جهان دیگر آرامم میکند. انگار ما باید رفاقت را در سرای دیگر هم بیاموزیم.»
کشاورز درباره آغازین روزهای آشناییشان اضافه کرد: «جمشید را از دهه 30 میشناسم به تعبیری او را از اداره هنرهای دراماتیک شناختم؛ زمانی که ما کار تئاتر میکردیم و او کمکم خودش و هنرش را به همه نشان داد.» وی افزود: «او رفت، اما نقشهایی که خلق کرد تا ابد ماندند. جمشید مشایخی شیفته علی حاتمی بود و در سوگش سالها ماتم زده بود. شک ندارم هیچ کس به اندازه علی از دیدار او خوشحال نمیشود.» محمدعلی کشاورز گفت: «امیدوارم مردم در بدرقه او سنگ تمام بگذارند. بسیار تلخ است که اعتراف کنم هر کدام از این هنرمندان که میروند جایشان تا همیشه خالی میماند. سفرت بیخطر رفیق!»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
افزایش کم سابقه قیمت گوشت قرمز و سفید در کنار رشد قیمت کم سابقه دیگر کالاهای مصرفی خانوار در اسفند ماه 97، خود را در آمارهای قیمتی این ماه نیز نشان داد. گزارش مرکز آمار ایران حاکی از آن است که در اسفند، نرخ تورم کالاهای مصرفی تا کم سابقه ترین نرخ تورم و تورم نقطه به نقطه ماهانه، طی سه سال گذشته افزایش یافته است. بر این اساس، سطح عمومی قیمت ها در اسفندماه 97، نسبت به اسفند 96، 47.5 درصد و متوسط سطح قیمت ها در سال 97 به 26.9 درصد رسید. این گزارش نشان می دهد که سطح عمومی قیمت ها در اسفند نسبت به بهمن ماه، 3.9 درصد افزایش داشته است. از دیگر نکات جالب گزارش مرکز آمار، تورم 73.2 درصدی خوراکی ها و آشامیدنی ها نسبت به اسفند سال قبل است که در این میان، خوراکی های تازه، تورم 96.4 و دیگر خوراکی ها، تورم 2/48 درصدی داشته اند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد غیاثی
پژوهشگر و روزنامهنگار اقتصادی
اقتصاد کشور سال 97 را متلاطم شروع کرد و بعد از حدود 8 ماه پرنوسان، به مرور آرام شد. اگرچه همچنان همه آثار جهش افسارگسیخته نرخ ارز تخلیه نشده است اما درباره بسیاری از بازارها این اتفاق افتاده و ترکش جهش ارزی را دریافت کرده اند. بنابراین به طور کلی انتظار ایجاد تلاطم شدید در بازارها (به شرط ثبات عوامل پایه ای و پیرامونی مثل مناسبات بین المللی، نحوه دورزدن تحریمها و مانند آن) چندان معقول نیست. با این حال، همچنان افراد در باره تصمیمات مالی خود دچار تردیدهای جدی هستند. برنامه ریزی مالی خانوادهها در سال جدید، به ویژه درباره مدیریت هزینهها و همچنین نحوه پس انداز و سرمایه گذاری، به خاطر برخی ابهامات و البته برخی شبهه پراکنیها درباره اقتصاد 98 و همچنین ترس ایجادشده به خاطر تحولات 97، درگیر اما و اگرهای بسیار است.
بنابراین در نخستین شماره دخل و خرج سال جدید، تصمیم گرفتیم ضمن پاسخ به برخی ابهامات درباره اقتصاد 98، مبنایی برای بررسی بیشتر و اخذ تصمیمات مالی خانوار در سال جدید ایجاد کنیم. مخصوصا درباره مدیریت نقدینگی و سرمایه گذاری.
رکورد شکنی تورم رسمی در سال 98 به معنی جهش هزینههای زندگی است؟
حتما تحلیلهایی را دیده اید که 98 را یک سال سخت برای اقتصاد کشور دانسته اند و در تشریح آن به عوامل مختلف از جمله وضعیت درآمد نفت و بودجه دولت، احتمال بازگشت رکود و از همه مهم تر رکوردشکنی تورم پرداخته اند. با توجه به اهمیت تورم برای مدیریت هزینههای خانوار، در این جا به این موضوع میپردازیم.این که «تورم رسمی 12 ماهه» طی امسال، رکورد چند ساله را خواهد شکست، یک پیش بینی درست است و احتمال وقوع آن بالاست. اما آیا این موضوع به معنی جهش در هزینههای زندگی است؟ قطعا نه. توضیح این که تورم 12 ماهه اصولا یک شاخص گذشته نگر است که با تاخیر (حدود 12 ماهه) واقعیتهای اقتصاد را نشان میدهد. به همین خاطر اثر جهشهای قیمتی رخ داده از اواسط تابستان امسال در نرخ کالاهای مختلف، اثر کامل خود را در نرخ تورم امسال نشان خواهد داد. بنابراین پیش بینی میشود تورم 12 ماهه منتهی به شهریور یا مهر امسال، رکورد چند سال اخیر را بشکند. اما واقعیت این است که این رکوردشکنی انعکاس جهشهای قیمتی رخ داده تاکنون در نرخ تورم رسمی است نه جهش مجدد قیمتها در سال 98.
خبر خوب: تورم رسمی همیشه از سفره خانوار عقب تر است!
برای درک بهتر موضوع، سال گذشته را به خاطر آورید. جایی که در دورههای رشد قیمت دیده اید که تورم رسمی اعلام شده، از تورم احساس شده توسط شما بسیار کمتر است. این موضوع دقیقا به خاطر ماهیت و نحوه محاسبه تورم است. تورم رسمی از جیب و سفره شما عقب تر است؛ چرا که شما محاسبات و مقایسهها را در ذهنتان «لحظه ای و نقطه ای» انجام میدهید اما تورم رسمی مربوط به 24 ماه گذشته (12 ماه اخیر نسبت به 12 ماه قبل از آن) است. خلاصه این که رکوردشکنی تورم طی امسال، چیزی جز انعکاس جهشهای قیمتی رخ داده در نیمه دوم سال 97 در تورم رسمی نیست.
چند ملاحظه مهم
البته توجه داشته باشید که این به معنی ثبات قیمتها نیست بلکه به معنی جهشی نبودن رشد قیمت هاست. احتمالا برخی کالاهای دیگر که تاکنون ترکش جهش ارز را دریافت نکرده اند، چنان چه پیاز به تازگی این ترکش را دریافت کرد، با رشد قیمت همراه شوند اما با توجه به این که انبوه کالاهای مهم، قبلا دستخوش جهش قیمتی شده اند، اکنون چنین رشدی متصور نیست. نکته مهم دیگر این که این تحلیل مشروط به ثبات شرایط پایه ای و مخصوصا نرخ ارز است. مثلا چنان چه نرخ ارز دوباره جهش کند (جهش با نوسان و رشد معقول بسیار متفاوت است؛ مخصوصا از منظر تبعات روانی)، تحلیل فوق موضوعیت نخواهد داشت. البته در ادامه بحث خواهیم کرد که احتمال جهش مجدد نرخ ارز، چندان قابل ملاحظه نیست. در نهایت این نکته نیز دارای اهمیت است که برخی آثار غیرمستقیم جهش نرخ ارز- مثل اثر آن بر افزایش هزینه سرمایه گذاری و خرید تجهیزات و ....- با تاخیر ظاهر میشود اما این آثار نیز هرگز اثر جهشی بر هزینه تمام شده و قیمت کالاها ندارد.
نرخ ارز و معادلات امید بخش
اگرچه نرخ ارز یک متغیر کلان است اما از منظر اقتصاد خانوار هم بسیار مهم است؛ هم از نظر اثری که بر هزینهها دارد و مخصوصا از منظر ارزیابی گزینههای سرمایه گذاری. درباره روند نرخ ارز در سال جدید باید توجه کرد که درآمد نفتی کشور در سال جدید نسبت به متوسط سال 97 قطعا کاهش خواهد یافت اما این به معنی بدتر شدن شرایط نسبت به انتهای سال 97 نیست. گمانهها از تمدید معافیت نفتی 5 کشور خریدار نفت ایران حکایت دارد. روند صادرات غیرنفتی نیز، اگرچه با شرایط سخت تر، اما برقرار است. افزایش تعاملات با کشورهای همسایه و همچنین راه اندازی مجدد کانالهای دورزدن تحریم و از همه مهم تر، منطقی شدن سیاستهای ارزی دولت و بانک مرکزی نسبت به سال 97، میتواند شرایط سخت درآمد نفتی و عدم توازن ارزی کشور را رفع کند و احتمال ثبات نرخ ارز در محدوده فعلی را افزایش دهد.
انتظار بازدهی مناسب سرمایه گذاری در بازار پرریسک ارز، اندک است
علاوه بر آن اقتصاد کشور نیز، قدرت هضم نرخ ارز بالاتر را ندارد. چنان که در سال قبل نیز با وجود رشد نرخها در بازار اسکناس، در بازار حواله برخی نرخهای پایین تر هم بدون مشتری بودند. چرا که واردات با نرخهای ارز بالای 10 هزار تومان صرفه ندارد و با توجه به کاهش قدرت خرید، تقاضا برای کالای خارجی که با نرخهای بالا وارد شده به شدت کاهش مییابد. این موضوع به صورت طبیعی باعث تعادل بخشی به نرخ ارز در محدودههای فعلی میشود. پیشتر رئیس کنفدراسیون صادرات کشور - یک نهاد مهم بخش خصوصی- تصریح کرده بود که اقتصاد کشور توان هضم نرخهای بیشتر از 10 هزار تومان را ندارد. هم اکنون نیز نرخ ارز سامانه نیما در همین محدوده و حتی کمتر است.
به این ترتیب انتظار تحلیلی آن است که طی امسال، به شرط تداوم وضعیت فعلی عوامل پایه ای، دچار جهش نشود. بنابراین انتظار برای بازدهی مناسب سرمایه گذاری در این بازار هم، قابل توجه نیست. ضمن آن که با توجه به احتمال افت نرخها تا محدوده نرخ نیما، ریسک این بازار هم بسیار بالاست.
بازار طلا و سکه و نیم نگاهی به بازارهای جهانی
با توجه به تحلیل ارائه شده درباره نرخ ارز، انتظار برای رشد نرخ طلا، صرفا از محل نوسانات اونس جهانی متصور است. اونس جهانی طی نیمه دوم سال گذشته با رشد از محدوده 1200 دلار تا 1330 دلار، مانع از افت نرخ طلا در داخل کشور همگام با افت دلار شد. این رشد نرخ طلا عمدتا ناشی از افزایش ریسکهای اقتصاد جهانی و مخصوصا جنگ تجاری بود اما از اسفند سال گذشته، همزمان با افزایش خوش بینیها درباره مذاکرات تجاری چین و آمریکا و بهبود چشم انداز اقتصاد جهانی، قیمت کالاهای اساسی رشد کرد و طلا ارزان شد. هم اکنون اونس جهانی کمتر از 1300 دلار معامله میشود. در یک حالت بسیار خوش بینانه، اونس میتواند به سقف تاریخی خود در محدوده 1800 دلار برسد که به معنی بازدهی حدود 38 درصدی این بازار است. البته باید توجه کرد که ثبت نرخ بالاتر از 1800 دلار برای اونس در سال 2019 در بدترین سالهای اقتصاد جهانی بعد از رکود 2007 بود و تصور وقوع چنین شرایط، حداقل در یک سال آینده نزدیک به صفر است. بنابراین بازدهی انتظاری بازار طلا، بسیار کمتر از 38 درصد است.
بازار مسکن؛ رکود، اشباع قیمتی و دیگر هیچ
در سال گذشته، بازار مسکن نیز واکنش کاملی به تلاطم ارزی نشان داد و به نظر میرسد در وضعیت اشباع قیمتی قرار دارد. متوسط قیمت مسکن در تهران از پنج میلیون و 629 هزار تومان در اسفند 96 با رشد حدود دو برابری به 10 میلیون و 66 هزار تومان (در بهمن 97) رسید. در مشهد نیز از دو میلیون و 648 هزار تومان در اسفند 96 به حدود چهار میلیون و 757 هزار تومان در بهمن 97 رسید که نشان از رشد حدود 80 درصدی دارد. لحاظ این جهش قیمتی در کنار دو عامل دیگر، احتمال بازدهی قابل توجه مسکن طی امسال - به فرض رخ ندادن تلاطم جدید- را بسیار کاهش می دهد:
* کند شدن روند رشد قیمتها در ماههای پایانی سال قبل
* کاهش شدید قدرت خرید خانوار و احتمال تشدید رکود بخش مسکن از طرف تقاضا
سپرده بانکی و اوراق؛ کم ریسک و کم بازده
اگرچه بازدهی سپره گذاری بانکی و همچنین اوراق بدون ریسک (مثل اسناد خزانه و انواع اوراق صکوک خصوصی و دولتی) در محدوده 15 تا 25 درصد قرار دارد، اما به جرئت میتوان گفت که برای سال 98 این بازدهی، با توجه به ریسک اندک این بازار، نسبت به دیگر گزینههای بررسی شده در بالا جذاب تر است.
بورس و صندوقهای سرمایه گذاری؛ قابل بررسی و قابل تامل
اما اگر ریسک پذیرتر هستید و آشنایی کافی با بورس دارید، ممکن است بازار سرمایه بتواند شرایط بهتری را برای سبد سرمایه گذاری شما در سال جدید فراهم کند. البته با توجه به تحلیلهای فوق، انتظار جهش یکدست بورس همانند سال 97 متصور نیست اما میتوانید در این بازار تک سهمهای خوبی پیدا کنید که بازدهی مناسب با ریسک کم (نسبت ریسک به درآمد انتظاری اندک) داشته باشد. برای مطالعه بیشتر درباره عوامل موثر بر مسیر بورس در سال جدید صفحه 6 را مطالعه کنید. اما اگر آشنایی با بورس ندارید میتوانید از طریق صندوقهای سرمایه گذاری وارد این بازار شوید. بازدهی انواع صندوقهای سرمایه گذاری(در سهام، درآمد ثابت و مختلط) در سال گذشته حدود 67 درصد بوده است که به مراتب بیشتر از سود بانکی و البته کمتر از بازدهی بورس است. گفتنی است بازدهی برخی صندوقها تا 180 درصد هم رسیده است و البته تعداد اندکی از آنها هم بازدهی کمتر از سود بانکی داشته اند. برای ملاحظه فهرست صندوقهای سرمایه گذاری و وضعیت بازدهی آنها در دورههای زمانی مختلف به پایگاه مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران به نشانی FIPIRAN.IR بروید و در زبانه صندوق ها، گزینههای مد نظر خود را ملاحظه کنید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- مرد مسلحی که از کارکنان یک نهاد نظامی در مشهد بود به دلیل اختلافات خانوادگی در ماجرای طلاق همسرش، دست به جنایتی هولناک زد و پس از کشتن همسر سابق و دو مامور انتظامی، با شلیک گلوله به زندگی خود نیز پایان داد.
به گزارش خراسان، صبح روز اول فروردین اهالی بولوار ارشاد مشهد در تماس با پلیس 110،از شنیدن صدای شلیک گلوله در پی بروز اختلافات خانوادگی خبر دادند. در پی اعلام این خبر بلافاصله نیروهای گشت کلانتری سناباد مشهد عازم محل حادثه شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. آنان با دیدن اسلحه در دستان مردی که مدعی بود از کارکنان یکی از نهادهای نظامی است، او را دعوت به آرامش کردند واز وی خواستند داخل خودروی پلیس بنشیند. مرد مسلح که حدود 40 سال داشت و به دنبال طلاق همسرش، درگیر یک سری اختلافات خانوادگی شده بود، در حالی که به شدت عصبانی بود درون خودروی پلیس قرار گرفت اما در یک لحظه ناگهان با شلیک به سمت همسرش او را نقش بر زمین کرد. در همین حال مامور انتظامی وارد عمل شد تا اسلحه را از چنگ مرد مسلح بیرون آورد ولی او با شلیک گلوله های دیگر دو مامور انتظامی را نیز به شهادت رساند و سپس با شلیک گلوله ای دیگر، خودکشی کرد. گزارش خراسان حاکی است، با حضور قاضی ویژه قتل عمد در محل وقوع این حادثه تلخ، تحقیقات مقدماتی در این باره آغاز و مشخص شد، مرد مسلح که به دلیل اختلافات بعد از ماجرای طلاق به شدت عصبانی شده بود، دست به این جنایت هولناک زده است. قاضی احمدی نژاد با تایید این خبر به خراسان گفت: پرونده مذکور در دادسرای نظامی تحت رسیدگی قرار دارد تا زوایای پنهان این حادثه تاسف بار توسط بازپرس پرونده روشن شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ترسول - مشهد نوروزی دیگر را پشت سر گذاشت و امسال نیز زائران و مجاوران تماشاگر اقدامات شهرداری در زیباسازی شهر بودند.
آن چه در نوروز امسال مشهود بود، کمتر بودن تعداد المان های نوروزی نسبت به سال های گذشته بود، موضوعی که مسئولان شهری نیز پیش از این در مصاحبه های خود به آن اشاره و اعلام کرده بودند که فقط 25 المان در نوروز 98 مشهد نصب خواهد شد. اما آن چه بر آن تاکید شده بود گل آرایی متفاوت و همچنین اجرای برنامه های جنبی از جمله نمایش های خیابانی بود که گفت و گوی ما با زائران و مجاوران، بیانگر آن است که این رویکرد مدیریت شهر توانسته است رضایت عمومی آن را به همراه داشته باشد. مردم مشهد و مسافرانی که در تعطیلات نوروز به این شهر سفر می کنند، هنوز خاطرات سال هایی را که به تماشای المان های زیبای شهری می نشستند به خاطر دارند. از دوچرخه قدیمی و قوری و چرخ خیاطی گرفته تا ننه سرما و خونه مادربزرگه و چاق و لاغر. در طول یک دهه گذشته، نوروز مشهد با داشتن چنین المانهایی جلوهای متفاوت داشت و خاطراتی شیرین را برای زائران و مجاوران ثبت کرد با این حال گل آرایی نیز جذابیت و زیبایی قابل تحسینی به شهر می بخشد و رضایت نسبی بازدیدکنندگان را به همراه دارد.
«اعظم»، خانم 71 ساله به میدان احمدآباد آمده و مشغول عکس گرفتن با المان های نوروزی است و برایمان از گشت زنی نوروز هر ساله خود در خیابان ها و عکس گرفتن با تزیینات نوروزی می گوید: شهرداری امسال واقعا بیشتر زحمت کشیده و همه جای شهر جالب و قشنگ شده است. او از دلپذیر بودن المان های گل و آراستگی فضای شهری در هوای بهاری می گوید و ادامه می دهد: من در این روزها به میدان های احمدآباد، تقی آباد و ملک آباد سر زدم و عکس یادگاری گرفتم. گل آرایی میدان تقی آباد بسیار زیبا شده، به خصوص دیواری را که گل آرایی کردند، دوست داشتم. نرگس 27 ساله، نوه اعظم خانم هم به گفت و گوی ما اضافه می شود، او نیز می گوید: به نظر من این گل آرایی ها کار خیلی عجیب و خارق العاده ای نیست چون نسبت به عوارضی که مردم شهر پرداخت می کنند، کار انجام شده و این ها دو کفه برابر ترازو هستند. ما عوارض شهری بسیاری داریم که تورم هم داشته اند و به همان نسبت آراستگی نوروزی شهر هم بهتر شده است. البته به نظرم گل آرایی ها متنوع تر از سال قبل شده اند و این نکته مثبتی است. خانم سعیدی هم به همراه دختران خود از خیابان حجاب برای بازدید از گل آرایی های میدان احمدآباد آمده است و از علاقه خود به گل ها و المان های نوروزی می گوید: من هر سال از این گل آرایی ها و المان ها بازدید می کنم و گرفتن عکس یادگاری با آن را خیلی دوست دارم. امسال نسبت به سال های قبل نمای شهری خیلی بهتر و زیباتر بود و به نظرم هر سال، کار بهتری ارائه می شود. او می گوید: ما به خیابان تقی آباد هم سر زدیم و با ایموجی ها عکس یادگاری گرفتیم. از شهرداری مشهد خیلی ممنونم چون این گل آرایی ها بر روحیه شهروندان تاثیر خیلی خوبی دارد. مریم 32 ساله هم به همراه همسر و دختر چهار ساله اش در حال عکس گرفتن با گل آرایی های میدان احمدآباد است. او می گوید: دخترم مانیا با دیدن ماهی گل آرایی شده و گل های رنگارنگ این میدان، خیلی هیجان زده شد، ما هم به سختی جای پارک پیدا کردیم و آمدیم تا کمی تفریح کنیم. او می گوید: زیباسازی های مشهد، هر سال خیلی خوب است اما امسال خیلی بهتر از سال های قبل شده، ما تمام عید امسال در سفر بودیم و به نظرم مشهد نسبت به شهرهای دیگری که به آن ها سفر کردیم، خیلی زیباتر شده است. من به خیابان غذا هم سر زدم، خیلی خوب بود.
یک گلایه به خاطر مسدود شدن فضای دید مغازه ها
پس از گفت و گو با شهروندانی که از المان های نوروزی میدان احمدآباد دیدن می کردند، متوجه پوشیده شدن نمای مغازه های دور میدان در بخشی که المان خانه های روستایی قرار دارند می شویم و به همین دلیل با ابراهیم امیدوار، صاحب مغازه قفل سازی که پشت همین المان قرار گرفته گفت و گو می کنیم. او در این باره می گوید: اول باید بگویم که زیباسازی شهر در نوروز امسال واقعا شاهکار است و من از شهرداری بابت زحماتی که کشیده است، تشکر می کنم. به نظرم گل آرایی ها و المان ها نسبت به سال های قبل، سنتی تر و زیباتر شده است. وی ادامه می دهد: اما ایرادی که این المان ها دارند، این است که جلوی دید مغازه ها را در بعضی از نقاط شهر، مثل همین جا گرفته اند و کاسب های محل از این موضوع ناراضی هستند.
گل کاری های زیبا
در ادامه سری به میدان تقی آباد می زنیم و با لیلا که 25 سال دارد و روی نیمکت های ایستگاه اتوبوس نشسته، گفت و گو می کنیم. او هم نظر مثبتی درباره المان ها و گل آرایی های نوروز امسال دارد و می گوید: من چند سال پیش، در دورانی که شهرداری مشهد در نوروز کار خاصی انجام نمی داد، به شیراز سفر کرده و مانند این گل آرایی ها را آن جا دیده بودم، خیلی دلم می خواست که در مشهد هم چنین فضایی را ببینم و الان از این موضوع خیلی خوشحال هستم. او ادامه می دهد: امسال در خیلی از نقاطی که قبلا گل آرایی انجام نمی شد، گل کاری های زیبا و خوش رنگی انجام شد. من درباره تئاترهای خیابانی در ایام نوروز هم تعریف های زیادی شنیدم اما متاسفانه خودم فرصت نکردم آن ها را ببینم.
نامناسب بودن پراکندگی المان ها در همه نقاط شهر
آقای احمدی هم 36 سال دارد و از مغازه داران این مسیر است، او از پراکندگی محدود المان ها در شهر انتقاد می کند و می گوید: خیلی بهتر می شد اگر المان ها و گل آرایی ها در همه مناطق شهر بودند، البته احتمالا هزینه زیادی صرف این کار شده و درست است که شهرداری می خواسته در مناطقی هزینه کند که تردد بیشتری در آن ها انجام می شود اما شهرداری به مناطق پایین شهر نمی رسد و به نظرم زیباتر این است که در مناطق کم برخوردار مشهد هم گل آرایی انجام بدهند. خیلی خوب می شود اگر زمانی که می خواهند این المان ها را بردارند، به مناطق پایین شهر منتقل کنند. آقای علی پور هم در ادامه صحبت های دوست اش می گوید: من شنیده ام که شهرداری المان ها را پس از مدتی به شهرهای دیگر می فرستد و به نظرم این کار، کار قشنگی است. هم اسراف نمی شود، هم در شهرهایی که شاید این امکانات را ندارند، حال و هوای مردم عوض می شود. از طرف دیگر در مشهد خودمان هم از المان های جدید و متنوع استفاده می شود.
خوب اما کمتر از سال های قبل
ایمان شریفی، حدود 30 سال دارد و می گوید: میدان تقی آباد و ملک آباد در نوروز امسال خیلی زیبا شده است. اگر به پیاده روهای خیابان احمدآباد هم رسیدگی کنند، برای فروشگاه های این مسیر خیلی خوب است اما در مجموع فکر می کنم گل آرایی ها و المان های امسال خیلی کمتر از سال های قبل است.
رضایت عمومی از فضاسازی میدان جانباز
امیرمحمد عسکری، 17 سال دارد و به همراه رفیق خود مبین گل زاده در حال قدم زدن در شهر است. از المان های خیابان جانباز تعریف می کند و می گوید: آدمک ها و گل آرایی های این میدان خیلی زیبا شده، من با آن ها عکس یادگاری انداختم. احساس می کنم که شهرداری امسال به دنبال این بوده که شهر را زیباتر از سال های قبل درست کند. در بازدید از میدان جانباز، علی شرفی و همسرش انسیه شاکریفر، زوج جوانی هستند که از من می خواهند تا در کنار گل آرایی قلبی شکل میدان جانباز، از آن ها عکس یادگاری بگیرم. خانم شاکری فر می گوید: گل آرایی های امسال خیلی زیبا و رنگارنگ است و عکس ها را زیبا می کند. منصوره خانم، فرزندان خود را به میدان جانباز آورده تا از این فضای زیبا در هوای بهاری استفاده کنند. او می گوید: مشهد هر سال در بهار زیباتر و متنوع تر می شود و من و بچه ها هر سال منتظر هستیم تا المان ها و گل آرایی ها را ببینیم. بچه ها، المان های کودکانه میدان جانباز را خیلی دوست داشتند. او ادامه می دهد: امیدوارم این اتفاقات ادامه پیدا کند و زائرانی که به مشهد می آیند بتوانند از یک فضای معنوی و طبیعی در کنار هم لذت ببرند. او درباره نمایش های خیابانی هم می گوید: ما در اواخر اسفند ماه، یک تئاتر خیابانی درباره رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی دیدیم که خیلی زیبا بود. ریحانه شش ساله به صحبت های مادر اضافه می کند: این جا احساسات من خیلی قشنگ و باورنکردنی شده، دوست دارم باز هم به این جا بیایم. علی هشت ساله هم می گوید: به نظر من این جا از همه جای شهر زیباتر شده است. حسین چهار ساله هم بشقاب های تزیینی میدان جانباز را دوست دارد و البته با دیدن بازیگران نمایشی، شگفت زده شده است.
رضایت از اجرای پرفورمنس
آقای شرفی هم می گوید: بازیگرانی که با لباس های مخصوص مثل آتش نشان در این فضاها حضور دارند، خیلی جالب هستند. با این شرایط زائرانی که به مشهد می آیند، حساب دیگری روی شهر ما باز می کنند و می توانند عکس های ماندگاری بگیرند. در ادامه به میدان 17 شهریور سر می زنیم و با خانواده خزائی که از شهرستان کاشمر به مشهد آمده اند، گفت و گو می کنیم. پدر خانواده می گوید: ما به کوهسنگی و میدان شهدا و بسیاری از نقاط شهر سر زدیم و از رنگ آمیزی زیبای گل ها در شهر لذت بردیم. مادر خانواده می گوید: چهار سال قبل هم به مشهد آمده بودیم اما امسال مشهد خیلی زیباتر بود. محمد یزدان، پسر خانواده هم می گوید: از همه بیشتر میدان شهدا را دوست داشتم، آن جا عکس یادگاری گرفتیم و خیلی به ما خوش گذشت.
زیبایی مشهد، متفاوت با دیگر شهرها
وکیل احمد یاری که به همراه همسر و دختر دو ساله خود از هرات مهمان مشهد شده، درباره شهرآرایی نوروزی مشهد می گوید: من قبلا هم به مشهد آمدهام، کارهای شهرداری در نوروز خیلی زیبا و متفاوت است. من به اصفهان، شیراز، تهران و زاهدان هم سفر کرده ام اما مشهد با همه این ها فرق دارد و این جا به ما خیلی خوش می گذرد. خانواده احدیفر نیز از اصفهان به مشهد آمده اند. پدر خانواده به ما می گوید: میدان ها و پارک ها خیلی باسلیقه آراسته شده اند، میدان توحید و فردوسی را خیلی دوست داشتیم، گل آرایی های داخل حرم هم خیلی زیبا و جالب بود. مادر خانواده هم می گوید: ما نزدیک میدان فردوسی اقامت داریم و طراحی ها و گل آرایی های میدان فردوسی را خیلی پسندیدیم. امسال نسبت به سال های قبل، گل آرایی های بسیار زیبا و خوش رنگ و متراکمی در مشهد دیدیم، به نظر من مشهد از اصفهان خیلی زیباتر شده است.
دفاع دبیر جشنواره از خانه بهار 98
درباره المان های نوروزی با دبیر دومین جشنواره خانه بهار نیز گفت و گو می کنیم.
«صدرا یوسفی» به رویکرد امسال که تولید المان های ماندگار است اشاره می کند و می گوید: المان های موقت، نقش موثری در تغییر فضای شهری در مناسبت هایی مانند عید نوروز دارند اما یک نقد جدی به آن ها وارد است، آن هم این که هزینه بسیار زیادی صرف تولید آثاری می شود که مدت زمان استفاده از آن ها کم است. او اضافه می کند: به همین دلیل سیاست های کلی شورای اسلامی مشهد و شهرداری بر این شد که از ظرفیت های هنری برای تولید آثار ماندگار استفاده شود. یوسفی درباره کمیت المان نیز مدعی افزایش آن ها می شود و می گوید: امسال تعداد المان ها، چه در بخش آذین بندی و چه در بخش یادمان های دایمی و موقت، نسبت به سال گذشته حدود 30 درصد افزایش داشته و تلاش ما بر تولید آثار فاخر و ماندگار بوده است.
نامناسب بودن پراکندگی المان ها را قبول نداریم
با دبیر جشنواره خانه بهار 98 درباره گلایه برخی از شهروندان از پراکندگی اندک المان ها در نقاط کم برخوردار شهر صحبت می کنیم که می گوید: البته این نکته برای من و همکارانم قابل قبول نیست، مخصوصا در حوزه گل آرایی و فضاآرایی شهری که البته مربوط به حوزه معاونت خدمات شهری است. وی اضافه می کند: عدالت به این مفهوم نیست که ما در تمام نقاط شهر المان بگذاریم و آن ها را گل آرایی کنیم، ما یک سری از خیابان های اصلی شهر را انتخاب کردیم که تنها متعلق به مردم بومی این مناطق نیستند. دبیر جشنواره خانه بهار 98 افزود: این که ما یک جانبه نگاه کنیم و صرفا یک سری نقاط را نام ببریم که چرا در آن ها المان کمتری وجود دارد، درست نیست. اگر بخواهیم در چنین شهر وسیع و پرجمعیتی برای همه نقاط، المان در نظر بگیریم، باید حدود 3000 المان بسازیم که این موضوع از نظر بودجه ای اصلا امکان پذیر و عقلانی نیست. وی خاطر نشان کرد: علاوه بر این ما در پارک وحدت و منطقه 3 شهرداری، المان داریم و در یکی از نقاط سرافرازان، نمونه ای از بهترین دیوارنگاره های خانه بهار را داشتیم.
یوسفی در خصوص این که امسال تعداد المان هایی که خاطرات ماندگاری را در ذهن شهروندان خلق می کنند، کمتر از گل آرایی ها بوده، می گوید: این دو موضوع کاملا متفاوت است و من نمی توانم بگویم ترازی وجود دارد که تعداد المان های موقت و ثابت را با گل آرایی ها قیاس می کند. وی افزود: مجموعه خدمات شهری، سیاست اجرایی مخصوص به خود را دارد و ما جلسات هماهنگی بسیار زیادی با هم داشتیم و فرایند فضاسازی شهری نوروز در این دو بخش به صورت همزمان با هم طی شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مصطفی قاسمیان - ناگفته پیداست که نوروز، بهترین فرصت برای انواع سرگرمیهاست که در ایام فراغت مردم، در رقابت جذب مخاطب جلو بیفتند. به همین دلیل مسئولان تلویزیون بهترین برنامهها را در این ایام روی آنتن میفرستند و اهالی سینما هم برای اکران نوروزی، حسابی سرودست میشکنند. در این میان، بعضی از این فیلمها، سریالها یا مسابقات تلویزیونی میتوانند مخاطبان را جذب کنند و برخی دیگر نه. امروز به برندهها، بازندهها و پرحاشیههای سینما و تلویزیون پرداختیم، با این توضیح ضروری که این فهرست، بر اساس برایند نظر افکار عمومی جمعآوری شده و ممکن است یک محصول خوب در فهرست «بازندهها» باشد یا برعکس. زیرا نه کیفیت محصول بلکه دیدگاه کلی مردم درباره آن، ارزیابی شده است.
بازندهها
خندوانه
بازنده بزرگ سینما و تلویزیون در نوروز 98، «خندوانه» بود؛ برنامهای که پیش از آغاز تعطیلات، کسی فکرش را هم نمیکرد قافیه جذب مخاطب را به راحتی ببازد. اما حضور رقیب تازهنفسی به نام «عصر جدید» در شبکه 3 و خلأ مهمانهای پرسروصدا یا مسابقهای به قدر کافی جذاب، کار خودش را کرد و نفس «خندوانه» نوروزی را گرفت. اتفاق عجیب آن بود که به نظر میرسید گروه رامبد هرچه ایده تازه داشتهاند، در فصلهای گذشته یا پیش از نوروز خرج کردهاند و برای برنامههای نوروزی، ایده جدیدی ندارند. نکته مهم آن جاست که همین «خندوانه» نفسبریده همچنان یک سروگردن از اغلب برنامههای تلویزیون بالاتر بود ولی توان رقابت در نوروز را نداشت.
ویژهبرنامه نوروزی شبکه 4
وقتی علی میرمیرانی (ابراهیم رها) طراح ویژهبرنامه نوروزی شبکه 4، با گروهش برای اجرای ایده حضور شاعران بزرگ پارسی به عنوان مهمان تمرین میکرد، احتمالاً فکرش را نمیکرد که با واکنشهای منفی مخاطبان مواجه شود. او و تیم برنامهساز با وسواس بسیار، گفتوگو را نوشتند و بازیگرها را گریم کردند، امیرحسین مدرس هم با دقت گفتوگو را پیش برد ولی در نهایت این ایده شکست خورد و در مواجهه با مردم، چیزی جز واکنشهای طنزآمیز نصیب گروه برنامهساز نشد. این اتفاق اولین حاشیه برنامههای تلویزیونی را در همان روز اول سال نو رقم زد ولی با وقوع سیل، فشارها از روی اهالی شبکه 4 برداشته شد.
غلامرضا تختی
فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» اثر جدید بهرام توکلی که در جشنواره سیوهفتم فجر رونمایی شد، با این که در جشنواره مورد توجه واقع شد و جنجالهایی را برانگیخت، اما در اکران عمومی به هیچ وجه نتوانست نظر مخاطبان را جلب کند. «غلامرضا تختی» که با بودجهای 8.5 میلیاردی ساخته شده، برای آن که به مرز سوددهی برسد، باید حدود 25 میلیارد بفروشد، اما با پایان تعطیلات، تنها یک میلیارد تومان فروش داشته است! چالش بزرگ بهرام توکلی در روایتی سیاه و سفید از یک قهرمان ملی و انتخاب روایت خودکشی برای پایان زندگی این قهرمان، فعلاً توسط مخاطبان پس زده شده و احتمالاً سرنوشتی جز همین رتبه آخر جدول فروش نخواهد داشت.
برندهها
عصر جدید
ممکن نیست در تعطیلات نوروزی به دید و بازدید رفته باشید، ولی در جمع حضار، کسی مخاطب «عصر جدید» نبوده باشد! مسابقه استعدادیابی «عصر جدید» فارغ از نقاط ضعف و قوت آن، بدون تردید پدیده تلویزیون در نوروز 98 بود و به نوعی جایگزین «پایتخت» شد که در نوروز پارسال حسابی دیده شده بود. هرشب شبکههای اجتماعی پر از اظهارنظر درباره مجری، داوران و شرکتکنندههای «عصر جدید» بود و چندین ویدئوی کوتاه از این برنامه به سرعت در شبکههای اجتماعی وایرال شد؛ از جمله گریه آریا عظیمینژاد، اجرای هادی مرتضیزاده و خواستگاری جوان افغانستانی از دختر مورد علاقهاش روی صحنه!
منوچهر هادی
منوچهر هادی پس از «من سالوادور نیستم» و «آینه بغل» یک بار دیگر با فیلمی کمدی ثابت کرد که فرمول موفقیت در گیشه را میشناسد و به راحتی میتواند با فیلمهای تجاری به موفقیت برسد. «رحمان 1400» با فیلم نامهای سهلانگارانه و بازیهای سردستی در زمانی کوتاه به موفقیت فوقالعادهای در گیشه رسید و همچنان با قدرت به پیش میرود. جالب آن که بر اساس نظرسنجی سینماتیکت، رضایت مخاطبان از فیلم نسبت به دیگر فیلمهای روی پرده پایینتر است ولی فروش آن همچنان با دیگر فیلمها فاصله دارد. هادی از طرفی به تعبیه شوخیهای دوپهلوی جنسی هم در این فیلم متهم است.
متری شیش و نیم
«متری شیشونیم» تنها فیلم غیرکمدی بود که در گیشه موفق عمل کرد و از کمدیهای روی پرده به جز «رحمان 1400» بیشتر فروخت. محبوبترین فیلم جشنواره که در جشنواره هم اغلب منتقدان را راضی کرد، تا دیروز فروشی 11 میلیاردی داشته و عبور آن از مرز 18-17 میلیارد بعید نیست. بنابراین میتوان انتظار داشت که این فیلم با هزینه 7 میلیاردی، اولین فیلم غیرکمدی امسال باشد که توانسته به سوددهی برسد؛ اتفاقی که معمولاً برای فیلمهای غیرکمدی نمیافتد. «متری شیش و نیم» در حالی به این آمار رسیده که حدود 120 دقیقه است و در نتیجه تعداد سئانسهایش، از فیلمهای 90 دقیقهای کمتر است.
شبکه خبر
بحران سیل در بسیاری از مناطق کشور و تعطیلی بسیاری از رسانههای چاپی، نیاز به اطلاعرسانی از طریق صداوسیما را در نوروز دوچندان کرد. تلویزیون و در رأس آن شبکه خبر در این بحران عملکرد قابل قبولی داشتند و گلیم خود را از آب بیرون کشیدند. شبکه خبر از همان اولین روزهای بحران، در تمام بخشهای خبری درباره سیل اطلاعرسانی کرد، با مسئولان هلال احمر، استانداران، فرمانداران و فرماندهان سپاه پاسداران گفتوگو و با مناطق سیلزده ارتباط زنده برقرار کرد. به علاوه زیرنویس این شبکه هم تقریباً به طور بیوقفه در این باره اطلاعرسانی کرد و برنامههای بیربط زیادی نیز از کنداکتور حذف شد.
مستندهای شبکه افق
کنداکتور نوروزی شبکه افق، همان قدر که پر بود از برنامههای تکراری، اما یک نقطه قوت درخشان داشت؛ مستندهای سیاسی. ساعت 18 هرروز عصر شبکه افق یک مستند سیاسی روی آنتن میبرد که واکنشهای مخاطبان را در شبکههای اجتماعی برمیانگیخت. اوج این واکنشها هم مربوط بود به مستند «شجریان؛ از سپیده تا فریاد». چند مستند دیگر از جمله «شب نامه»، «دریابست» و «قصرقند» هم در نوروز از این شبکه پخش شد که پیشتر روی آنتن تلویزیون نرفته بود و موضوعات حساسی داشت. اقدام مثبت مدیران شبکه افق یک بار دیگر نشان داد تلویزیون رسانه جریانسازی است، به شرطی که مدیران سیما به اندازه کافی شجاع باشند.
پرحاشیهها
روبیکیو
نوروز امسال روبیکا علاوه بر حضور در برنامههای تلویزیون، روزی 4-3 مرحله مسابقه آنلاین با عنوان «روبیکیو» برگزار میکرد. این مسابقه با الگوبرداری از مسابقهای مشابه در یک اپلیکیشن قدیمیتر و با اجرای چهرههایی چون رامبد جوان و خداداد عزیزی برگزار میشد که انتقادهای فراوانی را برانگیخت. «روبیکیو» از طرفی انحصاری دیگر برای اپلیکیشن روبیکا (شرکت توسکا) به وجود می آورد و از طرف دیگر فرهنگ ناپسند بختآزمایی را ترویج میکرد. با وجود انتقادات فراوان، طبق اعلام رامبد جوان، قرار است مسابقه «روبیکیو» پس از پایان برنامه «خندوانه» هم ادامه داشته باشد و هرشب از شبکه نسیم روی آنتن برود!
بانوی کارشناس فوتبال در شبکه ورزش
برنامه «لذت فوتبال» شبکه ورزش سیما در ایام نوروز، دو بار از حضور بانوان تحلیلگر فوتبال برای کارشناسی مسابقات استفاده کرد. این اقدام که پیشتر در صداوسیما سابقه نداشت، ابتدا سوم فروردین در مسابقه برزیل - پاناما و با حضور هانیه رحمتی سرمربی تیم ملی دختران زیر 14 سال انجام شد ولی چون مسابقه بیننده زیادی نداشت، آن چنان دیده نشد. دفعه دوم، مسابقه بین رئال مادرید و والنسیا بود و بسیاری از فوتبال دوستان برنامه را تماشا کردند. این بار کتایون خسرویار سرمربی تیم ملی دختران زیر 19 سال کارشناس برنامه بود. این اقدام به دلیل آن که شبکه ورزش زیرمجموعه شبکه 3 سیماست، در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفت.
محمدرضا حسینی بای
میان مسئولانی که در مناطق آسیبدیده از سیل حاضر شدند و بعضاً تا کمر در آب فرو رفتند، یک گزارشگر صداوسیما که به اعتقاد بسیاری میتوانست خارج از آب هم وظیفه تولید گزارش خبری را به عهده بگیرد، حسابی خبرساز شد. محمدرضا حسینی بای در چند ساعت به نماد شوآف تبدیل شد. در واکنش به انتقادات، بخشهای خبری تلویزیون ۳-۲ روز بعد از انتشار تصویر وی، گزارشی خبری از گزارشگران تلویزیونهای مطرح بینالمللی منتشر کردند. در بخش انتهایی گزارش، تصاویری از چند گزارشگر روی آنتن رفت که در زمان گزارش تا کمر در سیلاب فرو رفته بودند؛ از جمله گزارشگر شبکه سیانان. این دفاعیه کمی واکنشهای منفی به حسینی بای را تعدیل کرد.
مهران مدیری
مهم ترین تصویری که از مهران مدیری در نوروز منتشر شد، انتقادهای او در ویژهبرنامه «دورهمی» برای عید مبعث بود. پلاتوی کوتاه او با واکنشهای متناقض فراوانی مواجه شد ولی در میان چهرههای مطرح فضای رسانهای هر دو جناح سیاسی، اغلب با او مخالفت کردند. مشاور رئیسجمهور و وزیر کشور مهم ترین چهرههایی بودند که درباره صحبتهای جنجالی مجری «دورهمی» موضع منفی گرفتند. انتقاد اصلی، ترویج ناامیدی در میان مخاطبان بود که به نظر میرسید آن چنان بیراه هم نباشد. کار در نهایت به تذکر معاونت سیما به «دورهمی» ختم شد. مدیری در «رحمان 1400» هم نقشی فرعی بازی کرده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.