شهید هاشمی نژاد از جمله متفكرانی بود كه به خوبی هم مقتضیات زمان را درك می كرد و هم به اصول ثابت اسلام احاطه كامل داشت وچون از قدرت استنباط برخوردار بود، نیازهای جامعه را در چارچوب مفاهیم اسلامی پاسخ می داد و حل وفصل می كرد، به اعتقاد حجت الاسلام والمسلمین غزالی مدیر مسئول روزنامه خراسان و از همرزمان آن شهید، این بینش و تفكر مهمترین ویژگی اندیشمند فاضل شهید هاشمی نژاد بودكه در كنار برخورداری از كمالات اخلاقی شخصیت ممتاز و برجسته ای از ایشان ساخته بود، مدیر مسئول روزنامه خراسان درباره خصوصیات آن شهید می گوید: انصافا شهید هاشمی نژاد آدم خلیقی بود و من خاطرات وحوادثی را از ایشان به یاد دارم كه نشان می دهد چقدر ایشان از نظر اخلاقی عظیم و بزرگوار بود.
بعد از انقلاب در مشهد حوادث زیادی اتفاق می افتاد یادم هست یك روز مردم كه چپی های داخل آنها، این قضایا را پدید می آوردند به شهربانی حمله كردند، آن روز شهید هاشمی نژاد بلندگو به دست از ساعت 8 یا 9 صبح تا ساعت 3 بعد از ظهر جلو شهربانی ایستاده بود و مرتب مردم را به همكاری دعوت می كرد و از آنان می خواست كه متفرق شوند و هجوم نیاورند. یا در كمیته انقلاب اسلامی خیلی چیزها را امضا می كرد -حق امضا داشت و مسئول بود- قرار شد كه ایشان امضا نكند و شخص دیگری این كار را انجام دهد، با یك بزرگواری چنان از كنار این حادثه گذشتند كه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است.
مهمترین ویژگی ایشان برخورداری از قوه اجتهاد بود، شهید هاشمی نژاد دانشمندی بود كه به خوبی می توانست احكام »حوادث واقعه« را از منابع اسلامی استنباط كند و مشكلات روز جامعه را براساس اصول اسلامی، به نحوی كه مورد پذیرش قرار گیرد حل و فصل نماید. بینش اجتهادی ایشان چنان بود كه شهید مطهری در كتاب اسلام و مقتضیات زمان بیان كرده است. یعنی عنصری بود كه بیش از آنكه روحیه اخباری گری داشته باشد روحیه اجتهاد و استنباط احكام حوادث را از اصول كلی اسلام داشت به عبارت دیگر هم زمان شناس بود و مقتضیات زمان را عمیقا درك می كرد و هم به اصول اسلامی احاطه داشت و به خوبی می توانست احكام عصری و زمانی را از اصول ثابت و لایتغیر تمیز و تشخیص دهد. بدین جهت شهید هاشمی نژاد دانشمند و متفكری روشنگر و سازنده بود.
با توجه به خصوصیاتی كه اشاره كردید میزان تاثیرگذاری شهید هاشمی نژاد در اهداف امام و انقلاب چقدر بود؟
من در تكمیل سئوال قبلی این جمله را اضافه كنم كه اگر ما بتوانیم مفاهیم ناب اسلامی را یك دجله و یك فرات تشبیه كنیم -كه البته فرات محدود است و من برای مثال می گویم- و می رود كه زمینه ها را مشروب بكند انسانهای گوناگونی را مشروب بكند هر ملتی و هر گروهی كه در كنار این رود بزرگ قرار گرفته اند برای اینكه بخواهند از این رود عظیم استفاده بكنند نیاز به یك راه آبی دارند تا از این شریعه و آب استفاده بكنند »ولكل جعلنا شریعه و منهاجا« این رود اسلام كه می آید رنگ هیچ قومی را ،رنگ هیچ ملتی را ندارد و برای همه زمانها و همه قومها است. راهی كه كنده می شود كه از این شریعة استفاده شود متناسب با شرایط زمان و قوم وجغرافیای هرمنطقه است. یك جا می بینید این راهی كه زده اند راه كوتاه است و یكجا طولانی كه از پیچ و خمهای زیادی باید عبور كند. یك جا با پمپ آب برمی دارند یك جا با سطل، این رسالت یك مجتهد است كه بتواند باتوجه به مكان و زمان و دانش بشر درهر زمان و مكان وموقعیتی یك كانالی و یك راهی درست كند به آن مفاهیم اصلی و آن مفاهیم اصلی اسلام را بگیرد. و با شرایط زمان ومكان آن را منطبق كند و در اختیار مردم قرار بدهد ابه چنین فردی ما مجتهد و اسلام شناس می گوئیم. و من هاشمی نژاد را اینچنین عنصری می دانستم آقای مطهری هم از همان عناصر بود و همچنین آقای بهشتی. كسانی كه این روحیه و توان را نداشته باشند و بیشتر روحیه اخباریگری و توقف بر ظاهر بر آنها حاكم باشد نمی توانند پاسخگوی نسلهای گوناگون و موقعیتهای گوناگون انسان باشند.
كسی كه نتواند این كار را بكند در واقع جزو سلفی گرها می شود كه در تاریخ ما پیدا می شود.
خصوصیت و امتیاز شهید هاشمی نژاد كه مضر تروریست ها ومنافقین بود چه می دانید؟
اتفاقا نتیجه ای كه من می خواهم بگیرم همین است ما اگر اسلام را نتوانیم جوری تبیین كنیم كه پاسخ گوی نیازهای انسان درهر زمان و هر مكان و باهر موقعیت علمی باشد این چیزی است كه دشمن خیلی دوست دارد تا بتواند براحتی ما را به عنوان سلفی گرا و متحجر و نظیر اینها معرفی كند. قطعا كسانی كه زمینه این برچسب ها و اتهامات را به اسلام و مسلمانان فراهم می آورند گنهكارند هر چند به خیال خود تصور كنند دارند اسلام را حفظ می كنند. از دید من اینها كسانی هستند كه درواقع كمك كار دشمن هستند دشمن یعنی آنهایی كه جهان را اداره می كنند ما بهرحال باید به این مسئله توجه داشته باشیم كه جهان خلاصه بی كدخدا نیست بقول معروف برای جهان برنامه دارند طبعا از جوامع اسلامی می ترسند كه اینها بتوانند اسلام را آنچنان معنا كنند كه در قرن 21 هم قابل استفاده باشد قابل استقبال مردم باشد و مورد استقبال جهان باشد. یعنی دانشمندان و انسانهای فهمیده از آن بینش اسلامی استقبال بكنند وبگویند كه نجات در همین است. شهید هاشمی نژاد عنصری متفكر و مجتهدی روشن بود و قدرت چنین تبیین و چنین برداشتهای زمانی از اسلام را داشت. اسلام اصول و مفاهیم اصلیش ثابت و همیشگی است و اما آن كسی كه می خواهد آبراه بزند و برود آب بردارد باید راه آب را طوری بزند كه مردم بتوانند استفاده كنند اگر به جمعیت یك میلیونی بگوید آقا یك سطل كافی است من بروم یك سطل از این آب بیاورم خوب همه تشنه می مانند و نمی شود باید بتواند متناسب با زمان و مكان و علم و دانش از آن بهره برداری بكند. شهید هاشمی نژاد چون می توانست اسلام را این چنین تبیین بكند لذا محركان و طراحان اصلی منافقین چنین عناصری را بقول خودشان شكار می كردند عناصری مانند شهید هاشمی نژاد، مطهری، مفتح، بهشتی و ... كسانی كه در این وادی سیر می كردند و از این بینش سازنده برخورداربودند.
❊ لازم به ذكر است قسمت اول این گفتگو روز شنبه 11/12/80 به چاپ رسیده است.
گفتگو با موسی حقانی پژوهشگر تاریخ معاصر
تعداد بازدید : 0
طراحان كودتا
نویسنده : دانش پور
اشاره
در قسمت اول گفتگو با موسی حقانی، عوامل زمینه ساز كودتای سال 1299 و دلایل رویكرد مشروطه خواهان به انجام كودتا را مورد بررسی قرار دادیم.
در این قسمت زمینه هایی كه باعث این كودتا شد وهمین طور نقشی كه انگلیسی ها در جریان این قضیه داشتند مورد توجه قرار گرفته است كه می خوانید.
گروه تاریخ
❊ زمینه های انجام كودتا و موفقیت آن چگونه ایجاد شد؟
رویكرد به كودتا با توجه به فضای بعد از انقلاب بلشویكی در روسیه به این برمی گردد كه در این دوره انگلیسی ها، متمایل به حمایت از دولت مركزی می شوند و از آن پس بود كه آنها گرایشات گریز از مركز را حمایت نمی كردند چرا كه تا قبل از سال 1917 می بینیم كه سیاست انگلستان در ایران حمایت از نیروهای گریز از مركز بود. انگلیسی ها در این زمان با خوانین بختیاری، خان خرمشهر یا خوزستان، یعنی شیخ خزعل و یا با خوانین متعدد، رابطه برقرار كردند و دائما به عنوان عوامل مزاحم، قدرت دولت مركزی را خدشه دار كردند و به نحوی حكومت های مستقلی را به نفع انگلستان ایجاد كردند.
بعد از 1917 این سیاست تغییر پیدا كرده و بحث دولت قوی و مقتدر مطرح می شود كه انگلیسی ها هم این مسئله را به صورتی جدی پیگیری می كنند. در قرارداد 1919 و همین طور در كودتای 1292، اصل بر این بود كه دولتی مقتدر در ایران بر سر كار بیاید كه این دولت مقتدر، بتواند زمینه نسوخ و نفوذ غرب در ایران را فراهم كند و نهایتا باعث شود كه نظام سیاسی و اقتصادی ایران در نظام بین المللی ادغام شود. در این فضا، نیروهای روشنفكر سكولار كه از مشروطه باقی مانده بودند و هنوز در اركان مختلف نظام حضور داشتند سعی كردند كه از لحاظ فرهنگی زمینه های كودتا را فراهم كنند. از لحاظ سیاسی و نظامی هم كه كمیته آهن، »اینتلیجنت سرویس« در ایران بسیار فعال عمل كردند و توانستند با ایجاد رابطه بین این حلقه های مختلف یعنی حلقه های فكری، حلقه های نظامی و سیاسی، زمینه های انجام موفق كودتا را فراهم كنند.
❊ به نظر شما نقش عوامل خارجی بخصوص انگلیسی ها در این قضیه، چقدر پررنگ بود؟ و هدف اصلی آنها از انجام این كودتا چه بود؟
این كودتا را عملا انگلیسی ها در ایران صورت دادند. هیچ شكی دراین موضوع نیست كه هدف از انجام این كودتا توسط آنها این بود كه سلسله قاجار را بركنار كنند و نظام حكومتی جدیدی را بر سر كار بیاورند كه با انجام ماموریت های مورد نظر آنها، زمینه را برای ادغام ایران در نظام سرمایه داری، بین المللی فراهم كنند. الان ما در اسناد و مداركی كه در داخل ایران وجود دارد و اسناد و مداركی كه تاكنون در خارج از كشور منتشر شده این مسئله را می بینیم. همچنین گزارش سفارتخانه های دیگر كشورها بخصوص كشورهای اروپایی به غیر از انگلیس، همه نشان می دهد كه كودتا با صحنه گردانی سفارتخانه انگلیس و همین طور ابزارهای دیگر دولت انگلستان در ایران نظیر بانك شاهنشاهی و شاخه اینتلیجنت سرویس در ایران، در سازماندهی كودتا نقش داشته اند. آمدن آیرون ساید به ایران این روند را تسریع كرد و آنها توانستند با امكانات بانك شاهنشاهی نیروهای متعددی را به خدمت خودشان دربیاورند. قوای قزاق را بازسازی كنند و آنها را برای انجام كودتا آماده كنند اگر گزارش سفارتخانه ها را نیز مطالعه كنید هیچ شكی باقی نمی ماند كه این كودتا با برنامه ریزی و با مباشرت مستقیم انگلیسی ها صورت گرفت حتی اگر به تاریخ نگاری سلطنت طلبان هم نگاهی بیندازید، آنها صراحتا از قول رضاخان می گویند كه او را انگلیسی ها آوردند. اما معتقدند كه رضاخان بعد از اینكه توسط انگلیسی ها سركار آمد، تغییر مشی داد و سعی كرد كه به صورت پادشاهی مستقل در ایران حكومت كند كه این هم با توجه به عملكرد رضاخان در ایران و خدمتی كه به منافع بیگانگان كرد، افسانه بافی ای بیش نیست.
❊ در زمینه طرح این كودتا، غیر از آیرون ساید كه اشاره كردید، چه كسانی در این زمینه اقدام كرده بودند و یا اینكه در ایران چه كسانی در اجرای این طرح همكاری داشتند؟
یكی از كسانی كه به مراتب مهمتر از آیرون ساید است، اردشیر جی است.
در امور ایران، بیشتر از اینكه وزارت خارجه انگلستان بخواهد دخیل باشد، اینتلیجنت سرویس و حكومت هند بریتانیا بخصوص در امور نظامی و سیاسی ایران دخیل هستند، كه اینها بسیار نقش آفرینند و ما می بایستی بیشتر این كانونها را مورد توجه قرار دهیم تا اینكه بخواهیم سیاست رسمی دولت انگلستان را مورد بررسی قرار دهیم.
با توجه به اینكه لرد كرزن در راس سازمان دیپلماسی انگلستان قرار داشت بنابراین سیاست رسمی دولت انگلستان دنبال كردن قرارداد 1919 بود. اما همزمان حكومت هند بریتانیا كه در این دوره می بینیم كه خاندان ساموئل هم در وزارت مستعمرات و هم در وزارت هند بریتانیا حضور داشتند و متعلق به لابی صهیونیستی بودند و به دنبال این هستند كه كودتا را در ایران سازمان بدهند و نماینده آنها نیز در ایران اردشیر جی است. اردشیر جی از 1310، سه سال قبل از ترور ناصرالدین شاه وارد ایران شد و فعالیت گسترده ای را در ایران آغاز كرد.،
او از موسسین لژ بیداری (فراماسونری) در ایران بود وموفق شد تشكیلات جاسوسی انگلستان را یا حكومت هند بریتانیا را در ایران سازماندهی كند در واقع ایران مركزی بود برای اداره تشكیلات جاسوسی انگلستان در كل خاورمیانه كه در راس آن اردشیر جی قرار داشت. افرادی كه با اردشیر جی مرتبط بودند، جریانها و طیف های مختلفی بودند در این میان از عین الملك هویدا پدر امیرعباس هویدا در طیف وابستگان به این حمله جاسوسی انگلستان، مشاهده می كنید تا میرزا كریم خان رشتی كه واسطه آشنایی رضاخان با اردشیر جی بود و همین طور فتح ا... خان اكبر و ارباب كیخسرو شاهرخ و تعداد زیادی از افراد نظیر تقی زاده كه در این حلقه جای گرفته و همكاری گسترده ای داشتند. كمیته آهن نیز افرادی در خدمت كودتا بودند، بعضی از بهائیان نظیر موقرالدوله، او نیز در زمره كسانی بود كه برای كودتا زمینه سازی كرد. سیدضیاءالدین طباطبایی نیز كه نقشی برجسته در این زمینه داشت. از اجزای سفارتخانه انگلستان هم اسمایس واسمارت را مشاهده می كنیم كه اینها كاملا در جریان كودتا هستند و حتی قبل از وقوع كودتا، در قزوین حضور پیدا می كنند و كمك بسیاری می كنند برای اینكه آیرون ساید بتواند عملیات خودش را انجام بدهد. همه این زمینه سازی ها توسط این طیف صورت گرفت و آیرون ساید فقط برای اجرای آن ماموریت یافت. به عبارتی نقشی كه آیرون ساید داشت این بود كه با هماهنگی با اردشیر جی و این سازمان گسترده توانست كودتا را سازماندهی كند و نیروهای خودشان را از ایران عقب بكشند.
همان طور كه می دانید آیرون ساید با دو ماموریت وارد ایران شد. ماموریت اصلی او خارج كردن نیروهای انگلیسی مخصوصا نیروهای نورتنفرس یا نیروهای شمال از ایران بود. به هر حال نقش آیرون ساید در ایران تنها در حد مجری سیاست هایی بود كه توسط لابی صهیونیستی مخصوصا لوید جرج و چرچیل در انگلستان و حكومت هند بریتانیا در هند فراهم شد و با زمینه سازی هایی كه این تشكل گسترده جاسوسی در ایران انجام داد آنها توانستند در انجام این كودتا موفق شوند.
❊ چرا در مقابل این كودتا واكنشی مهم صورت نگرفت؟
اگر در این مورد منظور واكنشی از طرف دولت است كه باید گفت آنها از قبل دولت را فلج كردند و برای این منظور حدود دو یا سه ماه قبل از كودتا به شكلی بی سابقه و غیرمنتظره وضعیت امنیت در كشور و بخصوص در تهران به تنگنا كشیده می شود.
در این زمان ما می بینیم كه قتلهای مختلف سیاسی در تهران و قبل از كودتا رخ می دهد.
آنها وضعیت تهران را به گونه ای آشفته كردند كه اینگونه وانمود شود كه كشور و بخصوص پایتخت اصلا امن نیست. دروازه های شهر تهران، تعمدا باز گذاشته شد و جانوران درنده به درون شهر نفوذ كردند و مردم را مورد آسیب قرار دادند كه چنین اتفاقی نیز، در كشور بی سابقه بود راهزنی و دزدی و شرارت در تهران و اطراف آن اوج می گیرد و تمام این اقدامات بدین منظور بود كه مردم از جهت روانی آماده پذیرش نیرویی باشند كه بتواند به همه نابسامانی ها پایان بدهد هر چند كه ما می بینیم رجال مثبتی همچون شهید مدرس با دیدن این وضعیت، باتوجه به اینكه نسبت به سیاست انگلستان نگران شده بودند سعی می كنند كه خودشان به نحوی اقدام كنند و به این نابسامانی ها پایان بدهند هر چند كه بخشی از این نابسامانی ها مصنوعی بود و بخشی نیز به ضعف سلسله قاجار و وضعیتی كه احمدشاه در آن قرار داشت، برمی گشت.
❊ موقعیت احمد شاه در به وجود آمدن این نابسامانی ها چه نقشی داشت؟
احمدشاه در این زمان به شدت تحت فشار قرار داشت. او از یك طرف برای پذیرش قرارداد 1919، تحت فشار قرار گرفته بود و از طرفی نیز برای پذیرفتن فتح ا... خان اكبر به عنوان رئیس الوزراء به او فشار وارد می شد و درست زمانی كه فتح ا... خان اكبر كه نماینده كمیته آهن بود در راس كابینه ایران قرار گرفت، عملا كابینه هم در اختیار نیروهایی گرفتار آمد كه درصدد بودند كه كودتا را در ایران صورت بدهند.
به هر حال این نیروها از نظر سیاسی بخوبی اقدام كرده بودند. در راس دولت قرار گرفته بودند و احمد شاه را هم به شدت ترسانده بودند. علاوه بر این یكی از موضوعاتی كه آنها در این دوره به آن دامن می زدند این بود كه ما می خواهیم نیروهای خود را از ایران خارج كنیم و در این صورت عملا ایران در اختیار كمونیست ها قرار می گیرد. همچنین حركت هایی هم در گوشه و كنار ایران صورت می گرفت، بخصوص در گیلان، نیروهای نفوذی اینتلیجنت سرویس نظیر احسان ا... خان و خالو قربان و حتی حیدرخان عمو اوقلی، در بدنه جنبش جنگل، باعث صورت گرفتن اقدامات افراطی شده بودند. البته این اقدامات تعمدا صورت می گرفت تا توهم سقوط ایران در راس كمونیسم و بلشوسیم را تقویت كرده تا بتوانند به عنوان یك طرح بدیل عمل كنند و دولت مورد نظر خودشان را سركار بیاورند.