رویكرد فقهی به قیام امام حسین (ع)
حجت الاسلام دكتر سید رضا موسوی عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی
حضرت سیدالشهداء
حسین بن علی (ع) از دیدگاه شیعیان و آگاهان جهان نه تنها از سرآمدان انسانیت است، بلكه او امام معصوم دانا و توانا بود، كه سالها بار سنگین مسئولیت امامت و هدایت امت را با كمال خلوص و اهلیت به دوش كشیده و عمر با بركت خود را در راه اعتلای قرآن و دیانت، احقاق حق و عدالت ، خدمت به خلق و خالق صرف كرده و نفس نفیس خود و خانواده عصمت و طهارت، و یاران با فضیلت خویش را سرانجام قربانی مصالح اسلام و مصلحت امت نمود، و با استقبال از مرگ سرخ و شهادت در راه خدا ، روسپیدی در دنیا و آخرت را در تاریخ بشریت به خود اختصاص داد.
چه اگر هر پژوهشگر منصفی قیام این امام همام را كه در شش ماهه دوم سال آخر دوران زندگی پنجاه و هفت ساله آن حضرت رخ داده است، با دقت بررسی نماید و مراحل پنجگانه نهضت حسینی (1) را همه جانبه تحلیل نماید، بی شك به عظمت و معنویت و قداست آن پی خواهد برد و به حق به این واقعیت اعتراف می نماید كه رویداد نیمروز عاشورا و فاجعه كربلا در سراسر تاریخ همه اقوام و ملل و سرگذشت تمامی پیامبران و جانشینان ایشان و رهبران ادیان و زمامداران جهان بی نظیر بود و در میان فجایع خونبار و حوادث ناگوار بسیار ، كه در تاریخ رخ داده است هیچكدام امتیازات و ویژگی ها، بركات و آثار ماندگار اخلاقی، سیاسی فرهنگی و... نهضت عاشورا را نداشته!چنانكه امام مجتبی (ع) فرمودند:» لا یَومَ كَیَومِكَ یا اَبا عَبدا...«(2) و با قاطعیت می توان اعلام نمود، كه این حادثه غمبار بزرگترین مصیبت انسانی و اسلامی است كه همچون نگین رنگین درخشانی بر تارك تاریخ و فرهنگ بشری می درخشد.
به دلیل منحصر به فرد و بی همانند بودن این قصه پرغصه با عظمت و گستره آموزه این رویداد در حوزه دین و جامعه اسلامی بود كه از همان آغاز ذهن و زبان حق جویان و عاشقان
اهل بیت (ع) را به خود جلب نمود و هزاران اثر منظوم و منثور پیرامون این قیام الهی و حماسه حسینی از خویش به یادگار گذاشتند و همانگونه كه پیامبر (ص) پیش بینی فرموده بود:» اِنَ لِقَتلِ الحُسَینَ (ع) حَرارَةً فی قُلوبِ المُومِنینَ لا تَبرُدَ اَبَداً «(3) همانا به خاطر شهادت حسین (ع) در دلهای مومنان سوز و شوری است كه هیچگاه سرد نمی شود.
تلاش مقدس و پیگیری برای فهم و تحلیل نهضت حسینی از دیدگاههای مختلف تاریخی، سیاسی، اخلاقی و حماسی تا امروز ادامه داشته و ان شاءا... استمرار خواهد داشت. البته باید اذعان نمود كه همه بیانها و قلمها از به تصویر واقعی كشاندن واقعه عاشورا عاجز و ناتوان خواهند بود و به تعبیر حافظ عارف:
شرح مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
كه نه هر كو ورقی خواند، معانی دانست
ای كه از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نكته، به تحقیق نتانی دانست
چنانكه می دانیم عظمت شخصیت اخلاقی، اصالت خانوادگی، مقام معنوی
امام حسین (ع) و نیز جامع و عمیق، ذو وجوه، چند بعدی و چند لایه بودن نهضت مقدس حسینی و نقش تعیین كننده ای كه این قیام الهی در حوزه دین و جامعه اسلامی داشته است، باعث شده است كه دانشوران اسلامی دیدگاههای گوناگون و متشابهی را در تفسیر و تحلیل این واقعه تاریخی ابراز نمایند. با جرات می توان گفت باتوجه به دو بعدی بودن شخصیت حضرت سید الشهداء و نهضت عاشورا، و جامع و جنبه الهی و ملكوتی ونیز جنبه بشری و ملكی بودن فاجعه عظیم كربلا، هیچ یك از تحلیلهای ارائه شده به تنهایی كامل نیست بلكه همه آنها می توانند مكمل یكدیگر باشند و جز دو نظریه عمل به تكلیف شرعی و دفاع و تعبد به شهادت كه اصلی و سابقه طولانی دارند نظریات دیگر فرعی و نوظهور و پیشینه تاریخی چندانی ندارند كه به خاطر اختلاف در گزارشهای تاریخی و مبانی كلامی، همانند بسیاری از مسائل فقهی كه در آن اجماع مركب وجود دارد و یكی از دو گفتمان ترجیح داده می شود و اختلاف همچنان باقی خواهد ماند و اظهارنظر قطعی در این باره بسیار مشكل است
لزوم تاسی به نهضت حسینی
بی تردید اگر ما نهضت حسینی را به كلی رویدادی وراء طبیعی تفسیر و یا یكسره عقلانی تحلیل نماییم و یا یك سویه عاشقانه و عرفانی بدانیم، به ماهیت واقعی آن دست نیافته و از جامعیت و تمامیت این نهضت با عظمت كاسته ایم. از این رو یادآوری می نماید كه هر چند در آثار و نوشته های صد ساله اخیر بیشتر به ابعاد حماسی ، انقلابی، تاریخی و سیاسی نهضت حسینی تاكید شده اما عنایت و رویكرد به شعار »كُلُّ یَوم عاشورا و كُلُّ اَرضِ كَربلا« هر روز، روز عاشورا است و هر سرزمین كربلاست و پیوستن آن به مقام عصمت اهل بیت و الگوی برتر بودن امامان ما و انسان كامل بودن ایشان ما را به بهره گیری بیشتر از سیره آن بزرگواران در تمام ابعاد زندگی
فرا می خواند چه اینكه در بینش اسلامی پیامبران و ائمه اطهار (ع) مصادیق عالی انسان كاملند كه سنت و سیره ایشان حجت بوده و برای پیروانشان
لازم الاطاعه است.
چنانكه محقق ثانی شیخ علی كركی متوفای 940 هـ .ق در برخورد با عدم پذیرش هدیه شاه طهماسب صفوی از سوی فاضل قطیفی به ایشان فرمود: این كار تو اشتباه بود و در مقام استدلال گوشزد می نماید: امام مجتبی جوائز معاویه را می پذیرفت و پیروی از امام (ع) و عمل او وتاسی ما از امام معصوم یا واجب است و یا دست كم ممدوح و مندوب است و ترك تاسی به امام یا محظور است و یا مكروه! و شیخ ابراهیم قطیفی اصل لزوم تاسی به امام را تصدیق ولی قیاس او را مع الفارق می شمارد و می فرماید: ترك اخذ ذالك من الظالم الفضل و لا یعارض ذالك اخذ الحسن (ع) جوائز معاویه لان ذالك من حقوقهم بالاصالة.
بهتر است انسان از گرفتن جایزه و بخشش سلطان ظالم پرهیز و اجتناب كند و این ناسازگاری با گرفتن جایزه
امام حسن (ع) از سوی معاویه ندارد زیرا او امام است و این اموال حق اصلی آنان است.(5)
بی شك سفارش به مودت اهل بیت در آیه شریفه »قل لااسئلكم علیه اجراالاالمودة فی القربی« (شوری آیه 23) تنها اظهار عشق و محبت قلبی به
اهل بیت (ع) نیست بلكه دلبستگی به آنان وعمل به مقتضی دوستی آنان واقتدا به راهنمایی و عملكرد ایشان است. چنانكه پیامبر فرمود:» من سران یحیا حیاتی و یموت مماتی و یسكن جنة عدن عرشها ربی فلیوال علیا من بعدی و لیوال ولیه ولیقتد باهل بیتی من بعدی فانهم عترتی خلقو امن طینتی و رزقوافهمی و علمی فویل للمكذبین بفضلهم من امتی القاطعین بهم صلتی لاانالهم ا... شفاعتی« (6) هر كس كه شادمان است به شیوه من زندگی كند و بمیرد و در باغ بهشت جاوید كه پروردگار من درختان آن را نشانده است سكونت گزیند پس باید پس از من علی (ع) را ولی و سرپرست خود گیرد و دوستانش را دوست داشته باشد و باید پس از من از خاندانم پیروی نماید چرا كه آنان عترت منند و از زیادی طینت من آفریده شده اند و از فهم و دانش من بهره مند شده اند پس وای بر آنانكه از امت من ، فضیلت ایشان را تكذیب و نادیده گرفته اند و پیوند خویشی آنان را با من قطع كرده اند خدا شفاعت مرا به آنان نصیب نفرماید.
بی تردید یكی از بركات قیام امام حسین (ع) رویكرد مردم به اهل بیت پیامبر بویژه شهید مظلوم كربلا به عنوان كعبه آمال و قبله دلها و برترین الگوی سعادت و كمال در نهضت عاشورا و آموزه های كاربردی آن در مبارزه با بی عدالتیها و نابسامانیهای اجتماعی بود زیرا علیرغم پندار برخی كه رویداد عظیم حركت وقیام حسینی را یك قضیه شخصیه و وظیفه اختصاصی پنداشته اند، وجود حجم وسیع و متنوعی از رهنمودها و روایات در جهت احیاء و زنده نگهداشتن یاد و خاطره عاشورا و لعن ونفرین بر كسانی كه در برابر
حضرت سیدالشهدا صف كشیده بودند وبه فریاد »هل من ناصر ینصرنی« آن حضرت توجه نكردند؛ بیانگر این واقعیت است كه نهضت حسینی موضوعی قابل فهم و استدلال ومصداقی از رهنمودهای كلی دین و طبعا برای عموم مسلمین و فقیهان قابل پیروی و استناد می باشد و بهترین گواه بر حجت بالغه شرعی بودن نهضت حضرت سیدالشهدا اینست كه خود امام (ع) در توجیه حركت خویش به مسائلی چون وجوب نهی از منكر و امر به معروف و مبارزه با حاكم جائر و طرفداری از حق و عدالت و لزوم فداكاری برای حفظ دین و احیای سنت و سیره معصومین، در سخنرانیها و وصیتنامه و نامه های خود به دیگران پرداخته و این حقایق و مسائل و احكام را مبنای استدلال و توجیه شرعی حركت الهی خویش قرار داده است و در هیچ نقطه و مرحله ای از مبارزه بر خصوصی بودن تكلیف برای خود اشاره نفرمود.
بلكه با صراحت در منزل بیضه در ملاقات با همراهان حر فرمود: ایها الناس من رای سلطانا جائرا مستحلا لحرم ا... ناكثا لعهدا... .... فان الحسین بن علی و ابن فاطمه بنت رسول ا... نفسی مع انفسكم و اهلی مع اهلیكم و لكم فی اسوة« (7) هان ای مردم هر كس سلطان ستم پیشه ای را بیند كه حرامهای خدا را حلال و با او پیمان شكنی می كند ... پس همانا حسین پسر علی و فاطمه دختر پیامبر خداست. خودم با شما و بستگانم با بستگان شما همراه و برای شما در حیات و ممات من سرمشقی است.
و بسیاری از فقیهان نامی ما چون طبرسی، علامه حلی، شهید ثانی، و محقق كركی و صاحب ریاض بالاخره امام خمینی (ره) و دیگر فقیهان نام آور معاصر اجمالا قیام آن حضرت را یك تكلیف عام اجتماعی تلقی نموده اند، كه با قواعد و ادله موجود فقهی
قابل توجیه و استشهاد برای حكم شرعی می دانند و حركت انقلابی امام ومردم مسلمان ایران در برابر حكومت طاغوتی پهلوی متكی بر آموزه های فقهی نهضت حسینی بود كه با پشتیبانی دیگر مراجع بزرگ شیعه و مردم به تشكیل جمهوری اسلامی و حكومت ولایت فقیه به عنوان زمینه ساز حكومت عدل جهانی حضرت مهدی (عج) منتهی شد.
ابن خلدون تونسی (735 - 806 هـ.ق) مورخ و جامعه شناس معروف نیز با آنكه اصولا در تحلیل عقاید امامیه كمتر منصفانه وارد بحث شده است و حركت امام حسین (ع) را نسنجیده پنداشته و به تبرئه یزید همت گماشته! در »المقدمه« خود امام حسین(ع) را »اسوة المجتهدین« خوانده است.(8) چرا كه وجود امام حسین مظهر كامل تجلی دستورات نورانی قرآن و تجسم عینی روح اسلام بود آری او سیدالشهدا است و شهید در لغت به معنای حاضر ، ناظر و خبر راستین و آگاه به معنای گواه و گواهی دهنده و نیز به معنی محسوس و مشهود است كه همه چشمها به اوست، وبالاخره به معنای نمونه الگو و سرمشق است. چنانكه در قرآن آمده:
» و كذالك جعلناكم امتا وسطا لتكونوا اشهداء علی الناس و یكون الرسول علیكم شهیدا...« (بقره آیه 143) و اینگونه شما را امت میانه ای قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر هم بر شما گواه باشد به تعبیری ، تعبد به تكلیف گرایی با رهیافت فقهی قیام حضرت ابی عبدا... (ع) و حادثه عاشورا به این معناست كه خداوند بر اساس قانون جهاد اسلامی از آن حضرت خواست كه با حكومت ضد اسلامی یزیدها، مبارزه كند تا مسلمانان از ایشان سرمشق گیرند و در مسیر دفاع از اسلام و مبارزه با حكام جائر تا مرز شهادت پیش روند خواه خوابی و دستور خاصی در میان باشد یا نباشد.
چرا كه حكومتهای فاسد یزیدی ریشه كفر و بدبختی امت اسلامی است ، كه گاهی با تبلیغ و ارشاد و نصیحت و حتی تشكیل حكومت صالح و اصلاحات ظاهری، جبران پذیر نیست و چنین حكومتی چنان جامعه را در سراشیب تند سقوط و انحراف قرار می دهد و بیمار می سازد، كه با وسائل معمولی قابل درمان نیست و نیاز به خشكاندن غده فساد با اشعه ایكس یا تزریق خون با شهادت در پیكره اجتماع دارد، تا اصلاح گردد.
از نظر فقهی در چنین شرایط فوق العاده كه بنیان دین و شرف و حیثیت مسلمین در خطر جدی قرار گرفته، بر همه مجاهدان بویژه پیشوای مسلمانان واجب خواهد بود حتی با اطمینان به شهادت خود جان بر كف قیام نمایند.
از اینرو می توان گفت روایت مشیت یك قانون كلی و دارای هدف منطقی است، نه یك دستور منحصرا خصوصی برای امام حسین (ع) و آن اینست كه در صورتیكه شرایط عادی باشد و اسلام و نظام اسلامی، در خطر جدی نباشد جهاد به شرط اطمینان به پیروزی ،واجب است و در شرایط غیرعادی حساس كه بنیان دین و مصالح استراتژیك یا بیضه اسلام در خطر نابودی قرار گرفت گرچه خطر جانی جدی باشد باید راه جهاد و شهادت را در پیش گرفت كه در چنین شرایطی در فقه دفاع مقدس نام می گیرد.
با این بیان اگر روایت مشیت هم نبود باز هم امام حسین (ع) موظف بود مانند همه رهبران آسمانی تا آخرین قطره خون خود با تبهكاران بستیزد و در راه حراست از دین شهادت و اسارت اهل بیت را آگاهانه به جان بخرد و این یك تكلیف عمومی است و یكی از شواهدی كه تایید می نماید! باید از حدث مشیت الغای خصوصیت مورد شود سخن خود امام است كه به هنگام ورود عمر سعد به كربلا فرمود: الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لا ینهی عنه لیرغب المومن فی لقاءا... محقا فانی لا اری الموت الاسعادة و لا الحیاة مع الظالمین الا برما«(9)
پی نوشت:
1-در روند تاریخی افزون بر زمینه های پیشین اجتماعی و سیاسی فاجعه كربلا كه به فتح مكه و تظاهر به مسلمانی ابوسفیان و وابستگان او و یا دست كم به حادثه سقیفه
بنی ساعده پس از رحلت پیامبر (ص) برمی گردد.
زیرا به گزارش محدث قمی در سفینة البحارج 1 ص 633 ابوسفیان در جلسه درون گروهی پس از خلافت عثمان به افراد قبیله خود سفارش كرده بود : یا بَنی اُمَیةَ تَلقَفَوها تَلقَفَ الكرة یعنی با خلافت اسلامی همانند گوی بازی كنید و چون توپ به یكدیگر پاس دهید كه این نقشه شوم امویان در جریان تعیین یزید به ولیعهدی از سوی معاویه به اوج خود رسید كه به جرات باید گفت: حادثه ای در تاریخ اسلام رخ نداد كه تلخ تر از تكیه زدن یزید آلوده به عنوان خلیفه پیامبر معصوم باشد! و همین كار معاویه نابكار در آخرین سالهای عمر خود شالوده نهضت جاوید حسینی را پدید آورد كه شامل مراحل ذیل بود:
1- ابای از بیعت یزید فاسق و فاجر و هجرت از مدینه به سوی مكه همراه با اهل بیت برای اعلام رد صلاحیت یزید برای تصدی حكومت اسلامی در كنگره عظیم حج 2- اجابت دعوت كوفیان و حركت به سوی عراق، برای اتمام حجت و ادامه نهضت علیه امویان در مكه مكرمه.3- شهادت و اسارت اهل بیت آن حضرت و حركت به سوی كوفه و شام برای ادای رسالت تبلیغ و رساندن پیام نهضت به تاریخ بشریت.
4- بازگشت قافله اسرا به كربلا، زیارت تربت سید الشهدا و بزرگداشت مقام شهدا در بیابان نینوا. 5- مراجعت اهل بیت داغدار پس از انجام ماموریت افشاگری دشمن به شهر پیامبر (ص) و سوگواری و اقامه ماتم حضرت ابی عبدا... (ع) و زنده نگهداشتن اهداف مقدس عاشورا از سوی آنان.
2- ابن طاووس الملهوف . ص99
3- نوری، میرزا حسین مستدرك الوسائل ج 10 ص318
4- فاضل قطیفی، رساله خراجیه ص 9
5- حب اهل بیت
فی الكتاب و السنه، مركز الرساله ص 3-72 كنز العمال
12/103 ح24198 مجمع الزواید ج 9 ص 108 شرح نهج ابن ابی الحدید ج 9 ص 17
6-طبری تاریخ الطبری ج 5 ص 403 ابن اعصم الفتوح
ج 5 ص 145 ابن اثیر الكامل ج 4 ص 48 و خوارزمی مقتل الحسین ج 1 ص 235
7- ابن خلدون، عبدالرحمن، المقدمة ص 386
8- ابن شعبه حرانی، تحف العقول عن ال الرسول ص 245 لهوف سیدبن طاووس ص 34 عقد الفرید ابن عبدر به ج 5 ص 122 و تاریخ طبری
ج 4 ص305