ارزشهای دینی و ملی، تضاد یا تعامل
نویسنده : لیلا صمدی
در دنیای پیشرفته و پیچیده امروزی كه فاصله فرهنگها و ملتها در سراسر دنیا كم شده است و ارتباطات بین فرهنگ ها و عناصر مختلف فرهنگی اجتناب ناپذیر شده است، هیچ فرهنگی و ملتی نمی تواند حصاری دور خود بكشد و تنها با ارزش ها، باورها و واقعیتهای پیرامون خود زندگی كند.
در جهان امروزی، منزوی بودن از دنیای پیرامون، برای هر ملتی نه امكان پذیر است و نه مطلوب، بنابراین تمام فرهنگها در شرایط و وضعیتی قرار گرفته اندكه ناگزیر از ارتباط، تبادل فرهنگی و اجتماعی با سایر ملتها و فرهنگها هستند.
كارشناسان معتقدند: یكی از فرهنگ هایی كه توانسته است در طول تاریخ عناصر جدید سایر فرهنگها را حتی هنگامی كه حالت ارتباط به صورت تهاجم و تخاصم بوده است، بپذیرد، با ویژگیهای فرهنگ خودی تلفیق كند و به خوبی از عناصر جدید فرهنگی استفاده نماید، فرهنگ كهن ایرانی بوده است. كشور ایران از نظر هویتی، یك كشور منحصر به فرد است و این موضوع ریشه در تاریخ كشور ما دارد. در حال حاضر سه عنصر مهم فرهنگی، هویت جامعه ایران را تشكیل می دهند و عبارتند از عنصر ایرانی كه نزدیك به سه هزار سال سابقه دارد، در درون خود جهان بینی، نظام ارزشی و تیپ شناسی خاصی دارد و در دنیا منحصر به فرد است.
عنصر دوم، عنصر اسلامی- عربی است كه تقریبا از قرن دوم هجری وارد این سرزمین شده است و در یك چالش فرهنگی و تاریخی با بخش ایرانی و زرتشتی فرهنگ ما امتزاج پیدا كرده است و، در طول تاریخ صیقل خورده است و به ترتیب هویتی خاص به نام فرهنگ شیعی پیدا كرده است.
عنصر سومی كه اخیرا به فرهنگ ما پیوسته است، عنصر غربی است كه تقریبا از یكصد سال پیش و از انقلاب مشروطیت ظهور و بروز پیدا كرده است. هر كدام از این سه عنصر، امروزه دارای علائم و نشانه هایی هستند، به گونه ای كه هنوز در فرهنگ ما زنده اند.
تقویم شمسی، زبان پارسی، بسیاری از آداب و سنن ملی مانند عید نوروز ومراسمی مانند چهارشنبه سوری، تقسیم سال به چهار فصل و امثال الحكم كه مجموعه تجارب تاریخی ملت ایران است، از علائم و نشانه های عنصر ایرانی هویت ملت ایران است كه در پشت این علائم، جهان بینی و نظام ارزشی فرهنگ ایران باستان نهفته است و به صورت ناخودآگاه رفتار، آداب و هنجارهای خاصی پدید می آورد. عنصر دوم هم دارای نشانه هایی است، در واقع دین اكثر مردم ایران اسلام است و براساس آن مجموعه ای از عقاید، باورها و ارزشها به مرور زمان، در ذهن و رفتار ایرانیان، همچنین هویت اجتماعی آنان نهادینه شده است.
اعتقاد به خدای واحد، اعتقاد به معاد و زندگی پس از مرگ، هدایت و بخصوص الگو قرار دادن امامان معصوم (ع) در نظام ارزشی، رسوخ واژه های عربی در زبان پارسی، احترام و تعظیم شعائر دینی، بزرگداشت اعیاد دینی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر و همچنین ماههایی كه دارای ارزشهای خاص دینی هستند، مانند ماه شعبان، رمضان، محرم و مجموعه آداب و سننی كه این ایام با خود به همراه می آورند، نشانه های زنده بودن عنصر اسلامی در هویت فرهنگی ماست.
همچنین در رفتار مردم ایران نشانه های زیادی نیز از عنصر غربی ها مشاهده می شود.
زندگی شهری و اقتضائات و الزاماتی كه باخود به همراه آورده است، وجود دولت به معنای جدید، پیدایش مفهوم ملت، التزام به قانون در اداره كشور، نظامهای تعلیمی و تربیتی جدیدی مثل مدرسه و دانشگاه، پیدایش رسانه های ارتباطی و عمومی مانند روزنامه ها، رادیو و تلویزیون، نظامهای ارتباطی، نظام بهداشت و درمان، برخی از رفتارهای فردی و جمعی، نحوه پوشیدن لباس، شكل زندگی خانوادگی ، ...، نشانگر نفوذ فرهنگ غرب در فرهنگ ایران است. در طول تاریخ این سه عنصر با یكدیگر تلفیق شده اند و به یك سازگاری مسالمت آمیز رسیده اند. در كنار این سه عنصر، خرده عنصرهای دیگری نیز وجود دارند، مثل عنصر مغولی، هلنیزم، عرفان هندی بودایی و ....
به گزارش ایرنا دكتر »محمود عبایی كوپایی« استاد دانشگاه در فلسفه اسلامی می گوید: در طول تاریخ، هر نوع حركت برنامه ریزی شده ای برای خلوص گرایی فرهنگی، با شكست روبرو شده است.
»برخی از سلسله های پادشاهی و حكومتی در ایران از آنجا كه خاستگاه فرهنگ عربی، تركی، مغولی ... داشته اند، سعی كرده اند، یك عنصر فرهنگی را از فرهنگ ایران جدا كنند كه به شدت شكست خوردند. به عنوان مثال، در دوره غزنویان، سلطان محمود غزنوی به قصد ایرانی زدایی بر روی عنصر »عربیت«، تاكید داشت و با خشونت سعی می كرد، حتی گسترش زبان پارسی را محدودكند و با آداب و سنن ملی مخالفت می كرد، تا آنجا كه می خواست مراسم »عید نوروز« را از میان بردارد.
این تلاشها، گرچه در كوتاه مدت، موجب عقب نشینی عنصر ایرانی شد، اما این عنصر هیچ گاه از بین نرفت، بلكه از ضمیر خودآگاه جمعی به ضمیر ناخودآگاه مردم ایران رفت، در آنجا صیقل خورد و بتدریج نیروی بیشتری دریافت كرد و یك مرتبه به صورت انفجارآمیز به سطح خودآگاه جامعه فوران كرد. در آن زمان، فردوسی با آفرینش منظومه بلند »شاهنامه« و تاكید بسیار عمیق بر زبان فارسی و احیای اسطوره ها، هنجارها و ارزشهای ایرانی، تلاش كرد، نشان دهد، عنصر ایرانی هنوز زنده است«.
وی افزود: محققانی كه این موضوع را بررسی كرده اند، به این نتیجه رسیده اند كه رابطه این سه عنصر ملی- اسلامی و غربی در ضمیر ناخودآگاه جمعی ملت ایران به صورت یك رابطه دیالكتیكی درآمده است. »یعنی اگر یك ضلع این مثلث هویت را به قصد نادیده انگاشتن اضلاع دیگر مورد تاكید و تبلیغ قرار دهیم و به تعبیر دیگر خلوص گرایی فرهنگی را به شكل افراطی و غیرواقع بینانه در دستور كار خود قرار دهیم، ممكن است در كوتاه مدت، موفقیت های ناپایدار و زودگذر به دست آوریم، اما در میان مدت و بلند مدت، دو ضلعی كه مورد غفلت قرار گرفته اند، در ضمیر ناخودآگاه نیرو می گیرند و بعد از مدتی به صورت طغیان آمیز، ظهور و بروز انقلابی خواهند داشت. سلسله صفویه و زندیه از نمونه های آشكار خلوص گرایی ناكام هستند، در سلسله قاجاریه نیز مشاهده می كنیم كه رنگ »عربیت« و اهتمام به اسلام ظاهری با عنصر نامرئی مغولی غلیظ تر و پررنگ تر از توجه به ارزشهای ملی و عنصر تجدد غربی است.
آنتی تز این فرهنگ، پیدایش حكومت »پهلوی« است كه دقیقا استراتژی فرهنگی آنان، عكس دوره قاجاریه است، یعنی تاكید افراط آمیز بر روی پیشینه فرهنگی ایران باستان و احیای ارزشها و هنجارهای دین زرتشت، عربی زدایی از زبان پارسی و گرایش به تجدد به معنای غربی آن است.
این استراتژی در دوران »شاه مخلوع« شدت بیشتری یافت و ایرانی گرایی و غرب گرایی پرشتاب، به قصد مهار كردن عنصر اسلامی در دستور كار حكومت پهلوی قرار گرفت.«
به گفته وی، اگر بخواهیم پیدایش انقلاب اسلامی ایران در اواخر دهه 50 را از منظر روانشناسی اجتماعی بررسی كنیم، باید بگوییم كه انقلاب اسلامی، »آنتی تز« جریان های فرهنگی در دوران پهلوی است.
»در واقع پس از پیروزی انقلاب، در دهه اول آن، غرب ستیزی و بی توجهی به ارزشهای ملی و باستانی ایران بین مردم رواج پیدا كرد و با بسیاری از مظاهر فرهنگ غربی در ایران مبارزه شد، آنچه كه مربوط به قوم ایرانی بود به وسیله خود مردم به طور ناخودآگاه مورد بی مهری قرار گرفت. وی گفت: نبود نگرش كلان و علمی به عناصر فرهنگی هویت ما در طول تاریخ، باعث مشوش شدن این عناصر شده است و راه برون رفت از این تشویش و ناآرامی فرهنگی است.
»دیانت اسلام این قابلیت را دارد كه از دست آوردهای مفید و مثبت فرهنگها و تمدنهای دیگر استفاده كند.
اسلام نیامده است تا هر آنچه كه در گذشته بوده است را حذف و طرد نماید، بلكه آمده است تا میراث فرهنگی تمدن بشری را به عنوان مواد خام در یك طرح و منظومه جدیدی به كار گیرد، یك بنای باشكوه فرهنگی و تمدنی ایجاد كند كه برپایه كرامت انسان و عبودیت خدای واحد باشد.
در عمل هم پیشوایان اسلام نشان داده اند كه با دست آوردهای فرهنگها و تمدن های دیگر، ستیز و نزاع ندارند، تا آنجا كه پیامبر اسلام به مسلمانان سفارش می كند، برای طلب علم به چین بروید.
بدیهی است كه مراد از علم در آن حدیث معروف، علوم دینی و الهی نیست، چرا كه خود پیامبر، سرچشمه اصیل معارف علوم دینی و الهی است، بلكه منظور از علم، علوم طبیعی و دنیوی است، علومی مانند پزشكی، معماری، طبیعت شناسی و ...
گزارش های معتبر تاریخی نشان می دهد كه امامان معصوم ما به بسیاری كتب علمی و فلسفی و میراث های فرهنگی یونان باستان توجه می كردند و حتی علوم آنان را برای شاگردانشان تدریس می كردند.
به عنوان مثال »المجستی« بطلمیوس كه درباره كیهان شناسی است، به وسیله امام باقر (ع) و همچنین امام صادق (ع) تدریس می شده است، این دو بزرگوار ضمن احترام به نویسنده این كتاب و مطالب آن، كاستی ها و خطاهای آن را مورد نقادی و تحلیل قرار داده اند. همچنین بسیاری از كتب دیگر در زمینه علم كیمیا (شیمی) علم الاشیاء (فیزیك) و همچنین پزشكی در آن دوران به وسیله پیشوایان دین و دانشمندان زبده مسلمان تدریس می شد.«
دكتر »اسدا... لطفی«، مدرس دانشگاه در رشته فقه و حقوق اسلامی، نیز می گوید: در مورد همراهی و سازگاری با آداب و مناسك ملی دیگر فرهنگ ها، اسلام همواره نگاهی مثبت داشته است تا آنجا كه درباره عید نوروز و لحظه تحویل سال از ائمه معصوم ما احادیث و دعاهای فراوانی رسیده است. وی افزود: وقتی ایران به دست مسلمانان فتح شد، اسلام همه رنگ های قومیت را زدود و سنت ها را دگرگون كرد اما نوروز را جلای بیشتری داد، شیرازه بست و با پشتوانه ای استوار، از خطر زوال در دوره مسلمانی ایرانیان مصون داشت. به گفته »لطفی«، نوروز كه با جان ملیت زنده بود، پس از اسلام روح مذهب نیز گرفت.
»سنت ملی و نژادی با ایمان مذهبی و عشق نیرومند تازه ای كه در دلهای مردم این سرزمین برپا شده بود، پیوند خورد، محكم و مقدس شد و رسما یك شعار شیعی شد، مملو از اخلاص و ایمان و همراه با دعاها و اوراد ویژه خویش.
نوروز این پیری كه غبار قرن های بسیار بر چهره اش نشسته است، در طول تاریخ كهن خویش، روزگاری در كنار مغان، اوراد مهرپرستان را خطاب به خویش می شنیده است، پس از آن در كنار آتشكده های زرتشتی، سرود مقدس موبدان و زمزمه اوستا و سروش اهورا مزدا به گوشش می خوانده اند، از آن پس با آیات قرآن و زبان ا... از او تجلیل می كرده اند و اكنون علاوه بر آن با دعای تشیع و عشق به حقیقت علی (ع) و حكومت علی (ع)، آن را جان می بخشند.« لطفی می گوید:
»تحول طبیعت در آغاز بهار، عبادت دارد، نوروز آغازی است برای عبادت انسان، همانطور كه انسان با آغاز روز و اذان صبح عبادت می كند، با آغاز سال نو نیز باید عبادت كند.« وی افزود: با اینكه نوروز یك عید ملی است اما ایرانیان هنگام تحویل سال، كتاب قرآن را پیش روی خود می گشایند و دعای تحویل سال را می خوانند.
»در واقع عنصر ملی و شیعی در عمق روح و روان ایرانیان چنان با یكدیگر سازگاری دارند كه نمی توان یكی را بر دیگری ترجیح داد، چنانكه هرگاه این سنت دیرینه با مناسبت های مذهبی تلاقی پیدا می كند، ایرانیان به راحتی و بدون هیچ تعارضی هر دو مراسم را به جای می آورند.
»محمود عبایی« می گوید: هر 100 سال تقریبا سه مرتبه در تاریخ ایران، نوروز و محرم با یكدیگر تلاقی داشته اند و اگر نهادینه شدن دیانت اسلام را در ایران بیش از 1200 سال بدانیم، این رویداد بین 30 تا 40 مرتبه برای ایرانیان اتفاق افتاده است، بنابراین می توان گفت تعارضی میان ارزشهای معقول و مثبت ملی با ارزشهای دینی وجود ندارد، همواره آنچه مشاهده شده است، تعامل و سازگاری بوده است نه تضاد و ناسازگاری. وی افزود: در گذشته مردم ایران ضمن احترام به لحظه تحویل سال، عید نوروز و بازدید و تكریم بزرگان، آیین ها و شعائر مربوط به محرم را نیز پاس می داشتند و در مراسم عزاداری شركت می كردند. »این مراسم عزاداری دارای دو كاركرد بوده است، یكی پاسداشت رشادت و فداكاری و شهادت حضرت سیدالشهداء امام حسین (ع) ، یاران باوفایش، و دیگری دید و بازدید دوستان، بستگان و همسایگان. به طور معمول آنچه كه از تاریخ و خاطرات كهن و ایرانی معلوم می شود، این گونه بوده است كه در ایام عید تا قبل از غروب، سنن ملی و ایرانی مورد توجه بوده است و پس از غروب آفتاب، مراسم عزاداری و شركت در آیین های سوگواری مرسوم بوده است.«
امسال نیز از جمله سالهایی است كه نوروز و محرم با یكدیگر تداخل دارند و جای آن دارد چون گذشته، وجدان جمعی ایرانیان راهكار مناسبی را پیش روی آنان قرار دهد تا به طور معمول هر دو آیین به صورت متعادل مورد تكریم قرار بگیرد. در واقع این راهكار به گونه ای باید باشد كه نه سوگواری محرم، شادمانی نوروز را خنثی كند و نه شادیهای جشن نوروز باعث هتك حركت محرم شود.
از نظر بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی باید در یك نظام اجتماعی یك تعادل ساختاری وجود داشته باشد تا جامعه بدون مواجه شدن با مسائل و مشكلات اجتماعی و به صورتی فعال و پویا به حیات خود ادامه دهد.«
»حمیدرضا مهرعلی«، مدرس دانشگاه و جامعه شناس، می گوید: یكی از مسائلی كه باعث می شود جامعه با مسائل اجتماعی و تضادهای مختلف هنری مواجه شود، نبود تعادل ساختاری است و یكی از علل مهم در ایجاد نبود تعادل ساختاری در یك جامعه، همسو نبودن جهت و مسیر تغییرات ایجاد شده در نظام اقتصادی و سیاسی با نظام فرهنگی و اجتماعی است.
»در واقع، حالتی را كه عناصر مادی فرهنگ كه در نظام سیاسی و اقتصادی موجود است با عناصر معنوی فرهنگ كلی جامعه كه در نظام اجتماعی وجود دارد، همخوانی نداشته باشد، اصطلاحا عقب ماندگی فرهنگی می گویند.« به گفته این كارشناس مسائل اجتماعی، در جامعه كنونی ایران، گاهی به علت نبود درك صحیح از ارزشهای مطلوب دینی، در نظام رفتاری مردم، هنجارهایی مورد عمل قرار می گیرد كه از سوی منابع دینی مورد تایید قرار نگرفته اند یا برخی از ارزشهای ملی و سنتی ما به حاشیه می روند و بدون اینكه واقعا از سوی منابع دینی طرد شوند به صورتی ناصحیح و نامطلوب كنار گذاشته می شوند.
یادداشت
تعداد بازدید : 0
بهای هدایت
كورش شجاعی
هر گوهری را بهایی است اما در دایره امكان گوهرهایی یافت می شود كه جز ذات حق كسی را یارای ارزش گذاری واقعی بر آن نیست.
و تابناكترین درّ عالم خلقت، هدایت انسان به كمال واقعی و سعادت جاودانه است كه »رب ودود« براساس »قاعده لطف« آن را به واسطه رسولان و اعظم و خاتم ایشان محمد (ص) بر خلق خویش ارزانی داشته است.
و آن گاه كه حكمت رحمان بر آن تعلق یافت كه سید رسولان در حجة الوداع پیام اكمال دین و اتمام نعمت را ابلاغ و رسالت خویش را كامل گرداند، مصطفی پس از تلاوت كلام حق فرمود گرچه می روم اما برای استمرار هدایت تا ملاقات در كنار كوثر برای شما »قرآن« و »عترت« را كه افتراق بین آن دو نباید و نشاید را به ودیعت می گذارم.
پس از رحلت بهانه آفرینش، علی (ع) ، فاطمه (س) و حسن (ع) به آنچه مامور بودند عمل كردند و آن گاه نوبت به حسین (ع) رسیددر زمان حضرتش، سلطنت به جای خلافت، بدعت به جای سنت و ظلم به جای عدالت نشسته بود.
در چنین حالتی دین خدا و هدایتی كه محمد پیام آور آن بود یاری دهنده ای را می طلبید كه پیرایه ها را بپیراید، كژی ها را راست كند، قرآن را از مهجوریت به درآورد و امت اسلام را از فساد به اصلاح رهنمون شود و حسین (ع) در چنین شرایطی تكلیف را به خوبی شناخت و به شایستگی بدان عمل كرد و فرمود برای اصلاح دین جدم برخاسته ام و به چیزی جز قرار گرفتن حلال خدا در جای خود و حرامش به جای خویش و پیراستن اسلام از پیرایه ها و بدعتها و زنده شدن معروف و مهجور نمودن منكرها رضایت نخواهم داد و چنین شد كه حسین (ع) قیام را آغاز كرد و آنگاه كه سردمداران زر و زور و تزویر جنگ را بر حضرتش تحمیل كردند خود و تمامی یارانش را عاشقانه فدای حق كرد و فرمود: اگر دین خدا به ریختن خون من پاینده می ماند پس ای شمشیرها مرا دریابید. و آنگاه شمشیرهای شرك و خودپرستی، آل ا... را دریافتند و در تقدیر آفرینش »عاشورا« رقم خورد.
اما عاشورا بهانه تداوم اسلام محمدی كه همانا هدایت انسان به سعادت و كمال واقعی است شد و حسین (ع) برای پاسداشت این هدایت، جان خود و یارانش را كه بهترین جانهای عالم بودند بها قرار داد و تكلیفش را هم بخوبی بازشناخت و هم به شایسته ترین وجه عمل نمود و عملكرد حسین (ع) به روشنی نشان داد كه یا باید حسینی بود و یا زینبی و اگر كسی هیچ یك از دو نباشد قطعا یزیدی است.
امید كه در روز حشر و یوم الفصل در شمار یزیدیان نباشیم.
كاوش در اینترنت
تعداد بازدید : 0
بزرگترین مدل DNA ساخته شد
گروه ترجمه - عظیمی-بزرگترین مدل DNA ساخته شد. این مدل با طول حدود 8/10 متر بلندترین مدل ساخته شده DNA در جهان قلمداد می شود. ازاین مدل كه از 1500 اتم ساخته شده در محل مركز خرید پاترین انگلستان پرده برداری شد. گفتنی است از این مدل در كتاب ركوردهای جهان گینس به عنوان بزرگترین مدل DNA در دنیا یاد شده است.
❊ ایرنا- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: »ایجاد مراكز فرهنگی، نظامهای شهری و فضاهای فرهنگی و اجتماعی را تلطیف و قابل تنفس می كنند.«
❊ ایرنا- زنانی كه دارای تاریخچه خانوادگی ابتلا به سرطان روده بزرگ است، چنانچه مواد حاوی اسید فولیك مصرف كنند، ریسك این سرطان را در خود كاهش خواهند داد.
جام جم- در گزارشی آورده است فنون فعلی شبیه سازی از دقت كمی برخوردار است و به ندرت با موفقیت همراه بوده است.
مردم سالاری- مواد مخدری كه تحت عنوان مواد مخدر با تاثیر متوسط طبقه بندی می شوند، در درازمدت بر روی حافظه و نحوه تمركز معتاد اثر منفی بافی می گذارد.