![](/Resource/images/titrbullet.png)
به مناسبت اول اردیبهشت یادروز سعدی
تعداد بازدید : 142
سهم سعدی درسپهر ادبیات ایران
نویسنده : دکتر علیرضا قیامتی
اول اردیبهشت جلالی یادآور شاعری توانا ، شیرین سخن ، عاشق مشرب و اخلاق گرایی است که نامش برای همه جهانیان آشناست. در این روز که درسال شمار ایرانی به عنوان روز ملی سعدی ثبت شده است ، علاوه بر سعدیه شیراز که به رایحه بهارنارنج شعر و کلام او آغشته است ، صیت سخنش در گوشه گوشه این سرزمین هم گسترانیده شده است. ما نیز در این مجال پای سخن دکتر قیامتی، استاد دانشگاه نشستیم و با طرح چند پرسش از سهم سعدی،ویژگی های ممتاز او، زبان معیاراو و اینکه زود نامش در جهان پیچید و اگر سعدی نبود چه اتفاقی در سپهر ادبیات ایران می افتاد گفتیم و شنیدیم.
1-جایگاه سعدی
(ذکر جمیل سعدی که در افواه عوام افتاده و سخنش که بر بسیط زمین رفته و قصب الحبیب حدیثش که چون شکر می خورند و رقعه منشآتش که چون کاغذ زر می برند)
بدون شک سعدی یکی از ستارگان بی بدیل آسمان ادب ایران، بلکه از افتخارات مشرق زمین به شمار می آید. سعدی به همراه فردوسی، مولانا و حافظ از ارکان شعر و فرهنگ ایران بزرگ فرهنگی است. اگر فردوسی با شاهنامه فرهنگ، هویت و زبان فارسی را ماندگار کرد، اگر مولانا عرفان اسلامی و ایرانی را بر تارک ادب جهانی مطرح ساخت، اگر حافظ عشق و غزل و احساس را به آسمان ها رساند، شعر و سخن سعدی زیباترین آموزه های زندگی اجتماعی و تربیت اخلاقی را در کام جان فرهنگ ایرانی و جامعه انسانی فرو ریخت و داروی نصیحت را به شهد ظرافت درآمیخت و سخن خود را به گوش فطرت انسان ها زمزمه کرد.
آثار سعدی به ویژه گلستان طی قرون متمادی کتاب درسی کلیه مدارس حوزه کهن زبان فارسی و مدرسه های اسلامی به شمار می آمده است. سعدی نه تنها شاعر و نویسنده ای است توانا و کم نظیر، بلکه فرزانه ای است خردمند که به قله های علوم دینی، اخلاق و حکمت دست یافته و آثار جاودان خود را که گنجینه دانش و معرفت و عشق و حاصل یک عمر دانش آموزی و تجربه اندوزی او بوده را به هم میهنان خود تقدیم داشته است.
سعدی در بوستان و گلستان نیکخواهی، اندرز گرایی و خیر اندیشی را در بستری از کلام دلنشین خود همراه می کند و عواطف انسان گرایانه و دادگری اش را فریاد می کند.
روح سعدی تشنه عدالت و بیزار از ظلم و سرشار از محبت نسبت به فرودستان و دستگیری از نیازمندان و دلجویی دردمندان است .
او حتی در قصاید ستایش خود اصول اخلاقی و انسانی را زیر پا نگذارده، بلکه فضیلت ها و نیکویی ها را ستوده و پادشاهان را به آن فرا خوانده است.
دوام دولت و آرام مملکت خواهی
ثبات و راحت و امن و مزید و عزت و جاه
کمر به طاعت و انصاف و عدل و داد ببند چو دست منت حق بر سرت نهاد کلاه
ستایشگری های او تملق نیست اندرز است.
به نقل از پادشاهان یاد دارم
که شاهان عجم کیخسرو و جم
ز سوز سینه فریاد خواهان
چنان پرهیز کردندی که از سم
حرامش باد ملک و پادشاهی
که پیشش مدح گویند از قفا ذم
به جای آستان بوسی اتابک زنگی، پادشاهی او را ناپایدار می داند و او را به عدل فرا می خواند:
به نوبتند ملوک اندر این سپنج سرای
کنون که نوبت توست ای ملک به عدل گرای
متاسفانه در سال های اخیر از توجه و عنایت به شعر و سخن سعدی اندکی کاسته شده و سهم سعدی در پژوهش های ادبی مانند قبل نیست و دیگر مانند گذشته سعدی و سخنش بر ذهن و زبان ما جاری نیست.
2- ویژگی ممتاز و منحصر به فرد سعدی
سعدی نابغه ای است آفریننده و مضمون ساز، شعر و سخنش از زندگی اش جدا نیست و در واقع در همین پیوند است که شعر به گونه سرود زندگی بیانگر فلسفه تربیتی می شود.
ویژگی شعر و سخن سعدی آن است که سخنش مرز های جغرافیایی را شکسته و فراتر رفته و خود را در شهر و کشوری پایبند نکرده است. مخاطب پیام او انسان است نه نژاد و طایفه ای خاص.
کلامش آیینه ای است که هر کس از هر جا و از هر ملت و نژاد که باشد می تواند خود را درآن ببیند، پند و اندرزش دارویی است که همه کس آن را می شناسد.
ویژگی دیگر سعدی جامعیت او در دانش های متفاوت است.
نگفتند حرفی زبان آوران
که سعدی مثالی نگوید بر آن
کمتر چهره نامدار ادبی دیگری جز سعدی می شناسیم که هم در شعر در اوج باشد و هم در نثر و هم در غزل عاشقانه و بیان احساسات لطیف انسانی و هم در حکمت و اخلاق و زندگی اجتماعی و تربیتی سرآمد باشد. افزون بر آن که آثار منظوم و منثور پارسی او بر فصاحت زبان فارسی افزوده است، به زبان عربی نیز اشعاری بلیغ سروده است.
سعدی نه تنها شاعر و نویسنده ای است توانا و کم نظیر بلکه دانشمندی است خردمند که در دانش های اخلاق و حکمت عملی سرآمد است و در عرفان و شناخت اجتماع نابغه ای است کم نظیر.غزل های او نیز بیانگر درد،آگاهی و سوز و گداز او در عشق است. عشقی که هم به زندگی روی دارد و هم عشق معنوی را رمز تکامل روحی می داند.
3- چرا زبان سعدی، زبان معیار است؟
روانی، آسانی و نزدیکی به گفتار مردم از برترین شاخصه های کلام سعدی است که ساختار زبانی او را معیار ساخته است. زبان سعدی، زبان همه مردم است. هم ویژگی های زبان عام را دارد و هم ژرفای سخن خواص را. چرا که زبان سعدی از سادگی بیان برخوردار بوده و از پیچیدگی های شعری عصر خویش برکنار است.
قدرت کلام و زیبایی بیان فردوسی، لطافت ساختاری و معنوی شعر نظامی و عطار را در آثار او می توان مشاهده کرد. ساختار زبانی شرق و غرب ایران بزرگ در سخن سعدی به شکلی زیباشناسانه بروز یافته و ایجاز اعجازگونه شیخ شیراز سبب شده تا این گونه سخنش بر زبان مردم ساری و جاری گردد.
ساختاری که توسط سعدی و دیگر گویندگان بزرگ فارسی، پدید آمد؛ چنان بود که پس از سعدی تحول محسوس و شگرفی در ساختار زبانی فارسی زبانان، پدید نیامد. زبان او میان سادگی نثر پیشینیان که جز برای مقصود نمی نوشتند و سبک هنرنمایی ها و پیچیدگی های سخن پس از اوست.
زبان سعدی به مباحث علمی و فلسفی متوقف نگشت و سادگی زبان مردم عادی را از خویش جدا نساخت و در طرز بیانش هیچ گونه ابهامی پدیدار نگشت. نشاندن اجزای جمله در جای خود، پرهیز از واژه های دشوار و کم کاربرد، طنین موسیقایی زیبا در شعر وی به ویژه غزلیات، قابل وصف نیست.
4- اگر سعدی نبود...
اگر ادبیات فارسی سعدی را نمی داشت، شاید مسیر شعری به ویژه غزل به گونه دیگری رقم می خورد و شعرایی چون خواجوی کرمانی، حافظ، عبدالرحمان جامی و ... با خصوصیات و جلوه آفرینی دگرگونه ای ظهور و بروز می یافتند. با اطمینان می توان گفت حداقل غزل عاشقانه جایگاه کنونی خود را نداشت.اگر شعر و اندیشه سعدی نبود، بخش عظیمی از ادبیات تربیتی فارسی مجالی برای خودنمایی در عرصه جهانی نمی یافت. اگر بوستان و گلستان نمی بود، کامل ترین منظومه های اخلاقی و چکیده آرمانی تربیت ایرانی و آثار حکمی مهم مشرق زمین از جوامع انسانی دریغ می گشت و به تبع آن منظومه های اخلاقی و حکایت های خردورزانه ای چون بهارستان جامی، روضه خلد مجد خوافی، نگارستان جوینی، منشآت قائم مقام و ... به این شکل و سیاق پدیدار نمی شدند. اگر بیان فلسفه سعدی که آمیخته ای است از ایمان راسخ و پاکی روح و آموزه های ناب اسلامی با ویژگی های فرهنگ ایرانی نمی بود، فضایل اخلاقی با کمال لطافت فرصت بروز نمی یافت و آشنایی جهانیان با زندگی، افکار و جهان بینی ایرانیان دیرتر از این تحقق پیدا می کرد.شاید جز سعدی کمتر کسی را می توان یافت که واقعه یا تجربه ای را که همگان به درستی از آن اطلاع دارند و بارها آزموده اند به اختصار تمام عنوان سازد.
زبان عرفان او ساده و قابل فهم است، چه به نظر او همه افراد، انسان هایی در اصل نیک فطرت اند و می توانند به عالم عشق و عرفان پای گذارند.
5- چرا سعدی زود جهانی شد؟
شیخ اجل نه تنها ستاره درخشان ادب فارسی بوده، بلکه مایه افتخار ادبیات جهانی است. نام وی از چند قرن پیش در ردیف اسامی بزرگان فرهنگ جهان قرار گرفته است.
«امرسون» متفکر و نویسنده نامدار غربی در قرن نوزدهم می گوید: سعدی به زبان همه ملل و اقوام عالم سخن می گوید و گفته های او مانند هومر و شکسپیر و سروانتس همیشه تازگی دارد. امرسون گلستان را یکی از اناجیل و کتب مقدسه جهان می داند و معتقد است که دستورهای اخلاقی آن قوانین عمومی و بین المللی است. آثار و افکار سعدی تقریبا یک قرن، پیش از همه شعرای دیگر ایرانی در اروپا ترجمه شده و خواننده داشته است. گلستان در سال 1651 به زبان لاتین ترجمه شد. ولتر و سایر متفکرین عصر او آن را بسیار ستوده اند، هرچند که از نظر فرانکلین، بوستان مقامی شامخ تر داشته است.یکی از واعظان مشهور انگلیسی یکی از جمله های مشهور سعدی را از اشعار مفقوده تورات می دانست. در زمان تسلط انگلستان بر هندوستان، جهان غرب از طریق آثار سعدی با لطافت ها و ظرافت های انسانی فرهنگ اسلام و ایران آشنا شد.
یکی دیگر از عوامل توجه جهانیان به سعدی، التفات وی به طرح تجربیات زندگی و جنبه های خاصی از حکمت عملی زندگی است. سعدی شاعری است واقع بین و آن چه در نظر او جلوه می کند، همان چیزهایی است که مردم جهان نیز با آن مأنوسند. اغلب داستان ها و حکایت های سعدی مسائلی است که کم و بیش گویی عزیز آدمی است و طوری است که عمده فعالیت های آدمی را در زندگی باعث می شود، از آن جمله است؛ بسیاری از روابط خانوادگی و حساسیت هایی که منوط است به پسندهای اجتماعی.
انسان دوستی سعدی هیچ حد و طبقه و مذهبی نمی شناسد. سعدی در ساختن جامعه آرمانی یکسره بر پایه انسان مداری هرگز از هدایت اجتماع و افراد در رسیدن به سعادت کوتاهی نمی کند.
حذرکن ز درد درون های ریش
که ریش درون عاقبت سر کند
به هم برمکن تا توانی دلی
که آهی جهانی به هم برکند