احکام فروش چک
تعداد بازدید : 140
همه عددها به نبرد با او آمده بودند
نویسنده : الیاس علیزاده economic@khorasannews.com
هرطور حساب و کتاب می کرد دخل و خرجش با هم جور در نمی آمد. انگار همه عدد ها به نبرد با او آمده بودند. چند وقتی بود که هیچ چیز سر جای خودش نبود. وقتی به گذشته فکر می کند می بیند خیلی هم مقصر نیست، اتفاقات پی در پی او را از راهی که در این سال ها برایش زحمت کشیده بود منحرف کرده بودند. شرایط خودش را مرور کرد. محاسباتش به او می گفت اگر فقط چند ماه دیگر بتواند دوام بیاورد اوضاع بهتر می شود اما چطور؟ !نزدیکانش هم شرایط بهتری نداشتند. خودش می دانست تماس گرفتن با آن ها و تقاضا کردن مقداری پول برای چند وقت در وسع هیچ کدامشان نیست. سررسید اقساط وام هایش هم گذشته بود و با این شرایط نمی توانست تقاضای وام جدید کند. اگر می توانست اجناس مانده از سال قبل را بفروشد مسئله حل بود اما در این بازار خراب کسی اجناسش را نقدی نمی خرید. چک مدت دار هم دارویی برای درد امروزش نبود. با خودش می گفت، دوماه، فقط اگر دوماه می شد شرایط را مدیریت کرد اوضاع خیلی متفاوت می شد...
روایت اول؛
با خودش می گفت، دوماه، فقط اگر دوماه می شد شرایط را مدیریت کرد اوضاع خیلی متفاوت می شد.داشبورد ماشینش را باز کرد و دفتر مشکی حساب هایش را به آهستگی برداشت. آنقدر تکه کاغذ لا به لای صفحات دفتر بود که کوچکترین بی احتیاطی می توانست همه را پخش زمین کند. با نا امیدی صفحه ها را ورق می زد. دفتر را با دقت در دست راستش گرفته بود و با دست چپش یکی یکی کاغذ های لابه لای صفحات را باز می کرد. شاید بتواند نقطه امیدی پیدا کند. چک های مدت دار مشتریانش را می دید که هنوز باید برای نقد شدنشان صبر می کرد. به ناگاه راه حلی به ذهنش رسید. شنیده بود در بازار شخصی هست که چک های مدت دار را اگر معتبر باشند به مبلغی پایین تر می خرد. با خودش گفت حتی اگر بخشی از طلب هایش را هم این طور نقد کند مشکلش حل می شود. این طوری هم از فشار اقتصادی فعلی بیرون می آمد و هم می توانست برای آینده بهتر برنامه ریزی کند و تصمیمات اجباری نگیرد.یک ساعت بعد خودش را به شخصی که نسیه را به نقد می خرید رساند و بر اساس محاسبات مرسومش دو فقره از چک های مشتریانش را فروخت.
تحلیل شرعی روایت اول؛
بر اساس احکام معاملات اسلامی طلبکار می تواند چک های مدت داری را که در ازای طلبش از شخصی دریافت کرده به شخص دیگری نقد بفروشد اما این کار شرایطی دارد.شرط اول این است که این طلب باید حقیقی باشد. یعنی این چک صوری و یا فقط صرفا برای ضمانت یا غیره نباشد و کسی که چک را نوشته حقیقتا به شخص دریافت کننده چک بدهکار باشد. در غیر این صورت چون طلب واقعی وجود ندارد، فروش چک حرام است و محکوم به رباست.شرط دوم این است که مقلدین مرحوم آیت ا... بهجت بر اساس فتوای ایشان باید شرط کوچکی را لحاظ نمایند که نیاز مند تماس با دفتر این بزرگوار و راهنمایی دقیق کارشناسان می باشد.
روایت دوم؛
با خودش می گفت، دوماه، فقط اگر دوماه می شد شرایط را مدیریت کرد اوضاع خیلی متفاوت می شد. تابستان امسال خیلی هوا گرم شده بود. نگرانی از توانایی برون رفت از شرایط کنونی، عقب افتادن وعده های مشتریان و... هم تحمل این هوا را سخت تر می کرد. روبه روی یک نانوایی ایستاد تا چند تایی نان برای خانه بخرد. در جیب هایش به دنبال اسکناس دو هزار تومانی بود که ناگهان چشمش به برگه چکی افتاد که دیروز برای کلاس کنکور پسرش نوشته بود اما دیگر نیازی به آن نبود. پسرش با دو تا دیگر از دوستانش برنامه مشترکی ریخته بودند و دیگر قصد نداشت به آنجا برود. به ذهنش رسید حالا که اجناسش به فروش نرفته می تواند چک مدت داری بنویسد و آن را در بازار نقد بفروشد اینطوری هم پول دستش می رسد هم مطمئن است که می تواند در موعد چک آن را پاس کند. هیچ وقت به چک های مشتریانش اطمینان نداشت.نان را گرفت و قبل از رفتن به خانه خودش را به بازار رساند و چکی از دسته چکش نوشت. شنیده بود خرید و فروش چک شاید شرعا درست باشد اما احکام دقیقش را نمی دانست. به گونه ای خودش را متقاعد ساخت و چک مدت دار را با مبلغی کمتر به نقد فروخت.
تحلیل شرعی روایت دوم؛
بر اساس شرط اولی که در بالا گفتیم، چک را فقط در صورتی می توان فروخت که بدهی آن حقیقی باشد. یعنی حتی اگر شخص دیگری نیز بدون این که واقعا بدهکار باشد به ما چکی بدهد ما نمی توانیم چک او را در بازار بفروشیم، حال این که در این فرض شخص مورد نظر داستان ما چک خودش را می فروشد و این عین رباست و به فتوای همه مراجع حرام است.
روایت سوم؛
با خودش می گفت، دوماه، فقط اگر دوماه می شد شرایط را مدیریت کرد اوضاع خیلی متفاوت می شد. پشت میزش نشست. از اینجا می توانست بهتر مردمی که فقط ویترین مغازه ها را تماشا می کنند اما چیزی نمی خرند را تماشا کند. به ذهنش رسید با یکی از آن هایی که جنس هایش را مدت دار خریده اند تماس بگیرد و از آن ها بخواهد پولش را زود تر بدهند. درست است که از آن ها چک گرفته، ولی آن موقعی که سررسید چک های آنها بود دردی از او حل نمی کرد.
تلفن را برداشت و با یکی از آن هایی که بیشتر احتمال می داد تقاضایش را قبول کنند تماس گرفت. با مشتری صحبت کرد و به او گفت که اکنون در شرایط مالی نامساعدی است و نیاز شدیدی به پول نقد دارد. مشتری تقاضایش را قبول کرد اما با این شرط که چک مدت داری که هفته پیش به او داده است را با مبلغی پایین تر به صورت نقدی از او بخرد. پیشنهاد خوبی بود. احساس کرد که با قبول این پیشنهاد سود زیادی نمی کند، اما حداقل مشکلات فعلی اش حل می شود.
تحلیل شرعی روایت سوم؛
بهترین حالت در مورد فروش چک هایی که به خاطر طلب از مشتریان دریافت شده همین حالت سوم است. یعنی طلبکار چک مشتری را به مبلغی کمتر به صورت نقدی به خودش بفروشد و شخص دیگری را وارد نکند. این حالت بر اساس فتوای تمامی مراجع جایز می باشد.