دغدغه های چینی واشنگتن
تعداد بازدید : 101
ترامپ و استراتژی کوچ شرقی اوباما
نویسنده : دکتر علیرضا رضا خواه international@khorasannews.com
هنگامی که باراک اوباما برای اولین بار به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شده بود، خیلی ها از برژینسکی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، به عنوان مرد پشت پرده سیاست خارجی کاخ سفید نام می بردند، حالا ظاهرا هنری کیسینجر، رئیس اسبق دستگاه دیپلماسی آمریکا دارد همان نقش را برای دونالد ترامپ بازی می کند. همین چند وقت پیش بود که دیدار مفصل کیسینجر و ترامپ در سرخط خبری رسانه های جهان قرار گرفت، ظاهرا در همین جلسه بوده که کیسینجر پیشنهاد استفاده از میت رامنی را به دونالد ترامپ برای وزارت خارجه داده است. کیسینجر معمار رابطه واشنگتن - پکن در دهه 70 میلادی است و شاید اغراق نباشد اگر این اتفاق را بزرگ ترین دستاورد عرصه دیپلماسی وی بنامیم. از همین رو است که چند روز پیش کیسینجر به چین رفت تا با مقامات این کشور از جمله رئیس جمهور چین دیدار کند. به گزارش آسوشیتدپرس، در این دیدار شی جینپینگ، رئیس جمهور چین به هنری کیسینجر، رئیس اسبق دستگاه دیپلماسی آمریکا گفت که به دنبال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، پکن امیدوار است شاهد پیشرفتی با ثبات و مداوم در روابط خود با واشنگتن باشد. رئیس جمهور چین همچنین گفت که دولتش تحولات پسا انتخاباتی در آمریکا را به دقت رصد میکند و بر این باور است که آمریکا اکنون دوره کلیدی را در گذار سیاسی خود پشت سر میگذارد.با این حال تنها چند روز بعد ازاین دیدار بود که ترامپ در تماسی تلفنی با نخست وزیر تایوان، باعث رنجش پکن شد. او با نقض سیاست 37 ساله واشنگتن مبنی بر عدم تماس مستقیم رؤسای جمهور و یا روسای جمهور منتخب آمریکا با تایوان بعد از تیرگی روابط با این جزیره در سال 1979، در یک تماس تلفنی با تسای اینگ-ون رئیس اجرایی تایوان، گفتوگو کرد. ترامپ در تماس تلفنی خود با تسای درباره «روابط نزدیک اقتصادی، سیاسی و امنیتی» میان دو طرف بحث و تبادلنظر کرد. چین، تایوان را استان شورشی و جداییطلب خودش قلمداد میکند و تاکید دارد که این دولتشهر بخش جداییناپذیر از خاک چین است. حال، تماس تلفنی ۱۰ دقیقهای دونالد ترامپ با تسای اینگ-ون، رهبر تایوان جنجال به پا کرده است. بسیاری گمان میکردند که این تماس تلفنی با واکنش تند رهبران چین همراه شود اما پاسخ علنی پکن تاکنون سنجیده بوده است؛ وزارت خارجه چین اعتراض رسمی خودش را تسلیم واشنگتن کرد و وانگ یی، وزیر خارجه چین این تحولات را "حرکتی خرد" از سوی تایوان توصیف کرد.وزارت خارجه چین همچنین اعلام کرد پکن در خصوص تماس تلفنی دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، با تسای اینگ - ون، رئیساجرایی تایوان (رئیس جمهور)، رسماً از آمریکا شکایت کرده است. روزنامه انگلیسیزبان دولت چین موسوم به چاینا دیلی نیز در سرمقالهای نوشت: این ارتباط نشان میدهد که تیم انتقال سیاسی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری منتخب آمریکا در برخورد با امور خارجی بیتجربه است.
چین؛ چالش بزرگ سیاست خارجی ترامپ
تنظیم روابط چین و آمریکا در قرن بیست و یکم از مهمترین دغدغه های استراتژیست های کاخ سفید به شمار می رود. چین توانسته است با اتکا به پیشبرد روابط اقتصادی با سایر کشورها بدون توجه به مسائل داخلی و حقوق بشری تعریف جدیدی از مناسبات بین المللی را ارائه دهد که باعث ارتقای جایگاه این کشور در هرم قدرت اقتصادی جهان شده است. طبق گزارش بلومبرگ در معرفی بیست اقتصاد برتر جهان تا سال 2030، آمریکا با 24.8 تریلیون دلار و چین با 22.2 تریلیون دلار در رتبه های اول و دوم قرار خواهند گرفت. سرعت رشد اقتصادی چین در دهه اول قرن جدید باعث شد تا این کشور به عنوان مهمترین تهدید کننده هژمون آمریکا شناسایی شود. در همین راستا پژوهش های بانک جهانی اثبات کرد که نگرانی مقامات آمریکایی بی دلیل نبوده است. زیرا حجم کلی اقتصاد چین در سال 2005 حدود 43 درصد کل اقتصاد آمریکا بود اما این رقم در سال 2011 به 87 درصد رسید که نشان دهنده افزایش بیش از دو برابری آن است.بر همین اساس وقتی باراک اوباما در سال 2008 وارد کاخ سفید شد، استراتژی کوچ شرقی را مطرح کرد که به معنای افزایش وظایف امنیتی و نظامی متحدان آمریکا در خاورمیانه و انتقال تمرکز واشنگتن بر شرق آسیا بود. از همین رو اوباما در هشت سال ریاست جمهوری اش به 9 کشور از 10 کشور جنوب شرق آسیا سفر کرد. اوباما بر آن بود تا مهار چین را از نزدیکی مرزهای این کشور و با افزایش هزینه های نظامی و اقتصادی آن انجام دهد. برهمین اساس مجمع آسیایی را با حضور کشورهای این منطقه تشکیل داد. در همین زمان چین نیز در کنار برنامه های اقتصادی خود، تصمیم گرفت توان نظامی اش را بیشتر کند رهبران پکن می دانستند علاوه بر زیرساخت های اقتصادی توسعه یافته، باید قدرت مانور نظامی و سیاسی خود را ارتقا دهند. از همین رو از سال 2012 این کشور شروع به گسترش قلمروی خود در دریای جنوبی چین با ساخت جزایر مصنوعی کرد. همچنین در حوزه افزایش تولید و صادرات تسلیحات گام بزرگی برداشت. در چنین شرایطی تقابل میان آمریکا و چین هر روز بیشتر از پیش می شد. هر دو طرف نیز یکدیگر را به انجام حملات سایبری متهم می کردند و در عین حال بر اقدامات نظامی در شرق آسیا می افزودند.
سیاست های سینوسی ترامپ
در بحبوحه این وضعیت دونالد ترامپ از حزب جمهوری خواه و با اندیشه های متفاوت پیروز انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده شد. سخنرانی ها و موضع گیری های ترامپ نشان می داد او بیش از آنکه نگران افزایش حوزه نفوذ چین در شرق آسیا باشد، به رشد اقتصادی این کشور از طریق صادرات کالا به آمریکا توجه دارد. بر همین اساس ترامپ از افزایش 45 درصدی تعرفه کالاهای چینی در آمریکا سخن گفت اما به نظر نمی رسد واقعیت های اقتصادی اجازه تحقق شعارهای انتخاباتی به رئیس جمهور جدید بدهد. زیرا قیمت کالاهای ساخت چین به دلیل استفاده از کارگر ارزان به نفع مصرف کننده آمریکایی است و در صورت گران شدن اجناس چینی، رفاه مردم ایالات متحده به نوعی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. از سویی دیگر چینی ها مهمترین سرمایه گذاران در آمریکا هستند و هرگونه فشار بر صادرات کالا می تواند باعث شود که رهبران پکن تصمیم بگیرند از این ابزار فشار علیه واشنگتن استفاده کنند. بنابراین هرگونه اعمال فشار اقتصادی از طرف دولت ترامپ در راستای حمایت از تولیدات داخلی، می تواند به ضرر آمریکایی ها تمام شود. در واقع موقعیت چین به گونه ای است که واشنگتن مجبور است این کشور را به عنوان یک قدرت بزرگ در سطح بین المللی در نظر بگیرد. از طرفی سیاست ترامپ برای کاهش هزینه های نظامی گری آمریکا در دنیا از جمله شرق آسیا و تحمیل وظایف بیشتر امنیتی به متحدان این کشور، راه را برای قدرت یابی چینی ها در این منطقه باز خواهد کرد. کشورهایی مثل کره جنوبی، ژاپن و هنگ کنگ به تنهایی قادر به تامین امنیت خود نیستند و در این صورت مجبور به همکاری با چین می شوند.
اما و اگرهای وعده های انتخاباتی
همچنین تاکید رئیس جمهور جدید آمریکا بر عدم پیگیری پروژه «ملت سازی» در سایر کشورها می تواند بر منافع کاخ سفید در شرق آسیا اثر منفی بگذارد. این رویکرد از دید مقامات هنگ کنگ به معنای افزایش فشار دولت چین و ایجاد فضایی برای مانور قدرت پکن در این جزیره خواهد بود. در صورتی که دیگر کاخ سفید توجهی به روند دموکراسی سازی و جلوگیری از سلطه سیاسی چینی در هنگ کنگ نداشته باشد، آمریکا پایگاه مهمی را در نزدیکی مرزهای چین از دست می دهد. این در حالی است که در دوره اوباما، واشنگتن برای نفوذ به مرزهای چین تلاش داشت از طریق اسلام گراهای تندرو بر وضعیت سیاسی و اجتماعی مناطق مسلمان نشین این کشور اثر بگذارد. بر این اساس برنامه های رئیس جمهور جدید آمریکا در مورد شرق آسیا می تواند دستاوردهای یک دهه اخیر این کشور در این منطقه را از بین ببرد و شرایطی ایجاد کند که دیگر هرگز واشنگتن نتواند در این حوزه جغرافیایی قدرت مانور پیدا کند. زیرا چینی ها و روس ها مترصد فرصتی برای پر کردن خلاء ناشی از عقب نشینی آمریکا در شرق و جنوب شرقی آسیا هستند. از این رو برخی تحلیل گران بر این باورند حتی اگر دونالد ترامپ بخواهد در راستای حمایت از اقتصاد داخلی آمریکا و بهبود وضعیت مردم این کشور جهت گیری انزواگرایانه ای در محیط بین الملل داشته باشد، ساختار سیاسی این کشور اجازه برهم زدن استراتژی کلی ایالات متحده برای مقابله با چین را نخواهد داد و کماکان راهبرد کاخ سفید در این منطقه بدون تغییر باقی می ماند.