احتمال تقابل آمریکا با ایران ازدیدگاه مؤسسات پژوهشی آمریکا
حدود 7 ماه است که دولت جدید آمریکا در کاخ سفید مستقر شده است؛ اما هنوز دولت ترامپ سیاست جامعی درقبال ایران در پیش نگرفته است. دونالد ترامپ از آغاز مبارزات انتخاباتی و در ادامه پس از پیروزی در انتخابات مواضع مختلفی درقبال معرفی دشمنان آمریکا اتخاذ کرده و از داعش، کره شمالی، کوبا، ایران و ... بهعنوان دشمنان اصلی آمریکا نام برده است. در طی 7 ماه گذشته، دولت وی درقبال ایران طیف گستردهای از سیاستها را ازجمله کمک به اپوزیسیون، تغییر رژیم، تقویت ائتلافهای منطقهای علیه ایران، تقابلهای نیابتی، تشدید فشارهای اقتصادی و تحمیل تحریم جدید و ... بهکار گرفته است. در این میان، مؤسسات پژوهشی نومحافظهکار تلاش زیادی کردهاند که وی را بهسوی اتخاذ سیاستهای تهاجمی علیه ایران ترغیب کنند. در تازهترین این تلاشها «مارک دوبوویتز»، مدیر اجرایی بنیاد موسوم به «دفاع از دموکراسی»، از دولت ترامپ خواسته که روش ریگان علیه شوروی را برای مقابله با ایران درپیش گیرد و با استفاده از ابزارهای قدرت آشکار و نهان درصدد فروپاشی ایران بر آید؛ یا «ری تکیه»، کارشناس شورای روابط خارجی آمریکا، از دولت این کشور خواسته تا برای تغییر نظام سیاسی ایران خود را آماده کند. در این میان، طی یک ماه اخیر بهطور خاص، این موضوع که آیا تلاشهای نامنسجم آمریکا درقبال ایران ممکن است که به برخورد نظامی بینجامد؟ مورد توجه کارشناسان قرار گرفته و تحلیل گران و ناظران بینالمللی متعددی از فرید زکریا، تا سیمون هرش و پل پیلار، درباره بروز جنگ علیه ایران، هشدار دادهاند. آن ها معتقدند که مجموعهای از عوامل و مقتضیات احتمال خطر منازعه مسلحانه میان ایران و آمریکا را افزایش داده اند. در نوشتار حاضر تلاش شده است تا مهمترین محورهایی که ازسوی کارشناسان آمریکایی بهعنوان دلایل احتمال برخورد نظامی میان آمریکا و ایران مورد اشاره قرار گرفته است تشریح و بررسی شود.
1- ضد ایرانگرایی در گفتمان آمریکا: در ماههای اخیر بهطور گسترده و مکرر شاهد بهکارگیری ادبیات خاص مانند: حکومت دینی استبدادی، بزرگترین حامی تروریسم، رفتارهای بیثباتساز و شرورانه درراستای کسب هژمونی منطقهای و در تازهترین آن ها مطرح شدن بحث تغییر مسالمتآمیز رژیم ازسوی وزیر خارجه آمریکا درمورد ایران بودهایم که این امر احتمال همکاری ایران و آمریکا را خارج از حوزه توافق هستهای از میان میبرد. در این میان، جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا، به تازگی ایران را «بیثباتکنندهترین نیرو در غرب آسیا» خوانده است. تحلیل گری مثل دنیس راس، نیز حتی پیروزی بر داعش را منوط به مقابله با ایران دانسته است.
2- تلاش لابی ضد ایرانی: با وجود توافق هستهای ایران و پایبندی ایران به اجرای برجام بهگونهای که حتی دولت جدید آمریکا نیز این پایبندی را تصدیق کرده؛ اما گروههای فشار زیادی در آمریکا رویکرد خصمانه درقبال ایران پیش گرفته و منافع خود را در بر هم زدن توافق و انزوای ایران قراردادهاند. حامی اصلی این گروهها رژیم صهیونیستی و لابی معروف این رژیم در آمریکاست که بیشترین نقش را در تلاشهای کنگره آمریکا برای تشدید تحریمها علیه ایران در ماههای اخیر به عهده گرفته است. با توجه به تأثیر آشکار لابی رژیم صهیونیستی بر ترجیحات سیاست ترامپ درقبال ایران، برخی کارشناسان معتقدند، احتمال دارد دولت ترامپ مواجهه با ایران را بهعنوان گونهای غرامت به نتانیاهو برای گرفتن امتیاز از وی درقبال موضوع فلسطینیان مدنظر قرار دهد.
3- ضد اوباماگرایی و مخالفت با توافق هستهای: تصویب لایحه مراقبتهای بهداشتی و توافق هستهای ایران به ترتیب بهعنوان 2 دستاورد اصلی سیاست داخلی و خارجی دولت اوباما محسوب می شود. بهدنبال به قدرت رسیدن ترامپ و سیطره جمهوریخواهان بر کنگره تلاشها برای از میان بردن این 2 دستاورد دولت اوباما تشدید شده است. ترامپ درعین تأیید این که ایران به تعهدات خود پایبند است؛ اما هنوز مخالف آن چیزی است که در توافق هستهای ایران با آن موافقت شده است. به اعتقاد کارشناسان با توجه به وجهه بین المللی توافق هستهای، آمریکا تلاش میکند نه بهطور مستقیم بلکه از طریق برخورد با ایران در دیگر حوزهها این توافق را از میان ببرد.
4- احتمال برخورد دوطرف در منازعات نیابتی: احتمال برخورد نظامی میان آمریکا و ایران در منازعات نیابتی به ویژه در سوریه از دیگر موضوعاتی است که کارشناسان نیز به آن توجه کرده اند. این کارشناسان درزمینه جنگهای نیابتی به مواجهه و اختلافات ایران و آمریکا در سوریه ازجمله منازعه مستقیم آمریکا طی یک ماه گذشته با نیروهای بشار اسد، حزبا... و حتی سپاه قدس ایران در سوریه به ویژه 3 حمله به نیروهای نظامی تحت حمایت ایران و سرنگونی یک پهپاد ساخت ایران در ماه اخیر و کمک واشنگتن به عربستان درقبال بحران یمن و همزمان بستن درهای گفتوگو با ایران که دولت اوباما باز کرده بود اشاره کردند و این عوامل را ازجمله نشانههای احتمال برخورد نظامی میان دوطرف دانستهاند. ضمن این که آمریکا ترجیح میدهد بهجای روسیه، ایران را در سوریه هدف قرار دهد.
5- نقش نخبگان نظامی در دولت ترامپ: رویه ترامپ در انتصاب تصمیمگیرندگان وزارت دفاع و مشاوران از میان نیروهای نظامی برجسته و دارای سابقه و تجربه شرکت در منازعات نظامی بهعنوان یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر احتمال تشدید درگیری میان ایران و آمریکا معرفی شده است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مشاورانی با سابقه جنگی و رویکرد تهاجمی اطراف ترامپ را محاصره کرده اند و خواستار اتخاذ رویکرد تهاجمی درمورد ایران هستند. افرادی مثل جیمز ماتیس، وزیر دفاع کنونی و رئیس سابق فرماندهی مرکزی آمریکا در غرب آسیا؛ هربرت مک مستر، مشاورامنیت ملی؛ ژوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش؛ و ... میتوانند بر تمایل آمریکا برای دخالت نظامی بیشتر در منازعات منطقهای تأثیرگذار باشند. در این میان دخالت فعالانهتر نظامی آمریکا در سوریه میتواند نشانهای بر این امر باشد.
6- افزایش میل ستیزهجویی در میان سعودیها: در ماههای اخیر تنش میان عربستان و ایران به ویژه بهخاطر سرسختی عربستان بهطور قابل توجهی تشدید شده است. انتصاب محمد بن سلمان، به ولایتعهدی عربستان و مواضع وی درقبال ایران (متهم کردن ایران به دخالت در یمن و خواست وی برای کشاندن جنگ به داخل ایران) و همچنین بحران اخیر قطر و بروز چنددستگی در شورای همکاری خلیج فارس همگی بهعنوان عواملی که عادیسازی روابط ایران و عربستان را مشکل کرده، مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، ترامپ به شرکای سنتی خود در منطقه یک چک سفید در حوزه امنیت غرب آسیا داده و از این طریق آن ها را به ترغیب سیاستهای بیپروایانه دربرابر ایران واداشته است. برهمیناساس، کمتر از یک ماه بعد از سفر ترامپ به عربستان، نیروهای تحت حمایت عربستان به مجلس و مرقد امام خمینی(ره) حمله کردند. بههرحال، به اعتقاد این کارشناسان تشکیل ائتلاف منطقهای عربستان علیه ایران با همراهی کامل آمریکا ازیکسو و تمایل آمریکا برای استفاده از نیروهای نظامی علیه نیروها و ائتلاف اسد ازسویدیگر، میتواند زمینه جنگ میان دو کشور را تشدید کند.
7- نقش و شخصیت رئیسجمهور آمریکا: ویژگیهای شخصی، عدم انسجام میان سیاستهای اتخاذ شده ازسوی ترامپ، تأکید بر سیاستهای کوتاهمدت و پوپولیستی بدون توجه به عواقب بلندمدت، میل شدید به خودپرستی به هزینه منافع ملی گستردهتر از دیگر عواملی است که کارشناسان دراینزمینه به آن اشاره کرده اند.
8- استفاده از جنگ خارجی برای منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات داخلی: برخلاف آن چه ترامپ در دوران تبلیغات خود بهمنظور فاصله گرفتن از مداخله خارجی در غرب آسیا مدعی شد، جنگهای خارجی همیشه بهترین راه برای انحراف افکار عمومی از مشکلات داخلی و احیای حمایت عمومی در آمریکا بوده است. در این میان، با توجه به مشکلات فزاینده ترامپ در داخل آمریکا و ناکامی وی در تحقق بسیاری از وعدههای انتخاباتی، گزینه جنگ خارجی میتواند بهعنوان راهی برای انحراف افکار عمومی مورد توجه قرار گیرد.
9- ترس از افزایش نفوذ ایران: به گفته کارشناسان، ترس از افزایش نفوذ ایران سبب شده که دولت ترامپ درصدد لغو توافق هستهای، تشدید شماری از جنگهای نیابتی، مطرح کردن تغییر رژیم در ایران و حتی دخالت در مهمترین عامل همه جنگهای منطقه یعنی روایات شیعه و سنی از اسلام برآمده و در این متن طرف عربستان سعودی قرار گرفته است. ازنظر آمریکا، همچنان تهران به حزبا... کمک مالی و آمریکاییها را دستگیر میکند و سعی دارد نفوذ خود را ازجمله در عراق گسترش دهد. در این میان، ترامپ این دیدگاه سادهسازی شده ازسوی سنیها تحت هدایت عربستان را پذیرفته که جریان شیعی به رهبری ایران برای کسب هژمونی منطقهای مسبب تمام مشکلات منطقه است.
اگرچه موارد فوق بهعنوان عوامل تأثیرگذار بر احتمال برخورد نظامی میان آمریکا و ایران ازسوی مؤسسات پژوهشی آمریکا برشمرده شدهاند، بااینحال بسیاری از کارشناسان منتقد، سیاست منازعه نظامی با ایران را دارای عواقب بسیار منفی برای منافع آمریکا دانستهاند. در این میان، هزینه مالی و جانی برای آمریکا، قدرتگیری عناصر تندرو در سیاست ایران و متعاقب آن از میان رفتن توافق هستهای و حرکت ایران برای دستیابی به سلاح هستهای و... ازجمله عواقب منفی برخورد نظامی با ایران یاد شده است.
منبع:مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی تهران (tisri.org)