شعر دفاع مقدس مترادف با شعر جنگ نیست
سیداحمد نادمی
سیدحسن حسینی کتابی با عنوان «شعر جنگ و دفاع مقدس» دارد که در آن تعریف های زمانمندی را بر اساس زمان بندی شعر انقلاب ارائه داده است. البته اگر نظرات پژوهشگران دیگر درباره شعر دفاع مقدس را هم ارائه دهیم می بینیم که رویکردهای دیگری در این زمینه وجود دارد .تقسیم بندی ها به شناخت حوزه های مختلف در زمان های متفاوت کمک میکند و اگر بخواهیم از محدوده فرهنگی خود فراتر رفته و در محدوده عام شعر صحبت کنیم، باید بگوییم که شعر جنگ به طور قطع یک پدیده ادبی است که از ابتدای برخاستن هنر از کلام و شکل گیری شعر وجود داشته است.مگر انسان تا امروز لحظه ای از جنگ دور بوده است که بخواهد از این مهم در شعر تاثیر نگرفته باشد، پس ما یک پدیده مادر به اسم شعر جنگ داریم و اگر درباره شعر دفاع مقدس صحبت می کنیم، در حقیقت میخواهیم موضوع را با یکسری از نشانههای خاص فرهنگی خودمان تعریف کنیم که ایران بعد از انقلاب را به تصویر میکشد.اگر بخواهیم برای کسی که خارج از فرهنگ ما حضور دارد ، شعر دفاع مقدس را تعریف کنیم، چگونه تعریفی باید ارائه دهیم؟ چرا که ما قطعا باید از کلمات استاندارد جهانی استفاده کنیم، از این رو صریح می گویم در فضای ادبی ما می توانیم از شعر جنگ صحبت کنیم ولی این شعر هیچ ارتباطی با شعر دفاع مقدس نداشته باشد.
در اصل ما می خواهیم با این کلمات یک رویداد فرهنگی را در ایران مشخص کنیم، در حالی که در ادبیات جهان مبحثی به اسم ادبیات دفاع مقدس نداریم، ولی دنیا ادبیات مقاومت را میشناسد با این حال همه معتقدند تمام این مقوله ها زیرمجموعه ادبیات جنگ است.
محمود اکرامیفر
وقتی صحبت از جنگ می شود در حقیقت به ماهیت زد و خورد اشاره می کنیم ولی وقتی نام دفاع می آید، درباره یک مقوله مقدس صحبت می کنیم، البته دفاع یک امر غریزی است و دفاع از اعتقادات هم از ارزش های عام و جهان شمول به شمار می رود، از این رو معتقدم شعر جنگ و شعر دفاع مقدس و شعر پایداری مقوله های جدا از هم هستند.یک مرحله بسیج مردم توسط شاعران برای حضور در جبهه هاست که در این مرحله شعر با آهنگ همراه بود، مرحله دوم حضور شاعران در جبهه هاست که شعر توصیفی دفاع مقدس شکل می گیرد و مرحله بعدی تمام شدن جنگ است که در حقیقت شعر تبیینی دفاع مقدس را در این مرحله شاهد هستیم.مرحله چهارم مرحله شعر اجتماعی دفاع مقدس است، درست است که جنگ در میدان تمام شده ولی هنوز تبعات آن در اجتماع ادامه دارد و برای همین شاهد شعر اجتماعی دفاع مقدس هستیم.شعر دفاع مقدس مترادف با شعر جنگ نیست و قطعا این دو با هم متفاوت هستند و معتقدم شعر مقاومت فلسطین شعر دفاع مقدس نیست، بلکه شعر مقاومت و یا شعر پایداری محسوب می شود، چرا که ما از دفاع مقدس تعریف خاصی داریم که مربوط به یک بازه زمانی، در یک مکان و یکسری افراد است.جهاد امر هنجاری است و ارزش و قداستی که در دین است جهاد را ایجاد می کند، در حقیقت جهاد در مرحله رفتار است و اگر بپذیریم که خدا و ارزش ها وجود دارد خود به خود برای حفظ ارزش ها جهاد ایجاد می شود.یکی از ارزش ها عام و جهان شمول است که در مقابل آن شاهد جهاد عملی برای حفظ ارزش ها هستیم، در جامعه شناسی وقتی به ارزش ها می رسیم می گوییم ارزش ها امور مهمی هستند که مردم حاضرند برای آن جان خودشان را نثار کنند.
مجید سعدآبادی
فرض را بر این بگذاریم که داخل ساختمانی هستیم که اطراف آن کاملا جنگ در جریان است و از یک پنجره نگاه میکنیم و متوجه می شویم در همان ساختمان یک نفر دوست خودش را می کشد، این مسئله همان شعرها و کارهای بی ارزش درباره دفاع مقدس است، حال اگر از پنجره دیگر ببینیم که کسی اورکت خودش را در می آورد بعد به روی مین می رود، باید بگوییم که این پنجره همان آثار خوب و ارزشی در حوزه دفاع مقدس را نشانمان داده است.باید از بخش جنگ شروع کرد و تعاریف مختلف در این زمینه ارائه شود. بعد بگوییم دفاع مقدس کجای ادبیات جنگ قرار دارد، چرا که نباید فراموش کنیم نوع نگاه در شعر پایداری و ضدجنگ در کشورهایی که به آن ها حمله شده و کشورهای حمله کننده متفاوت است.از زمان فردوسی ما شعرهای ملی و میهنی داریم که بالاخره همه آن ها به شعر جنگ ختم شده اند، ولی امروزه به نوعی همان آثار به شعر اجتماعی رسیده اند.
سودابه امینی
شعر دفاع مقدس را زیرشاخه ادبیات مقاومت و پایداری می دانم چرا که ما در هشت سال جنگ مقاومت را تجربه کردیم البته قطعا بعد از جنگ از هیجان ماجرا در خطوط مرزی کم شد، ولی در جامعه همچنان تبعات جنگ وجود دارد و وظیفه شاعر این است که درباره تبعات جنگ صحبت کند.دوره هشت ساله جنگ ایران و عراق را باید فصل اول شعر دفاع مقدس بدانیم و فصل دوم امروز است که به کشورهای اسلامی و تمدن اسلامی حمله شده است. البته فصل دوم خود شامل زیرشاخه های متفاوتی است.در شعر دفاع مقدس ما تعریف و محدودهای برای شاعر داریم که بر اساس آن به شاعر میگوییم در کدام حوزه بیشتر بر مدار دفاع حرکت کند تا مدار خشونت و تعرض، با این حال وحدت کلمه کلیدی دفاع ماست که باید در همه زمینه های فرهنگی مدنظر قرار بگیرد.شعری که دچار عجز و ناتوانی باشد شعر دفاع مقدس نیست، چرا که این نوع شعر باید هویت ملی و مذهبی را برانگیزد تا بتوانیم بگوییم شعر دفاع مقدس سروده شده است.