فرازهایی از مجموعه گرانسنگ «پیشوایان هدایت»
تعداد بازدید : 28
جواد الائمه(ع)؛ احیاگر «مردمداری»در عصرمنفعت طلبی
گروه اندیشه
info@khorasannews.com
وجود مبارک امام جواد(ع)، مانند اجداد طاهرش، الگوی یک انسان کامل است. آن حضرت، با وجود عمر کوتاه، توانست جلوهای حقیقی از مکارم اخلاق نبوی را، پیش روی همه مسلمانان و بلکه تمام جهانیان قرار دهد. آن امام همام، در روزهای پرغم و محنت، کنار مردم بود و از هیچ کوششی برای کاستن از آلام و رنجهای آن ها، خودداری نمیفرمود. بررسی سیره و زندگانی امام جواد(ع)، فرصتی مغتنم برای آموختن فضیلتهای اخلاقی در زندگی فردی و اجتماعی است؛ آموزههایی که جامعه امروز ما، به ویژه در عرصه اخلاق اجتماعی، سخت به آن ها محتاج است. آنچه در پی میآید، فرازهایی از جلد یازدهم کتاب ارزشمند «پیشوایان هدایت» است که مطالب آن، به همت حجتالاسلام والمسلمین سید منذر حکیم، جمع آوری و تألیف شده است. در این فرازها، مؤلف بر ویژگیهای سیره اجتماعی امام جواد(ع) تأکید میکند و اخلاق الهی و فضایل بیبدیل سیره آن حضرت را در تعامل با مردم، مورد بررسی قرار میدهد.
مهرورزی با مردم
امام جواد(ع) اموال فراوانی را در اختیار داشت؛ وجوه شرعی که به صورت مداوم از قم و سایر نقاط شیعه نشین به دست آن حضرت میرسید، مبلغ معتنابهی بود. اما آن حضرت، چیزی از این عایدات را برای زندگی شخصی خود هزینه نمیکرد و همه را میان بینوایان، نیازمندان و محرومان تقسیم میفرمود. «حسین مکاری»، آن حضرت را در بغداد دید که مورد احترام مردم قرار دارد. با خود اندیشید که امام(ع) با این موقعیت و توجه مردم، به مدینه باز نخواهد گشت و در بغداد خواهد ماند؛ امام(ع) که پی به اندیشه او برده بود، به وی نزدیک شد و فرمود: «ای حسین! نان جوین و نمک سوده[ای که] در حرم جدم رسول خدا(ص) [بخورم،] از آنچه میبینی، برای من دوست داشتنیتر و گواراتر است.» امام جواد(ع) خواهان آرایه ها و پیرایه هایی که ثروتمندان و اغنیا طالب آن بودند، نبود. آن حضرت، مانند پدران بزرگوارش، دنیا را برای دنیاخواهان رها کرده و رضای خدا و بندگی او را بر دنیا و فریباییهای آن، برگزیده بود.
بخشندگی امام(ع)
امام محمد تقی(ع) دستی سخاوتمند داشت و از همگان، بخشندهتر بود و به دلیل بخشش فراوان و نیکی و احسان در حق مردم، به «جواد» ملقب شد. درباره بخشندگی و سخاوت آن حضرت، روایت های فراوانی نقل شده است. نقل است که فردی به نام احمد بن حدید، به همراه جمعی از دوستان خود، عازم حج شد. در بین راه، راهزنان بر آنان یورش آورده و تمام دارایی شان را به غارت بردند. هنگامی که احمد و دوستانش به مدینه رسیدند، وی به دیدار امام جواد(ع) رفت و ماجرایی که در بین راه برای او و دوستانش اتفاق افتاده بود، برای آن حضرت تعریف کرد. امام(ع) دستور داد برای احمد لباس مناسبی آوردند؛ آنگاه به او کیسهای پول داد که وقتی احمد آن را میان دوستانش تقسیم کرد، دریافت که دقیقاً همان مبلغی است که راهزنان از آن ها ربوده بودند. سخاوت امام جواد(ع)، تنها به دوستان اختصاص نداشت، بلکه دشمنان نیز، از بخشایش و سخاوتمندی آن حضرت برخوردار میشدند.
نیکی به مردم
نیکی به مردم از برجسته ترین ویژگیها در سیره اجتماعی امام جواد(ع) به شمار می رود که از دید دوست و دشمن دور نمانده و تاریخ آن را ثبت کرده است. «احمد بن زکریای صیدلانی»، از یکی از مردم «بُست» و «سجستان»، نقل کرده است که گفت: «در نخستین روزهای خلافت معتصم عباسی، ابوجعفر(ع) را در سفر حج همراهی می کردم. هنگام خوردن غذا به او گفتم: فدایت شوم، والی ما، دوستدار و پیرو شما اهلبیت است [اما آشکارا این مسئله را بیان نمیکند] و من، به دیوان محاسبات او بدهکار هستم. خوب است، چنانچه صلاح بدانید، نامهای به او بنویسید و به احسان نسبت به من، سفارشش کنید. امام(ع) فرمود: او را نمی شناسم. گفتم: فدایت شوم، همانگونه که عرض کردم، او از دوستداران شما اهلبیت است و نامه شما در این مورد مفید خواهد بود. امام جواد(ع) در خواست مرا پذیرفت و نامهای به این شرح، به والی سجستان نوشت: بسم ا... الرحمن الرحیم. اما بعد، آورنده این نامه، مذهب و روش نیکی [ که همان محبت اهلبیت(ع) باشد،] از تو حکایت کرد. [بدان که] تنها چیزی که از منصبت، برای [آخرت] تو می ماند، کار نیکی است که از تو برآید؛ پس به برادرانت نیکی کن و بدان که خدای عز و جل [در روز رستاخیز و هنگام بازخواست و محاسبه اعمال] از اندک کارهای تو، هر چند به اندازه ذرهای یا دانه خردلی باشد، سؤال خواهد کرد. وقتی مرد سجستانی به شهر خود بازگشت، والی شهر، حسین بن عبدا... نیشابوری را، از نامهای که امام جواد(ع) برای او فرستاده بود، آگاه کرد. حسین بن عبدا... پس از گرفتن نامه امام(ع)، آن را بوسید و دریافت نامه از امام(ع) را برای خود شرافتی بزرگ خواند. آن گاه جویای حال و خواهش مرد سجستانی شد و مشکل او را حل کرد.»
همدردی با مردم
امام جواد(ع)، مانند نیاکان بزرگوارش، همواره در گرفتاری های مردم شریک بود و با آن ها همدردی میکرد. نقل است که فردی به نام «ابراهیم بن محمد همْدانی» مورد ظلم و ستم والی قرار گرفت. به همین دلیل، نامه ای به امام جواد(ع) نوشت و طی آن، امام(ع) را از ماجرای خود و والی آگاه کرد. امام(ع) از آن چه بر ابراهیم رفته بود، ناراحت و غمگین شد و در پاسخ او نوشت: «به زودی خدا تو را در برابر کسی که نسبت به تو ستم روا داشته است، یاری میدهد و تو را از او بینیاز میکند و مژدهباد تو را که در این جهان و آن جهان، از یاری خداوند بهرهمند خواهی شد و خدا را [به واسطه این لطف و رحمت بزرگ] بسیار ستایش کن.» طولی نکشید که مشکل ابراهیم حل شد. سرسلامتی و دلداری دادن به مصیبت زدگان و داغدیدگان، از دیگر مواردی بود که امام جواد(ع) برای آن اهمیت فراوانی قائل بود. وقتی فرزند یکی از آشنایان آن حضرت درگذشت و امام(ع) از این خبر مطلع شد، برای فرد داغدیده نامهای به این مضمون نوشت: «بسم ا... الرحمن الرحیم. از مصیبت [از دست دادن] فرزندت علی و این که او را بسیار دوست میداشتی، سخن گفتی. [آگاه باش که] خدای عز وجل، بهترین فرزندان و دیگر چیزها را از صاحبان آن میگیرد تا پاداش مصیبت زده را، بزرگ گرداند. پس خدا پاداش تو را بسیار کند و این مصیبت را بر تو هموار و قلبت را استوار سازد، که او [بر این کار] تواناست و [آن چه از دست داده ای] به زودی جبران کند و امید دارم که خدا چنان کند؛ ان شاء ا...» این نامه لطیف و پر از احساس امام جواد(ع)، اوج همدردی او را با مردم نشان میدهد. با این حال، آن حضرت، همدردی را به کلام محبتآمیز محدود نمیفرمود و هنگام نیاز، با یاری دادن عملی فرد ماتم زده، او را در تحمل مصیبتی که بر وی وارد شده بود، یاری میکرد. امام(ع) سنگ صبور داغدیدگانی بود که گاه برای آرامش یافتن، عرض حالشان را به او باز میگفتند. یکی از شیعیان آن حضرت، طی نامهای، از اندوه و مصیبتی که در فقدان فرزندانش او را در بر گرفته بود و بر دلش سنگینی میکرد، به امام(ع) شکایت برد. امام(ع) نیز، در پاسخ، نامه تسلیتی برای او فرستاد و آن مرد را با سخنانی حکمت آموز و سرشار از محبت، مورد التفات قرار داد. آن حضرت، در گرفتاریها و تنگناهای زندگی مردم، شریک میشد، غم و اندوه آنان را، غم و اندوه خود می دانست و در سختیها، با آنان همدردی میکرد و دستان بخشنده و کریم او، یاریگر بینوایان و ناتوانان بود و از همین راه، توانست دلها را تسخیر کند و مردم با تمام وجود و بی هیچ شائبهای، همه محبت، اخلاص، ارادت، عواطف و احساسات خود را نثار وجود مبارک امام جواد(ع) میکردند. آن حضرت، اسوه ای بیبدیل، در مهر ورزیدن به مردم و رعایت احوال آن ها بود. در روزگار امام جواد(ع)، کسی یافت نمیشد که بتواند در دانش، تقوا، خویشتن داری و سختکوشی در راه دین، با آن حضرت برابری کند.