چرا روزنامهنگاری در ایران 3 هزار ساله است؟!
تعداد بازدید : 47
حکایت خبرنگاری؛ از ثبت خبر روی سنگ تا تولد جراید کاغذی
جواد نوائیان رودسری - اگر قرار باشد روزنامه را به معنای عام آن، یعنی نوشتاری برای اطلاع رسانی درباره وقایع روی داده به عموم، در نظر بگیریم، قدمت روزنامه نگاری در ایران، به دوره ایلامیها باز میگردد. روزگاری که پادشاهان مقتدری مانند «شوتروک ناهونته»، بیش از سه هزار سال قبل، گزارشی از وقایع روزگار خود را بر سنگ حک میکردند و برای آیندگان، به یادگار میگذاشتند. اگر این قبیل اطلاعرسانیها نبود، ما امروز درباره بسیاری از وقایع، از جمله رویدادهای پس از مرگ کمبوجیه و چگونگی به قدرت رسیدن داریوش بزرگ، اطلاعاتی در اختیار نداشتیم. بنابراین، باید اذعان کرد که ایرانیان، در روزنامه نگاری به مفهوم عام، سابقهای چند هزار ساله دارند. با این حال، روزنامه نگاری به معنای خاص آن، یعنی انتشار اخبار و گزارشهای متنوع با بهرهگیری از صنعت چاپ یا به قول قدیمیها، «انطباع»، در کشور ما تاریخی 180 ساله دارد.اردیبهشت سال 1216 خورشیدی بود که نخستین روزنامه ایرانی، با عنوان «کاغذ اخبار» (ترجمه تحتاللفظی واژه انگلیسی newspaper)، به همت «میرزا صالح شیرازی»، در «دارالخلافه طهران» منتشر شد. این روزنامه با خط نستعلیق و چاپ سنگی، به طبع میرسید و البته، روند انتشار آن، نظم چندانی نداشت. «میرزا صالح» در زمره افرادی بود که با دستور «عباسمیرزا نایبالسلطنه» و به همت «قائممقام فراهانی» به اروپا فرستاده شد و در آنجا صنعت چاپ را فرا گرفت. با وجود این، «میرزا صالح» به دلیل عضویتش در لژ فراماسونری، شخصیت محبوبی در تاریخ ایران محسوب نمیشود.
نخستین روزنامه واقعی ایران
با آنکه «کاغذ اخبار»، نخستین روزنامه یا به عبارت بهتر، نشریه ایرانی محسوب میشود، اما باید «وقایع اتفاقیه» را، به دلیل انضباط در انتشار و فراگیر بودن آن، اولین نشریه واقعی ایران نامید. نخستین شماره «وقایع اتفاقیه»، روز 18 دی سال 1229، به زیور طبع آراسته شد. مؤسس این نشریه، میرزاتقی خان امیرکبیر بود. محتوای «وقایع اتفاقیه»، اخبار مربوط به حوادث مهم پایتخت و گزیدهای از گزارشهای مربوط به اتفاقات خارج از کشور را در بر میگرفت. انتشار این روزنامه پس از عزل و سپس، شهادت میرزا تقیخان، ادامه پیدا کرد و از شماره 471، عنوان آن به «روزنامه دولت علّیّه ایران» تغییر یافت و مدیریت آن به «صنیعالدوله» واگذار شد. با این حال، انتشار این روزنامه نیز، نظم چندانی نداشت و در واقع، مانند دیگر امور مملکتی دوران ناصرالدینشاه، پس از شهادت امیرکبیر، نظم خود را از دست داد. آخرین شماره «روزنامه دولت علّیّه ایران» در فروردین 1241 منتشر و سپس تعطیل شد.
اولین نشریه علمی
همزمان با انتشار نخستین جراید خبری در ایران، انتشار نشریات علمی نیز آغاز شد. نخستین نشریه از این قبیل، با نام «روزنامه علمیه دولت علّیّه ایران»، در سال 1246، پنج سال پس از تعطیلی روزنامه «وقایع اتفاقیه»، منتشر شد. مدیر این روزنامه، «محمدحسنخان اعتمادالسلطنه»، وزیر انطباعات دوره ناصری بود. البته انتشار این نشریه نیز، مانند دیگر نشریات این دوره، دوام چندانی پیدا نکرد و عمرش در شماره 58، مورخ آذر 1250، پایان یافت.
داغ شدن بازار مطبوعات
اواخر دوره ناصرالدینشاه، بازار انتشار مطبوعات در ایران گرم شد. اما به دلیل محدودیتهایی که وجود داشت، دفتر بیشتر این روزنامهها و محل انتشارشان، خارج از ایران بود. از جمله این نشریات میتوان به «حبلالمتین»، با مدیریت «مؤیدالاسلام» اشاره کرد که نخستین شماره آن در سال 1272 و در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه، ابتدا در تهران و سپس در کلکته هند، به چاپ رسید. با اوج گرفتن مبارزات مردم ایران، در سالهای منتهی به پیروزی جنبش مشروطیت، تعداد روزنامههایی که در کشور به چاپ میرسید، افزایش چشمگیری پیدا کرد، البته بسیاری از این نشریات، دور از چشم مأموران حکومتی و به اصطلاح، به صورت زیرزمینی منتشر میشد.
آغاز مطبوعات مشهدی
به جز پایتخت، در دیگر شهرهای ایران نیز، روزنامههایی برای تنویر افکار عمومی انتشار مییافت. در این میان، شهر مشهد، یکی از نخستین شهرهایی بود که صاحب روزنامه شد. روزنامه «ادب» با مدیریت «ادیب الممالک فراهانی»، نخستین روزنامه این شهر بود که در سالهای پیش از پیروزی نهضت مشروطیت، انتشار یافت. البته، با توجه به تسلط و نفوذ روسیه تزاری در شمال خراسان و از جمله شهر مشهد، فعالیت نشریاتی که علیه اقدامات استعمارگران، مطالبی منتشر میکردند، با محدودیتهای شدیدی همراه بود. به عنوان نمونه، ملکالشعرای بهار که ابتدا در نشریه «خراسان» مطالب خود را منتشر میکرد، مجبور شد ابتدا روزنامه «بهار» و سپس، «تازه بهار» را برای انتشار مطالب خود برگزیند. هر سه نشریهای که مرحوم «بهار» در آن ها مطلب مینوشت، به دلیل انتشار مطالبی علیه استعمارگران و با فشار کنسولگری روسیه تزاری در مشهد، تعطیل شد،در نقاط دیگر ایران نیز، وضع بر همین منوال بود. جالب است بدانیم، روزنامههای «ادب» و «بهار» که ابتدا در شهر مشهد منتشر شدهاند، در زمره بهترین نشریات ادبی آن دوره قرار دارند.
بالا رفتن شمارگان
با پیروزی نهضت مشروطه، انتشار روزنامه و نشریه نیز، رونق پیدا کرد. قانون مطبوعات، یکی از نخستین قوانینی بود که در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. روزنامه «مجلس»، با 10 هزار نسخه روزانه، پرتیراژترین روزنامه ایران در آن زمان محسوب میشد. علاوه بر «مجلس»، روزنامههای طرفدار مشروطه و گاهی غرب گرا، مانند «صوراسرافیل»، بسیار فعال بودند. نکته جالب توجه در بررسی نشریات این دوره، آن است که تعدادی از آن ها، از طرفداران استبداد محسوب میشدند و آشکارا، این رویکرد را دنبال میکردند؛ «اقیانوس»، «آی ملاعمو» و «فکر»، در زمره چنین نشریاتی قرار داشتند. آمار نشریاتی که در این دوره منتشر میشد، تا 92 نشریه نیز رسید که شامل ۶۴ عنوان در تهران، ۹ عنوان در اصفهان، ۶ عنوان در تبریز، ۴ عنوان در همدان، در لاهیجان و ارومیه هر کدام 2 عنوان و در کرمانشاه، شیراز، مشهد، بندر انزلی و شهر ری، هر کدام یک عنوان میشد.
عصر مشروطه و تأثیر آن بر روزنامهنگاری
با به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی در دوم تیرماه سال 1287، انتشار نشریات موقوف شد و فعالیتهای مطبوعاتی در مُحاق فرو رفت. بسیاری از روزنامهنگاران معروف آن عصر، مانند «میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل»، به دستور محمدعلیشاه، در «باغشاه» زندانی شدند و سپس، به طرز فجیعی به قتل رسیدند. با فتح تهران توسط مشروطهخواهان و پایان دوره استبداد صغیر، فعالیت مطبوعات ، مجدد آغاز شد. تحولی که مطبوعات در این دوره تاریخی شاهد آن بودند، افزایش قطع روزنامه بود. به دیگر سخن، برای نخستین بار، در دوره دوم مشروطه بود که روزنامهها در قطع بزرگ منتشر شدند و با حجم بیشتری از مطالب، در اختیار خوانندگان قرار گرفتند. با این حال، رونق مطبوعات به پای دوره اول مشروطه، یعنی پیش از استبداد صغیر، نمیرسید. آمار کل نشریات ایران در اواخر سال 1288، به 36 نشریه می رسید که این تعداد، در سالهای بعد، کاهش پیدا کرد. از میان روزنامههای معروف دوران احمدشاه قاجار، میتوان به «ایراننو»، «شرق»، «برق»، «رعد»، «استقلال ایران»، «مجلس»، «کوکب ایران»، «ستاره ایران»، «کاوه»، «نوبهار ایران»، «شفق»، «تجدد» و «آزادستان» اشاره کرد.
غوغای جنگ بینالملل اول
با آغاز جنگ جهانی اول، شرایط داخلی کشور به شدت وخیم شد. این وضعیت بر انتشار نشریات نیز، تأثیر زیادی گذاشت. با اشغال ایران توسط استعمارگران، در پی انعقاد قرارداد 1907، روزنامهنگاری کشور، با چالشی جدی روبهرو شد و بسیاری از روزنامهنگاران معروف ایران، ترجیح دادند برای مدتی از کشور خارج شوند. در این میان، بودند افرادی که حاضر نشدند قلمشان را بر زمین بگذارند و کار روزنامهنگاری را با همه مخاطراتش، ادامه دادند. پس از آغاز قیام جنگل به رهبری «میرزاکوچکخان جنگلی» در گیلان، رشت به مرکز اصلی انتشار مطبوعات ایران تبدیل شد و روزنامههایی مانند «حبلالمتین»، «یادگار انقلاب»، «خیرالکلام» و «نسیم شمال»، توانستند برای مدتی، به دور از تهدید و تَشَر، به فعالیت خود در این شهر ادامه دهند؛ اما این دوران آرامش، مستعجل بود، چراکه با سرکوب نهضت جنگل و در پی آن، کودتای 1299، فعالیت مطبوعات به شدت محدود شد. اینبار، افزون بر عوامل بیگانه، عناصر مستبد و وابسته داخلی نیز، در تحمیل خفقان بر مطبوعات نقش مهمی داشتند.
پیوند شعر و خبر
مدتی بعد و با سقوط کابینه سیاه، شرایط اندکی بهتر شد و مطبوعات، دوباره عرض اندام کردند. بازار مطبوعات منظوم، در این دوره از تاریخ مطبوعات ایران، بسیار داغ و پر رونق بود. روزنامه «قرن بیستم» با مدیریت زندهیاد «میرزاده عشقی»، یکی از این مطبوعات منظوم محسوب میشد که به دلیل اشعار سیاسی و تأثیرگذارش، از شهرت و نفوذ درخور توجهی در میان مخاطبان برخوردار بود. «نسیم شمال»، اثر «سید اشرفالدین گیلانی» که انتشار آن از مدتها قبل آغاز شده بود، در زمره مطبوعات منظوم این دوره قرار داشت.