![](/Resource/images/titrbullet.png)
یادداشت روز
تعداد بازدید : 133
چرا فرانسه؟ چرا الان؟
نویسنده : علیرضا رضاخواه international@khorasannews.com
در آخرین ساعات شامگاه جمعه، هفت حمله تروریستی همزمان در قلب اروپا، پاریس را غرق در خون کرد.براساس آمار رسمی 128 کشته و براساس آمار رسانه های بین المللی 160 کشته و بیش از 300 زخمی، رکوردی تازه را برای عملیات های تروریستی در فرانسه ثبت کرد. این بار خیابان های شیک و مدرن پاریس و نه کابل، بغداد و دمشق شاهد انباشت جنازه های غرق به خون قربانیان عملیات های انتحاری بود. داعش مسئولیت این حملات تروریستی را برعهده گرفته و آن را یازده سپتامبر فرانسه نامیده است.
اولاند رئیس جمهور فرانسه که تا پیش از این تمام تلاش خود در عرصه سیاست خارجی را معطوف به سرنگونی حکومت دمشق کرده بود، حالا می گوید این حملات اعلان جنگ داعش علیه کشورش است.
اما چرا داعش در چنین زمانی اقدام به عملیات تروریستی در اروپا کرده است؟ چرا برخلاف رویه گروه های تروریستی که معمولا آمریکا و منافع این کشور را هدف قرار می دهند، این بار بازهم فرانسه هدف گروه های تروریستی قرار گرفته است؟
در پاسخ باید گفت که بعد از حملات یازده سپتامبر 2001 سازمان های امنیتی- نظامی آمریکا همزمان با طرح حمله به عراق و افغانستان در یک استراتژی طولانی مدت تصمیم به مدیریت جریان های تروریستی در دو سطح ذهنی و عملیاتی گرفتند، پروژه ای زمان بر که هدف آن در سطح اول خارج ساختن آمریکا از سیبل اعتراضی جریان های اسلامی و در سطح دوم مدیریت میدانی تروریسم(مدیریت ارض جهاد) بود.
خروج آمریکا از سیبل
در سطح اول آمریکا می بایست هرچه زودتر با بزک چهره خود و ایجاد یک جایگزین، موقعیت خود را به عنوان "شیطان بزرگ" و "سمبل ظلم در نظام بین الملل" واگذار می کرد.
لذا با انتخاب باراک اوباما در سال 2008 به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده، دستگاه دیپلماسی آمریکا ترمیم چهره این کشور و همچنین اتخاذ سیاست خروج از خاورمیانه را در دستور کار خود قرار داد، امری که در سند استراتژیک امنیت ملی آمریکا تحت عنوان تغییر ثقل استراتژیک از خاورمیانه به خاوردور مطرح شد. آمریکا در این راهبرد تلاش کرد تا با خالی کردن میدان، عرصه را برای دیگر بازیگران غربی به ویژه کشورهای اروپایی که نوعی تعلق خاطر استعماری به این منطقه داشتند باز کند. ایجاد یک پایگاه نظامی جدید توسط انگلستان در بحرین و مداخلات نظامی فرانسه در سوریه، مالی و شمال آفریقا را می توان در این چارچوب تفسیر کرد.
علاوه بر این آمریکا تلاش کرد تا با ایجاد تفرقه در میان مسلمانان، واشنگتن را به عنوان یک "دگر" و "غیریت" از گفتمان گروه های جهادی خارج ساخته و به جای آن شیعه و سنی را در مقابل هم قرار دهد. بی جهت نیست که در ادبیات داعش تشکیل "دولت اسلامی" در عراق و سوریه از مبارزه با اسرائیل و آمریکا مهم تر است، یا آن گونه که البغدادی می گوید، خطر دشمن نزدیک (شیعیان) از کافر اصلی (آمریکا و اسرائیل) بیشتر است.
دولت تروریستی به جای شبکه تروریستی
در سطح دوم و یا عرصه میدانی نیز آمریکایی ها تلاش کردند تا با توجه به نفوذ خود در میان گروه های تروریستی، در شیوه اقدام این گروه ها به عنوان یک "شبکه تروریستی" تغییر ایجاد کرده و آنها را به سوی تشکیل "دولت های تروریستی" سوق دهند. برای یک دولت تروریستی ایجاد یک سرزمین موعود و حفظ آن در اولویت است.
لذا تروریست ها سعی خواهند کرد با مدیریت حملاتشان ، دشمنان جدیدی را برای خود ایجاد نکنند، الزامات تشکیل یک دولت تروریست ها را منعطف ساخته و حتی می توان از آنها برای پیشبرد اهداف منطقه نیز استفاده کرد.
از همین رو است که در یک مقایسه سطحی میان گروه تروریستی داعش و سلف آن القاعده متوجه می شویم که القاعده به عنوان یک شبکه تروریستی زمین برای قلمروی خود در نظر نمیگرفت و فقط به فکر مبارزه بود، یمن، چچن، آفریقا، آسیا ، آمریکا و اروپا، زمین برایش مهم نبود؛ اما داعش به عنوان یک دولت عمیقاً به قلمرو اعتقاد دارد.
دستگاه امنیتی آمریکا به خوبی می دانست که بهترین بستر برای ایجاد یک دولت تروریستی قطعا هزاران کیلومتر با مرزهای آمریکا فاصله خواهد داشت، همچنین متمرکز ساختن تروریسم در یک منطقه علاوه بر این که خطرات آن را کم کرده ، آن را قابل مدیریت می سازد. بی جهت نبود که حملات ائتلاف بین المللی به اصطلاح ضد داعش تحت رهبری آمریکا که در یک سال گذشته صورت گرفت نه تنها از قدرت این گروه تروریستی نکاست بلکه هر از چند گاهی که آمریکایی ها احساس می کردند توازن قوا در عرصه میدانی به ضرر داعش است، با حمله اشتباهی به نیروهای مخالف داعش در عراق و سوریه و یا ارسال تجهیزات نظامی برای این گروه تروریستی سعی در حفظ توازن میدانی به نفع تروریست ها داشتند.
تغییر بازی در هفته های اخیر
با این حال در یک ماه گذشته با ورود روسیه به جنگ در سوریه و افزایش حضور نیروهای مقاومت در عرصه میدانی، صحنه نبرد دچار تغییر جدی شده است. تروریست های داعش در حال از دست دادن زمین هستند.
رزمندگان ایزدی و پیشمرگه های کرد در سنجار توانسته اند این شهر را به صورت کامل از داعش باز پس بگیرند، در سوریه نیز نیروهای مقاومت و ارتش این کشور پیشروی های قابل توجهی را در نبرد حلب، درعا، دوما و لاذقیه داشته اند، ارتش و نیروهای مردمی عراق نیز در عملیات آزاد سازی الانبار ضربات قابل توجهی را به تروریست های داعش وارد ساخته اند.
علاوه بر این موارد حملات دقیق و هدفمند نیروی هوایی روسیه، بر خلاف رویه ای که آمریکا پیش گرفته بود، باعث شده که نظم تاکتیکی و اعتماد به نفس تروریست های داعش از بین برود، لذا تروریست ها تلاش دارند تا جبهه جدیدی را برای فعالیت های خود بگشایند.
بمب گذاری در هواپیمای مسافر بری روسیه بر فراز صحرای سینا، انفجار تروریستی در ضاحیه جنوبی بیروت و حملات تروریستی در پاریس واکنشی به این تحولات است. تغییر تاکتیک و حرکت از شیوه مبارزاتی یک "دولت تروریستی" به سمت شیوه مبارزاتی"شبکه تروریستی" بیش از همه برای غرب زیان آور خواهد بود. زیرا برای یک شبکه تروریستی ، جلب توجه رسانه های خبری جهان و تبدیل شدن به تیتر یک روزنامه ها بزرگ ترین دستاورد است، اتفاقی که با حمله به شهرهای اروپایی و نمادهای غربی به بهترین شیوه حاصل می شود.
چرا فرانسه؟
روزنامه فرانسوی لوفیگارو اخیرا با انتشار گزارشی درباره پیامدهای خطرناک عضوگیری گروه تروریستی داعش از اتباع اروپایی هشدار داده و تاکید کرده بود :" دست کم یک سوم از اعضای خارجی گروه تروریستی داعش از کشورهای اروپایی هستند." در این میان فرانسه سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است.
امری که بر مقامات این کشور هم پوشیده نیست. چندی پیش نخست وزیر فرانسه اذعان کرده بود که مطلع است جمعی از شهروندان کشورش در کنار مخالفان مسلح سوری علیه دولت دمشق می جنگند. او تاکید کرده بود که پاریس تمام تلاش خود را برای حمایت از این افراد به کار خواهد گرفت. اما ظاهرا دوستان تروریست فرانسه نظر دیگری دارند.
"ریاض صیداوی،" مدیر مرکز تحقیقات و تحلیل های سیاسی و اجتماعی دنیای عرب، مستقر در ژنو به تازگی در مصاحبه ای با خبرگزاری اسپوتنیک هشدار داده است که هستههای خفته گروه تروریستی داعش در اروپا وجود دارند و در حال فعال شدن هستند .
این کارشناس سیاسی می گوید: «هسته های خفته ای وجود دارند که لزوماً ارتباط مستقیم با همدیگر ندارند و دستورات را به طور مستقیم از ستاد مشترک داعش دریافت می کنند… این هسته ها در حال بیدار شدن هستند و فرانسه در بالای لیست اهداف این گروه ها قرار دارد.»
هرچند هنوز داعش عملیاتی مانند عملیات پاریس را در داخل خاک آمریکا انجام نداده اما، ظاهرا پروژه مدیریت میدانی تروریست ها دچار مشکل شده است.
داعش پس از عملیات اخیر در سایت مجله اینترنتی خود آورده است که بعد از پاریس نوبت رم، لندن و واشنگتن است. این یک واقعیت است:" کسی که با آتش بازی می کند دستهایش می سوزد". عملیات تروریستی پاریس نشان داد این تصور خام آمریکا و همپیمانانش که میتوانند با ماسک و دستکش با تروریستها کار کنند و آلوده نشوند ، اشتباهی بزرگ است.