گروه سینما و تلویزیون - مجید مجیدی یکی از کارگردانهای شناختهشده سینمای ایران است که با اولین آثارش علاوه بر استقبال مخاطبان داخلی، در سطح بینالمللی نیز خود را به مخاطبان شناساند. بعد از ساخت فیلم «محمد رسولا...(ص)» کشورهای مختلفی از مجیدی برای ساخت فیلم دعوت کردند که او در نهایت دعوت کشور هند را قبول کرد. مجیدی به دعوت یک شرکت معتبر فیلم سازی در هند، فیلم سینمایی «آن سوی ابرها» را در این کشور ساخت. او در گفتوگویی با ایلنا از واقعیت سینمای هند و کمی هم درباره وضعیت امروز سینمای ایران سخن گفته است. گزیده این گفتوگو را بخوانید:
1- تولید سالانه 3 هزار فیلم در هند
سینمای هند دو شکل اساسی دارد؛ یکی صورتی که از بیرون دیده میشود و دیگری وضعیت درونی سینمای هند است. از بیرون سینما، همه تصور میکنند سینمای هند کاملا صنعتی است و توانسته روی پای خود بایستد. البته این حرف تا حدودی درست است اما شامل همه فیلمها نمیشود.
در هند سالی سه هزار فیلم ساخته میشود که در نهایت فقط 50 فیلم در اکران پرفروش میشود. با اینحال مخاطبی که در بیرون از این سینما قرار دارد، تصور میکند همه فیلمها پرفروش میشود. از طرفی سینمای هند توانسته است علاوه بر اکران در داخل کشور، بازارهای دیگری همچون کشورهای اردوزبان را با تمامی شبکههای تلویزیونی و سالنهای سینماییاش به دست آورد. به این ترتیب که فیلمهای هندی در پاکستان، بنگلادش، سریلانکا، افغانستان، فیلیپین، مالزی، اندونزی و... به نمایش درمیآید. این یعنی با این که هند حدود یک میلیارد و 300 میلیون نفر جمعیت دارد، کاملا وابسته به جمعیت خود نیست و توانسته است بازارهای خارج از کشور را نیز به دست بیاورد. این بازار نیز توسط کمپانیها فراهم شدهاند. یعنی ابتدا کمپانیها، سالنهایی را در کشورهای دیگر اجاره کردند و فیلمهایشان را نمایش دادند و بعد آرامآرام آن کشورها متقاضی فیلمهای هندی شدند.
2- 80 درصد فیلمهای هندی به سوددهی نمیرسد
تقریبا 80 درصد از آثار تولید شده در طول اکران به سوددهی نمیرسد و به اصطلاح در باکسآفیس رتبه خوبی ندارد. آن چه باعث حفظ حیات سینمای هند شده بهدست آوردن بازارهای دیگری همچون شبکههای ماهوارهای، اکران در کشورهای منطقه و شبکههای اینترنتی است. مثلا شبکهای مانند نت فلیکس بسیاری از آثار سینمای هند را میخرد و پخش میکند. ساخت یک فیلم با بودجه کم به حدود یک تا چهار میلیون دلار سرمایه نیاز دارد. به همین دلیل بهدست آوردن بازار برای همه فیلمها در هند بسیار مهم است... کمک دولت بیشتر در بخش سینمای تجربی و سینمای دانشجویی خلاصه میشود.
3- جشنواره برای سینمای تجاری اهمیت ندارد
سینمای تجاری هند اصلا به جشنوارهها فکر نمیکند و فقط بخشی از این سینما که نوعی سینمای هنری و تجربی است، نیمنگاهی به جشنوارهها دارد اما مانند ما و سینمای ما خیلی در جشنوارهها دیده نمیشوند. ویژگی اصلی در هند این است که اگر اثر شما فیلمی نباشد که به لحاظ اقتصادی بتواند روی پای خود بایستد، آن فیلم ساز سریعاً از دور خارج میشود. فیلم سازانی همچون ساتیار جیترای که از یک طبقه فرهنگی و مرفه میآیند یا خانم میرانایر، آثاری ساختند که در بیرون از هند بسیار شناخته شده است اما در داخل هند با استقبال خوبی مواجه نمیشوند. فیلمی در هند موفق است که بتواند به فروش خوبی برسد و فیلمهای هنری، جایگاهی در اقتصاد سینمای هند ندارند.
4- سینما، مخدر هندیهاست
سینما برای مردم هند مانند یک رویاست و بیشتر مخاطبان به سینما میروند تا رویاهای خود را روی پرده ببینند. در هند یک شکاف طبقاتی و فقر وحشتناک وجود دارد و افراد در طبقات مختلفی زندگی میکنند. گروهی از آنها بسیار فقیر هستند و با این فقر نیز کنار آمدهاند. در این نوع زندگی، افراد هیچ راه نجاتی برای خود نمیبینند و شکل زندگی خود را پذیرفتهاند. در این میان تنها عنصری که آنها را به آرامش میرساند، موسیقی و سینماست. سینما برای این گروه نقش مُسَکِن و مخدر را دارد و مخاطبان همه ذهنیت و رویای خود را در سینما میبینند. به همین دلیل ما در بیشتر فیلمهای هندی شاهد قهرمانپروریهای اغراقآمیز و امیدهای غیرواقعی هستیم و فیلمها نیز با یک پایان خوش غیرقابل باور به انتها میرسند. سینما یک وجه روانکاوانه و تراپی برای مردم هند دارد و کاری که این سینما با مردم میکند، مانند تاثیری است که مواد مخدر روی فرد مصرفکننده دارد. سینما برای بیشترِ هندیها فقط شکلِ سرگرمی ندارد بلکه مانند یک مخدر، آنها را ساعاتی از دنیای واقعی جدا میکند. میتوان گفت مردم در هند به سینما معتاد شدهاند. امروز یک فرد عادی در هند روزانه 500 روپیه درآمد دارد، درحالیکه قیمت بلیت سینما 120 تا 200 روپیه است. این مسئله نشان میدهد سینما برای مردم هند از نان شب هم واجبتر است.
5- دولت هند از سینما استفاده میکند
وقتی دولت [هند] میبیند که نمیتواند همه مشکلات اقتصادی مردم را حل کند و یک رفاه نسبی برای مردم کشورش بهوجود بیاورد، با استفاده از اهرم فرهنگ تلاش میکند دایم به مردم مُسَکِن بدهد و در این راه، قهرمانهای فیلمها غیرمستقیم اهداف دولت را دنبال میکنند. مثلا اگر در فیلمی شاهرخخان نقش فردی را بازی کند که در فقر به سر میبرد اما در طول فیلم از فقر نجات پیدا نمیکند، قطعا مردم به تماشای آن نمیروند. حال آن که فیلمهای رویاپردازانه هندی به مردم میگوید صبر کنید مشکلات حل میشود. دولت هم با چنین فیلمهایی مردم را تسکین میدهد.
6- تاریخ نفاق در سینمای ایران به احمدینژاد میرسد
در ابتدای دهه 80 با آمدن محمود احمدینژاد شیب تحولات و فضای سیاسی کشور بسیار تند میشود و فرهنگ و هنر به یک عنصر درجه دوم و سوم تبدیل میشود و کسانی وارد این عرصه میشوند که نه صلاحیت دارند و نه شناختی از این حوزه. و از آن جا که فضای سیاسی بر فضای فرهنگی غالب شده، دچار معضلاتی میشویم و مشکلاتی در حوزه فرهنگ به وجود میآید که سالهای بعد هم نمیتوان آنها را حل کرد. از طرف دیگر گروهی در حوزه فرهنگ به ویژه سینما وارد میشوند که نه تنها دانش و سواد کافی را ندارند بلکه به دنبال انتقامگیری هستند. آنها با نفی همه چیز به دنبال ایجاد نفاق در میان سینماگران بودند و در حرف، دایم شعار حمایت از سینمای ارزشی را میدادند اما در عمل حتی یک فیلم نیز تولید نکردند که بتواند با استقبال روبهرو شود یا در اکرانهای خارجی مورد اقبال قرار گیرد. میتوان گفت آنها با پتانسیل بالایی از کینه وارد سینما شدند و ما شاهد بودیم که از یک طرف به زیرساختهایی همچون خانه سینما و بنیاد فارابی حمله کردند و از طرف دیگر تخم خشم و نفاق را در بین سینماگران پراکندند. نتیجه آن رفتار در طول هشت سال باعث شد که ما امروز شاهد یک نابه سامانی در همه عرصهها و بهخصوص سینما باشیم... عملکرد دولت احمدینژاد در حوزه فرهنگ و سینما باعث شد تا گروههای خودرو مانند قارچ سمی در سینما رشد کنند و پولهای سرگردانی وارد سینما شود که مشخص نیست از کجا وارد سینما شده است. اگر ما تا پیش از این نگران کمبود نقدینگی بودیم، امروز به هیچ عنوان این نگرانی وجود ندارد بلکه کسانی که پول را وارد سینما کردند حتی انتظار دارند دولت هیچ کاری نداشته باشد. دولت نیز نمیتواند کاری بکند. همین امروز هرکسی بخواهد فیلم بسازد، نقدینگی در اختیارش قرار میگیرد به شرط این که مفهوم و مفاهیم فیلمش هجو و شوخیهای سخیف باشد. وضعیت فرهنگ و سینما امروز از دست دولت روحانی رها شده است زیرا سدی که سالها جلوی ابتذال ساخته شده بود، در دوره احمدینژاد شکست و سیلی جاری شد که همه را با خود برد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد حقگو-در بخش اول پرونده نرم افزار تحریم که روز پنج شنبه از نظر شما گذشت، نگاهی به برخی از بخش های کتاب «هنر تحریم ها، نگاهی از درون میدان» داشتیم. در گزارش امروز، بخش دوم و نهایی این پرونده تقدیم نظر خوانندگان محترم خواهد شد.در این بخش، نویسنده کتاب، با اشاره به راهکارهایی که برای تشدید فشار بر ایران تا قبل از مذاکرات نهایی هسته ای (برجام) توسط آمریکا اعمال شده بود، به راهبردهای مقاومتی ایران در برابر فشارها اشاره کرده است. وی بیان می کند که از نتایج مهم تحریم ها، این بود که اصلاحات اقتصادی که احمدی نژاد در سال های پایانی ریاست جمهوری اش ترسیم کرده بود، مختل شد و آمریکا نیز تلاش کرد رسیدن به این اصلاحات اقتصادی را تا آن جایی که می تواند به تعویق بیندازد و دشوار کند. نوشته های او نشان می دهد که چطور آمریکا اجازه دادبا زمینه سازی برای افزایش واردات فناوری های مخابراتی، ارتباط بین مردم ایران برای آن چه وی فهم بهتر از تبعات سخت ایجاد شده برای اقتصاد کشورشان مینامد، افزایش یابد. در نهایت نیز ریچارد نفیو، شش پیشنهاد برای ادامه فشار و تحریم علیه ایران را متذکر می شود. .شایان ذکر است که برخی برداشت ها و قضاوت های نویسنده الزاماً مورد تایید نیست و این مطالب صرفاً برای بیان نوع نگاه آمریکایی ها آورده شده اند.
دشواری های تحریم ایران
نفیو نویسنده کتاب «هنر تحریم، نگاهی از درون میدان» در ادامه روند تاریخی مذاکرات ایران و کشورهای غربی در موضوع برجام، سختی هایی را که فرایند اعمال فشار بر ایران با آن مواجه بود برشمرده و می گوید: نیاز به جمع آوری اطلاعات محرمانه، گرفتن تصمیم برای ادامه قراردادهای بخش خصوصی، تجاری و نیز گاهی قربانی کردن برخی منافع اقتصادی به پای منافع سیاسی از جمله مواردی هستند که در این راه وجود داشتند.وی درباره ایران با بیان این که برای تحریم، تمامی ابعاد مشکلات یادشده وجود داشتند، مشکلات موجود در این راه را خاطرنشان کرد که برخی از آن ها به طور خلاصه به شرح زیر هستند:1- تامین کالاها از سوی ایران به صورت مخفیانه و از طریق واسطه ها با استفاده از اقداماتی نظیر تاسیس شرکت های صوری در سراسر دنیا.2- وجهه نه چندان بد و نامطلوب ایران در آن زمان در جامعه جهانی به خصوص در میان کشورهای جنبش عدم تعهد که باعث می شد این کشورها، ایران و سیاست هایش را برای خود تهدید ندانند. البته در این زمینه برخی موضع گیری های خصمانه ایران در سال های 2011 و 2012 توانست ریسک و خطر مربوط را بیشتر به دنیا نشان دهد. به عنوان مثال در ماه دسامبر 2011، مقامات ایرانی مواضعی اتخاذ کردند که نشان میداد خواهان بستن تنگه هرمز هستند. هر چند این التهاب چند هفته بعد در نهایت فروکش کرد، اما امکان اعمال فشار بر ایران از این نقطه زمانی به بعد آسان تر شد.3- از نظر اقتصادی، ایران در ماه های پایانی سال 2010 وضعیت خوبی به لحاظ درآمدهای نفتی داشت. همچنین ایران یک بازار بالقوه بزرگ قلمداد می شود که 80 میلیون نفر در آن مشتاق درگیر شدن در اقتصاد جهانی هستند. ریچارد نفیو معتقد است اگر چه این موارد به آمریکا اجازه می داد تا جایگاه های مناسبی برای تضعیف ایران به وجود آورد اما باز راضی کردن و هماهنگی بین شرکت های خارجی به خصوص شرکت های ژاپنی، چینی، کره جنوبی و اروپایی برای ترک ایران و متقاعد کردن آن ها از این نظر که شرکت های دیگر نیز باقی نخواهند ماند تا از حضور نداشتن شرکت های رقیب استفاده کنند، یکی از دشواری های موجود بوده است.با این حال، آمریکا توانست پیشرفت هایی را در زمینه تحریم ها به دست آورد و تا سال 2012 (1391) بخش های جدیدی را از جمله نفت، بانک مرکزی، فعالیت های بندری و به خصوص پتروشیمی ایران، مورد تحریم قرار دهد. این تحریم ها در شرایطی اتفاق می افتاد که برخی کشورهای متحد آمریکا همچون ژاپن به تازگی از آثار سونامی سال 2011 و بحران نیروگاه هسته ای فوکوشیما خلاص شده بودند، همچنین آمریکا باید بدون این که بر قیمت های جهانی نفت تاثیر بگذارد، ایران را از درآمدهای خارجی محروم می کرد.در نهایت نیز آمریکا قانون تحریم نفت ایران را به صورت مرحله ای و تدریجی (180 روزه) به اجرا گذاشت تا بدین ترتیب آثار سوء تحریم نفت ایران بر متحدین آمریکا و برخی دیگر از کشورهای همسو که از ایران نفت وارد می کردند، کاهش یابد.
موفقیت آمریکا در تعویق طرح تحول اقتصادی
نفیو در ادامه سخنانش، نتایج این اقدامات را موفق توصیف می کند و می نویسد: اقتصاد ایران با کاهش رشد تولید ناخالص داخلی از 3 تا 6.6 درصد بین سال های 2011 تا 2012 مواجه شد، نرخ بیکاری و تورم در ایران 2 رقمی باقی ماند. مهم تر از همه این ها، این مشکلات در کنار تحقق نیافتن انتظارات و شاخص های اقتصادی رخ داد. به عبارت دیگر در زمانی که انتظار می رفت با رشد قیمت نفت، درآمدهای نفتی ایران نیز افزایش قابل توجهی پیدا کند، تحریم ها مانع از تحقق این انتظارات شدند. ریچارد نفیو در این قسمت به طور خاص، به تحت تاثیر قرار گرفتن برنامه اصلاحات اقتصادی (هفت طرح تحول اقتصادی) در اواخر دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد پرداخته و با اشاره به متاثرشدن این اصلاحات اقتصادی از مسائل سیاسی داخلی آن روزها نوشته است: از دیگر نتایج تحریم ها، این بود که اصلاحات اقتصادی که احمدی نژاد در سال های پایانی ریاست جمهوری اش ترسیم کرده بود، مختل شد. توقف این اصلاحات در سال 2012 و در نتیجه مشکلات سیاسی داخلی و به سراشیب افتادن اقتصاد ایران که انعطاف این کشور در زمینه برنامه ریزی اقتصادی را از بین می برد، اتفاق افتاد.وی ادامه می دهد: آمریکا تلاش کرد رسیدن به این اصلاحات اقتصادی را تا آن جایی که می تواند به تعویق بیندازد و دشوار کند و این مسئله در آغاز تحریم ها اتفاق بیفتد چرا که می توانست به ایران کمک کند تا وارداتش را کاهش دهد.
روایت نفیو از تاثیر روانی افزایش قیمت مرغ در سال 91
نویسنده کتاب، به کاهش ارزش پول ملی و در عین حال، گران شدن کالاهای وارداتی در ایران در آن دوران اشاره می کند و می افزاید: با پایین آمدن ارزش پول ملی و گران شدن ارزهای خارجی، عملاً امکان خرید این کالاها از بسیاری از ایرانی ها سلب شد و تنها افراد ثروتمند توانستند از منافع مرتبط بودن ایران به شبکه های بین المللی سود ببرند. بدین ترتیب ارز به طور مداوم از ایران خارج و کالاهای تجملاتی وارد این کشور می شد و بحث نابرابری درآمدی و تورم روز به روز در ایران قوت بیشتری می گرفت. بحران ارزی سال 2012 نیز (افزایش قیمت دلار در سال 1391)، منجر به اعتراضات مردمی شد.نویسنده به برخی حواشی دیگر تحریم های آمریکا اشاره می کند که منجر به گسترش یاس عمومی و تغییر در افکار عمومی و نیز محاسبات دولت ایران شدند. وی با اشاره به افزایش قیمت مرغ در سال 2012 می گوید: آمریکا هیچ گونه تحریمی علیه واردات مرغ ایران وضع نکرده بود. اما قیمت مرغ در سال 2012 (1391) به دلیل تورم ایجاد شده از ناحیه تحریم ها افزایش یافت. اگر چه یک دلیل آن سوء مدیریت اقتصادی در ایران بود، اما منجر به یاس عمومی بیشتر شد. یاسی که حتی در سال های متمادی تحریم های مالی نیز مشاهده نشده بود. این افزایش قیمت، حس معمولی بودن شرایط را که حاکمان ایران به دنبال حفظ آن در افکار عمومی بودند، به شدت تحت تاثیر قرار داد.
چرایی تسهیل فروش فناوری های ارتباطی به ایران
نویسنده کتاب با اشاره به دو نمونه دیگر از اقدامات مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط با تحریم هدفمند ایران می نویسد:
آمریکا در رویکرد تحریم های جراحی گونه خود علیه ایران یک گام فراتر رفت و در سال 2013 (1392)، مجموعه سازمان یافته ای از تحریم ها را بر صنعت خودروسازی ایران اعمال کرد تا این کشور توانایی دریافت کمک خارجی در زمینه تولید را نداشته باشد. هدف اصلی این تحریم ها مشاغل حوزه تولید و درآمدهای ناشی از صادرات این بخش بود. به نحوی که بتواند تلاش های ایران برای کاهش اتکا به صادرات نفت و ایجاد اشتغال برای حدود 500 هزار نفر در بخش های غیر نفتی را محدود کند.نفیو در عین حال از یک اقدام غیر مستقیم آمریکا برای افزایش احساس درد ناشی از تحریم، به صراحت اشاره کرده است. وی می نویسد: از سوی دیگر و درست همزمان با اعمال همین تحریم ها، آمریکا توانایی شرکت ها و دولت این کشور برای فروش فناوری های مخابراتی به ایران را افزایش داد تا به عموم مردم ایران کمک کند درک درست تری! از تبعات سخت ایجاد شده برای اقتصاد کشورشان داشته باشند و ارتباط میان یکدیگر را افزایش دهند.
فرصت هایی که تحریم برای ایران ایجاد کرد
ریچارد نفیو در ادامه کتاب «هنر تحریم، نگاهی از درون میدان»، به محورهای استقامت ایران اشاره کرده و نوشته است: ...این کشور اقداماتی را برای مقابله با تحریم ها نشان داد و استقامت خود را در شش شاخص استقامت (که در بخش اول به آن ها اشاره شد)، به نمایش گذاشت.1- ایرانی ها تلاش کردند حس حمایت مردمی و دولتی از برنامه هسته ای را به حداکثر ممکن برسانند. اقدامات تبلیغی نیز برای حفظ حمایت عمومی از این حوزه افزایش پیدا کرد. مثلاً در سال 2007، ایران روی پول ملی خود، تصویر تاسیسات هستهای را چاپ و حتی تلاش کرد برای پاسداشت دستاوردهای هستهای این کشور، چند روز تعطیل را در تقویم بگنجاند. تبدیل فناوری هسته ای به حق مسلم و عنوان «شهدای ملی» برای قربانیان حملات به دانشمندان هسته ای، از جمله این تلاش ها بود.2-ایران تلاش کرد حس عادی بودن وضعیت اقتصادی را در قسمت اعظمی از زمان تحریم ها به نمایش بگذارد. ایرانی ها از فرصت تحریم ها برای ایجاد یک برنامه اصلاحاتی و آزادسازی اقتصاد و مصون کردن آن در برابر تحریم های خارجی استفاده کردند و درست در همان زمان ایران تلاش می کرد انسجام درونی را از طریق دعوت مردم به اقتصاد مقاومتی و پایان دادن به آثار تحریم ها از طریق دور زدن آن ها افزایش دهد.3- تحریم ها همچنین کمک کردند اقتصاد ایران در مسیر مثبتی قرار گیرد. به عنوان مثال، تلاش آمریکا برای کاهش صادرات نفت خام ایران در سال های 2012 و 2013 منجر به این شد که فشار چشمگیری به اقتصاد ایران وارد آید. چرا که صادرات نفت و گاز به عنوان تامین کننده بیش از 81 درصد از تولید ناخالص ملی نقش مهمی در سال 2011 داشت و می توانست هدف جذابی برای تحریم های آمریکا باشد. در عین حال، اعمال فشار تحریم در این حوزه می توانست به توسعه بخش های غیر نفتی ایران به خصوص سیمان نیز بینجامد. همین طور هم شد و این توسعه کمک کرد ایران از برخی آثار دفعی تحریم های نفتی مصون بماند. چه این که دولت تلاش کرد فرصت های جدیدی را در بازار برای محصولات تحریم نشده خود پیدا کند. در نتیجه عملاً ایران توانست حضور خود و کالاهای غیر نفتی اش در این بازارها را به صورت مستقیم بر اثر تحریم ها افزایش دهد. یعنی تحریم هایی که توانایی این کشور برای صادرات یک کالا را محدود کرده بود، به توسعه توانایی ایران در کالاهای دیگر انجامید. پس این جا بالاتر از نشان دادن استقامت، ایران توانسته بود از توفان تحریم ها نیز بگریزد.4- در سطح بینالمللی و سیاسی ایران تلاش می کرد توانایی و آمادگیاش را برای مقابله با خواسته های خارجی درباره برنامه هسته ای یا محدود کردن آن افزایش دهد.
6 پیشنهاد برای تداوم فشار به ایران
نویسنده کتاب در بخش پایانی با اشاره به فرایند رسیدن به توافق هسته ای با کشورهای 1+5، شش راهبرد را برای تداوم فشارها برای تغییر رفتار ایران به شرح ذیل ذکر کرده است:
1-آمریکا باید دوباره اهدافی را برای اعمال فشار به ایران تعریف و گام های بازگشتی حداقلی لازم را برای ایران تعریف کند تا این کشور بتواند با برداشتن این گام ها، فشار تحریم را رفع کند.2-تا جایی که ممکن است آمریکا باید میزان آسیب پذیری ایران، منافع اش و تعهد این کشور برای حمایت از تروریسم (به عبارت وی)، بداند.3- آمریکا باید سیاستی را تبیین کند که به صورت دقیق و منسجم و با بازدهی بالا، فشار را تنها بر نقاطی که آسیب پذیری ها وجود دارد افزایش دهد.4-آمریکا و متحدانش باید اجرای تحریم ها را رصد کنند و به صورت مستمر فرضیات ابتدایی خود درباره استقامت ایران، اثرگذاری درد ناشی از تحریم ها و نوع بهبود راهبرد تحریم ها را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند.5-آمریکا و متحدانش باید به ایران بفهمانند که چه اقداماتی برای رفع درد و فشار انجام شود.6-آمریکا و متحدانش باید این احتمال را بپذیرند که فارغ ازخوب بودن راهبردهای تحریمی آن ها، این اقدامات ممکن است با شکست مواجه شود.
جمع بندی
از آن چه در دو بخش اخیر بدان اشاره شد، می توان این نتیجه کلی را گرفت که اولاً تحریم گذاری همچون آمریکا، تحریم را به عنوان ابزار اصلی و ثابت در جعبه ابزار تعامل خود با کشورهای دیگر می داند و این امر با اقدامات مقطعی قابل رفع نیست، چنان که در بازه های زمانی و زمینه های مختلف قابل استفاده مجدد است. همچنین در مقابله با این تلاش مستمر تحریم کننده به جای تمایل به سوی اهداف دشمن، آن چه سرنوشت جنگ تحریمی را مشخص خواهد کرد، «هنر استقامت» در ابعاد مختلف آن و به کار گیری روش های مختلف اعم از سنتی و خلاقانه است که در گام آخر میتواند نفع دیپلماتیک را برای کشوری تحت تحریم همچون ایران رقم زند. با این حال این نکته نیز قابل ذکر خواهد بود که بدون ساختن بستر استقامت، شروع از گام آخر یعنی دیپلماسی، الزاماً نتایج مفید و مثبتی را نمی تواند به همراه داشته باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چند روز پیش رستورانی در یکی از برجهای تهران شاهد برگزاری مراسمی با عنوان تجلیل از امیرکبیر پرسپولیس بود و منظور از امیرکبیر پرسپولیس هم کسی نبود جز حسین هدایتی! همان هدایتی معروف که به عابربانک سرخها شهرت یافته و هرازگاهی هم سمتهایی در پرسپولیس گرفته و الان هم دوست دارد دوباره به ارکان و تشکیلات مدیریتی این باشگاه بزرگ و پرطرفدار برگردد. اینکه با وجود آن همه پیشکسوت و حامی پرسپولیس، چرا مراسمی برای تجلیل از هدایتی برگزار میشود و چرا ردای سرخ که تا پیش از این بر تن پیشکسوتانی چون علی پروین، مرحوم صفر ایرانپاک، حسین کلانی و مرحوم ابراهیم آشتیانی نشسته بود، به دوش او که هیچ کسوتی در پرسپولیس ندارد انداخته میشود، خود سوال مهم و قابل تاملی است که مسئولان باشگاه پرسپولیس باید به آن پاسخ دهند. حضور پرشور بازیکنان و پیشکسوتان پرسپولیس هم در این مراسم عجیب با آن عنوان عجیبترش از دیگر نکات قابل تامل است و نکته مهمتر عدم حضور حمیدرضا گرشاسبی سرپرست باشگاه پرسپولیس در این مراسم نمایشی و فرمایشی است. این اتفاقات درست در روزهایی رخ داد که کارلوس کیروش در توجیه حذف برخی بازیکنان از فهرست نهایی تیم ملی توضیحاتی داد و کنار آن به برخی حاشیههای تیم ملی که به واسطه حسین هدایتی یا اطرافیانش ایجاد شده بود، اشاره کرد. هرچند اظهارات کیروش با واکنشهای متعدد مخالف و موافق همراه شد اما نکته مهم حضور پررنگ هدایتی در برخی مقاطع آماده سازی تیم ملی و سپس حذف یکباره او از اطراف تیم ملی بود. حذف هدایتی با توجه به عملکرد و سابقه کیروش در برخورد با حاشیه و حاشیه سازان اعم از بازیکن و مسئول، شاید نشان دهنده نگرانی عمیق سرمربی تیم ملی از ادامه حضور و فعالیت هدایتی کنار ملیپوشان باشد. موضوعی که شاید مسئولان باشگاه پرسپولیس هم در آن با کارلوس کیروش هم عقیده باشند و احتمالا به همین دلیل در مراسم نمایشی امیرکبیر سرخ حاضر نبودند! قطعا هیچ کسی بدش نمیآید تیم محبوبش حامی متمولی چون هدایتی داشته باشد اما سابقه قضایی این فرد و بازداشت چند ماهه او و شایعاتی که درباره مال و اموال و بیزینساش وجود دارد، میل و رغبتی برای مسئولان پرسپولیس و حتی دیگر تیمها برای همکاری با حسین هدایتی و هدایتیها باقی نمیگذارد، حال هر چقدر که تیم رسانهای او قوی باشد و از امثال هدایتی ناجی و فرشته بسازد. ورزش پاک و فوتبال پاک فقط در رعایت قواعد بازی جوانمردانه و تبانی نکردن نیست و اصل مهمتر این است که ورودی و سرمایه باید پاک و طیب باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تصمیم ترامپ برای موافقت با دیدار با رهبر کره شمالی و سپس، لغو آن بیانگر سردرگمی در سیاست های واشنگتن در قبال تحولات شبه جزیره کره است. آمریکا برای بیش از نیم قرن سیاست های امنیتی و اقتصادی خود را بر پایه دشمنی با کره شمالی شکل داده است به گونه ای که به بهانه تهدیدات اتمی این کشور، سالانه میلیاردها دلار سلاح به ژاپن و کره جنوبی می فروشد و بیش از 90 هزار نظامی خود را در این دو کشور نگهداری می کند. همچنین موضوع برنامه های اتمی و موشکی کره شمالی به ابزار فشار واشنگتن بر چین به عنوان رقیب تجاری آمریکا بدل شده است. از این رو دور از انتظار به نظر می رسد که دونالد ترامپ در چرخشی آشکار بتواند سیاست کلان آمریکا را در قبال منطقه شرق آسیا و شبه جزیره کره تغییر دهد.با این حال، انتظارات غیر واقعی از نتایج دیدار سران آمریکا و کره شمالی نیز سبب شد در نهایت پروژه دیدار ترامپ و اون به شکست بینجامد. سخنان جان بولتون، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا در بر هم خوردن روند آشتی میان دو کشور نقش تعیین کننده ای داشت. بولتون به صراحت الگوی لیبی را برای کره شمالی تجویز کرد که در آن، پیونگ یانگ باید کلیه تسلیحات اتمی و موشک ها را به همراه تاسیسات مربوط و دانشمندان اتمی و موشکی خود، تحویل آمریکا می داد و سپس آمریکا شرایط ورود بخش خصوصی این کشور را به کره شمالی فراهم می آورد. ریچارد هاس ، رئیس اندیشکده با نفوذ شورای روابط خارجی آمریکا با انتقاد از زیاده خواهی های دولت ترامپ در قبال کره شمالی می گوید : اگر کاخ سفید سیاست همه یا هیچ را دنبال می کند ، بهتر است خود را برای هیچ آماده کند . بیان این الگو، خشم کره شمالی را برانگیخت و پیونگ یانگ هشدار داد هرگز راه شکست خورده معمر قذافی، رهبر سرنگون شده لیبی را در پیش نخواهد گرفت. با این اظهار نظر، امید دولتمردان آمریکایی برای دستیابی به نتایج دلخواه در جریان دیدار برنامه ریزی شده ترامپ و اون بر باد رفت و این دیدار لغو شد. بدین ترتیب سود گروه های بهره مند از ادامه تنش در شرق آسیا شامل جریان های جنگ طلب ، نظامیان و شرکت های اسلحه سازی آمریکا تضمین خواهد شد. با این حال، رفتار رفت و برگشتی رئیس جمهور آمریکا در قبال کره شمالی نشان داد که حداقل دولت کنونی این کشور فاقد هرگونه راهبرد استراتژیک در موضوعات حساس جهانی است و تصمیمات آن بر اساس احساسات هیجانی دونالد ترامپ تنظیم می شود. ادامه این روند، میزان بی اعتمادی جهانی به دولت آمریکا را بیش از پیش افزایش خواهد داد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قبلا درباره تولید عرقیات و اسانس از گیاهان دارویی، بحث کردیم. در آن جا اشاره ای به زنجیره مشاغل حوزه عرقیات و اسانس داشتیم؛ از تولید و خرده فروشی تا عرقیات و اسانس گیری اما تمرکز خود را بر حوزه اسانس گیری گذاشتیم. برای مشاهده جزئیاتی در این باره به مطلب کسب و کار مورخ 21 خرداد 96 مراجعه یا این که لینک زیر را باز کنید:
http://khorasannews.com/?nid=19556&pid=8&type=0
اما امروز، بر حلقه اول زنجیره تولید، یعنی کشت و کار و تولید گیاهان دارویی تمرکز می کنیم و به سوالات احتمالی شما در این حوزه پاسخ خواهیم داد. سوالاتی نظیر این که: چه گیاهانی قابل کشت و کار در ایران هستند؟ به لیمو، آلوئه ورا، آویشن، نعناع، بادرنجبویه، کاسنی، آویشن یا اسطوخودوس؟ نحوه کشت و پرورش هر کدام چگونه است؟ بذر دارد یا قلمه یا این که به طور متعارف نشا می شود؟ هزینه های کاشت یک مقدار مشخص زمین، مثلا یک هکتار، چقدر است؟ مظنه درآمدها چگونه است؟ آیا می شود با کشت گیاهان دارویی، میلیاردر شد؟ در ادامه تلاش می کنیم به اجمال به این سوالات پاسخ دهیم.
ابتدا یک نقشه هوایی
قبل از این که وارد جزئیات شویم و برخی گونه های خاص را معرفی کنیم، اجازه بدهید یک نقشه هوایی از صنعت ارائه و برخی اعداد کلان را مرور کنیم. به طور کلی بیش از هشت هزار گونه گیاهی در ایران شناسایی شده است که حدود سه هزار گونه خواص دارویی دارد. طبق اعلام رئیس انجمن گیاهان دارویی، از این تعداد حدود 170 تا 200 گونه تولید می شود یعنی گونه های دیگر به صورت خودرو در طبیعت یافت می شود. میزان تجارت جهانی گیاهان دارویی بیش از 100 میلیارد دلار برآورد شده است و پیش بینی های بانک جهانی از 50 برابر شدن آن تا 30 سال آینده (سال 2050) حکایت دارد. نکته مهم تر آن که حجم عمده ای از سطح زیر کشت گیاهان دارویی در کشور به محصولات معروفی چون زعفران و گل محمدی اختصاص دارد و از بسیاری گیاهان دیگر، غفلت شده است. جدول یک، تصویر ذهنی شما از صنعت گیاهان دارویی در ایران و جهان و محصولات مورد توجه در ایران را نشان می دهد. با داشتن این تصویر، می توانیم به سراغ جزئیات تولید برخی گیاهان برویم.
به لیمو؛ درختچه پرسود
چند سال قبل کمتر معروف بود اما اکنون، حتما حداقل یک بار چای به لیمو خورده اید یا این که درباره آن شنیده اید. مخصوصا آن که اکنون انواع چای کیسه ای آن نیز در بازار موجود است. البته این گیاه مصارف دیگری به عنوان دارو، طعم دهنده و... نیز دارد. این برگ خوش طعم از درختچه ای چندساله تولید می شود. به لیمو یک درختچه چندساله است که به وسیله قلمه تکثیر می شود. دوره بهره برداری از آن حدود 10 سال بیان شده است. یعنی شما با خرید قلمه به لیمو و کاشت آن، تا حدود 10 سال می توانید محصول برداشت کنید. موعد برداشت هم دو تا سه بار در سال است که در نیمه اول سال و نهایتا تا آبان ماه رخ می دهد.
تخمینی از هزینه ها: منظور از برداشت، چیدن برگ های گیاه است. نیاز آبی گیاه هم نسبتا بالا و حدود 5تا 10 روز یک بار است. لذا این موضوع را مدنظر قرار دهید. درباره کارهای اولیه، بعد از خرید یا اجاره زمین مناسب، باید آن را تا عمق بیش از نیم متر شخم بزنید. اما هزینه اصلی شما، تهیه قلمه گیاه است که برای یک هکتار حدود 15 میلیون تومان و بیشتر هزینه خواهد برد. البته، قیمت هر قلمه حدود 500 تومان است و میزان کل هزینه شما، بستگی به تراکم کشت دارد. به طور متوسط اگر 30 هزار قلمه در یک هکتار بکارید، 15 میلیون تومان و اگر با فاصله نیم متری، کشت کنید در یک هکتار حدود 40 هزار قلمه نیاز است که 20 میلیون تومان برای شما هزینه خواهد داشت. هزینه های زمین، آبیاری و... را نیز با توجه به محل مدنظر خود برآورد کنید.
تخمینی از درآمدها: اما درآمد مزرعه شما چقدر خواهد بود؟ در این باره باید توجه کنید که هر هکتار از 1.2 تا حدود 3تن (وابسته به نوع خاک، تراکم کشت و...) برگ خشک به شما می دهد که با احتساب فروش هر کیلوگرم به طور متوسط 20 هزار تومان (با توجه به نوسانات قیمتی در طول سال)، از سال دوم 30 تا بیش از 50 میلیون تومان درآمد ناخالص خواهید داشت.
بادرنجبویه؛ آرام بخش بی رقیب اروپایی
بادرنجبویه از بسیاری جهات شبیه به لیموست. خواص دارویی متنوعی دارد و به عنوان طعم دهنده، آرامش بخش و نوشیدنی هم استفاده می شود. منشأ اصلی آن را جنوب اروپا و شرق مدیترانه گفته اند و اکنون هم در کشورهای اروپایی نظیر آلمان، هلند، چک، مجارستان و... در سطح وسیعی کشت می شود.
تخمینی از هزینه ها: بادرنجبویه، اگرچه گیاه چندساله است اما بر خلاف به لیمو از طریق بذر و نشا، قابل تکثیر است. اگر به صورت مستقیم، از بذر استفاده کنید به حدود 10 کیلوگرم بذر نیاز دارید تا یک هکتار زمین را زیر کشت ببرید اما برای اطمینان بیشتر، می توانید با تولید یا خرید نشا (بذر رویانده شده در گلخانه یا به صورت متراکم) احتمال موفقیت کشت خود را افزایش دهید. به این منظور، در هر هکتار بیش از 60 هزار نشا نیاز دارید که با توجه به قیمت 100 تومانی هر نشا، به حدود شش میلیون تومان بابت نشا نیاز دارید.
تخمین درآمد سالانه: بر خلاف به لیمو، بادرنجبویه در سال اول هم محصول خوبی به شما می دهد و انتظار برداشت یک تن برگ خشک بی اساس نیست. برداشت این محصول نیز معمولا سه بار در سال و طی تیر، شهریور و آبان انجام می شود و برگ های سبز، بعد از برداشت، باید به سرعت خشکانده شود. البته اگر بخواهید بذر محصول را برداشت کنید، معمولا فقط یک بار برگ چیده می شود و در این حالت، محصول (برگ خشک) کمتر خواهد بود. در هر حال با فرض برداشت 2تا 3بار در سال و جمع آوری یک تن محصول خشک، می توان انتظار 10 تا 15 میلیون تومان درآمد را در هر سال داشت.
آلوئه ورا؛ باکلاس اما حساس!
آلوئه ورا، گیاهی مناسب با آب و هوای گرم و خشک است و نیاز آبی خیلی بالایی هم ندارد. همان طور که می دانید مصارف آن عمدتا دارویی، آرایشی و خوراکی است؛ از کرم های آلوئه ورایی تا کمپوت و.... این گیاه، در مزرعه از طریق پاجوش و قلمه قابل کشت است اما عمدتا در گلخانه تولید می شود. این گیاه در مرحله کاشت و داشت، تطبیق پذیری مناسبی دارد اما موقع برداشت، حساسیت هایی وجود دارد. بعد از برداشت برگ آلوئه ورا، یا باید به سرعت ژله آن استخراج شود یا این که در کامیون های یخچال دار به محل استخراج ژله منتقل شود. علاوه بر آن، در برداشت این کاکتوس باکلاس هم باید دقت شود. معمولا برداشت آلوئه ورا یا همان صبر زرد، با دقت و توسط تیغ های مخصوص انجام می شود تا به گیاه آسیب نرسد. آلوئه ورا هم گیاهی چندساله است و بی دقتی در برداشت، بر عملکرد آن در سال های بعد، اثر منفی خواهد گذاشت.
تخمینی از هزینه های اولیه: اگر در هر متر مربع چهار بوته آلوئه ورا کاشته شود، شما در یک زمین یک هکتاری، نیاز به 40 هزار پاجوش خواهید داشت. اگر قیمت هر پاجوش هم حدود 500 تومان فرض شود، در ابتدای کار به 20 میلیون تومان سرمایه، فقط برای تامین گیاه مادر نیاز دارید. اگر کار را در گلخانه انجام دهید، باید هزینه های مربوط به آن را نیز در نظر بگیرید. یک گلخانه هزار متری، حدود 10 میلیون تومان هزینه نیاز خواهد داشت.
تخمینی از درآمدها: درآمد آلوئه ورا، بسته به این که محصول را چگونه به بازار عرضه کنید، متفاوت خواهد بود. در این جا فرض می کنیم برگ برداشت شده مستقیما به فروش برسد. به طور متوسط هر گیاه می تواند حدود 4کیلوگرم در سال محصول بدهد که در این شرایط، برداشت سالانه با توجه به 40 هزار بوته موجود، 160 هزار کیلوگرم خواهد بود. اگر بتوانید هر کیلوگرم محصول را به قیمت 700 تومان بفروشید، بیش از 100 میلیون تومان درآمد ناخالص خواهید داشت.
اسطوخودوس؛ مزرعه ای زیبا، گیاهی ارزشمند
منشأ اسطوخودوس را هم به اروپا نسبت می دهند. هم اکنون نیز این گیاه در سطوح وسیع، در برخی کشورهای اروپایی کاشته می شود. درباره خواص دارویی گل این گیاه هم، نیازی به توضیح نیست. معمولا در مناطق دارای نور (تابش خورشید) بیشتر عملکرد مناسب تری دارد چرا که میزان اسانس گیاه بیشتر خواهد بود. گیاه عموما به سرما حساس نیست اما اگر در فصل گل دهی یعنی بهار، سرمای شدید رخ دهد، سرمازدگی محصول دور از انتظار نخواهد بود. کاشت آن هم از طریق بذر انجام می شود اما قلمه و ریشه گیری (قرار دادن ساقه در خاک به منظور ریشه دواندن) قابل انجام است.
تخمین هزینه های اولیه: اگر در هر هکتار 20 هزار بوته کشت شود، شما نیاز به حدود پنج میلیون تومان سرمایه برای تهیه قلمه دارید. باید زمین را هم تا عمق 40 سانتی متر تا نیم متر شخم بزنید و نیازهای اکولوژیکی گیاه را (از نظر کود، وضعیت اسیدیته خاک و...) فراهم کنید که این موضوع نیز هزینه هایی در بر خواهد داشت.
تخمین درآمد محصول: محصول را می توانید به صورت گل خشک بفروشید یا این که از آن اسانس بگیرید. همچنین بذر محصول هم قابل برداشت و فروش است. مقدار باردهی در سال اول بعد از کاشت، کم است و به مرور افزایش می یابد اما اگر میزان محصول را به طور متوسط 3تن گل تازه در هکتار فرض کنیم، از این میزان حدود 500 کیلوگرم گل خشک اسطوخودوس به دست خواهد آمد. اگر بتوانید با بازاریابی مناسب، محصول را کیلویی 50 هزار تومان بفروشید، 25 میلیون تومان درآمد کسب خواهید کرد.
با توجه به شرایط خود، یک انتخاب مناسب داشته باشد
فهرست گیاهان دارویی قابل کشت در ایران بسیار مفصل است و می توان به فهرست چهار گانه فوق، ده ها مورد دیگر را هم افزود. اما این بدان معنا نیست که شما انتخاب های متعددی برای کارآفرینی دارید بلکه وقتی به محدودیت های اکولوژیکی مثل ویژگی های خاک، نیاز به آب، وضعیت تابش و... توجه می کنید، ممکن است محصولات زیادی با شرایط منطقه شما منطبق نباشند. وقتی محدودیت های اقتصادی، مثل سرمایه اولیه و مقدار زمین موردنیاز را هم اضافه می کنید، ممکن است گزینه های شما محدودتر شود. در هر حال، آن چه اهمیت دارد، بررسی دقیق، حصول شناخت کافی درباره گیاه و الزامات کاشت، داشت و برداشت آن و سپس اقدام به سرمایه گذاری است.
حواستان به بازاریابی باشد
در حوزه کشاورزی، اگر شما پسته یا زعفران یا گندم بکارید، مشکل خاصی برای فروش آن نخواهید داشت چرا که تعداد زیادی تاجر و واسطه گر در این حوزه ها فعال اند. اما در حوزه گیاهان دارویی، فعالان بازار، گلایه های بسیاری از مشکلات فروش، نوسانات قیمت و دسترسی سخت به بازار دارند. مخصوصا با توجه به مشکلات و هزینه های انبارداری برخی گیاهان دارویی، لازم است شما بازاریابی فعالی داشته باشید تا بتوانید محصول را بدون زیان به فروش برسانید. در این زمینه آن چه مهم است این که در طرح کسب و کار خود، عوامل مختلفی، مثل فروش محصول خشک، تهیه عرقیات یا تهیه اسانس را در حالت های مختلف در نظر بگیرید. با چند کارگاه تهیه اسانس و عرقیات در ارتباط باشید تا محصول شما را بخرند یا حداقل به صورت حق العمل کاری، محصول شما را تبدیل به اسانس کنند. در این حالت انبارداری، کم هزینه تر و فروش هم راحت تر خواهد بود. علاوه بر کارگاه های اسانس گیری، با مجموعه ای از عطاری ها و مراکز طب سنتی هم در ارتباط باشید تا بتوانید محصولات را راحت تر بفروشید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برای بسیاری از مردم دنیا، هندوستان سرزمین شگفتیهاست؛ سرزمینی با بیش از یک میلیارد جمعیت که در آن، اقوام با ادیان و اعتقادات گوناگون، در کنار یکدیگر زندگی میکنند؛ سرزمینی که آشکارا، واجد تفرقه و جدالهای داخلی است. به همین دلیل، یکی کردن و حفظ اتحاد یکپارچگی آن، کاری سخت و گاه، ناممکن به نظر میرسد. این مسئله را، انگلیسی ها، زودتر از دیگر استعمارگران دریافتند و هند برای حدود دو قرن، جولانگاه فعالیتهای استعماری آن ها بود؛ تا جایی که ویکتوریا، ملکه متکبر انگلیس، پس از در هم پیچیده شدن طومار حیات امپراتوری مغولان هندوستان، خود را امپراتریس این سرزمین نامید. اما در کنار این شرایط خاص اجتماعی و فرهنگی، باید هندوستان را سرزمین مردان بزرگ هم دانست؛ مردانی که قادر بودند با روح بزرگشان، دنیا را تحت تأثیر قرار دهند و موجبات اتحاد و همبستگی مردم این سرزمین پهناور را فراهم آورند. یکی از این مردان، در 14 نوامبر سال 1889 در شهر پرجمعیت ا...آباد متولد شد؛ جواهر لعل نهرو.
از کشمیر تا دهلی
هنگامی که ستاره اقتدار امپراتوری مغولان هند، در اوایل قرن 18 میلادی رو به افول نهاد، «راج کال»، مردی متمول از اهالی کشمیر که با «فرخسیر»، پسر «اورنگزیب»، یکی از واپسین امپراتوران مقتدر مغول در هند، آشنایی داشت، تصمیم گرفت تا در پی ثروت و قدرت بیشتر، راه دهلی را پیش گیرد. او در سال 1716 میلادی وارد پایتخت هندوستان شد و با کمک «فرخسیر»، خانهای زیبا را در کنار یک نهر آب خریداری کرد و از آن روز بود که به نام «راج کال»، پسوند «نهرو» نیز افزوده شد و این شاید، شروع تاریخ خانوادهای بود که «جواهر لعل نهرو»، در آن به دنیا آمد، بالید و به اوج شهرت و افتخار رسید. خاندان نهرو تا پیش از قیام سراسری «سیپوی»ها در سال 1857، به دلیل ارتباط با خاندان سلطنتی هندوستان، وضعیت شغلی و مالی مناسبی داشتند و پدربزرگ وی، تا پیش از این واقعه، «کوتوال»(قلعه بان) شهر دهلی بود. اما با آغاز شورش سیپویها، نظامیان هندی استخدام شده از سوی کمپانی هند شرقی انگلیس و تلاش آن ها برای بازگرداندن قدرت به بهادرشاه دوم، آخرین امپراتور سلسله مغولان هند که در آن زمان حقوق خود را از انگلیسیها دریافت میکرد، همه چیز دستخوش تغییر شد. در این شورش، تمام مایملک اجدادی خاندان نهرو از بین رفت و اسناد خانوادگی شان در آتش سوخت. پدر نهرو، خسته و درمانده، راه شهر «آگرا» را پیش گرفت و با پرداختن به شغل وکالت، توانست به وضعیت خانوادگی خود سامانی بدهد و همراه با برادرانش، شرایط اقتصادی خود را بهبود بخشد؛ اما دوران حیات وی، زیاد طول نکشید و با مرگ او، جواهر لعل نوجوان، ناچار شد برای اداره امور زندگی خود، به عموهایش متکی باشد و آن ها که جواهر را جوانی خوشقریحه میدیدند، وی را برای تحصیل به انگلستان فرستادند.
نسخههایی که درمان نمیکرد
نهرو در 9 مه سال 1905، هنگامی که خبر پیروزی ژاپن بر نیروهای روسیه تزاری به تیتر اول روزنامههای انگلیسی تبدیل شده بود، وارد این کشور شد. او را به کالج «هارو» بردند و ثبت نام کردند. همراهانش خیلی زود به سودای اروپا گردی از نهرو جدا شدند و او برای نخستین بار طعم تنهایی و رنج غربت را چشید؛ اما استعداد ذاتی و تواناییاش در فراگیری علم حقوق، از نهرو وکیلی مبرز ساخت و وقتی چند سال بعد، در 1911، به هندوستان برگشت، حقوقدانی توانا و خوش صحبت و صورت بود که به سرعت نظر همگان را به خود جلب میکرد. او در آن دوران، به قشر متمول، تحصیلکرده و روشنفکر هندی وابسته بود. افراد طبقه او، نخستین بار در «بانکپور»، در ژانویه سال 1912، کنگرهای را به منظور تلاش برای کسب استقلال و خودمختاری هندوستان برگزار کردند که نهرو، در خاطرات خود، به طعنه آن را «مجمع بورژواها» مینامد؛ گروهی از افراد طبقه متوسط که از جایگاه اجتماعی و درآمد بسیاری مناسبی برخوردار بودند و قرار بود برای 300 میلیون هندی، نسخه استقلال بپیچند!
نهرو دل به این کار سپرده بود و در آن زمان، اعتقاد داشت که این کار، شدنی است. آن ها با کت و شلوارهای اتو کرده و کراوات و پاپیون، در حالی که میکوشیدند فنجان قهوه را به سبک انگلیسیها به دست بگیرند، درباره سرنوشت مردمی حرف میزدند که حتی با طعم قهوه و نام کت و شلوار، آشنایی نداشتند. اما نهرو، خیلی زود دریافت که با اظهار فضل کردن در مجامع روشنفکری و نگارش مقاله در نشریات لیبرال انگلیسی، نمیتوان سرنوشت یک ملت را تغییر داد. درست مقارن همین زمان بود که نهرو، در سال 1915، با مهم ترین شخصیت تمام زندگیاش آشنا شد؛ «مهانداس کارامچاند گاندی».
تجربه یک راه تازه
گاندی پیش از آنکه در سال 1915 به هند بازگردد، تجربه یک دوره مبارزه سخت را با دولت نژادپرست آفریقای جنوبی داشت. فعالیتهای او در مبارزه با آپارتاید جانکاهی که سیاهان و اقلیتهای آسیاییتبار را در آفریقای جنوبی رنج میداد، خیلی زود در نشریات هندی منعکس شد و گاندی، قبل از بازگشت به سرزمین مادری خود، احترام هموطنانش را به دست آورده بود. او در آفریقای جنوبی، شیوهای از مبارزه را بنیان گذاری کرد که بعدها به مبارزه منفی یا مبارزه از طریق نفی خشونت شهرت یافت. گاندی اعتقاد داشت تغییر را باید به وسیله عمل نکردن به دستورهای استعمارگران ایجاد کرد. او معتقد بود صبر و تحمل در این راه، عاقبت، متجاوزان و استعمارگران را به زانو درخواهد آورد و آن ها، دردناکی ضرباتی را که بر پیکر یک ملت وارد میآورند، درک خواهند کرد. این شیوه، ریشه در آموزههای فرهنگ هندی داشت و برای نهرو و دیگر افراد سرخورده از «مجمع بورژواها»، سخت جذاب به نظر میآمد. به این ترتیب، او در ادامه فعالیتهای سیاسی خود، به گاندی و همراهانش پیوست. تردیدی نیست که پیوستن جواهر لعل که بعدها او را «پاندیت»(معلم) نامیدند، در روند کسب استقلال هندوستان و گسترش حرکت استقلالطلبانه مردم این کشور، تأثیر بسیار مثبتی داشت.
درک یک حقیقت بزرگ
در همین دوره بود که نهرو دریافت آموزههایی که گاندی در پی نهادینه کردن آن هاست، قرار نیست تنها استعمارگران را به عقب براند؛ بلکه درصدد است روح همبستگی ملی را تقویت و مردم را برای یک اقدام عمومی بسیج کند. گاندی به او و دیگر استقلالطلبان متمول هندوستان فهماند که ادعای حمایت از 300 میلیون هندی، هنگامی که نه درد آن ها را میدانند و نه با مشکلات آن ها آشنایی دارند، کاری عبث است. نهرو این موضوع را عمیقاً درک کرد که باید از مردمش، شناخت کافی به دست بیاورد. او باور کرد زمانی میتواند مدعی نمایندگی مردم هندوستان باشد که به اقصی نقاط این سرزمین پهناور سفر کند و با مردم از نزدیک آشنا شود، درددلهای آن ها را بشنود و برای اعتقادات، خواستهها و نیازهایشان، احترام قائل شود. به همین دلیل، برای مدتی، همه چیز را فراموش کرد؛ حتی همسر فداکارش «کمالا» و فرزندانش را.او در کتاب «زندگی من» به تفصیل به این تغییر در بینش و روش فعالیت سیاسی خود، پرداخته و در فرازی از آن نوشته است: «عمرم را در دفاتر کار، در اجتماعات کمیتهها و در میان انبوه مردم میگذراندم. شعار ما این بود که به دهکدهها بروید! و ما فرسنگها و فرسنگها از میان مزارع عبور میکردیم تا خود را به یک دهکده دورافتاده برسانیم و در آنجا میتینگ دهقانی برپا کنیم. در آن دوران بود که با لرزش شوقآمیزی که تماس با تودهها در انسان تولید میکند و قدرتی که شخص از به راه بردن و هدایت آن ها احساس میکند، آشنا شدم.» او در یک کلام، قدرت مردم را درک کرد؛ چیزی که بسیاری از روشنفکران متمول، قادر به درک آن نبودند. نهرو دریافت که در پرتو چنین مشی و روشی، میتوان هندوستان واحد و متحد را سازمان دهی کرد. او و افرادی که اطراف گاندی را گرفته بودند، نماینده تمام ملت هند بودند؛ هندو، مسلمان، سیک و ... . در میان آن ها، جایگاه پاندیت نهرو با «ابوالکلام آزاد»، مسلمان روشنضمیر هندی، تفاوتی نداشت؛ آن ها همه فرزندان هندوستان بودند و این، همان قدرتی بود که پایههای اقتدار استعمار انگلیس را، از پسِ سالهای طولانی استیلا بر هندوستان، به لرزه درآورد. نهرو جوانی خود را در چنین کاری سپری کرد.
چالشهای پس از استقلال
هنگامی که در 15 اوت سال 1947، هند بالاخره استقلال خود را بازیافت و جواهر لعل نهرو به عنوان نخستین نخستوزیر آن برگزیده شد، به نظر میرسید همه آن سالهای سخت سپری شده و مقاومت سرسختانه گاندی و همراهانش، به ثمر نشسته است؛ اما واقعیت چیز دیگری بود. «محمدعلی جناح» از مدتها قبل درصدد بود که بخش غربی هند را به کشوری با عنوان پاکستان تبدیل کند. او در سال 1940، در نشست لاهور و هنگام اوجگیری جنبش استقلالطلبی هندوستان، از حاضران خواسته بود که قطعنامه لاهور را که مبتنی بر پذیرش نظریه دوملتی بود، بپذیرند و این موضوع در 14 اوت 1947، یک روز قبل از اعلام استقلال هندوستان، اجرایی شد. جدایی پاکستان از هند، سرآغاز درگیریهای جنونآمیز نژادی و فرقهای بود. نهرو و دوستانش در دولت تازه تاسیس، راه سخت و دشواری پیش رو داشتند. هنگامی که هندوهای تندرو در 30 ژانویه 1948 گاندی را ترور کردند، شرایط دشوارتر هم شد. اما نهرو توانست از سد این مشکلات، با قدرت بگذرد. او و دوستان مسلمان و هندویش، موفق شدند 565 ایالت هندوستان را یکی و تأسیس کشور واحد را اعلام کنند.
از بین بردن تبعیض در هندوستان
نهرو به دلیل اقداماتش برای کسب استقلال و برقراری ثبات در هندوستان، به چهرهای محبوب در جهان تبدیل شد. نخستین نخستوزیر هند، در اقدامی تأثیرگذار و شجاعانه، نظام کاستی هند را از بین برد؛ نظامی خشن و طبقاتی که از دوران ورود آریاییها به هند برقرار شده بود و بر مبنای آن، هر فرد در طبقه مشخصی قرار میگرفت که امکان جابهجایی از آن، تقریباً ناممکن بود. گروهی از مردم این سرزمین که امروزه شمارشان بیش از 200 میلیون نفر است، با عنوان «دالیت»، نجس خوانده میشدند و از حقوق اجتماعی محروم بودند. نهرو به عنوان یک شخصیت بینالمللی، یکی از پایهگذاران جنبش عدم تعهد بود؛ جنبشی که میکوشید در بلوک بندی جهانی و تقسیم قدرت میان شوروی و آمریکا، راهی میانه و غیر وابسته را پیش روی کشورهای تازه استقلال یافته، بگشاید. او در دوران نخستوزیری خود، از جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران حمایت کرد و قیام مردم کشور ما را ستود. او در 27 می 1964، درگذشت. «نگاهی به تاریخ جهان» و «زندگی من»، دو اثر مشهور جواهر لعل نهرو است که توسط محمود تفضلی به زبان فارسی ترجمه شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرتضی اخوان / وقتی صحبت از شبکههای اجتماعی و دنیای ارتباطات میشود، ناخودآگاه خاطرات خوب و بد، گاه و بیگاه و کم و زیادی که با آنها داشتهایم، جلوی چشممان میآید. از یک عکس خانوادگی منتشر شده در صفحه شخصیمان تا لایکها و کامنتهایی که گاه از آنها لذت بردهایم و گاه شرمنده هتاکیهایی شدهایم که در فضای مجازی پیشکش چشمهای مان شده است. تاثیرات شبکههای اجتماعی هم بر روی سلامت روان افراد دقیقا به همین اندازه متفاوت، خوب و بد است. اما آنچه مشهود است تاثیرات مثبت این شبکهها بر «آگاهی» افراد و از سوی دیگر تاثیرات مخرب آن بر «سلامت روان» اقشار جامعه است. شبکههای اجتماعی اکنون بخش مهمی از زندگی اغلب افراد جامعه به ویژه نوجوانان و جوانان هستند و در سالهای اخیر محبوبیت رو به رشدی داشتهاند. گرچه هدف از طراحی و ایجاد این شبکهها گسترش ارتباطات اجتماعی و سرگرمی بوده است، اما تحقیقات جدید حاکی از آن است که این شبکهها در کنار کارکرد اصلی خود بر روی سلامت روان افراد تاثیرگذارند. تحقیقات انجمن سلطنتی بهداشت عمومی بریتانیا نمونه خوبی است تا با تاثیرات شبکههای اجتماعی مختلف بر روی شاخصهای سلامت روان افراد بیشتر آشنا شویم.
کدام ردههای سنی بیشتر در معرض شبکههای اجتماعی هستند؟
از دید روان شناسان اهمیت استفاده از شبکههای اجتماعی در گروه سنی ۱۶-۲۴ سال بیشتر از دیگر گروههاست، چرا که انسان در این زمان بخش مهمی از رشد روانی، عاطفی و اجتماعی خود را میگذراند و اثرات شبکههای اجتماعی بر سلامت روان افراد عمیقتر است. نوجوانان به دلیل مواجه شدن با تغییرات روانی، جسمانی و هورمونی در معرض آسیبهای متعدد هستند. گرچه این قبیل آسیبها حتی پیش از پدید آمدن اینترنت و شبکههای اجتماعی سلامت روان نوجوانان را تهدید میکرد، اما پدیده اینترنت و شبکههای اجتماعی میتواند آسیبهای بیشتری را به این گروه سنی تحمیل کند. تحقیقات نشان میدهد بالای 90 درصد این گروه سنی با شبکههای اجتماعی کار میکنند.
فیسبوک پیشتاز در شاخص «آگاهی»
در میان شبکههای اجتماعی متعددی که در دنیا فعال است فیسبوک، اینستاگرام و توئیتر از محبوبیت بیشتری در داخل کشورمان برخوردار است. بنابراین در اینجا به بررسی آثار این شبکهها بر شاخصهای سلامت روان افراد میپردازیم. «آگاهی» یکی از شاخصهای سلامت روان است که بیشترین کارکرد مثبت شبکههای اجتماعی را شامل میشود. آگاهی بخشی یکی از ویژگیهای ذاتی شکلگیری شبکههای اجتماعی بوده که اگرچه امروزه در استفاده کاربران از شبکههای اجتماعی این هویت ذاتی تا حدودی تحت تاثیر قرار گرفته است اما هنوز شبکههای اجتماعی در این شاخص برجسته و درخشان عمل میکنند. نمایش پنهانترین و جزئیترین هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی در قالب شبکههای اجتماعی موجب آگاهی بخشی به مردم و مثبت شدن این شاخص در نمودار اثرگذاری شبکههای اجتماعی میشود. فیس بوک در زمینه آگاهی بخشی بالاتر از توئیتر و اینستاگرام قرار دارد.
شاخصهایی از جنس ترس!
۱۴ شاخص موثر بر سلامت روان افراد شامل آگاهی، دسترسی، حمایت عاطفی، خود بیانگری، هویت فردی، ارتباطات اجتماعی، ارتباطات در دنیای واقعی، خشم، افسردگی، تنهایی، خواب، تصویر فرد از بدن خود، قلدری از سوی دیگر کاربران و ترس از دست دادن ارتباط اینترنتی ارزیابی شده است.
در این بین خشم، افسردگی و تنهایی شاخصهای مهم سلامت روان افراد است. بر اساس آمار کاربران اینستاگرام دچار خشم، افسردگی و تنهایی بیشتری نسبت به کاربران دیگر شبکهها هستند و این نشان میدهد در مجموع اثرات منفی اینستاگرام بر سلامت روان نوجوانان و جوانان بیشتر از دیگر شبکههای اجتماعی است. البته بر اساس این مطالعه بعد از اینستاگرام، فیسبوک در شاخص خشم و افسردگی و توئیتر در شاخص تنهایی و خواب شرایط بدتری دارند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اظهارات ریچارد نفیو، معمار تحریم های ایران در دولت اوباما که به تازگی در قالب یک کتاب تحت عنوان «هنر تحریم» منتشر شده است و خلاصه ای از آن در صفحات 7 روز پنج شنبه و امروز منعکس شد روشن کننده درس های واضحی برای ما مردم و همچنین مسئولان است.اما آن چه مهم است این است که شناخت رویکرد تحریم کنندگان آمریکایی و به ویژه رویکرد ها ی روانی و حتی گاه غیر اقتصادی برای پیشبرد اهداف تحریم ها می تواند ابزار های توانمندی به ما برای مقابله با آن ها بدهد .این کتاب نشان می دهد که سازو کار تحریم تا چه میزان در آمریکا، رشد یافته و به صورت فعال عمل می کند. این سازو کار دقیقاً به مثابه یک اتاق فرماندهی و اتاق جنگ، نه در وزارت دفاع، بلکه در دل مجموعه تصمیم گیری اقتصادی آمریکا قرار گرفته است. کار اصلی این اتاق استفاده از سازوکارهای اقتصادی و کاملاً نرم، برای اثرگذاری بر نقاط ضعف اقتصادی کشورهای مخالف است تا با این کشورها نه از طریق سخت و مستقیم بلکه به طور غیر مستقیم و از درون، مقابله کند و رفتار آن ها را به زعم خود تغییر دهد.
نفیو در بخش هایی از این کتاب به وضوح بر ضعف و ناکارآمدی تحریم ها در بخش هایی که انگیزه ، توان و اراده جمعی ایرانیان بر استقامت در مقابل تحریم ها بوده است اشاره می کند .بر این اساس می توان گفت حال که دشمنی دشمن از نحوه تفکر او درباره داشته های مادی و معنوی ایرانیان، بیش از پیش آشکار شده، راه مقابله متناسب با این اقدامات نیز همان گونه که خود «نفیو» بیان کرده است و مورد مداقه تیم تحریمی آمریکا قرار داشته و دارد، «استقامت» است. این راهبرد می بایست در سطح خرد توسط تک تک مردم و در سطح کلان توسط مسئولان مورد توجه قرار گیرد.
شاید ما ایرانی ها از آن جا که خودمان را باور نداریم یا بعضی مفاهیم برای ما کلیشه شده است، با مشاهده کلمه «استقامت» یاد صحبت های تکراری شده بیفتیم اما حقیقت این است که در ادبیات تحریم، آمریکایی ها، رفتار ما ایرانی ها را در مقابل تحریم، صرفاً از منظر این عینک می سنجند. تعریف آن ها از استقامت هم طبق متون تئوریزه شده آن ها این است: «قاطعیت روان شناختی در کشور هدف برای انکار پیروزی کشور تحریم کننده و همچنین ادامه دادن به مسیری است که برای خود انتخاب کرده است».
بنا بر این استقامت نه تنها در حوزه ترتیبات اقتصادی برای بهبود وضعیت شاخص های اقتصادی معنا پیدا می کند، بلکه تا حوزه ابعاد روان شناختی و باورمندی مردم نیز گسترش می یابد. وقتی از این منظر به موضوع تحریم ها نگاه می کنیم، تجربه های پیشین راهنمای خوبی برای فردایی هستند که احتمال بازگشت تحریم ها قوت گرفته است.
تجربیاتی از دوران تحریم
تجربه سالیان تحریم که در کتاب یادشده آمده، به خوبی گویای این نکته است که سیاست گذاران تحریم ایران در آمریکا تا چه حد تک تک وقایع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران را به دقت زیر نظر دارند.
به عنوان مثال در این کتاب به نقش یاس و ناامیدی از یک نوسان مقطعی مانند گرانی مرغ در بازار که به دلیل سوء مدیریت اقتصادی مسئولان به وجود آمد ،اشاره و تاکید شده است که این میزان یاس عمومی در هیچ یک از برنامه های تحریمی قبلی دیده نشده بود به اذعان آمریکایی ها این یأس توانست برای افزایش حس فشار و نبود آسایش در درون ایران کمک کند. از این رو باید بیان کرد که در سطوح خرد، دقت در رفتار مصرفی، پرهیز از روی آوردن هراس گونه به بازارها، اعتماد به بیان واقعیاتی که مسئولان در خصوص وقایع اقتصادی اظهار می کنند (البته صداقت مسئولان در بیان واقعیات نیز در این زمینه مهم محسوب می شود)، و در حد کلان تدابیر درست مسئولان و پیش بینی های آنان برای حل مشکلات پیش رو شرط غلبه و برآوردن نفع جمعی همه ما ایرانیان است.
این کتاب همچنین در خصوص تحریم های ایران به نکات دیگری اشاره کرده است که شاید اگر آن ها را از زبان مسئولان و سیاست گذاران داخلی می شنیدیم، کلیشه ای می دانستیم. به عنوان مثال به صراحت ذکر شده که آمریکا واردات کالاهای تجملی را برای تهی کردن منابع ارزی کشور و ترویج حس نابرابری باز گذاشت. یا این که این کشور برای انتشار ویروس یاس و بیان نارضایتی عمومی از وضع اقتصادی کشور، حتی ورود فناوری های ارتباطی مرتبط با فضای مجازی به کشور را تسهیل کرد تا مردم از این طریق به مقایسه شرایط خود با جهان پرداخته و اصطلاحا احساس درد بیشتری از تحریم ها داشته باشند . طبق اظهارات ذکر شده در این کتاب، آمریکایی ها به شدت محتاج این هستند که چارچوب ذهنی مردم کشور تحریم شونده و حاکمیت آن ها را در هنگامی که تحریم ها را تجربه می کنند به دست بیاورند و آن را ارزیابی کنند. بر این اساس، آن ها هنگامی که متوجه شوند، درد تحریم در ناحیه ای احساس شده است، فشار بر آن نقطه را تا تغییر رفتار کشور تحریم شونده ادامه می دهند وبالعکس.
محتوای منتشر شده در خصوص نرم افزار تحریم ها (کتاب هنر تحریم) همچنین گویای این واقعیت است که سیاست های تحریمی بر خلاف آن چه که شاید تاکنون در کشور ما جریان داشته، در گروه های مختلف جمعیتی، اجتماعی، در زمان های مختلف و در حوزه های سخت افزاری و نرم افزاری گوناگون متفاوت است که پاسخ به آن ها از منظر دفاعی مستلزم چابکی دولت و نهادهای تصمیم گیر و نگاه سیستمی آن ها به مسائل است. ظرافت کار ضد تحریم ها تا آن جاست که سیاستمداران زین پس باید ضمن حفاظت از ثبات و آرامش در فضای بازارها و توجه به کارایی نهادها، به زمینه سازی تقویت فضای اعتماد و آرامش در بین مردم بپردازند. در این زمینه، مبارزه ایجابی و بیش از پیش دولت با فساد و ناهنجاری های اقتصادی، رفتارهای واقعاً مردمی و نه پوپولیستی تظاهرگرایانه مسئولان در زی فردی و اجتماعی و نیز تقویت بنیان ها و انسجام فرهنگ دینی از جمله راهبردهایی است که در این زمینه مفید به شمار می آید.
جمع بندی
در خاتمه باید عرض کرد که همان گونه که دشمن در طراحی نقشه های شوم خود، مبتنی بر یک سیاست سیستمی، در پی اعمال مجموعه ای هماهنگ از ضربات برای وارد ساختن درد به مردم و تغییر رفتار و انتخاب های آن هاست، به همان میزان،ضرورت تدبیر سیستمی، چابک و هماهنگ در درون دولت بیش از پیش احساس می شود. شاید هر کدام از خوانندگان محترم که این کتاب را هم ملاحظه کرده باشند، با نگارنده این یادداشت متفق القول باشند که می توان راهکار عمومی، بومی و مردمی در مقابل همه اقدامات خباثت آمیز دشمن در حوزه تحریم ها را در خلقیات حسن اجتماعی و فردی طبق آن چه در تعالیم ادیان توحیدی آمده، یافت. موضوعی که اساساً بهترین مدل پیشرفت و توسعه پایدار کشور به شمار می رود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نخستین جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه، صبح دیروز، به ریاست رئیس جمهوری و با حضور روسای دیگر قوا، برگزار شد. گفتنی است مقام معظم رهبری، در دیدار اخیر خود با سران قوا، ارزیابی مثبتی از جلسات پیشین با سران قوا در خصوص مسائل اقتصادی و تصمیمات گرفته شده در آن جلسه ارائه کرده و خواستار پیگیری مصوبات آن جلسه شده بودند. تشکیل این شورا از سوی برخی کارشناسان نیز با استقبال مواجه شد.
تاکید رئیس جمهور بر ضرورت رسیدگی به لوایح 4 گانه
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، در این جلسه که علاوه بر روسای قوا، معاون اول و اعضای ستاد اقتصادی دولت، معاون اول قوه قضاییه، دادستان کل کشور، رؤسای کمیسیون های برنامه و بودجه و اقتصادی مجلس و رئیس مرکز پژوهش های مجلس نیز حضور داشتند، گزارشی از آخرین وضعیت اقتصادی کشور به جلسه ارائه شد. همچنین گزارشی از پیشرفت کار تصویب لوایح چهارگانه دولت برای شفافیت امور بانکی و مالی و مبارزه با پول شویی و تخلفات مالی ارائه شد و ضرورت تسریع در ادامه کار رسیدگی به این لوایح مورد تأکید قرار گرفت. در این جلسه رئیس جمهور با اشاره به ضرورت همکاری سه قوه برای پیشرفت اقتصادی کشور و حل مشکلات مردم، تشکیل این جلسات را که با تدبیر مقام معظم رهبری صورت گرفته است، اقدامی مناسب برای تقویت بیشتر انسجام ملی و افزایش توان مدیریتی کشور برای تصمیم گیری های سریع و هماهنگ دانست و گفت: همکاری نزدیک تر سه قوه در حل مسائل اقتصادی مردم، می تواند سرعت دستیابی ما به اهداف رشد کشور را افزایش دهد و امید مردم را به آینده بهتر تقویت کند.
حمایت روسای مجلس و قوه قضاییه
رئیس جمهور به دبیرخانه شورا مأموریت داد پیشنهادهای مشخص در زمینه های همکاری سه قوه در چالش های اصلی و دراز مدت اقتصادی کشور و همچنین تصمیمات لازم برای مدیریت شرایط جدید اقتصادی را در دستور جلسات آینده شورا قرار دهد. آیت ا... آملی و دکتر لاریجانی نیز طی سخنانی، آمادگی قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی را در حمایت از تلاش های دولت برای حل چالش های اساسی اقتصاد کشور به ویژه در زمینه تولید و اشتغال و امنیت سرمایه گذاری اعلام کردند و سامان دهی سازوکار مناسب برای هماهنگی بیشتر سه قوه در استان ها و تصمیم گیری سریع در مسائل اقتصادی را ضروری دانستند.
مقام معظم رهبری در جلسه اخیر چه گفته بودند؟
گفتنی است در جلسه کارگزاران نظام با مقام معظم رهبری که چهارشنبه گذشته برگزار شده بود، ایشان ضمن اشاره به مشکلات اقتصادی فرموده بودند: ما این جا دو، سه هفته پیش جلسهای تشکیل دادیم درباره مسائل اقتصادی کشور؛ رؤسای محترم سه قوه حضور داشتند، مسئولان فعال اقتصادی در بخش های دولت و مجلس و قوه قضاییه حضور داشتند؛ بحث نسبتاً خوبی در آن جا شد و حرف هایی زده شد. البته بنده اقتصاددان نیستم؛ حرف ها متکی به حرف های کارشناسها بود؛ مطالبی را گفتیم، یک ترتیبات شکلی قرار شد که انجام بگیرد. دوستان همین ها را باید دنبال کنند؛ الان من توصیه می کنم -رؤسای سه قوه تشریف دارند، همان آقایانی که در آن جلسه حضور داشتند، همه این جا هستند- [اگر] همان چیزهایی را که آن شب صحبت شد و تصمیمگیری شد و تأکید شد، با جدیت دنبال کنید، قطعاً مسائل اقتصادی پیش خواهد رفت؛ ما تردید نداریم. من، بعد اطلاع پیدا کردم که دوستان اقتصاددان دولت هم تأیید کردند همان چیزی را که آن شب این جا صحبت شد و گفته شد و در جلسه بهصورت تصمیم اعلام شد.
تحلیل رئیس سابق اتاق ایران از تشکیل شورای هماهنگی اقتصادی قوا
در این باره، جلال پور، رئیس سابق اتاق ایران و فعال اقتصادی نوشت: به نظرم رهبری با تشکیل این شورا سعی کردهاند نارساییهای حکمرانی را برای حل ابرچالشهای اقتصادی برطرف کنند. به این ترتیب برخی ناهماهنگیها و اختلاف نظرها درباره مسائل اقتصادی با تشکیل این شورا برطرف میشود و تصمیمگیران کشور درباره مهمترین ابرچالشهای اقتصادی به تقریب ذهنی و اجماع راه حلی میرسند. به گفته وی، هرچند طراحی این مکانیزم خاص میتواند ناشی از برخی بیعملیها درون دولت یا به واسطه حفرههای حکمرانی و شاید برخی تضادهای ساختاری باشد اما هرچه هست،امیدوار کننده به نظر میرسد.
مدل مقابله با موسسات غیرمجاز برای 4 ابرچالش دیگر
جلال پور معتقد است: پیش از این، مکانیزمی مشابه را در برچیدن بساط مؤسسههای غیر مجاز تجربه کردیم و دیدیم که اگر اجماع میان مسئولان صورت نگیرد، هیچ چالشی در کشور حل نخواهد شد. برچیدن مؤسسههای غیرمجاز به نظرم چیزی از یک جراحی بسیار دردناک کم نداشت که اگر به تعویق میافتاد، احتمالا باید عضوی را قطع میکردند. به هرحال دستور رهبری و اجماع سران قوا و تمکین نهادهای قدرتمند دولتی و حاکمیتی غیر دولتی که بعضا در تقابل با نهاد دولت فعالیت میکنند میتواند ما را به حل و فصل دست کم چهار ابرچالش خیلی مهم امیدوار کند. وی تصریح می کند: ابرچالشهای اقتصادی نظیر کسری بودجه دولت، بحران نظام بانکی، رفع موانع کسب وکار و تولید و سرمایهگذاری و کاهش فقر و نابرابری به عنوان مهمترین مسائل اقتصادی کشور مد نظر ایشان قرار دارد و تأکید جدی کردهاند که برای حل و فصل آن ها با تکیه بر نظر کارشناسان تلاش جدی صورت گیرد.
روایت یک روزنامه از جلسه با عنوان ستاد ضدتحریم
در همین باره، روزنامه صبح نو نیز ، با اشاره به جلسه پیشین مقام معظم رهبری با سران قوا که هشتم اردیبهشت برگزار شده است، از این شورا به عنوان ستاد ضدتحریم یاد کرد و نوشت که مقام معظم رهبری در آن جلسه که قبل از خروج ترامپ از برجام برگزار شده بود، دستور تشکیل ستاد ضدتحریم را صادر کرده بودند. در این باره، سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی، عضو هیئت رئیسه مجلس دهم ضمن انتقاد از رئیس جمهور به دلیل تعلل در برگزاری این جلسه بعد از تاکیدات پیشین گفت: همچنین با توجه به حساسیت موضوع، کارشناسانی هم از بیرون قوا در این جلسات دعوت میشوند، اما این رئیسجمهوری است که باید جلسات را برگزار کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در پی بارش های اخیر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه امیدها حکایت از بهبود تراز سطح آب دریاچه نسبت به میانگین آن در ۶ ماه گذشته دارد. اگرچه این افزایش نسبی بسیار اندک درپی بارش های اخیر است و شرایط این روزها را با امید همراه کرده، اما وضعیت این دریاچه در یک معیار ونسبت به زمان مشابه در سال گذشته 12 سانتی متر کاهش یافته است. در همین زمینه فرهاد سرخوش رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی به تسنیم گفت: تراز آب دریاچه نسبت به زمان مشابه در سال گذشته 12 سانتی متر کاهش یافته و میزان آب موجود در دریاچه نیز 300 میلیون متر مکعب کاهش یافته و به رقم 2 میلیارد و 200 میلیون متر مکعب رسیده است .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس جمهور با بیان این که امروز نسل جوان به خدا باور دارد، اظهار کرد: او را باور کنیم. هر چه از این بخش از جامعه فاصله بگیریم به ضرر نظام و کشور است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهور، حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی شامگاه دیشب در دیدار صمیمی با جمعی از علما و روحانیون با اشاره به این که مدیریت جامعه و یک کشور در دنیای امروز بدون در نظر گرفتن همسایگان و جامعه جهانی امکانپذیر نیست، افزود: البته شاید برخی معتقد باشند که میتوانیم به دور خودمان دیوار بکشیم و کشور را اداره کنیم که البته این چنین خواهد بود اگر به حداقلها قانع باشیم، اما اداره جامعه به مفهوم دنیای امروز با این شیوه تقریباً غیرممکن است. به هر حال باید مشخص کنیم که میخواهیم نفت و فولاد خود را بفروشیم یا خیر.
رئیس جمهور خاطر نشان کرد: امروز تلاش ما بر این اصل استوار است که اگر توانستیم حقوقمان را با ماندن در برجام احصاء کنیم ،در این معاهده بمانیم. مدت تعیین شده از زمان سپری شده، ما را امیدوار کرده که میتوانیم به اهدافمان برسیم و اگر مشکلی پیش بیاید نیز با حضور و کمک مردم از آن عبور می کنیم. روحانی همچنین گفت: توجه داشته باشید، شرایطی که امروز در آمریکا وجود دارد نیز دایمی نیست و معلوم نیست که در انتخابات میاندورهای کنگره و دیگر انتخابات پیشرو در کشور، چه اتفاقی بیفتد. در هر حال باید مسائل را با تدبیر پیگیری و حل و فصل کنیم.
روحانی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به این که امروز فشار زندگی برای مردم وجود دارد و شرایط مطلوب ایجاد نشده است، تصریح کرد: اما با توجه به برخی از شاخصها میتوانیم ببینیم که تغییراتی مثبت نیز حاصل شده است. وی همچنین در بخش دیگری از اظهاراتش افزود: کاش روحانیتی که در ابتدای انقلاب آستین بالا زده و بار مسئولیت اداره کشور را بر عهده گرفت و به حق و صحیح وارد متن سیاست شد، امروز وارد جناحبندیها و گروهبندی سیاسی نشده بود. وی با تأکید بر اینکه زندگی در دنیای امروز بدون ارتباطات سخت، مشکل و غیرممکن است و از سوی دیگر در برابر خواست دنیا تسلیم بودن نیز صحیح نیست، افزود: انتخاب یک راه میانه، درست و منجر به نتیجه برای رسیدن به اهداف کشور است. البته ممکن است ساختار حکومت ما به گونهای باشد که برای انجام بسیاری از کارها نیاز باشد با دیگران هماهنگی صورت گیرد، چرا که ما در گذشته در یک نظام دیکتاتوری زندگی میکردیم و پس از انقلاب در نگارش قانون اساسی به گونهای آن را نوشتیم که موجب گره زدن هر نهاد به نهاد دیگر شد. در حالی که از یک بعد، این کار انجام امور را بسیار سخت و دشوار میکند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خبرنگار شبکه خبری «انبیسی» در یک رشته توئیت به ارتباط میان «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی ترامپ و رودی جولیانی، وکیل ترامپ با گروهک تروریستی منافقین و نیز پولهای پرداخت شده از سوی این گروهک تروریستی به بولتون و جولیانی برای سخنرانی در نشستهای این گروهک پرداخته است.
به گزارش میزان، «ریچارد انگل» مینویسد: ما در حال بررسی چگونگی پرداخت پول به جان بولتون و رودی جولیانی از سوی گروه منافقین در ازای سخنرانی آن ها برای این گروه هستیم. وی در توئیتی دیگر مینویسد: هم اکنون گروه منافقین هزاران دلار به مقامات سیاسی آمریکا میپردازد تا در نشستهای آن ها سخنرانی کنند و یکی از متخصصانی که روی این گروه کار میکند برآورد کرده که جان بولتون در طول سالیان متمادی حدود 180 هزار دلار از این گروهک به دلیل حمایت از آن ها برای تغییر نظام در ایران دریافت کرده است.
خبرنگار انبیسی میافزاید: یکی از متخصصان ضدتروریسم سابق در وزارت خارجه میگوید که هم اکنون جان بولتون در موقعیتی قرار گرفته است که سیاست آمریکا در قبال ایران را مدیریت میکند و موجب ایجاد نگرانی زیادی در مردم آمریکا میشود.
وی مینویسد: جان بولتون تاکنون فاش نکرده که چه مقدار پول از منافقین دریافت کرده و دفتر وی نیز به درخواست ما در این باره پاسخ نداده است. خبرنگار انبیسی در بخش دیگری درباره ارتباط رودی جولیانی و گروهک تروریستی منافقین مینویسد: رودی جولیانی به ما گفت که ارتباط وی با گروه منافقین از سال 2008 آغاز شده است اما او به خاطر نمیآورد که در طول سالیان چه مقدار پول از این گروه دریافت کرده است. او ثبت این گروه به عنوان یک گروه تروریستی در گذشته را یک اشتباه توصیف کرده است.
به گزارش مشرق شبکه «ان. بی. سی» همچنین در یک گزارش اختصاصی، از کمپ گروهک منافقین در آلبانی تصویربرداری و در گفت و گو با اعضای سابق این گروهک به بررسی روابط میان دولت آمریکا و این گروهک تروریستی پرداخته است. این شبکه که برای اولین بار تصاویری ویدئویی از کمپ نگهداری اعضای گروهک منافقین در آلبانی منتشر کرده، آن را «یک مجموعه نظامیمانند» توصیف کرده است.
ان. بی. سی به نقل از «سعدا... صفی» از اعضای جداشده این گروهک، نوشته است که هزینه گرداندن این مجموعه و این گروهک را «کشورهای عربی ثروتمند مخالف ایران» میپردازند.
این شبکه با بیان این که این گروهک مدعی است که به دنبال «یک ایران دموکراتیک» است، نوشته : «اما صفی میگوید این گروه یک فرقه خطرناک و خشن است که اعضای خود را هم مورد آزار و اذیت قرار میدهد.»
وی میگوید: «[شاهد] شکنجه و کشته شدن افراد بودم. خودم شکنجه شدم و مورد تحقیر و توهین قرار گرفتم.»
«ریچارد انگل» خبرنگار شبکه ان. بی. سی در توئیتر خود درباره این گزارش مستند توضیح داده و نوشته است که ان. بی. سی در حال بررسی پرداختهای صورت گرفته به بولتون و جولیانی توسط این گروهک است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زهرا حاجیان - اختلال اینترنت از حدود 20روز پیش موجی از اعتراضات را به دنبال داشته است این اختلالات که طبق اعلام سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به دلیل اعمال فیلترینگ تلگرام ایجاد شده ، علاوه بر قطع ووصلی های مکرر سرویس اینترنت در شبکه تمامی اپراتورها اعم از اپراتورهای ثابت و همراه ؛ باعث کاهش محسوس سرعت اینترنت نیز شده وواکنش بسیاری ازکاربران رادرپی داشته است . گستردگی این اختلالات در روزهای گذشته تاحدی بود که مسئولان رگولاتوری وشخص وزیر ارتباطات را در چندین نوبت وادار به اظهار نظرکرد وزیر ارتباطات حدود 10 روز پیش ضمن تایید وجود این اختلالات در شبکه اپراتورها از آن ها خواست تا با جدیت برای برطرف کردن این افت کیفیت تلاش کنند.اما حتی با وجود این درخواست وزیر هم تغییری در وضعیت اینترنت ایجاد نشد .تا این که ادامه این اختلالات، روز سه شنبه اول خرداد ماه باعث واکنش برخی نمایندگان مجلس و تذکر کتبی آن ها به محمدجواد آذری جهرمی شد اقدامی که در نهایت باعث شد تا جهرمی عصر همان روز برای اپراتورها ضرب الاجل 24 ساعته تعیین کند تا برای رفع این مشکلات اقدام اساسی انجام دهند .اکنون با اتمام زمان تعیین شده ، معاون سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی روز پنج شنبه در حالی از رفع ۸۵ درصد اختلالات اینترنت خبر داد که هنوز موج اعتراضات کار بران در شبکه های اجتماعی درباره ناپایداری شبکه اینترنت ادامه دارد و بیانگر آن است که رفع این اختلالات همچنان برای بسیاری از کاربران ملموس نیست.
مجیدی یکی از کاربرانی است که از اختلالات اخیر ایجاد شده درسرویس اینترنت به شدت گله مند است او می گوید : سرعت بسیار پایین اینترنت باعث شده است در انجام بسیاری از امور از جمله فعالیت های بانکی با مشکل مواجه شوم . به طوری که تراکنش های بانکی به دلیل قطع و وصلی های مکرر اینترنت به مشکل برمی خورد تا جایی که برای مدت طولانی ناچارم برای انجام یک فعالیت بانکی وقت بگذارم یا از خیر انجام آن بگذرم . سعیدی کاربردیگری است که در روزهای اخیر برای استفاده از اپلیکیشن های کاربردی با مشکل مواجه شده است و او نیز سرعت پایین وقطع ووصلی های مکرر اینترنت را طی روزهای اخیر ؛ هم در اینترنت همراه وهم اینترنت ثابت تجربه کرده است و از کیفیت سرویس دریافتی در هریک از این موارد ناراضی است . خبرگزاری ایرنا نیز با انتشار پیام های اعتراضی کار بران به اختلالات اینترنت نوشته است :یکی از کاربران یک شرکت عرضه کننده اینترنت پرسرعت با مراجعه به صفحه این شرکت در اینستاگرام از تداوم کندی سرعت شکایت کرده است و از این عرضه کننده اینترنت خواسته به مشترکانی که این همه کندی سرعت را تحمل کرده اند، در ماه رمضان چند گیگ اینترنت هدیه بدهد.
کاربران دیگری نیز ضمن اعتراض به این وضعیت خواستار رفع مشکلات موجود شده اند .
اعلام اسامی شرکتها درصورت ادامه اختلالات
با این حال این اختلالات در حالی ادامه دارد که معاون نظارت سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در عین حال اعلام کرده است که تلاش برای رفع بقیه نواقص ادامه خواهد داشت. او گفته است :در میان شرکت های اینترنتی برخی شرکت های کوچک تر هنوز موفق به رفع نواقص نشده اند که تذکرها و اخطارهای لازم داده شده و لازم است تلاش بیشتری داشته باشند و در صورت ادامه دار بودن این اختلال ها، فهرست اسامی این شرکت ها اعلام خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قطعه ای جدید از پازل رسوایی «روس گیت»، به دست «رابرت مولر» بازپرس ویژه پرونده مداخله احتمالی روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پیدا شد. کمتر از دو هفته پیش از مراسم تحلیف ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، یک تاجر روسی نزدیک به کرملین با کوهن، وکیل ترامپ در برج ترامپ دیدار کرده بود. به گزارش سی ان ان، یک منبع آگاه گفته است: در این دیدار که در دفتر کوهن واقع در طبقه 26 این آسمان خراش و 11 روز پیش از مراسم تحلیف ترامپ انجام شد، کوهن و «ویکتور وکسلبرگ» تاجر روس درباره بهبود روابط میان مسکو و واشنگتن گفت و گو کردند و برنامه ای ترتیب دادند تا بار دیگر در زمان تحلیف ترامپ با یکدیگر دیدار کنند. این مطلب به نقل از «اندرو اینتراتر» یک فرد آمریکایی مطرح شده که در این جلسه شرکت داشته است و سرمایه گذاری های وکسلبرگ را مدیریت می کند. وکسلبرگ که رئیس شرکت روسی «رنووا گروپ» است، همراه اینتراتر در این جلسه حضور داشته است. بر اساس این گزارش، چند روز پس از مراسم تحلیف ترامپ در ژانویه 2017، شرکت «کلمبوس نووآ» شرکت سهامی خصوصی اینتراتر، پیشنهاد یک قرارداد کاری (مشاوره) به ارزش یک میلیون دلار به کوهن داد که اکنون مقامات فدرال آمریکا در حال بررسی آن هستند. از آن جایی که این پرداخت ها علنی شده، کلمبوس نووآ تلاش داشته است خود را از وکسلبرگ دور نگه دارد. کلمبوس به تازگی نام رنووا گروپ را از منابع معرفی شده در بیوگرافی شرکای خود حذف و تاکید کرده که این شرکت، یک شرکت مدیریتی مطلقا تحت مالکیت و کنترل آمریکایی هاست و کوهن را پس از مراسم تحلیف ترامپ استخدام کرده است. به گزارش سی ان ان، اوایل امسال، اف بی آی از وکسلبرگ بازجویی و درباره پرداختهای شرکت کلمبوس نووآ به کوهن و همچنین حدود 300 هزار دلاری که اینتراتر به کمیته ملی جمهوری خواهان اهدا کرده بود، از وی سوال کرده بود. در تحولی دیگر، اداره پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) به نوار ضبط شده ای از مکالمات محرمانه یک مقام روس دست یافته که می تواند برای «دونالد ترامپ جونیور» پسر ارشد رئیس جمهور آمریکا دردسرساز شود. به گزارش یاهو نیوز، این نوار صوتی که از سوی پلیس اسپانیا ضبط شده، حاوی مکالمات «الکساندر تورشین» معاون رئیس بانک مرکزی روسیه است که ارتباط نزدیکی را با قانون گذاران آمریکایی و انجمن ملی سلاح آمریکا شکل داد و این ارتباط در نهایت به دیداری با «دونالد ترامپ جونیور» پسر ارشد ترامپ در سال 2016 منتهی شد. اف بی آی در حال تحقیق درباره تزریق غیرقانونی پول از سوی تورشین به این انجمن است که گفته می شود برای کمک به «ترامپ» برای پیروزی در انتخابات 2016 انجام شده است. این انجمن بیش از 30 میلیون دلار برای تقویت ستاد انتخاباتی ترامپ در جریان انتخابات آن سال هزینه کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شورای برنامهریزی و توسعه استان روز گذشته با محوریت توزیع دستگاهی و شهرستانی اعتبارات هزینهای بودجه 97 درحالی برگزار شد که رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان از کاهش 43 درصدی اعتبارات استان در سال 97 خبرداد و در خلال جلسه با ارائه جزئیات دیگر از بودجه گفت : اعتبارات نفت و گاز و اعتبارات توسعهای 43درصد،اعتبارات عمرانی 19 درصد،اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای استانی51 درصد و اعتبار شاخصهای توسعه اقتصادی 67 درصد کاهش داشته است؛البته وی اذعان کرد اعداد و ارقام بودجه نسبت به سال 96 واقعی تر شده است.
به گزارش خراسان رضوی، رضا جمشیدی با بیان این که مجموع اعتبارات سال گذشته استان دربخشهای نفت و گاز و اعتبارات توسعهای حدود 687 میلیارد تومان بوده که امسال این اعتبارات به 416 میلیارد تومان کاهش پیداکرده است، خاطرنشان کرد: 25 میلیارد تومان از این اعتبارات بهعنوان کمکهای فنی اعتباری کنار گذاشتهشده و 391 میلیارد تومان نیز توزیع می شود که سهم دستگاهها و شهرستانها به تفکیک مشخصشده است.
جمشیدی در ادامه با اشاره به آخرین وضعیت درآمدهای استان در بودجه 96 اظهار کرد: سال گذشته فقط 85درصد درآمدهای استان محقق شد که 92درصد آن از طریق اخذ مالیات بوده درحالی که از سهم مالیات در درآمدهای استان نیز حدود 15 درصد محقق نشده است .وی افزود:امسال سهم درآمد مالیاتی استان در مجموع سبد درآمدی استان به 88 درصد کاهش پیداکرده است اما میزان آن نسبت به مصوب سال گذشته 5.4 درصد افزایش را نشان میدهد .در بخش درآمدهای غیر مالیاتی نیز شاهد رشد 46 درصدی درآمد مصوب استان در قانون بودجه 97 هستیم.
وی درباره اعتبارات هزینهای استان نیز اظهار کرد: مجموع اعتبارات هزینهای استان در سال جاری 602 میلیارد تومان است.
کاهش 19 درصدی اعتبارات عمرانی
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان درباره اعتبارات عمرانی استان نیز اظهار کرد: مجموع اعتبارات عمرانی استان در سال جاری 1794 میلیارد تومان است که این عدد در سال گذشته حدود 2215 میلیارد تومان بوده که حدود 19 درصد کاهش پیداکرده است؛ البته این میانگین کاهش برای استانهای کشور حدود 24 درصد بوده است.
وی ادامه داد: اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای استانی نیز 152 میلیارد تومان است که 51 درصد نسبت به سال قبل کاهش دارد. اعتبار شاخصهای توسعه اقتصادی 43 میلیارد تومان است که 67 درصد در این بخش کاهش داریم.
وی با اشاره به نحوه توزیع متوازن اعتبارات و استفاده متوازن از امکانات کشور بیان کرد: سال گذشته از این محل 359 و 33 میلیارد تومان در دو ردیف اعتبار داشتیم که امسال این میزان به 421 میلیارد تومان رسیده است. تغییر اساسی در اعلام شاخصهای برخورداری استان در کشور صورت گرفته است که این شاخصها کاملاً به هنگام شده و برای هر شاخص، شاخص همه شهرستانها نیز اخذشده است. بنابراین باید شاخص میانگین کشور و هر شهرستان را در میزان برخورداری بررسی کنیم. بر این اساس شهرستانهایی را که زیر میانگین کشور هستند برای افزایش و ارتقای 10 درصد عقبماندگی بررسی کردهایم. سهم هر بخش مشخص و از این وضعیت سهم هر شهرستان نیز مشخصشده است.
وی درباره توزیع اعتبارات 0.27 درصد مالیات بر ارزشافزوده در استان اظهار کرد: در سال 97 این عدد 38 میلیارد تومان است. 20 درصد از این اعتبارات به جوانان و تندرستی و 80 درصد به حوزه ورزش اختصاص مییابد که از این 80 درصد، 85 درصد به ورزش همگانی اختصاص مییابد. جمشیدی به الزامات قانون بودجه 97 اشاره کرد و گفت: در این قانون به شورای برنامهریزی استان اختیار دادهشده است که یک درصد بودجه پژوهشی دستگاههای اجرایی تجمیع و توسط این شورا برای آن تصمیمگیری شود. همچنین از اختیارات دستگاههای اجرایی برای جذب نیرو کاسته شده است. حدود 20 میلیارد تومان اعتبار فوقالعاده نیز برای پرداخت به سازمان زندانها در اختیار قوه قضاییه در استان قرار خواهد گرفت و 5.4 میلیارد تومان اعتبار خاص برای پرداخت به بازرسان فعال در سازمان صنعت، معدن و تجارت استان تخصیصیافته است.
اعتراض دستگاه ها به سهم خود از اعتبارات
در ادامه جلسه موضوع سهمیه دستگاهها و شهرستانها از مجموع اعتبارات استانی موردنقد و بررسی اعضای شورای برنامهریزی و فرمانداران استان قرار گرفت که برخی از دستگاهها به سهم خود از اعتبارات معترض بودند که رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان در این باره گفت:مجموع اعتبارات استان 43 درصد کاهش یافته است و اعتبارات دستگاه های اجرایی مانند راه و ترابری استان، آب و فاضلاب استان و همچنین اعتبارات شهرستان بینالود نسبت به این شاخص کاهش کمتری داشته که نشاندهنده توجه به این دستگاهها و شهرستانهای معترض بوده است.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان درباره تخصیص اعتبارات استانی در سهماهه ابتدایی سال 97 اظهار کرد: اعتبارات هزینهای 22.4 درصد تخصیص داشته است. اعتبارات عمرانی استان تا امروز 1079 میلیارد تومان بوده که از این مبلغ 432 میلیارد تومان آن یعنی 40 درصد آن در سهماهه تخصیص پیداکرده است. اعتبارات استانی و 117 میلیارد تومان تبصره 18 قانون بودجه در سه ماه 65 درصد تخصیص یافته و 3 درصد سهم نفت و گاز استان 81 درصد و سایر اعتبارات استانی 55 درصد و اعتبارات ارتقای شاخصهای اقتصادی 54 درصد و سهم 27 صدم درصد مالیات بر ارزشافزوده 67 درصد و سهم استفاده متوازن از امکانات کشور نیز 13.6 در صد به استان تخصیصیافته است.
تخصیص ها 100 درصد هم باشد
برای توسعه کفایت نمی کند
استاندار نیز در واکنش به این اعتراضات اظهار کرد: ما موظف هستیم در چارچوب اعداد و ارقام حرکت کنیم و اگر بخواهیم به دستگاهی اعتباری اضافه کنیم، باید از جای دیگری کم کنیم و اعتبارات بهصورت کلی کاهش پیداکرده است.
رشیدیان بابیان این که سال گذشته از 100درصد بودجه تملک دارایی استان فقط 40 درصد تخصیص یافته است، افزود: امیدواریم امسال این تخصیصها 100درصد باشد. البته همین 100درصد هم برای توسعه استان کفایت نمیکند.وی در ادامه تأکید کرد: همه دستگاههای دولتی باید توجه داشته باشند طرحها و پروژهها باید به بخش خصوصی واگذار شود و این موضوع از بحث توصیه خارج و امروز به یک تکلیف برای دستگاههای اجرایی تبدیلشده است که باید آن را اجرایی کنند.
فقط 43درصد سهم استان از اعتبارات اسناد خزانه اسلامی جذب شده است
در ادامه جلسه مقدوری معاون عمرانی استاندار بابیان این که متأسفانه دستگاههای استان در پیگیری جذب اعتبارات از ردیفهای ملی و متمرکز غفلت کرده اند، به جذب اعتبارات اسناد خزانه اسلامی در سال گذشته اشاره کرد و گفت: متأسفانه تا ابتدای خردادماه امسال میزان جذب این اسناد در استان فقط 43 درصد بوده و حدود 320 میلیارد تومان از اسناد خزانه اسلامی سهم استان هنوز جذب نشده و مهلت جذب این اسناد تا پایان خردادماه است و مدیران دستگاههای اجرایی بهصورت روزانه پیگیری شخصی کنند تا این اسناد جذب شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیاستمداران معروف جهان پیش از این که به مقام و جایگاه سیاسی برسند، چهکاره بودند؟ هرچند برخی از آن ها از همان ابتدا و بلافاصله پس از دانش آموختگی، به مشاغل مرتبط با سیاست مشغول شدند اما تعداد زیادی از این چهرهها، پیش از ورود جدی به دنیای سیاست، آدمهای معمولی با مشاغل عادی بودند که شاید دانستن اش برایتان جذاب باشد. امروز نگاهی داریــم به شغل و کسب و کار مردان و زنان سیاستمدار، پیش از رسیدن به قدرت.
منابع: اقتصاد نیوز، سایت خبری نمناک، خبرگزاری مهر، هفته نامه همشهری جوان، باشگاه خبرنگاران جوان، ویکی پدیا، مجله کسب و کار، کتاب میراث ماهاتما گاندی پس از شصت سال، سایت تحلیل خبری عصر ایران.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.