- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حدود 25 سال قبل توفیق انجام دستور پیامبر اکرم (ص) (اطلبوا العلم ولو بالسین- دانش را گرچه در چین باشد بیاموزید) را یافتم و در یک کنگره علمی واقع در قاره اقیانوسیه (دورتر از چین) شرکت کردم. در این کنگره علمی از ایران فقط دو نفر شرکت کرده بودند: یکی بنده و دیگری یکی از همکاران عزیز تهران. مسیر رفت و برگشت ما تهران، کوالالامپور، سیدنی بود. دوست تهرانی پیشنهاد کرد تمام مسیر مسافرت با هم باشیم که پذیرفتم. وزیر خارجه آن وقت کشورمان که از دوستان گرمابه و گلستان ایشان بود، برایمان محلی را در سفارت ایران در مالزی تهیه دید. دوستان سفارت در فرودگاه به دنبال ما آمدند و یکی دو شب مهمان لطف آنان بودیم.کنگره علمی دوسالانهای بود که مدتی است سالانه شده است. مقاله هایی ارائه کردیم و از مباحث علمی متنوع کنگره لذت وافر بردیم.بلیت ما نشان میداد که در مراجعت از سیدنی به کوالالامپور باید حدود 20 ساعت منتظر هواپیمای هما بشویم. ناگهان به ذهنم گذشت که این مدت را به سنگاپور برویم. به رفیق تهرانی گفتم به دلیل دوری راه و خستگی فراوان اگر کلاه مان را به این جا پرتاب کنند، دیگر رغبت و توان برگشتن نیست، بیا به سنگاپور برویم که غنیمت است و یک فرصت طلایی. قبول کرد. بلیت تهیه کردیم و پس از گشتی در دیدنیهای فراوان و جذاب سنگاپور به مالزی که برگشتیم، آسیمهسر از میان سیل جمعیت فرودگاه به «گیت» (دروازه خروجی) سنگاپور روانه شدیم. زیرا زمان ترانزیت ما کمتر از دو ساعت بود. شب به هتل رفتیم و روز که شد و خورشید خانم از شرق جزیره بالا آمد به فروشگاه بزرگی رفتیم که در تملک چند مسلمان بود و فروشگاهی بود چند طبقه. سریع از جلوی اجناس میگذشتیم و دنبال خرید سوغات بودیم. وقت زیادی تا پرواز نداشتیم و نام اجناسی را که میخواستیم یادداشت میکردیم. من چند تا «تیشرت» و یک رادیو جیبی را انتخاب کردم و به صندوق مراجعه کردیم، سوغاتیها را دریافت کردیم و پولش را پرداختیم. دلشوره داشتم و نگران نرسیدن به پرواز بودم. تاکسی گرفتیم. نزدیکیهای فرودگاه متوجه شدم که رادیو داخل سوغاتیها نیست و از فرط عجله آن را جاگذاشته بودم. فرصت برگشت نبود. قبض خرید را برای روز مبادا نگه داشتم. این قبض را سال ها نگه داشتم و هر زمان که به آن نگاه میکردم، از ته دل آه میکشیدم مانند تمام مالباختهها!سالها گذشت تا اینکه همان کنگره، در سنگاپور برگزار شد. رفتم سراغ آن فروشگاه، جلوی صندوق ایستادم و خودم را معرفی کردم. داستان را تمام و کمال برایشان شرح دادم. حتی گفتم تا همین اواخر قبض را همراه خود داشتهام ولی الان آن را با خود ندارم. قبول کردند و دستور دادند یک رادیو ترانزیستوری پاناسونیک ژاپنی به من بدهند بدون دریافت هیچوجهی! لذت بردم. این است منش یک مسلمان فروشنده.نمیدانم اگر چنین موردی در مملکت ما رخ بدهد، همین سرانجام را خواهد داشت؟در تمام عمرم فقط یک مورد مشابه را در آجیلفروشی تواضع تبریز دیدم.به آجیلفروش گفتم چند سال قبل آجیل خریدم و پستهها را برنداشتم. فراموش کردم. فروشنده به همان مقداری که گفتم بدون هیچ حرفی و باکمال خوشرویی و تواضع پسته تحویلم داد و چیزی هم مطالبه نکرد. آیه «وای بر کمفروشان» برای کدام قشر از جامعه نازل شده؟ آیا رعایت میشود؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عشق منوچهر معروف به «منوچ جیور»، قناری است تا جایی که حتی حاضر است هرچه دارد و ندارد، بفروشد و جایش قناری بخرد. منوچهر 50 سال دارد و خیلی وقت است سفیدی در موی سر و ریش او دویده است. 38 سالی است قناری خرید و فروش می کند و بیشتر از میوه و گوشت و برنج و مرغ، قفس قناری در دست گرفته است. منوچهر برایم ماجرایی را تعریف می کند که بیشتر شبیه یک شوخی است تا واقعیت. می گوید چند ماه کرایه خانه نداشته و زن و بچه اش شب ها را با نان خالی سر می کرده اند ولی حاضر نشده حتی یکی از قناری هایش را بفروشد تا شکم زن و بچه اش را سیر کند. روزنامه ایران در گزارشی می نویسد: این ها بخشی از زندگی عجیب یک مرد است که اولویت اصلی زندگی او، زن و بچه اش نیستند. حالا ما می خواهیم در ادامه نگاهی روان شناسانه به این ماجرا و چند داستان مشابه داشته باشیم.
داستان های مشابه این ماجرا
قبلا درباره نگهداری حیوانات خانگی و علل گرایش افراد به این موضوع مطالبی در همین صفحه چاپ شده است ولی آن چه این خبر را از مطالب قبلی متمایز می کند، میزان افراط در آن است. انتظار می رود در شرایط دشوار و بزنگاه های سخت زندگی، اندکی انعطاف در زمینه علاقه به چنین چیزهایی وجود داشته باشد ولی در این زمینه نیز استثنا وجود دارد و این که فردی حاضر به گذشتن از همسر و فرزندان خود باشد برای این که قناری هایش را حفظ کند، یکی از این استثناهاست. البته موارد مشابه دیگری در این خصوص وجود دارد که به مراکز مشاوره هم مراجعه کرده اند. مثل این که فردی اجازه نمی دهد خانواده اش سوار ماشین او شوند چون نگران کثیف شدن آن است یا مثلا از فرط علاقه به یک شیء ممکن است به هیچ یک از اعضای خانواده اش، اجازه نزدیک شدن به آن را ندهد و... که این ها ممکن است دلایل دیگری از قبیل وسواس، خساست یا ترس از دست دادن داشته باشد.
عوامل ایجاد کننده چنین رفتارهایی
درباره عوامل ایجاد کننده و تداوم بخش این مسئله باید به چند نکته اشاره کرد.
جبران افراطی ناکامی های دوره کودکی: اتفاقات دوره کودکی و نحوه شکل گیری هویت فردی و آرزوهای هر فرد نقش موثری در رفتارهای بعدی وی دارد و می توان گفت بیشتر تصمیمات و اتفاقات زندگی افراد در بزرگ سالی تحت تاثیر دوره کودکی آن ها قرار دارد. خلأها و ناکامی های تجربه شده در دوره کودکی می تواند منشأ بسیاری از اقدامات جبران کننده یا تلافی جویانه در آینده باشد. برخی از الگوسازی ها و آرزوها در سنین پایین شکل می گیرند و گاهی در قالب طرحواره ها نهادینه می شوند. از دوره نوجوانی به بعد افراد به شیوه های مختلفی با طرحواره های ذهنی خود روبه رو می شوند که یکی از این شیوه ها جبران افراطی است.
دریافت نکردن بازخوردهای رضایت بخش از خانواده: معمولا کسب لذت از یک اقدام به عنوان پاداش و تقویت برای آن محسوب می شود و هر چقدر که این احساس خوشایندتر باشد، احتمال تکرار و تشدید آن رفتار و شرطی شدن به آن عمل برای فرد بیشتر می شود. بنابراین وقتی که این فرد در زندگی مشترک با همسر و فرزندانش و حتی شغل و زندگی اجتماعی اش بازخوردهای رضایت بخش کافی را دریافت نمی کند و در مقابل از داشتن قناری به این حالت نشئه درونی می رسد، به طور طبیعی گرایش به آن در وجودش بیشتر می شود و به تدریج اولویت های زندگی اش نیز تغییر می کند.
افتادن در رقابت با دوستان: قرار گرفتن در جمع افرادی که همه بحث ها و تجربیات شان محدود به حوزه خاصی مانند پرورش قناری یا استفاده از خودرو یا اتفاقی مشابه است، باعث می شود نوعی حس پیشرفت و موفقیت در فرد ایجاد شود و به مرور وی را درگیر یک رقابت پیش رونده کند به نحوی که ممکن است پرداختن به امور مربوط به زندگی مشترک را نوعی مزاحمت و عقب ماندگی در این رقابت تلقی کند.
مسئولیت پذیر نبودن: وقتی شوهری می گوید حتی برای تامین غذای خانواده اش حاضر به فروش یکی از قناری هایش نشده است، اولین و واضح ترین عبارتی که به ذهن می رسد مسئولیت پذیر نبودن است چراکه اگر فردی، خود را در همه جنبه های زندگی مشترک مسئول بداند قطعا می تواند بر اساس شرایط موجود موضوعات را اولویت بندی و طبق آن عمل کند. هرچند ممکن است دلایل و توجیهات وی در هر شرایطی از دیدگاه خودش کاملا منطقی و قابل قبول باشد.
چند توصیه به چنین افرادی
لازم به ذکر است که این مطالب بخشی از دلایل و انگیزه های احتمالی چنین اقداماتی محسوب می شود و به طور قطع موارد دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که در این نوشتار نمی توان به همه آن ها پرداخت ولی اشاره به برخی از راهکارهای موثر در تغییر این وضعیت نیز خالی از لطف نیست.
با واقعیت زندگی روبه رو شوید: اولین اقدام برای کسانی که درگیر این وضعیت هستند، روبه رو شدن با واقعیت است زیرا تا زمانی که یک فرد با واقعیت های زندگی مواجه نشود، نمی تواند برنامه ریزی جامعی را برای خود تدوین کند.
برقراری تناسب بین همه نیازها و خواسته ها: بدون تردید انسان ها نیازهای روانی متعددی دارند که از این طریق بخشی از آن ها ارضا و بخش های دیگر نادیده گرفته می شوند. بنابراین به چنین افرادی توصیه می شود نیازهایی مانند احساس ارزشمندی، نیاز به دوست داشته شدن و ... را نیز مد نظر قرار دهند و برای آن ها راهکار پیدا کنند.
تقویت مهارت های حل مسئله و ارتباط موثر: برای رسیدن به تفکر جامع و کل نگری در زندگی لازم است که این مهارت ها آموخته شوند و تحقق این موضوع جز در سایه تعاملات انسانی میسر نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از دیرباز تصویب یک قانون آسان ولی اجرایی کردن آن به طور دقیق و صد درصدی دشوار بوده است. در این بین، همیشه باید مجازات یا جریمه ای پشت هر قانون باشد تا اجبار به عادت تبدیل شود. تا همین 10 سال پیش بستن کمربند یک کار لوکس و غیر ضروری محسوب می شد تا این که جریمه های سنگین همه را وادار به بستن کمربند ایمنی کرد. حالا قوانین راهنمایی و رانندگی وارد مرحله جدیدی شده و مجلس استفاده از صندلی کودک را اجباری کرده است. در همین زمینه سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفته است: «طبق مصوبه جدید کمیسیون صنایع و معادن مجلس و رأی اکثریت اعضای کمیسیون، استفاده از صندلی کودک در صندلی عقب خودرو برای حفظ ایمنی بیشتر کودکان اجباری شد.» (منبع خبر: مشرق نیوز)
باتوجه به تصویب این قانون، برای بعضی از کودکان نشستن در صندلی ایمنی با گریه و بیقراری همراه است و آزادی عمل آن ها را به میزان زیادی محدود می کند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم در مطلب پیش رو تعدادی راهکار معرفی کنیم تا والدین راحت تر کودک را در صندلی ایمنی نگه دارند.
1- تا حد ممکن، کودک را از سنین پایین در صندلی ایمنی قرار دهید. برای مثال نشاندن یک کودک سه ساله بسیار سخت تر از نشاندن یک کودک 9 ماهه است. این کار باعث می شود کودک از همان ابتدا با این قانون کنار بیاید.
2- تا وقتی کودک در صندلی ایمنی قرار نگرفته، خودرو را روشن نکنید و به هیچ وجه حرکت نکنید. این نکته باید همیشه رعایت شود. فرقی ندارد که مسافت شما کوتاه یا طولانی است. قانون در همه شرایط لازم الاجراست و کودک باید به این موضوع، واقف شود.
3- هنگام نشستن در خودرو موسیقی مورد علاقه کودک یا لالایی را پخش کنید. این کار به کودک آرامش می دهد و در بعضی شرایط باعث به خواب رفتن او می شود.
4- برای کودک تعدادی اسباب بازی تهیه کنید و اجازه دهید فقط در صندلی ایمنی اش با آن ها بازی کند. می توانید کیسه ای از صندلی جلو آویزان کنید و در آن اسباب بازی های نرم و وسایل سرگرمی قرار دهید تا در دسترس کودک باشد.
5- شما می توانید صندلی کودک را گاهی به داخل خانه بیاورید و به کودک اجازه دهید با آن بازی کند. این کار باعث می شود کودک ارتباط خوبی با صندلی اش برقرار و از نشستن روی آن در خودرو استقبال کند.
6- اگر فرزند شما هنوز نوزاد است، یک اسباب بازی از بالای صندلی آویزان کنید تا تکان بخورد و او را سرگرم کند.
7- درباره بچه های بزرگ تر می توانید انواع بازی ها را امتحان کنید. گل یا پوچ و نون بیار-کباب ببر جزو بازی هایی هستند که کودک را تا رسیدن به مقصد سرگرم نگه می دارند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«دوصد گفته چون نیم کردار نیست» حکایت این روزهای اروپایی هاست. اروپاییهایی که طی شش ماه اخیر که آمریکا از توافق هستهای خارج شده، در مقام «حرف» برای حفظ برجام خوب پیش آمدند اما پای «عمل» که رسید، نه کمیت شان که ظاهرا همه چیزشان میلنگد.مقامات اروپایی و در راس آن، «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به طور مداوم تاکید دارند که برجام برای آنها یک دستاورد «امنیتی» و «سیاسی» مهم است که به هرنحو میخواهند آن را حفظ کنند. اما همین اروپاییها که چنین مواضع شفافی میگیرند، دست کم سه ماه است که به صورت علنی اعلام کردهاند که روی یک سازوکار مالی ویژه موسوم به «SPV» کار میکنند که یک سیستم تهاتری برای مبادله با ایران براساس یورو است تا به این ترتیب شرکتهایی که با ایران کار میکنند بتوانند بدون گرفتار شدن یا با کاهش خطر گرفتار شدن در چرخه حاکمیت دلار آمریکا، به مراودات تجاری و مالی با ایران ادامه دهند. با این حال در روزهای اخیر مسجل شده است که اروپا برای استقرار این نهاد در یک کشور تحت حاکمیت خود مشکل دارد و نتوانسته میزبانی برای آن پیدا کند.
به سه دلیل مشخص، منطقا اروپاییها باید به اقدامات خود برای حفظ برجام سرعت میدادند:
اول: برجام یک دستاورد «سیاسی» بلامنازع برای اتحادیه اروپایی است. اتحادیهای که حتی حوزه سیاست خارجی اش را در جریان مذاکرات هستهای ایران تاسیس کرد و در جریان مذاکرات 12 ساله و نیز مذاکرات دو ساله منتهی به برجام نقش زیادی داشت تاجایی که برخی آن را تنها دستاورد سیاسی مهم اروپا میدانند.
دوم: به لحاظ حیثیتی مقامات ارشد اروپایی ماه هاست که بر لزوم استقلال این اتحادیه از آمریکا تاکید دارند.این تاکیدات از لزوم بیرون رفتن اروپا از زیر یوغ «بردگی آمریکا» که توسط مقامات فرانسوی مطرح شد، آغاز شد و اکنون به پیشنهادهای مهمی همچون ایجاد «ارتش اروپایی» و حتی «شورای امنیت اروپا» رسیده است. این انگیزه استقلال خواهی در حوزه مالی نیز تاحدودی در ساختار «SPV» قرار بود دنبال شود تاجایی که برخی آن را «خطر» برای سیطره دلار آمریکا خواندند و به واشنگتن هشدار دادند که با محروم کردن ایران از مراودات مالی دلاری و ایجاد سازوکار مالی برپایه یورو، حاکمیت دلار مخدوش خواهد شد و سیستمی موازی با دلار شکل خواهد گرفت که میتواند قدرت اقتصادی آمریکا را کاهش دهد.
سوم: همان طور که اروپاییها میگویند، برجام برای آنها نه یک فرصت اقتصادی که یک موقعیت «امنیتی» است و میتواند امنیت این قاره را مخدوش کند. به راه افتادن رقابت تسلیحات هستهای در غرب آسیا، گسیل بیشتر سرریز مهاجران و آوارگان ناشی از جنگها در منطقه خلیج فارس به سوی اروپا و... از جمله مهمترین تبعات امنیتی برای اروپاست. اروپاییها خوب میدانند که اگر ترقهای در منطقه غرب آسیا منفجر شود، صدایش در پایتختهای اروپایی بیش از پایتختهای عربی و آسیایی ترسناک خواهد بود.
اما با این دلایل مشخص و مهم، چرا اروپا فقط حرف میزند؟ این بی عملی اروپا دلایل متعددی دارد از جمله: فشارهای سنگین آمریکا به سیستم مالی کشورهای اروپایی و ترساندن آنها از تحریمهای ثانویه و جرایم سنگین مالی، لابیهای گسترده تل آویو در اروپا و دوره گردیهای فشرده ضد ایرانی که نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی برگزار کرد، لابیها و دلارهای سعودی، وابستگی پیچیده و سنگین سیستمهای مالی اروپایی و بینالمللی به «فدرال رزرو» یا بانک مرکزی آمریکا به دلیل سیطره دلار و مبادلات بسیار زیاد شرکتها و بانکهای اروپایی با آمریکا، شکافهای داخلی اروپا و تقابلهای کشورهای نزدیک به آمریکا با سایر کشورهای مستقل تر. اما در کنار همه این شرایط موثر، به نظر میرسد، حالادیگر پس از شش ماه مذاکره فشرده با اروپا میتوان گفت که «بی عملی» اروپا نتیجه مواجه نشدن این اتحادیه با یک اقدام عملی و عینی از سوی ایران است. اروپاییها اگر در شش ماه اخیر به این نتیجه میرسیدند که چنان چه واقعا و عملا کاری برای حفظ برجام و دورزدن تحریمهای ایران نکنند، دیگر نمیتوانند در سایه امنیتی که برجام برای شان ایجاد کرده زندگی کنند، شاید تا امروز بارها، سازوکار مالی شان را راهانداخته بودند. اما درحالی که شش ماه از خروج آمریکا از برجام گذشته و اروپا هنوز حتی یک آجر روی زمین نگذاشته تا سازوکارش برای حفظ برجام آغاز شود، ولی ایران کماکان به این توافق پایبند مانده و دنیا از منافع پایبندی ایران به تعهداتش در برجام نفع میبرد، چرا اروپا باید هزینه مقابله با آمریکا را بپردازد و برای حفظ برجام اقدام عملی انجام دهد؟ دراین ماهها مقامات ایران بارها گفتهاند که اگر اروپا به تعهدش عمل نکند، ایران واکنش متقابل خواهد داشت؛ اما ظاهرا خبری از اقدام «عملی» برای مقابله با کندی اروپاییها نیست. یا اگر هست نشانهای نداشته که حداقل اروپا آن را درک کند و به اقداماتش سرعت بدهد. دراین شش ماه مقامات ایرانی به صورت «شفاهی» تهدید کردهاند که با بی عملی اروپا مقابله خواهند کرد، اروپاییها هم در مقابل به صورت «شفاهی» گفتهاند که برجام را حفظ خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی اگر میخواهد اروپا را وادار به عمل کند باید روی میزش یک تهدید عملی بگذارد. هرچند ایجاد تضمینهای عملی برای اروپا باید در این شش ماه انجام میشد اما حتی همین امروز میتوان برای طراحی یک «پاسخ عملی» به کندی اروپا اقدام کرد.اشتباه نکنیم این تهدید عملی لزوما ساخت بمب یا افزایش سطح غنی سازی نیست. کاهش سطح همکاریها با آژانس میتواند پیام واضحی برای اروپا مخابره کند حتی در برجام ظرفیتهایی وجود دارد که براساس آنها میتوان به طرف مقابل پیام عملی و آشکاری داد که اگر به «حرف»های شفاهی اش «عمل» نکند ایران قادر است که جامه عمل به حرف هایش بپوشاند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
افغانستان، نا امنتر از همیشه شده است.بر اثر وقوع انفجار انتحاری در هتل اورانوس در جاده میدان هوایی کابل و هنگام برگزاری مراسم گرامی داشت میلاد پیامبراکرم(ص)، دهها نفر کشته و زخمی شدند.گفته میشود که تالحظه تنظیم خبردست کم 60کشته و 84 زخمی توسط آمبولانسها به مراکز درمانی منتقل شدهاند.به گزارش آوا، سخنگوی وزارت کشور افغانستان میگوید که انفجار داخل هتل اورانوس احتمالا یک حمله انتحاری بوده است.نجیب دانش، میگوید که احتمال دارد شمار تلفات افزایش یابد.به گفته وی،مهاجم انتحاری وقتی خود را در داخل تالار عروسی اورانوس منفجر کرده که دهها روحانی افغانستانی برای تجلیل از روز تولد پیامبر(ص)، در آن گردهم آمده بودند. تالحظه تنظیم خبر، شخص یا گروهی مسئولیت این حمله را برعهده نگرفته است.تالار عروسی هتل اورانوس در خیابان فرودگاه بینالمللی کابل قرار دارد و تقریبا هر شب میزبان عروسیهای پر زرق و برق پایتخت است. هفته گذشته نیز یک سوءقصدکننده انتحاری خود را در حاشیه یک گروه تظاهرکننده در مرکز کابل منفجر کرد و شش تن دیگر را با خود به کام مرگ برد. اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان ضمن محکوم کردن انفجار عصر دیروز در کابل اعلام کرد: تروریستهای وحشی بر خلاف سیره پیامبر (ص) خون بی گناهان را ریختند. موج عملیات انتحاری هدفدار در افغانستان موجب حذف فیزیکی بسیاری از چهرههای نزدیک به مجاهدان ومردم این کشور شده است.در این بین گروههای مختلف در افغانستان از جمله طالبان و داعش از فرصت به وجود آمده استفاده و بخشهای مهمی از استانهای هلمند، ارزگان و قندوز را اشغال کردند. طبق گزارش اداره بازرسی آمریکا (سیگار ) افغانستان بیش از 41 درصد مساحت خود را از دست داده و این مساحت از دست رفته در اختیار گروههای مختلف مسلح و تروریستی است. با افزایش نگرانیها مبنی بر انتقال داعش از خاک سوریه به افغانستان به نظر میرسد چالش پیش روی افغانستان بی ثباتی سیاسی این کشور و افزایش موج تروریستی است. مسئلهای که میتواند افغانستان نا امن را نا امنتر و این کشور را در بازه زمانی نزدیک به یک بحران عمیق برای منطقه به ویژه مناطق آسیای میانه، هند و چین و غرب آسیا به خصوص ایران تبدیل کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانسک بانک دانمارک با رسوایی پول شویی ۲۰۰ میلیارد یورویی رو به رو شده است.به گزارش فارس، هاوارد ویلکینسون، یک افشاگر دانمارکی در برابر مجلس این کشور شهادت داد که دانسک بانک به عنوان بزرگترین بانک این کشور در یکی از بزرگترین یا حتی بزرگترین پول شوییهای تاریخ جهان دست داشته است. به گزارش رویترز، دانمارک که یکی از اصلیترین اعضای FATF، کارگروه ویژه اقدام مالی، محسوب میشود، شاهد پول شویی ۲۰۰ میلیارد یورویی در این بانک است.
افشای این ابر پول شویی باعث شد تا توماس بورگن، مدیرعامل دانسک بانک استعفا کند. این حجم پول شویی بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ رخ داده و مجموع آن ها حدود ۲۲۷ میلیارد دلار برآورد شده است. بیشتر پول شوییهای انجامشده در شعب این بانک در انگلیس، قبرس، لاتویا، روسیه و استونی انجام شده است. حجم پول شویی صورت گرفته معادل حدود 48 درصد تولید ناخالص ایران است. به عبارت دیگر حجم پول شویی انجام شده در این بانک دانمارکی به عنوان یکی از نخستین کشورهایی که به FATF پیوسته است با احتساب یورو 14 هزار تومان معادل 2.8 هزار تریلیون تومان است.بنا به گفته اوله اندرسن، عضو سابق هیئت مدیره دانسک بانک برای این پول شوییها از هویت شرکتهای نفتی شیل استفاده شده است. مقصد پولهای شسته شده نیز استونی، لاتویا، چین، سوئیس، ترکیه، انگلیس و حدود ۱۵۰ کشور دیگر بوده است. هاوارد ویل کینسون، کسی که این پول شویی را افشا کرده بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ مدیر مبادلات دانسک بانک در حوزه دریای بالتیک بوده است. وی میگوید: در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ درخصوص وقوع این پول شوییها به هیئت مدیره این بانک در کپنهاگ هشدار داده شده بود. هم اکنون سازمان نظارت بر نظام بانکی اتحادیه اروپا قصد دارد از بانک مرکزی دانمارک در این زمینه تحقیقاتی را انجام دهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویدئویی در فضای مجازی پخش شد که یک سارق از راحت تر بودن سرقت خودرو در مقایسه با دوچرخه سخن میگوید. او زمان مناسب برای سرقت پراید را 11 ثانیه و دوچرخه را 20 ثانیه اعلام کرد. کاربری نوشت: « خودروسازها کلاه شونو بذارن بالاتر با این ایمنی خودرو هاشون» کاربر دیگری نوشت: «کاش خودروسازها همین قدر که به فکر گرون کردن محصولاتشون هستن به فکر ارتقای کیفی و ایمنی شونم بودن» کاربری هم نوشت: «ماشین رو که با قیمتهای بالا میخریم باز باید چندین میلیون هزینه کنیم تا از سرقت شدنش جلوگیری کنیم»
خبری از افتتاح پیشرفتهترین و بزرگترین فروشگاه سامسونگ در خاورمیانه در تهران در حالی مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت که ۱۵ روز از آغاز تحریمهای آمریکا علیه کشورمان که به گفته ترامپ شدیدترین تحریمهای تاریخ است، بیشتر نمیگذرد. اگرچه برخی کاربران این حرکت را به نوعی مقابله با تحریمها دانستند اما بسیاری از کاربران دیدگاه متفاوتی دارند و کاربری تاکید کرد: « نفیو همون معمار تحریمها نوشته بود: کالاهای لوکس و مصرفی رو عمدا تحریم نکردیم تا دلارهای ایران از طریق بی خطری خرج بشه. قبلا خرج پورشه شد الانم محصولات سامسونگ» کاربری هم نوشت: «همین کره رو اگه ازش بخوای مواد اولیه بگیری بهانه تحریم رو میاره ولی گوشی هاش رو که میتونه به راحتی ارز رو از کشور ما خارج کنه با اشتیاق در اختیارمون میذاره بهتره یکم به خودمون بیایم»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که اعتراضات و تجمعات کارگران شرکت نیشکر هفت تپه وارد سومین هفته خود شده ، ابعاد جدیدی از مشکلات این شرکت و سابقه آن رسانه ای شده است.ماجرا از این قرار است که نیشکر هفت تپه به عنوان یک شرکت دولتی (متعلق به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، زیرمجموعه وزارت صنعت) در سال 1394 به بخش خصوصی واگذار می شود. آن گونه که تابناک گزارش کرده خریداران دو شرکت زئیوس و آریاک بودند که با پیش پرداخت شش میلیارد تومان صاحب این شرکت عظیم شدند. مهرداد رستمی چگنی و امید اسدبیگی دو جوان 28 ساله و 31 ساله که توانستند در مزایده این شرکت را خریداری کنند. بر اساس این گزارش، شرکت دارای 24 هزار هکتار زمین مرغوب است که در مجموع به قیمت 291 میلیارد تومان واگذار شد. بر همین اساس برخی ارزش شرکت را بالا و واگذاری یک شرکت بزرگ و ارزشمند به این قیمت غیرعادلانه دانسته اند.اما طبق گفته رئیس سازمان خصوصی سازی (چهارشنبه 27 آبان در برنامه گفت وگوی ویژه خبری) این شرکت در زمان واگذاری ضرر ده بوده و حقوق کارگران تا هفت ماه معوق شده بود. اما بعد از واگذاری این میزان تعویق به دو ماه کاهش یافت. با این حال برخی رسانه ها از جمله خبرگزاری تسنیم نوشته اند که در زمان دولتی بودن شرکت، با وجود مشکلات، حقوق کارگران پرداخت می شده است. برخلاف ادعای حسینی، رئیس سازمان خصوصی سازی، میزان معوقات حقوق کارگران هم، توسط خودشان، تا پنج ماه اعلام شده است و نه دو ماه.
موضوع حاشیه ساز دیگر درباره ماجرای تلخ هفت تپه، وضعیت مدیران و سهامداران اصلی است. به گزارش تسنیم، پوری حسینی در این باره گفته است: "اتفاقی که افتاده و اوضاع را به هم ریخته این است که بعضی سهامداران این شرکت فعالیتهای اقتصادی دیگری دارند بهدلیل سایر فعالیتهایشان از جمله مسائل ارزی و شبهاتی که در این زمینه وجود داشته، تحت بازداشت و بازجویی قوه قضاییه هستند؛ ضمن این که یکی از مدیران آن جا هم با مشکلات جسمی جدی در قلب و کلیه مواجه شده و در نتیجه به دلیل این که دو هفته است که هیئت مدیره در آن جا مستقر نیست بار دیگر زمینه اعتراضها فراهم شده است".اما در همین باره به نقل از اژهای (معاون اول رئیس قوه قضاییه) اعلام شد که مدیرعامل شرکت کشت و صنعت هفتتپه فراری است و اصلا زندان نیست که فرصتی به او داده شود تا مشکلات را حل کند. برخی رسانه ها هم نوشته اند که یکی از خریداران اصلی شرکت متواری و دیگری هم زندانی است.از دیگر عواملی که به عنوان ریشه مشکلات شرکت اعلام شده، استخدام های بی رویه در آخرین روزهای قبل از واگذاری است. پوری حسینی دلیل مشکلات شرکت کشت و صنعت هفت تپه را استخدام های بیرویه و بی ضابطه در حد فاصله زمانی آگهی واگذاری این شرکت تا زمان واگذاری دانست و در بخشی از صحبت های خود در گفت وگوی ویژه خبری نیز بیان کرد مدیران دولتی قبل از واگذاری 1800 نفر را در این شرکت چپاندند! کل کارکنان هفت تپه در پایان سال گذشته 5400 نفر بوده که در صورت درست بودن این روایت یک سوم آن ها مازاد بر نیاز استخدام شده اند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سازمان ملل متحد در «روز جهانی توالت» اعلام کرد که بیش از 2.5 میلیارد نفر معادل یک سوم مردم جهان به امکانات بهداشتی اولیه نظیر توالت دسترسی ندارند. به گزارش ایسنا، سازمان ملل میگوید دسترسی نداشتن به امکانات اولیه بهداشتی نظیر توالت تبعات منفی بسیاری را برای سلامت، منزلت و امنیت انسان به همراه دارد. «لوئیز جورجز آرسنالت» نماینده یونیسف میگوید: هم اکنون یک سوم مردم جهان به امکانات ابتدایی بهداشتی نظیر توالت دسترسی ندارند ضمن اینکه 15 درصد از جمعیت جهان نیز در ملأ عام قضای حاجت میکنند. در حالی که شش میلیارد نفر در جهان تلفن همراه دارند اما تنها 4.5 میلیارد نفر از آنها به سرویس بهداشتی دسترسی دارند که این یک آمار تأسفآور است.در ماه فوریه، روزنامه «تایمز آو ایندیا» به نقل از پلیس ایالت «اوتارپرادش» که در این ایالت دو دختر به قتل رسیده بودند اعلام کرد: 95 درصد از موارد تجاوز جنسی هنگامی رخ میدهند که زنان برای رفتن به توالت خانههای خود را ترک میکنند.وی میگوید: حدود 65 درصد از جمعیت روستایی هند در ملأ عام قضای حاجت میکنند. بههمین دلیل زنان و دختران ترجیح میدهند شبها اقدام به این کار کنند که این مسئله امنیت آنها را بهشدت به خطر میاندازد.به گزارش هندوستان تایمز، تمام میکروبهای بیماریزا نظیر ویروسها، باکتریها، تکیاختهها و انگلها در مدفوع انسانهای مبتلا به بیماریها وجود دارند که این میکروبها از راه آلوده کردن آب، خاک و غذا، راه خود را به درون بدن دیگر انسانها پیدا میکنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزیر راه از برقراری خط اعتباری سه میلیارد یورویی روسیه برای توسعه حملونقل در کریدور جنوب شمال خبر داد.به گزارش تسنیم، محمد اسلامی که برای حضور در رویداد هفته حملونقل روسیه به این کشور سفر میکند، پیش از سفر گفت: در این سفر درباره توسعه حملونقل ریلی در ایران و توسعه همکاریها در چهارچوب کریدور شمال ــ جنوب با مقامات روسیه، هند و آذربایجان مذاکره خواهیم کرد. وی افزود: در این سفر دو نشست سهجانبه میان ایران، روسیه و هند و ایران، روسیه و آذربایجان برگزار خواهد شد تا درباره مسائل مربوط به توسعه کریدور شمال ــ جنوب رایزنی کنیم.وی به اهمیت کریدور شمال ــ جنوب که هند را از طریق ایران و آذربایجان به روسیه متصل میکند، اشاره کرد و گفت: کریدور شمال ــ جنوب یک سازوکار و موافقتنامه خیلی مهم بین ایران ، هند و روسیه است که از بندر چابهار شروع شده و هند را از طریق ایران و آذربایجان به روسیه وصل میکند.وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: با توجه به این که موافقت آذربایجان برای مشارکت در ساخت راهآهن رشت ــ آستارا نقشی مهم در توسعه حمل و نقل و ترانزیت منطقهای دارد در این سفر درخصوص این موضوع نیز بحث و تبادل نظر خواهیم کرد.اسلامی به خط اعتباری سه میلیارد یورویی روسیه برای مشارکت در توسعه حملونقل ریلی ایران اشاره کرد و گفت: جلب مشارکت طرف روس برای سرمایه گذاری در پروژههای مهم زیرساخت ریلی کشور و مشارکت در خط آهن رشت ــ آستارا در دستور کار این سفر است.
فرا خبر
خاصیت ضدتحریمی کریدور استراتژیک شمال- جنوب ایران
سال 2000 بود که سه کشور ایران، هند و روسیه، بر سر راه اندازی یک کریدور حمل و نقلی که هم اینک شمال- جنوب نامیده می شود، به توافق رسیدند. در سال های بعد، 11 کشور دیگر از جمله (قزاقستان، بلاروس، عمان، تاجیکستان، بلغارستان، آذربایجان، ارمنستان، سوریه، اوکراین، ترکیه و قرقیزستان) نیز به اعضای همکار این کریدور پیوستند. این کریدور قرار است بندر بمبئی هند را از مسیر اقیانوس هند و خلیج فارس به جنوب ایران و از طریق نقاط شمالی ایران مانند روسیه و سپس اروپای شمالی متصل کند. در کنار مسیر اصلی تعریف شده برای این کریدور نیز شش مسیر جایگزین برای اتصال هند به روسیه با عبور از سرزمین ایران تعریف شده است.این در حالی است که مسیر سنتی اتصال هند به عنوان یکی از اقتصادهای نوظهور به اروپا از کانال سوئز می گذرد. به طوری که کشتی ها باید با شروع حرکت از بندر بمبئی هند، با گذر از اقیانوس هند، خلیج عدن (باب المندب) در جنوب عربستان، به دریای سرخ وارد شوند و از آن جا با گذر از کانال سوئز (حدفاصل قاره آسیا و آفریقا) و نیز تنگه جبل الطارق، خود را به اقیانوس اطلس و دریای مانش و سپس بالتیک برسانند.مطالعات و بررسیهای انجام شده در وزارت راه و شهرسازی، نشان می دهد که کریدور شمال-جنوب در مقایسه با مسیر سنتی کانال سوئز حدود ۲۵ درصد در هزینه حمل و ۳۰ درصد در زمان حمل در بین هند و اروپا صرفه جویی خواهد کرد. ضمن این که امکان دسترسی روسیه به آب های گرم جنوب ایران را فراهم خواهد ساخت. از همه مهم تر با تحکیم پیوندهای اقتصاد ایران با کشورهای منطقه، امکان تحریم و محاصره اقتصادی کشورمان را بیش از پیش برای تحریم کنندگان سخت تر خواهد کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.