
غفوریان-صحن علنی مجلس، دیروز در سیلابی ترین روز خود پس از حوادث سیل های اخیر، با حضور وزیران کشور، نیرو، کشاورزی و راه وشهرسازی شاهد گفت وشنودهای مختلفی درباره این حوادث بود. در میان تمام آن چه در 20 روز اخیر از سوی افراد، دستگاه ها و کارشناسان مطرح شد اگرچه وقوع سیلاب درهر یک از استان های سیل زده به روایت نمایندگان آن استان ها دارای عوامل متعددی است اما پیکان انتقاد ها دیروز بیشتر بر محور هواشناسی و پیش بینی های تامل برانگیز سازمان هواشناسی و نیز غفلت از لای روبی و حفظ حریم رودخانه ها متمرکز شد. پرسش های چالشی لاریجانی رئیس مجلس از سحر تاجبخش رئیس سازمان هواشناسی کشور به نوعی نبود دقت بالا و ناکافی بودن پیش بینی های این سازمان را نشان داد که در انتقادهای وزیر نیرو و برخی نمایندگان از این سازمان نیز مشهود بود. ضمن این که وزیر کشور نیز بر ضرورت تقویت سازمان هواشناسی تاکید کرد.گزارش خراسان حاکی است، دیروز لاریجانی رئیس مجلس پس از گزارش سحر تاجبخش رئیس سازمان هواشناسی کشور خطاب به او گفت: سازمان هواشناسی 15 روز قبل از سیل هشدار لازم را داده است یا خیر؟ تاجبخش در پاسخ بیان کرد: سازمان برای بارش ها این کار را انجام نمی دهد، زیرا صحت آن ها قابل اعتماد نیست و در فصل بهار و ماه های مارس و آوریل ، مدل ها هر 12 ساعت با تغییرات زیادی همراه است.رئیس سازمان هواشناسی یادآور شد: پدیده های حدی و سیلاب در پیش بینی های بلندمدت دیده نمیشود، بلکه برای پیش بینی های سیلاب باید در قالب پیش بینی های میان مدت، اطلاعات ارائه شود که این پیش بینی ها در دنیا هم حدود 65 تا 70 درصد صحت دارد.
وزیر نیرو: هواشناسی اعلام کرد بارش های فروردین نرمال است
در همین زمینه اردکانیان وزیر نیرو نیز دیروز در بخشی از سخنان و گزارش خود در مجلس به نکته ای اشاره کرد که قصور هواشناسی را پر رنگ می کند: «آخرین پیشبینی سازمان هواشناسی که 29 بهمن ماه در شورای آب ارائه شد حاکی از این بود که در سه ماه اسفند، فروردین و اردیبهشت بارشها در کشور نرمال خواهد بود.»لاریجانی رئیس مجلس در واکنش به این نکته وزیر نیرو اظهار کرد: «پس این پیش بینی دقیق نبوده است.»اردکانیان البته این را هم گفت که «اصل موضوع سیل اجتناب ناپذیر است، هر مقدار تجهیزات لازم است باید برای پیش بینی ها تهیه شود.»
انتقاد تند نماینده دشت آزادگان از هواشناسی و وزارت نیرو
ساعدی نماینده دشت آزادگان و هویزه ماجرای هواشناسی را دیروز در سخنانش از زاویه ای دیگر بررسی کرد. او معتقد بود اگر هواشناسی هشدار به موقع می داد و وزارت نیرو به موقع در رهاسازی آب سدهای کرخه و دز برنامه ریزی میکرد، این حجم آب در سدها دپو نمی شد: «علوم مربوط به هواشناسی امروز تغییرات آب و هوایی را ازچهار ماه قبل می تواند پیش بینی کند و 45 روز قبل هشدار می دهد که در تغییرات اخیر و وقوع سیل، هواشناسی این حوادث را پیش بینی کرده بود، براین اساس وزارت نیرو باید ذخیره های پشت سد را به ترتیب رها میکرد تا سیلاب های جدید را پشت سدها نگه دارد.بنابرگزارش خانه ملت، وی تاکید کرد: بنابراین ادعای نداشتن اطلاع از آورده احتمالی حوزه سد کرخه واهی و غیر علمی است و آگاهی و اطلاع متولیان از میزان ورودی و ذخایر سدها، ظرفیت رودخانه و حوزه آبخیزداری محرز و مسلم است.
سیلاب نتیجه تصمیمات غلط و پیش بینی های نادرست
این عضو هیئت رئیسه کمیسیون انرژی مجلس با تاکید بر این که اقدام نکردن به موقع در رهاسازی آب ذخیره شده از دلایل قصور دولت به ویژه وزارت نیرو است، افزود: با استناد به قانون مجازات اسلامی ضروری است مقصران تحت تعقیب قرار گیرند و دولت به جبران خسارت وارد شده به دلیل بی مبالاتی و رعایت نکردن ضوابط ملزم شود.ساعدی با بیان این که بحران سیلاب خوزستان بیش از این که طبیعی و ناشی از طغیان رودخانه ها باشد نتیجه تصمیمات غلط، پیش بینی های نادرست و سوءمدیریت در دو مرحله آب گیری و رهاسازی به موقع سدهای کرخه و دز است، خواستار تشکیل کمیته حقیقت یاب مقصران سیلاب خوزستان شد: «کمیته حقیقت یاب تحقیق و تفحصی در مجلس درباره سیلاب های اخیر، رهاسازی بی برنامه آب و بی برنامگی وزارت نیرو تشکیل شود.»
مهم ترین عوامل وقوع سیلاب ها
ساعدی ادامه داد: لای روبی نکردن بستر رودخانه، حفاظت نکردن از مسیرهای طبیعی، ساخت و ساز غیرمجاز در مسیر آن ها، تامین نکردن حقابه تالاب ها و مسیر تنفسی رودخانه ها و تخریب محیط زیست عامل اصلی وقوع سیلاب اخیر در کشور است که همه این موارد به نوعی مرتبط با وظایف ذاتی دولت به استناد سیاست های کلی، قوانین بالادستی و مصوبات مجلس است.
حاشیه های روز سیلابی مجلس
محمداکبری /خبرنگار پارلمانی خراسان
*برخی نمایندگان برگههایی در دست داشتند و تلاش می کردند از خیل جمعیت حلقه زده به دور وزیران عبور کنند و برای نامه های خود امضا بگیرند.
* قاضی پور نماینده ارومیه در حالی که کتابچه آیین نامه داخلی را به معنای اعلام تذکر بالای سرخود برده بوداز هیئت رئیسه درخواست اعلام تذکر به تجمع نامتعارف نمایندگان به دور وزیران کرد اما از آن جایی که به اعلام درخواست این نماینده توجهی نشد وی با عصبانیت در جایگاه هیئت رئیسه حضور یافت وبا اعلام تذکر خود در نهایت لاریجانی را متقاعدکرد که به نمایندگان در این زمینه تذکر بدهد.
*درزمانی که رئیس سازمان هلال احمر درحال ارائه گزارش خود به مجلس بود، نمایندگان اصفهان دور وزیر نیرو حلقه زده بودند که با فریادهای بلند اکبر ترکی نماینده فریدون شهر خطاب به اردکانیان فضای مجلس ناآرام شد.
* بهروز نعمتی عضو هیئت رئیسه با اعلام ناکافی بودن اقدامات وزارت نیرو خطاب به اردکانیان گفت: «چه زمانی می خواهید به وظیفه خود عمل کنید».
*فریدون حسنوند رئیس کمیسیون انرژی گفت: «مقامات امنیتی کشور در بهمن طی نامه ای به رئیس جمهور وقوع سیل احتمالی را مطرح کرده بودند. رئیس جمهور نامه را به وزیر نیرو ارجاع داده که اردکانیان نوشته است ملاحظه شد! اما هیچ اقدامی نکردند. بنابراین متهم ردیف اول وزیر نیرو و زیرمجموعه ایشان است.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مصطفی قاسمیان - احتمالاً انتقادهای زیادی را که در روزهای اخیر از شوخیهای کلامی و حرکتی فیلم «رحمان 1400» شده، شنیدهاید. انتقادهایی که حالا به نظر میرسد کار دست این فیلم داده است. عصر شنبه ناگهان در اظهارنظری عجیب از سوی مدیرکل سینمای حرفهای سازمان سینمایی، اعلام شد که نسخه در حال اکران این فیلم، مجوز ندارد. محمدرضا فرجی به تسنیم گفته بود: «سازمان سینمایی بعد از ارائه مجوز به هر فیلم برای تطابق نسخه دارای مجوز و آن چه به اکران درمیآید بازرسانی را به سینما میفرستد و بر مبنای گزارش این بازرسان تصمیمگیری میکند. درباره فیلم «رحمان 1400» این اتفاق افتاده است و گویا نسخه دارای مجوز این فیلم با نسخه در حال اکران متفاوت است که برای آن تصمیم لازم را می گیریم.» بلافاصله اعلام شد همه سئانسهای اکران «رحمان 1400» از صبح روز یک شنبه لغو و به بقیه فیلمها اختصاص داده میشود. این اظهارنظر 29 روز بعد از اکران فیلم و در زمانی که «رحمان 1400» با فروش 22 میلیاردی به دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران تبدیل شده بود، واکنشهای زیادی را برانگیخت. بسیاری از ضعف نظارت در سازمان سینمایی انتقاد کردند و معتقد بودند مسئولان این سازمان باید زودتر تشخیص میدادند که نسخهای غیر از آن چه مجوز گرفته، در حال اکران در سینماهاست.
سازندگان: ممیزی را اعمال کردیم
به فاصله چند ساعت از انتشار خبر اولیه، منوچهر هادی کارگردان و علی سرتیپی تهیهکننده فیلم در اظهارنظرهای جداگانهای اصل ماجرا را تکذیب کردند. هادی که از ابتدای اکران این فیلم حاضر به گفتوگو با هیچ رسانهای نشده است، در اینستاگرامش نوشت: «تمام سینماهای کشور نسخه اصلاحشده را روی پرده اکران میکردند و تازه سینماهای حوزه، نسخه اصلاحشدهتری را.» سرتیپی نیز به برنا گفت: «خبر را کاملاً رد میکنم و حاضرم همراه با مسئولان مربوط به تکتک سینماها بروم تا نسخه اکرانشده را با نسخهای که مجوز اکران گرفته، بررسی کنیم.»
تخلف در همه سینماها نبود
در ساعات پایانی شنبهشب مصاحبه جدیدی از محمدرضا فرجی منتشر شد که این بار تخلف را در «برخی» سینماها تأیید کرده بود: «در بیشتر سالنها فیلم «رحمان 1400» همان نسخهای که مورد تأیید ما بوده و اصلاحات کامل آن انجام شده، نمایش داده شده است، با توجه به این که بازرسان سازمان سینمایی معمولاً به صورت تصادفی در سالنهای سینمایی حضور می یابند، متأسفانه در هفته اخیر متوجه شدیم در برخی از سالنهای سینما نسخهای که به صورت کامل اصلاح نشده بود اکران شده است.» او همچنین گفت سئانسهای «رحمان 1400» به دیگر فیلمهای در حال اکران اختصاص خواهد یافت.
الزام قانون بر دریافت مجدد پروانه نمایش
نکته مهم این ماجرا، سرنوشت نهایی فیلم است. بسیاری از اهالی سینما در یکی دو روز اخیر از احتمال افزایش فروش فیلم، بر اساس تجربههای مشابه ابراز نگرانی کردهاند اما قانون در این باره صراحت دارد. بر اساس ماده 18 آییننامه نظارت بر نمایش فیلم که در سایت سازمان سینمایی منتشر شده است، پروانه نمایش تمامی فیلمهایی که به هر نحوی از مجوز اهداشده تخلف کنند، لغو می شود و برای اکران مجدد باید پروانه نمایش جدیدی دریافت کنند. بنابراین سازندگان «رحمان 1400» باید درخواست جدیدی به سازمان سینمایی ارائه دهند. این در حالی است که منوچهر هادی در صفحه اینستاگرامش خبر از توقیف قطعی فیلم داده است؛ ادعایی که بنا بر تجربههای مشابه، شاید نتوان خیلی روی آن حساب کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هر بار که مصری ها مشکل مالی پیدا می کنند، بهترین راه تامین منابع مالی از عربستان سعودی است و پس از حل مشکل، رها کردن سیاست های عربستان و کنار کشیدن از اوضاع نابه سامانی است که سیاست های عربستان به وجود می آورد. حقیقت این است که قاهره فهمیده ریاض چک سفیدی است که هر روز می تواند آن را نقد کند. البته بعضی نیز تحلیلی متفاوت دارند. گروهی معتقدند ترس مصر از گسترش این ائتلاف و تعارض با ایران می تواند فضای امنیت ملی مصر را تضعیف و محیط پیرامونی آن را برای ایران تقویت کند و حتی قاهره مجبور شود در برابر ایران قرار گیرد. ترسی که قاهره مطمئنا از آن نگران است اما این تنها دلیل خروج قاهره از این ائتلاف نیست.
السیسی نشان داد بازیگر هوشمندی است و محیط بازیگری عربستان را بهتر از حتی دیگر عرب های حاشیه خلیج فارس می شناسد.
بر سر جزایر تیران و صنافیر شاهد همین روش و بازیگری السیسی بودیم. از یک سو پشت برگه فروختن این جزایر امضای تضمین میزند و از سوی دیگر با شکایت دیوان قانون اساسی و دادگاه عالی مصر احکام فروختن را ملغی و پس از چند ماه، دوباره با قیمت بالاتر این جزایر را معامله میکند. به نظر می رسد رئیس جمهور مصر پیش از ترامپ به گاو شیرده بودن ریاض پی برده و با آن که به ظاهر در سیاست های بن سلمان همراهی می کند اما می داند چگونه ریاض را بدوشد. از سوی دیگر ریاض دشمنی شدیدی با اخوان المسلمین دارد و حتی اخبار نشان می دهد به دنبال زدودن جریان اخوان از الازهر است . به طوری که بسیاری از استادان بازنشسته این نهاد علمی اهل سنت به تصمیمات و دخالت های ریاض به السیسی اعتراض کرده اند. در طرف دیگر، اخوان در الجزایر و حتی تونس دوباره قدرت گرفته و احتمال بازگشت انقلاب های مردمی سال ۲۰۱۱ به قاهره وجود دارد.
راضی کردن اخوان بدون اخم به ریاض غیر ممکن است و احتمال این که السیسی این تصمیم را به خاطر رضایت مندی اخوانی ها اتخاذ کرده باشد، وجود دارد. اما در این میان ریاض نیز اهمیت ویژه ای دارد. از یک سو امکان دارد سعودی چک جدیدی به حساب قاهره بکشد و مابه التفاوت راضی کردن قاهره را نقد حساب کند و از سوی دیگر قاهره در تصمیم خود جدی باشد و مجبور شود هر نوع عضویت در ائتلاف را رد کند و این می تواند چالش جدیدی برای روابط قاهره و ریاض باشد. به طوری که حتی در مسیر مذاکرات سازش و معامله قرن اختلاف ایجاد کند .

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کرواسی، کشوری با طبیعت فوقالعاده در قاره اروپاست و مردمانی دارد که به سختکوشی و تلاش زیاد برای رسیدن به موفقیت در بین مردم دنیا معروف شدهاند. این کشور دارای جاذبههای تاریخی ارزشمندی است که نشان از تمدن آن دارد و با سالانه 11میلیون نفر گردشگر، جزو پر مسافرترین مقصدهای گردشگری در دو دهه اخیر است. شاید تا قبل از شروع جامجهانی 2018، برخی از مردم دنیا به خصوص آنهایی که کم و بیش با فوتبال سر و کار دارند، کمتر اسمی از این کشور تازه تاسیس شنیده بودند اما کرواتها برای ما مردم ایران، خیلی ناشناخته نبودند. مربیان کروات زیادی در ایران سابقه مربیگری دارند که با بعضیهایشان خاطرات خوبی داشتهایم و هنوز هم داریم. در این پرونده ضمن معرفی سبک زندگی جالب و آداب و رسوم عجیب و غریب مردم این کشور، به بررسی فرضیه ایرانی تبار بودن کرواتها پرداختهایم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

با توجه به الزامات و اختیاراتی که ماده 4 قانون برنامه ششم توسعه برای تدوین نظام بنگاه داری نوین در بخش دولتی تعیین کرده، تعدادی از اعضای کابینه طرحی را آماده تصویب نهایی کرده اند که به موجب آن، طی امسال تحولات مهم و ساختاری در اداره شرکت های دولتی آغاز خواهد شد که مواردی چون تنظیم روابط سهامدار و ذی نفعان با مدیران شرکت ها، تفکیک وظایف اعضای هیئت مدیره شرکت های دولتی و نحوه دریافت پاداش ها و مزایا از آن جمله است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یک اسلام بیشتر نداریم. اما بحث بر سر خوانشهاست و این که در هر خوانش، تمرکز بر کدام بُعد از این واقعیت واحد، بیشتر است. پس دوگانهانگاری واقعی میان این اسلام و آن اسلام، از سنخ دوقطبیهای کاذب است؛ هرچند میتوان بنا به اعتبار و برای صورتبندی، این وجوه مختلف را از لحاظ نظری تفکیک کرد.
شک نباید کرد که برآمدن اسلام سیاسی در ایران یا به تعبیر بهتر، به جلوه آمدن ابعاد مغفول سیاسی اسلام با پیروزی انقلاب اسلامی، خود مرهون نگرش عمیق اجتماعی به اسلام در دوران مبارزه است؛ این که دین در ساحت عمومی زندگی نیز حرف تازه فراوان برای گفتن دارد. وقتی هم که پای یک نگرش یا گفتمان به حوزه عمومی رسید، محال است بدون تعیین نسبت با قدرت سیاسی بتواند کاری از پیش ببرد.
از سویی، سالها تمرکز بر امور اجتماعی همچون تأسیس و اداره نهادهای اجتماعی از مدرسه و مرکز بهداشتی ـ درمانی و هیئت و صندوق قرضالحسنه گرفته تا انواع مددکاری اجتماعی در کمکرسانی به مردم گرفتار در فقر یا آسیبدیده در حوادث طبیعی سیل و زلزله و... دست انقلابیان مسلمان را برای مطالبه قدرت باز کرد. از سوی دیگر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد توسعه و تعمیق نگرش اجتماعی به اسلام بودهایم. بهخصوص که حاکمیت اسلام، بسیاری از موانع را برای فعالیتهای گسترده اجتماعی از بستر دین کنار زده و فرصتهای بسیاری برای آن فراهم ساخته است.
در واقع اسلام اجتماعی را باید خاستگاه و پایگاه اسلام سیاسی دانست، همچنان که اسلام اجتماعی نیز زیر چتر و در پناه اسلام سیاسی رشد کرده است. به این ترتیب، رابطه یا حتی رقابت بین این دو خوانش از اسلام را نباید بازی با حاصل جمع صفر پنداشت. بلکه میتوان در اندیشه همافزایی بیشتر آن ها بود؛ هم برای آن که به اسلام ناب نزدیکتر شوند و هم برای آن که فایده حضور و عمل این دو خوانش برای مردم بیشتر شود که «و أما ما ینفع الناس فیمکث فی الأرض». آن چه به مردم سود رساند، پایدار و ماندگار خواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سودان بخش مهمی از تاریخ خود را زیر سایه مصر گذرانده است؛ سرزمینی پهناور که تا پیش از جدایی سودان جنوبی و استقلال آن، در سال 1390 هـ.ش، بزرگ ترین سرزمین عربزبان محسوب میشد؛ کشوری با 115 زبان و لهجه و حدود 597 قبیله که مجموعهای شگفتانگیز از علایق و سلیقهها را زیر یک پرچم گرد آورده است. با این حال، سودان از زمان استقلال، در میانه دهه 1950 میلادی، تاکنون، هیچگاه روی آرامش و ثبات را به خود ندیده و شاهد پنج کودتا، طی 60 سال اخیر بوده است. نفوذ و دخالت عوامل خارجی و اختلافات قبیلهای و نژادی از مهم ترین دلایل این بیثباتی محسوب میشود. پیامد این وضعیت، فقری است که گریبان مردم سرزمین زرخیز سودان را گرفته است و رهایشان نمیکند. شرایط بی ثبات حاکم بر کشور، مجال مناسبی را برای دخالت غرب و به ویژه آمریکا، در مقدرات سودان فراهم کرده است که مهم ترین جلوه بیرونی آن، تجزیه کشور در سال 2011 و واگذاری بخش جنوبی به اقلیت مسیحی سودان بود. آنچه این روزها در این کشور بزرگ آفریقایی مشاهده میکنیم، در واقع نتیجه بیش از 200 سال کشمکش داخلی و خارجی است.
سودان باستانی
سرزمین سودان، تاریخی کهن و نسبتاً شناخته شده دارد. این کشور در ازمنه باستان بیشتر با نام «نوبه» یا «نوبیه» شناخته میشد و به لحاظ سیاسی، معمولاً تحت سیطره حاکمان سرزمین مصر قرار داشت. اما یکبار، یکی از خاندانهای «نوبه»، موسوم به «کوشی»، توانست به مصر بتازد و پس از تصرف «ممفیس»، پایتخت مصر باستان، به عنوان بیست و پنجمین دودمان فراعنه، حکومت این کشور را به دست بگیرد؛ حکومتی که البته، پایدار نماند و توسط «سارگون»، پادشاه مقتدر آشور ساقط شد و او، کوشیها را از مصر راند و به نوبه بازگرداند. در تاریخ آمده است که سپاهیان ایران، در دوره کمبوجیه، پسر کورش بزرگ، پس از فتح مصر، راه سرزمین «نوبه» را پیش گرفتند و توانستند پس از فتح شهر «نپته» که امروزه در استان «شمالیه» کشور سودان قرار دارد، شمال «نوبه» را به یکی از ساتراپهای هخامنشی تبدیل کنند. این ساتراپ، به تدریج نفوذ و قدرت خود را به بخشهای جنوبی گسترش داد و قسمت اصلی سرزمین سودان امروزی را از آن خود کرد. اما اقتدار هخامنشیان دیری نپایید و با حمله اسکندر به مستملکات ایرانی در خاورمیانه و شمال آفریقا، ایرانیان نفوذ خود را در «نوبه» از دست دادند. در دورههای بعدی، حاشیه شرقی رود نیل، عموماً شاهد مهاجرت و سکونت قبایل عربتبار بود. این مهاجرتها، به ویژه پس از طلوع خورشید اسلام، شتاب بیشتری پیدا کرد. ساکنان سرزمین سودان، اسلام را بر اثر فعالیتهای تبلیغی همین مهاجران پذیرفتند. نفوذ اسلام در سودان تدریجی بود؛ از اواسط قرن پنجم تا اواسط قرن هفتم هجری، بیشتر قبایل سودانی دین اسلام را پذیرفتند و به این ترتیب، مسیحیانی که پیشتر با حمایت دولت «حبشه»، برای خود جایگاهی ایجاد کرده بودند، عقب رانده شدند و زبان عربی، به عنوان زبان مشترک ساکنان منطقه، تثبیت شد. طی چند قرن بعد، حکومتهای محلی متعددی در سودان پدید آمد که دوام چندانی نداشت.
آغاز دوره تاریخی جدید
دوره تاریخ جدید سودان با حمله محمدعلیپاشا، فرمانروای نیمه مستقل مصر که ظاهراً دستنشانده عثمانیها بود، آغاز میشود. در سال 1199 هـ.ش، سپاهیان وی به سودان حمله کردند و تمام این سرزمین را به اشغال خود درآوردند. از این تاریخ، تا سال 1335 که سودان توانست استقلال خود را به دست بیاورد، اداره کشور در اختیار بیگانگان بود؛ هرچند در این برهه تاریخی، گاه قیامهایی سراسری شکل میگرفت و مقدمات تشکیل یک سرزمین مستقل را فراهم میآورد، اما دستاوردهای این قیامها به دلایل مختلف و به ویژه اختلافات قومی و قبیلهای، پایدار نبود. اوایل دهه 1260 هـ.ش، همزمان با سلطنت ناصرالدینشاه در ایران، انگلیس توانست استیلای خود را بر مصر تثبیت و این کشور را مبدل به مستعمره خود کند. در پی این اقدام، حاکمیت سودان نیز به دست انگلیسیها افتاد و «گوردون»، به عنوان نخستین حاکم انگلیسی، وارد سودان شد. با این حال، قیام سودانیها به رهبری فردی به نام محمد احمد، معروف به «مهدی سودانی» شکل گرفت و به طور موقت، مانع از تسلط استعمارگران بر سودان شد. قیام «مهدی سودانی» به سرعت همه سرزمین سودان را فرا گرفت و در سال 1264، تقریباً جایی در سودان نبود که نیروهای «مهدی سودانی» بر آن دست نیافته باشند. او در سال 1265، شهر «امدوران» را پایتخت خود قرار داد، اما بیمار شد و چندی بعد درگذشت. با مرگ «مهدی سودانی»، جانشین وی «عبدا...»، به سختی توانست اعتراضات را سرکوب کند، اما در سال 1266، از ارتش نیروهای مستعمراتی بریتانیا، شکست سختی خورد. انگلیسیها در سودان پیشروی کردند و پس از اشغال «امدوران»، به عمر دولت نوپای سودانی پایان دادند و این سرزمین، مستعمره انگلیس شد و 60 سال تحت انقیاد استعمار پیر قرار گرفت.
حرکت به سوی استقلال
با استقلال مصر از انگلیس، در سال 1301، نسیم استقلالطلبی به سرزمین سودان نیز وزید. افسری سودانی به نام «علی عبداللطیف»، با کمک مصریها، پرچم استقلالطلبی را در سودان بلند کرد. شاید این تحلیل چندان مقرون به صحت نباشد، اما برخی از مورخان معتقدند که شروع فعالیتهای استقلالطلبانه توسط نظامیها، عرصه را برای دخالت و حضور بیشتر آن ها در عرصه سیاست سودان، فراهم کرد. با تشکیل احزاب «العشقاد» و «الامه» در سال 1322 و در بحبوحه جنگ جهانی دوم، مسیر استقلال هموارتر شد. تا اینکه در سال 1332، سودانیها برای نخستین بار، انتخابات مجلس ملی خود را برگزار و متعاقب آن، در سال 1333، با تشکیل مجلس مؤسسان، استقلال کشورشان را از انگلیس اعلام کردند و جشن استقلال سودان در دی ماه سال 1334 برگزار شد. در سال 1335 «اسماعیل ازهری»، به عنوان اولین نخستوزیر سودان، زمام امور را به دست گرفت؛ اما کمتر از دو سال بعد، در سال 1337، نظامیان با فرماندهی «ابراهیم عبود»، کودتا کردند و او به عنوان اولین رئیسجمهور سودان معرفی شد. به این ترتیب، کمتر از سه سال بعد از اعلام استقلال سودان، نخستین کودتا در این کشور اتفاق افتاد و اولین دیکتاتوری سودانی شکل گرفت. «عبود» ارتشی مجهز را برای حفظ و تثبیت قدرت خود تأسیس کرد؛ اما نفرت عمومی از «عبود» باعث شد که وی ناچار به کنارهگیری از قدرت شود و مقام خود را در سال 1344، به «اسماعیل ازهری» بسپارد.
تداوم کودتاها
«ابراهیم عبود»، نخستین کودتاچی سودان نبود. در سال 1348، «جعفر نمیری»، سرهنگ ارتش سودان، کودتایی انجام داد و زمام امور این کشور را به مدت 16 سال در اختیار گرفت. در دوران «نمیری» پای آمریکاییها کاملاً به سودان باز شد و روابط آن ها با دولت سودان به اوج خود رسید. اما در سال 1364، «سوار الذهب»، یک نظامی دیگر، کودتایی آرام را با استفاده از نارضایتی عمومی مردم ترتیب داد و «نمیری» را به زیر کشید و قول داد که رئیسجمهور کشور را طی برگزاری یک انتخابات آزاد، به مردم معرفی کند. این انتخابات یک سال بعد برگزار شد و «صادق المهدی» از حزب «الامه»، به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد؛ اما عمر حکومت «صادق المهدی» هم طولانی نشد.
آغاز دیکتاتوری 30 ساله عُمرالبشیر
روز 9 تیرماه سال 1368، ژنرال «عمر البشیر»، با یک کودتای بدون خونریزی، حکومت «صادق المهدی» را ساقط کرد و با عنوان «دولت نجات ملی» قدرت را به دست گرفت. «البشیر» تا سال 1375، بدون برگزاری انتخابات، قدرت را در دست داشت و در این سال، پس از برگزاری انتخابات، خود را رئیسجمهور قانونی سودان اعلام کرد. در دوران طولانی حکومت «عمر البشیر» که 30 سال طول کشید، سرزمین سودان حوادث تلخ بسیاری را از سر گذراند که مهم ترین آن ها، تجزیه این کشور به دو سرزمین سودان و سودان جنوبی در سال 1390 و جنگ داخلی «دارفور» بود. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بحرانهایی مانند «دارفور» که تا مرز یک فاجعه انسانی هم پیش رفت، نتیجه اختلافات قومی و قبیلهای میان عربتبارها و آفریقاییتبارهاست. موضوعی که با وجود سقوط حکومت «عمر البشیر»، با کودتای ژنرال «احمد عوض بن عوف»، هنوز هم میتواند به عاملی جدی برای بروز بحرانهای فراگیر در سودان تبدیل شود.
منابع:
جمهوری سودان؛ دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه؛ 1368
اسلام و سیاست در سودان معاصر؛ سیداحمدعبدالسلام؛ ترجمه: محمدتقی اکبری؛ بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی؛ 1381
تاریخ سودان؛ پیتر مالکوم هالت؛ ترجمه : محمدتقی اکبری؛ بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی؛ 1366

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

طی روزهای اخیر بازارهای کشور تحت تاثیر چند خبر مهم قرار داشت. بازار ارز پس از تنش چند روزه به واسطه اقدامات آمریکا، به یک ثبات نسبی رسید تا مشخص شود که این بازار از ثبات نسبی برخوردار است و خیلی نمی توان در آن به انتظار سودهای بالا دل بست. بازار سپرده های بانکی نیز با خبری که رئیس کل بانک مرکزی از سیاست های جدید پولی مطرح کرد، عملا از مسیر سرمایه گذاری جذاب خارج شده است، چرا که همتی اعتقادی به افزایش نرخ سود سپرده های بانکی ندارد. در این میان بازارهای بورس و مسکن پالس های مثبتی از رونق را دریافت کرده اند. بازار بورس سقف تاریخی 195 هزار واحدی رارد کرد و پیش بینی ها حاکی از تداوم نسبی این روند تا بالاتر از 200 هزار واحد نیز هست. همچنین مدیرعامل بانک مسکن از تدوین بسته ای برای رونق مسکن خبر داد و سه محور کلی آن را شامل تقویت عرضه مسکن، کمک به قدرت خرید متقاضیان خانه اولی و بازسازی واحدهای مسکونی تخریب شده در سیل اعلام کرد.
واقعیت این است که از منظر اقتصاد خرد، افراد و خانوارها با درآمدی مواجه هستند که بخشی از آن به سمت پس انداز میل می کند. هرچند با رشد قیمت ها و این واقعیت که قدرت خرید خانوارها به اندازه رشد قیمت ها تقویت نشده است، در عمل میل به پس انداز و سرمایه گذاری کاهش می یابد ولی در هر حال بخشی از درآمد خانوارها به ویژه خانوارهای متوسط به بالا و ثروتمند، معطوف به سرمایه گذاری است. این واقعیت که نظام بانکی، دیگر محملی برای سودهای بی دغدغه و کلان نخواهد بود و بازار ارز و طلا پس از جهش سال 97، توان رشد بیشتری ندارد، تقاضاهای سرمایه گذاری را معطوف به بازارهای دیگر خواهد کرد.
در شرایط فعلی اقتصاد ایران، لزوم تعیین مدل هایی جذاب و فراگیر برای سرمایه گذاری به شدت احساس می شود اما قبل از آن نیاز به تعیین الزاماتی است که براساس آن بتوان افق سرمایه گذاری به ویژه برای سرمایه های خرد را مشخص کرد. نخستین الزام شامل، تثبیت شرایط اقتصاد کلان است. به ویژه اکنون و در شرایطی که محیط بیرونی اقتصاد ایران تا حد زیادی شفاف شده و قطع امید از اروپا و استفاده از گزینه کشورهای منطقه و متحدان سیاسی برای مواجهه با تحریم ها مورد توجه همه جریان های داخلی از جمله دولت قرار گرفته، مشخص است که بازیگران خارجی اثرگذار در اقتصاد ایران چه مسیری را در پیش می گیرند. آمریکایی ها عمده اقدامات اقتصادی مخرب خود را انجام داده اند و در عمل ممکن است فروش نفت را فقط کمی دیگر کاهش دهند و عمده اقدامات آمریکا در سال جدید اقدامات سیاسی و تبلیغاتی نظیر تحریم سپاه خواهد بود. اروپا نیز همچنان بدون اقدامی مشخص کنار خواهد نشست و ایران فرصت دارد با ابزارهای منطقه ای و متحدان به مواجهه با تحریم ها و کم رنگ کردن آثار آن بپردازد.
الزام دوم، فضای سیاسی سالم و به دور از تخریب در داخل است؛ فضای سیاسی که هیجان های سیاسی و دعواهای داخلی را به حداقل برساند. اتفاقات ابتدای امسال و سیل مهیبی که رخ داد، نشان داد که برای مواجهه با این شرایط، چه مقدار به انسجام داخلی نیازمندیم. اقتصاد کشور نیز با سیل تحریم ها و ناکارآمدی های انباشته سال ها مواجه است و برای بهبود نیاز به انسجام داخلی دارد.
با فرض تحقق این الزامات که به محقق شدن آن می توان خوش بین بود، تعیین مدل های جذاب و فراگیر برای سرمایه گذاری ضروری است، به ویژه از این نظر که بسیاری از توده های مردم دانش کافی برای سرمایه گذاری در بازاری نظیر بورس را ندارند و در خلأ بازارهای ارز و طلا و سپرده بانکی و در شرایطی که سرمایه گذاری در بازار مسکن نیز با ریسک همراه است و نیاز به حداقل سرمایه ای دارد که بسیاری از افراد توان تامین آن را ندارند، تعریف بسته های جذاب سرمایه گذاری در بورس ضروری است. بسته هایی که بتواند با تعیین سبدهای سرمایه گذاری و تضمین حداقل سود از طریق سبدهایی از سهام که خطر زیان را به حداقل می رساند، مردم را به حضور در بازار سرمایه ترغیب کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هنوز هم بسیاری کنار نام «مسعود ده نمکی» عناوینی چون فعال سیاسی و روزنامه نگار سابق را می نشانند اما این چهره در سال های اخیر، آوازه اش را مدیون فیلم هایی است که روی پرده برده است: از سه گانه «اخراجی ها» تا معراجی ها و رسوایی 1 و 2.
از زمانی که دهنمکی به حیطه فیلم سازی قدم گذاشت، مسیر پر فراز و نشیبی را تا به امروز پیمود؛ تجربه ای که به نقدها و طردها یا تاییدها و تشویقها پیوند خورده بود. اما او به گفته خود، در بیش از یک دهه دوران فیلم سازیاش کوشیده تا از میان این حواشیها و هیاهوها، راهی باز کند و مضامین مدنظرش را در قالب ابزارهای هنر هفتم برای جامعه بیان کند.
او تاکید می کند که در آثارش، مفاهیم اخلاقی و معنوی را با زبانی طنز برای مردم بیان می کند و از مسیری که طی کرده، راضی است و حداقل استقبال مخاطبان را گواه توفیق آثارش می داند.
البته برخی منتقدان نیز از رویکرد طنازانه او به موضوعات در اصطلاح ارزشی استقبال می کنند و بر این باورند که
ده نمکی و آثارش، توانسته اند مخاطب دلزده سینمای پیاممحور سال های گذشته را با این نوع سینما آشتی دهند.
در گفتوگویی که در ادامه می خوانید، مسعود دهنمکی، که به تازگی سفری به مشهد داشته، از تازهترین فیلمش «زندانیها»( که اکنون بر پرده سینماست)، سخن میگوید و همچنین از نگاه شخصیاش به معضلات سینمای ایران و لزوم ذائقهسازی برای مخاطبان گریزپا.
زندانی ها از «انتظار» می گوید
«زندانی ها» جدیدترین اثر مسعود ده نمکی است که در اکران نوروز 98 روی پرده سینماهای کشور رفت. گزارش اجمالی که از وضعیت فروش فیلم های اکران شده در این ایام منتشر شد، نشان می داد که «زندانی ها» در جایگاه چهارم فروش قرار دارد. به همین استناد از کارگردان این اثر، بازخوردهایی را جویا می شویم که از مخاطبان آن دریافت کرده است. او در جواب بیان می کند: مضمون فیلم با یک بحث معنوی پیوند خورده است. شاید برای اولینبار است که اینچنین مستقیم در سینمای ایران به موضوعی مثل «انتظار» پرداخته شده است. بازخورد فیلم تاکنون رضایتبخش بوده است و بخش زیادی از مخاطبان نوع نگاه ما را در این اثر پسندیده اند.
وی می افزاید: در انتخاب گروه بازیگران فیلم سعی شد از به کارگیری به اصطلاح چهرههای ستاره و میلیاردی امروزی پرهیز کنیم، در هر حال این فیلم با وجود بضاعت اندک خود، در مجموع تا همین حالا توانسته در میانههای جدول استقبال مردمی قرار بگیرد. در سالنهای سینما هم با توجه به آن فضای معنوی که در سناریو مدنظر ما بود، به نظر میرسد بر مخاطبانش اثرگذار بوده است، حتی با وجود لحن طنز فیلم.
پیوند دشوار مفاهیم معنوی با شوخی های مخاطب پسند
علاقه ده نمکی به ساخت دوگانه ها و سه گانه ها باعث شده تیم بازیگران او در آثار مختلفش تکرار شوند اما در «زندانی ها» او سراغ گروه تازه ای از بازیگران طنز رفته است. خودش در این باره می گوید: جدا از زوج موفقِ بهنام تشکر و هومن برقنورد که مردم آن ها را در سریالهای مختلف دیده اند، در این فیلم مثلثی میان هدایت هاشمی، هومن برقنورد و بهنام تشکر شکل میگیرد که توانسته مخاطب را با خودش همراه کند.
وی می افزاید: در این فیلم من رویکرد سختی را پیش رو داشتم، چون به هرحال وقتی فیلم معنوی میسازید و فرم طنز را هم انتخاب میکنید، به ناچار از بعضی شوخیهایی که در سینمای طنز امروز ما رایج شده، نمیتوانید استفاده کنید. در واقع در فیلمهای معنوی مرزها و خط قرمزهایی در این زمینه وجود دارد که نمیشود از آن ها رد شد، بنابراین تنها میتوان از برخی کنایههای سیاسی، اجتماعی و ارزشی استفاده کرد که همین مسئله رقابت این محصول را با دیگر فیلم های ژانر طنز سخت میکند.
بیان طنز، برگ برنده فیلمهای من است
این کارگردان سینما عمدتا در آثارش به بیان دغدغه های اجتماعی و اخلاقی خود می پردازد اما برای آن که نیش کنایه اش کامی را تلخ نکند و توام اثرگذاری لازم را ایجاد کند، دست به دامان زبان و بیان طنز می شود. او درباره این انتخاب و رویکرد چنین توضیح می دهد: قبلا ژانری در سینمای ایران به نام «معناگرا» تجربه شده است. اساسا این ژانر به فیلم هایی اطلاق میشد که در نهایت مخاطبی نداشتند. در این فیلم ها هزینههای زیادی صرف و مفاهیم خوبی هم در فیلم نامه ها گنجانده می شد، بهعلاوه بازیگران خوبی نیز در این آثار به کار گرفته می شدند اما در مجموع به محبوبیتی دست نیافتند و به دل مخاطب ننشستند. درواقع بودجه بیتالمال برای ساخت این فیلم ها هدر میرفت که متاسفانه نتیجهای هم نداشت. جالب این جاست که تلویزیون هم بارها این آثار را نمایش می داد. به اتکای تجربه ای که این گونه آثار نزد مخاطب داشتند، من سعی کردم رویکرد جدیدی را رقم بزنم. مثلا در «اخراجیها 1» با زبان طنز به مفهوم جنگ و شهادت پرداختم، یا در «اخراجیها 2» از آزادگان میهن گفتم و در «اخراجیها 3» به نقد سیاسی فضای انتخاباتی کشور اشاره کردم. همین طور در «رسوایی» از یک مفهوم اخلاقی سخن گفته شد و در «رسوایی 2» موضوع آخرالزمان را وارد تار و پود اثر کردم. در نهایت در «زندانیها» نیز بهطور صریح بحث مهدویت و انتظار و نیمه شعبان مدنظر من بود. به نظر من اگر انتخاب این زبان طنز نبود، این فیلم ها هم در همان دستهبندی آثار بیمخاطب معناگرا قرار میگرفتند و مخاطب آن ها را پس می زد. درواقع فرم طنز برگ برنده فیلمهای من شد.
به مدد فیلم طنز با فطرت مخاطب ارتباط برقرار کردیم
ده نمکی در اظهاراتش، صراحت کلام خاص خود را دارد. در مصاحبه ای گفته بود که چندان به جشنوارهها و رقابتها توجهی ندارد و فیلم هایش را برای مردم میسازد. او دی ماه سال گذشته، در توئیتی از ارائه نشدن فیلم «زندانیها» به جشنواره فیلم فجر خبر داده و نوشته بود: «بعضی کارها و فیلمها از جنس رقابت نیستند و در فضای رقابتی حرف اصلی آن ها گم میشود.»
از او می پرسیم دلیل بی رغبتی اش به این گونه رویدادهای هنری چیست، در جواب بیان می کند: پیش از این هم گفته بودم که وقتی فیلمی جلوتر از زمان خودش باشد در چنین بسترهای رقابتی دیده نخواهد شد، حتی اگر دارای ظرفیت های منحصر به فردی باشد و مخاطب را نیز به خوبی جذب کند.
وی توضیح می دهد: ما یک الگوی کهن در فرهنگ نوشتاریمان داریم که باید دوباره به آن بازگردیم. مثلا مولانا در مثنوی این الگو را به کار میبندد که پُر است از نشانه ها و استعاره ها و صد البته پیام های پنهانی برای مخاطبان خاص و هوشمند. معتقدم تا کسی یک مفهوم معنوی را به خوبی نشناسد، نمیتواند آن را منتقل کند. فرضا موضوع دفاع مقدس یا عرفان را اگر فیلم سازی واقعی و درست نشناسد، نمیتواند دربارهاش فیلم نامه بنویسد و فیلم بسازد. به همین دلیل است که اگر چنین فیلم سازی بخواهد فیلم طنز بسازد ممکن است شوخیها و طنزهایش از خط قرمزها عبور کنند. به رغم بعضیها، رد کردن خط قرمز هنر است، در حالی که نوشتن شوخی به شیوهای که خط قرمزها حفظ شوند، هنر است و خلاقیت میخواهد. در این صورت شما میتوانید فیلمی بسازید که هم در اکرانش برای ائمه جمعه سراسر کشور با استقبال مواجه شود و هم نزد تودههای مردم.
این کارگردان سینما و تلویزیون می گوید: در واقع ائمه جمعه از زاویه نگاه خودشان با فیلم روبه رو میشوند و میبینند که در فیلم از بستر درام استفاده شده تا مفاهیم عرفانی و اخلاقی گفته شود و حرفهایی که روی منبر زده میشود در این فیلم به درام سینمایی تبدیل شده است. این کار دشواری است که بتوانی فیلمی بسازی که چند سطح از مخاطبان را دربر بگیرد، هم خانوادهها از جنبه سرگرمیاش با آن همراه شوند و هم مخاطب خاص به حرف و مضمون محوری فیلم توجه کند. کسانی هم که نقد میکنند چرا با زبان طنز به این مفاهیم ارزشی نزدیک میشوم، با همان فرهنگ نوشتاری کهن ما بیگانهاند و اگر نشانهشناسی و استعاره بدانند، میفهمند که چطور میشود به مدد فیلم طنز با فطرت مخاطب ارتباط برقرار کرد.
ده نمکی پیش از آن که در مقام کارگردان، فیلمی را جلوی دوربین ببرد، آثار مستند پُر بحثی نظیر «فقر و فحشا» را تولید کرده است. او تجربه مستندسازی را برای خودش یک امتیاز می داند و می گوید: آن دوره مستندسازی را در توفیق آثار امروزم موثر میدانم. معتقدم فیلم ساز باید در میان مردم باشد، در غیر این صورت امکان ندارد شخصیت هایی که نوشته میشوند باورپذیر از کار دربیایند. چون در نهایت این مردم هستند که باید با شخصیتها همذاتپنداری کنند، با آدم هایی از جنس خودشان.
خطر تضعیف ذائقه ها
حرف را می کشیم به نقدهایی که به سینمای امروز ایران و آثار تولیدی در آن مطرح می شود. ده نمکی به صراحت بیان می کند: به باور من، اولین و مهم ترین مشکل سینمای ایران کاهش ذائقه مخاطب است و این یعنی ذائقهسازی غلط. فضای عمومی سینما نشان میدهد همان طنزی که مثلا در فیلم «اخراجیها» باعث میشد تماشاگر در سینما برای سرود ملی «ای ایران» کف بزند یا برای شخصیت شهید یا جانباز فیلم اشک بریزد، در شکل سخیف تری به سمت شوخی های نامناسب و غیراخلاقی تغییر مسیر داده است.این روند شکل دادن سلیقه عمومی که در آثار فعلی سینمای ما به وضوح دیده می شود، یکی از آسیبهای مهم برای این هنر به شمار می آید.
وی گلایه می کند: متاسفانه شاهدیم که در این حوزه نظارتی وجود ندارد. البته قبل از بحث نظارت باید در رویکردها تجدیدنظر شود تا فیلم سازان به صِرف جذب مخاطب به بیان هر شوخی اقدام نکنند.
اما حرف پایانی این فیلم ساز این بود که: «زندانیها» فیلم طنز سالمی است که میشود به راحتی با خانواده دید، خوشبختانه تا امروز برای این فیلم اتفاقات خوبی رقم خورده است و به واسطه تبلیغات مردمی، شاهد استقبال خوب از این اثر بوده ایم. آن هایی که به دنبال انتقال یک گفتمان دینی در سینما هستند باید بدانند که «زندانیها» جزو معدود فیلم ها در این زمینه است و تلاش میکند مخاطب را با این مفاهیم مهم آشتی دهد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هادی محمدی – ششمین و آخرین جلسه رسیدگی به اتهامات حسین هدایتی و همدستانش روز گذشته برگزار شد و متهمان و وکلای آن ها به بیان آخرین دفاعیات خود پرداختند؛ از جمله حسین هدایتی قول داد تا قبل از صدور رای دادگاه بدهی خود را به بانک سرمایه پرداخت کند. در پایان جلسه چهار ساعته روز گذشته ، قاضی پرونده ضمن اعلام ختم دادرسی به متهمان فرصت یک هفته ای داد تا آخرین لوایح دفاعی خود را به دادگاه تقدیم کنند.
به گزارش خراسان، قاضی دکتر مسعودی مقام در ابتدای این جلسه ضمن تفهیم اتهام به سید مهدی موسوی نژاد مبنی بر مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق تحصیل مال نامشروع به میزان 930 میلیارد ریال، از وی خواست آخرین دفاعیات خود را مطرح کند.
موسوی نژاد: هدایتی پاسخ گوی 2 هزار میلیارد ثروتش از بانک سرمایه باشد
موسوی نژاد گفت: تمام آن چه در دفاعیات بی پایه و اساس هدایتی مطرح شد، کذب محض و فاقد دلیل بوده است و نامبرده با انعکاس دفاعیات خود در شبکههای ماهوارهای معاند نظام و برخی سایتهای معاند اقدام به فضاسازی کرده است. همچنین با بزرگ نمایی میزان وجوهی که در حوزه ورزش هزینه کرده مسیر رسیدگی دادگاه را منحرف میکند. وی افزود: هدایتی حقا و قانونا باید درباره دو هزار میلیارد تومان دارایی ایجاد شده بر اثر وجوه تحصیل شده از بانک سرمایه پاسخ گو باشد. موسوی نژاد در ادامه دفاعیات خود گفت: قصد واقعی ایشان از دریافت تسهیلات هزینه کرد در محل عقود بانکی نبوده و در عمل به ابزار خروج از منابع تبدیل شده است. در یک فرایند غیر قانونی متقابل متولیان بانک سرمایه و آقای هدایتی با توسل به نفوذ و اقدامات غیر قانونی و عقد صوری اقدام به اتلاف منابع بانکی و هزینه در محل اهداف آقای هدایتی کرده اند. آقای هدایتی با اختفای داراییهای ایجاد شده براثر استفاده از منابع بانکی سعی در فرار از مسئولیت قانونی خود دارد. پس از پایان دفاعیات متهم موسوی نژاد، قهرمانی نماینده دادستان گفت: پروندههای بانک سرمایه پروندههایی است که به لحاظ مجرمیت افرادی که در حوزه بانکی کارکشته بوده اند و زیرکی خاصی در غارت اموال بانکی داشته اند تشکیل شده است، اعضای هیئت مدیره بانک همه خبره بانکی بوده اند و تسهیلات گیرندهها نیز سابقه اتهامی در بانکهای دیگر دارند. به این معنی که هرکسی در این پروندهها نقشی ایفا کرده است تا با ایجاد یک پازل از شمشیر عدالت فرار کند.
هدایتی: 43 میلیارد تومان بابت آزادی زندانیان داده ام
در این بخش از دادگاه، قاضی مسعودی مقام با توجه به درخواستهای مکرر حسین هدایتی زمانی را برای ارائه توضیحات او اختصاص داد. هدایتی با اعلام این خبر که تا پیش از صدور رای وجوه را باز میگردانم، گفت: جناب آقای جولایی رئیس ستاد دیه، پیش کسوت، مبارز و مجاهد است و تا توضیحات من به عرض ایشان نرسیده تکذیب میکنند. من رسید پرداخت ٤٣ میلیارد را در سراسر 20 استان و از سال ٨٦ برای آزادی هزاران زندانی دارم و البته در این زمینه انجام وظیفه کردم. هدایتی اظهار کرد : کیفرخواست پر از تناقض و تهمت است، در کیفرخواست با طرح موضوع خرید اموال در نقاط مرغوب تهران و خودروهای لوکس آشکارا بنده را به فسق و فجور و عیش و نوش متهم کرده اند در حالی که بنده در خانوادهای مذهبی بودم، دوستدار نظام هستم و اموالی نیز در خارج از ایران ندارم. با پایان اظهارات حسین هدایتی و سیدمهدی موسوی نژاد، قاضی ضمن اعلام ختم دادرسی گفت: هر دو متهم یک هفته فرصت دارند تا اگر مستنداتی دارند به دادگاه ارائه کنند و پس از آن دادگاه ظرف مدت قانونی رای را صادر خواهد کرد.
نماینده دادستان: هدایتی از 586میلیاردی که گرفته تنها 15 میلیارد را پس داده است
در این بخش از جلسه دادگاه، قهرمانی نماینده دادستان به ارائه توضیحاتی پرداخت و خطاب به حسین هدایتی گفت: شما شرکتی را وارد پروسه تسهیلات میکنید که مدیران، دفتر و شرکت غیر فعال و بدون فعالیت اقتصادی هستند و با آن تسهیلاتی که میگیرید ۴ درصد به آقای یقینی حق حساب میدهید، شما شرکتهای قلابی را وارد تسهیلات کردید. شما هیچ فعالیت تولیدی ندارید و یک ریال پول بانک سرمایه بابت تولید خرج نشده است بلکه بابت شهرت طلبی شما به این باشگاه و آن باشگاه، این شخص و آن شخص بوده است. جوری سخن نگویید که ما تولید کننده را وارد زندان کردیم، شما جز صدمه به کشور هیچ ثمرهای نداشتید و جز این که برای خود با پول آموزش و پرورشیهای بیچاره چهره بسازید، چیزی نداشته اید. شما ۵۸۶ میلیارد پول مردم بیچاره را گرفتید و ۱۵ میلیارد پس دادید، ما تا آخر پای این قضیه خواهیم ایستاد.
حاشیه های خراسان:
* در بخشی از جلسه مشخص شد موسوی نژاد برخی قرارهای کاری خود با رئیس بانک سرمایه را در ویلای شخصی خود برگزار می کند که در این جا رئیس دادگاه اظهارکرد: من نمیدانم مقامات و مسئولان بانکها در ویلاهایشان چهکار میکنند که در بانک نمیتوانند انجام دهند. مگر ویلای شما شعبه بانک سرمایه است؟
*قاضی در پایان جلسه با بیان این که در شش جلسه دادگاه در مجموع 40 ساعت زمان به همه متهمان اختصاص داده شد افزود : فکر نکنم در ایران هیچ دادگاهی این مقدار زمان در اختیار متهم قرار دهد.
*هدایتی در سخنانش از زندان اوین به عنوان دانشگاه غیر انتفاعی اوین یاد کرد و گفت: کارآفرینانی در آن جا هستند که می توانند در این شرایط به کشور خدمت کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


پیش از بازی پرسپولیس با سایپا برخی خبر از توافق علی دایی و پرسپولیس بر سر طلب 350 میلیونی دایی دادند و انتشار این خبر پیش از بازی حساس پرسپولیس و سایپا شائبههایی را ایجاد کرد. اما در جریان برگزاری دیدار 2 تیم یکی از نزدیکان به علی دایی چنین توافقی را تکذیب کرد و مدعی شد دایی و پرسپولیس چند ماه پیش بر سر طلب او به توافق رسیدهاند و تسویهحساب صورت گرفته است. با این حال این پایان ماجرا نبود و علی دایی در پایان بازی در پاسخ به سوالی در این خصوص با تکذیب هر 2 روایت گفت: «ما خیلی وقت است توافق کردیم بیایند و با ما تسویه کنند و مالیات را بدهند. این رقم ۳۵۰ میلیونی را از رسانهها شنیدم. پرسپولیس باید مالیات من را بدهد اما پرداخت نکرده است. اصل مالیات پرداخت شده اما جریمههایش مانده است. هیچ توافقی بر سر این رقمها هم نداشتهایم.» گویا اصل طلب حدود 112 میلیون بوده که پرداخت شده اما جریمه آن که بیش از 200 میلیون میشود هنوز تسویه نشده بنابراین چالش بین دایی و پرسپولیس همچنان ادامه دارد و ظاهرا این شایعه برای تحتالشعاع قرار دادن تقابل دایی و پرسپولیس و تخریب او بوده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

حسین بردبار - شورای عالی کار در واپسین روزهای سال گذشته سرانجام افزایش بیش از 36 درصدی برای حداقل حقوق و دستمزد کارگران را به تصویب رساند، تصمیمی که از یک سو به دلیل شرایط تورم بالای سال گذشته و افزایش قیمت کالاها می تواند بخشی از کاهش قدرت خرید کارگران را جبران کند و از سوی دیگر ممکن است موجب افزایش فشار بر کارفرمایان و تولید کنندگان شود، این که تصمیم شورای عالی کار با هدف رونق تولید است یا خیر و چه تاثیرات مثبت یا منفی در اقتصاد می تواند داشته باشد، موضوعی است که در گفت وگو با فعالان اقتصادی و نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار بررسی کردیم که در ادامه مطلب می خوانید؛ البته درخور ذکر است یکی از این کارفرمایان مورد مصاحبه، مرحوم شاهرخ ظهیری بود که انتهای هفته گذشته و دو روز بعد از انجام مصاحبه با خراسان دارفانی را وداع گفت . خراسان درگذشت این کارآفرین را به خانواده آن مرحوم تسلیت عرض می کند.
رضایت کارگر شرط فعال شدن اقتصادمان است
مرحوم شاهرخ ظهیری، فعال اقتصادی و بنیان گذار گروه صنعتی مهرام دو روز قبل از درگذشت ناگهانی اش در گفت وگو با خراسان با بیان این که لازم است زندگی کارگر تامین بشود، اظهار می کند: در وضعیت کنونی اقتصادی این افزایش حقوق های فعلی هزینه های زندگی خانوار کارگر را به خوبی تامین نمی کند، برای فعال شدن اقتصادمان اولین شرط رضایت کارگر است.
ظهیری با بیان این که نظردادن درباره افزایش حقوق کارگران نیازمند بررسی های دقیق تر کارشناسی است، تصریح می کند: اگر نخواهیم حقوق کارگر را افزایش دهیم، باید آن قدر اقتدار و توانایی داشته باشیم که سطح هزینه های زندگی او را پایین بیاوریم، اگر نمی توانیم این کار را بکنیم باید حقوق کارگر را افزایش بدهیم، چاره ای نیست.
این فعال کارآفرین با بیان این که می توان بخشی از افزایش حقوق را به صورت نقدی دید، می افزاید: من در مهرام این کار را می کردم ، البته درآن زمان تورم زیاد نبود ولی یک تعاونی برای کارخانه ایجاد کرده بودیم و از فروشندگان کالاهای مورد نیاز کارگران مثل برنج، به دلیل آشنایی قبلی که داشتیم، حدود 10 درصد تخفیف می گرفتیم و 10 درصد نیز خود کارخانه اعتبار می گذاشت بنابراین 20 درصد کالا را برای کارگر ارزان تر تهیه می کردیم.به گفته وی در شرایطی که دولت عملا نمی تواند کاری برای پایین آوردن تورم بکند، کارفرمایان باید خودشان به فکر کارگر باشند و اگر بخواهیم صنعت و تولید و اقتصادمان رشد داشته باشد، چاره ای جز این کار نداریم.
باید حداقل دستمزد متناسب با صنایع و مناطق تعیین شود
اصغر آهنی ها، نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار درخصوص میزان افزایش حقوق کارگران در این شورا می گوید: سال گذشته متاسفانه به دلیل تورم بالا و افزایش قیمت ارز ، طبیعتا هزینه های خانوار افزایش و قدرت خرید کارگران کاهش داشت اما از یک طرف نیز این بحث بود که قیمت مواد اولیه تولید نیز افزایش داشت.به گفته وی واحدهای کوچک و متوسط در برابر افزایش هزینه؛ تاب آوری کمی دارند برخلاف واحدهای بزرگ مثل خودروسازی ها، واحدهای نفتی و گازی، معادن و ...که سهم دستمزد در هزینه تمام شده تولیدشان کمتر و حدود 10 درصد است اما در صنایع کوچک این سهم بین 25 تا 30 درصد است.وی می افزاید: این جا نقش دولت بسیار مهم است که بتواند با تمهیداتی واحدهای کوچک و متوسط را حمایت کند تا در اقتصاد باقی بمانند، چون الان در شرایط سختی هستند و ما در یک جنگ اقتصادی هستیم که فشارهای مضاعفی بر تولید وارد می آید و در مواردی مثل قانون ارزش افزوده که باید از مصرف کننده دریافت شود، شاهد هستیم که از تولید کننده دریافت می کنند.
آهنی ها تاکید می کند: ما اگر بخواهیم رونق تولید را همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند،جامه عمل بپوشانیم باید زیرساخت های آن را فراهم کنیم؛ یک بخش از زیرساخت های آن هم به مجلس برمی گردد، ما اگر درجنگ اقتصادی قوانین مان را اصلاح نکنیم نمی توانیم به نتیجه برسیم.
وی توضیح می دهد: بر اساس ماده 41 قانون کار، ما می توانیم حداقل دستمزد را برای صنایع مختلف و در مناطق مختلف به صورت جداگانه تعریف کنیم، ما باید برای بخش های مختلف حقوق های مختلف را درنظر بگیریم.
آهنی ها درپاسخ به این که چه نهادی برای اجرایی شدن ماده 41 باید اقدام کند؟ می گوید: باید شورای عالی کار از الان جلسات مرتبط با این موضوع را تشکیل بدهد و روی موضوع از حالا کار کند تا آخر سال به مشکل برنخوریم و یک مدل مترقی تر را شروع کنیم و بین صنوف مختلف تفاوت بگذاریم.
وی در پاسخ به این که آیا گرفتن چنین تصمیمی موجب تشتت و تعدد در تعیین حداقل حقوق و دستمزد نخواهد شد؟ می افزاید:نه موجب تشتت نمی شود، در تمام دنیا این بحث ها مطرح است، باید مقداری عمیق به مسائل نگاه کنیم که در این صورت به نتیجه ای که می خواهیم می رسیم و موجب حفظ و ارتقای مشاغل خواهد شد.
اگر عدالت در حقوق نباشد، کالای خوب تولید نمی شود
محسن برخوردار، دیگر فعال اقتصادی و عضو سابق هیئت رئیسه اتاق بازرگانی تهران با اشاره به این که باید بین هزینه ها و درآمدهای یک خانوار کارگری تعادل برقرار باشد، می گوید: اگر این تعادل برقرار نباشد، مسلما عدالت برقرار نمی شود و کالا یا خدمت خوب نیز توسط کارگر تولید نخواهد شد.
وی با بیان این که تورم واقعی بر اساس برخی از برآوردها بالای 60 درصد است، می افزاید:برخی آمارهایی که درباره تورم وجود دارد با خریدهایی که در بازار انجام می دهیم تطابق ندارد.وی در پاسخ به انتقادها به افزایش حدود 40 درصدی حداقل حقوق کارگران می افزاید: ما کارخانه های تمام اتوماتیک و با بهره وری بالا نداریم، کارگر هم یک انسان است که خانواده و زن و بچه دارد، خانواده او هم خواسته هایی دارند که باید برای پاسخ دادن به آن ها توانایی داشته باشد و موقع کار دغدغه فکری نداشته باشد.
برخوردار درپاسخ به این که برخی معتقدند بخشی از این افزایش حقوق باید به صورت غیرنقدی می بود، می گوید:تهیه کردن مواد درقالب های غیرنقدی مثل کوپنی اگر توسط خود وزارت کار یا دولت انجام می شد، برای آن درگذشته سیستمی وجود داشت ولی اگر بخواهد برعهده کارفرما بیفتد ده ها مشکل دیگر برای وی به وجود می آید مانند کیفیت متفاوت مواد و سطح رضایت کارگران درقبال آن ها و ...بنابراین به صورت نقدی بهتر است.
فراخبر
منطق دستمزد منطقه ای چیست؟
مزد منطقه ای به این معناست که به جای تعیین نرخ واحد برای دستمزد، برای نقاط مختلف کشور، سطوح دستمزدی متفاوتی تعیین شود. طبیعتا مبنای این تفاوت، به تفاوت سطح خط فقر و هزینه های زندگی در نقاط مختلف بر می گردد. واضح است که هزینه های زندگی در تهران وشهرهای بزرگ، به مراتب بیشتر از شهرهای کوچک و روستاهاست و منطقی نیست کارگر مشغول به کار در روستایی در سیستان و بلوچستان به اندازه کارگری که در تهران مشغول به کار است، دستمزد دریافت کند. این تفاوت در تعیین دستمزد، موجب کاهش هزینه های تولید در مناطق دورافتاده می شود و قدرت رقابت این مناطق در جذب سرمایه و ایجاد اشتغال را در مقایسه با شهرهای بزرگ افزایش می دهد. طی سال های اخیر، تعیین دستمزد منطقه ای از سوی برخی کارشناسان مطرح شده بود، اما به صورت مشخص، این پیشنهاد در نخستین جلسه تعیین دستمزد 98، روی میز شورای عالی کار هم آمد که در نهایت تصویب نشد، اما در مجموع به نظر می رسد، برای ایجاد توازن منطقه ای و جذب سرمایه برای مناطق کم برخوردار و کاهش هزینه های تولید، حرکت به سمت تعیین منطقه ای دستمزد، گریز ناپذیر باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یک مقام فرانسوی در توئیتی عجیب و وقیحانه گفت: ایران حتی بعد از پایان ضرب الاجل های موجود در برجام هم حق غنی سازی ندارد و از آن جا که روسیه اورانیوم نیروگاه بوشهر را تأمین می کند، دلیلی برای غنی سازی اورانیوم در ایران نیست! سید عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه به توئیت برجامی سفیر فرانسه در آمریکا واکنش نشان داد و تأکید کرد: در صورتی که فرانسه این موضع گیری را نفی نکند، ایران تصمیم مقتضی خواهد گرفت. به گزارش فارس، عراقچی در صفحه توئیتر خود نوشت: «اگر توئیتهای جرارد آرود موضع فرانسه است ما با نقض عمده هدف و مقصود برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت مواجهیم. پاریس باید فورا شفاف سازی کند، در غیر این صورت ما اقدام لازم را به عمل میآوریم.»
سفیر فرانسه در آمریکا چه گفته بود؟
در توئیت سفیر فرانسه در آمریکا از تحریم ایران در صورت غنی سازی بعد از برجام سخن به میان آمده و تصریح شده است: «این که گفته شود ایران بعد از انقضای برجام مجاز به غنیسازی اورانیوم خواهد بود اشتباه است. ایران به موجب "پیمان منع اشاعه" و پروتکل الحاقی و تحت نظارتهای شدید باید ثابت کند که فعالیتهای هستهای اش صلحآمیز هستند.»
جرارد آرود:ایران نباید بعد از برجام غنی سازی کند
این مقام فرانسوی به صراحت، نص صریح برجام که محدودیت های هسته ای ایران را موقت می داند، زیر پا گذاشته و در توئیت خود نوشته است: «همان گونه که سال ۲۰۰۲ گفتیم که طبق پیمان منع اشاعه، غنیسازی اورانیوم بدون داشتن یک برنامه غیرنظامی باورپذیر در زمینه هستهای غیرقانونی است، قادر خواهیم بود در سال ۲۰۲۵ هم در صورت لزوم واکنش نشان دهیم. آن موقع تحریمهایی اعمال شدند. تحریمها میتوانند مجدد اعمال شوند. بعد از برجام، هیچ بند "زوالپذیری" وجود ندارد! روسیه، اورانیوم غنیشده نیروگاه هستهای بوشهر را تأمین میکند. بنابراین هیچ دلیل قابل درکی وجود نخواهد داشت ایران بعد از برجام، اقدام به غنیسازی وسیع اورانیوم کند!»
احضار سفیر جدید فرانسه در ایران به وزارت خارجه
توئیت مقام فرانسوی موجب شد فیلیپ تیبو سفیر جدید فرانسه در ایران، در نخستین روز کارش به وزارت خارجه احضار شود.
سید حسین سادات میدانی، رئیس دبیرخانه ستاد پیگیری اجرای برجام در خلال احضار سفیر فرانسه با اشاره به توئیت های منتسب به سفیر فرانسه در واشنگتن خواستار توضیح دولت فرانسه شد و اعلام کرد در صورتی که اظهارات مزبور مورد تأیید دولت فرانسه بوده و بیان کننده مواضع رسمی این کشور باشد، این امر در مخالفت آشکار با اهداف و مفاد برجام خواهد بود و چنان چه به نحوی رضایت بخش به این مسئله رسیدگی نشود و موضوع فیصله نیابد، جمهوری اسلامی موضوع را براساس سازوکارهای پیش بینی شده در برجام پیگیری می کند و حق خود برای هرگونه واکنش مقتضی را محفوظ میداند. به گزارش ایسنا در واکنش، سفیر فرانسه در تهران ضمن ابراز بی اطلاعی از توئیت های منتسب به سفیر کشورش در واشنگتن، بر اراده سیاسی این دولت بر اجرای کامل مفاد برجام تاکید و اعلام کرد مراتب را بلافاصله به پاریس گزارش خواهد کرد.
همنوایی زبانی و اقتصادی اروپایی ها با آمریکا درباره برجام
توئیت این مقام فرانسوی در حالی است که طبق متن برجام همه محدودیتهای فیزیکی اعمالشده روی غنیسازی، از جمله محدودیت در تعداد و نوع ماشینهای سانتریفیوژ، سطح غنیسازی، مکانهای تأسیسات غنیسازی و میزان ذخایر اورانیوم غنیسازیشده، پس از 15 سال از زمان اجرایی شدن برجام برداشته خواهند شد. فرانسه از نخستین کشورهایی بود که بعد از خروج آمریکا از برجام از «توافق مکمل برجام» سخن گفت.
کاهش ۲۸ درصدی مبادلات تجاری سه کشور اروپایی با ایران
کشورهای اروپایی در ماه های گذشته در برابر خروج غیرقانونی آمریکا سکوت کرده و جز اظهار پایبندی به برجام آن هم در صورت ادامه اجرای آن توسط ایران، اقدام دیگری نکرده اند. این کشورها مبادلات اقتصادی خود را هم با ایران کاهش داده اند و به سمت خط صفر نزدیک کرده اند. در گزارش معاونت بررسی های اقتصادی اتاق بازرگانی تهران صادرات ایران به آلمان طی یازده ماهه سال ۹۷ نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن با کاهش ۲۸ درصدی به ۲۳۰ میلیون دلار، صادرات به فرانسه با کاهش ۲۸ درصدی به ۲۵ میلیون دلار و صادرات به انگلیس با کاهش ۳۹ درصدی به ۲۷ میلیون دلار رسیده است. با بی میل شدن اروپایی ها به مبادله با ایران، ارزش واردات ایران از سه کشور یاد شده در مدت زمان مورد بررسی نیز کاهشی بوده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سعید حجاریان از تئوریسین های برجسته جبهه اصلاحات در یادداشتی هفت پیشنهاد به هم جبهه ای های خود در آستانه انتخابات ارائه کرد. حجاریان در یادداشت خود تأکید کرد: مقدمه هر نوع کنشگری سیاسی، از جمله سیاستورزی اصلاحطلبانه در چنین شرایطی ارائه تصویری دقیق و روشن از وضعیت امروز و ماههای آتی است تا در پرتو آن، جهتگیری و خطمشیها مشخص و به هنگام شود.
وی در بخشی از یادداشت خود با اشاره به ناکام بودن برنامه های ضدایرانی دولت آمریکا نوشت: اعتراضات بر پایه مطالبات اقتصادی شامل دستمزد، بدهی معوق و حتی اختلاس و ارتشا به دلیل نبود انسجام گفتمانی و رهبری مشخص، به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. حجاریان همچنین با شکست خورده خواندن تلاش های گروه های اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد: مخالفان خارجی جمهوری اسلامی همچنان نتوانستهاند یکی از چهرههای اپوزیسیون را بهعنوان «رهبر» بپذیرند و مردم و دیگر گروههای اپوزیسیون را حول وی گردآوردند. این چهره برجسته جریان اصلاحات در ادامه افزود: اصلاحطلبی در سال 98، با توجه به وضعیت سیاسی داخل و خارج و همچنین شرایط اقتصادی و معیشتی، در ابعاد مختلف نیازمند چابکسازی و نواندیشی است اما اساسیترین موضوع، «بقای اصلاحطلبی» است. حجاریان در ادامه اتخاذ موضعی ترکیبی از «آرامش فعال» و «فعالیت تمام قد» را به اصلاح طلبان پیشنهاد می کند. وی در بخشی از این یادداشت با لحنی تهدیدآمیز درخصوص انتخابات امسال نوشت: شاید عقلانیترین راهبرد را بتوان در «مشارکت مشروط» جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد ولی چنان چه شروط مطرح شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید. وی در ادامه هفت پیشنهاد مشخص خود به اصلاح طلبان را این گونه بیان می کند: ۱) روندها و چشماندازها را بهزبان قابل فهم تحلیل و ترجمه و ذیل آن نقش، جایگاه و کارکرد خود را بهعنوان نیروی تحولخواه تعریف کنند. ۲) عقلای جناح راست را درباره وخیم بودن شرایط آگاه کنند تا در ادامه، نیروهای مؤثر و تصمیمساز حکومت تصویری واقعی از وضع موجود و مطلوب به دست آورند. ۳) از خمودگی و رخوت خارج شوند، تجدید نهادی را در دستور کار قرار دهند و مواضع انتقادی را به راهبرد و راه برونرفت بیامیزند. ۴) توان دانشگاهیان تحولخواه را در دانشگاههای داخل و خارج شناسایی کنند و سپس پلتفرمهای زیربنایی را در قالب بستههای مشورتی در دسترس عموم بهویژه دولت قرار دهند. ۵) از طریق وزارت کشور یا کمیتهای متشکل از نیروهای زبده و اصیل، درخصوص پالایش احزاب منتسب به خود اهتمام بورزند و احزاب کممایه را درون احزاب بزرگ ادغام یا آنها را منحل کنند. ۶) به نقد اپوزیسیون بدلی دستساز ترامپ توجه ویژه نشان دهند و ذیل آن هویت و کیفیت را به اپوزیسیون بازگردانند. ۷) در برابر اتهامات و جعلیات، دفاع همهجانبه از خود را در پیش بگیرند و بهطور مستند عملکرد و مواضع نیروهای مقابل و اسطورهسازیهایشان را به تیغ نقد بسپارند.
انتقاد گرامی مقدم از ایده مشارکت مشروط حجاریان
در واکنش به پیشنهاد انتخاباتی حجاریان درباره «مشارکت مشروط»، اسماعیل گرامی مقدم، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفت و گو با نامه نیوز تأکید کرد: ایده آقای حجاریان مبنی بر شرکت مشروط در انتخابات و در صورت لزوم تحریم انتخابات بسیار کهنه است. تجویز تحریم انتخابات و شرط گذاشتن بر آن، به میزانی ورشکسته است که دیگر محل بحث اصلاحطلبان نیست زیرا به وضوح نتیجه این رویکرد را در انتخابات مجلس هفتم و شورای شهر دوم دیدیم. وی افزود: از دید من آقای حجاریان تنها یک فعال سیاسی است و نمیتوان اظهارات او را موضع اصلاحطلبان دانست. تردید نکنید که شورای هماهنگی اصلاحطلبان نظراتی متفاوت از آقای حجاریان دارد و عموم اصلاحطلبان بر این باورند که باید در انتخابات مجلس سال98 جبهه اصلاحات حضور فعالی داشته باشد. عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی در نهایت نیز تصریح کرد: ایده آقای حجاریان در انزواست و عموم اصلاحطلبان ضمن ارائه انتقادهای خود در انتخابات امسال حضور گسترده ای خواهند داشت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

درباره تاریخچه و وظایف اداره کل هواشناسی
اولین ایستگاه هواشناسی خراسان بزرگ (رضوی، جنوبی، شمالی) در سال 1329شمسی در شهر مقدس مشهد راهاندازی شد و با هواشناسی شامل دیدهبانی، مدیریت و پردازش داده، آموزش و ظرفیت سازی، تحقیق و توسعه، پیش بینی و پیش آگاهی و انتقال داده، به فعالیتاش ادامه داد. هماکنون هواشناسی خراسان رضوی با حدود 223 ایستگاه مختلف از انواع سینوپتیک اصلی و کمکی، اقلیم شناسی، باران سنجی، کشاورزی، جاده ای، سینوپتیک فرودگاهی، پایش آلایندههای جوی و ایستگاه خودکار در استان فعالیت میکند. مهمترین کاربران هواشناسی شامل حوزههای حمل و نقل هوایی و جاده ای، کشاورزی، خدمات شهری، مدیریت بحران و دیگر دستگاههای اجرایی است. وظیفه اصلی سازمان هواشناسی کشور حفاظت از جان و مال مردم در مقابل مخاطرات مرتبط با آب و هوا و اقلیم است. تحقیق و شناخت کامل اتمسفر و کلیه پدیدههای جوی، جمع آوری و تنظیم و تحلیل اطلاعات هواشناسی به منظور کمک به برنامه ریزی، پیشرفت و افزایش بازدهی موثر در کشاورزی، دامپروری، مخازن آبهای زیرزمینی، آبهای سطحی، شهرسازی، سد سازی، تامین انرژی، تاسیسات شهری، آبرسانی، سلامتی و بهبود ارتباطات هوایی، دریایی، زمینی و مطالعات محیط زیست و تعدیل وضع هوا، از مهمترین کاربردهای هواشناسی است.
با شروع بارشهای شدید بهاری در روزهای ابتدایی سال جدید که وقوع سیل و خسارات فراوانی در مناطق مختلف کشور در پی داشت، دغدغه «پیش بینی دقیق آب و هوا» برایاندیشیدنِ تمهیدات متناسب با شرایط جوی، بیش از همیشه و بهشکل ویــژه مورد توجه مردم و مسئولان کشور قرار گرفت، به طوری که رصد اخبار هواشناسی از طریق رسانههای رسمی و معتبر، به سطح قابل توجهی رسید و در کنارش، نارضایتی تعداد زیادی از مردم از ضعف پیشبینی صحیح و قابلاعتماد سازمان هواشناسی، نحوه اطلاع رسانی، ارائه آمار و ارقام نادرست، تجهیز نبودن سازمان هواشناسی کشور و استان به برخی امکانات بهروز و ضروری که به اشتباهاتی در زمینه پیشبینی و مشکلات بعدی منجر میشود، باعث شد تصمیم بگیریم در اولین سرزده سال 98 که در واقع، هشتمین شماره از سلسله گزارشهای سرزده خراسان رضوی است، به سراغ سازمان هواشناسی استان برویم تا هم نگاه واقعبینانهای داشته باشیم به شرایط و امکاناتشان و هم توضیحات مسئولان استانی این سازمان را بشنویــم.
اعتمادمان به پیشبینیهای هواشناسی را از دست دادهایم
طبق نتایج نظرسنجی ملی سازمان افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در اسفندماه 97 که در مراکز استانها، شهرهای درجه 2 و روستاها انجام شد، حدود 40 درصد مردم کشورمان اظهار کردهاند به پیشبینیهای سازمان هواشناسی کشور اعتماد ندارند و از این پیش بینیها در زندگی روزمره خود استفاده نمیکنند. با این توضیح، در قدم اول با چند نفر از شهروندان، درباره میزان رجوع و اعتمادشان به پیشبینیهای سازمان هواشناسی استان حرف زدم. جوانی که خودش را «حسین سلیمانی» معرفی میکند، میگوید: «بهنظر من و براساس دیدهها و شنیدهها و تجربیاتم، صنعت هواشناسی در کشور ما از دنیا عقب است و درصد زیادی از پیشبینی هایشان، قابل اعتماد نیست و برای این که جای اعتراضی هم باقی نماند، هر پیشبینی که میکنند، یک کلمه «احتمالا» کنارش میگذارنــد تا اگر اتفاق نیفتاد، بگویند ما که گفته بودیم احتمالا و اعلام قطعی نکرده بودیم. بهشخصه اطلاعاتم درباره آب و هوا را از گروههای تلگرامی هواشناسی استان دریافت میکنم و راست اش آن قدر پیشبینیهای غلط دیدهام و برنامههایم بهریخته که در بلندمدت، اعتمادم را از دست دادهام.»
بهنظر میرسد امکانات و تجهیزات لازم را نداریم
«والی نژاد» یکی دیگر از شهروندانی است که با او درباره رضایتمندیاش از پیش بینیهای هواشناسی در استان صحبت میکنیم. او که کارشناس آب و فاضلاب روستایی است، میگوید: «لازم است مسئولان هواشناسی با جدیت بیشتری برای تامین بودجه هواشناسی اقدام کنند؛ همان طور که کشورهای روسیه و انگلستان در سالهای اخیر، به دلیل آگاهی از درجه اهمیت پیشبینی تغییرات آب و هوایی، تجهیزات فوق مدرنی به کار گرفتند و به نتایج خوبی در حوزه دستیابی به اطلاعات تغییرات اقلیمی، اصلاح الگوی کشت، مدیریت پروازها و... رسیدند. برای رسیدن به این درجه از دقت، به نظر میرسد ایستگاههای هواشناسی کشور باید به تجهیزات روز دنیا مجهز شوند.»
ایکاش سامانه اطلاعرسانی آبوهوا به کشاورزان داشتیم
آقای «زارع»، هماستانی میان سالی است که به نکات مهمی اشاره میکند و میگوید: «بنده از فعالان بخش کشاورزی هستم و سال هاست چند هکتار زمین دارم که در آن به کشت محصولات کشاورزی مشغولم و پیشبینیهای سازمان هواشناسی، در کار و حرفهام نقش حیاتی دارد. متاسفانه در طول این سالها، اطلاعات و از آن مهمتر اطلاعرسانی سازمان هواشناسی به قدری ضعیف بوده که گاهی به از بین رفتن محصولات منجر شده و ضرر و زیان زیادی متحمل شدهایم. هم اکنون براساس پرس و جوی ما، در چندین شهرستان استان، هیچ کارمند هواشناسی برای رصد و پیشبینی شرایط جوی حضور ندارد و ساختمانهای هواشناسی خالی از کارمند است. ایکاش یک سامانه پیامکی ایجاد و به صورت مجزا به کشاورزان هر شهرستان، وضعیت جوی اطلاع رسانی شود تا از بروز خسارات میلیاردی جلوگیری بهعمل آید. مدتی قبل این موضوع را با سازمان هواشناسی در میان گذاشتیم که در پاسخ گفتند، بودجه نداریم تا کارمند استخدام کنیم یا برای کشاورزان سامانه پیامکی راه بیندازیم. مدتی قبل پیشنهاد راهاندازی سامانه توسعه هواشناسی کاربردی کشاورزی با اسم اختصاری (تهک) را در شهرستانها مطرح کردیم ولی متاسفانه در این مورد هم خبری نشد وگفتند بودجهای برای این کار وجود ندارد و اگر میخواهید، خود کشاورزان باید هزینههایش را بپردازند. پس وظیفه نهادهایی مثل هواشناسی، جهاد کشاورزی یا بیمه کشاورزی چیست؟»
چهره به چهره با مسئولان هواشناسی استان
هواشناسی استان، هیچ کانال تلگرامی ندارد؛ هوشیار باشید
بعد از شنیدن برخی نظرات و دغدغههای شهروندان درباره عملکرد سازمان هواشناسی و میزان اعتمادشان به پیشبینی تغییرات جوّی، به صورت سرزده به سازمان هواشناسی خراسان رضوی میروم. «یحیی قاینی پور» رئیس اداره پیش بینی هواشناسی استان، در راهروی این سازمان مشغول صحبت تلفنی است. با او و «محسن عراقی زاده» مدیر کل سازمان هواشناسی خراسان رضوی، به اتاق مدیر میرویم. «عراقی زاده» بعد از شنیدن نارضایتی و انتقاد تعداد زیادی از مردم از اطلاعات نادرست آب و هوایی که سازمان هواشناسی اعلام میکند، میگوید: «من وجود اطلاعات نادرست هواشناسی را که در جامعه منتشر میشود، رد نمیکنم اما باید ببینیم این اطلاعات از چه طریقی منتشر میشود و به دست مردم میرسد؟ متاسفانه طبق اطلاعاتی که به دست ما رسیده، اکثر مردم از طریق کانالهای تلگرامی به پیشبینیهای هواشناسی دست پیدا میکنند؛ کانالهایی که اگر چه به نام هواشناسی مشهد و استان معرفی شده اما متعلق به سازمان هواشناسی نیست و گاهی با درج اطلاعات کاملا نادرست به خاطر ایجاد جذابیت و جذب مخاطب، شهروندان را گیج و گمراه میکند. این کانالها به هیچ عنوان مورد تایید ما نیست و متاسفانه اطلاعات اشتباهی که منتشر میکنند، استرس زیادی به جامعه وارد میکند و به سرعت هم در حال گسترش هستند. از همین رسانه اعلام میکنم که سازمان هواشناسی استان، هیچ کانال تلگرامی ندارد و مردم میتوانند از طریق رسانههای مکتوب، صدا و سیما یا وبسایت هواشناسی استان از اطلاعات صحیح با خبر شوند.»
بودجـه ارسال پیامک اطلاعرسانی شرایط جوّی را نداریم
«قاینی پور» در پاسخ به انتقاد کشاورزی که خواستار اطلاع رسانی دقیق آب و هوا به کشاورزان استان شده بود، میگوید: «ارسال این پیامکها هزینه زیادی برای سازمان هواشناسی دارد و اگر نهاد یا سازمانی بتواند این هزینه را تامین کند، ما روزانه تمامی اطلاعات را به صورت دقیق برای متقاضیان ارسال میکنیم ولی هم اکنون به دلیل محدودیتهای مالی، قادریم فقط پیامکهای محدودی به استانداری، فرمانداری و رسانهها برای اطلاعرسانی بفرستیم. در عینحال مردم میتوانند برای اطلاع از وضعیت آب و هوا در ساعات آینده، با تلفن گویای 134 تماس بگیرند.»
بهخاطر یک میلیاردتومان از رادار تشخیص تغییرات جوّی بیبهره ایم
از آن جا که شایعاتی درباره تجهیز نبودن سازمان هواشناسی استان به امکانات و زیرساختهای ضروری نظیر رادار وجود دارد، از «محسن عراقی زاده» در این باره سوال میکنم و این مدیر کل، ضمن تایید موضوع میگوید: «مقدمات کار از 15 سال قبل شروع شده و زیرساختها برای راهاندازی رادار موردنیاز ما، کاملا ساخته و آماده شده اما به دلیل تامین نشدن منابع مالی به مبلغ یک میلیارد تومان، هواشناسی معطل و بی رادار مانده است. امیدوارم هر چه سریعتر این اعتبار تامین شود تا بتوانیم در آیندهای نزدیک، با استفاده از این رادار شاهد پیش بینی دقیق آب و هوا و تغییرات جوی باشیم. یکی از مزایای این رادار، این است که حوادثی نظیر سیل را هم میتواند 12 ساعت زودتر اعلام کند و در این فرصت، میتوان بحران را مدیریت کرد تا کمترین خسارت وارد شود. از طرفی علاوه بر پوشش وضعیت جوی استان، استانهای همجوار را هم پوشش میدهد. هم اکنون با وضع تحریمها، مشکلات زیادی در زمینه خرید تجهیزات داریم و کشورهای دارنده این فناوریها به بهانههای مختلف از دادن این تجهیزات به ما خودداری میکنند و این در حالی است که کشورهای حاشیه خلیج فارس، حتی نیروهای هواشناس را از کشورهای پیشرفته میآورند و به کار میگیرند.»
با کمبود شدید نیرو و منابع مالی مواجه ایــم
وقتی در اتاق پیش بینی هوای سازمان هواشناسی استان، درباره تعداداندک کارشناس، آنهم در ساعت اداری و وضعیت بحرانی بارشهای اینروزهای استان سوال میکنم، مدیر کل هواشناسی میگوید: «ما به دلیل این که نمیتوانیم نیروی جدید جذب کنیم، با کمبود شدید نیرو مواجه ایم و 40 درصد از پستهای سازمانیمان خالی است. اگر نیروهای قدیمی ما بازنشسته شوند، نمیدانیم باید چه کار کنیم چون انجام فعالیتهای هواشناسی نیاز به آموزشهای چندساله و تجربه دارد و نمیشود یک شبه پستها را تغییر داد. ما هم اکنون، بهجای 170 نیرو، 124 نیرو داریم که قراردادهای کارگری و معین را هم شامل میشود. علاوه بر این، با فشار کاری موجود مجبوریم کمبود منابع مالی را در میزان پرداختی هایمان در قالب حقوق کارمندان نیز تحمل کنیم».
اگر ضریب خطای پیشبینیمان بالا رود مورد اعتراض جامعه جهانی قرار میگیریم
عراقی زاده درباره گلایههای شهروندان از میزان زیاد خطا در پیشبینیهای هواشناسی، توضیح میدهد: «من بالا بودن ضریب خطا را با قاطعیت رد میکنم؛ چون اطلاعاتی که توسط ما در مرکز هواشناسی هر شهرستان ثبت میشود، به استان ارسال میشود و از استان به کشور و در کشور هم همین اعداد و آمار در اختیار دیگر کشورها قرار میگیرد تا در برنامهریزی و تشخیصشان در عملیاتهای مرتبط با هواشناسی، لحاظ شود. چنان چه ما درصد بالایی خطا داشته باشیم، با اعتراض جامعه جهانی روبهرو میشویم. به عنوان مثال در یک مورد، از کشور ژاپن تماس گرفتند و اعتراض و اعلام کردند این اعداد درباره فلان شهر، اشتباه ثبت شده و دوباره بررسی کنید و وقتی چک شد، مشخص شد به واسطه خراب بودن یک دستگاه، اطلاعات اشتباه ثبت شده و حق با کارشناسان ژاپنی است. پس حساسیت در کار هواشناسی به ما این اجازه را نمیدهد که میزان خطای زیادی داشته باشیم. هرچند کمبود تجهیزات را منکر نمیشویم اما این کمبودها را با بهکارگیری مهندسان و کارشناسان هواشناس ایرانی که در سطح جهان، حرفهای زیادی برای گفتن دارند جبران کرده ایم.» «قاینی پور» نیز ضمن تایید، ادامه میدهد: «این روزها کشوری مثل ژاپن، گمانهزنی درباره اطلاعات آبوهوایی 100 سال آینده را هم اعلام کرده و طبق این اطلاعات، برنامه ریزیهای غذایی دارند. خب ما از تجهیزاتی مثل ابرکامپیوترهای کشورهای پیشرفته محرومیم اما کارشناسانی داریم که بهعنوان معاون اول سازمان جهانی هواشناسی مشغول کار بودهاند و هم اکنون نیز همکارانی داریم که گزینه اصلی همین پست هستند.»
خرابی دستگاه آر وی آر و بی تفاوتی فرودگاه مشهد
در ادامه وقتی به برجک دیده بانی این مرکز میرویم، با دستگاهی مواجه میشویم که روی آن برگهای با این جمله چسبانده شده است: «تا اطلاع ثانوی اطلاع رسانی نمیشود.» وقتی دلیل خاموش بودن این دستگاه را میپرسیم، یکی از مهندسان هواشناسی که با ما همراه شده میگوید: «این دستگاه آر وی آر است که دید افقی روی باند فرودگاه را گزارش میدهد و در فصل زمستان و بهار به کمک دیده بان میآید. این دستگاه خراب شده و کارشناس تعمیرش باید از کشور اسلواکی بیاید و هزینه زیادی دارد. در عینحال ما نیاز به دستگاه آر وی آر پیشرفتهتری از دستگاه فعلی داریم چرا که وجودش، تاثیر زیادی روی امنیت پرواز دارد و نبودنش، به تاخیر و لغو پروازها منجر میشود. متاسفانه با وجود این که مسئولان فرودگاه امکاناتی به ما نمیدهند، انتظار دارند در لحظه، آخرین اطلاعات را چه در شرایط بحرانی جوی و چه در شرایط معمولی ارائه دهیم که بسیار دشوار است.»
خطاهای انسانیمان خیلی کم است
قاینیپور در توضیح دلایل راهاندازی نشدن سامانههای هوشمند توسعه هواشناسی کاربردی کشاورزی (تهک) میگوید: «ما آماده انتشار اطلاعات تخصصی برای کشاورزان شهرستانهای مختلف استان هستیم ولی باید یک سازمان یا نهاد مثل بیمه یا صندوق کشاورزی، تجهیزات لازم را فراهم کند.» پس از خداحافظی با مدیر کل، به همراه قاینی پور و یکی دیگر از کارشناسان هواشناسی برای بررسی وضعیت هواشناسی مشهد به سمت بولوار فرودگاه مشهد به راه میافتیم. به محض ورود به ساختمان هواشناسی، ابتدا به جایگاه پلتفرم هواشناسی مشهد و چند محل دیگر در این مرکز میرویم. از قاینی پور درباره چگونگی برخورد با خطاهای انسانی که باعث ایجاد خساراتی میشود، سوال میکنم که میگوید: «بدون شک در هر کاری که تشخیص و انجامش به وسیله انسان است، خطای انسانی وجود دارد و ما هم مانند همه نهادها طبق قوانین با این خطاها برخورد میکنیم اما باید به این نکته اشاره کنم، با وجود این که خطای انسانی در این مرکز به شدت ناچیز است، گاهی خطای انسانی در تبدیل اطلاعات به کدهای جهانی رخ میدهد. در گذشته به دلیل این که تمام کارها به صورت دستی انجام میشد، خطاهای زیادی وجودداشت ولی از زمانی که بخش اعظم عملیات توسط سیستمهای هوشمند و رایانه انجام میشود، خطاها به شدت پایین آمده است. در توضیح حساسیت کار ما همین بس که در سقوط هواپیماها، اولین جایی که تمامی دفاتر و اطلاعاتش برای بررسی پلمب میشود، دفتر اطلاعات هواشناسی است و نظارتهای دقیقی روی فعالیت ما وجود دارد. از طرفی تمامی مکالمات ما با برج مراقبت فرودگاهها، مکالمات با هوانیروز و دیگر نهادها لحظه به لحظه ثبت و ضبط میشود.»
سازمان هواشناسی استان را دریابید
در تمام مدت تهیه گزارش، تلفنهمراه «یحیی قاینی پور» زنگ میخورد و مسئولان شهرستانهای مختلف استان، پشت خط بودند و درباره پیش بینی هوا و میزان بارشها و احتمال سیل در نقاط مختلف، سوالات و نگرانیهایشان را مطرح میکردند. مشخص است که با حساس شدن شرایط آب و هوایی کشور، سازمان هواشناسی در هفتههای اخیر تبدیل به یکی از پرکارترین سازمانهای استان شده است. در راه برگشت، حرفهای مسئولان این سازمان در ذهنم تکرار میشود: «هواشناسی استان رادار ندارد، کارمندان به صورت شیفتی و 24 ساعته کار میکنند و اضافه کار و حقوق مناسب ندارند. دستگاه تولید هیدروژن برای بهکارگیری بالنهای هواشناسی نداریم و برای پر کردن کپسولهای هیدروژن مشکل داریم، برخی تجهیزات معیوب شده و بودجهای برای تعمیر یا جایگزینی آنها وجود ندارد و.... کاش به سازمان هواشناسی، بهاندازه حساسیت کارش بها داده شود.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

اکرم انتصاری - هرچند شکلگیری موزیک ویدئو از غرب شروع شد و بعد به شرق رسید اما در این دو مسیر راه متفاوتی را طی کرد. غربیها از سیاست موفق موزیک ویدئو برای بالابردن رقم فروش آلبومها بهره بردند و البته که موزیک ویدئوی برخی خوانندهها، انقلابی را هم در این باره به راه انداخت. در شرق و به خصوص کشورمان در ابتدا موزیک ویدئو را دلیل اضافه شدن چیزی به شعر و موسیقی غنی ایرانی میدانستند و حال این مسیر بیشتر به سمت دیگری مانند ایجاد رقابت و جذابیت بیشتر رفته است. به طوری که خوانندههای به ویژه خوانندگان سبک پاپ سعی میکنند برای ایجاد جذابیت بیشتر همزمان با انتشار تک آهنگ و آلبومهای خود چند موزیک ویدئو هم منتشر کنند. در ادامه به بررسی چند نوع موزیکویدئوی منتشر شده طی سالهای گذشته میپردازیم.
تئوری موزیک ویدئو
درباره چگونگی شکلگیری موزیک ویدئوها، نظرات متفاوتی ارائه شده است. شاهرخ دولکو کارگردان، ویدئو کلیپسازی را متعلق به انقلاب شوروی میداند. او در برنامه «شبهای هنر» در این باره گفت: «روسها نظریه مونتاژ را دادند تا تداوم در ذهن تماشاگر به هم بخورد و یک معنی جدید به وجود بیاید. ۶۰ سال بعد این مونتاژ در آگهیها و ویدئو کلیپها با ریتم تند در کنار هم قرار گرفت تا مخاطب تداوم را فراموش کند و فقط به یک حس عاطفی یا برانگیختگی عاطفی دچار شود. در حقیقت مونتاژکاری می کند که شما از تفکر و تعقل دور شوید و یک حس عاطفی بگیرید. در نماهنگ با نمایش خواننده، حرکاتش و مونتاژ، مخاطب بمباران و پس از آن در نماهنگ غرق و همین باعث میشود بیاختیار شروع به خرید آلبوم کند.»
نجاتبخشها
با این وجود که زمان زیادی از ساخت موزیکویدئو در کشورمان میگذرد اما تعداد موزیکویدئوهایی که توانستهاند برای یک قطعه موسیقی نجاتبخش یا به نوعی حکم برگ برنده را داشته باشند، کمشمارند. موزیک ویدئوی «آرایش غلیظ» که بیشتر با عنوان «با من صنما» شناخته میشود نمونه خلاقی از طرح نو در انداختن در موزیک ویدئوهاست که با مینیاتورهای ایرانی شکل گرفته و با صدای همایون شجریان همخوان است. موزیک ویدئوی «زندان» محسن چاوشی با بازی حسام منظور به دلیل طراحی هماهنگ و پخش آن از برنامه پربیننده خندوانه، «سی سالگی» احسان خواجه امیری، «لیلا»ی مازیار فلاحی و «حال من» گروه ایهام که حاصل تلفیق سکانسهایی از فیلم سینمایی «بمب، یک عاشقانه» بود را هم میتوان جزو این دسته قرار داد.
دردسرسازها
همایون شجریان را باید یکی از خوانندگان جوان پیشرو در عرضه موزیک ویدئو برای آثارش دانست. در این دسته می توان به موزیک ویدئوی «چرا رفتی» به کارگردانی باران کوثری و با حضور بازیگرانی مانند نوید محمدزاده، سحر دولتشاهی و مهرداد صدیقیان اشاره کرد که با عکسالعملهای نمایشی آنها در طول شنیدن این قطعه همراه بود. این موزیک ویدئو به گفته شجریان تنها برای مراسم رونمایی ساخته شده بود اما به طور عمومی پخش و با نقدهای زیادی مواجه شد. «سرسام» مهدی یراحی نمونه تازه این نوع موزیک ویدئو است که به دلیل نقدهایی که به شعر و پوشش او و گفته وزارت ارشاد مبنی بر مجوز نداشتن قسمتی از آن بود، به ممنوع شدن فعالیت مهدی یراحی منجر شد که میتوان آن را اثر پردردسر بعدی معرفی کرد.
پرستارهها
تعداد بازیگرانی که طی سالهای گذشته بازی در موزیک ویدئو را تجربه کردهاند، کم نبوده است. هرچند حضور آنها تا اندازه زیادی خیال خواننده را بابت جذابیت بیشتر موزیک ویدئو و دیده و شنیده شدن آن جمع میکند. همایون شجریان و فرزاد فرزین جزو خوانندگانی هستند که بیشترین موزیک ویدئو را با حضور بازیگران در کارنامه خود دارند. بازی مهتاب کرامتی در«خمش باش»همایون شجریان، رعنا آزادیور و مهدی پاکدل در «ابر میبارد» همین خواننده و ترلان پروانه در «روزهای تاریک» فرزاد فرزین نمونه همین دسته است. به تازگی یکتا ناصر با بازی در «خرابش کردی» فرزاد فرزین، شهرزاد کمالزاده در «پرسه» حامد همایون و رزیتا غفاری در «عشق من تویی» رضا صادقی نیز به این جمع اضافه شدهاند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سجادپور- زن و مرد غریبه ای که با آشنایی در شبکه های اجتماعی و برای رسیدن به اهداف پلید خود، شوهر زن جوان را در مشهد به طرز وحشتناکی با بهانه «جادوگری» به قتل رسانده بودند روز گذشته با صدور دستورات ویژه قضایی در چنگ کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی گرفتار شدند و راز این جنایت هولناک را فاش کردند.
به گزارش اختصاصی خراسان، پانزدهم دی سال گذشته، جسد سوخته ای در یک کارگاه مخروبه و در فاصله 5 کیلومتری جاده مشهد – سرخس کشف شد که بلافاصله با حضور شبانه قاضی ویژه قتل عمد مشهد در محل مذکور، تحقیقات در این باره ادامه یافت.
با پیدا شدن کارت های شناسایی نیمه سوخته، هویت مرد 47 ساله به نام ناصر مشخص شد و بدین ترتیب با دستور سرهنگ کارآگاه حسین بیات مختاری (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) گروه ویژه ای از کارآگاهان اداره جنایی عملیات تخصصی خود را برای کشف راز این جنایت وحشتناک آغاز کردند.
گزارش خراسان حاکی است گروهی از کارآگاهان در یک شاخه اطلاعاتی، خانواده مقتول را که در بولوار صیاد شیرازی سکونت داشتند شناسایی کردند و اولین مرحله از تحقیقات سری با راهنمایی های قاضی کاظم میرزایی از همسر ناصر ادامه یافت. اظهارات این زن 37 ساله در حالی حیرت کارآگاهان را برانگیخت که او سعی داشت مرگ شوهرش را به باندهای تبهکاران خطرناک عتیقه و دلار نسبت دهد. این زن که مدعی بود همسرش گوشی تلفن مخفی داشت که همه از آن بی اطلاع بودند در بازجویی های فنی به کارآگاه حمید فر( افسر پرونده) گفت: همسرم مدام به ما تذکر می داد که مواظب خودمان باشیم چرا که او در زمینه خرید و فروش عتیقه و زیرخاکی فعالیت می کرد و با باندهای تبهکاری در ارتباط بود! با وجود این بررسی های غیرمحسوس کارآگاهان که با استفاده از تجربیات ارزنده قاضی میرزایی صورت می گرفت، از سرنخ هایی حکایت داشت که در روز حادثه، تماس های تلفنی زیادی بین سارا و ناصر برقرار شده است. در همین حال سارا به گروه ویژه کارآگاهان که زیرنظر مستقیم سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) فعالیت می کردند، گفت: همسرم قرار بود برای انجام معاملات عتیقه به تهران برود او را تا میدان آزادی رساندم و آن جا پیاده شد تا خودش به پایانه مسافربری برود و من هم برای آن که مطمئن شوم او سوار اتوبوس شده است مدام با او در تماس بودم! بنابر گزارش خراسان، با توجه به این که اظهارات سارا قانع کننده نبود، کارآگاهان از او خواستند روز بعد به اتفاق فرزندانش به پلیس آگاهی بیاید اما او دیگر ناپدید شد و به مکان نامعلومی گریخت! با فرار مظنون پرونده، شیوه تحقیقات تغییر کرد و این گونه بود که کارآگاهان با بررسی سرنخ های موجود به اسنادی دست یافتند که نشان از ارتباط سارا با جوان غریبه ای به نام علی داشت. بالاخره سررشته این تحقیقات گسترده به منطقه یافت آباد تهران کشید جایی که احتمال می رفت سارا و علی در آن جا مخفی شده باشند بنابراین گروهی از کارآگاهان با صدور نیابت قضایی از سوی قاضی میرزایی و به سرپرستی سرهنگ سلطانیان (رئیس دایره قتل عمد) وارد عمل شدند و شاخه ای از گروه ویژه عملیاتی پنج شنبه گذشته به تهران رفتند و روز بعد تحقیقات پنهانی خود را ادامه دادند تا این که سارا را در منطقه ای از یافت آباد شناسایی کردند و با تعقیب غیرمحسوس او به محل اختفای «علی» دست یافتند.
گزارش اختصاصی خراسان حاکی است کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی که وارد عملیاتی شبانه شده بودند در اقدامی ضربتی و غافلگیرانه، سارا و علی را در یک واحد آپارتمانی به دام انداختند و به مشهد انتقال دادند.
این دو متهم که روز گذشته با دستور قاضی میرزایی مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفتند به ناچار لب به اعتراف گشودند و راز این جنایت را به وسوسه های شیطانی گره زدند.
«علی» متهم اصلی این پرونده گفت: من از پنج سال قبل در شبکه های اجتماعی با «سارا» آشنا شدم و علاقه ما به یکدیگر شدت گرفت تا این که من از شمال کشور به مشهد آمدم و در این جا به ارتباط با او ادامه دادم تا جایی که حتی به خانه آن ها رفت و آمد داشتم و ناصر هم مرا می شناخت. این جوان 24 ساله افزود: شدت این رابطه شیطانی به حدی رسید که تصمیم به قتل همسر سارا گرفتیم و نقشه ای به بهانه امور جادوگری و مرتاضی کشیدیم تا ناصر را به قتل برسانیم.
روز حادثه هم سارا پس از تلفن من با همسرش تماس گرفت و او را راهنمایی کرد تا به کارگاه مخروبه در جاده سرخس بیاید و مردی را که از شمال کشور برای انجام امور جادوگری آمده است ببیند! اما وقتی شب به آن جا آمد او را به درون چهار دیواری مخروبه بردم و در یک لحظه در تاریکی شب با بلوکه به سرش کوبیدم و سپس جسدش را به آتش کشیدم اما هنوز 500 متر از آن جا دور نشده بودم که مردم با دیدن شعله های آتش با پلیس تماس گرفتند و من با دیدن چراغ گردان های خودروی پلیس از محل گریختم. این گزارش حاکی است قاضی میرزایی درباره این پرونده جنایی به خراسان گفت:باتوجه به این که زوایای پنهان زیادی در ماجرای این جنایت وجود دارد باید تحقیقات بیشتری در این باره صورت گیرد. به همین دلیل با صدور دستورات قضایی بررسی ها در پلیس آگاهی خراسان رضوی همچنان ادامه دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بر اساس بخشنامه جدید سازمان امور مالیاتی، سقف معافیت مالیاتی حقوق بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم سالانه ۳۳ میلیون تومان است.به گزارش ایسنا، محمدقاسم پناهی - رئیس کل امور مالیاتی کشور - با ابلاغ بخشنامهای میزان معافیت سالانه حقوق و همچنین نرخ مالیات بر درآمد حقوق سال ۱۳۹۸ را اعلام کرد.
بر اساس این بخشنامه سقف معافیت مالیاتی موضوع ماده ۸۴ قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366.12.4 و اصلاحات بعدی آن در سال ۱۳۹۸ سالانه مبلغ ۳۳ میلیون تومان است.نرخ مالیات بر کل درآمد کارکنان دولتی و غیر دولتی اعم از حقوق و مزایای فوق العاده و کارانه مازاد بر معافیت مذکور تا 1.5 برابر آن مشمول مالیات سالانه ۱۰ درصد و نسبت به مازاد 1.5 برابر تا 2.5 برابر آن مشمول مالیات سالانه ۱۵ درصد و نسبت به مازاد 2.5 برابر تا 4 برابر آن مشمول مالیات سالانه ۲۰ درصد و نسبت به مازاد 4 برابر تا 6 برابر مشمول مالیات ۲۵ درصد و نسبت به مازاد 6 برابر ۳۵ درصد است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)