بدون موضوع
تعداد بازدید : 238
«فلسطین» چه قدر مسئله عمومی ماست؟
نویسنده : محمدرضازائری
برگزاری موفق ششمین کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین در تهران و سخنان مهم رهبر بزرگوار انقلاب در تأکید قاطع بر جایگاه راهبردی این موضوع بار دیگر حساسیت و اهمیت مسئله فلسطین را برجسته کرد.
موضوع فلسطین از جهات گوناگون اعتقادی ، فکری و سیاسی، یکی از بنیان های اساسی انقلاب اسلامی بوده و شاید بتوان گفت که هویت سیاسی جمهوری اسلامی در عرصه بین الملل بر اساس پایداری بر آرمان قدس شکل گرفته است.
ایران گرچه یک کشور عربی نبوده و مذهب اهل سنت را نداشته، اما بر پایه باورهای دینی و با احساس تعهد انسانی بیش از هر کشور عربی و پیش از هر جریان مذهبی سنی برای دفاع از فلسطین هزینه داده است.
این رویکرد جمهوری اسلامی باعث شده که نقشه های سیاسی جبهه استکبار غرب در منطقه به شکل کامل در هم بریزد و معادله ها و محاسبه های جهانی به طور گسترده تغییر کند.
طبیعی است که در چنین موقعیتی دشمن از همه توان خود برای تغییر نرم دیدگاه ها و باورهای عمومی داخل ایران نسبت به این موضوع استفاده کند وبه مرور برای حساسیت زدایی و عادی سازی حضور و جایگاه رژیم صهیونیستی به وسایل و اشکال مختلف بکوشد.
شیوه هایی چون تمرکز بر مشکلات جاری اقتصادی داخل کشور و بزرگنمایی حجم کمک های ایران به فلسطین یا تاکید بر اختلافات مذهبی و ترویج شایعات و اخبار کذب در این حوزه البته بی اثر نیز نبوده است.
هرچند نسل پیشین شاید تا حد زیادی نسبت به دفاع از مظلومیت مردم فلسطین باورمند بودند ولی اکنون باید اعتراف کرد که نسل فعلی به دلایل گوناگون گاه چندان نسبت به این موضوع توجیه نیستند و فلسطین مسئله عموم مردم در سطح جامعه نیست. هنگامی که یک موضوع در این سطح اهمیت و میزان حساسیت بیش و پیش از آنکه پشتوانه باور عمومی پیدا کند، به سیاست گذاری های کلان حاکمیتی و ادبیات تعارف آمیز رسمی متکی باشد باید نگران شد. نسل جوان ما باید علاوه بر شناخت دلایل اعتقادی حمایت از مظلومان و درک توجیهات انسانی دفاع از حقوق آنان، به طور کامل و با تمام وجود از ابعاد متنوع اجتماعی موضوع در چارچوب گسترده بین المللی آگاه شود و دریابد که موضوع تنها مسئله دینی و سیاسی ما در ایران نیست و درک کند که در صورت عقب نشینی ما چه پیامدهایی گریبانمان را خواهد گرفت. این است که اکنون نیاز جدی به تمرکز در حوزه توجیه مخاطب عمومی نسبت به این موضوع احساس می شود و به نظر می رسد که باید با سرعت و جدیت در ساحت فرهنگی و اجتماعی و برای اقناع مخاطب نوجوان و جوان کاری اثربخش صورت گیرد. در غیر این صورت به تدریج این موضوع حساس و بنیادین تبدیل به یک شعار سیاسی و موضع رسمی خواهد شد و به مرور پشتوانه قدرتمند مردمی و ریشه های عمیق فرهنگی و اجتماعی خود را از دست خواهد داد.