هیچ روشنفکری برای هولوکاست ایرانی گریه نکرد
«یتیم خانه ایران» به لحاظ تاریخی دقیق است
فیلم «یتیم خانه ایران» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی، روایتگر برشی از تاریخ معاصر ایران است که در آن، خاک ایران توسط قوای بیگانه اشغال شده است. نتیجه کوتاه مدت این اشغال، بروز قحطی و ناامنی در کشور و نتیجه بلند مدت آن روی کار آمدن دیکتاتوری مانند رضا خان میرپنج بود. حجتالاسلام والمسلمین روحا... حسینیان، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در گفتوگویی مشروح با «پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی» به بررسی این فیلم پرداخته است.
شما فیلم «یتیمخانه ایران»، ساخته جدید آقای ابوالقاسم طالبی را مشاهده کردهاید، ارزیابی شما از این فیلم چیست؟
در مجموع، به نظر من، این فیلم، یکی از فیلمهای فاخر سینمای انقلاب است. به عنوان یک مخاطب و کارشناس تاریخ، معتقدم فیلم از لحاظ تاریخی دقیق است و از حیث پرداختن به یک موضوع بکر، پیام، انقلابی، مستند بودن و دشمنشناسی، واقعاً کمنظیر است.
گفتید که فیلم از لحاظ "پیام" نیز بینظیر است. به نظر شما این فیلم چه پیامی داشت؟
این فیلم دو پیام داشت: یک پیام ساختاری و یک پیام ماهوی. پیام ساختاری آن، پاسخ به سادهاندیشان یا دکانداران روشنفکری بود که مدعی اند هنر، به متعهد و غیرمتعهد تقسیم نمیشود. این فیلم نشان میدهد که هنر متعهد، ما را به عزت، ایستادگی در مقابل دشمن، حیات طیبه و خروج از نکبت، ذلت و مردن خفتبار فرامیخواند.
پیام محتوایی فیلم چه بود؟
این فیلم، مردم را به حیات طیبه دعوت میکرد و نشان میداد که تسلیم، سازش و فرار از مرگ، پایانی جز ذلت و مرگ ندارد؛ مرگی تحقیرکننده و جان دادن در لجنزار نکبت؛ ولی ایستادگی در مقابل دشمنان بشریت، فقط عزت میآورد: یا مرگ باعزت یا پیروزی باعزت. این همان پیامی است که قرآن در گوش ما فریاد میکند: «هل تربصون بنا الّا احدی الحسنیین». پیام محتوایی دیگر فیلم، نقش رهبری و بهقول فیلم، علمدار بود. اگر مردم ایران در آن زمان، رهبری چون امام خمینی(ره) یا حضرت آیتا... خامنهای داشتند، به مرگ بیاثر که حتی در تاریخ مغفول بماند، مبتلا نمیشدند.
شما به انقلابیبودن فیلم اشارهای کردید، آیا این فیلم را در راستای اهداف انقلاب میدانید؟
ببینید، انقلابها همیشه خالق ارزشهای خاصی بودهاند. ایستادگی، استقامت و دشمنستیزی یکی از ارزشهای انقلاب اسلامی بود که از ایران، چهرهای قدرتمندانه در مقابل ابرقدرتها ساخت. این فیلم، ما را به این ارزش دعوت میکند. به نظرم، با ظهور و رشد مردانی چون طالبی در سینمای ایران، سینمای دینی و انقلابی، پس از چند دهه بیتحرکی یا کمتحرکی، در حال خیزش جدید است.
بعضیها معتقدند که فیلم نتوانسته است نقش روحانیت در جنگ جهانی اول را به خوبی نشان بدهد و برای مخاطب روشن کند. نظر شما چیست؟
موضوع فیلم، جنگ جهانی اول نیست؛ بلکه موضوع آن بدبختی و فلاکتی است که با اشغال ناشی از جنگ بینالملل توسط انگلیسیها برای ایران پیش آمد. هنر سینما در این است که مسائل مهم یک موضوع را، نمادسازی میکند و این فیلم توانسته است در این نمادسازی موفق باشد. ضمن اینکه مخاطب با این فیلم، ارتباط عاطفی برقرار میکند و همراه داستان میشود. «یتیمخانه ایران»، نماد گرسنگی، بیماری و ناامنی مردم ایران است. بیمارستان محقر کنار یتیمخانه، نماد درمان و خدمات دولت و آقای بنکدار پدر، نماد بازاریهای متدین و بنکدار جوانِ جنگلی، نماد مبارزان و آن سید روحانی، نماد روحانیان مبارزی چون مدرس و آن شیخ دیگر، نماد روحانیت مرتجع ایران است.
با این حال برداشت بسیاری از بینندگان غیبت روحانیت در مبارزه با اشغال است و این که، نماد روحانیت هم در کمک غذایی به مردم خلاصه میشود.
این یک واقعیت تاریخی است. در جنگ بینالملل اول، جهان اسلام و تشیع را بحرانی فرا گرفته بود. در آن مقطع، ایران فاقد مرجعیتی قدرتمند بود. اجازه دهید به یک مقدمهای اشاره کنم. کشور اسلامی عثمانی، متشکل از کشورهای لبنان، سوریه، فلسطین، اردن، عراق، مصر و عربستان، در این جنگ همپیمان دول اتحاد مثلث یعنی آلمان و اتریش ـ هنگری بود و دولتهای فرانسه، انگلیس، صربستان و روسیه یا همان اتفاق مثلث، در مقابل دولتهای اتحاد قرار داشتند. عراق که مرکز شیعیان بود، در اوایل جنگ از جنوب و جزیره فاو، مورد تهاجم نیروهای انگلیسی قرار گرفت و کمکم به اشغال آنها درآمد. مرجعیت شیعه در عراق مستقر بود. آیتا... سیدمحمدکاظم یزدی، محمدتقی شیرازی و آیتا... شیخالشریعه اصفهانی، سخت درگیر رهبری، سازماندهی و فرماندهی نیروهای ضداشغالگری در عراق بودند. جنوب ایران نیز به تصرف نیروهای انگلیسی درآمد. آیتا... شیخ محمدحسین برازجانی، آیتا... اهرمی در بوشهر، آیتا... حاج شیخ جعفر محلاتی در شیراز و آیتا... لاری در جهرم، مشغول سازماندهی نیروهای ضداشغالگری بودند. حوزه علمیه تهران، بعد از شهادت حاج شیخ فضلا... نوری، هنوز کمر راست نکرده بود و آیتا... مدرس در استانبول، دولتِ در تبعید ایران را رهبری میکرد. لذا، فرد برجستهای در تهران باقی نمانده بود. بهعلاوه، حوزه علمیه قم نیز هنوز تأسیس نشده بود و تنها مدارس محلی داشت.
بخش مهمی از فیلم به شرایط نابسامان مردم ایران در آن دوره اختصاص داشت. بیماری و قحطی همه جای کشور را فرا گرفته بود. لطفاً درباره این بخش از فیلم و مستند بودن آن، نظرتان را بیان کنید.
با کمال تأسف باید عرض کنم که این موضوع، یک واقعیت مغفول در تاریخ ایران است. گزارشگران تلفات این قحطی را از سه تا ده میلیون نفر، یعنی دو سوم مردم ایران، گزارش میدهند. ولی مدعیان و ناسیونالیستهای ایرانی و روشنفکرانی که برای ورود نیروهای اسلام به ایران، مجالس سوگواری برپا میکردند، هرگز نه ماتمی گرفتند و نه اشکی ریختند، چون عامل این جنایات انگلیس بود. این فیلم از این زخم تاریخ پردهبرداری کرد و واقعاً جای سپاسگزاری دارد. به نظرم، یکی از نقاط قوت این فیلم، نشان دادن عمق این فاجعه تاریخی است و واقعاً مخاطب را متأثر میکند و ستمی را که بر مردم ایران رفته است به تصویر میکشد.
آیا در این مظلومیت تاریخی روحانیت مقصر است؟
بله، روحانیت نیز کوتاهی کرده است. شما نگاه کنید، در زمان حکومت عثمانیها، جنایتی نسبت به ارامنه رخ داد. ارامنه دهها سال است که هرساله به یاد کشتهشدگان مجالس و تظاهرات بهپا میکنند. درست در همان زمان، نزدیک به هفتاد هزار شیعه توسط عثمانیها قتلعام شدند، ولی موضوع فراموش شد. فیلم اشارهای به این فراموشی در مورد شیخ فضلا... نوری دارد. شیخ فضلا... مجتهد بزرگ تهران، توسط روشنفکران بر سرِ دار رفت و قاتلینش به آزادیخواهی شهرت یافتند و شهید، به مستبدین منتسب شد.
در مورد واقعه قحطی بزرگ و مرگ هزاران نفر از مردم ایران، مورخان و کارشناسان رسانه چه مسئولیتی دارند؟
مورخان باید به تبیین این مسئله بپردازند و آموزش و پرورش نیز، در کتابهای تاریخی، باید این فاجعه را بگنجاند، همان طور که در این فیلم به این مسئله اشاره شده است. شورای انقلاب فرهنگی باید یک روز را به عنوان پاسداشت از این قربانیان و اظهار تنفر از انگلیس نامگذاری کند. نویسندگان، هرسال باید مقالاتی در این زمینه بنویسند. شعرا باید مرثیه بسرایند. شهرداری به کمک هنرمندان مجسمهساز، باید در بعضی میادین هنر تجسمی بیافریند. ائمه جمعه، هرسال روزی را به این موضوع بپردازند.
فیلم آقای طالبی هیجانآور هم بود، شما در کجای فیلم بیشتر احساساتی شدید؟
واقعاً سراسر فیلم پر از حکمت، پیام و هیجان بود؛ ولی وقتی در پایان فیلم نوشته شده بود «هدیه به فاطمه زهرا(سلاما... علیها) به امید گوشه چشمی»، همه وجودم مملو از احساس شد و بر خلوص و شجاعت آقای طالبی غبطه خوردم. طالبیِ متعهد، شجاعانه عشق و ایمانش را به رخ همگان کشید. آنچه از دستم برمیآید، دعا برای آقای طالبی است. از بازیگران نیز به دلیل بازی بسیار خوبشان، به ویژه قهرمان فیلم که واقعاً در چهرهای قهرمانانه ظهور پیدا کرد، تشکر میکنم. از بازیگر نقش آقای سید روحانی که گویی صد سال با منش، حرکات، سکنات و آداب روحانیت همزادی داشته است و از سایر بازیگران، صمیمانه تشکر میکنم و آنها را به خدا میسپارم. باشد که آنها نیز، جزو پیامآوران مظلومیت این سرزمین مقدس باشند.