شاداب/ «امید» و «انگیزه» دو واژه کلیدی تحقق اهداف در تمامی جوامع است و جامعه ورزش هم از این قاعده مستثنا نیست. آنچه امروز ورزش ایران تشنه آن است نیز در همین دو واژه خلاصه میشود. کاری که روز گذشته سرپرست جدید وزارت ورزش و جوانان در یک برنامه تلویزیونی انجام داد هم چیزی نبود جز تزریق امید و ترسیم آیندهای روشن که خون انگیزه را در رگ حیات ورزش به جوش میآورد. در همین راستا کیومرث هاشمی در گام اول بر تداوم حضورش در وزارت ورزش مهر تایید زد و با قدرت از توافق با رئیس جمهور برای معرفیاش به مجلس برای تصدی پست وزارت خبر داد تا تلویحا به گوش همه برساند که حضور این بارش در راس اولین نهاد ورزشی کشور، متفاوت از وقایع سال 1400 است که به دلیل برخی فشارها و مشکلات به صندلی وزارت نرسید. او سپس در واکنش به تمامی ابهامات و گلایههای جامعه ورزش از کمبود بودجه و امکانات، پاسخهای امیدبخش داد؛ از والیبال و کشتی گرفته تا فوتبال و چوگان. اوج صحبتهای وزیر آینده ورزش(با استناد به صحبتهای هاشمی) به تامین اعتبار ۱۴۱ میلیارد تومانی از سوی رئیس جمهور برای پرداخت پاداش قهرمانان برمیگشت که 2 سال است مدالآوران کشور چشم انتظارش هستند. او با تاکید بر این که تا قبل از بازیهای آسیایی هانگژو مراسم تقدیر از مدالآوران برگزار میشود، اولین بارقه امید را در دل ورزشکاران روشن کرد و سپس دست روی مبلغ ریالی مدالآوران هانگژو گذاشت؛ یک میلیارد و نیم برای کسب مدال طلا؛ پاداشی که برای ضمانت پرداختش تاکید کردهاند به محض پایین آمدن ورزشکار از سکو، حسابش در تهران شارژ شده. اما ای کاش آقای هاشمی در این گفتوگو از تعیین ضمانتی برای پرداخت سریع دیگر پاداشهای قهرمانان هم خبر میداد تا دیگر شاهد تعویقهای گاه 2 ساله و چندساله ورزشکاران نباشیم. ای کاش آنجا که بحث وعده سجادی وزیر سابق ورزش مبنی بر اهدای پاداش خودروی ایرانی به تیم ملی بسکتبال در زمان صعود به جام جهانی مطرح شد، هاشمی از یکسانسازی پاداشها در ورزش خبر میداد تا سفره رنگین فوتبال، قهرمانان پرمدال دیگر رشتههای ورزشی را حسرت به دل نگذارد. ای کاش آنجا که سرپرست وزارت ورزش، کشتی، وزنهبرداری، تکواندو، تیراندازی و کاراته و دوومیدانی را در زمره مدالآوران ایران در المپیکها خواند، قولی هم بابت اهدای حواله خودروهای لاکچری به ورزشکاران این رشتهها در صورت مدالیست شدن در پاریس 2024 میداد. ای کاش آنجاکه هاشمی تعلیق را خط قرمز ورزش خواند، راهکاری برای پیشگیری و نوشدارویی هم قبل از مرگ سهراب پیشنهاد میکرد. بخش مهمی از صحبتهای کیومرث هاشمی اما به «فوتبال»، «خصوصیسازی سرخابیها» و «VAR» برمیگشت؛ سه واژهای که خود حدیث مفصلی است. فوتبالی که امروز بیشتر یک صنعت است تا ورزش. صنعتی که تجهیز ورزشگاههای میزبانش به VAR یک الزام است برای چرخیدن چرخها. اما افسوس که هنوز محقق نشده تا شاهد پادرمیانی کنفدراسیون آسیا برای اجاره این تجهیزات فقط برای چند میزبانی در لیگ قهرمانان آسیا باشیم و این نه خواسته جامعه امروز ورزش کشور را تامین میکند و نه در شأن ایران و ایرانی است. ای کاش کیومرث هاشمی در کنار وعدههای امیدبخش برای تامین اعتبارات ارزی فدراسیون فوتبال جهت تجهیز 7 ورزشگاه کشور به سیستم کمک داور ویدئویی، از تعیین بازه زمانی معین برای اجرایی شدن این وعده نیز خبر میداد. خصوصیسازی سرخابی که از سال 99 استارت خورد و حالا بنا به برخی اخبار غیرقابل استناد گویا به 10 تا 15درصد رسیده هم دیگر دغدغه بهحق جامعه ورزش است که به نظر میرسد تا رسیدن به سهم 75 درصدی، فاصله معناداری دارد و ای کاش وزیر آینده ورزش در این خصوص، هم ضربالاجل تعیین میکرد هم الزاماتی برای شفافیت.