- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زنی که توانایی تکلم خود را به دلیل سکته مغزی از دست داده بود، با استفاده از فناوری که سیگنالهای مغز او را به گفتار و حالات چهره ترجمه میکند، توانست صحبت کند. به گزارش «یورو نیوز»این فناوری سیگنالهای مغز او را به یک آواتار دیجیتال که در تصویر بالا میبینید، منتقل میکند. این پیشرفت این امید را ایجاد میکند که واسط مغز و رایانه (BCIs) میتواند در آستانه تغییر زندگی افرادی باشد که توانایی تکلمشان را به دلایلی مانند سکته مغزی و اسکلروز جانبی آمیوتروفیک از دست دادهاند. تا به حال بیماران مجبور بودند به ترکیبکنندههای گفتار آهسته تکیه کنند. این ترکیب شامل املای کلمات با استفاده از ردیابی چشم یا حرکات جزئی صورت میشد و مکالمه طبیعی را برقرار نمیکرد. این فناوری جدید از الکترودهای کوچک کاشته شده در سطح مغز برای تشخیص فعالیت الکتریکی در بخشی از مغز که گفتار و حرکات صورت را در کنترل دارد، استفاده میکند. این سیگنالها به طور مستقیم به گفتار و حالات چهره یک آواتار دیجیتال از جمله لبخند زدن، اخم کردن یا تعجب ترجمه میشوند. پروفسور ادوارد چانگ که این پروژه را در دانشگاه کالیفرنیا رهبری کرده، میگوید: «هدف ما بازیابی کامل و روش تجسمی برای برقراری ارتباط است که طبیعیترین راه برای صحبت ما با دیگران محسوب میشود. این پیشرفت ما را به پیدا کردن راه حل واقعی برای بیماران نزدیکتر میکند». این بیمار، زنی ۴۷ ساله به نام «آن» است که ۱۸ سال پیش براثر سکته مغزی فلج شده است. او نمیتواند صحبت کند و توانایی تایپ کردن هم ندارد. «آن» معمولا با استفاده از فناوری ردیابی حرکت، ارتباط برقرار میکند که به او اجازه میدهد حروف را به آرامی با حداکثر ۱۴ کلمه در دقیقه انتخاب کند. این تیم تحقیقاتی، یک مستطیل نازک به اندازه کاغذ، متشکل از ۲۵۳ الکترود را در سطحی از مغز که برای گفتار حیاتی است، کار میگذارند. این الکترودها، سیگنالهای مغزی را رهگیری میکنند که وظیفهشان کنترل ماهیچههای زبان، فک، حنجره و صورت بوده اما به دلیل سکته، این توانایی مغز از بین رفته است. اما صحبت تنها کاربرد این فناوری نیست. هری رندولیک هم حالا با کمک الکترودهای کاشته شده در گردنش میتواند از چاقو و چنگال استفاده کند. او سال ۲۰۱۲ به دلیل سکته مغزی، توانایی دست چپ خود را از دست داده بود. البته این فناوری هنوز ناقص است و در ۲۸ درصد مواقع در آزمایشی که شامل بیش از ۵۰۰ عبارت بوده، کلمات را اشتباه رمزگشایی کرده است. با این حال، دانشمندان میگویند آخرین پیشرفتها در دقت، سرعت و پیچیدگی نشان میدهد که این فناوری در مرحلهای است که عملا برای بیماران مفید خواهد بود. گام بعدی بسیار مهم، ایجاد یک نسخه بیسیم از واسط مغز و رایانه است که میتواند در زیر جمجمه کار گذاشته شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سید خلیل سجادپور-داماد 33 ساله ای که در پی بروز اختلافات خانوادگی پدرزنش را با ضربات هولناک چاقو به قتل رساند و همسر و مادرزنش را نیز راهی بیمارستان کرد، درحالی با چاقوی خون آلود به کلانتری محل رفت که هنوز با پرداخت مهریه برای طلاق همسر سابق خود درگیر بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ساعت 22پنج شنبه گذشته زنگ تلفن همراه قاضی ویژه قتل عمد به صدا درآمد و جانشین کلانتری پنجتن از آن سوی خط، خبر از وقوع جنایتی هولناک داد که داماد جوان رقم زده بود. به دنبال دریافت این خبر، بی درنگ قاضی دکتر صادق صفری با صدور دستورهای ویژه ای برای حفظ صحنه جنایت و مراقبت ازآثار جرم، خود نیز به همراه گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی عازم پنجتن 64 شد.
بررسی های مقدماتی حکایت از آن داشت که داماد 33 ساله پدرزنش را با ضربات کارد نوک کج به قتل رسانده و همسر ومادرزنش را نیز به شدت مجروح کرده است.
جسد مرد 52 ساله مقابل مغازه اش درکنار پیاده رو قرار داشت و همسر ودخترش نیز توسط امداد گران اورژانس به بیمارستان شهید هاشمی نژاد انتقال یافته بودند. با توجه به اهمیت تحقیقات میدانی در ساعات اولیه وقوع جرم، بلافاصله مقام قضایی پس از بازدید از صحنه جنایت، دستورهایی را برای حفظ و مراقبت از آثارصحنه جرم صادر و در حالی برای تحقیق از مجروحان به طرف بیمارستان حرکت کرد که گروهی از کارآگاهان اداره جنایی و عوامل بررسی صحنه جرم نیز در کنار وی قرار داشتند. بررسی های مقدماتی بیانگر آن بود که داماد جوان به دلیل بروز اختلافات خانوادگی و در حالی که فرزند4 ماهه ای نیز دارد، ابتدا به طرف پدرزنش که در خواربار فروشی محلی(سوپرمارکت) خودش مشغول کار بود، یورش برده و او را با وارد آوردن 4 ضربه هولناک به قفسه سینه به قتل رسانده است. این داماد خشمگین که دسته کارد نوک کج را با بند کفش به مچ دستش بسته بود تا هنگام قتل، دسته آن از مشتش خارج نشود پس از عبور از پله های ساختمان خود را به طبقه سوم رسانده و همسر و مادرزنش را نیز هدف ضربات وحشتناک کارد قرار داده است.
به گزارش روزنامه خراسان، درهمین حال همسر مقتول که در مرکز درمانی بستری شده بود درباره چگونگی وقوع ماجرا به قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: دخترم بعد از تولد فرزندش دچار نوعی بیماری شد که پوست او رنگ تیره به خود گرفت. شوهرش نیز همین موضوع را بهانه کرد و مدام به او می گفت من دیگر علاقه ای به تو ندارم! ما هم به طلاق توافقی آن ها رضایت داشتیم. شب حادثه نیز برایش شام کشیدم و خودم نوه ام را به آغوش گرفتم تا از او نگهداری کنم اما دریک لحظه از خیابان صدای فریاد و جیغ شنیدم و به طرف پله هارفتم و ناگهان دامادم را با کاردی خون آلود دیدم که به سوی من حمله ور شد و سپس دخترم را هدف ضربات چاقو قرار داد و...
این اظهارات درحالی بود که همسر متهم به قتل از یک راز عجیب وپنهانی پرده برداشت و به قاضی دکتر صفری گفت: او عاشق خواهر مجردم شده بود و ماجرای تیرگی رنگ پوست من بعد از زایمان را بهانه میکرد تا ادعا کند دیگر مرا دوست ندارد!
در همین گیرودار که قصد داشتیم منزل پدرم را ترک کنیم و به مکان دیگری برویم،شوهرم با بیپروایی به من میگفت دلم برای خواهرت تنگ میشود! شب هم با هم به مشاجره پرداختیم ولی بعد تا حدودی آشتی کردیم .هنوز دقایقی از این موضوع سپری نشده بود که با شنیدن صدای جیغ، من به طرف پنجره رفتم و پدرم را خون آلود نقش بر زمین دیدم ولی ناگهان شوهرم از پلهها بالا آمد و من و مادرم را نیز با چاقو زد!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است با توجه به رعایت حال مجروحان، قاضی ویژه قتل عمد ادامه تحقیقات را به زمان بهبودی آنان موکول کرد و دوباره به صحنه جنایت بازگشت. در همین حال پسر بزرگ مقتول زوایای دیگری از اختلافات شدید خانوادگی را فاش کرد و گفت: ما با دامادمان مشکل خانوادگی حادی داشتیم. او بعد از ۷ سال زندگی مشترک و به خاطر بیماری پوستی خواهرم که بعد از به دنیا آمدن فرزندش تیره رنگ شده بود، ادعاهای بیشرمانهای را مطرح میکرد که عاشق فرد دیگری شده است! شب هنگام من به او گفتم طلاق خواهرم را میگیرم! ولی او به دلیل این که هنوز درگیر پرداخت سکههای مهریه برای طلاق همسر سابقش بود، از دادگاه و پاسگاه میترسید و موضوع طلاق را پیگیری نمیکرد تا به خاطر بدهکاری هایش به زندان نرود! چند بار هم ما را تهدید به قتل کرده بود. امروز(زمان وقوع حادثه) هم وقتی ما از نزد وکیل به خانه بازگشتیم او به منزل ما آمد و سر و صدا به راه انداخت و باز هم تهدید به قتل کرد! به همین خاطر من با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم که آن ها به محل آمدند و موضوع را صورت جلسه کردند. با وجود این «عقیل»( داماد متهم به قتل) که از ترس نمیخواست به کلانتری برود از خانواده عذرخواهی کرد و مشکل حل شد و من هم به خانه خودم رفتم اما هنوز مدت زیادی نگذشته بود که مادرم زنگ زد و فقط این جمله را گفت که «بیا ما را کشت!» و سپس تماس قطع شد! من هم هراسان و وحشت زده خودم را به خانه پدرم رساندم که با این جنایت دردناک روبه رو شدم...
بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان در حالی دامنه تحقیقات مقام قضایی به کلانتری پنجتن کشید که «عقیل-ب»(متهم به قتل) با کارد خون آلود به آن جا رفته بود تا خود را تسلیم قانون کند. او که هیچ گونه آثار ندامت در چهره اش نمایان نبود به تشریح ماجرای یورش مرگبار به خانواده همسرش پرداخت و به بازپرس جنایی مشهد گفت: من و همسرم در طبقه دوم ساختمان سه طبقه پدرزنم زندگی میکردیم و طبقه همکف را به اجاره داده بودند. خانواده همسرم نیز در طبقه سوم اقامت داشتند و پدرزنم در مغازه خواربار فروشی «سوپر مارکت» خودش که در طبقه همکف قرار داشت، مشغول کار بود.
با وجود این، من از همان آغاز زندگی با همسرم اختلاف داشتم و میخواستم او را طلاق بدهم اما بعد از به دنیا آمدن فرزندم ماجرا به گونه دیگری رقم خورد چرا که از حدود ۷ یا ۸ ماه قبل عاشق خواهر زنم شدم! ولی او با چهره ای عصبانی و خشمگین به من پاسخ منفی داد .به همین خاطر به همسرم گفتم از خانه پدرت نقل مکان کنیم ولی خانوادهاش مخالف رفتن ما بودند! از سوی دیگر هم همسرم به طور ارثی بیماری پوستی داشت که بعد از به دنیا آمدن فرزندم این بیماری شدت گرفت به طوری که دیگر نمیخواستم با او زندگی کنم! وی ادامه داد: من فوق لیسانس مهندسی آب دارم و دوست نداشتم توسط برادرزنم یا پدرش تحقیر شوم. این بود که با کارد ابتدا پدر زنم را کشتم و بعد هم به سوی مادر زن و همسرم هجوم بردم و با ضربات کارد آن ها را هم مجروح کردم...
بنابراین گزارش، تحقیقات بیشتر در این باره به سروان منفرد« افسر پرونده» سپرده شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بعضی از ما فکر میکنیم که برای داشتن یک روز خوب در کنار همسرمان، حتما باید به رستورانی بسیار گرانقیمت، کافه یا آبمیوهفروشی لاکچری و ... برویم. به تازگی، حرکت یک زوج تهرانی در کنار خیابان فکر همه را درگیر کرد. نحوه نشستن این زوج در کنار خیابان و روی زمین، برخی کاربران را به این فکر واداشته که همدلی و صمیمیت، نیاز زیادی به ثروت ندارد و میتوان در کنار خیابان هم خوشحال بود. هرچند نمیتوان از اهمیت تمکن مالی برای احساس خوشبختی در زندگیمشترک گذشت اما مهم این است که برای شاد بودن، درگیر تجملات عجیبوغریب نشویم و بدانیم که هر لحظه سادهای میتواند برای خوشحالبودن و داشتن حس خوب در زندگیمشترک فرصتی ویژه باشد.
شادیهای کوچک را از هم دریغ نکنیم
نکته اصلی در ازدواج سالم و پایدار، حفظ آرامش و خوشبختی در روابط آن است. مهم نیست چه چالشهایی در زندگیمان وجود دارد، باید سعی کنیم برای حفظ زندگی و سلامت روانمان شعله شادی و خنده را در زندگی خود متعادل نگه داریم. برخی افراد معیارهای خاصی برای شاد بودن دارند و باید بگوییم شادی برای هر شخص به صورت خاصی معنا میشود. عدهای شادی را در پول و ثروت میدانند و عده ای در رسیدن به آرزوها، اما شادی در زندگیمشترک با چیزهای کوچک هم قابل دستیابی است. فراموش نکنیم شادی زن یا شوهر مساوی با شادی همه اهل خانه است؛ بنابراین یاد بگیریم شادی را از هم دریغ نکنیم، حتی اگر بهانه کوچکی وجود داشته باشد.
3 توصیه برای داشتن حسخوب در زندگیمشترک
در ادامه به 3 حالت اصلی برای داشتن حس خوب در زندگی مشترک اشاره میکنیم که زوج ها باید مد نظر قرار دهند.
برنامهریزی برای رسیدن به خواستهها؛ باید برای خواستههایی که از زندگی داریم، بیشتر تلاش کنیم و این با اندکی وقت گذاشتن و طبق برنامهریزی دقیق پیشرفتن به ما کمک خواهد کرد تا انگیزه بهتری نسبت به قبل پیدا کنیم و فاصله بین خواستهها و داشتهها را کم کنیم. در این حالت است که حس خوبی بین زن و شوهر به وجود خواهد آمد.
تمام خواستهها نباید مادی باشد؛ باید این مسئله را فراموش کنیم که تمام خواستههای ما باید جنبه مادی و تجملاتی داشته باشد؛ زیرا این تفکر ما را به سمت روباتیک شدن زندگی سوق خواهد داد و از حس انسانیت میکاهد. تفکر واقعی درباره روند زندگی مشترک، تنظیم معقول خواستهها را در پی دارد وآرامش را به زندگی مشترک خواهد آورد.
وقتگذاشتن برای شادیهای جزئی؛ با شادیهای جزئی سعی کنیم خلأ شادی کامل را پر کنیم و خود را از ناراحتی و ناشاد بودن تا حدی فاصله دهیم. این شادی جزئی میتواند وقت گذاشتن برای دیدن یک فیلم طنز یا نمایش کمدی باشد یا خواندن چند لطیفه بامزه کنار همسر. درست است که در فاصله نگاه کردن به نمایش مشکلی از زندگی ما کم نمیشود، اما همان شادی اندک و جزئی میتواند ما را تا حد زیادی از ناراحتی دور کند.
قدرت تخریب افکار منفی را دست کم نگیرید
این را بدانیم که بی تردید افکار شاد ما را شاد و افکار منفی حالمان را خراب میکند؛ بنابراین قدرت تخریب افکار منفی را دست کم نگیرید. یک زن یا شوهر باید بداند به خاطر خوشبختی خودش هم که شده باید همسر شاد و خوشبختی داشته باشد. این معادله ساده ای است. برای رسیدن به این هدف یک لبخند کفایت میکند.
از قدردانی تا تشویق و درک همسر
برای تجربه حس خوب در زندگیمشترک، اولا باید به این نتیجه برسیم که نمیتوانیم همسرمان را تغییر دهیم، زیرا قطعا شخصیت او شکل گرفته است پس سعی کنیم که او را همانطوری که هست، بپذیریم. از تشویق کردن او در انجام مسئولیتهای اجتماعی و شخصی و زندگی غفلت نکنیم. از تلاش همسرمان حتی کوچک قدردانی و در
تصمیم گیریها به او کمک کنیم. همچنین شرایطی را فراهم کنیم که استعدادهایش را نمایان کند و با بهرهگیری از قدرت تعریف و تمجید ما بدرخشد. به جای خرید هدایای گرانقیمت می توانیم برای همدیگر وقت بگذاریم و حرف بزنیم. به گفتههای همدیگر گوش کنیم. محبت خودمان را به زبان بیاوریم. یقینا هرچه در خانه شادتر باشیم و ارتباط بهتری با همسرمان داشته باشیم، انرژی بیشتری داریم تا صرف کار و زندگی کنیم و قطعا در بقیه مراحل زندگی هم موفق تر خواهیم بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بهمحض پایان قرعهکشی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۲۳ مشخص شد که احتمالا اگر اتفاقی نیفتد تا چند وقت دیگر، تیمهای ایرانی باید میزبان فوق ستارههای مستطیلسبز در ورزشگاههای کشورمان باشند. سپاهان باید در نصفجهان با الاتحادی بازی کند که کریم بنزما و فابینیو را به خدمت گرفته که فصل قبل را در رئالمادرید و لیورپول سپری کردند. آنها انگولو کانته را هم دارند که تا همین فصل قبل در چلسی حضور داشت. علاوه بر اینها شایعه حضور محمد صلاح با پیشنهاد ۸۰ میلیون پوندی به الاتحاد هم شنیده میشود. پرسپولیس هم که در گروه مرگ قرار گرفته، فرصت بازی در برابر ستارههای النصر از جمله کریستیانو رونالدو، مارسلو بروزوویچ، سادیو مانه، سوکو فوفانا و ... را در آزادی خواهد داشت. تیم پرشور نساجی هم که متاسفانه شرایط میزبانی در قائمشهر را ندارد باید در آزادی به مصاف تمام ستارههای تیم الهلال از جمله نیمار، روبن نوس، میلینکوویچ ساویچ، موسی کولیبالی، مالکوم و ... برود. حالا حضور همه این فوق ستارهها در ایران به شرطی است که تا آن زمان شرایط سخت افزاری فوتبال ایران بتواند خود را به استانداردهای آسیا برساند و ورزشگاه های میزبان بازی ها به VAR مجهز شوند،در غیر این صورت فقط و فقط برای اهالی فوتبال ایران افسوس باقی خواهد ماند. با این حال و در پرونده امروز زندگیسلام از فوقستارههای دنیای فوتبال گفتیم که برای بازیهای رسمی و حساس به ایران آمدند. البته در بخش دیگر هم از بازیکنان معروفی گفتیم که برای بازی دوستانه، بعد از خداحافظی به عنوان مهمان و ... به کشورمان آمدند.
فوق ستارهها برابر ایرانیها
در تاریخ چندین ساله لیگ قهرمانان آسیا، بازیکنان بزرگی بودند که در سالهای آخر فوتبالشان برابر تیمهای ایرانی بازی کردندامسال شرایط خاصی را در لیگ قهرمانان آسیا تجربه میکنیم، خریدهای باورنکردنی 3 تیم عربستانی که قرار است برابر نمایندههای کشورمان قرار بگیرند باعث هیجان فوتبالدوستان شده است. بد نیست بدانید طی چند سال بازیهای آسیایی، بارها در شرایطی قرار گرفتیم که تیمهای کشورمان مقابل ستارههای معروف دنیای فوتبال قرار گرفتند، اما هیچوقت اوضاع به شکل امروز نبود. مروری بر تاریخچه این تقابلها داریم.
دونادونی| هافبک تیم ملی ایتالیا
روبرتو دونادونی هافبک تکنیکی و محبوب تیم ملی ایتالیا در جامهای جهانی 1990 و 1994 بود. نمایندهای از تیمی دوستداشتنی که زنگا، بارهسی، مالدینی، برگومی و... نمادهایش بودند. دونادونی با ایتالیا تجربه کسب مقام سومی در جام 90 و نایب قهرمانی در جام 94 را داشت. او یکی از بازیکنانی بود که برابر دروازهبان افسانهای آرژانتین یعنی گویگوچهآ، پنالتی خراب کرد. البته دونادونی را به یک دلیل دیگر هم دوست داریم. تیم شکستناپذیر و استثنایی میلان در دهه های 80 و 90 میلادی با وجود بازیکنانی مثل او یک پای ثابت فینالهای اروپایی بود. غیر از ایتالیاییها، سه فوقستاره هلندی یعنی گولیت، ریکارد و فنباستن در این تیم بودند. با این تجربه و شهرت، دونادونی خوشتکنیک به الاتحاد عربستان پیوست. شاید این روزها بهکمتر از بازی تیمهای داخلی برابر کریس و نیمار رضایت ندهیم و برای هر بازیکنی هیجانزده نشویم، اما واقعیت این است که سال 99 میلادی حضور دونادونی در تهران یک اتفاق ویژه و باورنکردنی بود. او در هر دو بازی رفت و برگشت بازیکن تاثیرگذاری بود. حتی با وجود سن بالا، تفاوت سطح بازی او کاملاً بهچشم میآمد. گریز او از بین مدافعان آبیها، هادی طباطبایی را وادار به پنالتی کرد.
کلودیو کانیگیا|زوج باتیستوتا
کانیگیا که به پسر باد هم معروف بود با تیم ملی آرژانتین در جام جهانی 1990 نایب قهرمان جهان شد. شاید باید او را جزو بدشانسترینهای تاریخ جام بدانیم، چون جام 90 حتی با حذف تیمهای قدرتمندی مثل برزیل مدعی که زننده گل خودش بود و میزبان پرقدرت یعنی ایتالیا، در فینال با یکی از بهترین آلمانهای تاریخ روبهرو شد. فینالی که آرژانتین دو اخراجی داد. مارادونا اصلاً خوب بازی نکرد. بازیکن خط هافبک آرژانتین که پشت سر کانیگیا بازی میکرد، کالدرون مربی سابق پرسپولیس بود. اما در جام 94 آمریکا، آرژانتین با توپ پر آمد. خط حمله این تیم با وجود باتیستوتا و کانیگیا و پشت سرشان مارادونا زهردار بود. شروع توفانی هم داشتند،اما ناگهان مارادونا به اتهام دوپینگ محروم شد و تیم از هم پاشید. بعد از بدشانسی در رده ملی، کانیگیا در رده باشگاهی در تیمهای بزرگی بازی نکرد تا اینکه در 36 سالگی به القطر پیوست و برای بازی با ذوبآهن به اصفهان آمد. جمعیت زیادی در فرودگاه به استقبال او رفتند. روز بازی حتی توپجمعکنها از او امضا میگرفتند و اینطور شد که شانس داشتیم همبازی و دوست مارادونا را ببینیم، هرچند کانیگیا دیگر آن مهاجم چابک و توانمند قبلی نبود.
عبدی پله| کاپیتان تیمملی غنا
کاپیتان تکنیکی تیم ملی غنا و بازیکن تیمهای معروفی مثل مارسی، لیون و... سال 77 با تیم العین مقابل استقلال قرار گرفت. این هافبک تکنیکی که با المپیک مارسی قهرمان اروپا هم شده بود از آن ارتشهای یک نفره و مهارناپذیر بود. یک هافبک هجومی تکنیکی و پرقدرت که تکنیک برزیلیها و استحکام آفریقاییها را داشت. تشابه اسمی و ظاهری او با پله اسطوره تیم ملی برزیل هم در شهرت بیشترش موثر بود،اما شاگردان ناصر حجازی، او را که آن روزها حدود 34 سال داشت بهخوبی مهار کردند و این استقلال بود که با تک گل علیرضا اکبرپور برنده بازی شد. عبدی پله از آن بازیکنانی بود که بهخاطر تیم ملی کشورش نتوانست شهرتی را که لایقش بود،کسب کند؛ چون هیچوقت در عرصه ملی میدان بزرگی را تجربه نکرد. او یکی از غایبان بزرگ دوره های جامجهانی بود.
ریوالدو| نیازی به تعریف ندارد
ریوالدو دیگر نیازی به معرفی ندارد، ستاره تیم ملی برزیل در فینال جامجهانی 2002 که درخشش او، آلمان مدعی و قدرتمند را در فینال به زانو درآورد. ریوالدو از نسل هافبکهای هجومی و مهاجمان کاذبی بود که دیگر کمتر در فوتبال امروز مشابهش را میبینیم. این روزها تیمها به دلیل فرم بازی از مهاجم هدف قدرتی در نوک و وینگرهای سرعتی در کنارهها استفاده میکنند،اما ریوالدو یک مهاجم کاذب بینظیر بود که میتوانست با هر دو پا شوت بزند.او استاد گلهای آکروباتیک بود. در بارسا درخشیده بود.ریوالدو طی 5 فصل در بارسا 130 گل زده بود که آماری بینظیر است. او با قهرمانی جهان، کسب عنوان مرد سال فوتبال و عناوین دیگر، بعد از بیمهریهای عجیبی که در میلان ایتالیا دید، راهی چند تیم شد و در نهایت از 36 سالگی تا 39 سالگی، سه فصل را در «بنیادکار» ازبکستان گذراند و طی این سه فصل، سالی یکبار هم به کشورمان سفر کرد. 2009 برابر سپاهان بازی کرد؛ 2010 مقابل سایپا و 2011 برابر پرسپولیس. شاید فکر کنید ریوالدو پایان فوتبالش را در لیگ بیکیفیت ازبکستان سپری کرده، اما بد نیست بدانید او تا 43 سالگی بیخیال فوتبال نشد.
رائول| اسطوره رئال
قبل از اینکه تیمهای عربستانی با جذب فوقستارهها در فوتبال دنیا گرد و خاک کنند این السد قطر بود که در جذب بازیکنان با کیفیت و مشهور پیشگام بود. السدیها سال 2012 رائول کاپیتان تیم ملی اسپانیا و یکی از محبوبترین بازیکنان تاریخ رئال را به خدمت گرفتند. مدتی بعد هم که ژاوی به این تیم آمد،حتی وقتی کار قرارداد مسی و بارسا به مشکل خورد، این السد بود که حاضر بود با رقمی باورنکردنی مسی را جذب کند، اما کاپیتان تیم ملی آرژانتین در آن مقطع پاریسنژرمن را انتخاب کرد. السد طی یک دهه اخیر غیر از خریدهای جذاب و دهانپرکن، بازیکنان باکیفیتی را جذب کرده است که در سالهای جوانی به این تیم آمدند و دلارهای قطریها چنان مجذوبشان کرد که بیخیال پیشرفت در باشگاههای اروپایی شدند. بغداد بونجاح الجزایری یکی از آنها بود که بیشتر سالهای فوتبالش را در این تیم سپری کرد. بازیکنی که اگر لیگ غیرفشرده و معمولی قطر را انتخاب نمیکرد، در یک تیم اروپایی میتوانست درخشش زیادی داشته باشد، اما برگردیم به رائول که در سال 2014 با السد برابر فولاد بازی کرد و دوران حضورش در السد اصلا موفق نبود.
اسنایدر| فینالیست جام 2010
عضو تیم ملی رویایی هلند در جام 2010 که تیمها را تا فینال برابر اسپانیا قلع و قمع کرد. یک هافبک تهاجمی تکنیکی، شوتزن و خارقالعاده که گلهای بهیاد ماندنی زیادی زده، در رئال و اینتر بازی کرده بود و در 35 سالگی به الغرافه قطر پیوست تا همبازی طارمی باشد. طارمی و اسنایدر سال 96 به تبریز رفتند و در روزی که طارمی برخلاف روند آنروزهایش، قدر موقعیتها را بهخوبی میدانست و هت تریک کرد، با همان سه گل تراکتور را شکست دادند.
ژاوی| نشانی کوچهها را یاد گرفت
همه بازیکنانی که ذکر خیرشان شد، ستاره بودند، اما ژاوی یک فوقستاره تمام عیار بود که بارها به کشورمان آمد؛ سال 2017 برای بازی پلیآف مقابل استقلال که با درخشش رحمتی در پنالتیها ناکام ماند و چند بار هم برای بازی با پرسپولیس. او آن قدر به ایران آمد که برخی به شوخی میگفتند وقتی تاکسی ژاوی از فرودگاه تا هتل میرفت هرجا نشانی را نمیدانست از ژاوی سوال میکرد. مرتضی پورعلی گنجی در مقطعی همبازی او در السد بود و حتی یکبار به او کمک کرد از جمعیت زیادی که برای استقبالش به فرودگاه آمده بودند، فرار کند. ژاوی یک ویژگی مهم دیگر هم داشت. او تنها فوقستاره تاریخ فوتبال دنیا بود که آخرین بازی رسمیاش را در کشور ما انجام داد و حتی در عکس یادگاری تیمی پرسپولیسیها قبل بازی شرکت کرد. هنوز صحنه معروف ضربه سری که لحظات آخر بازی نیمهنهایی به بیرانوند زد و بیرو از زیر طاق کشید بیرون در ذهن فوتبالدوستان ماندگار است.
از کاناوارو و کارلوس
تا بالاک و مالدینی
مروری بر ستارههایی که بعد از خداحافظی به ایران سفر کردند
بسیاری از افراد مشهور و پرافتخار در زمینه فوتبال تاکنون پا به ایران گذاشتهاند که با استقبال مردم هم مواجه شدهاند. در این بخش به اسامی فوق ستارههایی اشاره خواهیم کرد که در قالب بازی دوستانه، به همراه تیم پیش کسوتان یا به عنوان مهمان به ایران سفر کردند.
ستارههای تیم ملی آلمان 19 سال پیش، تیم ملی آلمان در یک دیدار خاطرهانگیز در ورزشگاه مملو از جمعیت آزادی مقابل تیم ملی ایران به میدان رفت. مدتی بعد از زلزله تلخ بم که به فوت هزاران نفر از هموطنانمان منجر شد، تیم ملی آلمان با تمام ستارگان خود و هدایت «یورگن کلینزمن» به ایران آمد و توانست با دو گل «فابین ارنست» و «توماس برداریچ» ایران را شکست دهد. ستارگان تیم ملی آلمان در ایران عبارت بودند از: ینس لمان، روبرت هوث، کریستین فدنز، گلریتز، برداریچ، رایسلر، کلوزه، بالاک، ارنست، اشنایدر و لام.
بایرن مونیخیها ۲۳ دی ۱۳۸۴ تیم فوتبال بایرن مونیخ با دعوت باشگاه پرسپولیس برای خداحافظی احمدرضا عابدزاده به ایران آمد تا در ورزشگاه آزادی برابر پرسپولیس به میدان برود. ۶۵ هزار نفر این بازی دوستانه را در ورزشگاه تماشا کردند که با نتیجه ۲ بر یک به نفع تیم آلمانی تمام شد. گل پرسپولیس را مرحوم علی انصاریان در دقیقه ۲۶ از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند. میشائیل بالاک و گوئررو هم گل های بایرن مونیخ را به ثمر رساندند. ترکیب بایرن مونیخ در این بازی شامل الیور کان، میشائیل بالاک، لوسیو، زی روبرتو، علی کریمی، گوئررو، گورلیتز، فیلیپ لام، حسن صالح حمیدزیچ، والرین اسماعیل و یرمیس بود. رونمایی پرسپولیسیها از پرتابهای بلند علی علیزاده و تعجب آلمانی ها از نکات جالب بازی بود.
پیش کسوتان آ.ث میلان پنج شنبه ۷ آذر ۱۳۹۲ پیش کسوتان باشگاه میلان به دعوت باشگاه پرسپولیس به ایران آمدند. میلانیها در این بازی با ترکیب سباستیانو روسی، پائولو مالدینی، آنجلو کاربونه، استفانو ارانیو، گنارو گتوزو، دانیله ماسارو، ماسیمو اوتو، داریو شیمیچ، بوبان، آلبریگو اوانی و فرانکو بارسی (کاپیتان) به میدان رفتند. در این دیدار دوستانه که با اهداف خیریه انجام شده بود، پیش کسوتان میلان با نتیجه ۳ بر یک به برتری رسیدند. برای پیش کسوتان پرسپولیس امامیفر در نیمه نخست گل زد.
ستارگان فوتبال جهان دیدار ستارگان ایران در مقابل ستارگان فوتبال جهان باعث شد تا چند بازیکن شناخته شده چون روبرتو کارلوس، لوئیس فیگو، فابیو کاناوارو، مارسل دسایی و پائولتا و ... در ورزشگاه آزادی حضور داشته باشند و برابر ستارگان فوتبال ایران به میدان بروند. در این بازی روبرتو کارلوس، لوئیس فیگو و پائولتا پس از سالها به گلزنی پرداختند و در تیم ایران نیز، بازیکنانی نظیر احمدرضا عابدزاده، کریم باقری، حمید استیلی و خداداد عزیزی بازی کردند. این دیدار به نفع بیماران اماس در ورزشگاه آزادی در ششم شهریور 1394 برگزار شد. پس از پایان این بازی، «لوئیس فیگو» بهترین بازیکن جهان در سال 2001 و «فابیو کاناوارو» بهترین بازیکن جهان در سال 2006 در پیامهایی جداگانه که در صفحات خود در اینستاگرام با عکسهای حضورشان در ایران منتشر کردند، نوشتند: «ایران ممنونم».
ماتئوس و کولینا در افتتاحیه یک باشگاه لوتار ماتئوس یکی از ستارگان بزرگ تاریخ فوتبال آلمان و جهان به همراه آندریاس برمه، زننده گل برتری آلمان در فینال جامجهانی ۱۹۹۰ مقابل آرژانتین، مارکوس مرک داور پیش کسوت آلمان و همینطور پیر لوییجی کولینا یکی از برترین داوران جهان و رئیس کمیته داوران فیفا در فروردین 1401 به ایران آمدند. بعد از انتشار عکس آنها در شبکههای اجتماعی به ذهن هیچ کس خطور نمیکرد که ماتئوس و برمه به همراه دو چهره مطرح دنیای داوری تنها برای قیچی کردن روبان افتتاحیه یک باشگاه بدن سازی به تهران آمده باشند، اما این عین واقعیت بود. رسانهها مدعی شدند که یک فرد متمول با پرداخت رقمی بین ۵ هزار تا ۱۰هزار دلار، آنها را برای ۲۴ ساعت به تهران کشانده بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.