گروه بین الملل-سفیر روسیه در آنکارا ترور شد. خبرگزاری اسپوتنیک اعلام کرد که کارلوف در این ترور، کشتهشده است. سفیر روسیه، در مراسم افتتاحیه یک نمایشگاه هنری شرکت کرده بود و در حین سخنرانی، توسط یک فرد بیستوپنجساله موردحمله مسلحانه قرار گرفت.مرت آلتین تاش، ضارب سفیر که از سال 2014عضو نیروی پلیس ترکیه شده بود، جزئی از تیم محافظت شخصی سفیر بوده است وتوسط مسئولان محلی تعیین و به تیم حفاظت سفیر اضافه شده بود. او در حین شلیک های متعددش فریاد میزد :«انتقام حلب را خواهیم گرفت». به گزارش المانیتور، نحوه عربی سخن گفتن ضارب و شعارهایش حاکی از این احتمال است که وی از اعضای جبهه النصره است.این ضارب در حالی در درگیری با پلیس کشته شدکه طی چند روز گذشته دفاتر نمایندگی های سیاسی روسیه، چین و ایران در آنکارا شاهد تظاهرات گروههای افراطی بود. سخنگوی وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که عاملان این حمله تروریستی تاوان این عمل خود را خواهند داد. شورای فدراسیون روسیه در اعتراض به نحوه مراقبت دولت میزبان از سفیر این کشور در ترکیه و کشته شدن وی به دست یک پلیس جوان، اعلام کرد که این حادثه حاصل «قصور فاحش مجریان قانون در ترکیه» است.درست یک سال پیش، 24نوامبر2015، ارتش ترکیه یک جنگنده روسیه را در سوریه ساقط کرد که تنشهای شدیدی میان دو کشور را موجب شد. همچنین، ترکیه که پس از آزادسازی حلب در سوریه، نگران تروریستها است و تلاش میکند تا مجدداً آنها را سازماندهی کند، با ترور سفیر روسیه در آنکارا، مجدداً، تنش فزاینده ای را در روابطش با روسیه، تجربه میکند. در همین حال رسانه ها از تماس تلفنی اردوغان با پوتین خبر دادند. این حمله در آستانه نشست مسکو که قرار است با حضور ایران و ترکیه برگزار شود، رخداده است و تحلیلگران معتقد هستند که میتواند سایه بحران در منطقه از جمله در سوریه را تشدید کند.روزهای آینده روزهایی سرنوشت ساز برای منطقه خواهد بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«مدیران زیادی داریم که برای خرید قند اداره هم تصمیم می گیرند.» این جمله را یکی از مدیران موفق می گوید و از تجربه مدیرانی تعریف می کند که به جای همه تصمیم می گرفته اند و اتفاقا به بدترین شکل هم عمل می کردند. این مدیر باسابقه با لبخندی رضایت بخش جمله ای از ویلیام مک نایت رانقل می کند:«افراد خوب را استخدام کن و بعد راحتشان بگذار.» بعد شروع کرد به تعریف مثال هایی از مدیرانی که دیده است: در طول سال های گذشته مدیران زیادی را دیده ام. کسانی که تمام تصمیم ها را خودشان می گرفتند یا کسانی که بلد بودند تصمیم ها را گلچین کنند. یکی از این مدیران موفق یک بار به من گفت:« صبح ها از ساعت 8 تا 12 به مهمترین مسائل مربوط به دفتر می پردازم، از بعد از ساعت 12 دیگر تصمیم مهمی نمی گیرم، بقیه تصمیم های مهم را برای صبح فردا می گذارم» من که حسابی سرگرم صحبت با این مدیر شده بودم، به شوخی گفتم:«برای همین مدیر نشدم، چون دوست دارم روزی 16 ساعت تصمیم بگیرم و همه چیز را کنترل کنم» مدیر گفت: «اشتباه بقیه افراد همین جاست. این که فکر می کنند فقط تصمیم هایی مهم به حساب می آیند که مرتبط با پول یا اداره یک مجموعه باشند، ما در روابط اجتماعی مان هم تصمیم های مهمی می گیریم. ما در ارتباط با خودمان هم تصمیم های مهمی می گیریم. به این فکر کن اگه یک بار اشتباه تصمیم بگیری و شوخی بد موقعی با دوست صمیمی ات کنی، چقدر می تواند برایت گران تمام شود؟ باید از الان که جوان هستی یاد بگیری به اندازه تصمیم بگیری.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بر اساس گزارش جدید یک مقام مسئول به تعدادی از مدیران اقتصادی دولت، اعلام شده است که برخی محصولات کشاورزی و غذایی تولید کشورمان که با توجه به فرصت به دست آمده، به کشور روسیه صادر شده بود، به علت مشکلات بهداشتی پیش آمده، از سوی طرف روسی مرجوع شده اند که تکرار این موضوع، تاثیرات منفی و جبران ناپذیری را در صادرات کالا به این کشور مهم در پی خواهد داشت و باید مسئولیت های حقوقی ناشی از این مرجوع شدن، به تولید کننده و صادرکننده گوشزد شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چرا حلب؟! این سؤال را خیلی از کسانی که تحولات سوریه را دنبال میکنند، از خود میپرسند. با توجه به شرایط خاص نبردهای شهری مثل حضور شهروندان غیرنظامی، موانع زیاد شهری، انبوه نیروهای دشمن و حمایت قدرتهای بزرگ از تروریستها، آزادسازی حلب، سختترین حرکت در صفحه شطرنج نظامی سوریه به شمار میرفت.نقشه عملیاتی حلب در حالی روی میز فرماندهان پهن شد که به نظر میرسید هریک از محورهای جبهه مقاومت، اهداف متفاوتی را دارای اولویت میدانستند. اولویت فرماندهان ارتش سوریه، عملیات در دو جبهه دیرالزور و رقه بود، چون توفیق در این جبههها، ممکن است با دستیابی به منابع نفتی تحت اشغال داعش، وضعیت اقتصادی سوریه را بهبود بخشد. با توجه به جهت حرکت نیروهای موردحمایت آمریکا در سوریه، طبیعی است که روسها نیز رقه و دیرالزور را جزو اولویتهای خود تعریف کرده باشند و برای فرماندهان حزبا... لبنان، مهمترین همپیمان ایران در جبهه سوریه، عملیات در مناطق نزدیک به مرزهای کشور خودشان مانند قنیطره و جولان اهمیت فراوانی داشت، زیرا هم مانع ورود تروریستها به لبنان میشد و هم تهدیدی برای رژیم صهیونیستی بهحساب میآمد.با همه اینها، استدلالهای منطقی فرماندهان و مشاوران ایرانی، منجر به اولویت یافتن سختترین و درعینحال مهمترین گزینه، یعنی نبرد در حلب شد؛ کار سختی که کمتر استراتژیست و کارشناس نظامی بدان میاندیشید. باید قبول کرد که اگر همراه ساختن رزمندگان حزبا... با این ایده، کار چندان سختی نبوده، اما راضی کردن روسها به حضور فعال در جنگ حلب و بهکار گرفتن ارتش خسته روسیه در جنگ شهری سختی مانند حلب یک نقطه عطف است. نقطه عطفی که پسازاین هر عملیات دیگری در برابر آن کوچک شمرده میشود.پیروزی در حلب، موازنه قوا در سوریه را به نفع جبهه مقاومت تغییر میدهد و سایر بازیگران منطقهای همچون ترکیه و گروههای تروریستی همپیمان آنها ناچار به تغییر محاسبات و حتی راهبردهای نظامی خود خواهند شد. ثمره دیگر پیروزی حلب، علاوه بر تضعیف جدی قوای گروههای تروریستی، زمینه بروز اختلافهای دیرین میان آنها را فراهم کرده است و حالا قاطرهای درشکه شکسته تروریسم در گردنه حلب، یکدیگر را گاز میگیرند.علاوه بر این پیروزی نظامی، در عرصه سیاسی، موضع دولت سوریه و حامیانش در هر نوع مذاکراتی، قابلمقایسه با گذشته نیست. مذاکراتی با دست پُر؛ البته اگر ثمره آن،مثل دیگر مواردی که شاید جایش نباشد بدان اشاره شود، پشت میز و با راهبرد «برد-برد» کذایی پَر نکشد. مذاکراتی که اگر با مشورت فرماندهان هوشمند جبهه مقاومت همراه باشد که الزاماً باید چنین باشد، میتواند به حفظ یکپارچگی سوریه و شکستهای عمیقتر در جبهه سیاسی دشمن منجر شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«یلدا» را چند هزار سال است که ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام جشن می گیرند، جشنی به مناسبت سپری شدن طولانی ترین شب سال و آغاز افزایش تدریجی طول روز و روشنایی و کم شدن درازی و عمر شب و تاریکی. این شب که دو نیم کره شمالی زمین با «انقلاب زمستانی» مصادف است را ایرانیان باستان «یلدا» که ریشه ای «سریانی» دارد نام نهاده اند، واژه ای به معنای تولد و ولادت.
مردمان، یلدا را شب ولادت و «زایش خورشید» می دانسته اند چرا که از فردای طولانی ترین شب سال، عمر روز و روشنایی بیشتر می شود و غلبه نور بر ظلمت پدیدار. از دیرباز مردمان از هنگامه غروب آفتاب سی ام آذرماه تا پگاه و تابش آفتاب اول دی ماه را به جشن و انتظار می نشستند تا طلوع خورشید و روشنایی روز را با تمام وجود حس کنند.
و به این ترتیب شاهد زایش خورشید و آمدن «خور روز» و «خرم روز» باشند و این هنگامه انقلاب زمستانی و آغاز افزوده شدن بر عمر روشنایی را بهانه ای مبارک کنند برای دور هم گردآمدن و همنشینی و گل گفتن و گل شنفتن و مهربانی و صلح و صفا. آورده اند که در چنین روزهایی حتی جنگ نیز تعطیل می شده و گاه همین وقفه در جنگ ها به صلح های طولانی مدت می انجامیده و چه نیکوست زنده نگاه داشتن و پاسداشت آیین و رسم هایی همچون شب یلدا که هم نشان از دیرینه فرهنگی و تمدنی مردمان نیک پندار وخوش طبع ایران زمین دارد و هم در فطرت پاک و حقیقت جوی مردم این سامان ریشه دارد.
گرامی داشت چنین نیکو آیین هایی و انتقال درست آن به نسل های بعدی هم به عنوان نمونه ای از سرمایه ها و داشته های تمدنی و فرهنگی و هم به عنوان مصادیق روشنی از همگرایی، جامعه پذیری، خانواده محوری و بهانه ای برای دور هم جمع شدن های مهربانانه از جمله وظایف ملی و فرهنگی ایرانیان محسوب می شود.
وظیفه ای که می تواند هم به حفظ و پاسداشت فرهنگ و هویت و سبک زندگی ایران اسلامی کمک کند و هم فرصت و بهانه ای باشد برای ترویج حرمت داری بزرگان و تقویت و تداوم خویشاوندی و دوستی و بسط و گسترش خوبی ها و مهربانی ها در بین مردمان یعنی همان گوهرهایی که امروز هم دنیا و هم ایران ما سخت بدان ها محتاج و نیازمند استو البته که برگزاری چنین جشن ها و آیین هایی آن گاه اثربخشی لازم را خواهد داشت که فلسفه آن در چنبره چشم و هم چشمی ها و تشریفات و تجملات گم و ناپیدا نشود آنچنان که برخی خانواده ها به خاطر هزینه های چشم و هم چشمی ها و به «رخ کشیدن ها» از شنیدن اسم هر چه «عید» و «جشن» و «یلدا» است بیزار و گریزان باشند!
می توان با توجه به روح و فلسفه اعیاد و جشن و آیین های مبارک دور هم جمع شد و گفت و شنید، قرآن خواند، به دیوان حافظ تفألی داشت، از روح شعر حماسی فردوسی حکیم بهره ها جست و از بوستان و گلستان سعدی شیرین سخن، میوه ها چید و نذر و نوش جان های تشنه کرد و ...و از همه این ها مهمتر دست مهربانی و صفا به یکدیگر داد و باز از این هم مهمتر می توان و باید شادی و شور و نشاط و همدلی و مهربانی را سر سفره دیگر همنوعان خود برد و دستشان را به مهربانی فشرد، هریک از من و شما می شناسیم افراد و خانواده هایی را که خیلی از شب هایشان یلدا است! اما نه یلدای خوشی و شادمانی بلکه یلدای ناخوشی و تنگدستی و فروبستگی ! پس شاید اصلی ترین فلسفه جشن یلدا و دیگر جشن ها پاک کردن رنگ یلدای ناخوشی و گرفتاری از زندگی همنوعانمان باشد ، یلدای همه ایرانیان، سپید و روشن و پر از شادمانی و سرشار از مهربانی و خیرخواهی و دستگیری از تنگدستان آبرومند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آزادسازی حلب دستاوردی بزرگ است که تبعات بسیار گسترده ای هم در سطح بین المللی و هم در سطح منطقه ای به دنبال خواهد داشت. از جمله تبعات کوتاه مدت آن می توان به تلاش برای انتقام جویی کور توسط تروریست های شکست خورده اشاره کرد. حلب یکی از کانون های تجمع تروریست ها در داخل سوریه محسوب می شد و باز پس گیری آن توسط نیروهای مقاومت به مثابه حمله به لانه زنبور بود. طبیعی است که ویرانی لانه تروریست ها باعث کوچ و فرار آنها به مناطق دیگر خواهد شد. ادلب نزدیک ترین مکان است اما قطعا تنها مکان نخواهد بود. تروریست های مسلح به ویژه آن دسته که با خفت و خواری حلب را سوار بر اتوبوس های سبز رنگ ترک کردند، به دنبال فرصت می گردند تا به هر نحو شده، دست به جنایتی تازه بزنند و آبروی از دست رفته شان را باز گردانند.
"جنگ متحرک"؛ رویکرد جدید تروریست ها
از سوی دیگر روند تحولات میدانی و پیشروی های موفقیت آمیز نیروهای مقاومت در ماه های اخیر به گونه ای بوده که فرصت عرض اندام در صحنه نبرد را از گروه های تروریستی چون احرار الشام و جبهه النصره گرفته است. لذا بسیار طبیعی است که جریان های تروریستی برای بازسازی روحیه خود هم که شده دست به اقدامات جنایت آمیز در مناطق پیرامونی سوریه بزنند. سرفصل های رویکرد جدید را می توان در یادداشت ویژه شبکه الجزیره قطر تحت عنوان " بعد حلب... الحرب المتحرکة خیار المعارضة بأدلب" دید. رویکرد جدید "جنگ متحرک" نام دارد و تاکید آن تغییر زمین بازی است. به این معنی که معارضه مسلح بعد از آن که در یافت توان مقابله و حفظ زمین در مقابل رزمندگان مقاومت را ندارند، تغییر تاکتیک داده و عملیات خرابکاری و تروریستی را در دستور کار خود قرار داده است. از جمله اهداف جنگ متحرک تخریب زیر ساخت ها و هدف قرار دادن غیر نظامیان برای پیشبرد اهداف مخالفان دمشق است. نمونه چنین تغییر تاکتیکی را می توان در عملیات تروریستی اخیر در اردن مشاهده کرد. تروریست ها روز گذشته در خاک اردن در منطقه گردشگری «الکرک» واقع در غرب این کشور اقدام به یک گروگان گیری خونین کردند که در جریان آن 10 تن از جمله 7 نیروی پلیس و یک زن توریست ایتالیایی کشته و 29 نفر مجروح شدند.
ترکیه زمین بازی جدید تروریست ها
احتمال تکرار چنین حوادثی در همسایه شمالی سوریه، یعنی ترکیه کشوری که این روزها به خانه دوم تروریست ها تبدیل شده است بسیار بالاست. جایی که مملو از گردشگران ایرانی و البته روسی است. سابقه فعالیت گروه های تروریستی در شهرهای مختلف ترکیه در سال های اخیرنشان می دهد که علی رغم حمایت آنکارا از این گروه ها، سازمان امنیت ترکیه هیچ گونه کنترلی بر اعمال آنها ندارد. به بیان دیگر آنکارا تنها در یک اقدام کور و یک طرفه به تقویت تروریست ها می پردازد، در حالی که تروریست ها رفتاری خودسر دارند. نمونه اخیر این عدم کنترل را می شود در حمله تروریست های احرار الشام به اتوبوس هایی که برای حمل زنان، کودکان و مجروحین به دو شهرک فوعه و کفریا رفته بودند، دید. این واقعیت باعث شده تا ترکیه این روزها به عرصه ای برای تسویه حساب گروه های مختلف تروریستی تبدیل شود. به عنوان نمونه می شود به ترور سرهنگ رعدون یکی از سرکردگان گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه بر اثر انفجار بمبی که به خودروی او در شهر انطاکیه ترکیه چسباندند، ترور "ناجی الجرف"، کارگردان و فعال سوری ضد داعش در شهر "غازی عنتاب" (جنوب شرقی ترکیه)، ترور روسلان ایسراپیلوف از جنگجویان القاعده در خیابان های استانبول، ترور عبدا... بخاری در محله زیتینبورنو استانبول، ترور هراند دینک روزنامهنگار ارمنی ـ ترک و سردبیر روزنامه آکوس در جلوی دفتر این روزنامه، ترور وکیل الچی که ریاست انجمن وکلای دیاربکر را برعهده داشت در دیاربکر، ترور ابراهیم عبدالقدیر و فارس حمادی در یک آپارتمان در شهر سانلیاورفای و هزاران مورد دیگر اشاره کرد. در کنار این لیست بلند بالای ترورها بایستی روند رو به رشد بمب گذاری های مرگ بار در شهرهای مختلف ترکیه به ویژه استانبول را نیز در نظر داشت. اوضاع آن قدر وخیم شده که قلیچداراوغلو رهبر حزب " جمهوری خواه خلق" با انتقاد از سیاستهای حزب حاکم "عدالت و توسعه" هشدار داده، این حزب ترکیه را به حمام خون تبدیل کرده و ترکیه در حال تبدیل شدن به پاکستانی دیگر است.
ترکیه برای ایرانی ها امن نیست
این روزها ترکیه به هیچ وجه برای گردشگری امن نیست. این ناامنی در روزهای اخیر برای گردشگران ایرانی دو چندان شده است. موج ایران ستیزی در این کشور به دنبال پیروزی های مقاومت در حلب به ویژه در شهرهایی چون استانبول و آنکارا به اوج رسیده است. تظاهرات هدایت شده توسط احزاب و گروه های خاص در ترکیه در مقابل سفارت و مراکز فرهنگی کشورمان و توهین به مردم ایران از یک سو و انتشار مقاله های توهین آمیز و ایران ستیزانه در روزنامه های هوادار دولت از سوی دیگر شرایط بسیار خطرناکی را برای گردشگران کشورمان به وجود آورده است. مردم ترکیه سابقه طولانی از خشونت ورزی علیه گردشگران کشورهای مختلف را در کارنامه خود دارند. علاوه بر این بایستی هشدار داد حضور سالانه 6 میلیون ایرانی به عنوان گردشگر در ترکیه می تواند آنها را به یک هدف بالقوه برای تروریست ها تبدیل کند. در چنین شرایطی احتمال گروگان گیری به منظور فشار بر دولت جمهوری اسلامی ایران و یا اقدامات جنایت آمیز دیگری علیه شهروندان ایرانی توسط گروه های تروریستی و یا افراد متاثر از تبلیغات ضد ایرانی در ترکیه بسیار بالاست. این همان تغییر تاکتیکی است که تحت "جنگ متحرک" از آن یاد می شود. لذا وزارت خارجه کشورمان بایستی با توجه به خطرات جدی که جان هم میهنانمان را تهدید می کند پیش از آنکه خدای نکرده بحرانی روی دهد تدبیری بیندیشد. ساعاتی پس از پایان یادداشت، سفیر روسیه در آنکارا در حین سخنرانی در یک نمایشگاه عکس ترور شد، بر پایه گزارش ها، ضارب در حین شلیک گفته انتقام حلب را خواهیم گرفت. اتفاقی که جدی بودن تهدیدات در ترکیه و لزوم تصمیم درست در این رابطه را نشان می دهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بچه که بودیم، بعضی روزها و شبها، رنگ و بوی متفاوتی داشت. یک مناسبت، یک قرارداد، یک رسم یا آیین مثل شب یلدا، چهارشنبهسوری، لحظه تحویل سال یا سیزدهبهدر، میتوانست شب و روزهای معمولیمان را متفاوت و رنگی کند. هر کدام از این مناسبتها، بهانهای بود برای جمع شدن فامیل دور هم، در خانه یکی از عموها و خالهها، در حیاطِ نقلی خانه مادربزرگ یا در پارک محله. همه انگار منتظر یک بهانه بودند تا گوشی تلفن را بردارند و همدیگر را خبر کنند؛ خانمها با کمک هم، یک ناهار یا شام ساده و خودمانی تدارک ببینند و آقایان خریدها را انجام دهند و دور هم گپ بزنند؛ ما بچهها هم که غرق بازی و خنده بودیم. یادش بخیر دستهای پرمهر عمه، شوخیهای خندهدار دایی، شال خوشبوی مادربزرگ و نگاههای پرمهر عمو. یادش بخیر عکسهای دستهجمعی، پذیراییهای ساده و دیدارهای خودمانی. بله! زمان زیادی گذشته و بزرگ و گرفتار شدهایم اما هنوز بچههایمان و حتی کودک درونِ خودمان، نیاز دارد به این محبتهای بی چشمداشت، به بوسیدن دست بزرگ ترها، به والیبالها و وسطیهای فامیلی، به لبخند زدن و خدا را بابت داشتن خانواده و فامیلی مهربان، شکر کردن.
امشب، شب یلداست. و به مناسبت این جشن ایرانی، چهرههای محبوب مردم در گفتوگو با زندگیسلام از حال و هوا و خاطرات یلداییشان حرف زدند. با ما همراه باشید.
یلدا به سبک رادیو هفتی که نیست
پیش خودم فکر میکردم اگر هنوز «رادیو هفتِ» محبوب پخش میشد، امسال رادیو هفتیها برای شب یلدایمان چه برنامه ویژهای تدارک می دیدند؟ راستش دلم تنگ شده که بلندترین شب سال را با موسیقی خوب و متنخوانیهای پُر احساس و مهمانهای دوستداشتنی سپری کنم. میدانم که خیلیهای دیگر هم، چنین احساسی دارند. برای همین با منصور ضابطیان (کارگردان و مجری رادیو هفت) تماس گرفتم تا باز به سلیقهاش اعتماد کنیم و با پیشنهادهایش، یلدای ویژهتری داشته باشیم که گفت: «پیشنهادم این است که تنها نمانید. حتی اگر کسی تنهاست برود یک آدم تنهای دیگر را پیدا کند و با هم شب یلدایشان را بگذرانند. اگر هم تنها نیست، کنار خانواده باشد و کار و گرفتاری را بهانه نکند. شب یلدا، شب تنها ماندن نیست. جذابیت یلدا به این است که همین یک شب است و اگر تکراری شود دیگر لطفی ندارد. اما نکته خوشحال کننده این است که مردم در چند سال اخیر، توجه ویژهای به شب یلدا دارند. در دانشگاهها، موسسات، هتلها، کافهها و خیلی جاهای دیگر مراسم یلدا برگزار میشود و این یعنی آیینهای ملی ما دارد جایگاه خودش را پیدا میکند و شب یلداهای این سالها هم خیلی جذاب و دوستداشتنی است. خب البته طبیعی است که شبیه یلداهای قدیم نباشد، چون هیچ چیزی شبیه گذشته نیست. ولی لازم نیست برای هر آنچه در گذشته بوده حسرت بخوریم، میتوانیم از نو شروع کنیم و خیلی چیزها را احیا کنیم. ما رادیو هفتیها هم، مشغول تولید پادکستی هستیم که روز سیام آذر در فضای مجازی منتشر میشود. این پادکست را میتوانید از طریق کانال تلگرامی رادیو هفت و کانالهای دیگر بشنوید. منتها غیر از آن پادکست، این بیت حافظ را به زندگیسلامیهای عزیز و محترم تقدیم میکنم: «گویند سنگ لعل شود در مقام صبر/ آری شود ولیک به خون جگر شود!»
شبنشینی به صرف خنده و شیطنت
نویسنده، فیلمنامه نویس، بازیگر و کمدینِ شوخ و شیرینی که با مجموعه خندوانه، شناخته و محبوب شد: علی مسعودی! مسعودی که امسال، اولین یلدای متاهلی و زندگی مشترکش را تجربه میکند، در پاسخ به این سوال که ماندگارترین تصویر ذهنیاش از شب یلدا چیست؟ میخندد که: «خوردنِ خوراکیهای خوشمزه!» و ادامهمیدهد: «بچه که بودیم، شب یلدا تنها شبی بود که آزاد بودیم نخوابیم و با وجود اینکه شبهای دیگر از حدود ساعت 8 و 9 باید میخوابیدیم، کل فامیل در خانه یک بزرگتر جمع میشدیم و تا نصفشب دور هم بودیم. بزرگ ترها مشغول گپ و گفت خودشان بودند و کسی به ما بچهها کاری نداشت و ما هم هر آتشی که دلمان میخواست میسوزاندیم!»
همیشه توی بغل خداوند هستیم
تلفن دو سه باری بیشتر بوق نمیخورد که صدای دلنشینی از آن طرف خط میگوید: «سلام. جونم؟». دلم غنج میرود برای مهربانیِ این آدم. برای ادب و تواضع آفرین عبیسی، این مادرِ دوستداشتنیِ سینما و تلویزیون. اصلا دلم میخواهد ساعتها گوشیِ تلفن را کنار صورتم نگه دارم و بانوعبیسی از یلدا بگوید، از قدیمترها، از الان که همه چیز خوب است اما بهتر هم میتواند باشد، بهتر هم میتوانیم باشیم، مهربانتر مثلا! عبیسی می گوید: «قدیمها که خب خانوادهها بیشتر دور هم بودند. درواقع نقشه و ساختمان خانهها هم اینطور ایجاب میکرد که آدمها بیشتر کنار هم باشند. خلاصه که آن حال و هوا و دورهم بودنها و به هم کمک کردنها خیلی خوب بود. در یلداهای کودکی من، پدر و مادر شعر میخواندند. من هم بعدها که تشکیل خانواده دادم (18-17سالگی ازدواج کردم) تا وقتی بچهها کوچکتر بودند، همین رسم را ادامه دادم. در مناسبتهایی مثل یلدا، مهم این است که خانوادهها کنار هم باشند. دختر و پسرهایی که ازدواج کردهاند و مستقل شدهاند به پدر و مادرشان سر بزنند. دیگر چه بخوریم و چه چیزی سر سفره یلدا باشد، خیلی مهم نیست به نظرم. من راستش از یلداهای زندگیام، خاطره خاصی ندارم. اما از خدا میخواهم امسال شب یلدا، جوانها را طور دیگری نگاه کند. خداوند البته همیشه نگاه میکند و همه را هم نگاه میکند. منظورم این است که جوانها نگاهشان به کمک خدا متفاوت شود. وگرنه ما که همیشه توی بغل خدا هستیم و اصلا جای دیگری نداریم! و در پایان، اگر بخواهم شعری به مخاطبان زندگیسلام هدیه کنم، این بیت از غزلیات شمس است: جانِ من و جانانِ من، کفرِ من و ایمانِ من/ سلطانِ سلطانانِ من، چیزی بده درویش را!»
وای فای منزل را خاموش نکنید!
مجید خسروانجم، کاریکاتوریست محبوب، درباره شب یلدا و به درخواستِ ما زندگیسلامیها مینویسد: «شاید باورتان نشود. ولی در نزدیکی بنده کسانی زندگی میکنند که راحت غیبت میکنند و تهمت میزنند و برای این «زشتکاری»، توجیه هم دارند، زیاد. اوایل که عرض میکردم غیبت نکنید، میفرمودند: «تو روش هم میگیم. غیبت نیست.» بعدتر میفرمودند: «صفتشه. غیبت نیست.» چندی بعد میفرمودند: «چیز بدی نگفتیم که.» مدتی بعد میفرمودند: «ولمون کن بابا.» جدیداً هم میفرمایند که: «آره بابا تو خوبی! تو خودت هزار هزارتا ایراد داری، اون وقت افتادی به تذکر دادن به ما؟ بدمون میاد از آدمایی مثل تو که خیال میکنن فقط خودشون خوبن!» میدانم که حسابی تعجب کردید. میدانم که سخته باور اینکه همچین آدم هایی در اطراف بنده زندگی میکنند. ولی باور بفرمایید که راست میگویم. آدمهایی در کنار بنده هستند که نمیدانند غیبت و تهمت چه بر سرِ زندگیِ خودشان و دیگران میآوَرَد. آدمهایی هستند که روحشان را هر روز و هر شب با این ناهنجاری رفتاری و گفتاری خراش میدهند. آدمهایی هستند که برکت را از زندگیشان فراری میدهند با این جنایتِ زبانی. آدمهایی که نمیفهمند آبروی یک انسان چه حرمتی دارد. شب یلدا اگر خواستید غیبت کنید دورِ هم، وایفای منزل را روشن کنید و در شبکههای اجتماعی و شبکههای پیامرسان بچرخید. این طوری، روح و قلبتان کمتر آسیب میبیند. از بنده گفتن.»
فلسفه یلدا برای کوچک ترها
یک هنرمند بسیار خوشاخلاق و دوستداشتنی؛ بازیگرِ زنی که نقشهای شیرینِ سریالهای طنز را با سادگی و صمیمیتِ ذاتیاش چنان ایفا میکند که محال است به دل ننشیند. مرجــانه گلچین، مادرِ متفاوت سریالهای تلویزیونیِ این سالها در گفتوگو با زندگیسلام از یلداهای کودکی و مفهوم یلدا میگوید: «در خانواده ما شب یلدا، در واقع قراری بود برای مهمانیِ کل فامیل. بهخصوص در سالهای ابتدای انقلاب که نایاب بودنِ نفت، بهانه و فرصتی بود برای استفاده از کرسی. و درست مثل فیلمها، مادربزرگ بالای کرسی مینشست و ما بچهها دورش حلقه میزدیم و برایمان قصه میگفت؛ قصههای شاهنامه: نبرد سیاوش، دلدادگیِ بیژن و منیژه، دلاوریهای رستم و سهراب و همه داستانهای زیبایی که هم جذابیت شنیداری داشت و هم پیام اخلاقی. درست است که این روزها، متاسفانه مشغلههای زندگی روزمره کمتر اجازه میدهد دور هم جمع شویم اما از آنجا که همچنان این سنت برایمان قابل احترام است، پیشنهاد میکنم حداقل یک شب در سال ولو به شکل محدود و مختصر، به این باهم بودنها احترام بگذاریم. این روزها خانواده و فامیلهای بزرگ به شکل قبل، دیگر وجود ندارد. بزرگ ترها از دنیا رفتهاند و کوچک ترها مهاجرت کردهاند و فامیلها جمع و جور شدهاند. اما حتی اگر شده دونفره و سهنفره و چندنفره، دور هم جمع بشویم، از این شب که شب آشتی و دید و بازدید و دلجویی است غافل نشویم. ما باید از این مناسبتها که بهانهای برای محبت است، حمایت کنیم و رسم و رسومِ ملیمان را به بچهها و نوهها یاد بدهیم، همان طور که مادرها و مادربزرگهایمان به ما یاد دادند. باید با حوصله، فلسفه و حکمت این شب را که بلندترین و سیاهترین شب سال است برای کوچک ترها توضیح بدهیم؛ باید بگوییم هیچ شبی نیست که سحر نشود، هیچ سرمایی نیست که به گرما منتهی نشود، هیچ سختی نیست که آسان نشود و نباید امیدمان را از دست بدهیم.»
یلدا دور از هیاهوی شهر
پروانه معصومی، بازیگری که همواره ایفاگر نقشهای آرام و معصومِ سینما و تلویزیون ایران بوده و هست، با خوشرویی و محبت و مهربانی، پاسخگوی سوالات ما زندگیسلامیها میشود: «شب چله برای من هم مثل همه ایرانیها، تداعیکننده خاطراتی زیباست. در کودکی به این دلیل که پدر و مادرم از بزرگ ترهای خانواده بودند، شبهای یلدا همه فامیل در منزل ما جمع میشدند. ولی این سالها که خودم مادر شدهام، شبهای یلدا مثل همه مردم، با بچهها دور هم مینشینیم و میوه و آجیل میخوریم و من هم اگر حوصلهای باشد، سبزیپلو با ماهی میپزم. راستش من تهران نیستم و در روستایی در نزدیکی صومعهسرا زندگی میکنم و در اینجا، شور و شوق و هیجانی که مردم برای برپا کردن هر چه بهترِ مراسم شب یلدا دارند، از قدیم خیلی بیشتر است. شب یلدای امسال البته جای پدر و مادر و خواهر بزرگم پیش من خالی است و من در این شب دلتنگ آنها خواهم بود.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پس از کارشکنی پیاپی تروریست ها و بعد از گذشت 630 روز محاصره فوعه و کفریا، بالاخره 503 تن از غیرنظامی ها با ۱۰ اتوبوس از این مناطق خارج شدند. همزمان، دولت سوریه هم اجازه داد، شماری از تروریستهای باقیمانده در محلههای شرقی در چارچوب توافق تبادل خارج شوند. به گزارش المیادین، افراد زخمی و بیمار، زنان و کودکان شیعه مظلوم گرفتارشده در فوعه و کفریا، به ریف غربی حلب منتقل میشوند. پیشتر، پنج اتوبوس (از 51 اتوبوس) هلالاحمر سوریه که در حال حرکت به سمت الفوعه و کفریا بودند، توسط تروریست ها به آتش کشیده شده بودند. به دنبال پیروزی ارتش و جبهه مقاومت در سوریه، حامیان تروریستها به دستوپا افتادند و در شورای امنیت سازمان ملل نیز تلاش کردند تا قطعنامهای را به نفع آنها به تصویب برسانند. پیشتر، طرح نظارت سازمان ملل بر روند تخلیه شرق حلب که از سوی فرانسه مطرحشده بود، با مخالفت روسیه با برخی از مفاد آن و این که ممکن است آن را وتو کند، به نتیجه نرسیده بود. اما درنهایت، اعضای شورای امنیت سازمان ملل بهاتفاق آرا، قطعنامه پیشنهادی مبنی بر اعزام ناظر به حلب سوریه را تصویب کردند. این پیشنویس خواستار نظارت سازمان ملل بر روند تخلیه شرق حلب است.
فراخبر
ناظران یا اخلال گران سازمان ملل؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.