خوانندگان محترم! در صفحه 10 روزنامه خراسان، پاسخگوی پرسش های حقوقی شما هستیم. شما می توانید پرسش های خود را در تمام زمینه های حقوقی، از طریق پیامک به شماره 2000999 ارسال کنید. لطفاً در ابتدای متن پیامک حتما کلمه «حقوقی» را قید فرمایید.
پرسش: آیا کسی که مالی را به دیگری بخشیده است، میتواند بعد از چند سال آن را مطالبه کند؟ توضیح اینکه مال بخشیده شده، خرج شده است.
پاسخ: در صورتی که مال بخشیده شده به دیگری واگذار شده باشد، واهب (کسی که مال را بخشیده است) نمیتواند آن را مطالبه کند. ماده 795 قانون مدنی در تعریف هبه بیان می کند: «هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک [واگذار] میکند.» به انصراف از هبه (بخشش) در اصطلاح رجوع از هبه گفته می شود.
هبه اصولاً قابل رجوع است مگر در مواردی که مطابق ماده 795 استثنائاً غیر قابل رجوع است. یعنی کسی که مالی را به دیگری بخشیده است، اصولاً میتواند از بخشش خود صرف نظر کند و مال مورد هبه را بازپس گیرد، مگر در موارد خاصی که قانون گذار هبه را غیر قابل رجوع دانسته است. در این موارد نمیتوان از هبه رجوع کرد: 1- مال بخشیده شده از بین رفته باشد. 2- مال مورد هبه دیگر در ملکیت دریافتکننده نبوده و به دیگری واگذار شده باشد. 3- واهب یا متهب فوت کرده باشد. 3- پدر و مادر به فرزندان یا فرزندان به پدر و مادر مالی را بخشیده باشند. (ماده 803 قانون مدنی)
پرسش: خودرویی را خریداری کردم . بعد از قولنامه و صدور سند، فروشنده خودرو را به من تحویل داد. دو روز بعد متوجه شدم که موتور آن ایراد اساسی دارد و ادعای فروشنده مبنی بر سالم بودن موتور کذب است. به وی مراجعه کردم؛ اما مدعی شد که معامله انجام شده است و بر اساس متن قولنامه، من تمام خیارات را از خود ساقط کردهام. سوالم این است که اولاً، منظور از خیارات چیست و ثانیاً، آیا میتوانم برای گرفتن حقم به دادگاه شکایت کنم؟
پاسخ: خیار در دانش حقوق به معنای «اختیار فسخ معامله» است. در مواردی مشخص و به موجب قانون یا توافق طرفین در قرارداد، یکی از طرفین حق فسخ معامله را خواهد داشت. به چنین حقی، «خیار» گفته می شود. می توانید با ارسال اظهارنامه ای، فوراً به فروشنده اعلام کنید که با توجه به «خیار تدلیس»، معامله را فسخ کرده اید و درخواست کنید مبلغ پرداخت شده را به شما مسترد کند. در صورت عدم استرداد مبلغ، به دادگاه عمومی حقوقی یا شورای حل اختلاف (در صورتی که خواسته شما کمتر از 20،000،000 تومان است) دادخواستی به خواسته «احراز فسخ معامله و الزام خوانده به استرداد ثمن» تقدیم کنید. گاهی طرفین برای اطمینان از قطعیت معامله، شروطی در قرارداد درج می کنند که به موجب آن، معامله تا حدود زیادی قطعیت یافته و هیچ کدام حق فسخ آن را نخواهند داشت؛ مانند درج عبارت «طرفین کافه خیارات را اسقاط کردند».
به طور معمول، در چنین مواردی، نمی توان به بسیاری از موارد ایجاد حق فسخ استناد و قرارداد را فسخ کرد. یکی از این موارد، اختیار فسخ معامله در صورتی است که در موضوع معامله عیبی آشکار شود که هنگام انعقاد قرارداد از چشم خریدار مخفی بوده است. از سوی دیگر، تمام موارد حق فسخ با توافق طرفین قابل اسقاط نیست. یکی از این موارد، «خیار تدلیس» است. تدلیس یعنی پوشاندن و فریب دادن. خریداری که قصد دارد با استناد به خیار تدلیس معامله را فسخ کند باید اثبات کند که فروشنده آگاهانه و عامدانه عیب موضوع معامله را پوشانده و خریدار را «فریب» داده است. معمولاً اثبات این ادعا دشوار است.